مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
۷.
۸.
۹.
۱۰.
دریاچه هامون
حوزه های تخصصی:
در مطالعه حاضر با بهره گیری از سه روش ARIMA، تعدیل نمایی یگانه و دوگانه، میزان صید و قیمت عمده فروشی ماهی و سطوح درآمد انتظاری صیادان منطقه سیستان، طی 5 سال خشکسالی از 1379 تا 1383 پیش بینی و برآورد گردید. داده های سری زمانی مورد استفاده در این پژوهش از ادارات شیلات و آب سیستان و بلوچستان تهیه شد. نتایج حاصل از تأثیر خشکسالی بر سطوح درآمدی صیادان بر اساس مقادیر پیش بینی شده، نشان داد که در مقطع زمانی مذکور، صیادان درآمدی در حدود 150 میلیارد ریال را از دست داده اند. در واقع آنان تنها 25/0 درصد از درآمد انتظاری را به دست آورده اند. از آنجا که پیش بینی مقادیر صید و قیمت ماهی در فرآیند تصمیم گیری نقش عمده ای ایفا می کند، مقادیر صید و قیمت عمده فروشی ماهی برای صیادان دریاچه هامون در سال های 1384 و 1385 با استفاده از روش های پیشنهادی پیش بینی گردید. براین اساس مقادیر پیش بینی شده برای میزان صید و قیمت ماهی در سال 1384 به ترتیب 7/2467 تن و 3/21330 ریال و به صورت مشابه برای سال 1385 نیز 2/2465 تن و 09/14169 ریال است
دریاچهٔ هامون در روایات ملی ایران و جایگاه آن در آخرالزمانی زردشتی
حوزه های تخصصی:
دریاچهٔ هامون در روایات ملی ایران و بخصوص در ارتباط با رروایات مرتبط به آخرالزمان شناسی زردشتی رابطهٔ تنگاتنگی دارد. نام این دریاچه در عصر اوستایی متآخر بطور فزاینده ای به همراه رود هیرمند و منطقهٔ سیستان تکرار می شود. در این تحقیق کوشیده شده است نقش و اهمیت هامون در روایات ملی ایران از جنبه های مختلف مذهبی، سیاسی و آخرالزمان شناسی زردشتی پرداخته شود. وعدهٔ ظهور سه منجی زردشتی در آب کیانسه (صورت پهلوی دریاچهٔ هامون) داده شده است و پیروان دین زردشتی برای این دریاچه احترام خاصی قائل بوده اند، همچنین در متون اوستایی و پهلوی به نذز شاهان و مردمان برای اناهیتا/اناهید اشاراتی شده است. این روایات تا سالیان متمادی در بین مردم سیستان رواج داشته اند، همچنین رسم اوشیدر در بین مردم این منطقه و اطلاق نام هامون به دریاچه می تواند ریشهٔ زردشتی داشته باشد.
پالئوژئومورفولوژی دریاچه هامون(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
دریاچه ها، دفتر بایگانی تحولات اقلیمی به شمار می آیند و تعریف کننده هویت مدنی شهرها و مراکز سکونتگاهی در ایران بوده و هستند؛ بنابراین حیات آنها با حیات هویت شهرهای ساحلی خود پیوندی منطقی دارد. هامون، یکی از ده چاله ای است که تحولات اقلیمی منطقه ای فاز پایانی کواترنر سبب تغییرات کلی و عمومی در آن شده و پیرو آن تأثیرات عمیقی در سیستم های محیطی و هردینگ های اجتماعی ساحلی آن داشته است. شناخت این تغییرات اطلاعات ذی قیمتی درباره میزان تاب آوری محیطی در اختیار پژوهشگران و مدیران قرار می دهد. این مقاله از طرحی پژوهشی در دانشگاه اصفهان اقتباس شده است و سعی دارد با اتکا بر روش تحلیل سیستمی و استفاده از روش رایت، ضمن روشن ساختن میزان تغییرات این دریاچه نسبت به فاز پایانی کواترنری، تأثیرات ناشی از این تغییرات را بر سیستم های محیطی و هردینگ های اجتماعی منطقه ارزیابی کند. نتایج حاصل از این پژوهش نشان می دهد: - به واسطه تفاوت در الگوی بارشی این چاله نسبت به حوضه های دیگر ایران با وجود وسعت و عمق آن، در گذشته سکونتگاه های مجاور این چاله تاب آوری مدنی کمتری دربرابر تغییرات اقلیمی از خود نشان داده اند. - آلومتری سطح پوشش یخی این حوضه با سطح دریاچه آن اختلاف عمیقی با دیگر دریاچه های ایران مرکزی دارد و به همین دلیل ضریب پایداری هردینگ های اجتماعی حاشیه آن آسیب پذیرتر از دیگر هردینگ های ایران مرکزی است. - دست کم سه سطح تراسی شاخص در این دریاچه ردیابی می شود که دو خط مدنی حاشیه آن را شکل می دهد. شهر سوخته و زهک با ارتفاع 495 در بالاترین تراز قرار دارند و زابل با ارتفاع 480، دومین تراز مدنی ردیابی شده در این دریاچه محسوب می شود.
واکاوی محدودیت های بازاریابی محصولات ارگانیک روستایی (مطالعه موردی: روستاهای حاشیه دریاچه هامون، سیستان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پیامدهای منفی ناشی از مصرف مواد غذایی صنعتی و شیمیایی سبب شده اند که در عصر حاضر گرایش به محصولات ارگانیک افزایش یابد؛ با این وجود یکی از عوامل مهمی که مانع موفقیت تولید محصولات ارگانیک می شود، محدودیت های بازاریابی این محصولات هستند که نمونه آن را می توان در روستاهای حاشیه دریاچه هامون مشاهده کرد. بر این اساس هدف پژوهش حاضر شناسایی و الویت بندی محدودیت های بازاریابی کشت محصولات ارگانیک دریاچه ای است. روش این پژوهش توصیفی – تحلیلی است و از نظر هدف کاربردی است. جامعه نمونه شامل هفت روستای دارای کشاورزی ارگانیک (با 600 خانوار) است که با استفاده از فرمول کوکران تعداد 120 سرپرست خانوار به عنوان نمونه بررسی شدند. همچنین برای انجام مقایسه زوجی از نظرهای 10 کارشناس استفاده شد. برای تجزیه و تحلیل داده ها از روش های آماری T تک نمونه ای در نرم افزار اس پی اس اس، روش تحلیل سلسله مراتبی فازی (FAHP) و روش تحلیلی رتبه ای خاکستری (GRA) بهره گرفته شد. نتایج حاصل از تحلیل سلسله مراتبی نشان می دهد که محدودیت های بازاریابی به سه مؤلفه محدود می شوند که در این بین موانع سیاست گذاری با ضریب تأثیر 51/0 درصد در رتبه اول، موانع زیرساختی با ضریب تأثیر 40/0 درصد در رتبه دوم و عامل طبیعی با ضریب تأثیر 9/0 درصد در رتبه سوم قرار گرفتند. نتایج حاصل از آزمون T تک نمونه ای نشان داد که در تمامی ابعاد به جز موانع فنی (با میانگین 60/2)، محدودیت های بازاریابی محصولات ارگانیک دریاچه ای بالاتر از میانه نظری (3) هستند.
حقوق ایران در بهره برداری از رودخانه هیرمند از منظر حقوق بین الملل(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات حقوق انرژی دوره ۳ پاییز و زمستان ۱۳۹۶ شماره ۲
339 - 370
حوزه های تخصصی:
اختلاف ایران و افغانستان درخصوص چگونگی تقسیم و بهره برداری از آب هیرمند، قدمتی در حدود 130 سال دارد. دو کشور در سال 1351 معاهده ای به منظور چگونگی تقسیم آب رودخانه هیرمند امضا کردند که افغانستان در ابتدا به واسطه کودتا و مشکلات داخلی، نتوانست آن را به تصویب رساند و سال ها بعد که آن را تصویب کرد به بهانه خشکسالی و فراهم نبودن شرایط میدانی، از اجرای آن سر باز زد، به گونه ای که می توان ادعا کرد معاهده مزبور گره ای در مسیر احقاق حق ایران باز نکرده است. براساس قواعد حقوق بین الملل تنظیم روابط میان دولت ها در بهره برداری از رودخانه های بین المللی از طریق توافقات میان آن ها صورت می گیرد، اما در نتیجه تلاش های سازمان ملل متحد قواعدی شکل گرفته است که در صورت نبود توافق میان کشورها می تواند تضمین کننده منافع کشورهای ذی نفع و تأمین کننده صلح و امنیت بین المللی باشد. این قواعد که بر بهره برداری منصفانه و همکاری کشورها استوار است در رویه قضایی و داوری بین المللی نیز به آن تأکید شده است. بنابراین، حتی در فقدان معاهده بین المللی ناظر بر رودخانه فرامرزی میان ایران و افغانستان، توجه به اصول و قواعد بین المللی ناظر بر رودخانه های مشترک، دولت ایران را از حقوق منصفانه ای در استفاده از رودخانه هیرمند برخوردار می کند و دولت افغانستان نمی تواند با استناد به حاکمیت خود، ایران را از حقوق خود محروم کند.
شناسایی عوامل موثر درآسیب پذیری و اختلاف حجم میزان رسوبات بادی جمع شده در مدارس روستاهای شهرستان نیمروز(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
دریاچه های فصلی یا پلایاها به دلیل قرار گرفتن در مناطقی با توپوگرافی پست در نواحی خشک و بیابانی با سیستم بادهای قوی و نی ز وج ود ذرات دانه ریز و جدا از هم، منشأ مهمی برای رسوبات بادی و طوفانهای گرد و غبار به شمار می آیند. رسوبات و نهشته های بادی در سیستان باعث گردیده تا زندگی هزاران نفر از مردم این مناطق و به خصوص دانش آموزان به خطر بیفتد. حجم رسوبات بادی دراین شهرستان در ده سال اخیر چند برابر شده است، هدف این پژوهش شناسایی عوامل موثر در اختلاف حجم رسوبات بادی جمع شده در مدارس روستاهای شهرستان نیمروز می باشد . روش تحقیق در این پژوهش کاملا میدانی و به صورت مشاهده مستقیم می باشد که در کنار آن از منابع کتابخانه ای نیز استفاده شده است. نتایج حاصل از این تحقیق نشان می دهد، عامل، نوع خاک و توپوگرافی تأثیر زیادی در اختلاف حجم رسوبات جمع شده در مدارس مورد مطالعه ندارد. از بین رفتن پوشش جنگلی منطقه بش دلبر، خشک شدن دریاچه هامون و رها شدن زمین های کشاورزی و عدم پوشش گیاهی مهمترین عوامل در افزایش یا کاهش حجم رسوبات بادی هستند.
دانش بومی کشت جالیز و نقش آن در معیشت روستاییان حاشیه دریاچه هامون(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دانش های بومی ایران سال پنجم پاییز و زمستان ۱۳۹۷ شماره ۱۰
187 - 221
حوزه های تخصصی:
توجه به کشاورزی بومی یک استراتژی جدید در توسعه جوامع محلی است که به دلیل انطباق پذیری با شرایط محیطی، اجتماعی و اقتصادی جامعه، نقش حائز اهمیتی درتولید و بهبود معیشت مردم محلی دارد. در بستر خشکیده دریاچه هامون نوعی کشت بومی جالیز انجام می گیرد که در محل به کشت «تیرماهی» یا «تیرماه ای» مشهور است و سبب تأمین معاش تعداد زیادی از ساکنین منطقه شده و با کشاورزی ارگانیک تشابه زیادی دارد. بر این اساس، هدف مطالعه پیش رو شناسایی و معرفی فناوری های بومی این کشت و بررسی نقش آن در معیشت جوامع روستایی سیستان است. روش تحقیق توصیفی –تحلیلی و به شیوه اسنادی و میدانی اطلاعات لازم جمع آوری شده است و از تکنیک های کیفی وکمی مشاهده مستقیم و مصاحبه سازمان یافته و پرسشنامه استفاده شده است. جامعه آماری شامل 37 کشاورز جالیز کار از 12روستای منطقه سیستان است. نتایج تحقیق نشان می دهد که روستاییان از زمان های گذشته تا کنون درهنگام خشکسالی دریاچه،حدود 12 هکتار از اراضی دریاچه را به کشت محصول جالیز (خربزه) اختصاص می دهند و جز از بذر و مراقبت در مرحله داشت از نهاده دیگری استفاده نمی کنند. روستاییان با تکیه بر دانش و تجربیات بومی خویش، محصول ارگانیکی تولید می کنند که ضمن افزایش درآمد، به محیط زیست نیزصدمه ای وارد نمی کند. نتایج آزمون T تک نمونه ای با میانگین 3.03 نشان داد که این کشت تأثیر قابل توجهی بر بهبود معیشت روستاییان منطقه دارد.
جاذبه های زمین گردشگری لندفرم های ژئومورفیک دشت سیستان
حوزه های تخصصی:
در این مقاله به معرفی جاذبههای زمین گردشگری لندفرم های ژئومورفیک دشت سیستان به روش مطالعات کتابخانهای، مقالات مرتبط با جاذبههای زمین گردشگری لندفرم های ژئومورفیک استان و منطقه مورد استفاده قرار گرفت. در بازدید میدانی از دشت سیستان لندفرمهای ژئومورفیک مشاهده و به صورت تصویری ثبت شده است. برای تعیین رتبه فضایی پدیدههای زمین گردشگری لندفرمهای ژئومورفیک دشت سیستان از دو روش دستهبندی نبوی و امری کاظمی استفاده شد. لندفرمهای ژئومورفولوژیک مورد بررسی در دشت سیستان دریاچه هامون، چاه نیمههای زهک، رودخانه هیرمند، کوه خواجه و موفولوژی شهر سوخته میباشد. دریاچه هامون و شهر سوخته از نظر رتبهبندی پدیده به عنوان تک پدیده استانی، رودخانه هیرمند، کوه خواجه و چاه نیمههای زهک به عنوان الگو و شناساگر محسوب میشوند. از نظر ارزش فضایی، دریاچه هامون و شهر سوخته به عنوان سایت بینالمللی، رودخانه هیرمند در سایت ملی، قرار دارند. 40 درصد لندفرمهای ژئومورفیک دشت سیستان ارزش فضایی بینالمللی دارد. جاذبههای زمین گردشگری عامل مناسبی جهت شناخت لندفرمهای ژئومورفیک و توسعه منطقه سیستان را خواهد داشت.
کارکردهای اقتصادی و اجتماعی دریاچه هامون در زندگی مردم سیستان
منبع:
مطالعات کاربردی در علوم اجتماعی و جامعه شناسی سال چهارم تابستان(تیر) ۱۴۰۰ شماره ۲ (پیاپی ۱۵)
43-50
حوزه های تخصصی:
سرزمین سیستان زاده رودخانه هیرمند و پرورش یافته سخاوت دریاچه هامون است، دریاچه ای که معیشت مردم منطقه از جمله صیادان، شکارچیان، دامداران و حصیربافان به طور مستقیم به آن وابسته است و وجود آن برای کل منطقه سیستان حائز اهمیت است. در پژوهش حاضر به بررسی کارکردهای اقتصادی و اجتماعی دریاچه هامون در زندگی مردم سیستان پرداخته خواهد شد که پژوهش آن به روش اسنادی و میدانی صورت گرفته است و محقق علاوه بر استفاده از کتب و منابع مرتبط با موضوع تحقیق، با رفتن به تعدادی از روستاهای سیستان ضمن مصاحبه با افراد، به جمع آوری اطلاعات لازم پرداخت. علاوه بر خشک سالی های دریاچه که چندین بار تکرار شده است، افراد بومی نیز در از بین رفتن نیزارهای آن دخالت داشته و با برداشت بیش از حد نی ها و وارد ساختن ماهی های غیربومی علف خوار به آن، به تدریج موجبات از میان رفتن این زیست بوم را فراهم ساختند و این عوامل باعث شد تا علاوه بر آنکه دریاچه کارکردهای اقتصادی خود را از دست دهد، در بخش اجتماعی نیز تأثیرات منفی از خود بر جای گذارد. بنابراین می توان تأثیر متقابل انسان و محیط را بر یکدیگر در زیست بوم هامون مشاهده کرد.
بررسی ویژگی های باد و ارتباط آن با رخداد گرد و غبار در شهرستان زابل با استفاده از سامانه گوگل ارث انجین(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های ژئومورفولوژی کمی سال ۱۲ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۳ (پیاپی ۴۷)
167 - 183
حوزه های تخصصی:
از عوامل موثر بر ایجاد گردوغبار مناطق خشک، فراوانی وزش باد به دلیل توپوگرافی نسبتاً هموار، فقر پوشش گیاهی و کمبود رطوبت است. در این پژوهش به بررسی خصوصیات باد، ویژگی گردوغبار، رطوبت خاک و تأثیرات آن بر رخداد گرد و غبار در منطقه زابل پرداخته می شود. برای بررسی سرعت و جهت باد ، داده ه ای ایس تگاه بادسنجی زابل در نرم افزارWrplotارزیابی شد. سپس نمودار گلماسه به منظور بررسی شاخص های جابجایی ماسه در نرم افزار SandRose- Graphترسیم شد. تغییرات گردوغبار و شاخص AOD منطقه در سامانه گوگل گوگل ارث انجین و تصاویر ماهواره ای MODIS در بازه زمانی 2012 تا 2023 استخراج شد. تغییرات شاخص رطوبت خاک منطقه نیز با استفاده از تصاویر ماهواره ای smap در گوگل ارث انجین مورد پایش قرار گرفت. نتایج نشان می دهد جهت باد غالب ایستگاه زابل شمال غربی_جنوب شرقی است که شرایط برای گسترش فرسایش بادی و گردو غبار منطقه را فراهم می کند. همچنین تحلیل نمودار شاخص AOD نشان می دهدکه جولای 2018 بیشترین حد گردوغبار در منطقه رخ داده و وابستگی متقابلی با میزان گرد و غبار و وزش بادهای 120 روزه در زابل دارد. نتایج شاخص رطوبت خاک نیز نشان می دهد بیشترین درصد رطوبت خاک(رطوبت 100 درصد) در ماه فوریه تا آپریل است که موجب کاهش سرعت باد و رخداد گردو غبار در منطقه می شود، همچنین کمترین درصد رطوبت خاک (رطوبت 5 درصد) مربوط به ماه جولای تا سپتامبر است که منطبق با رخداد بادهای 120 روزه منطقه زابل است. همچنین بررسی جهت باد غالب و حمل ماسه در نقشه های گلباد و گلماسه نشان می دهد منبع اصلی گردوغبار در غرب شهر زابل (دریاچه خشک شده هامون) است که با کاهش ورودی آب از رودخانه هیرمند به این دریاچه، رسوبات ریزدانه کف دریاچه به صورت گردوغبار باعث کاهش کیفیت هوای منطقه زابل می شود.