مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
۷.
۸.
۹.
۱۰.
درویش
حوزه های تخصصی:
"ین مقاله، تعامل بین تصوف و فرهنگ ایران را توصیف می کند. علیرغم تحولات فرهنگی و زبانی در طی 150 سال اخیر و تاثیر پذیرفتن از فرهنگ جهانی و سبک های جدید زندگی که تحت تاثیر شبکه ارتباطات جهانی شکل گرفته، هنوز بسیاری از ارزش ها و اصطلاحات و واژگان صوفیان، رایج است. پس عجیب نیست که حضور صوفی و درویش بر قصه های عامیانه ما سایه افکنده باشد. صوفی (درویش) اغلب نماد اعتماد و توکل بر خدا و رهایی از بندگی قدرت، منزلت، ثروت، قومیت و حتی زمان و مکان است. این مقاله به بعضی جنبه های قصه های عامیانه صوفیان نظر دارد که راه تربیت و ریاضت نفس، خودسازی و تحول نفس را نشان می دهد.
یک داستان کامل عامیانه طرح زندگی نامه واقعی تلقی می شود. بعضی دیدگاه های صوفیان حاکی است که ماجراها و شکست عشقی اساس و انگیزه تحول عمیق نفس است که روانشناسان آن را با اصطلاحاتی چون تصعید توصیف می کنند. اساس عملی و نظری حرکت صوفیانه به ویژه در حکایات عبارتند از: ریاضت، رویا و «واقعه»، آوارگی، تحمل و صبر و همزیستی با دیگر مذاهب، نخل وثلایق و خلایق، تسلا و رضا. صوفی (درویش) می تواند در قوانین طبیعت تصرف کند، حتی بر جن و پری و مرگ غلبه می کند. آرزوهای دیرینه پس از صبر برآورده می گردد. در داستان ها با تخیلات عجیب و گاه انحرافی روبرو می شویم که می تواند، از زوایای گوناگون بررسی شود، تعارضات فرهنگی، مسایل قومی، ارتباط بین انسان و خدا، انسان و جهان، انسان و خودش، انسان و طبیعت، انسان و انسان های دیگر"
آموزه های فقهی در گلستان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
" سعدی دارای شخصیت علمی جامع الاطرافی است که یک وجه از این جامعیت، آگاهی تخصصی وی از جزییات احکام فقهی است. گواه ما بر این واقعیت، حکایت هایی است که دارای پیام ها و آموزه های فقهی هستند و در میان حکایت های متنوع گلستان به رشته نظم و نثر در آمده اند.
سعدی در تنظیم محتوای این حکایت ها همانند عالم آشنای با احکام فقهی ظاهر می شود. وجه تمایز سعدی با فقیهان رسمی و حرفه ای آن است که وی توانسته با بهره گیری از هنر ادبی خویش موضوعات فقهی محض را در قالب نظم و نثری شیرین و جذاب، به مخاطبان عرضه کند.
امر به معروف و نهی از منکر، سرقت، نذر، وقف و صله رحم، موضوعاتی هستند که بررسی آن ها در چارچوب حکایت های گلستان هدف این مقاله را تشکیل می دهد.
سعدی رسالت مخاطره آمیز امر به معروف و نهی از منکر در برابر پادشاهان را از زبان وزیران، پندهای شفقت برانگیز خود، دعای درویشان و طنزهای پارسایان و گاه با معرفی حاکمان دادگر محقق ساخته و درباره سرقت و حد شرعی آن و نیز سرقت اموال وفقی، هم چنین درباره شرایط نذر صحیح، وفای به نذر و نیز درباره صله رحم و قطع آن، با نظم و نثری شیرین و کوتاه سخن گفته است.
"
بازتاب مسایل عرفانی در گلستان سعدی
حوزه های تخصصی:
این مقاله، بی آن که سر اثبات صوفی گری سعدی را داشته باشد، عناصر عرفانی گلستان را برجسته می کند، تا وابستگیِ این شاعر بزرگ زبان فارسی، سعدی، را به این جریان فکری جهان اسلام، نشان دهد.از آن روی که انتساب نویسنده گلستان به این جهان بینی از دیرباز مطرح بوده و برخی لَهْ و گروهی علیه آن سخن گفته اند، این اندیشه های متناقض را به اختصار آورده، تا پیشنیه چنین برداشتی از زندگی و اندیشه سعدی معلوم شود.اما این موارد بدان دلیل مورد بحث قرار گرفته است تا آشکار شود که سعدی اگر چه خود به این جهان بینی می گراید و در زندگی فردی از آن استفاده می کند، بُعد اجتماعی آن را نیز از یاد نمی برد و آن را در متن زندگی مردم روزگارش به نمایش می گذارد.برای نشان دادن گرایش سعدی به جهان بینی عرفانی در گلستان، به گشت و گذاری در این کتاب پرداخته و برخی اشارات او را در باب معرفت عارفانه کردگار، عزلت گزینی، خودسازی، جمعیت خاطر، تقابل درویش و زاهد و حکام برای نشان دادن، قناعت پیشگی و مناعت طبع درویشان و جسارت آنان در بیان حقیقت، ترک آن چه جز خداست، حال، سماع، سیر آفاق به مثابه مرحله پیشین سیر انفس، فقر صوفیانه و پرهیز از نفس پروری، آورده ایم.
بررسی مفهوم «درویش راستین» در متون فارسی میانه زردشتی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در متون فارسی میانه، واژه های «درویشی»، «شکوه» و «نیاز» بر فقر و تنگدستی دلالت می کند؛ از این میان «درویش» دارای دو مفهوم متفاوت است. در متون فارسی میانه به تفصیل به مفهوم درویشی پرداخته و تصویری روشن از آن ارائه شده است. بر اساس این متون، درویش از یک سو بر فرد تنگدست دلالت می کند که از وضعیت خود ناخرسند است و از سوی دیگر به فرد وارسته ای دلالت دارد که به دلیل خرسندی، تن و روانش در آرامش به سر می برد؛ این فرد در نوشته های فارسی میانه «درویش راستین» نام دارد. در این پژوهش تلاش بر آن است که مفهوم خاص درویش، یعنی درویش راستین، در متون فارسی میانه بررسی و به این سؤالات پاسخ داده شود: درویش راستین به چه کسی گفته می شود، تفاوت درویش راستین و فقیر در چیست و آیا راه و رسم درویشی راستین را در این نوشته ها می توان یافت؟
بینامتنی دینی(قرآن، انجیل، و تورات) با رویکرد مفهوم مقاومت در اشعار محمود درویش و قیصر امین پور(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
بینامتنی نظریه ای است که با آن می توان میان متن قدیم و جدید ارتباط برقرار کرد و بر غنای اثر ادبی افزود .به این دلیل، این پژوهش در نظر دارد با روش توصیفی و تحلیلی، اثر بینامتنی دینی را با رویکرد مفهومی مقاومت و با تأکید بر نظریه «کریستوا»، در اشعار مقاومت محمود درویش، شاعر فلسطینی، و قیصر امین پور، شاعر ایرانی، را مورد بازبینی قرار دهد. بینامتنی حوزه های بسیاری دارد امّا از آنجا که شاعران مذکور دریافته اند قرآن، کتاب های آسمانی و شخصیت های دینی، منبع مهمی برای آزادی انسان ها هستند، با استفاده از بینامتنی دینی مردم را به جهاد علیه دشمن دعوت کرده اند، هرچند درویش از منابع یهودی ومسیحی به صورت نفی متوازی و کلّی بیشتر استفاده کرده است و امین پور از نفی متوازی و جزیی بهره برده است .بینامتنی در اشعار درویش نسبت به امین پور، وضوح بیشتری دارد.کاربرد بینامتنی دینی در سه حوزه اسلام، مسیحیت و یهود، بیانگر تعامل دو شاعر با این ادیان است واختلاط دینی که درویش و امین پور در اشعار خود به کاربرده اند، امری است که دولت ها می توانند در سایه آن اختلافات مذهبی خود را کنارگذارند و به نوعی همزیستی مسالمت آمیز دست یابند.
طلسمات در دوره قاجاریه (گستره، کارکرد و کنشگران)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
با وجود توجه پژوهشگران تاریخ هنر، ادبیات و الهیات به علوم غریبه، پژوهش های تاریخی روشمند معدود و انگشت شماری درباره تاریخ سیاسی، اجتماعی و فرهنگی علوم غریبه در ایران صورت پذیرفته است. این مقاله با تمرکز بر دومین علم از مجموعه علوم غریبه لیمیا یا طلسمات با روش توصیفی تحلیلی و با نگاه و رویکردی تاریخی به بررسی مسئله طلسمات و گستره باور به آن ها در دوره قاجاریه می پردازد و ضمن اشاره به انواع طلسمات و کنشگران آن به علل توسل مردم به آن ها نیز اشاره می کند. نتایج پژوهش حاضر حاکی از آن است که طلسمات در دوره قاجاریه در عرصه های مختلف سیاسی، پزشکی و اجتماعی کاربرد داشته است و تفاوتی میان نخبگان و مردم عادی در باور و گرایش به آن وجود نداشت. کولیان، دراویش و یهودیان مهم ترین کنشگران این عرصه در دوره قاجاریه بودند که به مردمِ مستأصل و ناتوان، در مواجهه با مشکلات یا برای دستیابی به مقاصد گوناگونِ عاطفی، شغلی، درمانی و ... یاری می رساندند.
جلوه های حضور اسطوره یونانی "آشیل" در شعر معاصر عربی بر مبنای نظریه پیر برونل (محمود درویش، عبدالعزیز المقالح و سلیمان البستانی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
به گواهی ناقدان و صاحب نظران حوزه اسطوره، "أخیلِس" یا "آشیل" نامورترین قهرمان اسطوره ای یونان یاستان در داستان نبرد تروا ( Trojan War ) است . هومیروس، کهن ترین و مشهورترین حماسه سرای یونانی، در کتاب خود "ایلیاد" که جامع ترین منظومه حماسی مغرب زمین و یونان به شمار می رود، داستان این اسطوره و ماجراجویی های وی را در جنگ تروا به نظم کشیده است. این کتاب بر مجامع فرهنگی و ادبی جهان غرب و شرق تأثیرات شگرفی گذاشته است. در همین راستا، برخی شاعران معاصر عرب نیز همانند سلیمان البستانی (1856) محمود درویش (1941) ، و عبدالعزیز المقالح (1937) غالباً تحت تأثیر ایلیاد هومر، به فراخوانی این اسطوره پرداخته اند. هدف این مقاله نقد و ارزیابی جلوه های حضور اسطوره «آشیل» در شعر شاعران مذکور، بر مبنای نظریه پیر برونل و چگونگی به کارگیری آن در شعر آنان است. دستاورد پژوهش که با اعتماد به روش توصیفی - تحلیلی نگاشته شده، نشان می دهد که اسطوره آشیل در شعر برخی نامبردگان، مانند درویش و مقالح که از شاعران نسل فریاد و ﺣﻮادث ﻓﺎﺟﻌﻪ ﺑﺎر ﻫﺰیﻤﺖ و ﺷﮑﺴﺖ در سرزمین های عربی هستند، از هیأت یک قهرمان جنگی در میدان نبرد تروا به شمایل یک منجی و سفیر سیاسی در میان ملت های عربی در آمده که رهایی بخش انسان معاصر از دردها و رنج های سیاسی – اجتماعی است.
بررسی رویکرد صوفیانه نگاره های جلوس شاهانه دربار سلطان حسین بایقرا
منبع:
فردوس هنر سال اول بهار ۱۴۰۰ شماره ۴
46 - 63
حوزه های تخصصی:
بیان مسئله : در میان پادشاهان تیموری، سلطان حسین بایقرا (873- 911ق) یکی از واپسین حکمرانان این سلسله، در طول 38 سال حکومتش، با ایجاد آرامش نسبی سبب شکوفایی هنر و علوم گردید و با حمایت های وزیر فرزانه اش؛ امیرعلی شیرنوایی باعث رونق شاخه های مختلف هنری شد. مسئله موردتوجه در این مقاله گرایش های عرفانی بر نگارگری در زمان حاکمیت وی می باشد. هدف مقاله : هدف از این مطالعه چگونگی ظهور گرایش های عرفانی و شناسایی علل تأثیرپذیری آن در هنر نگارگری خصوصاً صحنه های جلوس شاهانه می باشد. سؤال مقاله : در این مقاله سعی می شود به این سؤالات پاسخ داده شود: ارتباط و نوع نگاه مذهبی شاه چه تأثیری از لحاظ موضوعی بر نگاره های آن عصر گذاشته؟ و آیا سیاست های مذهبی، بر شمایل شاه در صحنه های جلوس شاهانه تأثیرگذار بوده است؟ روش تحقیق : پژوهش حاضر باتکیه بر روش توصیفی-تحلیلی به صورت کیفی و با بهره گیری از مستندات تاریخی و نگاره هایی که در آن شخص سلطان حسین بایقرا حضور یافته، سعی در نشان دادن تأثیر عرفان اسلامی بر نگاره های جلوس شاهانه دارد. نتیجه گیری : سلطان حسین بایقرا به دلیل علاقه شخصی و هم به جهت سیاست های دربار، به عارفان و هنرمندان بالاخص نگارگران آزادی بیشتری بخشید. حضور و نقش عرفایی چون جامی در دربارش و تشکیل حلقه های فراوان با حضور عالمان و هنرمندان سبب ایجاد نگرش و تمایلاتی تازه در موضوعات انتخابی جهت مصورسازی کتاب گردید. بخشی از این تحولات را می توان در شمایل ظاهری شاه چه در پوشش چه در نوع جلوس، مشاهده کرد. حضور درویش مآبانه سلطان در صحنه های جلوس شاهانه از ویژگی بارز این نگاره هاست.
ویژگی های اسطوره ای شخصیت «درویش» و چهره دوگانه او در افسانه های سحرآمیز ایرانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
یکی از شخصیت هایی که در افسانه های سحرآمیز ایرانی دیده می شود درویش است. درویش در افسانه سحرآمیز توانایی های خاصی دارد. وی درمان برخی بیماری ها و مشکلات را می داند و از برخی دانش های پوشیده آگاهی دارد. در افسانه ها علاوه بر درویش یاریگر که به ویژه در تولد قهرمان و راهنمایی او نقش دارد، نوعی درویش شریر نیز در افسانه ها دیده می شود. درویش شریر در افسانه ها نوعی جادوگر است که برای ازبین بردن قهرمان تلاش می کند. گاه نیز ممکن است درویش درواقع موجود پلیدی نباشد، اما در بخشی از داستان با ایجاد نوعی ابهام درباره نیات خود به صورت مقطعی شخصیتی منفی به نظر برسد که درواقع خیرخواه قهرمان است. هدف از این پژوهش نشان دادن این نکته است که به نظر می رسد چهره دوگانه درویش افسانه ای زیرساختی اسطوره ای دارد و شخصیت درویش با برخی خدایان ایران باستان همچون ایزد وایو، آناهیتا و مهر پیوند دارد.
قناع النبی أیوب(ع) بین محمود درویش وبدر شاکر السیاب(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دراسات الادب المعاصر سال چهارم تابستان ۱۳۹۱ شماره ۱۴
11 - 29
حوزه های تخصصی:
قناع النبی أیوب(ع) بین محمود درویش وبدر شاکر السیاب
الملخص تلقی هذه الدراسه نظره علی توظیف الموروث الدینی واستدعاء شخصیه أیوب النبی (القناع) فی شعر الشاعرین المعاصرین، هما؛ محمود درویش وبدر شاکر السیاب، وذلک باستقراء مجموعه من أشعارهما التی استخدما فیها شخصیّه أیوب. ومن الأقنعه الهامه التی استخدمها الشعراء المعاصرین یمکن الإشاره إلی قناع الأنبیاء، وخاصه قناع أیوب الذی جاء ذکره فی القرآن، وتمثّل هذه الشخصیّه الصبر، والحلم. والشعراء المعاصرون استخدموا هذا القناع فی أشعارهم، ومن أهمّ الشعراء الذین استخدموا هذا القناع فی أشعارهم، یمکن الإشاره إلی محمود درویش وبدر شاکر السیاب. فکلٌّ منهما استخدم هذه الشخصیّه للتعبیر عن تجربه ما، وکذلک مع النظر إلی بُعدٍ من أبعاد هذه الشخصیه. یعانی درویش من احتلال وطنه وتشرده وأهله، ویعانی الغربه، فهو استخدم شخصیه أیوب کرمزٍ لاحتمال البلایا والتشرد والغربه. وأمّا السیاب، فهو کان یعانی الألم والمرض، فهو استخدم شخصیَّه أیوب رمزا لاحتمال الآلام والأوجاع وقَبولهما. وتباینت، بالطبع، کیفیّه استخدامهما لهذه الشخصیّه، وکلٌّ منهما، استخدم ملامحَ من هذه الشخصیّه تناسبه وتناسب تجربته وحالاته النفسیه