مطالب مرتبط با کلیدواژه

علت اولی


۱.

دو تقریر از برهان جهان شناختی در مغرب زمین(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: علیت امکان جهان شناختی فلسفی دلیل کافی علت اولی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۲۴۰ تعداد دانلود : ۵۴۸
برهان جهان شناختی یکی از مهم ترین برهان های فلسفی و کلامی در حوزه سنت دینی ادیان مختلف بوده و هست. در سنت فلسفی کلامی مغرب زمین، هم تعبیرهای متفاوتی از این برهان ارائه شده و هم نقدهای بسیاری بر آن وارد گشته است. در این نوشتار هم مهم ترین تعابیر آن ارائه شده و هم نقدهای آن مورد توجه قرار گرفته و در موارد لزوم به اندازه اعتبار نقدها اشاره شده است.
۲.

برهان جهان شناختی کلامی در مغرب زمین(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: علیت کوانتوم جهان شناختی فلسفی علت اولی نامتناهی بالفعل جهان شناختی مه بانگ

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۵۴۶ تعداد دانلود : ۶۸۱
برهان جهان شناختی کلامی یکی از دلایل کلامی وجود خدا است که از گذشته دور در کلام اسلامی مطرح بوده و اخیراً در سنت فلسفی- کلامی مغرب زمین نیز شناخته شده و به نام برهان کلامی شهرت یافته است. در این نوشتار با بررسی دیدگاه های مربوط به پیدایش جهان به ویژه نظریه مه بانگ به تحلیل دلیل کلامی بر وجود خدا با توجه به آرای فیزیکدان ها، نقدهای رایج در مغرب زمین، اصل علیت که یکی از مقدمات این برهان است و رابطة آن با فیزیک کوانتوم، امتناع نامتناهی بالفعل و رابطة آن با عدم تناهی جهان و نیز برایندهای جهان شناختی مه بانگ میپردازیم.
۳.

بررسی تأثیر آثار پروکلس بر مفهوم سازی فارابی و ابن سینا از واجب الوجود(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: ابن سینا پروکلس علت اولی فارابی وجود

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۴۶ تعداد دانلود : ۴۸۵
در این مقاله به بررسی این مسئله می پردازیم که آیا مفهوم سازی از واجب الوجود از بعد تاریخی در تفکر نوافلاطونیان (پروکلس)، قبل از فارابی و ابن سینا بوده است یا خیر؟ پروکلس با طرح چهاربخشی علت اولی، وجود، عقل و نفس به تبیین مبانی فلسفی خود درباره مباحثی همچون خیر محض، استغنا و فوق تمام بودن علت اولی، فیض، اولین مبتدع یعنی أنیت، عقل، خصوصیات و مراتب آن، نفس، خصوصیات و مراتب آن و تقسیم موجودات بر مبنای دهر می پردازد. فارابی و ابن سینا در مسائلی چون استغنا و تمامیت یا فوق تمام بودن علت اولی، فیض، اولین مبتدع، وحدت و بساطت عقل و تجرد آن از ماده، نفس و اینکه به اجرام سماوی حرکت می بخشد و این حرکت مستدیر است، با پروکلس توافق نظر دارند؛ به طوری که در مواردی عین الفاظ و عبارات پروکلس در کتاب «الخیر المحض» را استفاده کرده اند.