مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
۷.
۸.
۹.
۱۰.
معرفت تاریخی
حوزه های تخصصی:
درآمدی بر حقیقت و عینیت تاریخی در نهج البلاغه(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
حقیقت وعینیت تاریخی دو مولفه مهم فلسفه انتقادی تاریخ محسوب می شوند. امکان دست یابی به حقیقت تاریخی و میزان عینی بودن گزاره های آن، در مکاتب مختلف فلسفی و تاریخی بسته به نظام فکری، دیدگاه نظری و رویکرد روشی آن ها تعریف های مختلفی دارد و میزان خاصی از اعتبار و وثوق را به خود اختصاص می-دهد. این میزان اعتبار در دوره های جدید به ویژه در دوران سلطه مدرنیسم با چالش های جدی روبرو شد. با این حال ظهور برخی رویکردهای نو و انتقادی، در دوران پست مدرنیسم فضای مناسبی را برای طرح اندیشه های جدید با گرایش های دینی فراهم آورده است. پژوهش حاضر بر آن است تا در یک بررسی مقدماتی با مروری بر دیدگاه نظری و مبانی معرفتی نهج البلاغه در باره شناخت تاریخی و امکان تحقق آن، جایگاه حقیقت و عینیت تاریخی را از منظر امیرالمومنین مشخص کند. از بررسی های صورت گرفته، چنین بر می آید که امکان شناخت تاریخی از منظر امیرالمومنین در گستره نهج البلاغه امری بدیهی است و یکی از ارکان معرفت و یقین را تشکیل می دهد. هم چنین دست یابی به حقیقت امری امکان پذیر است و رویدادهای تاریخی تنها به جنبه-های مادی و محسوس که با ابزار تجربی و حسی بتوان آن را درک کرد، محدود نمی شوند. از طرفی از داده های نهج البلاغه چنین بر می آید که عینیت فارغ از ارزش گذاری امری محال است، اما این به معنای دخالت ذهن برای تحریف یا همسوسازی تاریخ با پیش فرض های مورد قبول فرد نیست.
تخیّل پیش بینی و معرفت تاریخی: کالینگوود و ایده تاریخ
حوزه های تخصصی:
هدف از این پژوهش، تحلیل نظریه آر.جی. کالینگوود درباره تاریخ برای نشان دادن ابهام هایی اساسی در آن است. ابهام هایی که به باور نگارنده، دال بر وجود تعارضی ناگزیر میان دو اصل بنیادین معرفت شناسی کالینگوود است؛ یعنی قول به تاریخیت ذهن و حیات آدمی و باور به امکان بازآفرینی دقیق گذشته از طریق عنصر پیشینی تخیل تاریخی. با وجود این، با علم به تفسیری بودن نتایج خویش، راه را برای تأملات بیشتر باز خواهیم دانست.
رویکرد معرفتی خبر محور در تاریخ نگاری اسلامی
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر بر مبنای این مسأله شکل گرفته است که غالب مورخان مسلمان چرا و تحت چه شرایط فکری تصور می کردند معرفت تاریخی صرفاً جنبه خبری دارد و فرایند حصول چنین معرفتی را چگونه می دانستند؟ به نظر می رسد بخش مهمی از مورخان مسلمان به دلیل شکل گیری و تداوم مبانی نگرش خبرمحوری به علم تاریخ و نیز تکوین نوعی روش شناختی برای آن، در فضای ارزش ها و سنت های فکری متعلق به علوم خبری و روایی، به ویژه علم حدیث، بر این باور بودند که معرفت تاریخی صرفاً از طریق فعالیت ها و کارکردهای معرفت بخش مجموعه قوای حسی شاهدان و ناقلان روایت های تاریخی حاصل می شود و عقل و اندیشه ی انسانی را در چنین عرصه ای جایگاهی نیست. از این دیدگاه، آن ها مشاهده ی رخدادها و شکل گیری خاطره ها را آغازین مرحله ی شکل گیری معرفت تاریخی، شنیدن روایت های مبتنی بر مشاهده و خاطره درباره ی رخدادهای تاریخی و نقل شنیده ها را فرایند میانی حصول معرفت تاریخی، و سرانجام، ضبط اقوال و روایت های تاریخی و مکتوب کردن آن ها در شکل خبر تاریخی را آخرین مرحله ی معرفت تاریخی و پایان وظیفه ی تاریخ نگاری مورخ تلقی می کردند.این آخرین مرحله، مرحله ی ظهور معرفت تاریخی خبرمحور در شکل متن تاریخی است.
ظرفیت سنجی نقدافزارهای منتقد در مطالعات تاریخی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
وجه مقوم و جوهر اصلی معرفت تاریخی نقد است و اجرای دقیق آن بازسازی گذشته را بر مبنای روایات معتبر تضمین می کند. درواقع دست یابی به فواید تاریخ، به مثابه منبعی معرفتی، وابسته به وثاقت داده ها و اعتبار رویدادهای آن است و مورخ، برای اعتبارسنجی مدارک و شواهد تاریخی، به نقدافزارهایی نیاز دارد تا معیارهای شناسایی و تشخیص صحیح و سقیم را در اختیار او قرار دهد. مقاله حاضر، ضمن درنظرداشتن اهمیت مبحث نقد تاریخی، با هدف معرفی نقدافزارهای کارآمد در این حوزه و ارزیابی قابلیت های آنان در خوانش متون و کاوش در میزان اصالت و وثاقت آن ها نگاشته شده است. این بررسی نشان دهنده ماهیت فرارشته ای نقد تاریخی و نقش مهم تعاملات بین رشته ای در تاریخ است. در نوشتار حاضر مصادیقی از دستاوردهای علومی چون شیمی، زمین شناسی (در مبحث عمرسنجی و تاریخ گذاری آثار مادی)، حدیث (قواعد و احکام مربوط به ترجیح و تعدیل)، و منطق (ضوابط مربوط به خطا سنجی و مبحث مغالطات)، که در نقد تاریخی کاربرد دارند، انتخاب شده اند تا تبیین مباحث به شیوه ای مستدل انجام شود.
بررسی دیدگاه معرفت شناختی کالینگ وود و دلالت های آن در برنامه درسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مبانی معرفت شناختی در مطالعات برنامه درسی همواره میان صاحب نظران مورد بحث بوده است. در مقاله حاضر، دیدگاه معرفت شناختی کالینگ وود، یکی از برجسته ترین فیلسوفان قرن بیستم، مورد بررسی قرار گرفته است. از نکات مهم دیدگاه معرفت شناختی او می توان به «در هم تنیدگی تاریخ و فلسفه» اشاره کرد. با چنین پیش فرضی می توان برنامه درسی ای فعال تر را برای موضوعات درسی طراحی کرد، به طوری که دانش آموزان با دروس مختلف در بستر تاریخ مواجه شوند و اندیشه های مختلف را بازسازی کنند. روش تحقیقی که در این مقاله به کار گرفته شده، روش تحلیلی و استنتاجی است.
تأملی در ماهیت تاریخنگاری سیره پژوهی
حوزه های تخصصی:
در چارچوب تاریخ نگاری ا سلامی، مطالعه ی سیره پژوهی در شمار گسترده ای از مو ضوعات مختلف بسط و گسترش یافته است. فرایندهای منطقی که در این حوزه تبیین می شوند، شامل طیف های مختلف شرح حا ل نگاری زندگی رسول خدا(ص) و تاریخ اندیشه ها و مباحث فقهی کلامی می باشد. نکته ی قابل ملاحظه در این را ستا، بررسی این مسأله ا ست که قاعده مندی های حاکم بر منابع و مطالعات سیره نگاران، مؤید کدام روش ها و شیوه های رایج در عرصه ی تاریخ نگاری می با شد؟ پر سش مذکور، ما را به این فر ضیه رهنمون می سازد که تغییر و تحول مداوم قلمرو موضوعی و مفهومی سیره، معیارهایی در حوزه ی روش شناسی تاریخی فراهم ساخته که بر پایه ی نوعی معرفت، تعمیم می یابد و می توان بر اساس آنها اندیشه های سیاسی اجتماعی و نیروهای محرک تاریخ اسلام را شناسایی و بازتولید کرد. هدف اصلی پژوهش حاضر، بر مبنای نوعی روایت ذاتی از سیر تحول سیره نگاری، باز نمایاندن ساختار عقلانی- استدلالی و پیوستگی بین وقایع تاریخی سیره در قبال تجربه زندگی بشری است که البته، می توان آن را در خصیصه ی قالب تاریخ نگاری اسلامی به شمار آورد.
مباحث معرفتی تاریخ از دیدگاه آیت الله معرفت
منبع:
فرهنگ پژوهش بهار ۱۴۰۰ شماره ۴۵ ویژه تاریخ اسلام
29 - 60
حوزه های تخصصی:
معرفت شناسی تاریخی، بخشی مهم از فلسفه علم تاریخ است که دانشی درجه دو به حساب می آید. این دانش به معرفت تاریخی و آنچه درنتیجه ارتباط متقابل و برداشت های مورخان با واقعیت های تاریخ حاصل می شود می پردازد. فلسفه انتقادی تاریخ، سازوکار پیدایش و تحول علم تاریخ را مدنظر دارد. در مباحث معرفتی تاریخ، مسائل متعددی مطرح است. این مقاله به بررسی برخی مباحث این دانش از دیدگاه آیت الله معرفت می پردازد. آیت الله معرفت، قرآن پژوه و مفسر عصر حاضر است که در لابه لای مباحث تخصصی خود از مباحث معرفتی تاریخ هم یادکرده است. مسائلی که در این مقاله به آن پرداخته خواهد شد عبارت اند از امکان شناخت تاریخی، عوامل مؤثر در شناخت بهتر تاریخ، موانع مؤثر بر شناخت بهتر تاریخ، واقع نمایی تاریخی گزاره های وحیانی و هرمنوتیک و فهم معرفت تاریخی.
مکان معماری و معرفت تاریخی
حوزه های تخصصی:
معرفت تاریخی در عصر تدوین طرح واره ای نظری در بازاندیشیِ انتقادیِ تاریخ نگاریِ اسلامی(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
تاریخ اسلام سال بیست و سوم بهار ۱۴۰۱ شماره ۱ (پیاپی ۸۹)
149 - 188
حوزه های تخصصی:
بازنمایی وقایع تاریخی در میراث تاریخ نگاری اسلامی، مبتنی بر نظامی پیشینی از مسائل، مفاهیم و مفروضاتی است که از دل کشمکش های گفتمانی جامعه اسلامی برآمده است. بازتولید این نظام پیشینی در اذهان اندیشه وران مسلمان، مانع از پویایی تفکر تاریخی و ارائه خوانشِ تاریخی همساز با دشواره های جامعه اسلامی می شود. با عنایت به این امر، ارائه رهیافتی جهت گسست معرفتی از این نظام پیشینیِ مسائل، مفاهیم و انگاره ها، شرط هرگونه پویایی در تاریخ پژوهی اندیشه وران مسلمان است. با عطف نظر بدین مهم است که مقاله پیش رو، طرح واره ای نظری در بازاندیشیِ انتقادیِ تاریخ نگاری اسلامی را صورت بندی نموده است.
روش صورت بندی این طرح واره نظری، پاسخ به سه پرسش پیرامون: چشم انداز، برهه تاریخی و مدل نظری ِبازاندیشیِ مزبور است. بر اساس این طرح واره نظری، باید «جامعه شناسی معرفت» را چشم اندازی مناسب در بازاندیشی تاریخ نگاری اسلامی انگاشت؛ زیرا جامعه شناسی معرفت با پذیرش «تعین وجودی معرفت»، روح تاریخیت را بر تراث اسلامی می دمد. از سوی دیگر، تداوم و تصلبِ مسائل، مفاهیم و انگاره های عصر تدوین در غالب گزارش های تاریخی، ما را بدین نکته رهنمون می کند که باید نقش بحران های «عصر تدوین» در صورت بندی نظریه های شناخت را موضوع بازاندیشی انتقادی قرار داد. «جامعه شناسی معرفتِ مانهایم» نیز مدل نظری است که با بازشناسی نسبت چالش های عصر تدوین با صورت بندی نظریه های شناخت در این برهه تاریخی، به بازاندیشی انتقادی تاریخ نگاری اسلامی رهنمون می شود؛ زیرا هم تبیین بسنده ای از کشمکش هایِ گفتمانیِ عصرِ تدوینِ ارائه می دهد و هم با تجویزِ بررسی های درزمانی و هم زمانی، فهمی روشمند و عمیق از انگاره های حاکم بر تاریخ نگاری اسلامی فراهم می آورد.