مطالب مرتبط با کلیدواژه

زمان آفاقی


۱.

زمان انفسی به عنوان افق فراتاریخی تاریخمندی دازاین(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: زمان انفسی زمان آفاقی دازاین فراتاریخیت مارتین هایدگر هانری کربن تاریخمندی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۲۶ تعداد دانلود : ۳۶۶
این مقاله در پی یافتن پاسخی برای این پرسش است که آیا می توان برای انگاره «زمان انفسی» یا «زمان لطیف» تفسیری فلسفی و خردپسند به دست داد؟ البته این پرسش سرآغاز طرحی بود که هانری کربن شیعه شناس و پدیدارشناس معاصر دیرزمانی آن را دنبال می کرد و سخت در پی پیدا کردن رهیافتی در فلسفه مارتین هایدگر بود که از رهگذر آن، از افق تاریخمندی دازاین که حاصل واشکافیهای پدیدارشناسانه هایدگر از هستی دازاین بود، نقبی به افقهای فراتاریخی این «بود و باش» بزند. حکیمانی چون شهاب الدین سهرودی، شیخ جعفر کشفی، سید احمد علوی و قاضی سعید قمی خیلی پیشتر از این بزرگواران به افقهایی از این دست پی برده بودند و کوششهای فلسفی خود را برای بازنمود و بازگو کردن آنها به خرج داده بودند. به منظور پیکربندی کردن چنین مبحثی، مقاله پس از صورتبندی مسئله، به سراغ انگاره زمان انفسی در آثار حکیمان مسلمان رفته ودر پی آیند آن، پدیده تاریخمندی را در کتاب هستی و زمان هایدگر دنبال می کند، آنگاه نوشته های هانری کربن را می کاود تا نشان دهد که او چگونه از فلسفه هایدگر کلیدی برای فهم و تفسیر ایده زمان لطیف بهره برده است. این موارد از بروندادهای این مقاله است:گفت و گوی فلسفی حکیمان خاور و باختر زمین چیزی که برخی آن را فلسفه تطبیقی می خوانند؛ پیگیری کوششهای پدیدارشناسانه مارتین هایدگر و دست پیدا کردن به افقهایی ورای تاریخمندی دازاین؛ به دست دادن رهیافتی معقول و فلسفی برای فهمیدن برخی داده های دشوار فهم و پیچیده متنهای مقدس خاصه قرآن کریم.
۲.

ادراک زمان با توجه به نفس شناسی صدرایی(مقاله پژوهشی حوزه)

تعداد بازدید : ۲۰۸ تعداد دانلود : ۱۳۷
ادراک زمان توسط انسان به عنوان یک واقعیت خارجی و نه موهوم، همواره یکی از مسائل چالش برانگیز در علوم فلسفه، کلام، روان شناسی ادراکات ، علوم اعصاب شناختی، فیزیک نظری، عرفان و غیره بوده است. در این پژوهش هدف ما بررسی ادراک زمان بر مبنای نفس شناسی ملاصدراست. هستی شناسی زمان با توجه به مبانی صدرایی، نگرش نویی را به این امر پایه گذاری می کند که معرفت شناسی و ادراک زمان را نیز تحت تأثیر قرار می دهد؛ درنتیجه ادراک زمان، امری مشکک و دارای مرتبه محسوب می گردد. ادراک زمان توسط نفس در مسیر صیرورتی که دارد، امری دارای مراتب است که در اوایل بیشتر تحت تأثیر قوای جسمانی و در ادامه تحت تأثیر قوای مثالی و باقی قوای ادراکی او قرار می گیرد. این امر تحت تأثیر یکی از مبانی دیگر نفس شناسی حکمت متعالیه که در اصطلاح با عنوان «النفس جسمانیهالحدوث روحانیهالبقاء» شناخته می شود، به دست می آید؛ همچنین نفوس بر اثر صیرورت وجودی و حرکت جوهری، با یکدیگر تفاوت نوعی پیدا می کنند و به تبع آن، ادراک زمان میان نفوس نیز تفاوت نوعی دارد.