مطالب مرتبط با کلیدواژه
۸۱.
۸۲.
۸۳.
۸۴.
۸۵.
۸۶.
۸۷.
۸۸.
۸۹.
۹۰.
۹۱.
۹۲.
۹۳.
۹۴.
۹۵.
۹۶.
۹۷.
۹۸.
۹۹.
۱۰۰.
افغانستان
حوزه های تخصصی:
از بایستگی های نظام سیاسی مبتنی بر اصل تفکیک قوا، نظارت بر اجرای قانون اساسی و لزوم پایش قوانین در فرایند نظام تقنینی است. این بایستگی، در برخی قوانین اساسی پیشین افغانستان نیز مورد توجه قرار گرفته است. اما قانون اساسی 1382ش، با عنایتی بیشتر به مسئله پایش قانون، در ماده سوم چنین مقرر می دارد: «در افغانستان هیچ قانونی نمی تواند مخالف معتقدات و احکام دین مقدس اسلام باشد». تصریح به لزوم پایش قانون عادی بر اساس این ماده قانون اساسی، از اقدامات مهم قوة مؤسس در حقوق اساسی افغانستان است.برایند تحقیق نشان می دهد، قانون اساسی به رغم تأکید بر ضرورت و موازین پایش، در خصوص مرجعی صالح برای پایشگری دچار کاستی است. صلاحیت ستره محکمه (دیوان عالی) و کمیسیون مستقل نظارت بر تطبیق قانون اساسی در پایش قانون، کافی نیست. برای انجام این مهم، بایسته است یک نهاد سیاسی مستقل دارای ساختار، وظایف و صلاحیت های متناسب با نظام جمهوری اسلامی افغانستان، در متن قانون اساسی تعریف شود. البته، این اقدامی است مهم که فقط با تعدیل قانون اساسی امکان پذیر است.
بررسی جایگاه افغانستان جدید در مجموعه های امنیتی منطقه ای از آسیای مرکزی تا آسیای جنوبی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف این نوشتار بررسی جایگاه افغانستان در مجموعه های امنیتی منطقه ای است. با تغییر روابط دوقطبی جنگ سرد، مناطق و جایگاه کشورها در آن ها نقش مهمی در تحلیل های امنیتی پیدا کردند؛ اما پژوهشگران مختلف درباره جایگاه کشورها در مناطق امنیتی دیدگاه های متفاوتی دارند. افغانستان از کشورهایی است که در مورد آن رویکردهای مختلفی وجود دارد و آن را در مجموعه های امنیتی گوناگونی قرار می دهند. پرسش اصلی نوشتار حاضر این است که افغانستان در کدام مجموعه امنیتی منطقه ای قرار می گیرد. در پاسخ، این فرضیه مطرح می شود که افغانستان با توجه به نزدیکی جغرافیایی، وابستگی های امنیتی، گسترش روابط اقتصادی و وجود الگوهای دوستی و دشمنی با کشورهای جنوب آسیا در مجموعه امنیتی منطقه آسیای جنوبی قرار می گیرد. برای بررسی این فرضیه از نظریه مجموعه امنیتی منطقه ای استفاده می شود. روش آزمون فرضیه، دوبعدی است و از روش های مقایسه ای و برهان خلف استفاده می شود. با استفاده از این روش، ابتدا نشان داده می شود که با وجود شباهت های فراوان افغانستان با کشورهای خاورمیانه و آسیای مرکزی، عوامل متعددی سبب می شود که افغانستان خارج از مجموعه های امنیتی آسیای مرکزی و خاورمیانه قرار گیرد. سپس با توجه به شاخص های شکل گیری مجموعه های امنیتی، روابط افغانستان با منطقه آسیای جنوبی و به ویژه دو قدرت تأثیرگذار در این منطقه یعنی هند و پاکستان بررسی می شود. یافته های پژوهش نشان می دهد که با تشدید رقابت هند و پاکستان در افغانستان، حضور این کشور در مجموعه امنیتی آسیای جنوبی به واقعیت نزدیک تر است.
سیاست های مدیریت و نظارت برتولید و عرضه خشخاش در افغانستان: مطالعه موردی بخش کیتی استان دایکندی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اقتصاد کشاورزی دوره ۱۳ بهار ۱۳۹۸ شماره ۱ (پیاپی ۴۹)
1 - 25
حوزه های تخصصی:
با توجه به اهمیت بین المللی موضوع کشت خشخاش، در مطالعه حاضر به بررسی سیاست های جایگزین کشت خشاش بر اساس گروه های متفاوت اجتماعی اقتصادی افغانستان با استفاده از مدل برنامه ریزی ریاضی مثبت (PMP) و مدل برنامه ریزی خطی پرداخته شد. داده های مورد نیاز از کشاورزان خشخاش کار استان دایکندی بخش کیتی به روش نمونه گیری خوشه ای جمع آوری شد. در مرحله اول هفت آبادی انتخاب و در مرحله دوم، با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی ساده، 132 زارع خشخاش کار انتخاب شدند. سیاست های همچون سناریوهای ورود ذرت هیبرید به الگوی کشت با و بدون کشت خشخاش، افزایش عملکرد گندم و سیاست کشت جایگزین زعفران در کنار سیاست های قیمتی همچون افزایش قیمت گندم درنظر گرفته شد. نتایج نشان داد که استفاده از محصولاتی مانند ذرت هیبرید می تواند تا حدودی این کاهش درآمد (تقریبا 45%) را جبران کند و سیاست های افزایش قیمت و عملکرد گندم نشان داد که اثر افزایش عملکرد روی سطح زیرکشت خشخاش بسیار مؤثرتر از سیاست افزایش قیمت گندم می باشد و اعمال سیاست های توأم افزایش قیمت و عملکرد گندم، تأثیر بیشتری بر کاهش کشت خشخاش دارد. همچنین زعفران، تحت شرایط کنونی، یک جایگزین جدی برای خشخاش بخصوص برای مزرعه نماینده گروه دو می باشد اما اگر قیمت سرمزرعه خشخاش بالاتر از 80 هزار افغانی به ازای هر من (شود، زعفران هم نمی تواند یک محصول جایگزین باشد بنابراین تنها با سیاست های طرف عرضه امکان حذف کشت خشخاش وجود ندارد و بایستی سیاست های کنترل تقاضا نیز مورد توجه قرار گیرد.
داعش در افغانستان؛ ماهیت، اهداف و چشم انداز آن
حوزه های تخصصی:
گروه تروریستی داعش با دیدی جهان گرا، خواستار به اصطلاح حاکمیت خلافت اسلامی در گستره ای از خاورمیانه، شمال آفریقا و جنوب اروپا تا قفقاز، آسیای مرکزی و افغانستان و پاکستان و حتی بخش هایی از ایران و هند است. اگر داعش در سوریه و عراق به بن بست برسد، افغانستان بهترین مکان برای ادامه فعالیت این گروه محسوب می شود. هماهنگی سیاست های داعش با اهداف برخی از کشورهای منطقه و همچنین کارکرد این گروه در رقابت قدرت های جهانی، زمینه مناسبی برای نفوذ داعش در افغانستان به وجود آورده است. وجود تفکر تحریف شده جهادی در میان گروه های تروریستی افغانستان، ورود داعش به این کشور را تسهیل می کند. البته گروه های افراط گرای افغان با داعش بر سرِ تکفیر شیعیان اختلاف نظر دارند. دیگر اختلاف داعش و این گروه ها بر سر قدرت است. به نظر می رسد تهدید داعش برای کشورهای هم جوار افغانستان، کشورهای مذکور را برای مقابله با تهدید این گروه به تشکیل ائتلافی هرچند نانوشته ترغیب کند.
مدل مطلوب راه اندازی سیمای دری و پشتوی برون مرزی صداوسیما (اهداف، راهبردها، رویکردها و چالش ها)
حوزه های تخصصی:
افغانستان پس از سقوط طالبان با گسترش شتابان رسانه ها مواجه شد و رقبای منطقه ای و فرامنطقه ای ایران برای پیشبرد دیپلماسی عمومی خود و نفوذ در سپهر رسانه ای این کشور بحران زده، تلاش های پیدا و پنهان زیادی به عمل آوردند. در چنین شرایطی ایران نیز برای تبیین گفتمان انقلاب اسلامی، تنویر افکار عمومی و افزایش ضریب نفوذ خود در مهم ترین همسایه شرقی، نیازمند حضور حرفه ای در عرصه رسانه های تصویری افغانستان است که با تأسیس سیمای دری و پشتوی برون مرزی محقّق می شود. از این رو مقاله پژوهشی حاضر به بررسی ضرورت ها، اهداف، سیاست ها، راهبردها و مدل مطلوب، مختصات زبانی و زمانی، رویکردها و محورهای برنامه سازی، چالش های راه اندازی این تلویزیون و راهکارهای اجرایی پرداخته است. برای دستیابی به مدلی کارآمد و اثربخش، از روش مصاحبه گروهی با دوازده نفر از صاحبنظران سیاسی، فرهنگی و رسانه ای حوزه افغانستان استفاده شده است. مدل ترکیبی خبری و تولیدی با اولویت برنامه های فرهنگی- اجتماعی، دینی، سیاسی، اقتصادی، آموزشی- بهداشتی، تاریخی، هنری، گردشگری، سرگرمی و ورزشی که حداقل به دو زبان دری و پشتو، بین ساعات شانزده تا بیست و چهار پخش شود، مناسب ترین الگوی احصا شده از مجموع دیدگاه های کارشناسان بوده است. تعامل سازنده بین نهادهای مرتبط با افغانستان و صداوسیما، رهیافتی برای غلبه بر موانع و چالش های مالی، نیروی انسانی و فنی تأسیس سیمای دری و پشتو خواهد بود.
خدمات ایران به پناهجویان افغانستانی و بازتاب رسانهای آن
حوزه های تخصصی:
با توجه به اهمیت افغانستان، کشورهای مختلف سعی در افزایش نفوذ در این کشور و بزرگنمایی کمک های خود به مردم افغانستان دارند. ایران به عنوان همسایه افغانستان، به طور گسترده با مسئله مهاجرت افغان ها روبرو بوده و در چهار دهه گذشته، به دلیل رویکرد امت محوری، نگاه انسان دوستانه و اشتراکات فرهنگی، زبانی و دینی، میزبان بیش از سه میلیون پناهجوی افغانستانی بوده است. ایران در این سال ها، خدمات گسترده ای را در زمینه هایی مانند آموزشی، اجتماعی، بهداشتی، فرهنگی و عمرانی برای کاهش آلام و رنج های مهاجران افغانستان ارائه داده است. رقبای منطقه ای و دشمنان فرامنطقه ای ایران، با برجسته سازی معدود کمبودهای زیستی مهاجران در این کشور، آن را سیاست رسمی تهران جلوه می دهند. رسانه های وابسته به کشورهای غربی مانند بی.بی.سی، برخی از احزاب، شبکه های تلویزیونی و سایت های خبری افغانستانی که به رقبا وابسته هستند، هجمه گسترده ای علیه ایران و کوچک نمایی خدمات بی نظیر آن به مهاجران و دولت افغانستان را در دستور کار قرار داده اند. مقاله حاضر ضمن تبیین ابعاد و روند کمک های ایران به پناهجویان افغان، تلاش کرده است ایده هایی نیز برای برنامه سازی رسانه های برون مرزی در این خصوص، ارائه دهد. یافته ها حکایت از آن دارند که با وجود حجم گسترده کمک های ایران، به دلیل غفلت از دیپلماسی عمومی و پیوست رسانه ای، خدمات ایران بازتابی متوازن و صحیح در رسانه ها نداشته است.
اقدامات آمریکا در گسترش تجارت مواد مخدر در افغانستان و رویکردهای رسانه ای به آن
حوزه های تخصصی:
از سال 2001، آمریکا با اشغال افغانستان بر مبارزه با تروریسم، مقابله با کشت مواد مخدر و دولت سازی در افغانستان تأکید می کند. هدف این مقاله، بر بررسی تبعات حمله نظامی ایالات متحده آمریکا به افغانستان در سال 2001 در گسترش تولید و تجارت مواد مخدر و تقویت تروریسم در این کشور متمرکز است. بر این اساس، با روش توصیفی- تحلیلی، ابتدا به مختصات نظامی گری آمریکا با نگاه به جایگاه بین المللی این کشور پرداخته شده و سپس سابقه حضور نظامی آمریکا در دو مقطع پیش و پس از 11 سپتامبر در افغانستان بررسی شده است. پس از آن تأثیرات حمله نظامی بر گسترش تجارت مواد مخدر و تروریسم و آثار هر دو مورد در وضعیت اقتصادی، اجتماعی و سیاسی این کشور مطالعه شده است. نتایج مقاله نشان می دهد که آمریکا چگونه با دائمی و فرسایشی کردن جنگ افغانستان موجب گسترش تجارت مواد مخدر و تروریسم را فراهم آورده است. در واقع هدف کانونی آمریکا از ایجاد زمینه حضور دائمی این کشور در این منطقه حساس، تداوم بخشیدن به مداخله و سلطه نامشروع خود است.
تحلیل مکانی-فضایی شکل گیری و فعالیت گروه های تروریستی در نواحی مرزی افغانستان با پاکستان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات شبه قاره سال یازدهم پاییز و زمستان ۱۳۹۸ شماره ۳۷
25 - 44
در چند دهه گذشته، برخی از کشورها و مناطق جغرافیایی به زمین بارور و کانون جغرافیاییِ شکل گیری و فعالیت گروه های تروریستی تبدیل شده اند. یکی از مهم ترین و معروف ترین این فضاها، نواحی مرزی مشترک بین دو کشور افغانستان و پاکستان است که گروه های تروریستی متعددی مانند طالبان، شبکه حقانی و دیگر گروه های افراطی را در خود جای داده است. در این پژوهش که با استفاده از روش توصیفی-تحلیل انجام شده است، ضمن بررسی الگوی مکانی- فضایی حملات گروه های تروریستی در دو کشور افغانستان و پاکستان، به بررسی زمینه های عمده شکل گیری و فعالیت این گروه ها در نواحی مرزی این دو کشور پرداخته شده است. نتایج حاصل از این پژوهش نشان می دهد که ضعف در اعمال اقتدار و حاکمیت دولت در نواحی مرزی که باعث شکل گیری فضاهای بی دولت شده است و همین طور ضعف مشروعیت و نفوذ اجتماعی دولت درمقابل حاکمیت غیررسمی و مشروعیت اجتماعی گروه ها و نهادهای غیردولتی در این نواحی، مهم ترین زمینه های شکل گیری و فعالیت گروه های تروریستی در نواحی مرزی افغانستان با پاکستان است.
تحلیل قدرت هوشمند ایران در افغانستان پس از تهاجم آمریکا به این کشور(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
حاکمیت طالبان در افغانستان منشأ چالش های ایدئولوژیک، سیاسی و امنیتی بسیاری برای ایران بوده است؛ بنابراین ایران در پی سقوط طالبان فرصت های متنوعی را در عرصه سیاست خارجی به دست می آورد. این فرصت در 7 اکتبر 2001 به دنبال حمله آمریکا به افغانستان به دست آمد. حکومتی ارتجاعی و مستبد در افغانستان سقوط کرد و اقوام و مذهب های مختلف این کشور امکان مشارکت در حیات سیاسی- اجتماعی را یافتند. طالبان که از اصلی ترین تهدیدها ی فراروی ایران بود، از صحنه سیاسی افغانستان حذف شد و ایران اکنون می توانست به برقراری روابط با دولت این کشور و نفوذ در میان مردم آن اقدام کند. سیاست جدید ایران را می توان در مقیاس قدرت هوشمند (ترکیبی از قدرت نرم و سخت) تحلیل کرد. از سوی دیگر، حضور نیروهای غربی در قالب سازمان پیمان آتلانتیک شمالی در افغانستان تهدیدها یی را متوجه ایران کرد. این نوشتار بر آن است که ضمن بررسی پیشینه روابط ایران و افغانستان در دوران طالبان، قدرت و نفوذ ایران پس از اشغال این کشور توسط نظامیان غربی را تشریح کند. پرسش اصلی نوشتار این است که تهاجم آمریکا به افغانستان چه فرصت ها و چالش هایی را از دیدگاه قدرت هوشمند برای سیاست خارجی ایران پدید آورده است؟ فرضیه نیز چنین است که با توجه به پیشینه مشترک تاریخی، دینی و فرهنگی، افغانستان به سوی ایران گرایش پیدا کرد؛ اما پس از چند سال چالش های نوینی در روابط دوطرف پدید آمد که دراین نوشتار به آن می پردازیم.
تحولات ژئوپلیتیک و سیاست خارجی افغانستان؛سال های 1919 تا 2001(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
با گذشت نزدیک به یک قرن از استقلال افغانستان در سال 1919، هنوز هم موضوع استقلال و ابتکار عمل در سیاست خارجی این کشور در قرن بیستم از موضوع های بحث برانگیز در این کشور است. افغانستان پس از استقلال در تأثیر رقابت قدرت های بزرگ جهانی در وضعیتی خاص به سر برده است. تحولات ژئوپلیتیک در سده گذشته بر وضعیت داخلی و خارجی این کشور تأثیر مستقیم داشته است. این نوشتار کوششی است برای پاسخ به این پرسش که تحولات ژئوپلیتیک منطقه چه تأثیری بر سیاست خارجی افغانستان از زمان استقلال تا رویداد 11 سپتامبر 2001 داشته است؟ نوشتار حاضر توصیفی- تحلیلی است که در آن ارتباط ژئوپلیتیک منطقه و سیاست خارجی افغانستان بررسی می شود. موقعیت ژئوپلیتیکی افغانستان در نظریه ژئوپلیتیک نظام جهانی سائول کوهن بحث نظری نوشتار را شکل داده است، افغانستان به عنوان دولت شبه مستقل در ژئوپلیتیک منطقه نه تنها در دوران پس از جنگ سرد ویژگی خاص افغانستان در منطقه بوده است؛ بلکه این وضعیت از دوران استقلال این کشور تاکنون نیز برجسته بوده است. یافته های نوشتار نشان می دهد که سیاست خارجی افغانستان پس از استقلال در دوره های نظم و گذار ژئوپلیتیکی و تحول در ساختار امنیتی ژئوپلیتیک منطقه، بیشتر گرایش به راهبرد بی طرفی و موازنه در برقراری روابط با قدرت های بزرگ هر دوره داشته است و هر گاه از چنین راهبردی فاصله گرفته است و موقعیت مستقل یا شبه مستقل در ژئوپلیتیک منطقه را با راهبرد همراهی با قدرت بزرگ یکی از مناطق دست خوش تحول کرده است، کودتا، انقلاب و حتی اشغال نظامی نیز در این کشور رخ داده است.
بررسی وضعیت سیاست گذاری نظام آموزش حوزه های علمیه افغانستان
منبع:
اسلام و مدیریت سال هفتم بهار و تابستان ۱۳۹۷ شماره ۱۳
1 - 20
حوزه های تخصصی:
حوزه های علمیه، کهن ترین نهاد آموزشی دینی افغانستان است که مأموریت تفقه، تدبر و ترویج دانش و معارف اسلامی را عهده دار می باشد. حوزه ها که امروزه با توجه به شتاب دانش و دگرگونی راهبردها و فنون فراگیری و بازنشر آن، نیازمند تجدید نظر در سیاست ها و برنامه های آموزشی خویش می باشند و انجام مؤثر و مطلوب مأموریت آنها، ضرورت تجدید نظر در سیاست های کنونی را ایجاب می کند. این تحقیق با هدف شناخت وضعیت موجود سیاست گذاری نظام آموزش حوزه های علمیه افغانستان صورت پذیرفته است. روش آن، توصیفی تحلیلی، ابزار گردآوری داده های آن مصاحبه و فن تجزیه و تحلیل آن ، تحلیل محتوای کیفی است. تحقیق حاضر، نخستین پژوهشی است که با رویکرد مدیریتی و مسأله محور، در این حوزه موضوعیصورت پذیرفته است. یافته های آن نشان می دهد که سیاست های کنونی نظام آموزش حوزها ی علمیه در هر پنج بُعد (طلاب، اساتید، برنامه درسی، سرفصل و متن درسی و مدیریتی)، با مشکلاتی مواجه است که شرح زیرمقوله های این ابعاد در بیان سیاست ها آمده است.
عملیات تأثیر محور؛ استراتژی ایالات متحده در افغانستان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
سیاست دوره ۴۱ زمستان ۱۳۹۰ شماره ۴
21 - 37
حوزه های تخصصی:
دگرگونی های نظام بین الملل در دو دهه اخیر، جهان را به طور عام و ایالات متحده را به طور خاص با تهدیداتی نوین آشنا کرد که برخورد با آنها نیازمند تغییر در استراتژی ها است. این مهم به خصوص با وقوع رویداد 11 سپتامبر نمایی تازه تر به خود گرفت. برخورد با چنین تهدیدات نوپیدا بی شک مستلزم تدوین راهبردی جامع است که متغیرهای مختلف نظامی، سیاسی، اقتصادی، فن آوری و ... را به طور همزمان در برگیرد تا با صرف هزینه های کمتر بتواند بیشترین تأثیر را بر رفتار دیگری داشته باشد. ایالات متحده با چنین رویکردی، عملیات تأثیرمحور را استراتژی خود در مقابله با تروریسم و افراطی گری در افغانستان قرار داده است؛ چرا که ایالات متحده برقراری امنیت خود را در برقراری امنیت در کشورهایی می داند که خیزشگاه عناصری است که می توانند منافع و امنیت آن را تهدید کنند.
طالبان پاکستان : علل پیدایش ، ماهیت و چالش های امنیتی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
سیاست دوره ۴۲ بهار ۱۳۹۱ شماره ۱
21 - 37
حوزه های تخصصی:
در یکی دو دهه اخیر بنیاد گرایی و فرقه گرایی مذهبی در جنوب آسیا از جمله پاکستان از رشدی چشم گیر برخوردار بوده است؛ به طوری که این کشور امروزه به مرکز بنیادگرایی و افراطی گری در آسیا شهره است. یکی از جلوه های افراطی گری در پاکستان، شکل گیری گروهی است که به اصطلاح طالبان پاکستان یا تحریک طالبان پاکستان نامیده می شود.این گروه به لحاظ ریشه ها، ایدئولوژی و جهت گیری عینی پیچیدگی خاص دارد و با القاعده و طالبان افغانستان از منظر تشکیلاتی و فکری گره خورده است. بر همین اساس، مقاله حاضر استدلال می کند، عوامل و بسترهای بوجود آورنده طالبان پاکستان و ساختار داخلی و عملیاتی این گروه که در جستار پیش رو تجزیه و تحلیل می شود؛می تواند در آینده نظم و امنیت داخلی پاکستان و به تبع آن بر کل منطقه تاثیر گذار باشد و آن را به چالش بکشد
جایگاه دیپلماسی عمومی در روابط ایران و کشورهای فارسی زبان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
سیاست دوره ۴۲ پاییز ۱۳۹۱ شماره ۳
97 - 113
حوزه های تخصصی:
تغییر شرایط و مطرح شدن مولفه های جدید و تاثیر گذار در عرصه بین المللی باعث شده است تا کشورها برای پیشبرد هر چه بهتر منافع ملی خود، به نقش دیپلماسی عمومی در سیاست خارحی اهمیت بسیار قائل شوند. نوشتار حاضر با تمرکز بر جایگاه دیپلماسی عمومی در روابط ایران و کشورهای فارسی زبان افغانستان و تاجیکستان در صدد پاسخگویی به دو سوال ذیل است: آیا جمهوری اسلامی ایران در روابط خود با کشورهای فارسی زبان افغانستان و تاجیکستان دیپلماسی عمومی را مورد توجه قرار داده است ؟ و دیگر اینکه دیپلماسی عمومی جمهوری اسلامی ایران در کشورهای فارسی زبان افغانستان و تاجیکستان چه تاثیری بر روابط سیاسی، اقتصادی، فرهنگی و اجتماعی با این کشورها داشته است؟
جنبش مقاومت و تهاجم شوروی به افغانستان در سال های 89-1979(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
سیاست دوره ۴۳ تابستان ۱۳۹۲ شماره ۲
245 - 261
حوزه های تخصصی:
روس ها در اواخر دهه 1970 با حمایت مالی و نظامی نتوانستند دولت وابسته به خود را در افغانستان حفظ نمایند و برای حفظ نفوذ خود و تثبیت موقعیت آن، افغانستان را اشغال نمودند. در این میان، نیروهای مقاومت افغان ضمن برخورداری از حمایت بین المللی و جهان اسلام، برای حفظ استقلال و تمامیت ارضی کشورشان به مقابله با شوروی پرداختند. نتیجه یک دهه مقاومت، عقب نشینی ارتش شوروی از افغانستان بود. در مطالعات مربوط به این موضوع، بیشتر به نقش ایالات متحده و «عرب های افغان» پرداخته شده است ، اما این مقاله در نظر دارد ظرفیت مقاومت این نیروها را در دهه 89-1979 مورد بررسی قرار دهد. فرض مورد نظر مقاله این است که مقاومت نیروهای جهادی بومی افغان در برابر تهاجم شوروی بنیاد اصلی مقاومت در اخراج روس ها بوده و پشتیبانی نظامی ایالات متحده و کشورهای جهان اسلام اگرچه مهم بوده، اما در سایه این مقاومت قابل بررسی است.
اقتصاد سیاسی نظامی گری و مداخله نظامی امریکا در افغانستان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
سیاست دوره ۴۳ زمستان ۱۳۹۲ شماره ۴
117 - 134
حوزه های تخصصی:
ده سال از مداخله نظامی امریکا در افغانستان که هدف از آن مبارزه با تروریسم اعلام شده بود، می گذرد. طی این مدت نه تنها تروریسم ریشه کن نشده، بلکه فزونی یافته است. در حالی که امریکا هدف از مداخله نظامی خود در افغانستان را مبارزه با تروریسم می داند، برخی از آن به عنوان ابزار استراتژی کلان امریکا برای سیطره بر جهان یاد می کنند. این پژوهش در پاسخ به این پرسش که دلیل اصلی مداخله نظامی امریکا در افغانستان چیست و افغانستان چه مزیتی دارد که ایالات متحده هزینه های زیادی را در آن صرف کرده است؟ این فرضیه را مطرح ساخته و به بررسی آن پرداخته است که «دلیل اصلی مداخله نظامی امریکا در افغانستان، ناشی از منافع مجتمع صنعتی– نظامی ایالات متحده در ایجاد بحران و نظامی گری است».
سیاست آسیایی ایالات متحده در دوره اوباما: بررسی مناسبات سیاسی- امنیتی امریکا با هند (2012-2008)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
سیاست دوره ۴۴ تابستان ۱۳۹۳ شماره ۲
313 - 332
حوزه های تخصصی:
با پایان یافتن جنگ سرد، روابط هند و امریکا به موازات تلاش های امریکا برای همکاری با قدرت های نوظهور منطقه به منظور استقرار نظم نوین جهانی گسترش یافت و در دوره ریاست جمهوری جورج بوش به اوج خود رسید. اما این رشد و شکوفایی هم زمان با آغاز ریاست جمهوری اوباما رو به افول نهاد. لذا این پرسش مطرح می شود که علل اصلی کاهش سطح روابط هند و امریکا در دوره ریاست جمهوری اوباما چیست؟ در این خصوص به نظر می رسد تطابق نداشتن منافع هند و امریکا و همچنین تغییر رویکرد و نوع نگاه امریکا در دوره اوباما نسبت به مسائل جهانی و رقبای منطقه ای و بین المللی هند، از جمله چین، عوامل اصلی کاهش سطح روابط هند و امریکا باشد. با توجه به اهمیت همکاری هند و امریکا برای هر دو کشور و نیز تأثیرگذاری نوع و سطح روابط هند با امریکا به عنوان متغیری مهم در مناسبات هند با دیگر کشورها، از جمله ایران، در مقاله حاضر به بررسی ابعاد سیاسی_ امنیتی این روابط و تحولات آن پس از حضور اوباما به عنوان رئیس جمهور امریکا در میانه سال های 2012-2008 میلادی پرداخته خواهد شد.
ساخت دوگانه دولت سازی نوین افغانستان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
سیاست دوره ۴۷ پاییز ۱۳۹۶ شماره ۳
647 - 665
حوزه های تخصصی:
دولت سازی نوین افغانستان، پس از یورش آمریکا، پنجمین فرایند دولت سازی در تاریخ سیاسی افغانستان است. هدفِ نوشتار حاضر، بررسی ویژگی های پروسه جدید دولت سازی افغانستان است که تحت تأثیر نیروی خارجی و در پرتو رخدادهای نوین نظام بین الملل، شکل گرفت. در پاسخ به پرسشِ بنیادین نوشتار (چیستی ویژگی های دولت سازی نوین افغانستان)، این فرضیه طرح شد که ناتمام ماندن مداوم فرایندهای ملت- دولت سازی در تاریخ معاصر افغانستان، به همراه خصلت های جدید در سیاست خارجی آمریکا، سبب شد پروسه دولت سازی از بالا (دولت سازی هدایت شده از محیط بیرونی، به منظور حذف دولت فرومانده و ایجاد دولت سرمشق) معیار قرار گیرد. در نوشتار پیش رو، چارچوب نظری ساخت دوگانه دولت سازی نوین، به کار رفته است. دولت سازی عمودی و افقی، خصلت دولت سازی های نوین است که بر پایه تخریب سازنده قرار دارد. ساختار معیوب باید به نفع ساختمان نوساز، تخریب شود؛ موضوعی که سبب شد افغانستان، به کارگاه آزمایش چنین پروژه ای تبدیل شود.
حضور داعش در افغانستان؛ تهدیدی بر امنیت ملی ج. ا. ایران (با تاکید بر ژئوپلتیک انتقادی و نسل نوین تروریزم 2019-2017)
اولین و اساسی ترین مسئله در شناخت انحرافات گروه های سلفی- تکفیری «نسل نوین» که داعش از مهمترین آنها بشمار می آید شناخت گفتمان و قلمرو و بستر ژئوپلتیک آنهاست. داعش از یک هسته اصلی و یک مبانی فکری و عقیدتی تشکیل شد؛ هسته این گروه همان بعثی های عراق و مبانی فکری و عقیدتی آن سلفی ها بودند که ظاهری مذهبی و اعتقادی به این گروه بخشیدند. با حضور داعش در افغانستان و دشمن شمردن عناصر طالبان از سوی آنها بیم از ظهور یک گروه تروریستی دیگر با اهدافی متفاوت احساس می شد و تهدیدهای مختلفی از نظر امنیتی، سیاسی و ژئوپلتیکی برای کشورهای همسایه از جمله ایران ایجاد شد. از این-رو مقاله حاضر با استفاده از روش تحلیلی- توصیفی و با تکیه بر منابع کتابخانه ای و الکترونیکی ضمن بررسی ملاحظات امنیتی جمهوری اسلامی ایران در تقابل با گروهک داعش به بررسی حضور داعش در افغانستان و تاثیر بر امنیت ملی جمهوری اسلامی ایران پرداخته است و در نهایت راهکارهای مبارزه با بروز چنین خطری ارائه می گردد. نویسنده از اتصال مفاهیم نسل نوین تروریزم و ژئوپلتیک انتقادی بهره می گیرد. هدف اصلی از تشکیل داعش و حضور آن در افغانستان مقابله با تحدید حوزه راهبردی و عمق استراتژیک ج. ا. ایران و محور مقاومت با استفاده از «ژئوپلتیک مستعد رشد تروریزم نسل نوین در افغانستان» است که توسط بازیگرانی چون آمریکا، عربستان سعودی، اسرائیل ... هدایت و رهبری می شود.
حقوق ایران در بهره برداری از رودخانه هیرمند از منظر حقوق بین الملل(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات حقوق انرژی دوره ۳ پاییز و زمستان ۱۳۹۶ شماره ۲
339 - 370
حوزه های تخصصی:
اختلاف ایران و افغانستان درخصوص چگونگی تقسیم و بهره برداری از آب هیرمند، قدمتی در حدود 130 سال دارد. دو کشور در سال 1351 معاهده ای به منظور چگونگی تقسیم آب رودخانه هیرمند امضا کردند که افغانستان در ابتدا به واسطه کودتا و مشکلات داخلی، نتوانست آن را به تصویب رساند و سال ها بعد که آن را تصویب کرد به بهانه خشکسالی و فراهم نبودن شرایط میدانی، از اجرای آن سر باز زد، به گونه ای که می توان ادعا کرد معاهده مزبور گره ای در مسیر احقاق حق ایران باز نکرده است. براساس قواعد حقوق بین الملل تنظیم روابط میان دولت ها در بهره برداری از رودخانه های بین المللی از طریق توافقات میان آن ها صورت می گیرد، اما در نتیجه تلاش های سازمان ملل متحد قواعدی شکل گرفته است که در صورت نبود توافق میان کشورها می تواند تضمین کننده منافع کشورهای ذی نفع و تأمین کننده صلح و امنیت بین المللی باشد. این قواعد که بر بهره برداری منصفانه و همکاری کشورها استوار است در رویه قضایی و داوری بین المللی نیز به آن تأکید شده است. بنابراین، حتی در فقدان معاهده بین المللی ناظر بر رودخانه فرامرزی میان ایران و افغانستان، توجه به اصول و قواعد بین المللی ناظر بر رودخانه های مشترک، دولت ایران را از حقوق منصفانه ای در استفاده از رودخانه هیرمند برخوردار می کند و دولت افغانستان نمی تواند با استناد به حاکمیت خود، ایران را از حقوق خود محروم کند.