مطالب مرتبط با کلیدواژه

نقطویه


۱.

نگرشی بر شورش درویش رضا در عصر شاه صفی(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: مهدویت صفویه قزوین شورش شاه صفی درویش رضا نقطویه قلندران

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۱۶۸ تعداد دانلود : ۱۰۲۵
این پژوهش در پی یافته هایی برای پرسش های زیر می باشد:1- شورش درویش رضا در دوره شاه صفی از چه عواملی نشات می گرفت و اهداف آن چه بود؟، 2- ماهیت فکری و اجتماعی این شورش چگونه بوده است؟، 3- این شورش چه سرنوشتی پیدا کرد؟ و چرا؟شورش درویش رضا به سال 1041 ه.ق. در قزوین و در دوره زمامداری شاه صفی صفوی (52-1038 ه.ق.) رخ داد. درویش رضا با بهره جستن از زمینه های اجتماعی- اقتصادی و برخی آموزه های مذهبی و نیز تاثیرپذیری از عقاید و تفکرات برخی از جنبش های اجتماعی سرکوب شده در دولت صفوی، توانست توده وسیعی از مردم ترک و تاجیک را که از نظام اقتصادی موجود و فشارهای مالیاتی ناراضی بودند به گرد خویش فراهم آورد و با وعده برقراری عدالت اجتماعی و طرح دعوی مهدویت و نیابت امام زمان (عج) برای خویش، احساسات آنها را علیه دولت مرکزی بسیج نماید، هر چند که شورش او در همان آغاز حرکت، به دست دولتخواهان در قزوین سرکوب شد و نتوانست در وضعیت موجود تغییری پدید آورد.در این مقاله، علل بروز شورش درویش رضا و اقدامات او، ماهیت فکری و فرآیند تحولات آن، آموزه های موثر بر اندیشه وی و عوامل شکست شورش مورد بررسی و تحلیل قرار گرفته است. این پژوهش از نوع پژوهش تاریخی و روش انجام آن به صورت کتابخانه ای و جمع آوری اطلاعات با تاکید بر منابع اصلی به شیوه فیش نگاری است. سپس با ارزیابی و تجزیه و تحلیل اطلاعات به سازماندهی و استنتاج از آن پرداخته شده است.
۲.

عرفان در دوره صفوی

کلیدواژه‌ها: عرفان تصوف حکمت متعالیه سبک هندی ادبیات عرفانی تشیع نقطویه اسماعیلیه نزاری علمای قشری صوفی نماها درویشیسم

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۶۱۶۲ تعداد دانلود : ۲۲۰۱
دوره صفوی (906 هـ .ق / 1501 م ـ 1148 هـ .ق / 1736 م) را باید از درخشان ترین دوران های پیشرفت عرفان، فلسفه و حکمت در ایران دانست. عرفان و تصوف فرصتی برای دخالت در اوضاع ایران یافت که به وحدت و استحکام سیاسی ایران و انقلابی فرهنگی و معنوی انجامید که در آن فلسفه مشائی و اشراقی با کلام شیعی و عرفان اصیل ایرانی با تصوف ابن عربی جمع گردید و بزرگترین گام را ملاصدرا برداشت. در این میان دسته ای صوفی نما به سیاست وارد شده جدال های فرقه ای برپا کردند. برخی علمای قشری نیز به مخالفت شدید با کل این جریان بپا خاستند. حکومت صفوی هم برای حفظ خود به هر ترفندی متوسل می گردید. در این موقعیت عارفان اصیل بدور از منفعت طلبی، فرقه گرایی و عوام فریبی در برابر دو دسته افراطی و تفریطی و گاهی در برابر حکومت صفوی ایستادند و عرفان و فلسفه اسلامی و ایرانی را به جایگاهی رساندند که باید «قله حکمت ایرانی» نام گیرد و با عنوان «حکمت متعالیه» معروف شده است.در این مقاله زمینه های عرفان و تصوف در دوره صفوی بررسی گردیده و سه جریان شناسایی و ارزیابی گردیده اند. نخست عارفان اصیل و حکیمان و صوفیان جامع مانند بهاء الدین عاملی معروف به شیخ بهائی، میرفندرسکی، میرداماد، ملاصدرا، عبدالرزاق لاهیجی، محمدبن سعید قمی، محمدتقی مجلسی (مجلسی اول)، فیض کاشانی، ملامسیحای گیلانی، ملا رجبعلی تبریزی و ودود تبریزی. دسته دوم: صوفیان ظاهری و فرقه هایی که درویشیسم لقب گرفته اند. دسته سوم علمای قشری که انحراف های دسته دوم را بهانه کرده و در مخالفت با عرفان و تصوف و حکمت به میدان آمده و با اهداف سیاسی می خواستند هیچ رقیبی در برابر خود نداشته باشند. تا روزی که دسته نخست به پادشاهان مشورت می دادند ایران رو به تعالی داشت مانند خواجه نصیرالدین که در گذشته روش دخالت مثبت در سیاست را انتخاب کردند. از روزی که آن دسته سوم یا علمای قشری به دربار مشورت می دادند ایران به رکود و عقب ماندگی رسید.
۳.

دو رویکرد مذهبی غالی و معتدل بر دو لوح کاشی صفوی مسجدجامع کوهپایه(مقاله علمی وزارت علوم)

تعداد بازدید : ۳۹۴ تعداد دانلود : ۱۸۴
تهیه دو لوح کاشی یادمان در اوایل دوره صفوی برای یک منبر کاشی کاری شده در مسجدجامع کوهپایه، شهری کوچک در نزدیکی اصفهان، سؤالات و ابهاماتی ایجاد کرده است. یکی از این کاشی ها از نوع زرین فام است که در محرم سال 935 هجری در شهر کاشان و دیگری کاشی آبی و سفید که هشت ماه بعد در رمضان همان سال در شهر قمشه تولید شده است. محتوای کاشی اول مبین تشیع غالی و دومی مبین گرایش معتدل اسلامی درباره امام علی(ع) و آل پیامبر(ص) است. این مقاله در صدد است ضمن معرفی عناصر معماری و هنری مسجدجامع کوهپایه، بر پایه بررسی میدانی، محتوای کاشی ها را که در منبر و محراب این بنا نصب شده، بازخوانی نموده و با تحلیل اوضاع فرهنگی و مذهبی مرکز ایران در دوره شاه طهماسب، درباره علت ساخت دو کاشی یادمان برای منبری واحد، نظریه ای جدید مطرح کند. نتایج این مقاله نشان می دهد که علت اصلی سفارش کاشی دوم، نگرانی سفارش دهنده از عبارت «هو العلی الاعلی» در صدر لوح زرین فام کاشان است که به دلیل کاربرد آن برای امام علی(ع) و برخی رهبران جنبش حروفیه، شعاری تند و غیرمتشرعانه تلقی می شد. لذا در شهر کوهپایه که یکی از مراکز نقطویه بود و برخی از بزرگان آن مانند ابوالقاسم امری بدین اتهام نابینا شدند، بانی منبر، حاج اسکندر به سفارش کاشی دیگری با محتوایی معتدل مبادرت می ورزد. همچنین این دو کاشی مناسبات صنعتی و هنری شهرهای کاشان، قمشه و کوهپایه و به طور کلی مرکز ایران را نشان می دهند که متأثر از عقاید شیعی آن دوران است.