مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
۷.
۸.
۹.
۱۰.
۱۱.
۱۲.
۱۳.
۱۴.
۱۵.
گونه
حوزه های تخصصی:
نویسنده در این مقاله در پی آن است،که با تاکید بر ساختار کتابهای درسی، چند روش شاخص در یادگیری را از طریق مطالعات موردی بررسی کند. مطالعه موردی نویسنده بر روی چند کتاب درسی دانشجویان رشته مطالعات ادبی صورت گرفته است. وی در تحقیق پیش روی کوشیده است تا میزان موفقیت این کتابهای درسی را در بهکارگیری و عرضه چند مورد از مدلهای یادگیری بررسی کند و قوتها و کاستیهای آنها را هم نشان دهد. روشهای یادگیری هم، که نویسنده به آنها توجه کرده است، از نظریه یادگیری تجربی دیوید کُلب اخذ شده اند. بنا بر این نظریه، در یادگیری تجربی چهار روش «یادگیری ملموس»، «یادگیری انتزاعی»، «یادگیری بازاندیشانه» و«یادگیری فعال» وجود دارد. نویسنده این مقاله، با معرفی کردن و معیار قرار دادن این چهار روش، کوشیده است نتایج بررسی خود را عرضه کند.
طرحی برای طبقه بندی قصه های مربوط به «مرگ خارق العاده» (در متون عرفانی منثور تا پایان قرن ششم هجری)
حوزه های تخصصی:
یکیاز انواع قصه هایکرامت، قصه هایمربوط به مرگ است. مرگ اولیا نیز مانند سایر بخش هایزندگیآن ها، در هاله ایاز امور خارق العاده قرار دارد. از آن جا که تاکنون کوشش جدیدر زمینه طبقه بندیاین قصه ها انجام نشده است، در این تحقیق طرحینسبتا جامع و دقیق برایاین منظور ارایه میشود. در تحقیق حاضر بیش از بیست و هشت گونه از مرگ هایخارق العاده طبقه بندیشده است. برایهرگونه از قصه ها اطلاعاتیجامع در مورد پیرنگ، صاحبان کرامت و صاحبان واقعه، ترکیب ها، نکته ها و منابع آن ها، بطور منظم و مرتب ارایه میشود و به این ترتیب حجمیعظیم از اطلاعات بآسانیدر دست رس قرار میگیرد. برایطبقه بندیقصه ها از روش آرنه - تامپسون استفاده شده و داده هایتحقیق، از سیزده متن منثور عرفانی، تا پایان قرن ششم، فراهم آمده است.
بررسى اجمالى ادله برخى از مصادیق ریش تراشى(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
این فروع بعد از اثبات حرمت ریش تراشى است. لذا نخست اشاره اى اجمالى به ادله اى مى شود که براى حرمت ریش تراشى به آنها استدلال شده است, سپس فروع مسئله ریش تراشى در پى مى آید. این نوشته به دو بحث از فروعات مسئله ریش تراشى مى پردازد:یکم. جواز (ریش پروفسورى); دوم. حرمت تراشیدن موهاى گونه.درباره این فرع براى نخستین بار به تفصیل بحث مى شود, اگرچه بعضى از فقها اشاره اى اجمالى به بعضى از این بحث ها داشته اند.
تحلیل مقایسه ای منظور شناختی، جامع شناختی دعوتنامه ازدواج در جوامع ایرانی و آمریکایی و کاربرد ضمنی آن در آموزش(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
دعوتنامه ی ازدواج به عنوان گونه ای اجتماعی و فرهنگی ویژه، فرصتی شایان توجه را برای مقایسه ی ارزش های فرهنگی اجتماعی منعکس شده در محتوای نوشتاری و ترکیب قسمت های مختلف این گونه در جوامع مختلف زبانی فراهم می نماید. با استفاده ازآموزش گونه ای می توان دانش آموزان را با این گونه و اجزای مختلف تشکیل دهنده ی آن آشنا نمود. آموزش گونه ای این فرصت را به دانش آموزان می دهد که گونه های شناخته شده و بارز در زبان اول و دومشان را مطالعه نموده و اجزای تشکیل دهنده مشترک و همچنین اختصاصی گونه ها را با نگاهی میان فرهنگی و میان زبانی بررسی کنند. تحقیق حاضر بر آن بوده است که دعوتنامه ی ازدواج را به وسیله ی دو روش مکمل و هم پوشاننده ی تحلیل گونه ای و تحلیل انتقادی گفتمان بررسی نماید. تعداد 100 کارت( از هر جامعه 50 کارت) جمع آوری و مورد تجزیه و تحلیل مفایسه ای قرار گرفتند. نتایج تحلیل گونه ای نشان داد که کارت دعوت عروسی در هر دو جامعه زبانی شامل بخش های مشابه و مختلفی در ساختار گونه ای است. نتایج تحلیل انتقادی گفتمان نشان داد که سطح سنتی بودن، مذهبی بودن،، مرد سالاری و سطح تحصیلات از تاثیر گذارترین عوامل بر گونه دعوت نامه ازدواج در هردو جامعه هستند اما شدت تاثیر این عوامل در این دو جامعه زبانی یکسان نیست. نتایج این تحقیق عوامل فرهنگی و اجتماعی حاکم بر دو جامعه ی زبانی ایرانی آمریکایی را مشخص میکند
گویش شناسی ادراکی؛ مطالعه ای موردی از ترکی آذری در شهرستان شبستر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
گویش شناسی ادراکی حوزه ای است که در آن درک و نگرش اهل زبان نسبت به مفاهیمی مانند مرزبندی جغرافیایی گویشِ خود و گویش های مناطق مجاور، اعتبار و منزلت اجتماعی گویش ها و نظایر آن مورد بررسی قرار می گیرد. در این پژوهش 64 گویشورِ چهار منطقه از شهرستان شبستر در شمال غرب تبریز (شامل شهرهای شبستر، شندآباد، دریان و خامنه) به طور تصادفی به عنوان آزمودنی های پژوهش انتخاب شدند. سپس محقق به کمک چهار نمونه صوتی ضبط شده از چهار منطقه مذکور و یک پرسشنامه محقق-ساخته، نگرش آزمودنی ها را در باره نمونه های صوتی ارزیابی کرد. یافته ها نشان می دهد که گروه میان سال و نیز گروه زنان در تشخیص دوری/نزدیکی گونه زبانی و نیز (غیر)همشهری بودن گوینده، موفق تر از گروه جوان و گروه مردان عمل می کنند و این امر با نتایج برخی مطالعات پیشین مانند دیرکز(2002) در آلمان کاملاً سازگار است. به این ترتیب درمی یابیم که در منطقه مورد مطالعه، میان سالان و زنان زبان آگاه ترند. همچنین مشخص شد که مرکزیت اداری و اقتصادی یک منطقه (شهر شبستر) باعث می شود تا گونه به کاررفته در آن منطقه از نظر گویشوران، گونه شهری تلقی شود. یکی دیگر از یافته های قابل تأمل در مطالعه حاضر این است که برخلاف پیش فرض رایج در مطالعات جامعه شناسی زبان، گونه زبانی کم جمعیت ترین شهر منطقه مورد مطالعه – خامنه- معتبرتر از سایر مناطق تشخیص داده شده است.
هنر ریتونسازی دوره اشکانی بر اساس مدارک باستانشناختی
حوزه های تخصصی:
ساخت ریتون یکی از جالب ترین نمونه های بیان تمایلات زیباشناختی انسان بوده که با توجه به فرم و تزیینات آن، از همان آغاز ساخت با تأثیر از علایق و عقاید مذهبی و جادویی صورت می گرفت. کشف ریتون ها در گسترهٔ جغرافیایی وسیعی از امپراتوری اشکانی از طریق کاوش های مجاز و در برخی موارد به طور اتفاقی یا از طریق کاوش های غیرمجاز بوده است. در پژوهش حاضر، برای بررسی جایگاه ریتون های دوره اشکانی، تعداد ۳۷ ریتون از لحاظ جنس، فرم، گونه شناسی و تزیینات مورد مطالعه قرار گرفته است که بر این اساس ریتون های دوره اشکانی در پنج فرم مجزا و در سه جنس، در ادامه هنر ریتون سازی سرزمین ایران و به خصوص هخامنشی بوده است. با این وجود می توان نشانه ها و تأثیرات هنر یونانی را به ویژه در تزیینات روی ریتون های این دوره به وضوح مشاهده کرد. تزیینات ریتون ها با بهره گیری از نقوش تزیینی، هندسی، گیاهی، حیوانی، انسانی، کتیبه و نقوش داستانی است که با توجه به نقوش و نوع تزیینات تداوم آئینی بودن ظروف به طور محسوسی قابل مشاهده است.
منابع تاریخ ادبیات گویشی در ایران پس از اسلام(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تاریخ ادبیات بهار و تابستان ۱۳۹۵ شماره ۷۸
183-214
حوزه های تخصصی:
ادبیات غنی ایرانی تاریخی چند هزارساله را در پیشینه خود دارد که بی تردید نیاز است بخش های مختلف آن به تفکیک مورد بررسی قرار گیرند و تاریخ آن ها تدوین گردد. یکی از مهم ترین اما مغفول ترین این بخش ها تاریخ ادبیات گویشی ایران پس از اسلام است. در مقاله حاضر سعی می کنیم نشان دهیم چه تعداد کتاب های مستقل و چه مقدار داده های گویشی در میان اسناد کهن به صورت پراکنده موجود است. به علت پراکندگی و عدم انسجام نیاز است که این داده ها با طرحی سامانمند و منظم گردآوری شوند. این گام اول برای طرح تدوین تاریخ ادبیات گویشی ایران است. در این مقاله تلاش می کنیم با جمع آوری و سامانمندی این داده ها طرحی کلی از منابعی که به نوعی حاوی داده هایی از زبان ها و گویش های ایرانی کهن هستند به دست دهیم که مقدمه ایست بر طرح تدوین تاریخ ادبیات گویشی. با این هدف منابع این حوزه را به دو دسته تقسیم نموده ایم: 1. منابعی که حاوی متون گویشی هستند که به دو دسته کلی قابل تقسیم اند: الف. آثار بازمانده از اقلیت های مسلمان شامل گویش گورانی (فرقه اهل حق (یارسان)) و گویش استرآبادی (فرقه حروفیه). ب. اشعار، منظومه ها و قطعات صرفاً ادبی گویشی. 2. منابعی که حاوی لغات گویشی هستند و بنابراین در زمره «گونه» های زبان فارسی قرار دارند. این دسته از متون بر اساس خط آن ها به دو دسته تقسیم می شوند: الف. آثار به خط غیر عربی شامل متون فارسی- عبری، متون فارسی- سریانى و متون فارسی- مانوى. ب. آثار به خط عربی.
شناخت تحولات ریخت شناختی کلیساهای ارمنی جلفای نو در تعامل با معماری اصفهان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
باغ نظر سال شانزدهم دی ۱۳۹۸ شماره ۷۹
15 - 28
حوزه های تخصصی:
بیان مسئله: کشور امروزی ارمنستان، که بخشی از اورارتوی باستانی است، اولین سرزمینی است که مسیحیت را به طور رسمی پذیرفت، قدیمی ترین کلیساها را ساخت و معابد قدیمی را به کلیسا تبدیل کرد. با کوچ ارامنه و همزمان با برپایی جلفای اصفهان در دوره شاه عباس اول، بنای کلیساها با برخورداری از تجربه های کهن و با فرمان عدم تعارض با ابنیه پایتخت به شکل دیگری به منصه ظهور رسیدند. به نظر می رسد در سابقه پژوهش های محققان درباره کلیساهای جلفای نو، به معماری و مناسبات فرهنگی بستر جدید توجه کافی نشده است. شناخت روند نزدیک شدن معماری مذهبی ارامنه جلفا به معماری اصفهان و بهره گیری از نتایج آن در طرح های مرمت شهری خصوصاً در محله جلفا ضرورت این پژوهش است. هدف: پژوهش، با هدف شناخت ساختار کالبدی-فضایی و تحولات ریختی بنای اصلی کلیساهای جلفای نو در تعامل با معماری اصفهان، در جست وجوی پاسخ به این پرسش است که تحولات ریخت شناختی ساختمان اصلی کلیساهای جلفای نو چگونه بوده است؟ کدام گونه مولد و آغازگر پیشرفت طرح های بنای کلیسایی بود؟ در روند تحولات ریختی کلیساها، چگونه معماری ساختمان اصلی کلیساها به معماری اصفهان نزدیک شد؟ روش: پژوهش با روش تفسیری-تاریخی انجام شد و داده ها، با توجه به مدارک و اسناد موجود و برداشت های میدانی، گردآوری شده اند. نتیجه گیری: نتیجه پژوهش حاکی از الزام به رعایت گونه ای محدودیت در فرم تبیین شده بنای کلیساهای ارمنی است. وجود گونه مولد و تأثیرپذیری از تکنیک های معمارانه دوره شاه عباس اول در سیر تحولات ریختی تأیید می شود. در مقایسه با معماری شاخص اصفهانِ این دوره، تحولات ریخت شناختی ساختمان اصلی کلیساها نشانه گرایش به ایرانی شدن سبک معماری دارد. کلیسای گئورگ مقدس اولین بنای کلیسایی با ویژگی های معماری ایرانی است که امکان تحولات کالبدی-فضایی بعدی را فراهم کرد. ساختار کالبدی-فضایی کلیساهای مریم مقدس و بتخهم مقدس با مساجد شیخ لطف الله و جامع عباسی قابل مقایسه است و بخشی از چگونگی تحولات در گونه مولد را به خوبی نشان می دهند.
دگردیسی خاطره به داستان در ادبیات دفاع مقدس با رویکرد به رمان آتش به اختیار
حوزه های تخصصی:
خاطره نویسی یکی از انواع ادبی و شکلی از نوشتار است که در آن نویسنده، خاطرات خود یعنی صحنه ها یا وقایعی را که در زندگی اش روی داده و در آنها نقش داشته یا شاهدشان بوده، بازگو می کند. با توجه اینکه اتکای خاطره، به ذهن نویسنده آن است، نویسنده با زاویه دید خود با حوادث روبه رو شده و با گذشت زمان، آنها را در ذهن انباشته است و هنگام نوشتن نیز با تکیه بر توانایی نوشتاری و هنری خود آنها را بازآفرینی می کند. همین متغیرها است که می تواند خاطره را در فرایند دگردیسی، از روایت ساده یک حادثه تاریخی به اثر ادبی خواندنی و ماندگار تبدیل کند. با شروع جنگ هشت ساله رژیم صدام علیه ایران، بسیاری از رزمندگان ایرانی به نوشتن خاطرات و یادداشتهای روزانه اقدام کردند. وسعت و عظمت جنگ تحمیلی باعث شد این خاطرات و یادداشتها، ضمن بیان احساسات و افکار آنان در حکم مستندات تاریخی، برای تبیین واقعیتهای جنگ و نیز خلق داستان مورد استفاده قرار گیرد. رمزگشایی از فرایند دگردیسی خاطره به داستان در ادبیات پایداری، مسئله ای است که تحقیق و پژوهش در آن، ضمن تدوین و تعریف اصول و قواعد دگردیسی خاطره به داستان، زمینه ساز موفقیت هرچه بیشتر نویسندگان برای خلق اینگونه آثار خواهد بود؛ لذا در این پژوهش دگردیسی خاطره به رمان را با تکیه بر رمان «آتش به اختیار» نوشته محمدرضا بایرامی مورد واکاوی قرار داده ایم. نتایج پژوهش نشان می دهد آتش به اختیار دارای شاخصه هایی همچون گفتگو، صحنه آرایی، حرکت در زمان، جریان سیال ذهن و... است که توانسته این اثر برخاسته از خاطره را به متنی ادبی تبدیل کند و به آن ماهیت ادبی داستانی ببخشد.
گونه شناسی یا مرکزشناسی؟ (رویکردی نو در خوانش آثار معماری مبتنی بر انسان شناسی اسلامی)(مقاله پژوهشی حوزه)
خوانش آثار معماری، بدون توجه به انسان شناسی مکاتب آن ها، سبب شده است که مفاهیم پایه در پژوهش های غربی زیربنایی برای پژوهش های معماری اسلامی باشند. یکی از این مفاهیم پایه گونه شناسی است که با مبنای انسان شناختی تکاملی، الگوی شکلی پایه و متغیر را عامل تکامل آثار توصیف می کند و این درحالی است که مبدأ تکامل در انسان و معماری باید ثابت باشد تا خود تکامل معنا پیدا کند؛ ازاین رو، اسلام این مبدأ تکامل را فطرت نامیده است که فصل ممیز انسان شناسی تکاملی و اسلامی است. بر این اساس، پژوهش حاضر با روش توصیفی تحلیلی و اکتشافی به شناخت فطرت پرداخته و با کشف مفهوم مرکز از بطن معنایی آن، سعی داشته است مدل جدیدی از خوانش آثار معماری (به عنوان ظرف زندگی انسان) را تولید کند. در این راستا، مفهوم نظام مرکزی به عنوان الگوی پایه به جای مفهوم گونه، مبدأ تکامل آثار در تمام ساحت های آن است و با ایجاد نظام صوری، وحدت بین آثار معماری در زمان توجیه می شود. در حالت کلی، مدل مرکزشناسی قادر خواهد بود بسیاری از مشکلات بی معیاری و یا معیار صرفاً شکلی و تناقض های معنا و کالبد در مدل گونه شناسی را مرتفع کند.
گونه شناسی مجتمع های مسکونی، گامی مؤثر در طراحی با کیفیت مجموعه های مسکونی معاصر؛ بررسی موردی: مجتمع های مسکونی شهر تبریز(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
معماری و شهرسازی سال هفتم بهار و تابستان ۱۳۹۴ شماره ۱۴
117 - 139
حوزه های تخصصی:
افزایش جمعیت شهری و نیاز به اماکن مسکونی موجب استفاده از مساکن چندخانواری به جای مسکن تک خانواری شده است که شهر تبریز نیز از این قاعده مستثنی نیست. از مسائل مهم طراحی این الگوی جدید سکونت، فراهم آوری زمینه ای جهت شناخت و آسیب شناسی وضع موجود است. با واکاوی ادبیات موضوع چارچوبی متشکل از دو معیار مطرح در طبقه بندی مجموعه های مسکونی یعنی ارتفاع (تعداد طبقات) و نحوه همنشینی فضاهای باز و بسته تبیین شد و کیفیات فضایی هر یک از گونه ها بر مبنای معیارهای ارزیابی کیفی مجموعه های مسکونی تحلیل گردید. سپس کلیه مجتمع های مسکونی شهر تبریز شناسایی شد و گونه شناسی آنها با تأکید بر معیارهای مذکور، هدف نوشتار حاضر قرار گرفت. در گام نهایی ارزیابی کیفی گونه های غالب مجتمع های مسکونی شهر تبریز با تکیه بر معیارهای ارزیابی کیفی مجموعه های مسکونی صورت گرفت. نتایج تحقیق با معیار ارتفاع حاکی از فراوانی مجتمع های مسکونی کوتاه مرتبه در شهر است که ریشه در مسائل اقتصادی و سهولت تکنولوژی ساخت دارد. نتایج تحقیق با معیار همنشینی فضای باز و بسته حاکی از فراوانی گونه پراکنده به عنوان راهکاری جهت رهایی از محدودیت و ایجاد تنوع فضایی است. گونه شناسی مجتمع های مسکونی شهر تبریز با دو معیار همزمان ارتفاع و همنشینی فضای باز و بسته حاکی از گونه غالب خطی در مجموعه های کوتاه مرتبه، گونه غالب پراکنده در مجتمع های میان مرتبه و بلند مرتبه، فراوانی بلند مرتبه در گونه متمرکز و پراکنده و فراوانی کوتاه مرتبه در سایر گونه ها است. دستاورد این پژوهش می تواند جهت بازنگری کیفی فضای باز مجتمع های مسکونی مورد استفاده طیف متنوع سیاست گذاران، برنامه ریزان و طراحان قرار گیرد.
دستور زبان شکل خانه های سنتی کاشان: بررسی ساختار شکلی و روابط فضایی 19 خانه تاریخی کاشان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نقش جهان سال دوازدهم تابستان ۱۴۰۱ شماره ۲
20-1
حوزه های تخصصی:
اهداف: تاکنون معماری ایرانی از جنبه های تاریخی، فلسفی، شکلی و فضایی موردمطالعه قرارگرفته است. دستور زبان شکل ابزاری تحلیلی برای مطالعه سبک ها و تاریخ معماری است که توانایی ارائه یک زبان مشترک و چهارچوب مفهومی، شکلی منسجم و یکپارچه برای بررسی تفاوت های جغرافیایی و تحولات زمانی معماری ایرانی دارد. در این پژوهش گام نخست برای تدوین این دستور زبان مشترک معماری ایرانی، با تدوین یک دستور زبان شکل اختصاصی مربوط به خانه های سنتی کاشان، برداشته شده است. روش ها: از صد خانه میراثی شناسایی شده، تعداد 19 نمونه به روش نمونه گیری اتفاقی/قضاوتی انتخاب شده اند. با تحلیل شکلی و فضایی نمونه ها، قواعدی حداقلی برای تولید ساختارهای شکلی و فضایی ارائه شده است. یافته ها: دستور زبان ارائه شده در 4 مرحله، ساختار شکلی و روابط فضایی میان اشکال را تولید می کند. دامنه معتبر متغیرها و بیان جبری ارائه شده است. هم چنین به کمک دستور زبان، فضاهای موجود در نمونه ها گونه شناسی شده اند. در خانه های کاشان مهم ترین فضاها، فضاهایی با عرض 5 پیمون، بر اساس ساختار شکلی به 8 گونه شکلی قابل افراز هستند. ازنظر روابط فضایی میان اجزا نیز می توان 6 گونه ی مشخص از روابط میان اجزای داخلی هر یک از ساختارهای شکلی پیشین شناسایی کرد که در بخش یافته ها شرح داده شده اند. نتیجه گیری: دستور زبان ارائه شده می تواند ساختار منسجمی برای مطالعه ی معماری ایرانی باشد. همچنین می تواند به عنوان ابزاری مناسب برای مطالعه ی گونه شناسی های شکلی مورداستفاده قرار گیرد. امکان مقایسه و همچنین ارتباط میان گونه های مختلف شکلی را فراهم و مطالعات را انسجام بخشد.
درآمدی بر گونه شناسی گفتارهای سیاسی در بحبوحه انقلاب اسلامی، تبیین مؤلفه های نظری و مفهومی گونه گفتاری پدیدارساز(مقاله علمی وزارت علوم)
انقلاب اسلامی 1357ه.ش ، زمینه ی بروز و ظهور انواع اندیشه ها و آرمان های سیاسی و اجتماعی درقالب "متن" بود به گونه ای که امروزه محققین انقلاب اسلامی با انبوهه ای از متون در قالب بیانیه ، سخنرانی ،اعلامیه،گزارش ،مصاحبه و...مواجه اند که نیاز به دسته بندی و تحلیل محتوا دارند . یکی از مهمترین چالش های رژیم پهلوی ، بحران مشروعیت بود که از زمان تاسیس تا سقوط، همزاد آن بود . دسته ای از متون دوره انقلاب به طور مشخص با هدف بازنمایی ،برجسته سازی و تاکید بر این نامشروع بودن تولید شدند که در این مقاله "گونه ی گفتاری پدیدارساز" نامیده خواهند شد . هدف این مقاله تببین مختصات نظری و مفهومی این گونه ی گفتاریسیت. از رهگذر این تبیین ،معین میگردد انقلابیون چگونه از طریق کاربست زبان و انواع مکانیسم های گفتاری ،نامشروع بودن حاکمیت رژیم پهلوی را به نمایش گذاردند و موضع خود را در مبارزه علیه شاه تقویت نمودند .حسب موضوع تحقیق ، از روش/نظریه تاریخی-گفتمانی استفاده شده و متون بسیاری مورد تحلیل واقع شده اند که در اینجا یک نمونه موردی برای تشریح مختصات کلام پدیدارساز آورده خواهد شد . نتیجه آنکه گونه ی گفتاری "پدیدارساز" شکلی از گفتارسیاسی مشروعیت زدایانه از حکومت جور است که کارکرد آن شکل دهی به یک هویت سیاسی مبتنی بر سنت اسلامیست که با دنیای نوسازگار است و تولیدکنندگان این گونه گفتاری صاحب سرمایه عظیم دینی ،سیاسی و اجتماعی اند .
جامعه شناسی گونه های ادبی
منبع:
علوم اجتماعی (علامه طباطبایی) سال ششم شهریور ۱۳۷۷ شماره ۱۰
109 - 138
جامعه شناسی ادبیات شاخه ای از جامعه شناسی است که به رغم سنت دیرینه ادبی و آثار ادبی فراوان در تاریخ ایران، چندان که باید و شاید در میان خانواده علوم اجتماعی گسترش نیافته است. این عدم گسترش، هم در حوزه نظری (توریک) به چشم می خورد، هم در حوزه تحقیقات تجربی . در حوزه نظری با حدود و ثغور رشته جامعه شناسی گونه های ادبی و رویکردهای نظری جامعه شناختی به آثار ادبی چندان روشن نیست، و تا پیدای آثار نظری پخته و سنجیده، راه بسیار است. در عرصه پژوهش تجربی نیز تحقیقات عمدتاً تنها به و گونه (ژانر) ادبی داستان بلند (و با اندک تسامحی رمان) محدود شده و دیگر گونه های ادبی عموماً مورد غفلت قرار گرفته اند. مدعای اصلی مقاله حاضر این است که صرف نظر از رویکرد نظری ما در جامعه شناسی ادبیات، هر گونه ادبی ویژگی هایی دارد که باید هنگام تحلیل مورد توجه جامعه شناسان قرار گیرد.
در جستجوی معنایی نو برای مفهوم گونه و گونه شناسی در معماری (مطالعه موردی: خانه گونه تالاردار شهر تفت)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مسکن و محیط روستا دوره ۳۷ تابستان ۱۳۹۷ شماره ۱۶۲
۳۸-۲۱
حوزه های تخصصی:
نتایج تحقیقات معاصر در گفتمان گونه شناسی، تضادهای فراوانی در تعریف ماهیت و مفهوم گونه و گونه شناسی در معماری، به عنوان یک تصویر ساده و کلی که گروهی از ساختمان ها را نمایندگی می کند، نشان می دهد. در این تعاریف برخی جنبه های شکلی و برخی دیگر ابعاد معنایی و شهودی گونه را مد نظر داشته اند. تحقیق حاضر در جستجوی تعریف واقعی و مبتنی بر شواهد میدانی و تاریخی، از گونه و گونه شناسی است که امکان حضور ماده (کالبد) و معنا را به صورت در هم آمیخته فراهم نماید . این مقاله با روش توصیفی تحلیلی به معرفی و نقد اندیشه های معاصر در گونه و گونه شناسی می پردازد و تعریفی پیشنهادی از گونه و گونه شناسی به عنوان «شِمایی مرکب از اندام های کالبدی و طرحواره ها» ارائه می نماید. از این رو «شِما» به عنوان نماینده گروهی از بناها در ذهن معمار، سه بعدِ کالبدی و شیوه زندگی عجین شده ساکنان بنا(باشندگان)، با اندام های کالبدی را در برمی گیرد. در این تعریف، استخراج طرحواره ها، از فهم تجربه زندگی باشندگان در بنا حاصل می شود و محقق را با منطق ایجاد و کاربردِ فضاها و حس زیستن در اندام های معماری آشنا می نماید. آگاهی به این احساسات و تجربیات در کنار اندام های کالبدی، معنای گونه را از یک تعریف صرفاً مادی خارج می سازد و تعریف آن را به منابع مذهبی و فرهنگی، اقلیم و ... پیوند می زند. تفاوت عمده در معنای گونه در تعریف پیشنهادی با نوشته های مشابه در آثار غربی، استناد به همین منابع درونی می باشد یعنی معماران، ساکنان و تجربیات معماری که از آثار برجای مانده قابل تشخیص است. در ادامه، بر اساس تعریف و روش پیشنهادی در گونه شناسی، خانه گونه تالاردارِ رون راسته، به عنوان یک نمونه از گونه های سکونت در شهر تفت، که در مطالعات گونه شناسانه مسکن بومی شهر تفت بر اساس روش شناسی پیشنهادی در این مقاله حاصل آمده است، ارائه و تحلیل می شود. در نهایت در این پژوهش، به دلیل ریشه و سابقه زیست شناسانه و شکلی واژه گونه، عبارت «دستگاه معماری» پیشنهاد و جایگزین می شود که با توجه به ماهیت آن، معادل نزدیک تر و مناسب تری برای واژه گونه در معماری است. دستگاه معماری، شِمایی است که با داشتن یکسری از ویژگی های مادی (اندام های کالبدی) و غیر مادیِ (طرحواره های عجین شده با اندام ها) مشخص، یک شخصیت متمایز از سایر قالب ها عرضه می کند.