مطالب
فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۳٬۱۴۱ تا ۳٬۱۶۰ مورد از کل ۵۳۱٬۶۴۰ مورد.
منبع:
مطالعات راهبردی مالی و بانکی دوره ۳ بهار ۱۴۰۴ شماره ۱
13 - 27
حوزههای تخصصی:
هدف: مدیریت پرتفوی و ریسک از مهم ترین مباحث در حوزه سرمایه گذاری است که به تصمیم گیری بهینه در خصوص ترکیب دارایی ها و کنترل ریسک های مرتبط با آن می پردازد. در این راستا، شناسایی و تحلیل ارتباطات متقابل و همبستگی بین دارایی ها نقش کلیدی در کاهش نوسانات و مدیریت ریسک دارد. پژوهش حاضر به بررسی ارتباطات تلاطمات دارایی های بورسی شرکت مدیریت سرمایه گذاری امید به عنوان بزرگ ترین دارایی بانک سپه با یکدیگر می پردازد. روش شناسی پژوهش: برای بررسی ارتباطات شبکه، بازدهی روزانه سهام منتخب موجود در پرتفوی شرکت مدیریت سرمایه گذاری امید به عنوان نمونه آماری انتخاب شده و بررسی ارتباط تلاطمات صورت گرفته است. روش مورداستفاده برای بررسی تلاطمات مدل خود رگرسیون برداری بوده که از طریق استخراج جدول تجزیه واریانس از این مدل، ارتباطات در سطح سیستم بررسی می شوند. بازه زمانی موردبررسی از ابتدای فروردین ماه سال 1398 تا پایان شهریورماه سال 1402 بوده است. یافته ها : بر اساس نتایج به دست آمده از پژوهش، تغییرات بازدهی نمادهای کگل، کگهر و کچاد بیشترین تاثیر را بر بازدهی شرکت های پرتفوی گروه مدیریت سرمایه گذاری امید به عنوان بزرگ ترین دارایی بورسی بانک سپه می گذارد و نمادهای کگل، وسپه و کچاد بیشترین تاثیر را از تغییرات بازدهی شرکت های پرتفوی گروه مدیریت سرمایه گذاری امید می پذیرند. اصالت/ارزش افزوده علمی: پژوهش حاضر با مطالعه شبکه ارتباطات پرتفوی شرکت مدیریت سرمایه گذاری امید، روش جدیدی در بررسی ارتباطات میان دارایی های شرکت ها ارایه می کند و با مشخص کردن دارایی های پرریسک تر در بهینه سازی پرتفوی به مدیران کمک خواهد کرد.
تحلیل اصول حقوقی حاکم بر قراردادهای بالادستی نفت و گاز و استخراج ویژگی های مشترک موجود در آ ن ها در سطح بین المللی
منبع:
تحقیق و توسعه در حقوق عمومی دوره ۲ بهار و تابستان ۱۴۰۴ شماره ۳
289 - 315
حوزههای تخصصی:
اصول مشترکی بر قراردادهای بالادستی نفت و گاز حاکم است که توجه و اعمال آن ها از پیش شرط های مقبولیت انواع قالب های نوین در زمینه ی انعقاد آن ها می باشد. از اساسی ترین اصول مذکور می توان به اصل حاکمیت اراده ی طرفین و آزادی قراردادی، اصل آزادی ادله، اصل آزادی طرفین در انتخاب شیوه ی حل و فصل اختلافات، اصل الزام آور بودن توافقات طرفین، اصل برداشت صیانتی از مخازن و اصل رعایت ملاحظات و ضوابط زیست محیطی اشاره نمود. به علاوه قراردادهای بالادستی نفت و گاز با وجود انواع مختلف دارای ویژگی های مشترکی از جمله ماهیت بین المللی، پیچیدگی، تفکیک پذیری، طولانی مدت بودن و ارتباط داشتن با کشور میزبان می باشند. شایسته است در راستای انعقاد، اجرا، تفسیر و خاتمه ی این قراردادها و پیشنهاد نظریه های قابل اعمال بر آن ها با رویکردی جامع و در نظر گرفتن تمام جوانب این عقود بر رعایت هرچه بیشتر اصول حاکم اهتمام ورزیده و همچنین ویژگی های مشترک این دسته از عقود، توجه گردد. به این ترتیب با در نظر گرفتن ویژگی های مشترک حاکم بر قراردادهای بین المللی نفت و گاز و نیز توجه به اصولی که می بایست در تنظیم آن ها رعایت شود راه برای امکان سنجی اعمال تئوری ها و نظریات مختلف بر این قراردادها هموار خواهد شد.
بررسی الگوی مصرف رسانه های نوین در بین مصرف کنندگان ایرانی با رویکرد پدیدارشناسی تفسیری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت بازرگانی دوره ۱۷ تابستان ۱۴۰۴ شماره ۲
335 - 358
حوزههای تخصصی:
هدف: این پژوهش با هدف شناسایی الگوی مصرف رسانه های نوین در بین مصرف کنندگان ایرانی با به کارگیری چارچوب مفهومی نظریه استفاده و خشنودی، به روش پدیدارشناسی تفسیری (IPA) انجام شده است.
روش: این پژوهش کیفی و مبتنی بر پارادایم تفسیری است. روش آن توصیفی تحلیلی است و به لحاظ جهت گیری، کاربردی است. روش گردآوری اطلاعات، مصاحبه های نیمه ساختاریافته بوده است. به منظور تحلیل داده ها، پس از کدگذاری مصاحبه ها، تحلیل پدیدارشناسی تفسیری، بر اساس مفروضات نظریه استفاده و خشنودی انجام و مضامین اصلی و فرعی، برای شناسایی الگوی مصرف رسانه های نوین استخراج شد.
یافته ها: با بررسی تجربه زیسته مشارکت کنندگان پژوهش، ۶ مضمون اصلی و ۸ مضمون فرعی شناسایی شد. مضامین اصلی و فرعی شناسایی شده، در دو دسته محوری وﯾﮋﮔﯽﻫﺎی ﻣﺮﺗﺒﻂ ﺑﺎ ﮐﺎرﺑﺮ و وﯾﮋﮔﯽﻫﺎی ﻣﺮﺗﺒﻂ ﺑﺎ ابزار مصرف رسانه طبقه بندی شدند. مضامین اصلی و فرعی شناسایی شده از الگوی مصرف رسانه های نوین در بین مصرف کنندگان ایرانی، حاکی از آن است که این الگوی شخصی سازی شده (خودمختار، مبتنی بر ترجیحات و علایق فردی)، فست فودی (ساندویچ شده، مختصر) تقویت کننده شبکه ارتباطی افراد (گسترش دهنده معاشرت و ارتباطات مجازی، تسهیل کننده ارتباطات)، مبتنی بر صفحه نمایش (عمدتاً از طریق ابزارهای هوشمند)، همه جا حاضر (شناور، سیار) و اپلیکیشن محور (در انحصار اپلیکیشن ها) است.
نتیجه گیری: به منظور رسیدن به شناخت همه جانبه از چیستی و چگونگی و استخراج الگوی مصرف رسانه های نوین در بین مصرف کنندگان ایرانی، در این پژوهش به بررسی تجربه زیسته افراد از مصرف رسانه ای روزمره و درک معنایی آن ها از مصرف کنندگان ایرانی پرداخته شد. با نگاهی به الگوی استخراج شده در این پژوهش، به نظر می رسد که رﺳﺎﻧﻪﻫﺎی ﻧﻮﯾﻦ تحت تأثیر عمیق فناوری های دیجیتال، زیست اجتماعی جدیدی را پیش روی مصرف کنندگان قرار داده اند که در آن، مصرف رسانه به عنوان یک پدیده چندبعدی، پویا، تمام وقت و شناور با عوامل مختلفی همچون ویژگی های فردی، موقعیتی و مرتبط با ابزارهای مصرف رسانه درهم تنیده است. روند تغییرات الگوی مصرف رسانه، بر افزایش حق انتخاب کاربران/ مصرف کنندگان رسانه دلالت دارد که این، خود اصلی ترین فرض نظریه استفاده و خشنودی را که فعال بودن مصرف کننده در انتخاب رسانه، براساس نیازهای فردی است، تأیید می کند. ﻋﺮﺻﻪﻫﺎی ﺟﺪﯾﺪ تجربه زﯾﺴﺘﻪ ﻣﺼﺮف رسانه، نشان دهنده تأثیر ﻋﻤﯿﻖ ﻓﻨﺎوری ﺑﺮ وﯾﮋﮔﯽﻫﺎی ادراﮐﯽ و رﻓﺘﺎری ﮐﺎرﺑﺮان/ ﻣﺼﺮفﮐﻨﻨﺪﮔﺎن اﺳﺖ؛ از این رو بررسی این تغییرات بسیار اهمیت دارد و می تواند به شناخت بهتر بنگاه ها و سازمان رسانه ای از مصرف کنندگان و کمک به آن ها در بازنگری در استراتژی های بازاریابی شان منجر شود. در این پژوهش تلاش شد تا معنای مصرف رسانه نوین در بین کاربران ایرانی، از طریق پدیدارشناسی تفسیری درک و تبیین شود. بر این اساس، به عنوان ادامه پژوهش حاضر، پیشنهاد می شود که پژوهشی با هدف ارائه یک تیپ (گونه) شناسی از انواع مصرف رسانه های نوین، در جهت شناخت سبک های مختلف مصرف رسانه در بین مصرف کنندگان ایرانی طراحی شود. چنین پژوهشی می تواند به عنوان یک ابزار پیش بینی کننده، در حوزه مطالعه رفتار مصرف رسانه، در شناخت بهتر چیستی و چگونگی مصرف رسانه در جامعه ایرانی مفید باشد.
کاهش هزینه کشف تقلب در تراکنش های کارت های اعتباری: با رویکرد هم جوشی اطلاعات(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تحقیقات مالی دوره ۲۷ تابستان ۱۴۰۴ شماره ۲
324 - 353
حوزههای تخصصی:
هدف: امروزه اکثر شرکت ها و سازمان ها، تجارت الکترونیک را برای به دست آوردن بهره وری در خدمات و محصولات خود، در زمینه هایی مانند کارت اعتباری، مخابرات، بیمه درمانی، بیمه خودرو و غیره به کار گرفته اند. از طرفی، با توجه به حجم رو به رشد تراکنش های کارت های اعتباری و انواع روش های کلاه برداری و تقلب در این کارت ها، تقاضا برای کشف تقلب در این حوزه نیز افزایش یافته است. با توجه به انواع راه کارها و الگوریتم های ارائه شده برای کاهش هزینه تقلب در تراکنش های کارت های اعتباری، هدف از این پژوهش، ارائه روشی ترکیبی و بهینه، برای کاهش هزینه تشخیص تقلب در تراکنش های کارت های اعتباری، با استفاده از هم جوشی الگوریتم های ناهمگن طبقه بندی و خوشه بندی در سطح تصمیم گیری است.
روش: این پژوهش روی داده های یک مجموعه تراکنش های بانک برزیلی در بازه زمانی دو ماهه، از ۱۴ جولای ۲۰۰۴ تا ۱۲ سپتامبر همان سال انجام شده است. در این مقاله با استفاده از شبکه عصبی مصنوعی، به عنوان یک رویکرد با سرپرستی و الگوریتم خوشه بندی K نزدیک ترین همسایه، به عنوان یک رویکرد بدون سرپرستی، تابع هزینه را به دست آوردیم. همچنین با توجه به شاخص های مختلف کشف تقلب که تاکنون در ادبیات معرفی شده، شاخص هزینه کشف تقلب انتخاب و بر اساس این تابع هزینه که نخستین بار توسط گادی و همکارانش (۲۰۰۸) معرفی شد، به سنجش این شاخص ها پرداختیم. از آنجا که استفاده از تنها یک الگوریتم هزینه زیادی دارد، به منظور کاهش آن، هم جوشی الگوریتم ها به دو روش نظریه گواه دمستر – شفر و هم جوشی احتمالی پیشنهاد شده است. هر دو روش هم جوشی در سطح تصمیم استفاده شده و ورودی های ناهمگن، از دو رویکرد با سرپرستی و بدون سرپرستی با هم ترکیب شده اند.
یافته ها: با توجه به الگوریتم های اجرا شده، استفاده از تنها یک الگوریتم برای به دست آوردن تابع هزینه قابل قبول، می تواند بسیار پُرهزینه باشد. در حالی که استفاده از رویکرد هم جوشی، می تواند در کاهش هزینه تأثیر بسزایی داشته باشد. هم جوشی احتمالی، در مقایسه با نظریه گواه دمستر شفر کاهش هزینه چشمگیری داشته است که هر دو این الگوریتم ها، در سطح تصمیم به کار رفته اند. هم جوشی احتمالی نسبت به شبکه عصبی مصنوعی، کاهش هزینه ای معادل ۴/۲۱ درصد و نسبت به الگوریتم K نزدیک ترین همسایه، کاهش هزینه ای معادل ۸/۳۵ درصد داشته است. نتیجه این مطالعه، در نهایت با مقاله ای که اولین بار این مجموعه داده در آن با الگوریتم سیستم ایمنی مصنوعی به کار رفته است، مقایسه شده و کاهش هزینه چشمگیری را نشان داده است.
نتیجه گیری: در این مطالعه با استفاده از دو الگوریتم طبقه بندی و خوشه بندی و هم جوشی آن ها در سطح تصمیم، نشان دادیم که روش های ترکیبی در مقایسه با استفاده هر یک از الگوریتم ها به تنهایی، کاهش هزینه بیشتری خواهند داشت. همچنین هم جوشی احتمالی در مقایسه با نظریه گواه دمستر شفر، هزینه کمتری برای کشف تقلب در سیستم های مالی دارد که این نتیجه درخور توجهی برای بانک ها و مؤسسه های مالی است تا یک سیستم کشف تقلب خوب بسازند.
A Mathematical Model for Reviewer Assignment Problem: Balancing Maximum Coverage, Fairness, and Expertise Matching(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
Industrial Management Journal, Volume ۱۷, Issue ۲, ۲۰۲۵
149 - 174
حوزههای تخصصی:
Objective : This study tackles the reviewer assignment problem by proposing a model that optimizes reviewer-proposal matching based on thematic coverage, fairness, and expertise, while considering workload balance and team size constraints. The model incorporates practical constraints such as limits on the number of proposals each reviewer can handle and team composition requirements. This approach is especially relevant to institutions like academic conferences, journals, and funding organizations, aiming to enhance the integrity and efficiency of the review process. Methods : This study is classified as descriptive research with a practical orientation and relies on data collection through applied methods. The approach is grounded in mathematical modeling. Initially, the selected articles are grouped into clusters. Reviewers are then assigned to these clusters using a multi-objective binary integer programming model that incorporates all relevant criteria and constraints. To implement this model, 150 articles were selected through purposive sampling. The model was optimized using Python, employing both the branch-and-bound algorithm and a genetic metaheuristic algorithm to maximize the degree of reviewer-proposal matching within the proposed framework. Results : The proposed model demonstrates strong practical relevance by closely reflecting real-world reviewer assignment challenges. By simultaneously optimizing thematic coverage, evaluation fairness, and reviewer expertise, the model captures the complexity of actual allocation scenarios. To validate its effectiveness, the model was solved using both the branch-and-bound algorithm and a genetic algorithm. The branch-and-bound method yielded an objective value of 177.349 in approximately one hour, while the genetic algorithm reached 120.35 in just seven minutes. Although branch-and-bound guarantees optimality, its longer runtime makes it less practical for larger datasets. Given the similarity of results, the genetic approach is a reliable and scalable alternative. Conclusion : This study introduces a new allocation strategy and mathematical model for reviewer assignment, addressing often-overlooked factors such as reviewer expertise, grouping, and conflicts of interest. By integrating these elements, the proposed model better reflects real-world conditions. Future work is encouraged to expand on these findings with new frameworks and methods.
An Analytical Framework for Evaluating the Impact of Digital Transformation Technologies on Business Performance: A Natural Language Processing Approach(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Extensive technological advancements have highlighted the importance of digital transformation in improving business performance. While prior research on this topic has been done in the information systems and business management domains, it has been limited to specific areas. Therefore, it is crucial to evaluate the impact of digital transformation comprehensively. This research aims to systematically identify critical themes, significant topics, main concepts, and trend priorities. The study involved the analysis of 474 research papers from 2015 to 2024 from reputable databases such as SCOPUS, Web of Science, and IEEE Xplore. First, thematic analysis identified the main themes and interpreted their relationships. Identified themes refer to technological changes at the operational and strategic levels through data analytics, digitalization, collaborative learning, and digital interaction. Realizing that digital transformation leads to value creation, improved service quality, customer experience, and long-term communication in digital ecosystems. These findings were related to dynamic capability theory concepts and compared with theory constructs like sensing, seizing, and transforming. Next, text mining techniques were used for deeper investigation, including word cloud, topic modeling (Latent Dirichlet Allocation), and text clustering (K-means). Findings were categorized into three perspectives: business, customer, and systemic, highlighting the influential role of digital technologies, particularly artificial intelligence (AI) capabilities. Moreover, trend analysis presented research priorities using VOSviewer. Finally, research innovation involved designing thematic networks and examining the relevance of significant topics as a research artifact with subtle differences compared to the conducted research. This novel approach provides five targeted propositions to audiences for future research.
Self-Esteem in Marital Relationships(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Objective: The objective of this study is to explore the role of self-esteem in marital relationships, examining how self-esteem influences marital satisfaction, communication, and overall relationship dynamics. Methods: This research utilizes a descriptive analytical narrative review approach. Data were collected from valid scientific databases, including both Persian and English sources such as Google Scholar, PubMed, SID, Magiran, and IranDoc. The inclusion criteria focused on peer-reviewed studies that examined the link between self-esteem and marital relationships. A qualitative content analysis was conducted to identify key themes, patterns, and differences across the literature. Findings: The analysis reveals that self-esteem is a critical factor in marital satisfaction, with individuals possessing higher self-esteem experiencing more fulfilling and stable relationships. Self-esteem also plays a significant role in improving communication between couples, reducing marital conflicts, and enhancing emotional intimacy. Furthermore, the review highlights a reciprocal relationship between self-esteem and sexual satisfaction, where individuals with higher sexual self-esteem demonstrate better marital functioning. Cross-cultural comparisons between Persian and English literature suggest similar themes but also reveal cultural nuances in the perception and role of self-esteem within marriages. Conclusion: The findings emphasize the importance of self-esteem in marital relationships, suggesting that higher self-esteem leads to better marital satisfaction, improved communication, and reduced conflicts. Interventions aimed at boosting self-esteem, particularly among women, could have a positive impact on marital dynamics and overall family well-being. The study calls for greater attention from family counselors and institutions to promote self-esteem through workshops and educational programs, ultimately contributing to happier and more stable marriages.
The Effectiveness of Lyubomirsky’s Happiness Training on Negative Emotions (Depression, Stress, and Anxiety) and Cognitive Flexibility in Mothers of Children with Autism Spectrum Disorder(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Objective: The present study aimed to investigate the effectiveness of happiness training based on Lyubomirsky’s model in reducing negative emotions and enhancing cognitive flexibility in this population. Methods and Materials: This study employed a quasi-experimental design using a pretest-posttest control group format. The statistical population included mothers of children with autism who attended the "Golhaye Beheshti" Center in Qom during spring 2024. A total of 30 participants were selected through simple random sampling and assigned to either the experimental or control group. The experimental group participated in eight 90-minute sessions of happiness training. The research instruments included the Depression, Anxiety, and Stress Scale (DASS-21) and the Cognitive Flexibility Scale developed by Dennis and Vander Wal (2009). Data were analyzed using analysis of covariance (ANCOVA). Findings: The results indicated that Lyubomirsky’s happiness training significantly reduced depression, anxiety, and stress levels while significantly increasing cognitive flexibility in the experimental group (P < 0.05). Conclusion: Happiness-based intervention can serve as an effective strategy for promoting the mental health of mothers of children with autism by alleviating negative emotions and strengthening their cognitive capacities. Keywords: Happiness training, depression, anxiety, stress, cognitive flexibility, mothers, autism spectrum disorder.
The Effectiveness of Emotionally Focused Couple Therapy on Self-Differentiation and Intolerance of Uncertainty in Couples Seeking Divorce(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Objective: This study aimed to investigate the effectiveness of Emotionally Focused Couple Therapy (EFCT) on differentiation of self and the reduction of intolerance of uncertainty in couples seeking divorce. Methods: The research method was quasi-experimental with a pretest–posttest control group design. The statistical population consisted of couples seeking divorce in Tehran, from which 30 couples were selected through convenience sampling and randomly assigned to experimental and control groups. The experimental group underwent a 10-session EFCT intervention, each session lasting 90 minutes, while the control group did not receive any intervention. Findings: Findings showed that Emotionally Focused Couple Therapy significantly increased differentiation of self and reduced intolerance of uncertainty in couples seeking divorce. Conclusion: These results suggest that by focusing on core emotions and emotional interactions, it is possible to improve interpersonal relationships and facilitate more informed decision-making in marital relationships. Accordingly, the use of EFCT is recommended in psychological interventions related to divorce crises.
Comparison of the Effectiveness of Acceptance and Commitment Therapy and Reality Therapy on the Components of Adaptation in Incompatible Married Individuals(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Methods and Materials: A quasi-experimental design with a pretest-posttest-follow-up framework was employed, involving two experimental groups (ACT and RT) and one control group. The sample consisted of 54 incompatible married individuals (18 per group) recruited from psychological centers in District 7 of Tehran. Participants completed the Spanier Dyadic Adjustment Scale at pretest, posttest, and follow-up stages. The ACT intervention comprised 8 weekly sessions focusing on mindfulness, acceptance, and value-based actions, while the RT intervention consisted of 8 sessions emphasizing need satisfaction and responsible behavior. Data were analyzed using repeated measures ANOVA to assess changes over time and between groups. Findings: Both ACT and RT significantly improved overall marital adjustment compared to the control group, with significant interaction effects observed for dyadic cohesion (F = 11.161, p = 0.001, η² = 0.247), dyadic consensus (F = 24.787, p = 0.001, η² = 0.422), and affectional expression (F = 22.477, p = 0.001, η² = 0.398). RT demonstrated greater effectiveness in enhancing dyadic cohesion and consensus, while ACT showed stronger outcomes in improving affectional expression. Post-hoc analyses revealed significant mean differences between pretest and posttest for dyadic cohesion in RT (mean difference = -8.167, p < 0.001) and affectional expression in ACT (mean difference = 2.694, p < 0.001). Follow-up assessments indicated sustained improvements, with RT maintaining higher scores in dyadic cohesion (mean = 15.139) and consensus (mean = 25.694), and ACT in affectional expression (mean = 4.78). Conclusion: Both ACT and RT are effective interventions for improving marital adjustment, with RT being more beneficial for addressing behavioral and communication aspects of marital conflict, and ACT more effective in fostering emotional intimacy.
نقش اینستاگرام در هویت سازی و سبک زندگی: مطالعه موردی دانش آموزان پسر دبیرستانی شهر پرند(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات فرهنگ - ارتباطات سال ۲۶ تابستان ۱۴۰۴شماره ۷۰
185 - 211
حوزههای تخصصی:
این پژوهش به واکاوی ژرف کنش های هویت ساز وبازتولید هویت در بستر کنش گری نوجوانان در پلتفرم اینستاگرام پرداخته است. قلمرو این پژوهش زیست جهان دانش آموزان پسر دبیرستانی شهر پرند است. داده های پژوهش با رویکرد کیفی و از طریق مصاحبه های عمیق نیمه ساختاریافته با 15 کنشگر نوجوان و تحلیل مضمونی گردآوری و تحلیل شده است. یافته های پژوهش آشکار می سازد که اینستاگرام به مثابه یک کنشگر واسط و میانجی در فرآیندهای هویت سازی، نقشی چندوجهی و دیالکتیکی ایفا می کند. این پلتفرم رسانه ای، بستری برای بازتعریف مداوم هویت، کنش های خودبازنمایی و خودابرازی هویتی نوجوانان محسوب می شود. نوجوانان از این رسانه برای توسعه سرمایه های فرهنگی/اجتماعی، ارتقای مهارت های فردی و بازتولید مستمر هویت اجتماعی استفاده می کنند. فرآیندهای خودابرازی و الگوپذیری در این فضا، امکان نمایش خلاقانه خویشتن و کسب اعتبار اجتماعی را میسر می سازد. با این حال، مطالعه حاضر آسیب های بالقوه مصرف مفرط اینستاگرام را نیز آشکار می سازد. وابستگی به فضای مجازی می تواند منجر به گسست از زیست جهان واقعی، بحران هویتی و انزوای اجتماعی شود. نوجوانان در این فرآیند با خطر از دست دادن مرزهای هویتی و گرفتار شدن در چرخه بازنمایی های کاذب مواجه می شوند. پژوهش حاضر بر ماهیت چندلایه و متناقض اینستاگرام در فرآیندهای هویت سازی تأکید می ورزد. این پلتفرم هم زمان حامل ظرفیت های توانمندسازی و آسیب های بالقوه است که نیازمند مداخلات تربیتی/آموزشی هوشمندانه از سوی نهادهای خانوادگی و آموزشی می باشد. نتایج این پژوهش ضرورت رویکردی میان رشته ای برای درک پیچیدگی های هویت ساز در عصر رسانه های دیجیتال را آشکار می سازد و لزوم بازاندیشی مستمر در راهبردهای تربیتی متناسب با تحولات فناورانه را خاطرنشان می کند
واکاوی موانع و چالش های نشر و توسعه بازی های ویدئویی در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات راهبردی فرهنگ سال ۵ پاییز ۱۴۰۴ شماره ۲ (پیاپی ۱۹)
201 - 231
حوزههای تخصصی:
هدف این مقاله مطالعه عوامل بازدارنده نشر و توسعه بازی های رایانه ای در ایران است. بازی های رایانه ای یکی از انواع رسانه ها هستند که نقش مهمی در سرگرمی، آموزش و فرهنگ پذیری شهروندان و به نوجوانان و جوانان دارند. تحولات فناورانه دسترسی عمومی به انواع بازی ها را تسهیل کرده است. با وجود برخی اقدامات، توسعه بازی های رایانه ای بومی در ایران با برخی چالش ها مواجه است. این مقاله در پی مطالعه چالش های توسعه و نشر صنعت بازی های رایانه ای در ایران است که برای دستیابی به یک الگوی نظری، از روش گرندد تئوری در آن استفاده شده است و جمع آوری داده ها با استفاده از تکنیک مصاحبه نیمه ساختار یافته با 10 نفر از ناشران و سرمایه گذاران این حوزه صورت گرفته است. نتایج این مطالعه نشان داد که چهار دسته از عوامل شامل مناسبات نهادی، مناسبات رسانه ای، مناسبات اقتصادی و مناسبات فنی ازجمله موانع شناسایی شده در توسعه و نشر صنعت بازی های رایانه ای در ایران بوده است. همچنین با بررسی شرایط مداخله ای در عدم توسعه و نشر مشخص شد ضعف در تعریف استانداردهای کیفی برای ارزیابی بازی ها، ضعف در تأمین نیروی انسانی، ضعف در ساختار قانونی، انحصارگرایی و ضعف در ایجاد فضای رقابتی و ضعف در انطباق فرهنگی به عنوان پنج مقوله اصلی در این زمینه شناسایی شده اند. درنهایت اینکه چهار دسته از استراتژی ها را می توان در رفع موانع توسعه صنعت بازی های رایانه ای در ایران مؤثر دانست که شامل استراتژی های سیاستی، اجتنابی، حمایتی و رویدادی هستند.
بررسی نقش واسطه ای خودکارآمدی در رابطۀ بین تقاضای شغلی و ابهام نقش با رفاه کارکنان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت بهره وری سال ۱۹ بهار ۱۴۰۴ شماره ۷۲
99 - 124
حوزههای تخصصی:
بهبود رفاه و حمایت از کارکنان سبب موفقیت سازمان شده است اگر سازمان کارکنان را مورد حمایت خود قرار داده آنها احساس تعهد بیشتری به سازمان داشته و در جهت فزایش عملکرد و دستیابی به اهداف سازمان تلاش می کنند. یافتن عوامل موثر بر رفاه کارکنان امری ضروری است و به سازمان ها جهت بهبود عملکرد و رسیدن به موفقیت کمک نموده است، از این رو این پژوهش در پی آزمون مدلی ازعوامل علی موثر بر رفاه کارکنان با میانجی گری خودکارآمدی در کارکنان دانشگاه رازی کرمانشاه بوده است. روش پژوهش حاضر از نظر هدف، کاربردی و از نظر روش جمع آوری داده ها توصیفی- پیمایشی بوده است. ابزار گردآوری داده ها پرسشنامه بوده که روایی صوری، روایی همگرا و روایی افتراقی متغیرها مورد بررسی قرار گرفته است. تحلیل داده ها با استفاده از رویکرد مدلسازی معادلات ساختاری با روش حداقل مربعات جزئی از طریق نرم افزار Smart PLs3 انجام شده است.جامعه آماری شامل کلیه ی کارکنان دانشگاه رازی کرمانشاه که شامل 490 نفر بوده است و با استفاده از جدول مورگان 215 نفر از آن ها به عنوان نمونه انتخاب شده اند. یافته ها نشان داد که چالش های شغلی و ابهام نقش هم به صورت مستقیم و هم با میانجی گری خودکارآمدی بر رفاه کارکنان موثر بوده است. با توجه به یافته های تحقیق می توان نتیجه گرفت که تقاضاهای شغلی بیش از حد و ابهام در نقش کارکنان توانسته است خستگی عاطفی را افزایش و درگیری کاری کارکنان را کم کرده که این دو سبب کاهش رفاه کارکنان شده است.
نقش میانجی خودکارآمدی تحصیلی در رابطه بین یادگیری خود-راهبر و توانایی حل مسئله سازنده در دانشجویان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف تعیین نقش میانجی خودکارآمدی تحصیلی در رابطه بین یادگیری خود_راهبر و توانایی حل مسئله سازنده در دانشجویان انجام شد. روش پژوهش حاضر توصیفی_همبستگی از نوع مدل یابی معادلات ساختاری بود. جامعه پژوهش را کلیه دانشجویان دانشگاه گیلان در سال 1402 تشکیل دادند که از بین آن ها به صورت در دسترس 220 نفر به عنوان نمونه انتخاب شدند. ابزارهای این پژوهش شامل پرسشنامه یادگیری خود- راهبر (SDLRS؛ فیشر و همکاران، 2001)، پرسشنامه خودکارآمدی تحصیلی کالج (CASES؛ اون و فرامن، 1988)، و پرسشنامه راهبرد های حل مسئله (PSSQ؛ کسیدی و لانگ، 1996) بود. از تحلیل معادلات ساختاری برای تحلیل داده ها استفاده شد. نتایج نشان داد که مدل پیشنهاد شده از برازش مطلوبی برخوردار است و 63% واریانس حل مسئله سازنده را تبیین می کند. همچنین نتایج نشان داد یادگیری خود-راهبر بر حل مسئله سازنده (65/0=β) و خودکارآمدی تحصیلی (61/0=β) اثر مستقیم و معنادار داشت (05/0>P )؛ همچنین خودکارآمدی تحصیلی بر حل مسئله سازنده (21/0=β) اثر مستقیم معنادار داشت (05/0>P). نتایج آزمون بوت استرپ نشان داد که خودکارآمدی تحصیلی رابطه بین یادگیری خود- راهبر و حل مسئله سازنده (13/0=β) را میانجی گری می کند (05/0>P). در مجموع می توان نتیجه گرفت که یادگیری خود-راهبر به صورت مستقیم و با میانجی گری خودکارآمدی تحصیلی بر حل مسئله سازنده در دانشجویان اثرگذار است.
رویکرد تربیتی مادران در تعامل با دختران (9- 11 ساله) در مورد نماز و حجاب: یک مطالعه کیفی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی رویکرد مادران در تعامل با دختران 9 تا 11 ساله شان درباره نماز و حجاب صورت گرفت. این پژوهش به لحاظ هدف جزء پژوهش های بنیادی و از لحاظ روش از نوع مطالعات کیفی با رویکرد پدیدارشناسی بود. جامعه پژوهش را مادران دارای فرزند دختر 9 تا 11 ساله ساکن در تهران در سال 1401 تشکیل دادند که از بین آنها به صورت در دسترس نمونه گیری شد و پس از 17 مصاحبه، داده ها به اشباع رسید. ابزارهای این پژوهش شامل یک مصاحبه نیمه ساختاریافته و دو سوال خودگزارش دهی درباره میزان عمل به نماز و حجاب بود. روش تحلیل این پژوهش، تحلیل مضمون به روش براون و کلارک و در چارچوب قیاسی-استقرایی بود. با تحلیل محتوای مصاحبه ها 19 مضمون فرعی و 4 مضمون اصلی بدست آمد و طبق آن مادران به سه دسته تقسیم شدند. یافته ها نشان داد 13 نفر از 17 مادر که خود را اهل انجام نماز و حجاب معرفی کردند، رویکرد تربیتی متفاوتی با قرآن در مورد نماز و حجاب داشتند و علی رغم اینکه رویکرد قرآن تقلیل ندادن اعمال دینی به رفتار ظاهری و انجام اعمال دینی از روی شناخت و آگاهی یا همان رویکرد غیرتقلیل گرایانه است، تأکید اکثر مادران بر روی رفتار و خروجی عینی نماز و حجاب و تقلیل آن ها به رفتاری ظاهری و رویکردی تقلیل گرایانه بود. لذا به نظر میرسد لازم است مادران از روش های تربیتی قرآن آگاهی پیدا کنند تا فرزندان خود را بر اساس آن تربیت کنند.
رابطه اعتیاد به شبکه های اجتماعی و دشواری در تنظیم هیجان با پرخاشگری در افراد مبتلا به میگرن: نقش میانجی کیفیت خواب(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رویش روان شناسی سال ۱۴ فروردین ۱۴۰۴ شماره ۱ (پیاپی ۱۰۶)
۱۱۲-۱۰۳
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی رابطه اعتیاد به شبکه های اجتماعی و دشواری در تنظیم هیجان با پرخاشگری در افراد مبتلا به میگرن با میانجی گری کیفیت خواب بود. روش پژوهش توصیفی-همبستگی از نوع معادلات ساختاری بود. جامعه آم اری شامل افراد مراجعه کننده دارای میگرن به کلینیک های نورولوژی استان گیلان در سال 1402-1403 بود. 200 نفر به صورت در دسترس به عنوان نمونه انتخاب شدند. جهت جمع آوری داده ها از پرسشنامه های اعتیاد به شبکه های اجتماعی مبتنی بر موبایل خواجه احمدی و همکاران (1394)، دشواری در تنظیم هیجان (DERS) گراتز و رومر (2004)، کیفیت خواب پیتزبورگ (PSQI) بویس و همکاران (1989)، پرخاشگری (BPAQ) باس و پری (1992) استفاده شد. داده ها با استفاده از ضریب همبستگی پیرسون و مدل یابی معادلات ساختاری مورد تحلیل قرار گرفتند. نتایج نشان داد مدل پیشنهادی از برازش مطلوب برخوردار است. اعتیاد به شبکه های اجتماعی بر پرخاشگری و کیفیت خواب اثر مستقیم دارد (05/0>P). دشواری در تنظیم هیجان بر پرخاشگری و کیفیت خواب اثر مستقیم دارد (05/0>P). کیفیت خواب بر پرخاشگری اثر مستقیم دارد (05/0>P). کیفیت خواب در رابطه بین اعتیاد به شبکه های اجتماعی و دشواری در تنظیم هیجان با پرخاشگری اثر غیر مستقیم دارد (05/0>P). در نتیجه کیفیت خواب می تواند در رابطه بین اعتیاد به شبکه های اجتماعی و دشواری در تنظیم هیجان با پرخاشگری در افراد مبتلا به میگرن نقش میانجی ایفا کند.
زیست پروبلماتیک و اقدام به خودکشی در میان شهروندان ۱۸ تا ۴۰ ساله استان کهگیلویه و بویراحمد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مسائل اجتماعی ایران سال ۱۶ بهار ۱۴۰۴ شماره ۱
۸۲-۴۱
حوزههای تخصصی:
اقدام به خودکشی به عنوان یک کنش اجتماعی، در بستر تعاملات پیچیده فردی و ساختاری و تحت تأثیر عوامل فرهنگی شکل می گیرد. این پژوهش با استفاده از روش نظریه زمینه ای به بررسی تجربه زیسته افراد ۱۸ تا ۴۰ ساله در استان کهگیلویه و بویراحمد پرداخته و عوامل اجتماعی و فرهنگی منجر به اقدام به خودکشی و چگونگی شکل گیری یک زیست پروبلماتیک را کاوش کرده است. زیست پروبلماتیک تجربه ای از زندگی است که با مشکلات و چالش های متعدد و پیچیده همراه بوده و فرد را در معرض خطر قرار می دهد. در این مطالعه، با استفاده از روش نظریه زمینه ای، ۱۴ مصاحبه عمیق با افراد ۱۸ تا ۴۰ ساله (زن و مرد، متأهل و مجرد) که اقدام به خودکشی کرده بودند، از طریق نمونه گیری هدفمند و گلوله برفی انجام شد. داده ها با روش کدگذاری باز، محوری و گزینشی تحلیل شدند. پژوهش پنج مقوله اصلی را شناسایی کرد و یافته های پژوهش نشان داد که زندگی پروبلماتیک تحت تأثیر تعارضات نسلی، فشارهای ازدواج سنتی، انگیزه های انتقام جویانه، تنهایی عاطفی و قبح زدایی اجتماعی از خودکشی قرار دارد. این مقوله ها در یک مدار پروبلماتیک، از تجربه زندگی مسئله مند تا کنش خودکشی، به عنوان برساختی اجتماعی شکل می گیرند. مقوله هسته، «مدار خودکشی از زندگی پروبلماتیک تا خودکشی پروبلماتیک»، نشان دهنده تعامل پیچیده عوامل اجتماعی، فرهنگی و فردی و چرخه ای از احساس ناامیدی و درماندگی است که منجر به اقدام به خودکشی می شود. یافته ها نشان داد که در بستر ایلی-قبیله ای کهگیلویه و بویراحمد، تعارضات میان سنت و مدرنیته همراه با کنترل های اجتماعی و خشونت، منجر به احساس بی قدرتی و انزوا در میان جوانان شده و آنان را به سمت اقدام به خودکشی سوق می دهد. این نتایج بر اهمیت مداخلات فرهنگی و اجتماعی برای پیشگیری از خودکشی در این منطقه تأکید دارند.
سیاست آونگی متحدین آسیایی آمریکا در قبال چین با تاکید بر بحران هواوی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات بین المللی سال ۲۱ بهار ۱۴۰۴ شماره ۴ (پیاپی ۸۴)
203 - 223
حوزههای تخصصی:
پس از جنگ سرد، هیچ یک از رقبا یا حتی متحدان آمریکا به جز چین به 60 درصد تولید ناخالص داخلی این کشور نرسیدند. با این وصف و به دلیل ماهیت اساسی متفاوت ملی چین و ایالات متحده، روابط چین و آمریکا از زمان دولت اوباما به تدریج تیره شده و از رقابت تجاری به رقابت تکنولوژیک و فناورانه در دوران ترامپ و بایدن تبدیل شده است. بنابراین پژوهش حاضر در صدد پاسخ به این پرسش است که چرا آمریکا جنگ فناوری علیه چین با محوریت ممنوعیت شرکت هواوی را آغاز کرده و واکنش متحدان آسیایی واشنگتن (کره جنوبی- ژاپن و استرالیا) در قبال این جنگ چگونه بوده است؟ در پاسخ با بهره گیری از جنبه توصیفی- تحلیلی و با استفاده از داده های کتابخانه ای و اسنادی این فرضیات مطرح می شود که با توجه به تمایل تصمیم گیرندگان آمریکایی برای حفظ هژمونی جهانی ایالات متحده در حوزه فناوری، دو دلیل حیاتی کاخ سفید در جنگ فناورانه علیه چین: 1- حفظ رهبری فنی، اقتصادی و نظامی در حوزه هوش مصنوعی؛ 2- محدود کردن نفوذ پکن در بازار فناوری از طریق تعمیق همکاری با متحدان آن است. براساس داده ها در این مسیر واکنش سه کشور متحد آسیایی ایالات متحده همراهی با سیاست های این کشور در قبال چین و تحریم هواوی بوده است.
رابطه بین استرس و فرسودگی والدینی با نقش میانجی تاب آوری در والدین دارای فرزند نوجوان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف تعیین رابطه بین استرس و فرسودگی والدینی با نقش میانجی تاب آوری در والدین دارای فرزند نوجوان انجام شد. روش پژوهش حاضر توصیفی-همبستگی از نوع مدل یابی معادلات ساختاری بود. جامعه آماری پژوهش شامل همه والدین دانش آموزان مقطع متوسطه اول و دوم شهر اصفهان در سال 1402 بود که از بین آن ها به روش نمونه گیری دردسترس 340 نفر به عنوان نمونه انتخاب شدند. جهت جمع آوری داده ها از شاخص استرس والدینی- فرم کوتاه (PSI-SF؛ آبدین، 1990)، سنجش فرسودگی والدینی (PBQ؛ رزکام و همکاران، 2018) و مقیاس تاب آوری (CD-RISC؛ کانر و دیویدسون، 2003) استفاده شد. تحلیل داده ها به روش مدل یابی معادلات ساختاری انجام شد. نتایج نشان داد که مدل پیشنهادی از برازش مطلوب برخوردار بود و در مجموع 62% از واریانس فرسودگی والدینی را تبیین کرد. نتایج نشان داد که استرس والدینی به صورت مثبت بر فرسودگی والدینی اثر مستقیم داشت؛ اما در مقابل تاب آوری به طور منفی بر فرسودگی والدینی اثر مستقیم داشت؛ همچنین نتایج نشان داد که استرس والدینی به طور منفی و معنادار بر تاب آوری اثر مستقیم داشت (05/0>P). نتایج آزمون بوت استرپ نشان داد که تاب آوری بین استرس والدینی و فرسودگی والدینی نقش میانجی داشت (05/0>P). نتایج این مطالعه دلالت بر این داشت که استرس والدینی به صورت مستقیم و با نقش میانجی تاب آوری بر فرسودگی والدینی اثر داشت.
اثربخشی آموزش فرزندپروری مثبت به والدین بر میزان استرس، سلامت روان و انگیزه تحصیلی در فرزندان آن ها(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رویش روان شناسی سال ۱۴ اردیبهشت ۱۴۰۴ شماره ۲ (پیاپی ۱۰۷)
۱۵۴-۱۴۵
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف تعیین اثربخشی آموزش فرزندپروری مثبت به والدین بر میزان استرس، سلامت روان و انگیزه تحصیلی در فرزندان آن ها انجام گردید. روش پژوهش حاضر نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون – پس آزمون و گروه کنترل بود. جامعه آماری این پژوهش کلیه والدین دانش آموزان پایه دهم و یازدهم شهرستان رشت در سال 1402 بودند. 30 نفر، به عنوان نمونه با استفاده از روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند که به صورت تصادفی به 2 گروه 15 نفری (گروه آزمایش و گواه) تقسیم شدند. از مقیاس استرس ادراک شده (PSS، کوهن و همکاران، 1983)، فهرست تجدیدنظر شده علائم بالینی (SCL-90، دراگوتیس و همکاران، 1973)، مقیاس انگیزش تحصیلی (AMS، والراند و همکاران، 1992) و همچنین پروتکل 8 جلسه ای (هر دو هفته یک جلسه و هر جلسه 90 دقیقه) برنامه آموزشی فرزندپروری مثبت برای جمع آوری داده ها و مداخله استفاده شد. داده ها با استفاده از آزمون تحلیل کوواریانس چند متغیری تجزیه و تحلیل شدند. نتایج نشان داد که با کنترل اثر پیش آزمون بین میانگین پس آزمون استرس، سلامت روان و انگیزه تحصیلی در دو گروه آزمایش و گواه تفاوت معناداری وجود دارد (001/0p<). می توان نتیجه گرفت که برنامه آموزشی فرزندپروری مثبت بر کاهش استرس و افزایش سلامت روان و انگیزه تحصیلی موثر بوده است.