مطالب مرتبط با کلیدواژه
۲۱.
۲۲.
۲۳.
۲۴.
۲۵.
۲۶.
۲۷.
۲۸.
۲۹.
۳۰.
۳۱.
۳۲.
۳۳.
۳۴.
۳۵.
۳۶.
۳۷.
۳۸.
۳۹.
۴۰.
تصوف
نقش معین الدین پروانه در گسترش عرفان ایرانی در منطقه آناطولی
حوزه های تخصصی:
حکایت های عرفانی و نقش آن ها در گفتمان منثور صوفیانه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
دقیقه اصلی این مقاله تبیین اهمیت و نشان دادن جایگاه حکایت در آثار منثور عرفانی است. از همینرو با اختیار منظری که تصوف را نگاه هنری و جمال شناسانه به الاهیات و دین می داند، یکی از فرم های پربسامد و هنری نثر عرفانی، یعنی «حکایت» بررسی شده است. بعد از تعریف لغوی و اصطلاحی و بیان قواعد اصلی و ویژگی هایش، اهمیت و کارکردهای آن در تصوف خاطر نشان شده و در ادامه بعد از بحث در باب شیوه های مختلف طبقه بندی حکایت های صوفیانه، با استناد به آثار برتر منثور عرفانی تقسیم بندی متفاوتی از این نوع حکایت ها در سه دسته رئالیستی ، خارق العاده و ابداعی ارائه شده است.
ر
شیخیه از اعتراض تا تاسیس فرقه مذهبی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
بنا به باور جامعه شناسان دین پژوه، تمامی ادیان – اعم از وحیانی و غیر وحیانی- سیر تطور همسانی دارند؛ که از شکل خاصی در قالب گروه پراکنده ای از افراد و پاره ای آداب ساده عبادی شروع شده، سپس به سوی پیچیدگی و ساختارمندی خاصی سیر می کنند و همه چیز در آن ها به پایداری می رسد اما، با بروز شرایط نوین، پروتست ها (اعتراض) شکل می گیرد و چنانچه جنبه های تئوریک این اعتراض با موفقیت سامان پذیرد و تداوم داشته باشد، عاقبت به ظهور فرقه دینی منجر می گرددبا نظر به باور فوق، در این مقاله، فرقه شیخیه – که از انشعابات مذهب شیعه و پیرو شیخ احمد احسائی می باشند- مورد بررسی قرار می گیرد و مراحل سه گانه اعتراض، چالش های درون گروهی و تاسیس رسمی فرقه مذهبی، در آن دنبال می شود.
نقش سلمه بن دینار (ابوحازم مکی یا مدنی) در شکل گیری تصوف(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
" با آن که درباره تاریخ عرفان اسلامی تحقیقات قابل توجهی انجام گرفته، اما هنوز زوایای زیادی از آن مبهم مانده است. پیدایش تصوف اسلامی یکی از موضوعاتی است که کمتر در باب آن سخن به میان آمده؛ این در حالی است که برای آشنایی با دیگر مراحل تاریخ تصوف و هم چنین سیر تطور مبانی عرفانی ضروری است زمینه ها و چگونگی شکل گیری تصوف بررسی و تحلیل گردید. یکی از کارهایی که می تواند ما را یاری رساند تا در زمینه پیدایش عرفان اسلامی اطلاعات بیشتری به دست آوریم، تحقیق در احوال و آرا بزرگانی است که در شکل گیری تصوف نقش داشته اند. از این رو اگر زمان شکل گیری تصوف را نیمه سده دوم هجری به شمار آوریم. تبیین نقش و تاثیر آرا شخصیت های بزرگ عرفانی این دوره اهمیت خاصی پیدا می کند.
یکی از زاهدان بزرگ این دوره سلمه بن دینار است. این مقاله بر آن است تا با تبیین دیدگاه های وی، نقش و تاثیر او را در شکل گیری عرفان اسلامی بررسی و تحلیل کند.
"
بررسی شیوه تفسیری مولوی در مثنوی با نگاهی به حقایق التفسیر سلمی
حوزه های تخصصی:
واکاوی ژرف اندیشه های غنی و شخصیتِ عرفانیِ مولوی نیازمند بررسی این نکته است که در زمانِ حیات او چه کتابهایی در محافل صوفیه ومجامع علمی بیشتر معروف و متداول ومورد رجوع همگان بوده و مولوی نیز به احتمال زیاد برخی از آنها را دیده تأثیر پذیرفته است. ظن مسلم در این مورد آن است که مولانا به طور قطع آثار سنایی ، عطار ،رساله قشیریه و قوت القلوب ابو طالب مکی را دیده و از آثار صوفیان بزرگی چون محمد واحمد غزالی،عین القضات همدانی، میبدی و روزبهان بقلی آگاهی داشته است. افزون بر این موارد، بنا به تصریح افلاکی در مناقب العارفین، مولانا با «حقایق التفسیر» سلمی آشنا بوده و بدون شک از این تفسیر بزرگ ونفیس عرفانی نیز استفاده ها کرده ودر تفسیر عرفانی آیات قرآن کریم بدان نظر داشته و تحت تأثیر آن قرار گرفته است.در این پژوهش با توجه به همسانیها و مشترکات دو اثر یاد شده، هم به شکل گیری شیوه تفسیری مولوی که مستقیماً تحت تأثیر حقایق التفسیر بوده است، اشاره خواهد شدو هم سیر آرا و اندیشه های بنیادین عرفان وتصوف اسلامی را که در حقایق التفسیر مطرح شده و به نوعی به دست مولوی رسیده و با اندیشه ی وقاد او راه کمال وتعالی را پیموده است، مورد بررسی و مداقه قرار خواهد گرفت.
طرحی برای طبقه بندی قصه های مربوط به «مرگ خارق العاده» (در متون عرفانی منثور تا پایان قرن ششم هجری)
حوزه های تخصصی:
یکیاز انواع قصه هایکرامت، قصه هایمربوط به مرگ است. مرگ اولیا نیز مانند سایر بخش هایزندگیآن ها، در هاله ایاز امور خارق العاده قرار دارد. از آن جا که تاکنون کوشش جدیدر زمینه طبقه بندیاین قصه ها انجام نشده است، در این تحقیق طرحینسبتا جامع و دقیق برایاین منظور ارایه میشود. در تحقیق حاضر بیش از بیست و هشت گونه از مرگ هایخارق العاده طبقه بندیشده است. برایهرگونه از قصه ها اطلاعاتیجامع در مورد پیرنگ، صاحبان کرامت و صاحبان واقعه، ترکیب ها، نکته ها و منابع آن ها، بطور منظم و مرتب ارایه میشود و به این ترتیب حجمیعظیم از اطلاعات بآسانیدر دست رس قرار میگیرد. برایطبقه بندیقصه ها از روش آرنه - تامپسون استفاده شده و داده هایتحقیق، از سیزده متن منثور عرفانی، تا پایان قرن ششم، فراهم آمده است.
ویژگی های عقل در دیوان شاه نعمت الله ولی
حوزه های تخصصی:
شاه نعمت الله ولی که درسال 731هـ .ق در شهر حلب به دنیا آمده ودرسال 832هـ .ق یا به نقل دیگر 834 هـ .ق درکرمان وفات نموده ودرماهان به خاک سپرده شده ،عارفی شاعربود که درسبک های مختلف شعری طبع آزمایی کرده است ودردیوان اشعار خود ظرایف ونکات عرفانی را آموزش داده است.یکی از ویژگی های اندیشه وشعر او دیدگاهی است که نسبت به عقل داشته ومانند دیگر عرفا آن رابه دو نوع تقسیم نموده است.عقل کلی را نایب خدا دانسته ومدح گفته،ولی عقل جزئی یا عقل معاش را تحقیر کرده است که دراین مقاله به هشتادوشش ویژگی وصفتی که برای عقل جزئی وسودنگرذکرنموده، پرداخته شده است.
سلسله اسناد صوفیان
حوزه های تخصصی:
صوفیه در سلسله ها ومکتب های مختلف از دیرباز مشایخِ خود را نسل در نسل به بزرگان دین منسوب نموده وبرای هر سلسله شجره نامه ای ارائه داده اند که براساس روایاتی در اسناد مختلف ثبت گردیده است. در این مقاله قدیمی ترین ونخستین اسناد موجود درنوشته های هجویری،سلمی،عطار، جامی ودیگران بررسی گردیده و سلسله مشایخ نقشبندی را براساس دوروایت سلسله الذهب وسلسله معروفیه معرفی نموده است. شرح حال معروف کرخی در این پژوهش نقشی اساسی دارد که مفصل ترین بخش از انتساب سلسله نقشبندیه را تشکیل می دهد. درضمن به دیدگاه های شیعیان واهل سنت نیزدراین باره پرداخته و ازکهن ترین منابع موجود استفاده شده است.
عرفان در دوره صفوی
حوزه های تخصصی:
دوره صفوی (906 هـ .ق / 1501 م ـ 1148 هـ .ق / 1736 م) را باید از درخشان ترین دوران های پیشرفت عرفان، فلسفه و حکمت در ایران دانست. عرفان و تصوف فرصتی برای دخالت در اوضاع ایران یافت که به وحدت و استحکام سیاسی ایران و انقلابی فرهنگی و معنوی انجامید که در آن فلسفه مشائی و اشراقی با کلام شیعی و عرفان اصیل ایرانی با تصوف ابن عربی جمع گردید و بزرگترین گام را ملاصدرا برداشت. در این میان دسته ای صوفی نما به سیاست وارد شده جدال های فرقه ای برپا کردند. برخی علمای قشری نیز به مخالفت شدید با کل این جریان بپا خاستند. حکومت صفوی هم برای حفظ خود به هر ترفندی متوسل می گردید. در این موقعیت عارفان اصیل بدور از منفعت طلبی، فرقه گرایی و عوام فریبی در برابر دو دسته افراطی و تفریطی و گاهی در برابر حکومت صفوی ایستادند و عرفان و فلسفه اسلامی و ایرانی را به جایگاهی رساندند که باید «قله حکمت ایرانی» نام گیرد و با عنوان «حکمت متعالیه» معروف شده است.در این مقاله زمینه های عرفان و تصوف در دوره صفوی بررسی گردیده و سه جریان شناسایی و ارزیابی گردیده اند. نخست عارفان اصیل و حکیمان و صوفیان جامع مانند بهاء الدین عاملی معروف به شیخ بهائی، میرفندرسکی، میرداماد، ملاصدرا، عبدالرزاق لاهیجی، محمدبن سعید قمی، محمدتقی مجلسی (مجلسی اول)، فیض کاشانی، ملامسیحای گیلانی، ملا رجبعلی تبریزی و ودود تبریزی. دسته دوم: صوفیان ظاهری و فرقه هایی که درویشیسم لقب گرفته اند. دسته سوم علمای قشری که انحراف های دسته دوم را بهانه کرده و در مخالفت با عرفان و تصوف و حکمت به میدان آمده و با اهداف سیاسی می خواستند هیچ رقیبی در برابر خود نداشته باشند. تا روزی که دسته نخست به پادشاهان مشورت می دادند ایران رو به تعالی داشت مانند خواجه نصیرالدین که در گذشته روش دخالت مثبت در سیاست را انتخاب کردند. از روزی که آن دسته سوم یا علمای قشری به دربار مشورت می دادند ایران به رکود و عقب ماندگی رسید.
سلسله اسناد صوفیان (نقشبندیه: براساس روایت سلسله صدیقیه)
حوزه های تخصصی:
سلسله های صوفیه خود را ادامه دهندگانِ راه بزرگان دین دانسته و بر همین اساس سلسله انساب خود را ثبت نموده که همین اسناد و روایات بخشی مهم از میراث مکتوب صوفیه به شمار می آید و تاکنون کمتر به تحلیل و بررسی آنها پرداخته شده است. در این مقاله یکی از این روایات که مربوط به نقشبندیه بوده معرفی و مطالعه گردیده که در شناسایی شخصیت های این سلسله چون عبدالرحمن جامی و دیگران نقش اساسی داشته و یکی از کلیدهای آشنایی با عرفان و تصوف به شمار می آید. با بررسی منابع اولیه موجود می توان به تاریخ خانقاه و تشکیلات صوفیه نیز پرداخت که بخشی مهم از تاثیر اجتماعی و سیاسی تصوف را نشان می دهد.
دیوانگی و دیوانه نمایی در ادبیات عرفانی
حوزه های تخصصی:
عشق و محبت و زیبایی؛ یکی از دغدغه های همیشگی بشر بوده و درگیری های دنیایی و فکری با آن داشته است. این موضوعات اساسی، در عرفان نیز تبلور خاصی یافته اند تا آنجا که به عنوان یکی از بحث های عرفان در شاخه های گوناگون آن مطرح گردیده اند. عشق به معشوق، مستغرق شدن در جمال بی پایان نگار ازلی و سر کشیدن جرعه ای شراب نام محبت یار، حالتی به عاشق می دهد که او را از وادی عقل وهوشیاری به صحرای بی کران جنون و سرگشتگی می کشاند و به اصطلاح متصوفه، او را از «صحو» به «سکر» رهنمون می گردد و در بیخودی و مستی و دیوانگی از اثر می ناب وحدت، خود را بیگانه می یابد و رفتار و کرداری از او سر می زند که از عقل بشری و هوشیاری دنیوی به دور است و به حالات مجانین نزدیک تر است و همین امر، باعث به وجود آمدن حالات و کرداری می شود که بیشتر کاویده خواهد شد. این مجانین و مستان الهی در پناه این بیخودی و جنونشان، به زیباترین و ناب ترین ارتباط معنوی و درونی با معشوق یکتای ازلی شان می رسند و چنان به پختگی می رسند که از خودیِ خودشان اثری نمی ماند و آنچه برجا می ماند فقط «او»ست و لاغیر... .
«مروری کوتاه بر نقش اجتماعی ـ فرهنگی متصوفه در آذربایجان دوره مغول»
حوزه های تخصصی:
برای تصوف در ایران، سده هفتم هجری دوران تغییرات و تطورات چشمگیری بود. گوناگونیِ طریقت ها، تنوع اندیشه ها، برداشت های گوناگون از مبانی تصوف، تالیف کتب متعدد درباره تصوف نظری و مراحل سیر و سلوک عرفانی، در کنار مناسبات متفاوت سران صوفیه با ارباب سیاست، حکایت از تحولی عظیم در تصوف ایرانی داشت. هم زمان با این تحولات، اقتصاد، سیاست و فرهنگ جامعه «مغول زده» ایران نیز دستخوش تغییر بود. بهم ریختن نظام اقتصادی سابق، به قدرت رسیدن قبایلی با فرهنگ غیر ایرانی، آزادی عمل پیدا کردنِ آئین هایی چون بودا و یهود ... در مراکز قدرت سیاسی، همه عواملی بودند که می توانستند در تحولات تصوف ایرانی نقش اساسی داشته باشند. تصوف در آذربایجان (مرکز حکومت ایلخانان)دوره مغول813-628 هـ .ق مهم ترین جریان فکری تاثیر گذاردر بین طبقات اجتماعی و دولتمردان ایلخانی بود و می توانست نقش دوسویه ای را در جریانات مختلف سیاسی و اجتماعی ایفا نماید؛ درتعدیل روحیه جنگ طلبانه مغولان مؤثر باشد و به عنوان حافظ فرهنگ اسلام وایران محسوب گردد و در بعد شعر و نثر آثار ماندگاری را بر جای نهد. مقاله حاضر نگاهی گذرا بر نقش اجتماعی ـ فرهنگی متصوفه آذربایجان دارد و نمونه هایی را در این رابطه ذکر می نماید.
«صوفی صافی» «آسیب شناسی تصوف در آئینه صوفیان»
حوزه های تخصصی:
پدیده ای هم چون تصوف در جامعه اسلامی به قدری سابقه طولانی دارد که اصولاً مانع از هرگونه بررسی جامع و مانع در خصوص جنبه های مختلف حیات اجتماعی این نهاد می شود لذا گشودن هر بحثی در هر زمینه و مقوله ای از این نهاد بخودی خود کامل و جامع نخواهد بود. مقاله حاضر عهده دار بحث درباره یکی از گوشه های کمتر کاویده تصوف است و می کوشد تا روشن کند که بیشترین منتقدان در میان مشایخ نام آور و نویسندگان آن یافت می شود و نشان دهد که بزرگان تصوف تا چه اندازه به آسیب شناسی جریان تصوف حساس و بیدار بوده اند، در اینجا صوفیان خود آئینه یکدیگر شده اند، و انتقادهای جاندار و اساسی نسبت به صوفی نمایانی که در همه اعصار تعدادشان به مراتب بیشتر از صوفیان راستین بوده است وارد کرده اند گرچه این انتقادها تنها متوجه صوفی نمایان و مدعیان دروغین تصوف نبوده و گاه دامن مشایخ بزرگ را نیز گرفته است.
«عرفان و رهبانیت در مسیحیت»
حوزه های تخصصی:
پارسایی و زهد یکی از مهم ترین ویژگی های ادیان مختلف بوده است و بسیاری را به دوری از دنیا و رهبانیت کشانده است. این مطلب در دین مسیحیت عمومیت بیشتری داشته و در دین اسلام با دستور صریح پیامبر اسلام (ص) از گسترش رهبانیت جلوگیری شده است. زهد و رهبانیت یکی از زمینه های مناسب برای پیدایش آموزه های عرفانی بوده و در این مقاله کوشش گردیده که مقدمه ای برای شناسایی جنبه های مختلف رهبانیت و عرفان در دین مسیحیت مطالعه گردد و نشان داده شده که این رهبانیت اگرچه از جنبه فردی برخی را به خودسازی و پارسایی کشانیده اما از نظر اجتماعی و سیاسی و دینی چه آثار زیانباری را به دنبال داشته است.
«نفوذ و گسترش مکتب ابن عربی در میان صوفیان آذربایجان عهد مغول»
حوزه های تخصصی:
پس از سلطه و استقرار مغول در آذربایجان، تصوف بومی وسنتی مقید به شریعت و عمل گرا که ویژگی تصوف آذربایجان در دوره های قبل بود، با عنایت به مکتب سهروردی و تصوف خراسان همچنان تداوم یافت، هر چند بر اثر بروز تغییرات سیاسی، اجتماعی و فرهنگی تحولاتی در آن صورت گرفت، ولی تا نیمه دوم قرن هشتم، چهره اصلی تصوف آذربایجان را تشکیل می داد. در این دوره، تصوف سنتی متصف به مسلک فتوت به دلیل بروز بحران های اجتماعی گسترش بیشتری یافت و حتی در روند تصوف آناتولی نیز مؤثر واقع افتاد.به دنبال سقوط بغداد، مرکز اسلام سنتی و پایان یافتن نفوذ معنوی خاندان عباسی، زمینه گسترش تشیع و ارتباط آن با تصوف فراهم آمد و در پی تحولات فکری جهان اسلام در قرن هشتم و آرامش نسبی اوضاع اجتماعی، به نظر می رسد صوفیان آذربایجان به نظریه پردازی وتوجه به مکتب ابن عربی روی آوردند و صوفیانی از این دیار، توانستند با شاگردان ابن عربی مجالست داشته باشند و از آموزه های آن پیروی نمایند. کم کم در اواخر دوره مغولی رگه هایی از اندیشه ایران باستان در قالب مکتب شیخ اشراق در بین خانقاهیان و متصوفه آذربایجان رواج یافت. مقاله حاضر به بررسی نفوذ وگسترش مکتب ابن عربی در میان تعدادی از صوفیان آذربایجان عهد مغول، خواهد پرداخت.
«نگرش جامعه شناختی به زمینه های اجتماعی پیدایش عرفان و تصوف و نقش آن در تحولات تاریخی اجتماعی ایران»
حوزه های تخصصی:
عرفان راهی برای وصول به حقیقت، با تاکید برکشف و شهود همراه با تزکیه نفس است. که عرفان را می توان از دو جنبه عملی و نظری مورد توجه قرارداد. و عارف کسی است که عبادت حق را از آن جهت انجام می دهد که او را مستحق عبادت می داند نه از جهت امید ثواب و خوف عقاب.در این نوشتار سعی گردیده به تعریف عارف، عرفان، ارکان تصوف، مراحل تصوف، سیر تاریخی تصوف، علل رشد تصوف، عرفان در دنیای اسلام و خارج از اسلام و تاثیر عرفان در مسائل اجتماعی پرداخته شود.
«خشیت و خوف از دیدگاه قرآن و عرفان»
حوزه های تخصصی:
خشیت» و مترادف اصلی آن «خوف» از جمله مفاهیم اساسی عرفان و تصوف اسلامی است که به عنوان یکی از مراحل اصلی سیر و سلوک در مسیر حقیقت و شناخت پیش روی سالک قرار می گیرد. این مفهوم، هم در قرآن ـ این کلام آسمانی ـ هم در سیره پیامبر(ص) و دیگر بزرگان دین و همچنین عرفای نامدار و مشایخ تصوف جایگاه ویژه ای یافته است. با این توضیح که ریشه و خاستگاه تمام مباحث عرفانی به قرآن برمی گردد.انسان همواره در مسیر بندگی خود با عَقَبه ها و موانع بازدارنده گوناگونی روبرو بوده است که هر آینه او را از مسیر بندگی منحرف کرده اند و «خشیت» ـ که نوعی خشوع و حیرت در برابر عظمت خداوند و نعمت و موهبتی بی منت از جانب آفریدگار یکتا بوده است ـ این آفریده ویژه خداوند را در این گردنه های پرخطر سلوک و شناخت رهنمون شده و او را به سلامت و اخلاص به سر منزل مقصود سوق داده است. این نعمت همواره با «رجاء»؛ یعنی امیدواری به رحمت بی کران خداوند، همراه شده تا بنده در سایه آن به یاس و نومیدی از رحمت واسعه اش گرفتار نگردد.
بازتاب مسایل عرفانی در گلستان سعدی
حوزه های تخصصی:
این مقاله، بی آن که سر اثبات صوفی گری سعدی را داشته باشد، عناصر عرفانی گلستان را برجسته می کند، تا وابستگیِ این شاعر بزرگ زبان فارسی، سعدی، را به این جریان فکری جهان اسلام، نشان دهد.از آن روی که انتساب نویسنده گلستان به این جهان بینی از دیرباز مطرح بوده و برخی لَهْ و گروهی علیه آن سخن گفته اند، این اندیشه های متناقض را به اختصار آورده، تا پیشنیه چنین برداشتی از زندگی و اندیشه سعدی معلوم شود.اما این موارد بدان دلیل مورد بحث قرار گرفته است تا آشکار شود که سعدی اگر چه خود به این جهان بینی می گراید و در زندگی فردی از آن استفاده می کند، بُعد اجتماعی آن را نیز از یاد نمی برد و آن را در متن زندگی مردم روزگارش به نمایش می گذارد.برای نشان دادن گرایش سعدی به جهان بینی عرفانی در گلستان، به گشت و گذاری در این کتاب پرداخته و برخی اشارات او را در باب معرفت عارفانه کردگار، عزلت گزینی، خودسازی، جمعیت خاطر، تقابل درویش و زاهد و حکام برای نشان دادن، قناعت پیشگی و مناعت طبع درویشان و جسارت آنان در بیان حقیقت، ترک آن چه جز خداست، حال، سماع، سیر آفاق به مثابه مرحله پیشین سیر انفس، فقر صوفیانه و پرهیز از نفس پروری، آورده ایم.
«عرفان یهودی»(قبالا)
حوزه های تخصصی:
آیین قبالا، تصوف یهودی است. در ابتدا به معنای شریعت شفاهی بوده و بعدها به سنت رمزی و باطنی برای رسیدن به خداوند اطلاق شده و شامل عرفان نظری و عملی گردیده است. وحدت وجود و نظریه تجلی در کنار تاثیرپذیری از آموزه های گنوسی و ایرانی نیز دیده می شود. این آیین از قرن دوازدهم میلادی به مجموعه ای از تفسیرهای عرفانی از کتاب مقدس تبدیل شده و باهیر و زوهر دو اثر باارزش در این آیین به شمار می آیند. اسحق لوریا با آموزش مریدان به این اندیشه انسجام داد و آئینی به نام قبالای لوریایی معروف گردید که ادامه راه زوهر بود. بخشی از این آموزه ها درباره ماشیح گرایی یا انتظار مسیح بود. قبالا به دین یهود محدود نمانده و در دین مسیحیت نیز انتشار یافته و طرفدارانی را داشته است.