مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
۷.
۸.
۹.
۱۰.
۱۱.
۱۲.
۱۳.
۱۴.
۱۵.
۱۶.
۱۷.
۱۸.
۱۹.
۲۰.
صوفی
معرفی شیذله بغدادی و نسخه خطی لوامع انوار القلوب(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزه های تخصصی:
تحول نفس در داستان های عامیانه صوفیان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
"ین مقاله، تعامل بین تصوف و فرهنگ ایران را توصیف می کند. علیرغم تحولات فرهنگی و زبانی در طی 150 سال اخیر و تاثیر پذیرفتن از فرهنگ جهانی و سبک های جدید زندگی که تحت تاثیر شبکه ارتباطات جهانی شکل گرفته، هنوز بسیاری از ارزش ها و اصطلاحات و واژگان صوفیان، رایج است. پس عجیب نیست که حضور صوفی و درویش بر قصه های عامیانه ما سایه افکنده باشد. صوفی (درویش) اغلب نماد اعتماد و توکل بر خدا و رهایی از بندگی قدرت، منزلت، ثروت، قومیت و حتی زمان و مکان است. این مقاله به بعضی جنبه های قصه های عامیانه صوفیان نظر دارد که راه تربیت و ریاضت نفس، خودسازی و تحول نفس را نشان می دهد.
یک داستان کامل عامیانه طرح زندگی نامه واقعی تلقی می شود. بعضی دیدگاه های صوفیان حاکی است که ماجراها و شکست عشقی اساس و انگیزه تحول عمیق نفس است که روانشناسان آن را با اصطلاحاتی چون تصعید توصیف می کنند. اساس عملی و نظری حرکت صوفیانه به ویژه در حکایات عبارتند از: ریاضت، رویا و «واقعه»، آوارگی، تحمل و صبر و همزیستی با دیگر مذاهب، نخل وثلایق و خلایق، تسلا و رضا. صوفی (درویش) می تواند در قوانین طبیعت تصرف کند، حتی بر جن و پری و مرگ غلبه می کند. آرزوهای دیرینه پس از صبر برآورده می گردد. در داستان ها با تخیلات عجیب و گاه انحرافی روبرو می شویم که می تواند، از زوایای گوناگون بررسی شود، تعارضات فرهنگی، مسایل قومی، ارتباط بین انسان و خدا، انسان و جهان، انسان و خودش، انسان و طبیعت، انسان و انسان های دیگر"
دفتر صوفی
دیدگاه صوفیان متقدم دربارة عقل(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
موضوع عقل، تعریف، ماهیّت و کارکرد آن در وجود انسان و جایگاهش در معارف بشری از مهمترین موضوعات دانش فلسفه است. فلسفة یونانی از طریق مدارسی چون جندی شاپور و ... به جهان اسلام راه یافت و موافقت¬ها و مخالفت¬هایی را در جهان اسلام برانگیخت. صوفیّان را باید از مخالفان یا منتقدان خرد فلسفی دانست. انتقادهای آنان در متون عرفانی اعم از نظم یا نثر به ویژه از قرن پنجم و ششم به بعد فزونی گرفت. به نظر میرسد صوفیان و عارفان نزدیک به صدر اسلام به جز محاسبی و احمدبن¬ابی¬الحواری دریافت درست و مشخصی از عقل نداشتهاند. ذوالنّون بین عقل و تکلیف، به تلازم قائل بود و مستملی بخاری عقل را ابزار علم میدانست. دیگر صوفیان، عقل را به عنوان ممیّز در حوزة اخلاقیات و ناصح ـ اگر به دنبال رضای خدا باشد ـ به حساب میآوردند، ولی اکثر قریب به اتّفاق آنها عقل را آلت عبودیّت میدانستند و تضادی که در قرون بعدی بین عقل و عشق در سخن عارفان دیده میشود تا قرن پنجم چندان چشمگیر نیست.
عارف و عامی در رقص و سماع
حوزه های تخصصی:
از میان نقش ها و آثار مینیاتوریکه در جایجایمکان هایتاریخینقش بسته میتوان تا حدیبا فرهنگ کهن و اداب و رسوم باستان ایران اشنا شد. در میان این نقش ها مجلس هایبزم نیز جلوه نماییمیکند، مجالسیکه در آن شاهد رقص هایینیز هستیم. این مقاله بران است تا جنبه هایگوناگون این رقص ها بررسیشود و در ادامه به سماع که رقص صوفیان بحساب میرود، پرداخته میشود. این دو گونه رقص در طول تاریخ مفاهیمیداشته است که با سیر و تامل در بزم هاییچون بزم هایپادشاهان و صوفیان میتوان از میان ان ها نکاتیرا دریافت، اما مثنویمعنوینیز اشاره هاییبدین موضوع داشته و مولانا نیز سماع را در مجالس عارفانه از نظر دور نمیداشت.
«صوفی صافی» «آسیب شناسی تصوف در آئینه صوفیان»
حوزه های تخصصی:
پدیده ای هم چون تصوف در جامعه اسلامی به قدری سابقه طولانی دارد که اصولاً مانع از هرگونه بررسی جامع و مانع در خصوص جنبه های مختلف حیات اجتماعی این نهاد می شود لذا گشودن هر بحثی در هر زمینه و مقوله ای از این نهاد بخودی خود کامل و جامع نخواهد بود. مقاله حاضر عهده دار بحث درباره یکی از گوشه های کمتر کاویده تصوف است و می کوشد تا روشن کند که بیشترین منتقدان در میان مشایخ نام آور و نویسندگان آن یافت می شود و نشان دهد که بزرگان تصوف تا چه اندازه به آسیب شناسی جریان تصوف حساس و بیدار بوده اند، در اینجا صوفیان خود آئینه یکدیگر شده اند، و انتقادهای جاندار و اساسی نسبت به صوفی نمایانی که در همه اعصار تعدادشان به مراتب بیشتر از صوفیان راستین بوده است وارد کرده اند گرچه این انتقادها تنها متوجه صوفی نمایان و مدعیان دروغین تصوف نبوده و گاه دامن مشایخ بزرگ را نیز گرفته است.
وقت صوفی
حوزه های تخصصی:
«وقت» در نزد عرفای مسلمان، معنا، مفهوم، تعابیر و ویژگی های خاصی دارد. ویژگی هایی که متناظر بر«فنای ناسوتی و ظهور لاهوتی» عارف است. در این وقت یا «لحظه حال» است که واقعههای روحانی و شهود حقایق باطنی به وقوع میپیوندد. حالی که مابین گذشته وآینده و در عین حال جامع هر دو است. بر این اساس «وقت» صوفی در «آن» و آناتی میگذرد که بُعد و امتداد زمانی ندارد و لذا، در مکانی رخ میدهد که به آن اشاره نمیتوان کرد؟ بدینسان، «وقتِ صوفی» به منزله حضور و «بودن» در مکان و زمانی دیگر است که از قواعد زمان و مکان محسوس مبراست و ویژگیها و مختصات وجودی خاص خود را دارد.
هدف اصلی این مقاله در وهله نخست، جستجو و بررسی چیستیِ وجوه مفهومی، کیفی، ماهیت و هستی شناختی«وقت صوفی» و به طور اخص چگونگی این وقت، ویژگی ها و شاخصه های زمانی– مکانی مطرح درآن است. ویژگی هایی که در نهایت زمان و مکان دیگری(لحظه حال- عالم ملکوت) را در عرصه اندیشه و خیال می گستراند. به طوری که جمع اضداد، «همزمانیِ» گذشته، حال وآینده و... از وجوه و شاخصه های آن است که درکلیه ابعاد وجودی عارف تسری دارد.
در این راستا با توجه به نوع مسئله، بررسی پیشینه تحقیق وخلاء در اطلاعات موجود، با استناد بر آراء، اندیشه ها و توصیف های صوفیه و با هدف گشایشی به سوی معناهای نهفته در عرفان و فرهنگ غنی ایرانی- اسلامی، دربخش اول از روش توصیفی– تبیینی و سپس در بخش دوم از روش توصیفی- تحلیلی بهره گرفته شده است.
جوانمردی، مترادف ها و مؤلفه های آن در متون عرفانی
حوزه های تخصصی:
در متون عرفانی، جوانمردی و فتوت مترادف با عارف و صوفی به کار رفته است و جوانمردی را ویژگی انسان عارف وانسان آینه گون دانسته اند که اسما و صفات الهی را نشان می دهد. این پژوهش درصدد یافتن سابقه این تفکر و برداشت و نیز یافتن معانی مؤلفه های جوانمردی در متون عرفانی است.
از بررسی متون عرفانی به شیوه کتابخانه ای این نتیجه به دست آمد چنانکه اصول اعتقادی و بیشتر فروع رفتاری صوفیه، برگرفته از تعلیمات دین مبین اسلام است، این سجیه اخلاقی نیز از آموزه های قرآن مجید، احادیث نبوی و ائمه گرفته شده است و مهمترین مؤلفه های آن ندیدن خود، انصاف دادن و انصاف نخواستن، بخشش و بخشندگی، امانتداری، پاکدامنی و وفای به عهد، عیب پوشی و نگهداشت حرمت سالمندان و اکرام مهمان است.
نقد رنگ خرقه و نمادهای آن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در مقاله حاضر کوشش شده است رنگ جامه صوفیان و نمادهای آن، بر اساس شواهد مندرج در متون به محک عقلانیت و اشارات اهل شریعت و طریقت سنجیده شود. برای این منظور، بناچار ابتدا فهرست رنگهای جامه درویشان و رموز آنها بازنموده شده است. این رنگها، شامل ازرق، الوان، بور، پیروزه، تراب رنگ، خاکی، رنگین، زنگاری، سبز، سرخ، سفید، سیاه، شتری، عسلی، عودی، فوطه، کبود، کحلی، مرقع، ملمع، ملون و نیلگون یا نیلی است که در نُه دسته اصلی طبقه بندی می شود. مقاله با ذکر معیارهای انتخاب رنگ خرقه ادامه و با نقد رنگ گرایی صوفیه؛ یعنی موضوع غایی این نگارش، پایان می یابد.
طی این مطالعه، امهات متون نظم و نثر فارسی و پاره ای از متون نثر عربی تا قرن هشتم هجری بررسی و شواهد مربوط از میان آنها استخراج و دسته بندی گردیده است. پژوهش حاضر می تواند گامی کوتاه در بازنگری ناقدانه بخشی از میراث تصوف تلقی گردد.
پیوند اندیشه و کلام مولوی با معارف و تعالیم صوفیان
حوزه های تخصصی:
مولوی در کنار مطالعه دقیق و پیوسته قرآن مجید، تفسیرها و صحاح حدیث و تأمل در آنها، به معارف، احوال و آداب خاص صوفیان نیز توجّه کامل داشته و کتاب ها و مقالات آنان را مشتاقانه و با دقت می خوانده است. از این رو مبادی تصوّف و افکار و کلام مشایخ صوفی را باید بتوان در مثنوی معنوی جست وجو کرد و میزان و چگونگی اقتباس مولانا جلال الدین بلخی را از متصوّفه بازشناخت. مقاله حاضر
ـ که در آن ارتباط اندیشه و کلام مولانا در مثنوی معنوی با آموزه ها و معارف اهل تصوّف نشان داده می شود ـ موردِ تحقیق در این زمینه است و از آن، فایده و اعتبار پژوهش های تازه و دقیق تر دراین باره به اجمال اشاره می شود
آسیب شناسی اخلاقی و اجتماعی در دیوان اشعار ابن یمین فریومدی
حوزه های تخصصی:
ابنیمین فریومدی یکی از شاعران دورة مغول بشمار می رود؛ دوره ای که در آن اخلاق اجتماعی و پایه های فکری و فرهنگی مردم رو به انحطاط و فساد گذاشت. اگر چه آشفتگیهای سیاسی ـ اجتماعی و سقوط اخلاق اجتماعی و ارزش های انسانی در سرزمین های مغلوب شده در این دوره موجب بوجود آمدن روحیة تسلیم و جبرگرایی در میان عامة مردم جامعه شد، اما در جوان مردان و برخی از شاعران آزادة پارسی زبان، موجب دمیده شدن روح ستم ستیزی و قوت گرفتن ادبیات انتقادی شد. هر یک از شاعران آزاداندیش این دوره با توجه به جو حاکم در جامعه و عصر خویش، روشی خاص را برای مبارزه با رذایل اخلاقی و اجتماعی بوجود آمده در میان مردم، اوضاع نابسامان سیاسی و اجتماعی و نیز بیعدالتیهای حاکمان و دست نشاندگان آن ها برگزیدند. ابنیمین نیز با اینکه به گونه ای گسترده و افراطی به مدح و ستایش امیران و وزیران پرداخته است، از نقد عملکرد آن ها و نیز نقد اخلاق اجتماعی و اوضاع جامعه غافل نمانده است. گرچه انتقادات او نسبت به برخی از شاعران و سخن پردازان هم عصرش هم چون سعدی و سیف فرغانی بسیار ملایم تر و دون پایه تر است، اما هر جا که فرصتی دست داده افراد مختلف جامعه، از جمله صاحبان مناصب و موقعیت های اجتماعی و نیز مردم عامه را مورد نقد و نکوهش قرار داده است که در این مقال به آسیب شناسی اخلاقی و اجتماعی در دیوان اشعار ابنیمین پراخته میشود.
نگاهی گذرا به سیر تاریخی مهدویت در تصوف(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مهدویت بیشتر به عنوان آموزه ای شیعی در فرهنگ اسلامی ـ ایرانی، نقش و جایگاه مهمی دارد. در این مقاله، پس از مروری گذرا بر مفهوم موعودگرایی در ادیان ابراهیمی، جایگاه مهدویت در تصوف سده های نخستین (قرون دوم تا پنجم) را بررسی کرده ایم. در ادامه، مهدویت در سده های ششم و هفتم (نیمه اول) تاریخ تصوف (دوره ظهور مهدویت در تصوف) و آن گاه در قرون هفتم (نیمه دوم)، هشتم و نهم (آغاز جریان نزدیکی بیشتر تصوف و تشیع) پی جسته ایم. در تعقیب این جریان، عصر صفویه (دوران استقرار تشیع به عنوان مذهب رسمی در ایران) و قاجار، آخرین بخش این پژوهش است.
عارف ربانی در ذهن و زبان سعدی
حوزه های تخصصی:
عارف ربّانی روایت دیگری است از انسان مطلوب و در حقیقت کمال طلبی که در ذهن و زبان سعدی وجود دارد که سعدی در قصیده چهارم خود به آن اشاره می کند. از سویی دیگر، بر اساس بررسی تطبیقی بین تصوف و عرفان، عارف در ذهن سعدی صدرنشین و صوفی مقامی نازل دارد. در این مقاله کوشیده شده است تا ضمن بررسی ویژگی عارف ربّانی از دیدگاه سعدی و مطابقت آن با مفاهیم قرآنی و نیز صوفی و جایگاه آن در ذهن و زبان سعدی به تبیین جایگاه هر یک پرداخته شود.
نقد و تحلیل تعاریف صوفی و تصوف(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
عرفان و تصوف اسلامی یکی از جریان های مهم فکری و فرهنگی است که از زمان پیدایش تاکنون تأثیرات فراوانی بر فرهنگ ایرانی اسلامی و زبان و ادبیات فارسی بر جای گذاشته است. از این جهت ضروری است تا ابعاد مختلف این طریقة فکری و عملی شناخته شود. یکی از راه های شناخت هدف، موضوع و غایت این طریقه و پی بردن به ابعاد تاریخی، محتوایی و سیر تحولات آن بررسی و تحلیل تعاریفی است که مشایخ این طریقه از صوفی، عارف، تصوف و عرفان ارائه کرده اند. این مقاله بر آن است تا با نقد و بررسی این تعاریف به شناخت بهتر این جریان فکری عملی برسد و باعث آشکارشدن زوایای پنهان آن شود تا شناخت بهتری درباب مسائل مربوط به این جریان به دست دهد. برای رسیدن به این هدف، ضمن مراجعه به دیدگاه های بزرگان و پیروان عرفان و تصوف، سعی در ترسیم کردن چارچوب فکری و عملی این طریقه و تبیین دیدگاه صوفیان و عارفان می شود.
بررسی تعالیم اخلاقی و آموزه های تربیتی در مثنوی سلسله الذهب جامی
حوزه های تخصصی:
عبدالرحمان جامی از شاعران پرکار قرن نهم هجری است که پیرو شاعران پیشین خویش در ادب تعلیمی، عرفانی و غنایی شعر سروده است.در این مقاله، مثنوی سلسله الذهب وی به لحاظ دارا بودن مباحث تعلیمی و آموزه های اخلاقی بررسی شده است. نتیجه ی این بررسی نشان می دهد جامی همچون عارف و موعظه گر دینی سعی کرده تمامی تعالیم دینی و اخلاقی را به مخاطب بیاموزد، همچنین همچون جامعه شناس در اجتماعش ظاهر شده و سعی دارد با انتقاد از نابه سامانی های اجتماعی، دینی و عرفانی جامعه اش، تعالیم و آموزه های اخلاقی را به مخاطبش منتقل کند. اندیشه ی تعلیمی او با انتقاد همراه است و به صورت مستقیم و غیر مستقیم با حکایت های تمثیلی سعی دارد مفاهیم خود را به مخاطب القا کند. نگاه انتقادی او بیشتر متوجه صوفیان ظاهرپرست ریاکار است که با ظاهرپرستی در دین، اخلاق انسانی را تباه می کنند، پادشاهان نیز در دفتر سوم مورد توجه او هستند و جامی با حکایت ها و داستان هایی اصول اخلاقی را به آنها تعلیم داده است.
برآمدن تصوف اولیه: مروری بر پژوهش های جدید درباره ابعاد اجتماعی تصوف
منبع:
آینه پژوهش سال ۲۶ آذر و دی ۱۳۹۴ شماره ۵ (پیاپی ۱۵۵)
16 - 28
حوزه های تخصصی:
در اواخر دوره میانه، تصوف حضوری آشکار داشت و صوفیان در بسیاری از سطوح جامعه اسلامی حاضر بودند. با این حال، اگر قرار باشد نگاهی به پس افکنیم و به سده های نخستین تاریخ اسلام بنگریم، به ندرت شواهدی را می یابیم پیرامون افرادی که با توصیف شناخته شده از صوفی همخوانی داشته باشند. افرادی با نام صوفی در حدود اواخر سده هشتم میلادی ظهور کردند، لیکن تنها در اواسط سده نهم میلادی است که تازه شاهد برآمدن گروهی ویژه هستیم که از این نام بهره می جویند. اما چگونه و چرا تصوف در این دوره سربرآورد، و دلایل دخیل در افزایش اهمیت آن برای جامعه اسلامی چه بود؟ نویسنده در نوشتار حاضر می کوشد تا با نگاهی به پژوهش های محققان در دهه های اخیر، سیر تکامل تصوف را از خاستگاه های اولیه اش تا تثبیت آن به مثابه یک نهاد اجتماعی آشکار در طول سده دوازدهم، پی گیرد. وی تلاش می کند تا به جای آنکه بر تکوین اندیشه و آموزه های صوفیانه تمرکز کند، همّ خود را بیشتر معطوف بر تکامل تصوف به مثابه یک گروه اجتماعی و پیکره ای از سنت نماید. از این رو، بحث اصلی مقاله این است که پژوهش در باب شکل گیری تصوف می بایست پیوند آن را با تحول کلی تر سنت ها و مکاتب فکری اسلامی در نظر آورد. نویسنده پیش از پرداختن به مطالب اصلی، نکاتی را پیرامون پژوهش درباره تصوف در دوره معاصر متذکر می شود.
بررسی رویکرد صوفیانه نگاره های جلوس شاهانه دربار سلطان حسین بایقرا
منبع:
فردوس هنر سال اول بهار ۱۴۰۰ شماره ۴
46 - 63
حوزه های تخصصی:
بیان مسئله : در میان پادشاهان تیموری، سلطان حسین بایقرا (873- 911ق) یکی از واپسین حکمرانان این سلسله، در طول 38 سال حکومتش، با ایجاد آرامش نسبی سبب شکوفایی هنر و علوم گردید و با حمایت های وزیر فرزانه اش؛ امیرعلی شیرنوایی باعث رونق شاخه های مختلف هنری شد. مسئله موردتوجه در این مقاله گرایش های عرفانی بر نگارگری در زمان حاکمیت وی می باشد. هدف مقاله : هدف از این مطالعه چگونگی ظهور گرایش های عرفانی و شناسایی علل تأثیرپذیری آن در هنر نگارگری خصوصاً صحنه های جلوس شاهانه می باشد. سؤال مقاله : در این مقاله سعی می شود به این سؤالات پاسخ داده شود: ارتباط و نوع نگاه مذهبی شاه چه تأثیری از لحاظ موضوعی بر نگاره های آن عصر گذاشته؟ و آیا سیاست های مذهبی، بر شمایل شاه در صحنه های جلوس شاهانه تأثیرگذار بوده است؟ روش تحقیق : پژوهش حاضر باتکیه بر روش توصیفی-تحلیلی به صورت کیفی و با بهره گیری از مستندات تاریخی و نگاره هایی که در آن شخص سلطان حسین بایقرا حضور یافته، سعی در نشان دادن تأثیر عرفان اسلامی بر نگاره های جلوس شاهانه دارد. نتیجه گیری : سلطان حسین بایقرا به دلیل علاقه شخصی و هم به جهت سیاست های دربار، به عارفان و هنرمندان بالاخص نگارگران آزادی بیشتری بخشید. حضور و نقش عرفایی چون جامی در دربارش و تشکیل حلقه های فراوان با حضور عالمان و هنرمندان سبب ایجاد نگرش و تمایلاتی تازه در موضوعات انتخابی جهت مصورسازی کتاب گردید. بخشی از این تحولات را می توان در شمایل ظاهری شاه چه در پوشش چه در نوع جلوس، مشاهده کرد. حضور درویش مآبانه سلطان در صحنه های جلوس شاهانه از ویژگی بارز این نگاره هاست.
تصوف و راه ملامت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
آنچه از گذشته درباره صوفیان ملامتی یاد شده و در شرح حال ایشان به سنت مکرر و متداوم تذکره ها مبدل گشته، به گونه ای است که ملامتیان را چونان فرقه ای از شمار فرق دیگر تصوف و در ردیف ذهبیه، نقشبندیه، قلندریه و... دانسته اند که پیروان حمدون قصار بوده اند، حتی در برخی موارد آن ها را گروهی مجزا از صوفیه و در برابر ایشان توصیف کرده اند و از این روی همواره حقیقت حال ایشان در هاله ای از ابهام بوده است. تألیف این مقاله کوششی است برای بررسی دوباره دیدگاه های ملامتیان، زمینه های پیدایش و ظهور ایشان، سیر تطور وتحولات آن ها و همچنین دقت در وجوه تمایز و اشتراک احتمالی که با دیگر صوفیه داشته اند و در نتیجه رسیدن به چهره ای روشن تر و واقعی تر از ملامتیان و تشخیص هویت تاریخی ایشان
سیری در تصوف از آغاز تا قرن پنجم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تصوّف مأخوذ از تازی به نام مذهب طایفه ای است از اهل حقیقت که از خواهش نفسانی پاک شده و اشیای عالم را مظهر حق می دانند. تصوّف از نخستین روزهای پیدایش خود تا قرن پنجم دستخوش تغییر و تحولات بسیاری قرار گرفت. گاهی دچار پیشرفت و گاهی دچار رکود می شد. تصوّف در روزگار خود فراز و نشیب های بسیاری دید و صوفیان بسیاری عمر خود را وقف آن نمودند.این پژوهش با روشی تحلیلی تصوف و تحولات آن را از قرن اول تا قرن پنجم مورد مطالعه قرار می دهد تا بر این مطلب تأکید کند که واژه تصوّف و صوفی از قرن دوم هجری قمری وارد فرهنگ اسلامی شد و قرن سوم دوران طلایی تصوف به شمار می رود. در این قرن تأسیس خانقاه، پشمینه پوشی و فرقه ای شدن رایج شد. در قرن چهارم نظامی کلی برای تصوف به وجود آمد. شعر در کنار نثر در قرن پنجم برای بیان عقاید صوفیان به کار گرفته شد و صوفیان از آزادی بیان برخوردارشدند