مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
۷.
۸.
۹.
۱۰.
۱۱.
۱۲.
۱۳.
۱۴.
۱۵.
۱۶.
۱۷.
۱۸.
افغانستان
حوزه های تخصصی:
نگاهی به روابط سیاسی ایران و افغانستان در نیمه ی اول سلطنت رضا شاه(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزه های تخصصی:
با پایان یافتن جنگ جهانی اول، امان الله خان و رضاشاه به فاصله کمی از یکدیگر در افغانستان و ایران به قدرت رسیدند. آن ها در سال های اولیه حکومت به دلیل تلاش برای تثبیت موقعیت خود ترجیح دادند پرداختن به اختلافات اساسی خود را در مرزها که میراثی از گذشته بود به زمان دیگری موکول کنند و با یکدیگر روابط حسنه داشته باشند. امان الله در بازگشت از سفر اروپایی اش میهمان رضاشاه شد اما به دلیل نزدیک شدن بیش از حد به ترکیه رضاشاه به سردی با او رفتار کرد. رفتارهای امان الله خان بعد از رسیدن به کابل تا اندازه زیادی ضد ایرانی بود و به همین دلیل باعث قطع روابط سیاسی ایران و افغانستان شد. با سقوط امان الله خان، دوران نه ماهه حکومت حبیب الله کلکانی معروف به بچه سقا آغاز شد. در این دوره هیج ارتباط خاصی میان ایران و افغانستان ایجاد نشد و دولت ایران حکومت بچه سقا را به رسمیت نشناخت. با سقوط بچه سقا محمد نادرشاه زمامدار افغانستان شد. به دنبال پیدایی برخی اختلافات مرزی بین ایران و افغانستان، محمدنادر شاه تعیین تکلیف در مورد اختلافات را به عهده ی رضاشاه گذاشت اما قتل او مانع از حل اختلافات طرفین شد.
عوامل موثر در امنیت مرزی با تاکید بر مرز شرقی ایران و افغانستان(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزه های تخصصی:
اسماعیلیه در افغانستان(مقاله ترویجی حوزه)
منبع:
طلوع ۱۳۸۲ شماره ۷
حوزه های تخصصی:
کیش اسماعیلی از آغاز پیدایش خود در افغانستان نفوذ پیدا کرد و در دهة پایانی قرن سوم هجری، فعالیت این مذهب در افغانستان بسیار اوج گرفت. ناصرخسرو بزرگترین نقش را در ترویج و گسترش کیش اسماعیلی در افغانستان قرن پنجم هجری داشته است. وی از سال 444 تا 481ق در بلخ و بدخشان، به عنوان داعی و حجت به تبلیغ آیین اسماعیلی مشغول بوده است. در هنگام حمله مغول به افغانستان، مناطق بدخشان که در حصار کوه¬ها بودند، از بلیة مغول مصون ماندند. بنابراین، بدخشان پناهگاهی شد برای اسماعیلیان نزاری و به گنج¬خانة نوشتهها و آثار نزاری تبدیل شد. در مورد تاریخ جدید اسماعیلیان افغانستان اطلاعات فراوانی در دست نیست. در مجموع، اسماعیلیان افغانستان در دورههای اخیر از لحاظ علمی و فرهنگی در انحطاط افتادند و در عقایدشان بسیار خرافاتی شدند. اسماعیلیان امروز افغانستان در مورد حضرت علی (ع) و امامان اسماعیلیشان بسیار غلو میکنند و معتقد به حلولیت و تناسخ در مورد ائمهاند و به حق، از دیرباز «علی¬اللهی» نامیده شدهاند. آنان به احکام شرعی نیز چندان تقید ندارند.اسماعیلیان افغانستان، سه درصد جمعیت این کشور را تشکیل میدهند که در ولایات ذیل پراکندهاند: بدخشان (تراکم بیشتر اسماعیلیه در این ولایت است)، کابل، میدان، بامیان، پروان، بغلان، سمنگان، زابل، فاریاب، بلخ، جوزجان، قندهار و...
بازیگران کوچک بازی بزرگ: تصفیه مناطق مرزی شرق ایران و تشکیل افغانستان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
کتاب ضمن گذری تاریخی بر ماجرای رقابت روسیه و انگلیس در منطقه و وقایع مربوط به تعیین حدود ایران و افغانستان توسط انگلیسیها، نقش برخی از شخصیتهای مهم را که سرنوشت منطقه را شکل داده اند، بازخوانی کرده است.
هرات ؛ شهری در مسیر راه ابریشم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
درباره اهمیت راه ابریشم،در دو بخش به وضعیت این راه در دوران ایران باستان، دوران اسلامی تا معاصر ، مسیرهای مختلف راه ابریشم پرداخته شده است. در مجموع می توان گفت که هرات در یکی از مسیرهای مهم راه ابریشم واقع شده و نه تنها یک راه تجارتی ، بلکه یک راه زیارتی، به ویژه در راستای گسترش آیین بودا بود.
یک سند مهم دربار مسئله هرات(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پس از عقب نشینی نیروهای محمدشاه از هرات، وزارت خارجه ایران در نامه ای به غراف نسلرود ، وزیرخارجه روسیه، منافع مشترک دو دولت و وعده کمک روسیه را یادآورشد اما دولت روسیه هیچگونه کمکی به دولت ایران نکرد.
مناسبات هیدروپولیتیک ایران و افغانستان
حوزه های تخصصی:
آب شیرین سطح زمین تنها سه درصد مجموع آبکره را تشکیل می دهد . دشواری شرایط ، هنگامی آشکار می شود که بدانیم پراکنش این میزان اب در امور مختلف ، زمینه ساز پیدایش شرایط حساسی شده است که بسیاری از صاحب نظران از قرن بیست و یکیم به عنوان سده هیدروپولیتیک یاد می کنند . بنابر این در مناسبات واحدهای سیاسی در مناطقی که میزان بارش اندک است ، آب زمینه ساز پیدایش تنش های آینده خواهد بود . کوهستان های داخلی افغانستان ، سرچشمه دو رودخانه هیرمند و هریرود در ناحیه خاوری ایران هستند ...
مسائل منطقه ای ایران در چشم انداز مقام معظم رهبری
منبع:
حصون ۱۳۸۵ شماره ۷
حوزه های تخصصی:
پیروزى انقلاب اسلامى به رهبرى امام خمینى، مستکبران عالم بویژه آمریکا را غافلگیر کرد و ایران به امّ القراى جهان اسلام تبدیل شد. امام خمینى(ره) سرانجام پس از یک دوره طولانى مجاهدتها و هدایتهاى پیامبر گونه در چهاردهم خرداد 1368 به لقاى محبوب خویش شتافت. با رحلت امام خمینى(ره) چراغ امیدى مبنى بر پایان رسیدن دوران انقلاب اسلامى در دل دشمنان روشن شد. اما رهبرى انقلاب اسلامى به دست با کفایت حضرت آیة اللّه العظمى خامنه اى سپرده شد. رهبرى معظم له موجب شد تا تمام نقشه هاى دشمنان کینه توز انقلاب اسلامى نقش بر آب شود؛ و لذا استکبار جهانى به سرکردگى آمریکاى جهانخوار به بهانه هاى گوناگون تصمیم گرفت با حضور نامشروع خود در اطراف مرزهاى ایران اسلامى به محاصره انقلاب بپردازد. لشکرکشى به خلیج فارس، حمله به افغانستان و عراق و ایجاد انقلاب هاى مخملى در بعضى از کشورهاى آسیاى میانه و قفقاز و شعار خاورمیانه بزرگ، همه و همه نشان دهنده نقشه هاى شوم مستکبران عالم علیه انقلاب اسلامى و جمهورى اسلامى ایران است. بررسى وضعیتى که دشمنان در اطراف مرزهاى ایران اسلامى ایجاد کرده اند و نیز موضع گیرى هایى که از سوى رهبر معظم انقلاب صورت گرفت، موضوع مقاله حاضر را تشکیل مى دهد.
تحرکهای طالبان و تأثیر آن در روابط پاکستان، افغانستان و آمریکا
حوزه های تخصصی:
از جنگ سال 2001 و سرنگونی رژیم طالبان در افغانستان، بقایای طالبان در پاکستان و افغانستان به فعالیت ادامه دادند. در واقع با پیدایش دوباره طالبان در نواحی مختلف افغانستان، محیط کشورهای پاکستان و افغانستان به صحنه رویارویی طالبان با این دولتها تبدیل شده است. در این میان دولت کابل که همچنان با طالبان در ستیز است ، با چالش اساسی از طرف آنها مواجه است. شدت ناامنی از طرف طالبان در افغانستان به گونهای است که نیروهای ناتو در جنگ علیه طالبان دچار ناکارآمدی شدهاند. بنابراین پس از هفت سال حضور نظامی در این کشور، آمریکا به دنبال این استراتژی است که بین طالبان شکاف ایجاد کرده و با جناح معتدلتر درباره آینده افغانستان مذاکره کند. نگارنده به دنبال این هدف است که چالش طالبان به عنوان یک گروه تروریستی را در تنش بین دو کشور افغانستان و پاکستان با توجه به رویکرد استراتژیک آمریکا بررسی کند. بنابراین ابتدا به معمای حضور طالبان پرداخته شده، سپس تنش در روابط افغانستان و پاکستان مورد بررسی قرار گرفته و در پایان استراتژی آمریکا در برخورد با طالبان و تأثیر آن در روابط دو همسایه بررسی شده است .
بازی قدرت در صحنه افغانستان: اهداف و الگوهای رفتاری
حوزه های تخصصی:
در این مقاله کوشیده شده تا با بررسی تغییرات اساسی داخلی، منطقه ای و بین المللی ایجاد شده پس از حمله آمریکا به افغانستان، و تاثیر آن به ویژه بر نقش و جایگاه جمهوری اسلامی ایران پرداخته شده است....
حقوق زنان و قانون اساسی جدید افغانستان
حوزه های تخصصی:
"این نوشتار به موضوع برابری جنسی در قانون اساسی جدید جمهوری اسلامی افغانستان مصوب چهارم ژانویه 2004 میپردازد. مسایل مربوط به حقوق زنان در این قانون در سه بخش جداگانه با بهرهگیری از معنای ظاهری و تلویحی عبارات و به روش تفسیر آزاد طبقهبندی و مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته شده است: مواد غیر حمایتی، مواد حمایتی و مواد تبعیضآمیز.
نگارنده در تلاش است تا موارد اختلاف میان قانون اساسی جدید دولت افغانستان را با کنوانسیون حقوق زنان 1979 که دولت مزبور به تازگی بدون شرط تحفظ آن را تصویب نموده است مورد کنکاش قرار دهد. بر پایه قانون اساسی جدید افغانستان، دیوان عالی کشور این اختیار را دارد تا هرگونه معاهده و قرارداد بینالمللی را جهت تطبیق با قانون اساسی و دین اساسی که دین رسمی آن کشور است مورد بازبینی قرار دهد. به همین جهت عملاً در موارد متعددی امکان بروز اختلاف و تضاد وجود خواهد داشت. حقوق خانواده، حقوق کیفری و حقوق ارث مثال بارزی در این زمینه میباشند. نویسنده این فرضیه را مورد آزمون قرار میدهد که حل این اختلافات بدون نیاز به تغییر حقوق اسلامی و اعمال حق شرط بر کنوانسیون حقوق زنان عملی خواهد بود. راهحل مورد نظر، جرح و تعدیل برخی از مواد قانون اساسی در جهت حمایت مؤثر از حقوق زنان است.
"
بررسی مشروعیت حمله نظامی آمریکا به عراق و افغانستان
حوزه های تخصصی:
به رغم گذشت زمان قابل توجهی از حمله نظامی آمریکا و متحدین آن به افغانستان و عراق که منجر به تغییر رژیمهای حاکم بر این دو کشور گردید موضوع مشروعیت این حملات از لحاظ حقوق بینالملل همچنان در محافل سیاسی ـ دیپلماتیک و در بین صاحبنظران حقوق و روابط بینالملل مطرح و مورد بحث و مجادله است. از یکسو بیشتر صاحبنظران حقوقی به ویژه حقوقدانان کشورهای در حال توسعه حمله نظامی «ائتلاف ضد تروریسم به رهبری آمریکا» علیه افغانستان و به خصوص علیه عراق را نقض اصل بنیادین «منع توسل به زور در روابط بینالمللی دولتها» و مغایر با بند 2 ماده 4 منشور ملل متحد میدانند. از سوی دیگر شمار قابل توجهی از تئوریپردازان غربی همصدا با محافل نومحافظهکار آمریکایی و دولتمردان انگلیسی و دیگر اعضای ائتلاف، حمله نظامی به افغانستان را اقدامی قانونی برای دفاع از خود دانسته و حمله به عراق را نیز به عنوان نوعی دفاع مشروع پیشگیرانه در برابر خطر دستیابی رژیم دیکتاتور حاکم بر این کشور به سلاحهای کشتار جمعی و امکان استفاده از آنها در جنگهای احتمالی توجیه میکنند. مقامات آمریکایی و انگلیسی در توجیه دلایل قانونی حمله به افغانستان و ـ به ویژه ـ عراق به مفاهیم دیگری نیز متوسل شدهاند که چکیده همه آنها نظریه کهن «جنگ عادلانه» است. این امر خود به نوعی اذعان به دشوار بودن توجیه حملات نظامی ائتلاف با استناد به حقوق منشور است. با این وجود، مشکل بتوان از نظریهای منسوخ که مبنای اخلاقی دارد برای جبران سست بودن مبنای حقوقی ـ بینالمللی توسل به زور در عصر حاکمیت رژیم حقوقی مبتنی بر منشور ملل متحد بهرهبرداری کرد.
تاسیس و گسترش فرمانروایی احمد خان سدوزایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
سپاه نادرشاه افشاری ترکیبی مختلط از تیره ها و عشایر گوناگون بود که حول محور شخص فرمانده انسجام یافته بودند و بالطیع با قتل نادرشاه این شیرازه نیز از هم گسست و تفرقه و وحشت و غارت سراسر اردوی او را فرا گرفت.از جمله طوایف موجود در اردوی نادر، افاغنه بودند. شاخص ترین فردی که پس از نورمحمدخان افغانی ریاست شاخه سدوزایی افاغنه را بر عهده داشت، احمدخان سدوزایی بود. وی اصالتا از مردم مولتان هند بود که نیاکان وی به قندهار و هرات مهاجرت کرده بودند. احمدخان در قندهار امیر بود که در سال 1150 نادر آنجا را گشود و وی را آزاد کرد و پس از احمدخان به فرماندهی تیر سدوزایی سپاه نادر رسید و تا مرگ پادشاه افشاری ملتزم رکاب او بود اما، پس ازگسترش غارت گری در اردوی نادر، حقوق ولی نعمت را پاس نداشت و به غارت سراپرده وی اقدام نمود.پس از نادر، افاغنه نیز همچون دیگر طوایف به موطن خود، قندهار، مراجعت کردند و از آنجا که بر سر تعیین فرماندهی که مطاع تمام تیره ها و طوایف باشد، اتفاق نظر حاصل نشد، شورا یا شبه قوریلتای «مزار شیر سرخ» در نادرآباد قندهار، شکل گرفت. تمهیدات احمدخان- که فردی باهوش و جاه طلب بود- در شکل گیری این شورا بی تاثیر نبود و همین شورا طرح حکومت وی را در انداخت و شاهین قدرت بر شانه او نشست و احمدخان با بسط قدرت خود توانست نام اولین سلطان افغانستان را برای خود رقم بزند و به نام خود سکه زد و در جنگ هایی که با مخالفان و به کابل و پیشاور و هند و خراسان داشت، قلمرو خود را بسط و گسترش داد. این مقاله به بررسی چگونگی شکل گیری و بسط حکومت احمدخان سدوزایی (خان درانی) و سرانجام کار او می پردازد.
سنجش نظری قانون اساسی جدید افغانستان با دموکراسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
نهمین قانون اساسی مصوب 1382 افغانستان طبق توافقنامه بن با رویکردی دموکراتیک به تدوین و تصویب رسید. این مقاله به بررسی اصول این قانون اساسی با دو مدل دموکراسی لیبرال (حمایتی و تکاملی) پرداخته است. در این سنجش پنج شاخص – انسان شناسی، مقوله حق، نظام سیاسی، دموکراسی، فرایندهای تحقق دموکراسی – به عنوان مبنای تحلیل قرار گرفته است. در این تحلیل قانون اساسی جدید افغانستان در پنج شاخص با هر دو مدل مذکور مطابقت داشت. همین قانون اساسی مصوب 1382 افغانستان طبق توافقنامه بن با رویکردی دموکراتیک به تدوین و تصویب رسید. این مقاله به بررسی اصول این قانون اساسی با دو مدل دموکراسی لیبرال پرداخته است. در این سنجش پنج شاخص – انسان شناسی، مقوله حق، نظام سیاسی، دموکراسی، فرایندهای تحقق دموکراسی – به عنوان مبنای تحلیل قرار گرفته است. در این تحلیل قانون اساسی جدید افغانستان در پنج شاخص با هر دو مدل مذکور مطابقت داشت.
حکام سیستان از تشکیل سلسله قاجار تا تسلیم علی خان سرابندی
حوزه های تخصصی:
با قتل نادر شاه و تشکیل سلسله درانی در افغانستان و تصرف نواحی شرقی ایران، از جمله سیستان به دست احمد خان ابدالی (درانی) در سال 1160 هـ .ق موضوع حاکمیت ایران بر این ایالت از پیچیدگی خاصی برخوردار گردید، ضعف حکومت مرکزی ایران بعد از قتل نادر، موجب گسترش نظام شبه ملوک الطوایفی در ایران گردید، کشمکش های جانشینان نادر و خاندان زندیه به این روند کمک شایان توجهی نمود. این امر موجب گردید حاکمان سیستان با ایجاد پیوند نزدیکتر با فرمانروای ابدالی افغانستان به حیات نیمه مستقل خود در دوران پر تنش ایران ادامه دهند.این حاکمان در روند حاکمیتشان با توجه به شرایط و موقعیت زمانی و سیاسی در دوره هایی که قدرت متمرکزی بر افغانستان سلطه می یافت، برای جلوگیری از تهدیدهای داخلی و خطر امرای افغان به آنها تکیه می کردند و گاهی با دادن باج و خراج به حیات خود ادامه می دادند. با روی کار آمدن حکومت قاجار، موضوع ایالت سیستان به یکی از پیچیده ترین مشکلات فراروی این سلسله تبدیل گردید. حاکمان قاجار با توجه به درگیریها و شورشهای داخلی و خارجی موضوع تحکیم پایه های قدرتشان را بر سیستان به مماشات می گذرانیدند. آنها در پی فرصت بودند تا بر مشکلات عدیده داخلی و جنگهای خارجی چیره شوند تا پس از آن به گسترش پایه های قدرتشان بر سیستان بپردازند.در این مقاله، موضوع حاکمان سیستان از ابتدای تاسیس سلسله قاجار تا پذیرش حاکمیت ایران به وسیله علی خان سرابندی در عصر ناصرالدین شاه بررسی شده است.
بحران نهادهای امنیتی افغانستان و دورنمای خروج از آن
حوزه های تخصصی:
بحران امنیت مهمترین معضل در افغانستان پس از سقوط طالبان به حساب می آید و با عنایت به این نکته که محور سیاست خارجی ایالات متحده آمریکا در راستای تحولات افغانستان شکل گرفته و به نوعی کامیابی و یا ناکامی این کشور در عرصه بین المللی به برقراری ثبات و امنیت در افغانستان بستگی پیدا کرده است، بنابراین اغراق نیست اگر در حال حاضر امنیت افغانستان به عنوان اصلی ترین پدیده در زمینه سیاست بین الملل مدنظر قرار گرفته شود. علی رغم وجود نابسامانی های برهم زننده امنیت در افغانستان، مانند فعالیت گروههای شورشی، تروریسم و معضلات ناشی از گذار از یک دوره طولانی بی ثباتی به وضعیتی پایدار، نهادهای امنیتی مناسبی که یارای مقابله با این طیف وسیع تهدیدات باشند، شکل نگرفته اند. در این میان به نظر می رسد برقراری نسبی امنیت در افغانستان تنها در سایه فایق آمدن بر ضعف نهادها و زیرساخت های امنیتی در این کشور امکان پذیر است. این نوشتار بر آن است تا ضمن بررسی اجمالی شرایط موجود نهادهای امنیتی افغانستان، راهکارهایی را برای بهبود این ساختارها و خروج این کشور از بحران امنیت بررسی کند.
تاملی بر روند گذار افغانستان به دموکراسی
حوزه های تخصصی:
گذار به سیستم سیاسی دموکراسی، همواره به عنوان روندی زمان بر و صعب در کشور های در حال توسعه به حساب می آمده است. بسیاری از ممالک جهان پس گذراندن چند دهه از نقطه ی آغاز حرکت های دموکراسی خواهانه خود، هنوز به دستاوردهای مطلوب نایل نشده اند. این روند برای کشور افغانستان که متجاوز از سه دهه درگیر جنگ داخلی، تجاوز خارجی، هرج و مرج و از هم پاشیدگی نهاد دولت بوده و هم اکنون در ابتدای راه دموکراسی است، پیچیدگی های مضاعفی را پیش راه خود دارد. قبیله گرایی، فعالیت گروه های تروریستی، جامعه ی غیر توده وار، لزومت انطباق با مقتضیات جامعه ی اسلامی و دخالت های خارجی به ابعاد این پیچیدگی افزوده است. آنچه مسلم است این مرحله گذار در وهله نخست طولانی و در مرتبه ی بعدی نیازمند اهتمام و تلاش جامعه ی جهانی، دولت افغانستان و مردم این کشور خواهد بود. در این میان علاوه بر کمک های مالی پشتیبانی فنی و به کار گیری نیروی انسانی، نقش «فرهنگ سازی» و «آموزش» نیز در تسریع و تسهیل روند دموکراتیزه کردن جامعه، بسیار قابل توجه به نظر می آید.این نوشتار بر آن است تا راهکارهایی را جهت ارتقاء توسعه ی افغانستان در راستای گذار خود به دموکراسی ارایه نماید. این راهکارها مشخصاً سه دسته از تاثیر گذار ترین بخش های جامعه در تحقق دموکراسی را هدف قرار می دهد: مردم، مقامات دولتی و احزاب سیاسی. به نظر می آید با عنایت به چنین راهکارهایی و همچنین با گذشت زمان، افغانستان می تواند حرکتی مؤثر به سمت دموکراسی داشته باشد.