مطالب
فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱۸۷٬۹۰۱ تا ۱۸۷٬۹۲۰ مورد از کل ۵۲۴٬۶۸۵ مورد.
حوزههای تخصصی:
رسالت دانشگاهها و موسسات آموزش عالی در جامعه ، توسعه کشور در همه ابعاد و ایجاد بستر مناسب برای کلیه افراد به منظور آموختن مهارتها و تواناییها است. شواهد تجربی نشان می دهد افزایش سطح تحصیلات زنان سبب افزایش آگاهی ها ورشد فکری زنان و در نهایت جامعه خواهد شد .از طرف دیگر سهمیه بندی جنسیتی در آموزش عالی برخوردی تبعیض آمیز خواهدبود اگر منابعی چون فرصتهای تحصیلی بر مبنای جنسیت به طور یکسان توزیع نشده باشد . لذا سهمیه بندی جنسیتی ، ورود زنان به آموزش عالی را ناهموار می کند و بالتبع کیفیت زندگی آنان و جامعه را تحت تاثیر قرار می دهد . در مقاله حاضر با ارزیابی روند سهمیه بندی جنسیتی و بررسی نظرات موافقان سهمیه بندی ، و با استناد به برخی مفاهیم نظری و مطالعات تجربی به تبیین این امر پرداخته ایم که روند سهمیه بندی جنسیتی و تبعیض آمیز بودن آن چگونه است و عوامل قانونی شدن سهمیه بندی جنسیتی در آموزش عالی و اسناد علمی برای رد ادله قانونی شدن چنین تبعیضی ، مورد بررسی قرار گرفته است نتایج نشان می دهد روند سهمیه بندی جنسیتی تبعیض آمیز است و سه عامل کلیدی چون آسیب رساندن به حوزه خانواده، نگرش نسبت به توانایی زنان در انجام امور اجتماعی و مشکلات مردان از جمله عوامل موافقان است.که بر طبق یافته هایی چون افزایش بیکاری فارغ التحصیلان زن ، دلایل منزلتی و فرهنگی زنان برای ادامه تحصیل،..، ادله ای که موافقان سهمیه بندی جنسیتی بر مبنای آن قانون گذاری کرده اند رد می شود.
عوامل تعیین کننده مشارکت زنان در نیروی کار در کشورهای منتخب (تحلیل پنل)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در این پژوهش با بهره گیری از داده های پنل به بررسی عوامل تعیین کننده نرخ مشارکت زنان در نیروی کار در 120 کشور جهان در دوره زمانی سالهای 1990 تا 2010 با استفاده از روش داده های پنل پرداخته شده است. متغیر وابسته مدل رگرسیون، نرخ مشارکت زنان در نیروی کار است که با درصد نیروی کار زنان به کل نیروی کار سنجیده می شود. متغیرهای مستقل مدل عبارتند از نرخ باروری، سالهای تحصیل زنان، تفاوت متوسط سالهای تحصیل زنان و مردان، سرمایه سرانه، رانت نفتی، درصد جمعیت ساکن در مناطق شهری، متغیرهای مجازی در برگیرنده سطح درآمد و نوع مذهب غالب کشورها. در تمامی برآورد های انجام شده رابطه مثبت و معنا داری بین نرخ باروری و نرخ مشارکت زنان در نیروی کاردرکشورهای کم درآمد وجود دارد. به علاوه نتایج حاکی از آن است که نرخ مشارکت زنان در نیروی کار در کشورهای مسلمان به طور معنا دارکمتر از سایر کشورها است. سایر ضرایب برآورد شده متغیرهای اقتصادی رگرسیون، از لحاظ آماری معنی دار نمی باشد. کلید واژه ها: نرخ مشارکت زنان در نیروی کار، نرخ باروری، مذهب، داده های پنل طبقه بندی GEL: J22، J13، Z12، C33.
تحلیل و بررسی خشونت علیه زنان (مطالعه موردی زنان در اروپا)
حوزههای تخصصی:
یکی از بحران های کنونی اجتماع بشری، گسترش غیر قابل انکار خشونت علیه زنان است. بدرفتاری با زنان ، در همه کشورهای جهان مسئله ای کاملاً عمومی و دارای ن تایج وخیمی است. این مسئله در سراسر جهان سلامت روحی و جسمی زنان را به مخاطره انداخته و سبب نقض گسترده حقوق این بخش از جامعه بشری گردیده است. بسیاری از پژوهش ها نشان می دهد که خشونت علیه زنان در خانواده و اجتماع ، سبب تشویش، حس حقارت و در نهایت خودکشی می گردد. بسیاری از روانشناسان در بررسی علل این پدیده، نوع تقسیم و توجه به نقش های جنسیتی و همچنین نوع جامعه پذیری را ذکر کرده اند. این رخداد ناگوار به حدی رشد یافته که این نقض آشکار حقوق انسانی در سراسر جهان و حتی کشورهای غربی نیز مشاهده می شود. مسئله مهم در این میان رشد فزاینده خشونت و جرائم جنسی علیه زنان در کشورهای پیشرفته غربی است که مدعی اجرای قوانین سودآور برای زنان هستند. به عنوان نمونه در کشورهای پیشرفته انگلیس و فرانسه شاهد رشد فزاینده خشونت و تجاوز علیه زنان هستیم، اما مجامع بین المللی و نهادهای حقوق بشری به دلیل منافع خاص سیاسی و نقش هژمون این دولت ها در ساختار سیاست بین الملل، کوچک ترین اعتراض و تحریمی را ایراد نمی کنند. خشونت خانگی، تجاوز به عنف، خشونت جنسی ، خشونت جسمی، خشونت در محل کار، بردگی جنسی و ارعاب از انواع مصادیق خشونت علیه زنان به شمار می آید. در این مقاله نویسنده با بررسی ابعاد خشونت ، میزان جرائم جنسی و تضییع حقوق زنان را در کشورهای غربی تحلیل کرده است.
یادکرد نعمت ها در قرآن و جهت دهى بینش انسان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
قرآن کریم آخرین وحى الهى است که براى هدایت انسان به کمال مطلوب از سوى خداوند نازل شده است. این کتاب آسمانى براى هدایت انسان، از روش هاى گوناگونى استفاده مى کند. یکى از این روش ها، «یادکرد نعمت هاى دنیوى و اخروى» است. یادکرد نعمت ها ممکن است از راه ها و مجارى گوناگون در هدایت انسان مؤثر باشد. یکى از این مجارى بینش انسان است. حال این سؤال مطرح است که از نگاه قرآن کریم، یادکرد نعمت ها چگونه نقش هدایتى خود را ایفا مى کند. این مقاله در پى یافتن پاسخ مناسب به این پرسش است و هدف آن فراهم کردن زمینه مناسب براى استفاده از روش یادکرد نعمت ها در هدایت افراد توسط هادیان جامعه است. روش گردآورى اطلاعات، اسنادى و فیش بردارى و استفاده از تفاسیر معتبر است و روش پردازش اطلاعات به شکل توصیفى تحلیلى و به روش تفسیر موضوعى روشمند است. این پژوهش نشان مى دهد تأثیرگذارى یادکرد نعمت ها بر بینش انسان، از راه اصلاح باور به وجود خداوند، باور به احسان خداوند و اصلاح باور درباره اهداف متعالى، ارزش ها، دنیا و مقام تقواست.
بازنگری در روایات جهان پس از حضرت مهدی (عج)(مقاله پژوهشی حوزه)
واکاوی الحان ممدوح در کلام نبوی؛ پژوهشی درباره حدیث «إقرَؤا القُرآنَ بِألحَانِ العَرَب»(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
حدیث «إقرؤا القران بألحان العرب» حدیث معروفی است که در حوزه تلاوت قرآن و مباحث فقهی، همواره مورد توجه عالمان قرائت و فقها و محدثین بوده است و هر گروه متناسب با مشرب عقیدتی فقهی خود، سعی در نفی یا اثبات آن داشته اند. در این مقاله ابتدا منابع و اسناد این روایت، چه از طرق شیعه و چه اهل سنت، مورد نقد و بررسی قرار گرفته و سپس با بهره گیری از کنکاش های لغوی و مطالعات تاریخی، نشان داده شده است که در عصر نبوی و حتی قبل از آن، خوانندگی و استفاده از الحان مرسوم بوده است. دین اسلام نیز از نوع خاصی از این هنر تأثیرگذار در انتقال مؤثرتر پیام خود به مخاطبان، پس از زدودن پیرایه های منفی آن استفاده نموده و قالب آوایی متن و معنامحور و منحصر به خود را به کار گرفته است. در این پژوهش سعی شده است با قراین خارجی و داخلی موجود در روایت مزبور، اصولی چند برای الحان مورد نظر اسلام ترسیم گردد.
نظریه طراحی هوشمند در مواجهه با خداناباوری جدید(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
پژوهش های عقلی نوین سال دوم بهار و تابستان ۱۳۹۶ شماره ۳
61 - 78
حوزههای تخصصی:
جریان شناسی خداناباوری جدید و چالش هایی که پیش روی دین ورزان قرار داده است از جمله مسائل جدی می باشد که در این سال ها، الهی دان های مسیحی را به موضع گیری واداشته است. خداناباوری جدید، خوانشی جدید از الحاد است که هجمه ای خصمانه علیه هرگونه دین باوری، به ویژه دیانت مسیحی، را سرلوحه فعالیت های خود قرار داده است. در سال های منتهی به دهه اول قرن بیست و یکم، دفاعیه های متعهدان به دین در برابر این هجمه جدید افزایش یافته است که نظریه «طراحی هوشمند» یکی از دفاعیه های علمی در برابر این جریان محسوب می شود. این نوشتار به بررسی این دفاعیه در برابر خداناباوری جدید پرداخته و کارایی و توفیق آن را در رسیدن به اهداف خود بررسی می نماید. در نهایت این نتیجه به دست می آید که نظریه طراحی هوشمند در برابر چالش هایی که با آن مواجه است، مانند، اصل آنتروپیک، نظریه فرگشت، و برخی تبیین های الهیاتی درباره جهان، قادر به اثبات طراحی هوشمند برای جهان نیست. در نتیجه برای اثبات طراح هوشمند باید به دنبال دلایل فلسفی و الاهیاتی دیگری بود.
سعدی منسوب به کیست، «سعد بن ابی بکر» یا «سعد بن زنگی»؟(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جستارهای ادبی بهار ۱۳۹۶ شماره ۱۹۶
155-176
حوزههای تخصصی:
این که سعدی منسوب به کدام «سعد» است هنوز به طور قطع معلوم نشده است. گروهی او را منسوب به «سعد بن زنگی» و گروهی او را منسوب به «سعد بن ابیبکر» دانستهاند. غالب محققان معاصر جزو گروه اخیرند. نوشتار حاضر به منظور تشخیص همین امر با استفاده از منابع مربوط و عمدتاً اثار سعدی به تحقیق در این مسیله پرداخته است. یافته های تحقیق به این شرح است: یک مورد از همنشینی سعدی با «سعد بن زنگی» و این که سعدی او را نصیحت کرده در اثار سعدی به دست امده که همین مورد به تنهایی انتساب سعدی به «سعد بن زنگی» را تایید و انتساب او به «سعد بن ابیبکر» را منتفی میسازد. همچنین شواهد گوناگونی از اثار سعدی استخراج گردیده دال بر این که سعدی سال ها قبل از بازگشت به شیراز و ملازمت درگاه «ابوبکر بن سعد» و پسرش «سعد بن ابی بکر» و سال ها قبل از سرودن بوستان و تصنیف گلستان، به «سعدی» معروف بوده و مردم او را به «سعدی» می شناخته اند. اینها نیز انتساب سعدی به «سعد بن ابی بکر» را منتفی می سازد. در این نوشتار رای و دلایل کسانی که معتقدند سعدی منسوب به «سعد بن ابیبکر» است نقد و تحلیل شده و نادرستی ان نشان داده شده است. می توان نتیجه گرفت سعدی که بر اساس مدارک و شواهد ارایه شده در این نوشتار منسوب به «سعد بن زنگی» است و دوران او را به خوبی درک کرده است نه در اوایل قرن هفتم بلکه در سه دهه اخر قرن ششم متولد شده است. معلوم شدن زمان حدودی تولد سعدی، برخی ابهامات موجود در نوشته هایش را روشن می کند.
سناریوهای پیشِ روی سوریه و امنیت ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تغییر و تحولات متعدد در ساختار خاورمیانه از آغاز شکل گیری تاکنون باعث شده که برخی این منطقه را اساساً «منطقه ای ناتمام» تلقی کنند. وقوع خیزش های عربی از سال 2011 گرچه در بطن روندها و جریان های تاریخی پیشین ریشه دارد؛ اما دامنه و گستره آن به حدی بوده است که می توان از آن به عنوان شروع یک «فرایند تاریخی» جدید، مشابه آنچه پس از جنگ جهانی اول رخ داد، یاد کرد. اثرات ناشی از این خیزش ها، در مسائل بسیار مهم و جدی همچون خشونت و افراط، به کارگیری تروریسم برای اهداف سیاسی، جنگ های نیابتی منطقه ای، رقابت های کلاسیک و نوین قدرت های بین المللی و تلاش برای شکل دادن به شرایط جدید سیاسی و استراتژیک توسط کشورهای مهم منطقه، قابل مشاهده است. از میان بحران های متعددی که از آغاز تحولات عربی در این منطقه شکل گرفته، بحران سوریه به عنوان هسته مرکزی و اهرم تعادلی مابین صف بندی های قدیم و جدید منطقه، مطمح نظر است. اهمیت حیاتی سوریه به عنوان متحد استراتژیک جمهوری اسلامی ایران سبب شده که آینده این کشور در رأس موضوعات حائز اهمیت برای ایران قرار گیرد. از این رو هدف این مقاله درنظرگرفتن آینده های احتمالی بحران سوریه در قالب سناریوهای محتمل و ممکن و تبعات آن بر امنیت جمهوری اسلامی ایران است. لذا با به کارگیری مفاهیم رویکرد رئالیستی که به زعم نگارنده بهتر می تواند وضعیت خاورمیانه را به تصویر بکشد و با بهره گیری از روش سناریونویسی به دنبال تبیین مسئله پژوهش می باشد.
تحلیل امنیت انسانی-شهری در استان خراسان جنوبی از منظر ژئوپلیتیک با استفاده نزم افزار سیستم اطلاعات جغرافیایی (GIS)(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
امنیت انسانی شامل تأمین نیازهای اولیه مادی و غیرمادی است. به بیان دیگر امنیت انسانی مسائلی فراتر از حیات و بقای فیزیکی انسان را در بر می گیرد. شهر کانون و بستر اصلی رشد و تکامل بشری است. بر این اساس فضاهای شهری باید بتوانند با توجه به شباهتها و تفاوتهای میان افراد و گروههای سنی و اجتماعی، محیطی امن، سالم، پایدار و جذاب را برای همه افراد فراهم کند و به نیاز تمامی اقشار اجتماعی پاسخ مناسب بدهند. این پژوهش با هدف شناسایی عوامل جغرافیایی و ژئوپلیتیکی موثر در امنیت انسانی- شهری استان خراسان جنوبی با روش توصیفی-تحلیلی صورت پذیرفته است. بر اساس یافته های اسنادی مهمترین عوامل جغرافیایی و ژئوپلیتیکی مؤثر در امنیت انسانی-شهری استان مذکور تلفیقی از عوامل و مولفه های اجتماعی- فرهنگی، سیاسی- امنیتی، اقتصادی- زیربنایی و جغرافیای طبیعی هستند. همچنین ویژگیهایی از قبیل کم و کیف جمعیت، اشتغال، قو-مگرایی، مرزی بودن، سطح توسعه پایین، کویری بودن، کوهستانی بودن، وسعت زیاد در کنار جمعیت پایین، قاچاق و شرایط امنیتی حاکم بر کشور افغانستان در امنیت استان خراسان جنوبی به ویژه امنیت انسانی و مناطق شهری آن مؤثر است. در بخش میدانی پژوهش جامعه آماری 178 نفر بوده که با استفاده از فرمول کوکران حجم نمونه 85 نفر برآورد شده است. ضریب آلفای کرونباخ برای این پژوهش 87/0 درصد بوده و برای روایی پژوهش از پیش آزمون بهره گرفته شده است. بر اساس آزمونT یک طرفه از میان شاخصهای میدانی مورد بررسی در این پژوهش پنج شاخص اول مؤثر در امنیت انسانی-شهری استان خراسان جنوبی به ترتیب عبارتند از: وجود محرومیت اقتصادی و فقر تولید؛ توسعه نامتوازن، میزان اشتغال، اتباع بیگانه و مهاجران خارجی و زیاد بودن ارتباطات برون مرزی. همچنین بر اساس نتایج آزمون فریدمن؛ شاخص های محرومیت اقتصادی ،توسعه نامتوازن، میزان اشتغال، زیاد بودن ارتباطات برون مرزی و توپوگرافی به ترتیب مهمترین عوامل تأثیرگذار بر امنیت شهری است.
مبانی انسان شناختی علم سیاست اسلامی در قرآن کریم از منظر علامه طباطبایی (ره) و دستاوردهای آن در تولید این دانش(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
علم سیاست مبتنی بر مبانی مختلفی ازجمله مبانی انسان شناختی است که طبعاً از منظر قرآن کریم، دارای تحلیل و تفسیری ویژه و برخاسته از جهان بینی الهی می باشد و آن را از علم سیاست سکولار جدا می سازد؛ دانشی که بریده از وحی و انسان محور است. این نوشته می کوشد با مراجعه به آیات قرآن کریم و برداشت های تفسیری علامه طباطبایی به این پرسش اصلی پاسخ دهد که مبانی انسان شناختی علم سیاست کدام است و التزام به آنها چه لوازم و دستاوردهایی در جهت تولید دانش اسلامی- بومی سیاست در پی می آورد. در پاسخ، بر این فرضیه تأکید شده است که با توجه به شاخص های دانش بومی مطلوب و مبانی انسان شناختی مانند کرامت، آزادی همراه با مسئولیت، فضیلت خواهی، جاودانگی و خردورزی که از قرآن کریم و تفسیر المیزان قابل برداشت است، می توان به دستاوردهایی متفاوت از حیث روشی، بینشی و کارکردی دست یافت. از حیث روش، اندیشور سیاست می تواند علاوه بر استفاده از روش تجربی، از روش اجتهاد جامع و فراگیر به کشف زوایای پیدا و پنهان متون اسلامی بپردازد. در عرصه بینشی، زمینه ها و بسترهای شایسته ای برای رسیدن به نگرش جامع و جامعه نگر به آموزه های دینی فراهم می شود تا در نگرشی واقع گرایانه این آموزه ها برای حل مشکلات سیاسی- اجتماعی نقش بازی کنند. دستاورد کارکردی آن مبانی به این نحو است که با درنظرگرفتن هدف و رویکرد استکمالی انسان به سوی سعادت، هدف و موضوع دانش سیاسی اسلامی صرفاً قدرت برای قدرت نیست، بلکه قدرت برای هدایت انسان و حرکت او در جهت سعادت دنیوی و اخروی است. طرح این مبانی و پیامدهای آن، گامی آغازین برای حرکت به سوی دانش سیاست اسلامی و مرزکشی شفاف با رقبای خود است.
بررسی انتقادات هگل از تجربه دینی شلایرماخر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
فلسفه دین سال چهاردهم تابستان ۱۳۹۶ شماره ۲ (پیاپی ۳۱)
287 - 309
حوزههای تخصصی:
تجربه دینی به عنوان یک نظریه به نسبت منسجم ، نخستین بار توسط شلایرماخر مطرح شد. او تجربه دینی را به «احساس وابستگی به امر مطلق» تعریف کرد. شلایرماخر گوهر دین را شهود و احساس می داند که بی نیاز از وساطت مفاهیم عقلی است. از جمله آثار و نتایج تجربه دینی شلایرماخر را می توان شخصی کردن عنصر اساسی دین ، ترویج رویکرد سلبی درباره شناخت ذات و صفات خدا ، در نظر گرفتن احساس به عنوان منبع شناخت و امکان حصول شناخت بی واسطه دانست. بر اساس نظر هگل ، محتوای دین و فلسفه یک چیز است و هر دو مراحلی از آگاهی روح هستند. به نظر وی تنها با اندیشه می توان به وجود خدا و ذات الهی پی برد. هگل با تکیه بر نظر خود مبنی بر عدم امکان آگاهی بی واسطه ، تجربه دینی و شهودگرایی شلایرماخر را نقد می کند و الهیات مبتنی بر احساس را ناتوان از توصیف و تبیین صحیح دین و خدا می داند . شاه بیت انتقادهای هگل بر تجربه دینی مورد نظر شلایرماخر عدم امکان شناخت بی واسطه و انتقاد به شخصی بودن عنصر دینی در تجربه دینی ، ناتوانی آن از شناخت ذات خدا ، عدم توجه به یگانگی قوای ذهنی و انتقاد از در نظر گرفتن احساس به عنوان منبع شناخت است.
نسبت صادر اول با مخلوقات عالم از منظر شیخ اشراق با تأکید بر تناظر مفهوم فیزیکی و متافیزیکی نور(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
فلسفه دین سال چهاردهم پاییز ۱۳۹۶ شماره ۳ (پیاپی ۳۲)
443 - 463
حوزههای تخصصی:
بی تردید شیخ اشراق بزرگ ترین حکیم نوری در عرصه و قلمرو اندیشه اسلامی است. درک عمیق او از حِکم نوری قرآن و نیز تکیه بر حکمت نوری ایران باستان، جریان نوافلاطونی و همچنین تأثیر از حکمه المشرقیینِ حکمای بلندمرتبه ای چون ابن سینا، نظام منسجم و بسیار فکورانه ای از نور در تاریخ حکمت و فلسفه اسلامی به جای گذاشت که نه پیش از او سابقه ای داشت و نه پس از او. در این مقاله با محوریت صادر اول در نظام فکری شیخ اشراق، نخست به بررسی تناظر میان نور در مفهوم فیزیکی خود با معنای متافیزیکی آن پرداخته ایم و سپس بیان و شرح ابعاد نسبت صادر اول با موجودات و مخلوقات عالم من جمله نسبت ربوبیت، حُبّی، معادی و مشکات در جهان بینی شیخ اشراق را هدف قرار داده ایم. مسئله اصلی تحقیق کاهش فاصله میان محسوس و معقول یا نور محسوس و نور معقول است. از همین رو سعی شده است که بحث، از مفهوم فیزیکی نور آغاز شود و در حقیقت با شرح این معناست که در حکمت اشراقی ظاهر، مقابل باطن نیست. فیزیک در تقابل با متافیزیک نیست، بلکه آخرین سطح ظهور باطن یا امر متافیزیکی است. در نظام مراتب نوری شیخ اشراق، هستی، وجود واحدی است که گرچه در مراتب، سیر نزولی دارد، در این فرآیند هرگز حقیقت نوری خویش را از دست نمی دهد.
نسبت مفهوم واجب الوجود فارابی با احد افلوطین(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
فلسفه دین سال چهاردهم پاییز ۱۳۹۶ شماره ۳ (پیاپی ۳۲)
545 - 569
حوزههای تخصصی:
در تفکر افلوطین بر اساس دلایلی چون اطلاق و عدم تناهی احد، عدم پذیرش حلول و اتحاد، مافوق وجود بودن تفسیر علیت به فیضان، خدا چیزی به کلی دیگر است، به گونه ای که نه می توان نامی بر او نهاد و نه می توان او را با هیچ زبانی توصیف کرد. احد افلوطین فوق علم و عقل است که برای همگان غیرقابل شناخت حصولی است و تنها راه رسیدن به او را در فراتر رفتن از شهودی که حاکی از دوگانگی شاهد و مشهود است، معرفی می کند. فارابی مفهومی از واجب الوجود ارائه می دهد که با وجود برخی اشتراک ها با احد افلوطین تحت تأثیر تعالیم اسلامی و نظریه تمایز متافیزیکی وجود و ماهیت با مفهوم احد نزد افلوطین تفاوت های بسیاری دارد. لذا واجب الوجود را موجودی می داند که ذات و ماهیتش، اقتضای وجود دارد و فرض نبودش محال است. وجود او به واسطه غیر پدید نمی آید و او در وجود خود به موجود دیگری محتاج نیست، بلکه خودش علت وجود همه اشیاست، بنابراین وجود او بسیط و نامرکب محسوب می شود و اساس عالم را بر خلقت ابداعی قرار داد.
اقتصاد سیاسی انقلاب مصر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
دولت های منطقه خاورمیانه و شمال آفریقا چندین دهه است که سیاست های اقتصادی خود را در راستای سیاست های اقتصادی نولیبرال یا اصلاحات نولیبرالیسم اقتصادی که به عنوان یک مدل خاص اقتصادی از سوی امریکا و نهادهای تحت سلطه آن مطرح است، تنظیم کرده اند. از بین این کشورها می توان به ترکیه، لیبی، سوریه، اردن، عراق و کشورهای حوزه خلیج فارس اشاره کرد. مقاله حاضر درصدد است تا با نگاهی بسترمند به تحولات مصر، به سئوال مهم ریشه های اقتصادی وقوع انقلاب مصر تحت تاثیر بکارگیری سیاست های نولیبرالیسم اقتصادی در فضای اقتدارگرای دستگاه سیاسی حسنی مبارک پاسخ دهد. فرض مهم این نوشتار آن است که مصر به عنوان یکی از بزرگ ترین و تاثیرگذارترین کشورهای منطقه، پس از شکست و پایان سیاست های اقتصادی درهای باز و انفتاح انور سادات، از دهه 1990، اصلاحات نولیبرالیسم اقتصادی را به عنوان سومین نسل پارادایمی اقتصاد سیاسی بکار گرفت و سیاست های اقتصادی داخلی و بین المللی را براساس این مدل اقتصادی تنظیم ساخت. در نتیجه بکارگیری این سیاست ها در فضای سیاسی اقتدارگونه نظام سیاسی مصر، شاخص های مهم اقتصادی تحت تاثیر این سیاست ها قرارگرفت. این مقاله، شاخص های مهم و تاثیرگذار اقتصادی همچون فساد، رشد اقتصادی، فقر و نابرابری و بیکاری و امنیت شغلی را در بستر مدل نظری «اقتدارگرایی نولیبرالیسم» به شکلی سیستماتیک و با تکیه بر روش های مختلف اقتصاد سیاسی تجزیه و تحلیل خواهد نمود.
روابط فراآتلانتیکی در مذاکرات هسته ای ایران و 1+5(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مسئله اصلی در این مقاله، تبیین نقش روابط فراآتلانتیکی در حصول توافق هسته ای موسوم به برجام، میان جمهوری اسلامی ایران و گروه 1+5 بوده است. در این راستا، سئوال اصلی این است که «روابط فراآتلانتیکی، چرا و چگونه بر نقش اتحادیه اروپا در مذاکرات هسته ای ایران و 1+5 تاثیر گذاشت؟». فرضیه اصلی مقاله، عبارت است از «اشتراکات تمدنی دو سوی آتلانتیک، به همراه برتری وزن راهبردی ایالات متحده نسبت به اتحادیه اروپا از ابتدای فرایند شکل گیری همگرایی اروپایی و نیز روندهای جهانی قرن 21 که منجر به بعضی تغییرات در راهبردهای بین المللی و منطقه ای امریکا، از جمله چرخش ایالات متحده به سوی آسیا شده است؛ اتحادیه اروپا را به سمت اتخاذ رویکردی مرکب از «موازنه گری» و «دنباله روی» در قبال ایالات متحده پیش برده است». این رویکرد ترکیبی در مذاکرات هسته ای منجر به برجام، در قالب ایفای نقش اتحادیه اروپا براساس دو کارویژه ایجاد «تسهیل» و «توازن» متبلور شد. در این مقاله پس از بیان چهارچوب نظری (نئورئالیسم) به بررسی شاخص های اصلی روابط فراآتلانتیکی و نیز تاثیر روندهای جهانی قرن 21 بر این روابط با ایجاد شاخصی اکتسابی برای آن، همچون چرخش ایالات متحده به سوی آسیا پرداختیم. در بخش پایانی مقاله، به تبیین چگونگی تاثیرگذاری روابط فراآتلانتیکی براساس این شاخص ها بر روند و نتایج مذاکرات هسته ای پرداختیم و دیدیم که این رویکرد در دوران پسابرجام و با روی کار آمدن دولت جدید امریکا، با دادن وزن بیشتر به موازنه گری نسبت به دنباله روی، ادامه یافته و احتمالا خواهد یافت. روش پژوهش در این مقاله، «توصیفی- تحلیلی» است و برای گردآوری اطلاعات نیز عمدتا از روش کتابخانه ای استفاده شده است.
بررسی و تحلیل نسبت انسان با طبیعت در فلسفه ملاصدرا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در فلسفه ملاصدرا انسان از جایگاه ویژه ای برخوردار است. انسان تنها موجود ممکنی است که دارای حدّ وجودی مشخص و معینی نبوده و مراتب وجودی او متناظر و مطابق با عوالم و مراتب وجودی آن است. اصول و قواعد تأسیس این نظام فلسفی از قبیل اصالت وجود، تشکیک در وجود و به ویژه دو اصل حرکت جوهری و اتحاد عالم و معلوم و همچنین مراحل تکوین نفس و نسبت آن با بدن می تواند مبنای فلسفه زیست محیطی را شکل دهد که به واسطه آن بتوان راهکارهایی برای تبیین نسبت انسان و طبیعت ارائه نمود و براساس آن بحران زیست محیطی که طبیعت از آن رنج می برد، مدیریت شود. در نظام فلسفی حکمت متعالیه، طبیعت به عنوان مرتبه ای از مراتب وجود به تناسب بهره ای که از وجود دارد؛ واجد علم، ادراک و شعور است بنابراین تعامل انسان با این موجود زنده به کلی با آنچه در فلسفه زیست محیطی مبتنی بر فلسفه غرب تعریف شده، متفاوت است. تبیین و تحلیل معنای انسان و طبیعت در فلسفه ملاصدرا و بیان نسبت آن دو از اهداف اصلی این مقاله است.
نامه عمل در نظام حکمت صدرایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
از آموزه های دینی در حوزه معادشناسی نامه عمل است که بر اساس آیات و روایات در بردارنده همه اعمال، نیت ها و باو رهای انسان است و در قیامت بسته به نوع آن ها از سمت راست یا چپ به او داده می شود. با توجه به این که این نامه نمی تواند از سنخ کتاب و دفتر دنیوی باشد ، دانشمندان مسلمان با این پرسش روبه رو شده اند که حقیقت نامه عمل چیست. یکی از پاسخ های مهم به این پرسش ، تبیین فلسفی حکیم الهی ملاصدراست که حقیقت نامه عمل را روح و قلب انسان می داند. این مقاله ، ضمن اشاره به دیدگاه های گوناگون در باب نامه عمل ، به گزارش تبیین فلسفی ملاصدرا و بیان مبانی و نیز ثمرات تبیین او می پردازد و سپس نشان می دهد که این تبیین نه تنها از حیث سازگاری درونی با نظام فلسفه صدرایی از ابهاماتی برخوردار است ، از جهت همخوانی با آموزه های دینی نیز با تأملاتی روبه روست.
دین پژوهی مصطفی ملکیان؛ بررسی و نقد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یکی از نظریه های عرصة دین پژوهی معاصر ایران پروژة «عقلانیت و معنویت» مصطفی ملکیان است. این نظریه با محور قراردادن مؤلفه های اجتناب ناپذیر مدرنیته به مواجهه با دین سنتی می رود و ضمن مقایسه این مؤلفه ها با ویژگی های اصلی دین سنتی، حکم به تباین میان دین داری و مدرن بودن می کند. فهم سنتی از دین را در جهان مدرن کارآمد نمی داند و فهمی جدید از دین (معنویت) را که سازگار با مؤلفه های مدرنیته است معرفی می کند. این مقاله کوشیده است تصویری روشن و شفاف از ارکان اصلی این نظریه، که عبارت اند از عقلانیت، معنویت و زندگی اصیل، ارائه دهد. در ابتدا مراد ملکیان از دین بیان می شود و بعد از آن تقریری از نظریه عقلانیت و معنویت ارائه خواهد شد و به کوتاهی نقدهایی که علیه این نظریه ارائه کرده ایم، و عناوین آن ها در زیر آمده است، اشاره می شود. 1. ابهام در تقسیم بندی دین؛ 2. عدول از مبنا؛ 3. صورت بندی نادرست از استدلال و تبعیت از استدلال و ناسازگاری آن با همة اقسام تعبد؛ 4. تاریخی بودن دین؛ 5. ابهام در نقطه تمایز میان معنویت و عقلانیت؛ 6. نبود برنامه ای برای اجتماع و کار جمعی؛ 7. شرایط سخت معنویت برای عموم مردم.
رسانه و شخصیت زادیی قدرت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
قدرت به عنوان اصلی ترین مولفه سیاست، همواره مورد توجه افکار عمومی، نیروهای سیاسی- اجتماعی و هیات حاکمه و رسانه ها می باشد. تصاحب قدرت، هدف اصلی تکاپوی سیاسی است و نحوه تصاحب و استفاده از آن، بیشترین مباحث حول و حوش این مفهوم را تشکیل می دهد. شاخص مهم برای سنجش استفاده درست یا نادرست از قدرت قانون است. هرگاه حاکم بدون توجه به قانون و نهادهای قانونی، بر اساس سلیقه و رای خود از قدرت استفاده نماید، این قدرت را قدرت شخصی شده می نامند. نوشتار حاضر در پی آن است تا مشخص کند، رسانه ها چگونه و با چه راهکارهایی مانع شخصی شدن قدرت یا شخصیت زدایی از آن می شوند.