مطالب
فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۶٬۶۸۱ تا ۶٬۷۰۰ مورد از کل ۵۲۴٬۶۸۵ مورد.
منبع:
آمایش سرزمین دوره ۲۰ پاییز و زمستان ۱۴۰۳ شماره ۲ (پیاپی ۳۱)
269 - 283
حوزههای تخصصی:
پرورش مسیرهای توسعه جدید در مناطق شهری نیازمند یک فرایند برنامه ریزی راهبردی است. برنامه ریزی راهبردی یکی از مراحل اجرایی آینده پژوهی است که به وسیله حضور و مشارکت و ارتقای آگاهی شهروندان در عرصه های مختلف صورت می گیرد. از این نظر آینده پژوهی جایگزین برنامه ریزی راهبردی نیست.این پژوهش از نظر هدف کاربردی و از نظر روش شناسی پژوهش توصیفی تحلیلی است که با مطالعه مبانی نظری و با استفاده از روش دلفی شاخص ها و متغیرهای تأثیرگذار در برنامه ریزی راهبردی در قالب چهار بعد کلی (کالبدی، اجتماعی فرهنگی، مدیریتی نهادی، ساختاری فرایندی) و 39 گویه یا زیرشاخص استخراج شد. تجزیه و تحلیل اطلاعات جمع آوری شده در پژوهش حاضر به وسیله آزمون های آماری همچون تحلیل اثر متقاطع ، ابزار GWR از مجموعه آمار فضایی، و ... به کمک نرم افزار Micmac، GIS، و SPSS انجام شد. نتایج مدل سازی اثر نهادهای رسمی بر آینده پژوهش نشان داد شفافیت اهداف و سیاست ها و دستورالعمل های رسمی و غیر رسمی سازمان بیشترین سهم را در اثرپذیری مستقیم و غیرمستقیم آینده پژوهی در سطح شهر اصفهان داشته اند. همچنین نتایج تحلیل فضایی مؤثر بر میزان گسترش برنامه ریزی راهبردی شهر اصفهان نشان داد بعد مدیریتی نهادی اثر قابل توجهی بر گسترش برنامه ریزی راهبردی شهر اصفهان خواهد داشت و شاخص اجتماعی فرهنگی مهم ترین شاخص تأثیرگذار بر برنامه ریزی راهبردی در سطح این شهر است.
بررسی تغییرات ارتفاعی سطح زمین با استفاده از تکنیک تداخل سنجی راداری SBAS در بخشی از شهرستان سراب(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جغرافیا و برنامه ریزی سال ۲۸ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۸۹
17 - 1
حوزههای تخصصی:
جابه جایی زمین یکی از بارزترین آثار نامحسوس مخاطره ی طبیعی زلزله شناخته می شود. در مطالعه حاضر از تکنیک تداخل سنجی راداری (SBAS) با استفاده از تصاویر سنتیل 1 (2018 الی 2021) جهت برآورد جابجائی و از تصویر لندست 8 سال 2018 جهت استخراج طبقات کاربری اراضی در قسمتی از شهرستان سراب استفاده شده است. همچنین داده های اخذ شده از سازمان آب منطقه ای جهت بررسی وضعیت آب های زیرزمینی در ارتباط با فرونشست ناشی از جابجایی استفاده شده است. طبق یافته ها و بررسی نقشه کاربری اراضی منطقه مورد مطالعه، فرونشست در نقاط مختلف قابل مشاهده است و در اطراف مناطق کشاورزی و مراتع به 9 سانتی متر در سال نیز می رسد. همچنین در بعضی نقاط میزان بالاآمدگی تا 12 سانتی متر برآورد شده است. بررسی وضعیت سفره ها نشان دهنده ی افت سطح آب های زیرزمینی در اکثر ایستگاه ها بخصوص افت ناگهانی از ابتدای سال 98 می باشد. با توجه به اینکه رابطه ی مستقیم برداشت از آب های زیرزمینی و پدیده ی فرونشست کاملا اثبات شده است؛ ولی بعد از زلزله 5.9 ریشتری آبان 1398 تغییرات ناگهانی در وضعیت فرونشست منطقه رخ داده است. بنابراین بنظر می رسد جابجایی منطقه، بیشتر تحت تاثیر زلزله باشد.
پیشران ها و عوامل موثر بر ارتقاء تعاملات اجتماعی در فضاهای عمومی شهری (نمونه مطالعاتی: منطقه 10 شهرداری تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جغرافیا و برنامه ریزی سال ۲۸ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۸۹
208 - 183
حوزههای تخصصی:
قابلیت جذب مردم توسط فضاهای عمومی سبب شده تا از این گونه فضاها بعنوان ظرفی برای شکلگیری سرمایه اجتماعی یاد شود، همچنین ارتباط دو سویه فضاهای عمومی شهری و تعاملات اجتماعی انکار ناپذیر است و فضاهای عمومی منجر به شکلگیری تعاملات اجتماعی شده و وجود تعاملات اجتماعی موجب موفقیت فضاهای عمومی میگردد، این مسئله خود اهمیت فضاهای عمومی موفق را دوچندان میکند.در همین راستا،این پژوهش کاربردی با راهبرد توصیفی- پیمایشی به بررسی عوامل موثر بر ارتقای تعاملات اجتماعی و شناسایی پیشرانهای کلیدی موثر بر آنها در فضاهای عمومی شهری منطقه 10 شهرداری تهران میپردازد که در آن مفاهیم مرتبط با فضاهای شهری و تعاملات اجتماعی بررسی و عوامل موثر بر ارتقای تعاملات اجتماعی در فضاهای عمومی در 4 بعد عملکرد و فعالیت، کیفیات کالبدی- فضایی، زیست محیطی، معنایی و در 12مولفه و 60 شاخص طبقه بندی میشوند. این شاخصها با توجه به نمونه موردی خاص شده و پس از آن با تکنیک دلفی و روش تحلیل اثرات متقابل و نرم افزار میک مک،10پیشران کلیدی زمین بازی و مکان اوقات فراغت کودکان، مجموعه های تفریحی و اوقات فراغت، فضاهای مکث و نشستن، وجود افراد در گروه ها و رده های سنی و جنسی مختلف و میزان پاسخگویی به حضور آنان، وجود مبلمان مناسب جهت نشستن و گفت و گو، دسترسی به مسیرهای پیاده و دوچرخه، وجود کاربریها و فعالیتهای متنوع شبانه روزی، خاطره انگیزی و تجربه های به یاد ماندنی، وجود دسترسی و امکانات و مبلمان مخصوص پیاده، توجه به اقلیم امکان استراحت و آسایش معرفی میگردند. سپس دسته های 5 گانه فضاهای عمومی منطقه؛ بوستان واحد همسایگی،محله ای،ناحیه و منطقه ای، فضاهای مذهبی و راسته تجاری طبق روش لیکرت، امتیازدهی شده که میتوان گفت با وجود کمبودهای کمی و کیفی موجود،اما بوستانهای ناحیه و منطقه ای نسبت به سایر فضاهای شهری منطقه وضعیت بهتری در راستای ارتقای تعاملات اجتماعی دارند.
شناسایی مهم ترین موانع جلب مشارکت شهروندان در فرایند تصمیم سازی های شوراهای اسلامی شهر ایلام(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش و برنامه ریزی شهری سال ۱۵ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۵۷
53 - 66
حوزههای تخصصی:
برخورداری از سطح قابل قبولی از مشارکت شهروندان در امور مختلف شهری به ویژه مدیریت شهری، یکی از ارکان اصلی رعایت حقوق شهروندی و دستیابی به توسعه پایدار است. یکی از مهم ترین ابعاد مشارکت شهرندان در امور مختلف شهرها، مشارکت آن ها در فرایند تصمیم سازی شوارهای اسلامی شهر است که مستقیماً توسط آراء شهروندان انتخاب می شوند. هدف پژوهش کابردی حاضر، پیش بینی سطح مشارکت شهروندان در فرایند تصمیم-سازی های شوراهای اسلامی شهر و شناسایی مهم ترین موانع جلب مشارکت شهروندان در فرایند مذکور است که به صورت مطالعه موردی در شهر ایلام انجام گرفته است. جامعه آماری پژوهش حاضر 194030 نفر از شهروندان شهر ایلام بوده که 384 نفر جهت مطالعه از طریق فرمول کوکران انتخاب شدند، سپس با استفاده از پرسشنامه محقق-ساخته و به صورت تصادفی ساده اطلاعات لازمه از محلات رزمندگان، شادآباد، زمین شهری، بان بور، رسالت، شهرک کشاورزی در شهر ایلام جمع آوری شد. لازم به توضیح بوده روایی ابزار تحقیق به صورت صوری و پایایی با استفاده از آزمون آلفای کرونباخ (758/0 = α) مورد تأیید قرار گرفت. همچنین، روش های آماری مورد استفاده برای تحلیل داده ها آزمون t تک نمونه ای و تحلیل عاملی اکتشافی بود. نتایج پژوهش نشان داد علی رغم اینکه سطح مشارکت شهروندان در فرایند تصمیم سازی شوراها با میانگین 2/2، در وضعیت نامناسبی قرار دارد، تمایل به مشارکت شهروندان در فرایند تصمیم سازی های شوراها با میانگین 17/3، در سطح بالایی قرار دارد. نتایج تحلیل عاملی اکتشافی نشان داد پنج مانع اصلی جلب مشارکت شهروندان در فرایند تصمیم سازی های شوراهای اسلامی شهر ایلام، که توانسته اند 662/79 درصد واریانس متغیر وابسته را تبیین نمایند، به ترتیب اهمیت عبات اند از: شهروندمحور نبودن شوراها، ضعف بنیان علمی تخصصی شوراها، محدودیت های قوانین و مقررات و نظارتی، ضعف سرمایه اجتماعی و کم اعتنایی شهروندان.به ترتیب اهمیت عبات اند از: شهروندمحور نبودن شوراها، ضعف بنیان علمی تخصصی شوراها، محدودیت های قوانین و مقررات و نظارتی، ضعف سرمایه اجتماعی و کم اعتنایی شهروندان.
الگوی فضایی میزان تاب آوری کالبدی سکونتگاه های روستایی شهرستان املش در برابر زمین لغزش(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های روستایی دوره ۱۵ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱ (پیاپی ۵۷)
32 - 53
حوزههای تخصصی:
در این پژوهش میزان تاب آوری کالبدی سکونتگاه های روستایی شهرستان املش در برابر زمین لغزش به سه روش تحلیل سلسله مراتبی، جمع وزنی و شاخص هم پوشانی بررسی شد و سپس با استفاده از شاخص های آمار مکانی، الگوی فضایی میزان تاب آوری روستاها تعیین گردید. بدین منظور از 10 معیار شیب، فاصله از گسل، کیفیت ابنیه، مواد و مصالح، عمر ساختمان، لرزه خیزی، زمین شناسی، جهت شیب، عرض معابر و ارتفاع به ترتیب اهمیت استفاده شد. همچنین از دو روش آماره I موران محلی و تحلیل نقاط داغ (G* گتیس-اورد) برای شناسایی الگوها استفاده شد. نتایج نشان داد که میزان تاب آوری کالبدی سکونتگاه های روستایی در مقابل زمین لغزش بین تاب آوری خیلی کم تا خیلی زیاد متغیر بوده و روستاهای با تاب آوری خیلی بالا در محدوده شمال شرقی و روستاهای با تاب آوری خیلی پایین در محدوده شمال غربی و در بخش جلگه ای و کوهپایه ای شهرستان املش قرار دارند. در ناحیه کوهستانی شهرستان نیز روستاهای با تاب آوری کم و متوسط در هر سه مدل موردبررسی قابل مشاهده بودند. در این راستا نتایج آماره I موران محلی بیانگر وجود خوشه بالا - بالا (HH) و پایین - پایین (LL) در شمال شرقی و شمال غربی ناحیه موردمطالعه است که این الگوها در روستاهای ناحیه جلگه ای و کوهپایه ای نیز پدیدار شده اند. همچنین وجود نقاط داغ گرم و سرد در شمال شرق و شمال غرب شهرستان به اثبات رسیده و با 3 انحراف معیار مثبت و منفی در سطح اطمینان 99 درصد در ناحیه جلگه ای و کوهپایه ای نمایان شده اند. اکثر روستاهای شهرستان دارای تاب آوری متوسط نسبت به پدیده زمین لغزش بوده و رفتار تصادفی آن ها توسط دو آماره I موران محلی و تحلیل نقاط داغ مورد تأیید قرار گرفت. درمجموع نقاط روستاهای با تاب آوری بالا و پایین با الگوی خوشه ای بالا - بالا و پایین - پایین I موران محلی و نقاط داغ و سرد G* گتیس-اورد در هر سه مدل تحلیل سلسله مراتبی، جمع وزنی و شاخص هم پوشانی منطبق بودند.
ارزیابی تغییرات پهنه های آبی حوضه دجله و فرات مبتنی بر تحلیل سری زمانی عوامل محیطی مختلف(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
حوضه دجله و فرات گستره وسیعی را در بر گرفته و با توجه به شرایط جغرافیایی و سیاسی متفاوت در آن، هر یک از عوامل محیطی در شرایط مختلف تأثیرات متفاوتی بر روند تغییرات آب های سطحی آن دارا می باشند. بر همین اساس، در تحقیق حاضر روند تغییرات آب های سطحی این حوضه در بازه زمانی 2021-2001 با استفاده از سری زمانی 16 پارامتر مختلف و بهره گیری از محصولات موجود در بستر گوگل ارث انجین (GEE) مورد ارزیابی قرار گرفته است. مطابق نتایج، روند کلی تغییرات از نوع افزایشی بوده و مساحت آب از 9/8605 کیلومتر مربع در سال 2001 به 8/10021 کیلومتر مربع در سال 2021 رسیده است. با این وجود، روند تغییرات زمانی-مکانی آب در سطح منطقه متغیر بوده است و گستره دریاچه ها و تالاب ها در نواحی جنوبی حوضه شدیداً کاهش یافته و در مقابل، گستره آب در بالادست حوضه به دلیل گسترش سدها و کانال های مختلف افزایش یافته است. بعلاوه، یافته های تحقیق حاکی از همبستگی بالای متغیرهای اقلیمی و به ویژه تبخیر-تعرق و دما با تغییرات زمانی آب در منطقه بوده است. بنابراین، تأثیر تغییرات اقلیم جهانی بر هیدرولوژی و محیط زیست حوضه، اهمیت و حساسیت بسیار بالای دریاچه های منطقه همچون رزازه، ثرثار، حمرین و حبانیه را به تغییرات آب وهوایی برجسته می کند.
تحلیل برخی خصوصیات فیزیکی و شیمیایی خاک در محدوده های بیشینه شتاب زمین در حوضه آبخیز تالار استان مازندران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
فرسایش خاک یکی از مشکلات اساسی حوضه های آبخیز است. فرسایش پذیری خاک با عواملی چون، ویژگی های فیزیکی و شیمیایی خاک مرتبط است. حوضه آبخیز تالار از جمله حوضه های فعال تکتونیکی در استان مازندران است. هدف از مطالعه، تحلیل دقیق رابطه بین شتاب زمین و خصوصیات خاک است. جهت مقایسه اثر شتاب بر خاک محدوده های شتاب بالا g(6/0- 5/0) و پایین g (4/0- 3/0) در زیرحوضه های 1 و 2 حوضه تالار تعیین شدند. سپس40 نمونه خاک از زیرحوضه های مختلف جمع آوری شده و آزمایش های بافت خاک، کربن آلی و حدروانی انجام و با استفاده از تحلیل رگرسیون خطی به بررسی رابطه بین شتاب زمین و خصوصیات فیزیکی خاک پرداخته شد. نتایج نشان داد که بیشترین ضرایب همبستگی در شتاب بالا زیرحوضه 1و 2 برای متغیرهای ماسه 97/0-، 95/0- و سیلت 77/0، 81/0 بود. در شتاب پایین، زیرحوضه 1 ماسه 93/0-، سیلت 84/0، رس 78/0، کربن آلی72/0، حد روانی74/0 و زیرحوضه 2 ماسه 94/0- است. رابطه عامل شتاب با خصوصیات فیزیکی و شیمیایی خاک همیشه به صورت خطی نبوده و بسیار وابسته به ویژگی های طبیعی حوضه آبخیز است. تحلیل متغیرها در محدوده های شتاب نشان داد که در مناطق شتاب بالا g(6/0- 5/0)، عامل بیشینه شتاب تاثیر مستقیمی بر انتقال و جابه جایی ذرات خاک (ماسه و سیلت) دارد. این نتایج با ایجاد یک مبنای علمی در جهت برنامه ریزی برای کاهش فرسایش برای مدیران و تصمیم گیران محیط زیست سودمند خواهد بود.
دیدگاه دختران جوان نسبت به احساس تنهایی در پارک های شهر سنندج در جهت ارتقاء کیفیت زندگی
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: پارک های شهری به عنوان فضاهایی برای فرار از زندگی شهری، تقویت سلامت جسمی و روانی و ایجاد تعاملات اجتماعی اهمیت دارند. جوانان، به ویژه دختران 15 تا 24 ساله، از گروه های آسیب پذیر جامعه هستند که حضور کمتری در پارک ها دارند. پارک های شهری با تقویت سلامت روانی و کاهش تنهایی، برای جوانان، به ویژه دختران 15 تا 24 ساله، اهمیت دارند. روش بررسی: این مطالعه در شهر سنندج انجام گرفته و تعداد 513 پرسشنامه توسط دختران جوان حاضر در پارک آبیدر، آشتی، روجیار و کوچکه رش سنندج توزیع و تکمیل گردید. پرسشنامه از 3 متغیر مستقل (فعالیت ها، اجتماع پذیری و آسایش و رفاه) ساماندهی شده بود و داده های جمع آوری شده با استفاده از نرم افزار SPSS مورد آنالیز و تحلیل قرار گرفت. یافته ها و نتیجه گیری: بررسی نتایج حاصل از همبستگی اسپیرمن در نرم افزار SPSS نشان داد که فعالیت در پارک، با ضریب همبستگی 800/0، بیشترین تأثیر را بر کاهش احساس تنهایی دختران جوان داشته است. پس از آن، اجتماع پذیری پارک با ضریب همبستگی 707/0 و آسایش و رفاه پارک با ضریب همبستگی 682/0 به ترتیب در رتبه های دوم و سوم قرار گرفته اند. نتایج این مطالعه نشان می دهد که ایجاد فرصت های مناسب برای فعالیت و تعاملات اجتماعی در پارک ها، به همراه تأمین آسایش و رفاه، می تواند نقش مهمی در کاهش احساس تنهایی دختران جوان ایفا کند. توجه به ترجیحات آنان می تواند پارک ها را به فضاهایی تبدیل کند که نقش مؤثری در بهبود کیفیت زندگی و کاهش احساس تنهایی دختران جوان در جوامع امروزی ایفا کنند.
بررسی نقش حسابداری مدیریت زیست محیطی و شیوه های مدیریت دانش زیست محیطی بر عملکرد زیست محیطی شرکت(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دانش حسابرسی سال ۲۴ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۹۷
۱۱۴-۸۶
حوزههای تخصصی:
این پژوهش با هدف بررسی نقش حسابداری مدیریت زیست محیطی و شیوه های مدیریت دانش زیست محیطی بر عملکرد زیست محیطی شرکت اجرایی شد. جامعه آماری شامل حسابداران و مدیران شاغل در شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران بودند. پرسشنامه پژوهش در میان 384 نفر از اعضای جامعه آماری به عنوان نمونه توزیع و جمع آوری شد. اطلاعات گردآوری شده توسط پرسشنامه ها به وسیله نرم افزار SPSS24 و AMOS24 با استفاده از مدل یابی مع ادلات ساختاری مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج نشان داد حسابداری مدیریت زیست محیطی تاثیر مثبت و معناداری بر عملکرد زیست محیطی دارد. شیوه های مدیریت دانش زیست محیطی تاثیر مثبت و معناداری بر عملکرد زیست محیطی دارد. پشتیبانی مدیریت ارشد تاثیر مثبت و معناداری بر عملکرد زیست محیطی دارد. پشتیبانی مدیریت ارشد در رابطه بین حسابداری مدیریت زیست محیطی و عملکرد زیست محیطی نقش میانجی و مثبتی دارد. پشتیبانی مدیریت ارشد در رابطه بین شیوه های مدیریت دانش زیست محیطی و عملکرد زیست محیطی نقش میانجی و مثبتی دارد. ادراک شرایط کاری سبز تاثیر مثبت و معناداری بر عملکرد زیست محیطی دارد. ادراک شرایط کاری سبز در رابطه میان پشتیبانی مدیریت ارشد و عملکرد زیست محیطی نقش تعدیلگر و مثبتی دارد.
ارائه الگوی اجرای دولت الکترونیک به منظور ارتقاء پاسخگویی در دستگاه های اجرایی بخش عمومی با رویکرد تئوری زمینه بنیان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دانش حسابرسی سال ۲۴ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۹۷
۴۶۳-۴۳۷
حوزههای تخصصی:
این پژوهش با هدف ارائه الگوی اجرای دولت الکترونیک به منظور ارتقاء پاسخگویی دستگاه های اجرایی بخش عمومی کشور انجام گردید. پژوهش، توصیفی و از نوع مطالعات همبستگی است. و در دو بخش کیفی و کمی انجام گردید. در بخش کیفی به کمک نظریه زمینه بنیان و مصاحبه با گروه نخبگان چارچوب مفهومی اولیه پژوهش تهیه گردید و در ادامه پرسشنامه و مدل مفهومی پژوهش با استفاده از روش دلفی مورد توافق گروه نخبگان قرار گرفت. در بخش کمی با استفاده از روش معادلات ساختاری نسبت به آزمون مدل مفهومی بخش کیفی اقدام شد. جامعه آماری این پژوهش در بخش کمی تمامی حسابرسان دیوان محاسبات کشور، ذیحسابان، کارشناسان سازمان برنامه و بودجه، مدیران، حسابداران و مسئولین فناوری اطلاعات دستگاه های اجرایی بخش عمومی می باشند. روش نمونه گیری با استفاده از تعیین حجم نمونه در معادلات ساختاری و تعداد 396 نفر به عنوان نمونه انتخاب شدند. ابزار اندازه گیری برای جمع آوری داده ها، پرسشنامه محقق ساخته می باشد. داده ها با استفاده از روش مدل معادلات ساختاری و از طریق نرم افزار SPSS و PLS تحلیل شدند. این پژوهش نشان می دهد عوامل دولت الکترونیک که بر سیستم های مرتبط با پاسخگویی موثر هستند به ترتیب اولویت شامل؛ عوامل فنی (سخت افزار، نرم افزار، ارتباطات، سیستم های اطلاعاتی)، عوامل سازمانی (ساختار، استراتژیها، سیاستها، نگرش کارکنان، مدیریت تغییر، توانایی رهبری و مدیریت سازمان و فرآیندهای سازمان اشتراک گذاری الکترونیک) و عوامل محیطی (شرایط سیاسی، اقتصادی، فرهنگ مشارکت عمومی میزان مشارکت سایر سازمانها) می باشند. بخش کمی پژوهش نیز این نتایج را تایید می نماید. در نهایت پیشنهاد می شود، به منظور ارتقاء پاسخگویی و بر مبنای نظریه عمومی سیستم ها می بایست سامانه های الکترونیک در تمامی خرده نظام های نظام پاسخگویی یعنی بودجه، حسابداری و گزارشگری مالی، حسابرسی و کنترل های داخلی، ارزیابی عملکرد و دسترسی آزاد به اطلاعات گسترش یابند.
امکان سنجی کشف حکم اخلاقی بر اساس بنای عقلا در دیدگاه اصولیون(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه اخلاق سال ۱۷ بهار ۱۴۰۳ شماره ۶۳
۱۱۰-۹۱
حوزههای تخصصی:
تعیین منشأ حکم اخلاقی ازجمله دغدغه های اصلی فیلسوفان اخلاق است. برخی اندیشمندان غربی توافق جمعی را معیار ارزش و مناط وضع احکام اخلاقی دانسته اند. در اندیشه اسلامی نیز اصولیون از ضابطه بنای عقلا در طریق استنباطات فقهی بهره گرفته اند. نظر به این مناسبات ظاهری، پژوهش حاضر درصدد برآمده با روش توصیفی تحلیلی به امکان سنجی وضع یا کشف حکم اخلاقی بر اساس بنای عقلا در دیدگاه اصولیون بپردازد. در صورت پذیرش حجیت ذاتی و امکان پذیر نبودن ردع بنائات عقلایی، می توان مبنایی برای کشف حکم اخلاقی بر اساس بنای عقلا به دست آورد. بااین حال، یافته های پژوهش نشان می دهد استدلال مدافعان حجیت ذاتی بنائات عقلایی و ازجمله بدیهی عقلی دانستن آن، ایراد مبنایی و بنایی دارد و فاقد کارایی در استنباط حکم اخلاقی است. بررسی نشان می دهد کاربست بنای عقلا در کشف احکام اخلاقی، با دشواری های نظری و روش شناختی دیگری نیز مواجه است. تمایز ماهیت حجیت و اعتبار در بنائات عقلا نسبت به ارزش های اخلاقی، تمایز هستی شناسی ارزش در نسبت سنجی با مناط بنای عقلا، و توقیفی بودن مناطات ارزش ها در مقابل عقلایی و عقلی بودن بنائات عقلا، ازجمله این دشواری هاست.
بررسی جریان و گونه های تخریب و تضعیف جایگاه حضرت زهرا سلام الله علیها، با تاکید بر مسئله تعارض روایتها در موضوع فدک و قهر ایشان با حاکمیت(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
سفینه سال ۲۱ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۸۴ «ویژه پژوهش های حدیثی»
۱۹۰-۱۷۸
حوزههای تخصصی:
پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم در زمان حیاتشان فدک (دهکده ای حاصل خیز در نزدیکی خیبر) را به حضرت زهرا سلام الله علیها بخشیدند که پس از پیامبرصلی الله علیه و آله و سلم از حضرت زهراسلام الله علیها پس گرفته شد. در مساله فدک و قهر حضرت زهراسلام الله علیها با حاکمیت، نقل ها و روایت های مختلف و متعارضی وجود دارد که ضرورت دارد این روایتها به طور دقیق و عمیق بررسی شود علاوه بر این اخبار و سخنانی در تخریب شخصیت حضرت زهراسلام الله علیها نقل شده است که جای بسی تامل دارد. مقاله پیش رو به دنبال بررسی این اختلاف و علت اصلی آن و چگونگی تخریب شخصیت حضرت زهراسلام الله علیها توسط جریان مخالف اهل بیت علیهم السلام می باشد. روش جمع آوری مطالب در این پژوهش به صورت کتابخانه ای بوده و روش پردازش، توصیفی تحلیلی می باشد. پس از بررسی ها مشخص شد که جریان مخالف اهل بیت علیهم السلام به دنبال انکار یا توجیه مسئله فدک و قهر حضرت زهراسلام الله علیها بوده و یا اینکه مسئله مصالحه حضرت زهراسلام الله علیها را با خلیفه اول مطرح می کنند. همچنین برخی از افراد این جریان، اقدام به تخریب یا تضعیف جایگاه حضرت زهراسلام الله علیها کرده اند که این تخریب ها درباره عبادت، علم لدنی، صدیقه بودن حضرت زهراسلام الله علیها، جایگاه عرفانی ایشان و غیره می باشد.
محاسبه شاخص محلی سازی و تخصصی شدن در صنایع کارخانه ای استان های ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
سیاست ها و تحقیقات اقتصادی دوره ۳ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۴
153 - 181
حوزههای تخصصی:
توزیع جغرافیایی فعالیت های اقتصادی یکی از حوزه های پژوهشی مهم در اقتصاد است. اصلاحات اقتصادی و رشد سریع اقتصادی در بسیاری از کشورها در چند دهه گذشته توجه زیادی را از سوی اقتصاددانان به خود جلب کرده است و بسیاری از اقتصاددانان شروع به مطالعه در حوزه توزیع جغرافیایی صنعتی و تخصص منطقه ای در این کشورها کرده اند. با توجه به اهمیت این موضوع برای کشور درحال توسعه ایران، در این تحقیق با استفاده از داده های مقطعی سال 1399 مربوط به صنایع کارخانه ای استان های ایران در سطح کدهای دو رقمی آیسیک (ISIC) محلی سازی و تخصص منطقه ای مورد محاسبه و تحلیل قرار گرفته است. نتایج این تحقیق نشان می دهد که توزیع فضایی کارگاه های صنعتی در بین استان ها با کمترین نابرابری انجام شده است؛ اما قدرت اشتغال زائی این کارگاه ها و قدرت ارزش آفرینی این کارگاه ها با نابرابری بیشتری بین مناطق توزیع شده است. توزیع فضایی هزینه های تحقیق و توسعه نیز بیشترین شاخص محلی سازی را دارد. هم چنین استان های محروم و کمتر توسعه یافته از تخصص منطقه ای بالائی برخوردار هستند و در این استان ها تمرکز بیشتر روی صنایع محدودی بوده است در حالی که اغلب استان های صنعتی دارای تنوع صنعتی هستند.
تامین امنیت معاملات در سند تحول قضائی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات فقه اقتصادی سال ۶ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۴
1 - 18
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: افزایش تجارت و معاملات میان افراد و روش های انعقاد قرارداد در جوامع امروزی باعث شده است تا موضوع امنیت و جلوگیری از اختلاف در معاملات بیش از پیش اهمیت یابد. تسری دادن قواعد حقوقی در اعمال حقوقی و معاملات می تواند منجر به امنیت و جلوگیری از تنش ها و اختلافات در جامعه شود. همچنین تحقق سلامت اجتماعی در حوزه معاملاتی زمانی به وجود می آید که معاملات در بستری سالم و اطمینان بخش انعقاد یابند.
مواد و روش ها: روش این پژوهش توصیفی تحلیلی است.
ملاحظات اخلاقی: در نگارش مقاله اصالت متون، صداقتداری و امانتداری رعایت شده است.
یافته ها: سند تحول قضایی سازوکار پیشگیری از بروز اختلاف در معامله را در پرتو هوشمندسازی، ایجاد تقارن اطلاعاتی برای طرفین معامله و ثبت اسناد رسمی در نظر گرفته است.
نتیجه: عمدتاً تنظیم روابط حقوقی و مالی مردم تأثیر بسزایی در تضمین امنیت اشخاص و جامعه دارد. اجرای امنیت در معاملات با توجه به سند تحول قضایی نیازمند همکاری مردم و نظارت دستگاههای اجرایی با هدف دستیابی به عدالت و رضایتمندی مردم می باشد.
برآورد تأثیر ناترازی نظام بانکی بر نرخ رشد اقتصادی در ایران (رویکرد ARDL)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جستارهای اقتصادی ایران سال ۲۱ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۴۳
49 - 68
حوزههای تخصصی:
مقدمه و اهداف: نظام بانکی به عنوان یکی از ارکان اصلی اقتصاد، نقشی حیاتی در تأمین مالی و پشتیبانی از رشد اقتصادی ایفا می کند. در ایران، ناترازی نظام بانکی که ناشی از عدم تطابق بین دارایی ها و تعهدات است، به عنوان یکی از چالش های اساسی مطرح می شود. این ناترازی می تواند منجر به خلق نقدینگی اضافی شود که مدیریت آن یکی از چالش های مهم اقتصادی کشور در دهه های اخیر بوده است. سیاست گذاران اقتصادی اغلب هدف از خلق نقدینگی را دستیابی به رشد اقتصادی بالا معرفی می کنند، اما نحوه ایجاد و مدیریت آن می تواند نتایج متفاوتی به همراه داشته باشد. این پژوهش با استفاده از داده های مرتبط با پایه پولی و رهیافت ARDL، به بررسی تأثیر ناترازی بانکی بر نرخ رشد اقتصادی ایران می پردازد. هدف اصلی این مطالعه، تحلیل چگونگی تأثیرگذاری بدهی بانک ها به بانک مرکزی و دیگر متغیرهای مرتبط بر رشد اقتصادی است. نتایج این تحقیق می تواند به سیاست گذاران در اتخاذ تصمیمات بهتر برای مدیریت نقدینگی و بهبود رشد اقتصادی کمک کند. روش: این مطالعه به بررسی تأثیر ناترازی نظام بانکی بر نرخ رشد اقتصادی ایران با استفاده از روش خود رگرسیون با وقفه های توزیعی (ARDL) پرداخته است. برای این منظور، داده های مربوط به متغیرهای کلیدی شامل پایه پولی، بدهی بانک ها به بانک مرکزی، بدهی دولت به بانک مرکزی، و دارایی های موهوم و منجمد بانک مرکزی طی بازه زمانی 1369 تا 1401 جمع آوری شده است. این دوره به ویژه از اهمیت بالایی برخوردار است زیرا شامل دوران بعد از جنگ تحمیلی و دوره های اقتصادی مختلف می باشد که می تواند تأثیرات ناترازی بانکی را در شرایط مختلف بررسی کند. مدل ARDL به دلیل قابلیت آن در بررسی روابط بلندمدت و کوتاه مدت بین متغیرها به کار رفته است. ابتدا، ایستایی متغیرها با استفاده از آزمون های مناسب مانند آزمون دیکی - فولر بررسی می شود. پس از تأیید ایستایی متغیرها، مدل ARDL تخمین و پارامترهای مدل برآورد می شوند. بعد از برآورد، آزمون های جذر واحد و الگوهای بلندمدت بررسی می گردد تا نحوه تأثیرگذاری ناترازی بانکی بر رشد اقتصادی به صورت کمی مشخص شود. به علاوه، شبیه سازی های لازم برای بررسی اثرات شوک های ناترازی بر روی رشد اقتصادی نیز انجام می شود. این روش شناسی به ما این امکان را می دهد که به تحلیل عمیق تری از روابط بین ناترازی نظام بانکی و نرخ رشد اقتصادی ایران بپردازیم. نتایج: یافته های این تحقیق نشان می دهد که تأثیر ناترازی نظام بانکی بر نرخ رشد اقتصادی ایران به طور معناداری وجود دارد. به طور خاص، بدهی بانک ها به بانک مرکزی در برخی وقفه ها تأثیری مثبت و معنادار بر نرخ رشد اقتصادی داشته است، اما در دیگر موارد، اثر منفی و معنادار مشاهده شده است. این نتایج نشان می دهد که تأثیر ناترازی بانکی به طور متغیر و وابسته به شرایط اقتصادی موجود می باشد. همچنین، دیگر متغیرهای مورد بررسی، از جمله بدهی دولت به بانک مرکزی و دارایی های موهوم، تأثیر منفی و معناداری بر نرخ رشد اقتصادی داشته اند. به عبارت دیگر، وجود بدهی های سنگین و عدم کیفیت دارایی های بانکی مشکلاتی اساسی برای رشد اقتصادی کشور به وجود آورده است. ارزیابی های انجام شده نشان می دهد که ناترازی بانکی به محدود کردن توان بانک ها برای ایجاد اعتبار و تأمین مالی برنامه های اقتصادی منجر شده، و این موضوع خود به عدم تأمین مالی پروژه های تولیدی و خدماتی مهم دامن زده است. بحث و نتیجه گیری: نتایج این پژوهش تأکید بر تأثیر دوگانه ناترازی نظام بانکی بر نرخ رشد اقتصادی ایران دارند. از یک طرف، بدهی های بانک ها به بانک مرکزی می توانند به عنوان یک منبع تأمین مالی برای پیشبرد پروژه ها و افزایش تولید عمل کنند، اما از طرف دیگر، افزایش این بدهی ها می تواند به افزایش ریسک سیستم مالی و کاهش توان بانک ها برای ارائه وام به بخش های مختلف اقتصادی منجر شود. ناترازی بین دارایی ها و تعهدات بانک ها نیز با ایجاد فشار بر نقدینگی، می تواند به ایجاد بحران های مالی منجر شود که در نهایت بر رشد اقتصادی تأثیر منفی دارد. با توجه به اینکه ناترازی نظام بانکی به طور واضح بر عملکرد اقتصادی ایران تأثیرگذار است، سیاست گذاران باید به مدیریت اثرات آن توجه کنند. ضرورت دارد که سیاست های پولی با دقت بیشتری اعمال شوند و روند تسهیلات دهی بانک ها و کیفیت دارایی های آنان به طور دقیق کنترل گردد. در نهایت، پیشنهاد می شود که دولت و بانک مرکزی با طراحی و اجرای سیاست های مؤثر در راستای اصلاح ساختار مالی و کاهش ناترازی، زمینه های لازم برای رشد پایدار اقتصادی را فراهم آورند. نتایج این تحقیق می تواند به عنوان مبنایی برای تحقیقات آینده در زمینه ناترازی نظام بانکی و سیاست های اقتصادی در ایران مورد استفاده قرار گیرد و به ارزیابی عمیق تری از تعامل بین نظام بانکی و رشد اقتصادی کمک کند. طبقه بندی: JEL: C22, E58
تطبیق دگرگونی نقش مایه دیو در نگاره های خان آخر شاهنامه های قاجار با دوره های تیموری و صفوی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
شاکله و ساختار داستان ها، قصه ها و اساطیر تابع قواعد و اصولی قراردادی است که تحت عنوان "ساختارشناسی قصه های عامیانه" بازشناسی می شود. به طوری که هرگونه تعدیل، دخالت دادن علایق شخصی و به کارگیری سبک های ادبی در نسخ اصلی روایات، مانع از آن نمی شود که ساختار قصه رو به نابودی گزارد. مطالعه حاضر، حاکی از وجود برخی تغییرات فرمی و مضمونی در نگارگری صحنه آخر از داستان رستم در شاهنامه های دوره قاجار است. یعنی، هنرمندان با فاصله گیری از متن اصلی، آثار خود را به قواعد ساختاری قصه های عامیانه نزدیک کرده اند. نگارندگان با هدف بررسی علل و زمینه های صورت بستن این تغییرات، خود را ملزم به پاسخ گویی این پرسش کرده اند که زمینه ها و انگیزه های گرایش هنرمندان به تغییر سبک های پیشین چه بوده است؟ این جستار، داستان رستم را در سه مرحله منبع شفاهی، متن ادبی و تمایل به دگردیسی قهرمان به ساختار اولیه عامیانه مطالعه و با بررسی توصیفی – تحلیلی 21 نگاره انتخابی به روش کیفی از دو دوره قاجار و پیش از آن با موضوع "رستم و دیو سفید" بدین نتیجه رسیده که هنرمند دوره قاجار در همگرایی با میل عمومی و پیروی از ناخودآگاه جمعی، دیو آخر داستان را گونه ای بازنمایانده که این موجود خیالی چهره و رفتاری زنانه نگاریده شده و در شخصیت معشوقه ای ظاهر شده که در خان چهارم داستان به او دریغ داشته شده است. این امر در نتیجه تمایل جمعی انسانی به شنودن وقایع برابر الگوهای ساختاری قصه های عامیانه، رغبت عمومی به روایت عامیانه از داستان به جای روایت ادبی و تصویرسازی منطبق با روحیات عامه در زمان خودشان صورت گرفته است.
استراتژی های نوآورانه در طراحی ساختمان های هوشمند: با توسعه از طریق برنامه ریزی سناریو در صنعت معماری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ادغام فناوری های هوشمند در ساختمان های مدرن نحوه طراحی، ساخت و بهره برداری از ساختمان ها را متحول کرده است. با این حال، پیشرفت های سریع در فناوری های ساختمان های هوشمند چالش های پیچیده ای را به وجود آورده است، به ویژه این امر در ادغام و استفاده مؤثر از این فناوری ها برای به حداکثر رساندن کارایی ساختمان، پایداری و راحتی کاربران رخ داده است. این پژوهش با هدف افزایش درک این مسئله از طریق روشن سازی مزایا و کاربردهای بالقوه برنامه ریزی سناریو به عنوان یک ابزار استراتژیک در طراحی ساختمان های هوشمند انجام شده است. سئوالات کلیدی مطرح شده شامل: چگونه می توان از برنامه ریزی سناریو برای رفع چالش های ادغام فناوری های هوشمند استفاده کرد؟ پیشران های حیاتی تأثیرگذار بر طراحی ساختمان های هوشمند کدام هستند؟ با استفاده از رویکردهای مبتنی بر سناریو برای ایجاد مسکن بیشتر با استفاده از فناوری های جدید و بهبود کیفیت زندگی مسکونی، این پژوهش، پیشران های کلیدی "چارچوب مقرراتی و اجتماعی" و "پذیرش و ادغام فناوری" را از طریق مشاوره با خبرگان و روش برنامه ریزی سناریوی منطق شهودی شناسایی کرده است. این فرآیند منجر به توسعه چهار سناریو شد: سناریوی افق هماهنگ، سناریوی دوراهی مختل شده، سناریوی رنسانس مقررات و سناریوی ایستایی و رکود. پس از توسعه جامع سناریوها، تجزیه و تحلیل نقاط قوت، ضعف ها، فرصت ها و تهدیدهای هر سناریو انجام شد که بینش های کلیدی را به دست آورد. در نهایت، بر اساس نتایج به دست آمده، رویکردی جامع و منسجم برای استراتژی های نوآورانه در طراحی ساختمان های هوشمند ارائه شده است. این رویکرد بر گزینه های مهمی از جمله: اولویت بندی اصول طراحی کاربر محور، حمایت از چارچوب های مقرراتی حمایتی، پذیرش یادگیری مستمر، انطباق پذیری و چابکی، ترویج عدالت اجتماعی و فرصت های برابر، و افزایش تاب آوری در برابر بحران ها در طراحی ساختمان های هوشمند تأکید دارد.
اثربخشی تحریک الکتریکی مستقیم فرا جمجمه ای مغز (tDCS) بر حافظه فعال و ولع مصرف معتادین تحت درمان نگهدارنده
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر باهدف بررسی اثربخشی درمان تحریک الکتریکی مستقیم مغز (tDCS) بر حافظه ی کاری و ولع مصرف بیماران تحت درمان اعتیاد انجام پذیرفت. روش : جامعه آماری پژوهش حاضر متشکل از تمامی مردان وابسته به مواد مخدر مراجعه کننده به مراکز ترک اعتیاد شهر سمنان در شش ماهه اول سال 1402 بود. که تعداد 30 نفر به شکل نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. این افراد به شکل تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل قرار گرفتند. افراد گروه آزمایش در 10 جلسه ی 20 دقیقه ای تحریک الکتریکی مستقیم فرا جمجمه ای مغز با دستگاه tDCS شرکت کردند. ابزار اجرای پژوهش حاضر شامل پرسشنامه حافظه ی فعال والات ازووی و پرسشنامه ولع مصرف فدردی بود. که هر دو گروه در پیش آزمون و پس آزمون تکمیل کردند. افراد گروه کنترل هیچ مداخله ی اضافه ای جدا از روند درمان معمول دریافت نکردند. داده ها با استفاده از آزمون تحلیل کوواریانس در نرم افزار SPSS ورژن 26 موردبررسی قرار گرفت. یافته ها: با توجه به یافته های پژوهش حاضر، بین دو گروه آزمایش و کنترل در شاخص حافظه ی فعال و ولع مصرف تفاوت معنی داری وجود داشت (05/0>p). نتیجه گیری: درمان تحریک الکتریکی مستقیم مغز (tDCS) منجر به بهبود حافظه ی فعال و کاهش ولع مصرف در بیماران تحت درمان نگهدارنده می شود.
جایگاه تفکر هندسی در ارتقای قابلیت های دانشجویان معماری در دروس پایه در مقطع کارشناسی (نمونه موردی: درس مقدمات طراحی معماری 2)(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
آموزش معماری، به عنوان یکی از شاخه های تأثیرگذار در چهره شهر و خلاقیت، به گسترش توانایی ابتکاری نیاز دارد. آموزش درس مقدمات طراحی در رشته معماری، یکی از مهم ترین قسمت های آموزش در دوران تحصیلی برای دانشجویان معماری به شمار می آید. هدف از این پژوهش، بررسی اصول آموزش مطلوب طراحی در رشته معماری در دروس پایه به دانشجویان در جهت ارتقای کیفیت هرچه بیشتر آموزش هست.این پژوهش با روش کمی- کیفی انجام شده است. برای انجام این پژوهش در درس مقدمات معماری2، در دانشگاه ارومیه، در نیمسال98-97، دو گروه 25 نفرِ به عنوان گروه آزمایش و گواه انتخاب گردید. در هر دو گروه موضوع طراحی، محدودیت ها و شرایط و سایت یکسان بودند. در گروه گواه تدریس درس به شیوه سنتی و در گروه آزمایش شیوه طراحی مبتنی بر تفکر هندسی، آموزش داده شد. در بخش کیفی، گردآوری اطلاعات با ابزار مصاحبه عمیق انجام شد .در بخش کمی، نمرات هر دو گروه توسط 4 استاد خبره دانشگاه تحلیل گردید.نتایج نشان داد، اصول هندسی بکار گرفته شده در معماری سنتی، اگر در بناهای معماری معاصر به صورت اصولی و با تناسبات و متناسب با زمینه بکار گرفته شود سبب افزایش کار آیی بنا، آسایش و آرامش کاربران، حس تعلق و سرزندگی بنا، تعادل و هویت را نیز تا حدودی بهبود می بخشد.
تحلیل گفتمانهای سیاسی-اجتماعی در داستانهای کودک و نوجوان نادر ابراهیمی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های ادبی سال ۲۱ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۸۵
95 - 125
حوزههای تخصصی:
نادر ابراهیمی 49 اثر کودک و نوجوان منتشر کرد که تاکنون در هیچ کار پژوهشی با رویکرد تحلیل گفتمان تأثیر گفتمانهای سیاسی-اجتماعی بر آنها بررسی نشده است. در این مقاله، سعی شده است با تکیه بر دو نظریه تحلیل گفتمان جیمز پل جی و نورمن فرکلاف، تأثیر گفتمانهای سیاسی-اجتماعی بر آثار کودک و نوجوان او نشان داده شود. نتایج پژوهش نشان می دهد «ایراندوستی» همواره در مرکز توجه ابراهیمی قرار داشته است با این تفاوت که تحت تأثیر تحولات سیاسی-اجتماعی، عناصری به این گفتمان ملی گرایانه افزوده یا از آن کاسته می شود: 1. در سالهای پیش از انقلاب، داستانهای ابراهیمی بیشتر ذیل گفتمانهای ملی درونزا قرار می گیرد که بر تلاش و کار ملی برای ساخت ایران تأکید می کند. 2. همزمان با پیروزی انقلاب، عنصر «سیاست» آشکارا به داستانهای او راه می یابد و از این حیث می توان آثار او را ذیل گفتمان انقلابی قرار داد با محوریت پرداختن به طاغوت ستیزی، بزرگداشت انقلاب و مبارزات انقلابیون. 3. با پایان یافتن جنگ، داستانهای او ذیل «گفتمان سازندگی» صورتبندی می شود که در آن همچنان ایراندوستی در مرکز توجه قرار دارد و بیش از هر چیز به تواناییهای بالقوه ایران در زمینه صنعت و به طورکلی توسعه اقتصادی تأکید می شود. ادبیات او در این دوران همچنان سیاسی است و عنصر «غرب ستیزی» بیش از دوره های قبل در آثارش دیده می شود.