محمدعلی عباسیان چالشتری

محمدعلی عباسیان چالشتری

مدرک تحصیلی: دانشیار گروه فلسفه دانشگاه پیام نور تهران
پست الکترونیکی: abbasian@pnu.ac.ir

مطالب

فیلتر های جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱ تا ۲۰ مورد از کل ۲۱ مورد.
۱.

مشکل گتیه و ناتوانی نظریه وثاقت گرایی برای حل آن(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: مشکل گتیه توجیه نظریه JTB فرایند موثق نظریه وثاقت گرایی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۹۵ تعداد دانلود : ۲۱۲
 «مشکل گتیه» دربرگیرنده مجموعه ای از مثال های نقضی است که تعریف استاندارد و رایج از معرفت در معرفت شناسی، تا قبل از نیمه دوم قرن بیستم میلادی، را به چالش می کشاند. براساسِ تعریف استاندارد، که به اختصار آن را «JTB» می خوانیم، معرفت چیزی غیر از «باور صادق موجه» نیست. مشکل اجمالاً این است که تعریف استاندارد از معرفت دربرگیرنده شرایط کافی برای معرفت نیست، به دلیلِ آنکه می توان مثال هایی نقضی نشان داد که هرچند مصداق باور صادق موجه هستند، اما نمی توانند معرفت دانسته شوند. از زمان گتیه به بعد، معرفت شناسان تلاش های بسیاری برای پرهیز یا حل یا حتی نفی مشکل گتیه انجام داده اند. یکی از تلاش ها برای حل این مشکل در نظریه ای موسوم به «برون گرایی» انجام شده است. برون گرایی دو شکل عمده دارد: «نظریه علّی» و «وثاقت گرایی». وثاقت گرایی عامل اصلی پیدایش مشکل را مفهوم یا شرط «توجیه» می داند و، بنابراین، سعی دارد مفهوم یا شرط دیگری به جایِ آن قرار دهد. این مفهوم یا شرط بر فرایند موثق بیرونی تمرکز دارد که در اکثر اوقات باعث پیدایش باورهای صادق در شخص می شود. از نگاه این مقاله، نظریه برون - وثوق گرایانه و اندیشه «فرایند موثق» در آن، به دلایلی که در متن مقاله خواهد آمد، توانایی لازم را برای حل مشکل گتیه ندارد. 
۲.

معناداری اسامی خداوند از منظر نصیرالدین طوسی و فاضل مقداد (با ابتنا بر دیدگاه ابن سینا درباره معانی صفات واجب الوجود)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: ابن سینا اسم ِذات الهیات تنزیهی فاضل مقداد معناداری اسامی خداوند معنای اضافی معنای سلبی نصیرالدین طوسی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۴ تعداد دانلود : ۴۲
نصیرالدین طوسی پایه گذار جریان «خردورزی فلسفی» در مدرسه فلسفی کلامی حلّه به شمار می رود. صفت بارز این جریان فکری، توجّه جدی به مباحث «امور عامّه» است که آثار آن در مسائل خاص الهیاتی نیز دیده می شود. پژوهش پیش ِرو عهده دار تبیین مسئله معناداری اسامی خداوند در برخی از آثار نصیرالدین طوسی و فاضل مقداد است که به پیروی از دیدگاه ابن سینا، با رویکرد تنزیهی تشریح شده است. ابن سینا که بر پایه قاعده معرفت شناختی «ناممکن بودن انتزاع دو مفهوم از حقیقت بسیط»، به ترادف مفهومی صفات ذاتی خداوند باور داشت، برای پاسخ به اشکال مقدّری ناظر به معانی متفاوت صفات خداوند در گزاره های الهیاتی، طرحی سه گانه ارائه داد که دربرگیرنده سلب معنای مقابل، اضافه به مخلوق، یا ترکیبی از آن دو بود. نصیرالدین طوسی در آثار خود از نظریه ترادف مفهومی سخنی به میان نیاورد؛ ولی بدون ذکر نام ابن سینا، طرح سه گانه وی را در الفصول النصیریه به کار گرفت. البته طوسی به جای عنوان «معانی صفات»، بحث خود را بر پایه «معانی اسامی خداوند» و اقسام آن سامان داد؛ بدین لحاظ اللّه به عنوان «اسم ذات» به تنهایی، در دسته ای جداگانه ای قرار گرفت و طرح پیشین ابن سینا با ادبیات کلامی فلسفی طوسی، به طرحی چهارگانه ارتقا یافت. بعدها فاضل مقداد در الأنوار الجلالیه، با ادبیات ساده تری آن طرح را تشریح و برخی ابهامات آن را مرتفع ساخت. حاصل دیدگاه تنزیهی محقّق طوسی آن است که اسامی متعدّد خداوند، دلالت بر تحقّق مبادی صفات در ذات احدی ندارند؛ ازاین رو اطلاق اسامی متعدد بر خداوند با بساطت ذات، سازگار است.
۳.

انگیزش اخلاقی، جهات تناسب، و برخی دلالت های فلسفه دینی آن ها

تعداد بازدید : ۲۸۶ تعداد دانلود : ۱۳۷
«انگیزش اخلاقی» یکی از مفاهیم مهم و پرکاربرد در فلسفه اخلاق است. انگیزش اخلاقی با «دلایل فعل» و «حکم اخلاقی» که دو اصطلاح کلیدی در فلسفه اخلاق هستند، ارتباطی وثیق دارد. انسان ها اغلب افعال خود را از روی دلایل انجام می دهند و دلایل انگیزشی یکی از آن دلایل هستند. انسان ها هم چنین احکام اخلاقی صادر می کنند و «انگیزش» چیزی است که احکام را به افعال پیوند می زند. فیلسوفان اجماع دارند که فاعل برای انجام فعل باید ابتدا به سوی آن برانگیخته شود. نظریه غالب، مشهور به «نظریه هیومی»، دو حالت روان شناختی «میل» و «باور» را عامل انگیزش فاعل به فعل می داند. براساس اندیشه «جهات تناسب» که مورد پذیرش غالب فیلسوفان ذهن، فعل و اخلاق است، میل یک حالت روان شناختی ذاتاً انگیزشی با جهت تناسب عالم با ذهن است و باور هم حالت دیگر ذاتاً شناختی با جهت تناسب ذهن با عالم است. برخی از فیلسوفان اخلاق منکر اطلاق و کلیت نظریه هیومی شده اند و دست کم تعدادی از باورهای اخلاقی را شناختی - انگیزشی و دارای دو جهت تناسب می دانند. دیدگاه فیلسوفان اخیر می تواند به باورهای دینی هم توسعه پیدا کند. دراین صورت، دست کم برخی از باورهای دینی و جملات تعبیر کننده از آن ها دو جهت تناسب خواهند داشت. پذیرش این دیدگاه، در نهایت، ما را به ارائه رویکردهایی جدید و دو وجهی به معرفت شناسی دینی و زبان دینی خواهد رساند.
۴.

پاسخ به شبهه ای قدیمی پیرامون عصمت پیامبر (ص) و ائمه شیعه (ع) بر اساس تمایز میان زبان عینی و زبان ذهنی

کلیدواژه‌ها: شبهه در عصمت پیامبر و ائمه استغفار گرایش های نفسانی زبان عینی زبان ذهنی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۴۳ تعداد دانلود : ۲۲۵
یک اشکال پیرامون عصمت پیامبر و ائمه شیعه وجود دارد که به برخی از آیات قرآن و دعاهای ائمه شیعه استناد می کند که پیامبر و ائمه در آن ها از گناهان خود به درگاه خداوند استغفار می کنند و بدین وسیله از او طلب بخشش دارند. اگر پیامبر و ائمه شیعه عصمت دارند نباید مرتکب گناه شوند و اگر گناه انجام نمیدهند چرا از انجام گناهان خود به درگاه خداوند استغفار می کنند؟ پاسخ های مختلفی ازسوی دانشمندان شیعه به این شبهه داده شده است. اکثر قریب به اتفاق این پاسخها پیشفرض گرفتهاند که جمله های ادا شدهی مشتمل بر «استغفار» و «گناه» از سوی پیامبر یا ائمه متون عینی هستند که از عالم بیرون و وقایع و افعالی (گناهانی) که در آن انجام گرفته شده است حکایت میکنند. پاسخ ارائه شده در این مقاله با آن پیش فرض موافق نیست. روش این تحقیق تحلیلی است و بر این فرضیه تکیه کرده است که جمله های ادا شده ی مشتمل بر «استغفار» و «گناه» توسط پیامبر و ائمه متون ذهنی هستند نه عینی. این مقاله تلاش می کند تا، با استناد به شواهدی از قرآن و نهج البلاغه، نشان دهد استغفار پیامبر و ائمه از چیزی است که به طرزتلقی ها، حالات و گرایشهای درونی و نفسانی پیامبر و ائمه وابستگی دارد، نه از چیزی (گناهی) که متعلق به دنیای واقعیات بیرونی است. یکی از مهم ترین دستاوردهای این مقاله این است که برای نخستین بار این فرضیه را به پیش می کشاند که تحلیل درست از زبان پیامبر و ائمه درگرو داشتن درکی درست از کاربرد آن زبان، و ذهنی یا عینی بودن آن، است.
۵.

رویکردی چندوجهی و قرآن محور به الهیات سلبی و ایجابی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: الهیات سلبی الهیات ایجابی ذات خداوند ذاتیات خداوند اسماء خداوند

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۵۹ تعداد دانلود : ۱۵۹
«الهیات سلبی» و «الهیات ایجابی»، معمولاً، به عنوان دو نظریه یا دو روی کرد متضاد معرفتی و زبانی به خداوند، اوصاف و ویژگی های او در نسبت با انسان معرفی شده اند. مشهور است که الهیات سلبی خداوند، اوصاف و اسماء او را غیرقابل شناخت و غیرقابل گفتگوی ایجابی توسط انسان می داند و الهیات ایجابی خداوند، اوصاف و اسماء او را توسط انسان شناختنی و گفتگو کردنی می شمرد. اما دلیلی وجود ندارد تا الهیات سلبی و ایجابی را به دو بعد یا دو وجه معرفتی و زبانی محدود کنیم، برعکس شواهدی در آثار فیلسوفان و متکلمان متأله وجود دارد که نشان می دهد آن دو الهیات می توانند ابعاد و وجوه هستی شناختی و عمل شناختی هم داشته باشند. این مقاله با بهره گیری از روش توصیفی و تحلیلی، ابتدا کوشش می کند، با ذکر شواهدی از آراء فیلسوفان و متکلمان برجسته مغرب زمین، به توضیح، مستندسازی و توجیه ابعاد چهارگانه الهیات سلبی و ایجابی بپردازد. پس از آن، با تکیه بر آیات قرآن کریم، یک الهیات چند وجهی را با وجوه معرفت شناختی، زبان شناختی، عمل شناختی، و هستی شناختی، معرفی و پیش رو قرار دهد. این الهیات، در همه وجوه، نسبت به ذات و ذاتیات خداوند سلبی اما نسبت به اسماء خداوند ایجابی است. براساس روی کرد الهیاتی ایجابی چند وجهی قرآنی اتخاذ شده در این مقاله، نخستین مرحله برای ارتباط انسان با خدا معرفتی است.
۶.

اصل جان و رابطه آن با خداوند در منطق الطیر عطار، با مروری بر طیرنامه های ابن سینا و سهروردی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: ابن سینا اصل جان رابطه انفسی سهروردی طیرنامه عطار

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۰۳ تعداد دانلود : ۲۳۷
آنچه در بن مایه داستان های رمزی و تمثیلی حکماء و عرفا، خصوصاً در طیرنامه ها، به چشم می آید، پرواز نفس یا جان انسانی از غربت غربیه و زندان تن به سوی اصل و حقیقت خویش است. در این داستان ها جان سالک یا سالکان به صورت رمز در شکل پرنده یا پرندگان تمثل پیدا می کند. رسیدن جان به اصل خویش و درهمان حال رسیدن به رابطه ای انفسی با حقیقتی قدسی یکی از اندیشه های محوری در این سفرنامه ها است. در این مقاله بنا داریم تا با بهره گیری از برخی مفاهیم فلسفی - الهیاتی و با مروری بر طیرنامه های ابن سینا و شیخ اشراق، به تحلیل و تبیین دستگاه الهیاتی عطار در منطق الطیر، پیرامون اصل و حقیقت جان و رابطه آن با خداوند بپردازیم. برخلاف ابن سینا و سهروردی که نهایت سفر نفس برای وصول به اصل و حقیقت خویش را رسیدن سالک به ارتباط شخصی انفسی با عقل فعال می دانند، عطار از ارتباط انفسی جمعی و مشترک نفوس با خداوند در انتهای سفر خبر می دهد. عطار از چند اندیشه مهم دیگر درگیر با موضوع نیز گفتگو کرده است که، به هر دلیل، در رساله های دو فیلسوف دیگر مورد کم توجهی یا غفلت قرار گرفته اند. نفی دوگانه آفاق/ انفس درمورد رابطه میان انسان و خدا، اتخاذ رویکردی سلبی به ذات و صفات خداوند درکنار رویکرد ایجابی به افعال و اسماء خداوند، اعتقاد به هویت الهی نفس، اعتقاد به وجود یک نفس یا جان واحد برای اشخاص متکثر انسانی - ایمانی، و نظریه تجلی نخست خداوند در یک حقیقت شخصی و انسانی، از این اندیشه ها هستند.
۷.

مدرن گرایی و پسامدرن گرایی در مواجهه با مسأله هویت و غیریت(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: فلسفه مدرن گفتمان پسامدرن هویت غیریت

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۰۷ تعداد دانلود : ۱۸۸
فلسفه مدرن، اجمالاً، برنامه و دستگاه جامع معرفتی است که براساس آن تمام عالم هستی توسط بشر به تنهایی فهمیدنی و شناختنی است. در مرکز ثقل این دستگاه هویت معرفتی شخص یا ذهن عامل معرفت قرار دارد. فیلسوفان مدرن اعتبار دستگاه معرفتی و نیز وحدت آن را مرهون هویت معرفتی عامل معرفت می دانند. دکارت خودآگاهی ذهن خودبنیاد از خودش به عنوان یک عامل معرفتی خودآگاه را مبنای تمام معرفت ها، شامل مابعد الطبیعی، طبیعی و غیر آن می دانست. پسامدرن گرایی، درمقابل، گفتمانی فلسفی دربرابر هویت معرفتی و دستگاه معرفتی خودبنیاد مدرن است. تلاش فیلسوفان پسامدرن بر آن است تا با استفاده از مفهوم «غیریت» و نیز ارتباط دادن آن با چند اندیشه غیرمعرفتی دیگر، مثل «میل»، «اراده» و «مسئولیت»، گفتمان فلسفی و متفاوت را پی ریزی نمایند. ازنگاه این مقاله، نه نظریه «هویت» و اندیشه های معرفتی پیوست آن، و نه مفهوم «غیریت» و اندیشه های عمل شناختی همراه آن نمی توانند مستقل از یک دیگر یک دستگاه معرفتی خودبنیاد یا یک گفتمان فلسفی غیرمعرفتی مسلط را پی ریزی و شکل دهند.
۸.

بازخوانی دیدگاه ملاصدرا پیرامون رابطه میان انسان و خدا با توجه به الهیات انسان گرا/ عالم گرا(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: ملاصدرا الهیات انفسی الهیات آفاقی الهیات خودی گرا الهیات عالم گرا

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۸۳۰ تعداد دانلود : ۳۷۸
یکی از مسایل بسیار مهم مورد گفتگو در الهیات، به ویژه در دوران معاصر، مسأله رابطه میان انسان و خدا بوده است. این مسأله در مقاله حاضر به سه گروه از مسایل کوچک تر تحلیل شده است: آیا انسان و خدا با یک دیگر رابطه انفسی دارند یا آفاقی؟ آیا خدا و انسان نسبت به هم خودی هستند یا دیگری؟ آیا انسان و خدا ارتباطی بی واسطه باهم دارند یا آن که باواسطه عالَم با یک دیگر مرتبط می شوند؟ این مقاله تلاش می کند تا اولاً، مسایل سه گانه فوق را ضمن بیان سه روی کرد رایج در الهیات معاصر مغرب زمین به رابطه میان انسان و خدا، توضیح دهد، و ثانیاً، در پرتو آن روی کردها ، دیدگاه ملاصدرا پیرامون رابطه انسان و خدا را بازخوانی کند. ما در این بازخوانی به دو دیدگاه یا دو نظریه از ملاصدرا رسیده ایم. در یک نظریه صدرا از الهیاتی آفاقی- انفسی، عالم گرا، و نسبتاً دیگری گرا حمایت می کند و در نظریه دیگر یک الهیات انفسی، انسان گرا، و خودی گرای خالص را تأیید می کند. این دو نظریه، به رغم برخی اشتراکات جزیی، در اساس باهم اختلاف دارند و ناسازگارند. آیا تنها یکی از این دو نظریه نظریه نهایی ملاصدراست؟ و اگر این طور است کدام یک؟ ما در آثار صدرا پاسخی قاطع و صریح برای این سؤالات نمی یابیم، مگر آن که با تکیه بر مطالبی مثل آن چه او در جلد یک اسفار گفته است نظریه دوم را نظریه نهایی و شخصی او بدانیم. اما روشن است که نظریه دوم قبل از ملاصدرا و توسط عارفان محی الدینی هم مطرح ارایه شده است و نظریه جدیدی نیست.
۹.

نفس، ساحت های نفس، و ارتباط انفسی میان خدا و انسان در نهج البلاغه(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: نهج البلاغه نفس ساحت های نفس

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۴۳۳ تعداد دانلود : ۴۷۳
ی از پرکاربردترین واژ هها در نه جالبلاغه است. نفس در نه جالبلاغه دارای چهار « نفس » ساحت معرف تشناختی، هستی شناختی، عم لشناختی، و زبان شناختی است، که با ی کدیگر روابط دو یا چندسویه دارند. بیشترین فراوانی از نفس در نه جالبلاغه مربوط به ساحت عمل شناختی و ک مترین آن مربوط به ساحت زبا نشناختی است. در میان ساح تها تقدم و آغاز با ساحت معرفت شناختی است. ازمنظر نه جالبلاغ، ه خدا و انسان ارتباط انفسی و دوسویه دارند. خداوند در همه ساحت ها با انسان ها ارتباط و پیوند ایجابی بی واسطه انفسی برقرار کرده است و انسا نها هم این امکان را دارند تا با نفس خود با خداوند ارتباط ایجابی ب یواسطه هستی شناختی، معرف تشناختی، عمل شناختی، و زبان شناختی برقرار کنند. منظور از ارتباط انفسی میان خدا و نفس این است که خداوند در همه ساح تها از نفس یا خود ما به نفس یا خود ما نزدیک تر است و نفس یا خود ما هم می تواند با خدا ارتباطی نزدیک تر از ارتباط با خودش برقرار کند. ارتباط انفسی میان خدا و نفس در ذات الهی نیست در اسماء اوست، خداوند در ذات با ما بیگانه و نسبت به ما مطلقاً دیگری است اما در اسماء از ما به مانزدی کتر است.
۱۰.

چشم اندازی از یک رویکرد جدید به زبان دینی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: زبان دینی معرفت گرایی عمل گرایی جهت های تناسب منطوق معنایی مفهوم التزامی التزام عملی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۷۵۹ تعداد دانلود : ۳۶۲
ما دربارة خدا چگونه می توانیم سخن بگوییم؟ این مسئلة اصلی زبان دینی است که خود به چند مسئلة دیگر تحلیل می شود. یک دسته از مسائل به نسبت معانی جملات و گزاره های دینی، با ویژگی هایی در عالم واقع مربوط می شوند. آیا شأن جملات یا گزاره های دینی، مثل «خدایی جز الله نیست» و «خدا عالم است» این است که اطلاعاتی از واقعیت خداوند به ما بدهند؟ یا آنکه آنها اساساً کارکرد عملی در زندگی ما دارند؟ رویکردهای رایج به زبان دینی - به طور کلی - به دو گروه متمایز تقسیم می شوند: رویکردهای معرفت گرا و رویکردهای عمل گرا. یکی از مشکلات اصلی این رویکردها یک بعدی بودن آنها است. تصور می شود توصیفی و آگاهی بخش بودن گزاره های دینی با انشایی، انگیزشی و تأثیرگذار بودن آنها در زندگی ما با هم اجتماع ناپذیرند، در حالی که این گونه نیست. رویکرد ما به زبان دینی در این مقاله، دو بعدی است. زبان دینی در رویکرد ما هم بعد معرفت گرایانه دارد و هم بعد عمل گرایانه. این رویکرد مدعی است می تواند با شایستگی، هر دو بعد این زبان را تبیین کرده، توضیح دهد.
۱۱.

ازارض تا عرش گستره نظام تربیتی نفس انسان دردیدگاه ملاصدرا(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: انسان شناسی ملاصدرا نفس انسان نظام تربیتی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۸۳۶ تعداد دانلود : ۸۴۸
انسان وشناخت ابعاد وجودی او از دیر باز مورد توجه اندیشمندان حوزه دین و فلسفه بوده است. این مقاله در صدد بررسی این مسئله است که با توجه به شمول حکمت صدرایی بر تمام جنبه های مختلف هستی وانسان، چگونه می توان مبتنی بر نظریات خاص ملاصدرا، مبنائی فلسفی وعقلانی برای تعلیم وتربیت نفس انسان ترسیم نمود؟ لذا سعی شده است با روش مطالعه ی کتابخانه ای و نظری وبا بررسی اصول ابتکاری ملاصدرا درفلسفه به این سوال پاسخ داده شود. ازنظرملاصدرا وجود اصیل است، ولی وجودانسان ازموجودات دیگرمتفاوت است. براساس حرکت جوهری، نفس به تدریج دردامن بدن به ظهورمی رسدوبه درجات بالاتری ازتجرد نایل می شود. ازاین منظرحقیقت هرفرد با اعتقادات واعمال وی ودرپرتوتعلیم وتربیت ساخته می شودو هویت خودش را کسب می نماید ودرنهایت هرانسانی نوع خاصی است وماهیت همه انسانها یکسان نیست. براساس دستاوردهای این تحقیق، با تبیین خاص ملاصدرا درباره چگونگی تربیت نفس انسان، علاوه براینکه جایگاه رفیع انسان درمجموعه خلقت معرفی می گردد تاثیرونقش برنامه های تربیتی، دررسیدن به درجات شایسته و بایسته فرد انسانی نیز بخوبی ترسیم می گردد. هدف عالی درنظام تربیتی مبتنی بربینش صدرائی، ارتقاء انسان به مقام خلیفه اللهی است. و نتیجه اینکه: براساس انسان شناسی صدرائی، تدوین برنامه های تعلیم وتربیت، بستری عقلانی می یابد ومنطبق بر فطرت انسان خواهد بود.
۱۲.

الهیات سلبی در اندیشه ابن سینا(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: ابن سینا الهیات سلبی تنزیه واجب الوجود

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۹۲۶ تعداد دانلود : ۷۵۴
در این مقالهاللهیات سلبی در ابعاد وجودشناختی، معرفت شناختی و زبان شناختی در اندیشه ابن سینا با توجه به دلایلی چون تباین خالق و مخلوق، تأکید بر وحدت و بساطت حقیقی ذات خدای متعال، مثل و شبیه نداشتن، همچنین حد و ماهیت نداشتن او، اطلاق و عدم تناهی، ناتوانی انسان در احاطه بر خدای متعال، تعالی و فوق عقل بودن خدا، نقص معرفت معلول نسبت به علت، محدودیت قوای ادراکی بشر بررسی شده است. با بررسی نظاماللهیاتی ابن سینا به این تبیین می رسیم که در وجودشناسی سینوی وجود شکاف عظیمی بین وجود مطلق یعنی خدا و دیگر مخلوقات تأکید می شود. او علت مخلوقات است، اما شباهت نوعی با آنها ندارد و در بعد معرفت شناختی امکان معرفت ایجابی مطابق با واقع را برای انسان نفی کرده است. در ساحت زبان شناختی نیز دلایلاللهیات سلبی مبتنی بر بعد وجودی و معرفتی این دیدگاه است .طبیعتاً آنچه ناشناختنی و نایافتنی است، بیان شدنی هم نیست.
۱۳.

نسبت مفهوم واجب الوجود فارابی با احد افلوطین(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: احد افلوطین فارابی فیض واجب الوجود

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۸۴۶ تعداد دانلود : ۶۸۷
در تفکر افلوطین بر اساس دلایلی چون اطلاق و عدم تناهی احد، عدم پذیرش حلول و اتحاد، مافوق وجود بودن تفسیر علیت به فیضان، خدا چیزی به کلی دیگر است، به گونه ای که نه می توان نامی بر او نهاد و نه می توان او را با هیچ زبانی توصیف کرد. احد افلوطین فوق علم و عقل است که برای همگان غیرقابل شناخت حصولی است و تنها راه رسیدن به او را در فراتر رفتن از شهودی که حاکی از دوگانگی شاهد و مشهود است، معرفی می کند. فارابی مفهومی از واجب الوجود ارائه می دهد که با وجود برخی اشتراک ها با احد افلوطین تحت تأثیر تعالیم اسلامی و نظریه تمایز متافیزیکی وجود و ماهیت با مفهوم احد نزد افلوطین تفاوت های بسیاری دارد. لذا واجب الوجود را موجودی می داند که ذات و ماهیتش، اقتضای وجود دارد و فرض نبودش محال است. وجود او به واسطه غیر پدید نمی آید و او در وجود خود به موجود دیگری محتاج نیست، بلکه خودش علت وجود همه اشیاست، بنابراین وجود او بسیط و نامرکب محسوب می شود و اساس عالم را بر خلقت ابداعی قرار داد.
۱۴.

معرفت شناسی متداول و محدودیت های ذاتی آن برای تحلیل و تبیین اندیشه های معرفتی دینی، مثل «ایمان»، «کفر»، «شرک»، و «نفاق»(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: اخلاص اعتقاد معرفت ایمان شرک کفر نفاق دلیل یا توجیه معرفت شناختی دلیل یا توجیه عمل شناختی

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی فلسفه های مضاف فلسفه دین
  2. حوزه‌های تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی معرفت شناسی
تعداد بازدید : ۱۵۲۹ تعداد دانلود : ۶۸۳
«اعتقاد» به عنوان گرایشی روان شناختی به صدق یک قضیه، به اعتباری، دارای دو وجه است: (1) از یک سو اعتقاد به یک قضیه با خود پیامدها و لوازمی عملی را به همراه می آورد. هنگامی که ما واجد یک اعتقاد می شویم مقارن با آن گرایش های روان شناختی دیگری هم در ما پیدا می شوند. یک اعتقاد نه تنها می تواند رفتاری از ما را تغییر دهد، بلکه بیش از آن زندگی ما را تحت تأثیر خود قرار دهد. ما این وجه از اعتقاد را وجه «عمل شناختی» آن می نامیم؛ (2) از سوی دیگر یک اعتقاد می تواند ما را به صدق و کذب قضیه ای رسانده یا دست کم به آن نزدیک سازد. فیلسوفان معرفت شناس با جدا ساختن وجه اخیر اعتقاد که ما آن را وجه «معرفت شناختی»، خواهیم نامید، از لوازم و پیامدهای عملی آن اعتقاد، منحصراً خود را به صدق و کذب و دلیل یا فرآیند، موصل به صدق و کذب محدود ساخته اند. از نگاه معرفت شناسان آن چه به یک اعتقاد ارزش و شأن معرفتی می دهد صدق و کذب، دلالت او بر واقعیات موجود در عالم، و موجًه و ناموجًه، یا موثق و ناموثق، بودن است، و نه پیامدها و لوازم عملی آن. معرفت شناسی با محدود ساختن خود به این وجه از اعتقاد در قلمرو اندیشه های بنیادی اسلام، مثل «ایمان»، «کفر»، «شرک»، و «نفاق» به چیزی خنثی و بی خاصیت تبدیل می شود. اصطلاحات و اندیشه های بنیادی قرآن، مثل «ایمان»، «کفر»، «شرک»، و «نفاق» که ترکیب و تلفیقی از وجوه معرفتی و عمل شناختی هستند، دیگر نمی توانند مورد تحلیل و مطالعه این نوع معرفت شناسی قرار بگیرند؛ مگر آن که برخلافِ نگاه قرآنی به آن ها، مرزبندی هویتی میان آن ها برداشته شود و آن ها به مفاهیمی با هویت معرفتی یکسان و واحد تبدیل شوند.
۱۵.

تحریری نو از چیستی تصدیق در نزد منطق دانان مسلمان

تعداد بازدید : ۱۵۲۹ تعداد دانلود : ۷۹۴
یکی از مهمترین مباحث معرفت شناسی در میان فیلسوفان مغرب زمین، در دو سه دهه اخیر، گفتگو درباب چیستی «علم قضیه ای» بوده است. درباره چیستی این علم در مغرب زمین دیدگاهها و نظریات متعدد و متنوعی وجود دارد. نظریه رایج در میان معرفت شناسان این علم را اعتقاد صادق موجه می داند. حکیمان و منطق دانان مسلمان این قسم از علم را اصطلاحاً «تصدیق» نامیده اند. دیدگاه حکیمان و منطق دانان مسلمان هم درباب چیستی تصدیق یکسان نیست. گروهی تصدیق را از سنخ اعتقاد می دانند؛ گروهی از مقوله تصور؛ و گروهی هم آن را ترکیبی از هر دو می دانند؛ برخی تصدیق را بسیط می دانند؛ و برخی دیگر هم مرکب. نویسنده بر آن است که یکی از عوامل اصلی اختلاف نظر منطق دانان مسلمان پیرامون چیستی تصدیق در آمیختن احکام تصدیق و قضیه با یکدیگر است. در این مقاله بر آن نیستیم تا راه حلی قطعی برای چیستی تصدیق ارائه نماییم؛ بلکه می کوشیم با بهره گیری از مبانی معنی شناختی و معرفت شناختی مورد قبول این منطق دانان، با رفع ابهامات، فهم بهتری از این مسئله به دست دهیم.
۱۶.

نظریه افعال گفتاری و برخی پیامدهای مهم آن(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: مفاهمه فعل گفتاری فعل کلامی فعل غیر کلامی فعل با کلامی اعتقادات قرینه ای دو سویه قوه غیر کلامی

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی فلسفه های مضاف فلسفه زبان
  2. حوزه‌های تخصصی زبان شناسی میان رشته ای ها زبان شناسی فلسفی
تعداد بازدید : ۳۱۱۳ تعداد دانلود : ۱۵۳۳
زبان چگونه از عالم حکایت می کند؟ این پرسشی است که از دیرباز قبل تا کنون مورد علاقه بسیاری از فیلسوفان زبان بوده است از نظر بسیاری از فیلسوفان قرن 20 مانند فرگه راسل و ویتگنشتاین متقدم فهم ساختار زبان روشن کننده واقعیت عالم است به اعتقاد این افراد وظیفه اصلی جمله های اخباری در مقابل جمله های انشایی علاوه بر تعبیر از ماهیاتی معنایی معرفت شناختی به نام قضیه و توصیف یا گزارش از واقعیات امور از روی صدق یا کذب است اما به نظر آستین میان اداهای اخباری و انشایی تمایزی ماهوی وجود ندارد زیرا در هنگام ادای جمله ها اعم از اخباری و انشایی توسط متکلمان زبان افعالی انجام میگیرد افعالی نظیر اخبار توصیف امر نهی در خواست عذرخواهی و وعده این گونه افعال که افعال گفتاری نامیده شده اند دارای انواعی هستند بنابراین به نظر این افراد که به نظریه فعل گفتاری نامیده شده اند دارای انواعی هستند بنابراین به نظر این افراد که به نظریه فعل گفتاری مشهور گردیده است میان اداهای اختباری وانشایی تمایزی ماهوی وجود ندارد زیرا هر ادا دارای جنبه ای انشایی یا قوه غیر کلامی است که نوع فعل گفتاری انجام شده را تعیین می نماید افزون بر آن هر ادا بر روی مخاطب خود دارای تاثیراتی به نامه افعال با کلامی است بر اس اس نظریه فعل گفتاری افعال گفتاری اعم از افعال غیر کلامی و با کلامی تنها تابع قواعد معنی شناسی و معرفت شناسی حاکم بر آنچه متکلم می گوید نیست بلکه بیش از آن به قواعد و فروض حاکم بر نظریه فعل گفتاری نظیر مقاصد و گرایش ها و اعتقادات دو سویه میان متکلم و مخاطب وابسته اند نظریه فعل گفتاری دارای پیامدهای مهم در معرفت شناسی دینی و معنی شناسی است که در این مقاله به برخی از آنها اشاره خواهد شد
۱۷.

یک نظریه درباره اسامی خاص ، توصیفات معرفه(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: معنی اسم خاص مشکل معدومات توصیف معرفه تمایز جمله / قضیه کاربرد دوگانة زبان گرایشهای قضیه ای قضیة شخصیه / کلیه

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی فلسفه های مضاف فلسفه زبان
  2. حوزه‌های تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی فلسفه های مضاف فلسفه منطق
تعداد بازدید : ۲۱۹۷ تعداد دانلود : ۱۰۷۲
یکی از مباحث جدال برانگیز و در عین حال اساسی، در قلمرو فلسفة زبان و منطق فلسفی، از هنگام آغاز قرن بیستم، در مورد اسامی خاص و توصیفات معرفه بوده است. فیلسوفانی که به اسامی خاص و توصیفات معرفه بوده است. فیلسوفانی که به اسامی خاص و توصیفات معرفه پرداخته اند، هم زمان با مشکلات بسیاری نیز روبرو بوده اند. در این میان یکی از جدی ترین مشکلات، مشکل اسامی – توصیفات تهی است. این مقاله نخست به معرفی و ارائة برخی از نظریات برجسته و مؤثر، از جمله نظریات ماینونگ، راسل، فرگه، استراسون و دنلان، پرداخته است. و در نهایت هم، بر پایة متون گرایش قضیه ای de dicto/ de re و تمایز قضیة شخصیه/کلیه، نظریه ای جدید دربارة اسامی خاص- توصیفات ارائه داده است؛ نظریه ای که می توان زمینه های آن را در نظریات فوق ردیابی کرد.
۱۸.

نظریه توصیفات راسل و مشکل جانشینی در متون گرایشهای قضیه ای(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: مستقل توصیفات معرفه گرایش‏هاى قضیه‏اى مشکل جانشینى قضیه - شى‏ء وابسته نظریه تسویرى توصیفات

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد تاریخی دوره معاصر (قرون 20 و 21) فلسفه تحلیلی آباء فلسفه تحلیلی
  2. حوزه‌های تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی فلسفه های مضاف فلسفه زبان
  3. حوزه‌های تخصصی فلسفه و منطق منطق فلسفه منطق سمانتیک اسامی خاص
تعداد بازدید : ۱۰۰۱۳
هر نظریه معنایى جامعى که متکفل تحلیل و تبیین توصیفات معرفه، مانند «نویسنده بوستان» و «رئیس جمهور ایران»، در جمله‏هاى زبان طبیعى است، علاوه بر این که باید بتواند تحلیل معنایى درستى از جمله هایى مانند «نویسنده بوستان شاعر است» و «رئیس جمهور ایران عاقل است» ارائه دهد، باید بتواند به شایستگى نیز از عهده مشکل مربوط به این گونه جمله‏ها، یعنى مشکل جمله‏هاى مشتمل بر توصیفات معدوم، نظیر «پادشاه فرانسه طاس است» و «مربع مستدیر مستدیر است»، بر آید. همچنین علاوه بر این که آن نظریه باید از کفایت لازم براى تبیین و تحلیل توصیفات معرفه، در جمله‏هاى گرایش‏هاى قضیه‏اى، نظیر «حسن اعتقاد دارد که نویسنده بوستان شاعر است» و «درباره رییس جمهور ایران، حسن اعتقاد دارد که او عاقل است»، برخوردار باشد، باید بتواند به نحو رضایت بخشى نیز مشکل مربوط به آنها، یعنى «مشکل جانشینى» عبارات هم ارزش را در آن جمله‏ها نظیر سلسله جمله‏هاى: الف - «حسن اعتقاد دارد نویسنده بوستان شاعر است»، ب - «نویسنده بوستان نویسنده گلستان است»، ج - «حسن اعتقاد دارد نویسنده گلستان شاعر است»، حل نماید. راسل مدعى است، نظریه تسویرى او از توصیفات معرفه کفایت و توانایى لازم را براى تحلیل و تبیین درست همه آن جمله‏ها، و همچنین حل دو مشکل پیرامون آنها، دارا مى‏باشد. در این مقاله خواهیم دید که ادعاى راسل در مورد جمله‏هاى گرایشى و مشکل مربوط به آنها، یعنى «مشکل جانشینى»، ادعایى نادرست است.
۱۹.

مساله معدومات، وجود ذهنی و وقضیه حقیقیه(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: وجود ذهنی قضیه خارجیه دلالت مشکل معدومات این همانی ماهوی تمایز جمله قضیه تمایز جمله - قضیه معنای جزئی - کلی ذات موضوع وصف عنوانی قضیة حقیقیه (لابتیه) قضیه شخصیه قضیه محصوره

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۷۵۲ تعداد دانلود : ۸۴۱
انسانها، به طور طبیعی، دارای استعدادی هستند که به وسیلة آن می توانند در مورد اشخاص یا اشیاء جزئی موجود حکم صادر کرده یا تصدیقی انجام بدهند. آنان در موقعیتهای گوناگون و به دلایل مختلف، احکام و تصدیقات خود را در قالب الفاظ مرکب، نظیر جمله های حملیه، تعبیر می کنند، مثلاً: «حافظ شاعر است» و «شما در حال خواندن هستید» در مواقعی نیز، انسانها، به احکام و تصدیقاتی دربارة معدومات نائل می شوند؛ که آنها را نیز در قالب جمله های حملیه موجبه تعبیر می کنند، مانند «مربع مستدیر مستدیر است» و « کوه طلایی مرتفع است » مسأله اینجاست که چگونه می توان در مورد موضوعاتی که معدوم است حکمی صادر کرد؟ اعتقاد مشهور فیلسوفان مسلمان بر این است که به دلیل وجود ذهنی معدومات و حصول ماهیت آنها در ذهن است که می توان آنها را موضوع احکام ایجابی قرار داده و توسط جملات حمیله از آنها تعبیر نمود. در این گفتار تلاش می کنیم نشان دهیم که تقریر مشهور از دلیل معدومات نه تنها از ارائة راه حلی برای «مسأله معدومات» ناتوان است، بلکه از توجیه و تبیین «نظریه وجود ذهنی» نیز عاجز است.
۲۰.

رابطه علیت(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: رابطه علیت روابط کیفیت صدور ممکنات از واجب علت حقیقی - معد خواص روابط رابطه منعکس - نامنعکس رابطه متقارن - نامتقارن رابطه متعدی - نامتعدی علت تام - ناقص تسلل نظریه وسایط رابطه تجلی(تطور)

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۸۳۴۰ تعداد دانلود : ۱۸۱۴
یکی از اصلی ترین مسائل فلسفه اسلامی، که از نظر سبقت و قدمت نیز از اولین آنهاست، مسأله علیت است. این مسأله دارای شعب و فروعاتی است، که از جمله مهمترین آنها می توان به مسأله رابطه علیت اشاره کرد. مسأله رابطه علیت نیز در جای خود با مسایل بسیار مهم و اساسی دیگری، نظیر «کیفیت صدور ممکنات از واجب تعالی» و «تناهی سلسله علل و معلولات»، درگیر و مرتبط می باشد. با توجه به سخنان فیلسوفان مسلمان، می توان «رابطه علیت» را رابطه ای دوتایی میان زوجهایی معین و مرتب از اشیا دانست که یکی از آنها (علت) هستی بخش است و دیگری (معلول) هستی یافته، مانند رابطه میان واجب و ممکن بازخوانی اقوال حکیمان مسلمان از نوع رابطه علیت و خواص آن، هم از دیدگاه متافیزیکی و فلسفی و هم از منظر « نظریه روابط » منطق صوری جدید، ما را به نتایجی متقابل و غیر قابل جمع می کشاند. این مقال در پی آن است که ضمن توضیح رابطه علیت، با تکیه بر اصطلاحات و اصول مورد قبول فیلسوفان مسلمان، به آشکار سازی این نتایج متقابل و غیر قابل جمع بپردازد. در پایان نیز برای رهایی از این نتایج متقابل و متضاد سه راه حل، بویژه راه حل ملاصدرا با تکیه بر نظریه وحدت شخصی وجود، پیشنهاد شده است.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

حوزه تخصصی

زبان