مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
رجاء
منبع:
معرفت ۱۳۸۷ شماره ۱۲۸
حوزه های تخصصی:
در آموزههای دینی خوف، رجاء، اندوه، ترس، فرح و شادی چه جایگاهی دارند؟ به عبارتی، از میان این ویژگیها و احوال نفسانی کدامیک مطلوب و پسندیده است و کدامیک نامطلوب و ناپسند؟ به بیانی دیگر، آیا خوف و حزن و اندوه پسندیده هم میتواند باشند؟ و بعکس آیا شادی و خوشحالی ممکن است ناپسند هم باشند؟ چرا و چگونه؟
این مجموعه از سخنرانیهای استاد علّامه مصباح، بر آن است که از منظر اسلام، شادی، حزن و ترس مطلوبند، اما نه به صورت مطلق؛ مطلوبیت شادی از آنروست که انسان در صدد استفاده از نعمتهای الهی در مسیر صحیح برآید. از سوی دیگر، ترسو و اندوهی در اسلام مطلوب است که مثبت، سازنده و منشأ اثر باشد.
«خشیت و خوف از دیدگاه قرآن و عرفان»
حوزه های تخصصی:
خشیت» و مترادف اصلی آن «خوف» از جمله مفاهیم اساسی عرفان و تصوف اسلامی است که به عنوان یکی از مراحل اصلی سیر و سلوک در مسیر حقیقت و شناخت پیش روی سالک قرار می گیرد. این مفهوم، هم در قرآن ـ این کلام آسمانی ـ هم در سیره پیامبر(ص) و دیگر بزرگان دین و همچنین عرفای نامدار و مشایخ تصوف جایگاه ویژه ای یافته است. با این توضیح که ریشه و خاستگاه تمام مباحث عرفانی به قرآن برمی گردد.انسان همواره در مسیر بندگی خود با عَقَبه ها و موانع بازدارنده گوناگونی روبرو بوده است که هر آینه او را از مسیر بندگی منحرف کرده اند و «خشیت» ـ که نوعی خشوع و حیرت در برابر عظمت خداوند و نعمت و موهبتی بی منت از جانب آفریدگار یکتا بوده است ـ این آفریده ویژه خداوند را در این گردنه های پرخطر سلوک و شناخت رهنمون شده و او را به سلامت و اخلاص به سر منزل مقصود سوق داده است. این نعمت همواره با «رجاء»؛ یعنی امیدواری به رحمت بی کران خداوند، همراه شده تا بنده در سایه آن به یاس و نومیدی از رحمت واسعه اش گرفتار نگردد.
گستره و نقش سازنده خوف و رجاء در زندگی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
«خوف» و «رجاء» دو عامل سرنوشت ساز و نقش آفرین در زندگی انسان است. در آموزه های دینی اسلام، «ترس» از عقوبت و گرفتار آمدن به غضب الهی و «رجاء» و امید به رحمت بیکران او، هر دو، مورد توجه قرار گرفته اند و بر ضرورت حفظ تعادل میان آنها تأکید شده است. مؤلف محترم در این مبحث با استفاده از آیات الهی و روایات اهل بیت علیهم السلام به ذکر مصادیق عدم تعادل در این زمینه میپردازد و در این زمینه به «استدراج» اشاره میفرماید. بر این اساس، افراط در امید به خداوند موجب احساس ایمنی از عذاب خدا میشود و شخص با غرق شدن در لذت های دنیوی از بندگی و یاد آخرت باز میماند. از سوی دیگر، افراط در ترس و خوف موجب یأس از رحمت الهی خواهد شد. مراتب خوف و رجا به تناسب مراتب وجودی بندگان متفاوت است، ولی آنچه مسلّم است این حقیقت است که امید به رحمت الهی بدون انجام عمل مناسب نوعی خودفریبی است.
مقایسة «رجاء» در قرآن و مزامیر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
«رجاء» عاملی حیاتی در زندگی انسان و جزء لاینفک آن است. نبود آن آدمی را به یأس و افسردگی دچار کرده، روند طبیعی زندگی انسان را متوقف می سازد؛ زیرا بدون امید، انسان تلاشی برای ادامة حیات و برآوردن نیازهای زندگی خویش نخواهد کرد. ادیان الهی نیز بر اهمیت و نقش این خصوصیت روانی انسان آگاه بوده اند و در متون خود به آن بسیار پرداخته اند. این پژوهش مفهوم و جایگاه امید را در کتب مقدس دو دین اسلام و یهود مورد بررسی قرار داده است. آیات متعددی در قرآنوجود دارد که با تأکید بر صفات رحمت و بخشایندگی خداوند، امید را در دل مؤمنان زنده نگه می دارد. آیاتی نیز وجود دارد که ناامیدی را تقبیح کرده، به مؤمنان امید می دهد. در مزامیرنیز بر امید به عنوان عامل محرکة انسان تأکید فراوانی شده است. در جاهای مختلفی از مزامیرکه قوم دچار ناامیدی می شوند، پیامبران یهود شروع به امیدبخشی به مردم می کنند تا آنها را به زندگی عادی خود برگردانند و این اهمیت امیدبخشی را در مزامیربه خوبی نشان می دهد.
تبیینی غیر امیدبخش از معاد مبتنی بر معادل انگاری رجاء با تصدیق در آیه 7 سوره یونس(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آموزه های قرآنی پاییز و زمستان ۱۴۰۰ شماره ۳۴
251 - 278
حوزه های تخصصی:
مفسران واژه «رجاء» در عبارت «لَا یَرْجُونَ لِقَاءَنَا» (یونس/ 7) را با احتمالات مختلفی چون: خوف، طمع، توقع و تصدیق تبیین کرده اند. در این میان با اینکه «تصدیق» از جمله مدلولاتی است که به دلیل دور بودنش از معنای موضوع له رجاء، تبیین سازوکار ارتباطی بین آن با رجاء ضروری می نماید، مفسران بدان نپرداخته اند و همین مسئله، جواز حمل آن بر آیه را با ابهام و چالش جدی مواجهه کرده است. مشکل دیگری که به نحوی شامل اکثر خوانش های تفسیری پیش گفته از جمله «تصدیق» می شود، عدم توجه به رویکرد انگیزشی آیه در تبلیغ آخرت گروی امیدمحور به جای آخرت باوری استدلال محور است؛ نکته ای که علی رغم دارا بودن مٶیداتی چون گزینش و چینش واژگانی آیه، در تفاسیر مفغول مانده و مورد بی توجهی قرار گرفته است. یعنی با مطالعه تفاسیر، ذهن مخاطب معطوف به معادباوری و تبعات ناگوار معادگریزی به عنوان یک اصل اعتقادی می شود؛ در حالی که آیه سعی دارد پنجره دیگری غیر از آنچه معاد را به عنوان یک باور و اصل اعتقادی لازم الاطاعه می نمایاند، به روی مخاطب بگشاید و قوای ذهنی او را نسبت به ظرفیت امیدبخش معاد تهییج و در یک کلام معادگرایی و نه معادباوری را ترویج نماید. این نوشتار با هدف تقریر و تحلیل دیدگاه ناظر به معادل انگاری رجاء با تصدیق و طرح این ادعا که این آیه به خصوص، با موضوع محوری معاد در صدد ایجاد گرایش و نه بینش نسبت به حیات اخروی است، به سامان رسیده است.