مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
۷.
۸.
۹.
۱۰.
۱۱.
سینمای دینی
حوزه های تخصصی:
"استفاده از رسانه سینما برای القای پیام ها و مفاهیم دینی، بخشی از فعالیت های رسانه ای جهان معاصر است. این استفاده گاه به صورت بسیار سطحی و ساده اندیشانه و گاه ناشی از یک درک عمیق از دین و رسانه و ضروریات هر یک می باشد. در حالت اول، فیلم دینی محدود به یک دین خاص و مضمون آن، شعاری می شود. در حالت دوم، فیلم دینی دربردارنده وجه مشترک پیام های عمیق الهی و بشری مشترک در همه ادیان است و بنابراین برای طیف وسیع تری از مخاطب، استفاده می شود بدون اینکه با شعارهای سطحی آنان را دلزده کند.
در مقاله حاضر ضمن مقایسه تحلیلی فیلم های ایرانی «کویر»- به عنوان نمونه ای از سینمای نوع اول- «قدمگاه»- به عنوان نمونه ای از سینمای نوع دوم- به دنبال تایید این ادعا هستیم که سینمای دینی نوع دوم با ویژگی چندلایه و هنری بودن می تواند سینمایی موفق و تاثیر گذار در جهت اهداف آن باشد، در حالی که سینمای نوع اول، بر ضد خود و اهدافش عمل می کند و با دلزده کردن مخاطب، در حقیقت وی را از دین دور می کند.
استفاده از رسانه سینما برای القای پیام ها و مفاهیم دینی، بخشی از فعالیت های رسانه ای جهان معاصر است. این استفاده گاه به صورت بسیار سطحی و ساده اندیشانه و گاه ناشی از یک درک عمیق از دین و رسانه و ضروریات هر یک می باشد. در حالت اول، فیلم دینی محدود به یک دین خاص و مضمون آن، شعاری می شود. در حالت دوم، فیلم دینی دربردارنده وجه مشترک پیام های عمیق الهی و بشری مشترک در همه ادیان است و بنابراین برای طیف وسیع تری از مخاطب، استفاده می شود بدون اینکه با شعارهای سطحی آنان را دلزده کند.
در مقاله حاضر ضمن مقایسه تحلیلی فیلم های ایرانی «کویر»- به عنوان نمونه ای از سینمای نوع اول- «قدمگاه»- به عنوان نمونه ای از سینمای نوع دوم- به دنبال تایید این ادعا هستیم که سینمای دینی نوع دوم با ویژگی چندلایه و هنری بودن می تواند سینمایی موفق و تاثیر گذار در جهت اهداف آن باشد، در حالی که سینمای نوع اول، بر ضد خود و اهدافش عمل می کند و با دلزده کردن مخاطب، در حقیقت وی را از دین دور می کند.
"
امکان یا امتناع سینمای دینی در آیینة حکمت صدرایی(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
بی شک هر دینی برای برقراری ارتباط با مخاطبان خود از شیوه های منطبق با مبانی معرفتی خود بهره می برد. پاسخ به سؤال امکان یا امتناع سینمای دینی، ریشه در شناخت ماهیت سینما و نسبت آن با مبانی معرفتی اسلام دارد. این مقاله، با گزینش مبنای حکمت اسلامی و به مدد روش تحلیلی و توصیفی تلاش دارد با بازاندیشی در مبانی حکمت اسلامی و حکمت هنر اسلامی، مسئله امکان یا امتناع سینمای دینی مورد بررسی قرر گیرد. یافته های تحقیق نشان می دهد که تحقق سینمای دینی نیازمند تسخیر تکنولوژیک این مدیوم و بسته به مراتب سیرِ شهودِ باطنی و عملی سینماگر است؛ به تناظر مراتب غلبه نفس سینماگر از نفس نباتی به حیوانی و انسانی مراتبی از سینمای غیردینی، دین محور و دینی قابل فرض است؛ نوع مدینه - اعم از فاضله یا غیرفاضله - به مثابه بستری که می تواند زمینه ساز تجربه امر زیبا برای سینماگر باشد، از عوامل مهم و تأثیر در ظهور مراتب مذکور از سینما است.
بررسی نیم رخ مؤلفه های دین داری و تأثیر پذیری دینی مخاطبان فیلم های جشنواره رویش(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
سینما و فیلم به عنوان محصول محتوایی آن، به عنوان یک ابزار فرهنگی انتقال پیام نقش قابل توجهی در برآوردن اهداف سیاست گذاران فرهنگی جامعه دارد. به تبع در جوامع دینی یکی از روش های حفظ و ارتقاء ارزش های دین، انتقال پیام های دینی از طریق ابزارهای فرهنگی از جمله فیلم است. در این نوشتار ابتدا ابعاد دین داری بر اساس مدل پنج بعدی گلاک و استار مشخص گردیده و میانگین دین داری مخاطبان بر اساس ابعاد پنج گانه این مدل مشخص شد. فیلم ها نیز بر اساس میزان تأثیرگذاری در هر یک از ابعاد دین داری بر مخاطب مورد بررسی قرار گرفتند. با استفاده از پیمایش از 533 نفر از تماشاگران 1593 پرسشنامه حاصل گردید که مخاطبان در آن میزان دین داری خود و تأثیری که فیلم های جشنواره در هر یک ابعاد بر آن ها گذارده بود را نمره دهی کردند. بررسی نیم رخ دین داری مخاطبان نشان می دهد که میانگین دین داری آنان در همة ابعاد در حد متوسط بوده ولی در بعد دانش دینی قوی تر از سایر ابعاد و در بعد اعتقاد دینی ضعیف تر است. میانگین تأثیر پذیری آنان از فیلم ها نیز نشان می دهد که افراد بیشترین تأثیر را در ایجاد حس معنوی و افزایش معلومات دینی از فیلم ها گرفته اند، پس بیشترین تأثیر پذیری در گرایش به کاربست دین در زندگی روزمره، تقویت اعتقادات و در نهایت گرایش به انجام مناسک دینی بوده است.
نقدی بر نظریه سینمای دینی بررسی آرای مکتوب نظریه پردازان مسلمان و مسیحی (1370- 1390)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه انتقادی متون و برنامه های علوم انسانی سال نوزدهم مرداد ۱۳۹۸ شماره ۵ (پیاپی ۶۹)
189-210
رابطه سینما و دین در ایران و غرب همواره محل بحث بوده است، اما به واسطه تفاوت نگاه ادیان، این رابطه از زوایای متفاوتی تحلیل شده است. هدف اصلی در این پژوهش یافتن اصلی ترین تفاوت های میان نگرش مسیحیت و اسلام به سینما و تحلیل انتقادی دیدگاه های نظریه پردازان این حوزه است. به این منظور، دو محور مهم و مشترک میان نظریات، یعنی رابطه سینما و دین و امکان تحقق سینمای دینی و هم چنین رابطه میان فرم و محتوا در سینمای دینی، در دیدگاه نظریه پردازان سینمای دینی ایران و نظریه پردازان سینمای دینی امریکا موردبررسی قرار گرفت. از میان متخصصان ایرانی، نظریات سیدمرتضی آوینی، محمد مددپور، و نصرت الله تابش درخصوص سینمای دینی بررسی شد و در بخش پژوهش گران غربی، باتوجه به آثار ترجمه شده موجود، از نظریات چهار پژوهش گر با نام های رابرت کی. جانستن، کلایو مارش، برایان استون، و مارگرت مایلز استفاده شد. در این پژوهش درانتها نتیجه گرفته می شود که باوجود توجه برخی نظریه پردازان مسلمان به مسائل مبتلاٌبه و رشد دیدگاه های ایشان نسبت به نظریه سینمای دینی در مسیحیتْ نظریات بیان شده دارای اشکالات مختلفی است و هنوز نظریه ای کارآمد در این حوزه تدوین نشده است. این پژوهش برمبنای هدفْ بنیادین و برمبنای روش اجرایی توصیفی تطبیقی است.
برساخت سوژه دینی در گفتمان های سینمای دینی پس از انقلاب اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پیامد انقلاب اسلامی به مثابه رخدادی سیاسی، موجی از تلاش ها برای دینی سازی و اسلامی کردن زمینه های اجتماعی، فرهنگی و هنری به شمار می آید. یکی از حوزه هایی که در ساخت فرهنگی به طور کل و سراسری متحول شد و ساخت نهادی آن استحاله یافت، نهاد سینماست. در این پژوهش، در چارچوب الگوی برساختی و از منظری گفتمانی، ضمن انتخاب هدفمند 44 فیلم سینمای دینی پس از انقلاب به روش تحلیل گفتمان انواع سوژه دینی و مکانیسم های برساخت این سوژه واکاوی و تحلیل شد. نتایج این مطالعه نشان می دهد مکانیسم های برساخت سوژه دینی شامل مکانیسم استعلا، مکش، پالایش و طرد است. در گفتمان سینمای دینی شاهد تکثر سوژگانی نیستیم و سوژه ها فضای محدودی برای عاملیت دارند. در این میان، نیروهای ساختاری پیوسته به عاملیت سوژه ها حمله می کنند. در سینمای دینی، از این حیث شاهد تخاصمی اساسی نیستیم، بلکه نوعی قبض و بسط گفتمانی حادث می شود؛ به این معنا که بنا به اقتضاهای سیاست گذاری و تحولات زمینه ای، برخی تفاسیر دین و برساخت مدل های دینداری مرجح شده و سوژه هایی، که طیف و تنوع آن ها بسیار محدود است، عرصه سخنگویی یافته اند، اما سوژه های برون از چارچوب ایدئولوژیک مسلط قادر به هژمونیک شدن نیستند.
سنخ شناسی گفتمان های سینمای دینی پس از انقلاب اسلامی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
راهبرد فرهنگ سال دوازدهم زمستان ۱۳۹۸ شماره ۴۸
101 - 145
حوزه های تخصصی:
پس از انقلاب اسلامی، یکی از حوزه هایی که در ساحت فرهنگی دچار تحول جدّی شد، نهاد سینما بود. سینما از آغاز انقلاب چونان ابزاری فرهنگی مورد توجه شایان بوده تا از آن به عنوان وسیله ای برای ترویج دین استفاده گردد. در این پژوهش با مطالعه 44 نمونه از آثار سینمای دینی پس از انقلاب با روش تحلیلِ گفتمان و نشانه شناسی گفتمانی تلاش شده است تا به این سؤالات پاسخ داده شود که گفتمان های سینمای دینی پس از انقلاب کدام اند و چه صورت بندی و زمینه مندی گفتمانی دارند. نتایج این مطالعه نشان می دهد پس از انقلاب اسلامی متون سینمایی در گفتمان های پنج گانه یِ انقلاب اسلامی و دفاع مقدس، شهرگریزی و روستاگرایی، فردیت خواهی، تساهُل و تکثرگرایی و بازگشت جای می گیرند. این گفتمان ها به ترتیب سوژه مطلوب خود با عنوان سوژه قدسی انقلابی، مکان معنا، فردیت خواه، تساهل گرا و مؤمنِ مُصلحِ مُکلف را آفریده اند. نتایج این مطالعه همچنین مؤید آن است که ستیز هایِ معنایی گفتمان دینداری تساهل و تکثرگرا و گفتمان فردیت خواهی با گفتمان انقلاب اسلامی و دفاع مقدس و گفتمان بازگشت، محسوس و هویدا است. همچنین بین گفتمان انقلاب اسلامی و دفاع مقدس، شهرگریزی و روستاگرایی و بازگشت همپوشانی هایی از حیث دال های مشترک موجود است.
بررسی مقایسه ای ارزش های دینی در سینما دهه 60 و80 ایران
منبع:
علوم خبری سال هفتم زمستان ۱۳۹۷ شماره ۲۸
161 - 184
حوزه های تخصصی:
محققین درصدد آن هستند که دراین پژوهشبه بررسی مقایسه ای ارزش های دینی درسینمای دهه 60 ایران(توبه نصوح- سفیر- پروازدرشب- دیده بان- هامون)ودر سینمای دهه 80 ایران(فیلم های اینجا چراغی روشن است- قدمگاه-بیدمجنون- ملک سلیمان- طلا ومس) که با هدف کشف و شناخت مقوله های دینی موجود در این فیلم ها صورت گرفته است،برای دست یابی به این هدف تمامی صحنه ها وسکانس های دینی این فیلم هامورد تحلیل قرار گرفت.روش تحلیل محتوای کمی است وابزار اندازه گیری آن پرسشنامه معکوس بوده است.برای تجزیه و تحلیل اطلاعات جداول و نمودارهای فراوانی استفاده گردید. نتایج آماری این پژوهش نشان داد،در مجموع 223 بار 12 مقوله دینی موردنظر محقق در این ده فیلم برگزیده استفاده شده است که سهم دهه ی شصت، 116 بار و سهم دهه هشتاد، 107 بار است. مقوله عبادت با 55 با بسامد(30 بار در فیلم های دهه شصت و25 باردر فیلم های دهه هشتاد) بالایی را به خود اختصاص داده است که می توان گفت که در سینمای دینی عبادت مهمترین نشانه معرفی یک دین و مذهب است وفیلمسازان این دو دهه به این نکته توجه ویژه ای داشتند. مقوله حج با یکبار تکرار فقط در دهه 80 کمترین بسامد را در بین مقوله ها داشته است.
واکاوی ساختار تصویری و مفهومی نور در فیلم «محمد رسول الله» بر مبنای مؤلفه های زیبایی شناسی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
باغ نظر سال نوزدهم آذر ۱۴۰۱ شماره ۱۱۴
51 - 60
حوزه های تخصصی:
بیان مسئله : نور همواره به عنوان یکی از مهم ترین واسطه ها و عناصر القای مفاهیم الهی در آثار گوناگون هنر اسلامی کاربرد دارد. فیلم «محمد رسول الله» ساخته مجید مجیدی، از مصادیق شاخص سینمای دینی ایران در استفاده از تجلی نور برای انتقال مفاهیم الهی و قدسی است. بحث و جدل های متعدد در نشریات تخصصی و عمومی در چگونگی نشان دادن و بیان تصویری زیبایی شناسانه و تأثیرگذار مفاهیم الهی و دینی با معیارها و مؤلفه های معتبر از مهم ترین مسائل سینمای دینی ایران است. هدف پژوهش : این پژوهش با هدف تبیین و واکاوی مؤلفه های بنیادین زیبایی شناسی عنصر نور همچون وحدت، پیچیدگی و تابندگی در این فیلم است. همچنین تحلیل دو عنصر آشفتگی و یکنواختی در ساختار تصویری و مفهومی این اثر که در تقابل اساسی با تجربه زیبایی شناختی قرار دارد. روش پژوهش : این پژوهش از نوع کیفی و چارچوب آن توصیفی- تحلیلی و مبتنی بر منابع کتابخانه ای و مطالعه مستقیم اثر است. نتیجه گیری : یافته های این پژوهش نشان می دهد ساختار تصویری و مفهومی فیلم محمد رسول الله تا حدود زیادی با وحدت، هماهنگی و پیچیدگی همراه نیست. آشفتگی تصویری در کاربرد نور برای القای مفاهیم دینی و قدسی در اغلب سکانس ها دیده نمی شود. اما دارای یکنواختی تکرارشونده، بدون منطق روایی (دراماتیک) و با کمترین باورپذیری است که تجربه ای زیبا شناختی را به همراه ندارد. نورافشانی و نورانی کردن فضا با جلوه ای غیرواقع گرایانه و اغلب تصنعی فضایی سمبولیستی و نمادگرایانه به کلیت فیلم داده است. تبیین و تحلیل زیبایی شناسی نور در فیلم محمد رسول الله نشان می دهد که در بازتاب معارف الهی و دینی با موفقیت حداقلی همراه بوده است.
بازنمایی سینمای دینی در دو دوران سیاسی- اجتماعی؛ مُقایسه دهه اول انقلاب اسلامی با گفتمان اصولگرای عدالت محور(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در این مطالعه با مفروض گرفتن فیلم به مثابه محصولی فرهنگی و کرداری گفتمانی تلاش شده است تا با استفاده از روش تحلیل گفتمان و نشانه شناسی گفتمانی، ضمن تحلیل شانزده فیلم از سینمای دینی پس از انقلاب ایران به این سؤال پاسخ داده شود که سینمای دینی در طلیعه و عصر انقلاب و تثبیت نظام جمهوری اسلامی و دوران عدالت و ارزش گرایی (دهه هشتاد) چگونه بازنمایی داشته است؟ حدود اشتراک و افتراق آن چیست و هرکدام از این گفتمان ها سوژه دینی مطلوب خود را چگونه بازنمایی می کنند. نتایج این مطالعه گویای آن است که بازنمایی سینمای دینی در این دو دوره سیاسی – اجتماعی با یکدیگر تفاوت گفتمانی داشته است و هرکدام صورت بندی خاصی از مناسبات سوژه، دین و جهان پیرامونش را بازنمایی می کند. سوژه دینی گفتمان انقلاب اسلامی و دفاع مقدس «قدسی انقلابی» و سوژه گفتمان بازگشت «مؤمنی مُصلِح و مکلف» است. در گفتمان بازگشت که تلاش دارد ارزش ها و اصول انقلاب اسلامی را احیا کند به صورت تأمل برانگیزی شاهد پیوند دال ملی گرایی و دین داری و برآمدن قهرمانان زن در قامت سوژه دینی هستیم که مغایر با فضای گفتمانی موسوم به انقلاب و دفاع مقدس است. همچنین می توان گفت که اگر در گفتمان نخست سوژه قهرمان به نوعی با دفاع مقدس پیوند مستقیم یا غیرمستقیم دارد، در گفتمان بازگشت، شخصیت روحانی سوژه ای مرجع و قهرمان و مردمی بازنمایی می شود که گرچه به نظام سیاسی تعلق و دلبستگی دارد، اما همواره منتقد دستگاه بوروکراتیک و دولتی و همیار مردم است.
قابلیت های سرگذشت نامه ی متولیان آستان قدس رضوی در تولید فیلم های مستند داستانی و تاریخی(مقاله علمی وزارت علوم)
رویدادهای تاریخی مجموعه ای سترگ درباره زندگی اقوام و ملتهای گوناگون در گذر زماناست. ملتها می کوشند که با حفظ دانش تاریخی و انتقال آن به نسل های بعد، هویت خود را پاسدارند. اما ماهیت غیر دینی تاریخ و انقطاع زمانی میان گذشته و حال، حوادث تاریخی را برای نسل امروز تجربه ناپذیر می سازد که این حفظ و انتقال وقایع تاریخی را نیز دشوار می کند. فیلم یکی از ابزارهایی است که می تواند به انتقال اطلاعات به مخاطبان و بازسازی گذشته در ذهن آنان کمک کند. در میان انواع فیلم ها، گونه های مختلف فیلم مستند به لحاظ اتکا بر واقعیات و منابع متقن، یکی از بهترین ابزارهای بازنمایی و درک رویدادهای گذشته برای مخاطبان است. در بررسی نسبت هنر هفتم و فرهنگ رضوی یکی از زمینه های مطالعاتی در این خصوص، تولید فیلمهای مستند داستانی و تاریخی است. یکی از مراحل مقدماتی در کار ساخت این گونه فیلم ها، گزینش ایدهی فیلم میباشد، در این زمینه سرگذشتنامه های متولیان آستان قدس رضوی به دلیل ویژگیها و ظرفیت های خاص آن، ایده ی مناسبی را برای تولید فیلم های مستند داستانی و تاریخی در اختیار اصحاب رسانه و فیلم سازان قرار می دهد. در پژوهش حاضر تلاش شده با تکیه بر روش تحقیق تاریخی، گزیده ای از زندگینامه های متولیان آستان قدس جهت فیلمنامه نویسی مورد تحلیل و بررسی قرار گیرد. فرض اصلی این نوشتار بر قابلیت های سرگذشت نامهی متولیان آستان قدس رضوی در ساخت فیلم های دینی و تاریخی قرار دارد.
تحلیل امکان تقرّب هنر به مفاهیم دینی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: هنر به عنوان زبان قدسی و آسمانی همیشه در کنار دین حضور داشته و بار انتقال مفاهیم دینی را بر دوش کشیده است. در دوران مدرن میان دین و هنر فاصله افتاده است. در این پژوهش به دنبال این بودیم که کدام هنر توان انتقال مفاهیم دینی را دارد و کدام دسته از هنرها چنین توانایی ندارند. روش: نوشتار حاضر در گردآوری اطلاعات از روش کتابخانه ای و در استنتاج از روش توصیفی تحلیلی بهره برده است. یافته ها: با ملاک صورت (فرم) می توان نسبت هنر با دین را تعریف و هنر را به دو دسته هنرهای مقرّب و هنرهای مبعّد تقسیم بندی کرد. نتیجه گیری: هنرهای مقرّب هنرهایی اند که امکان تقرّب هنر به مفاهیم دینی را فراهم می آورند؛ با این ویژگی که چندان به جزییات نمی پردازند و با کمک نمادها موضوع اثر را به نمایش می گذارند. مخاطب در این دست هنرها، انسانی منفعل نیست؛ بلکه با کمک اوست که اثر هنری تکمیل می شود. هنرهای اسلامی بیشتر از نماد استفاده می کنند و به واسطه نماد، منظور خود را به مخاطب منتقل می کنند و آسیبی به مفهوم دینی اثر وارد نمی کنند. هنر مقرّب می تواند مفاهیم دینی را با حفظ چارچوب آن به مخاطب منتقل کند؛ اما هنرهای مبعّد، هنرهایی اند که تلاش می کنند همه جزییات را به تصویر بکشند و کوچک ترین نکته ای را فرو نمی گذارند؛ در حالی که تلاش برای نمایش جزییات در امور غیر محسوس، موفّقیت آمیز نیست؛ زیرا از یک سو اصرار دارد تصویر همراه با جزییات امر غیر محسوس را نمایش دهد و از سوی دیگر، تصویری از امر غیر محسوس نزد خود ندارد. در نتیجه، تصویر تحریف شده و جعلی از امور غیر محسوس دینی ارائه می دهد. روشن است که این دست هنرها نمی توانند واسط میان مخاطب و پیام دینی باشند.