مطالب
فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲٬۸۴۱ تا ۲٬۸۶۰ مورد از کل ۵۳۰٬۷۸۲ مورد.
حوزههای تخصصی:
مقدمه و اهداف: امروزه اجتناب از اطلاعات سلامت مسئله ای رایج به ویژه در میان بیماران مبتلا به سرطان است؛ بنابراین، مطالعه رفتار اجتناب از اطلاعات سلامت و عوامل مؤثر بر آن در میان بیماران مبتلا به سرطان از اهمیت ویژه ای برخوردار است؛ بر این اساس، هدف پژوهش حاضر، شناخت نقش نیاز به شناخت و نیاز به خاتمه در اجتناب از اطلاعات سلامت بیماران مبتلا به سرطان بود.روش ها: پژوهش حاضر، به لحاظ ماهیت داده ها پژوهش کمی، به لحاظ هدف پژوهش کاربردی و به لحاظ گردآوری داده ها پژوهش توصیفی همبستگی بود. جامعه پژوهش، آن دسته از دانشجویان دانشگاه شیراز بود که خود یا خانواده آنان سابقه ابتلا به بیماری سرطان داشتند. با توجه به هدف پژوهش، با روش نمونه گیریِ در دسترس، 212 نفر انتخاب شدند. جهت گردآوری داده ها، از پرسشنامه ای متشکل از پرسشنامه اجتناب از اطلاعاتِ اقتباس شده از مایلز و همکاران، پرسشنامه نیاز به شناختِ کاسیوپو و همکاران و پرسشنامه نیاز به خاتمه طراحی شده توسط وبستر و کروگلانسکی استفاده شد. پس از محاسبه روایی و پایایی پرسشنامه ها و توزیع آن ها بین نمونه، داده های پژوهش از طریق آزمون همبستگی پیرسون، آزمون رگرسیون ساده و آزمون رگرسیون چندگانه و با استفاده از نرم افزار اس پی اس اس نسخه 23 تجزیه وتحلیل شد.یافته ها: یافته های پژوهش حاضر نشان داد که بین نیاز به شناخت و اجتناب از اطلاعات سلامت رابطه منفی و معنی دار و بین نیاز به خاتمه و اجتناب از اطلاعات سلامت رابطه مثبت و معنی داری وجود داشت؛ از طرفی دیگر، نتایج آزمون رگرسیون ساده نشان داد که نیاز به شناخت پیش بینی کننده منفی و معنی دارِ اجتناب از اطلاعات سلامت و نیاز به خاتمه پیش بینی کننده مثبت و معنی دارِ اجتناب از اطلاعات سلامت بود؛ علاوه بر آن، نتایج آزمون رگرسیون چندگانه نشان داد که نیاز به شناخت و نیاز به خاتمه به طور هم زمان نیز پیش بینی کننده معنی دارِ اجتناب از اطلاعات سلامت بودند.بحث و نتیجه گیری: نتایج پژوهش حاضر نشان داد که تعامل هم زمان نیاز به شناخت و نیاز به خاتمه نقش مهمی در اجتناب از اطلاعات سلامت در میان بیماران مبتلا به سرطان دارد؛ بر این اساس، پیشنهاد می شود که به نقش هم زمان این دو ویژگی شناختی توجّه شود. این رویکرد می تواند زمینه ساز طراحی نظام های حمایتی مؤثر و اقدامات هدفمند برای این گروه از بیماران باشد؛ همچنین، تدوین سیاست گذاری ها و اقدامات لازم از قبیل اجرای برنامه های آموزشی همانند آموزش سواد اطلاعات سلامت می تواند به بهبود مواجهه با این مسئله کمک کند.اصالت: پژوهش حاضر با شناسایی نقش هم زمان نیاز به شناخت و نیاز به خاتمه در اجتناب از اطلاعات سلامت بیماران مبتلا به سرطان، خلأ پژوهشی موجود را پُر می کند.
بازخوانی و معرفی قلعه های عثمانیان د ر تبریز براساس منابع نوشتاری و یافته های جد ید باستان شناسی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
هنر و تمدن شرق سال ۱۳ بهار ۱۴۰۴ شماره ۴۷
52 - 61
حوزههای تخصصی:
عثمانی ها د ر سفرهای جنگی شان به مرزهای امپراطوری، همواره براساس یک سیستم «قلعه محور» حرکت می کرد ه اند . د ر این سیستم، محوریت پیشروی ها و نقشه راه تصرفات مبتنی بر تصرف قلاع و بازسازی آنها د ر راستای پیشبرد اهد اف نظامی و سیاسی شان بود ه است. د ر این راستا، با بررسی های مید انی و کتابخانه ای، نگارند گان موفق یه شناسایی سه قلعه د ر تبریز و اطراف آن شد ند . که عثمانی ها آنها را براساس این شیوه بهره گرفته اند : 1. قلعه رشید یه 2. قلعه جعفرپاشا 3. قلعه خامنه. این پژوهش براساس ترکیبی از روش های کتابخانه ای و مید انی انجام شد ه است. به گونه ای که منابع مطالعه شد ه با مد ارک باستان شناسی به د ست آمد ه تطبیق د اد ه شد ند . و به لحاظ قالب نظری نیز از نظریه چیرگی(ارتباط بین مراکز سیاسی- نظامی) کالین رنفرو برای تحلیل نتایج پژوهش استفاد ه شد ه است. د رنهایت، با بررسی قلاع مذکور، به این نتیجه می رسیم که هر یک از قلاع مذکور پتانسیل و تأثیر سیاسی- نظامی خاصی بر تحولات این د وره د اشته اند . این مسئله را د ر قالب نظریه چیره گی رنفرو به این شکل می توان تحلیل کرد که قلاع مورد بحث با اینکه هر کد ام یک واحد سیاسی- نظامی مستقل عمل می کرد ند . اما د ر قالب ساختار سیاسی عثمانی د ر مناطق متصرفه شمال غرب ایران، به صورت یک سیستم هماهنگ عمل می کرد ه اند . لذا، قلاع عثمانی ها د ر تبریز د ر قالب این سیستم قلعه محور و د ر بازه زمانی 1603-1585 میلاد ی موجب تد اوم حاکمیت سیاسی بیست ساله د ولت عثمانی بر مناطق متصرفه آذربایجان و بالاخص تبریز شد ه اند .
بازخوانی باورهای مذهبی ایلات لر از منظر سفرنامه های خارجی دورۀ قاجاریه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جامعه پژوهی فرهنگی سال ۱۶ بهار ۱۴۰۴ شماره ۱ (پیاپی ۵۵)
405-431
حوزههای تخصصی:
مقاله حاضر بر آن است ، تا با روش توصیفی ، تحلیلی و بنا بر گزارش سفرنامه نویسان خارجی دوره قاجاریه ، باورها و اعتقادات ایلات لررا بررسی نماید و به این سؤال پاسخ دهد که رویکرد سیّاحان خارجی به باورهای مذهبی ایلات لر بر مبنای چه ذهنیتی صورت بندی شده است و این روایت ها تا چه حدّی با واقعیّت خارجی انطباق دارد؟ مدعای این پژوهش بر این است که تفاوت جهان بینی مسیحیان با مسلمانان موجب گردید سیّاحان درک درستی از باورها و عقاید لرها نداشته باشند. یافته ها و و برخی از نتایج پژوهش حاکی از این است که سیاحان هر چند به عقاید و باورهای دینی مردم تا اندازه ای توجه کرده اند اما با توجه به تفاوت های فرهنگی و دینی فاحشی که میان مسلمانان و مسیحیان و جود داشت و از سوی دیگر ماموریت های سیاسی آنان از طرف برخی دولت ها با عث شده تا با زاویه و عینک مامور سیاسی به قضیه نگاه کنند به همین سبب نتوانند عقاید دینی ایلات را به خوبی بازنمایی کنند، بنابراین بیشتر به بازخورد برخی از باورها مانند فرقه یارسان ها توجه کرده اند .
VG-CGARN: Video Generation Using Convolutional Generative Adversarial and Recurrent Networks(مقاله علمی وزارت علوم)
Generating dynamic videos from static images and accurately modeling object motion within scenes are fundamental challenges in computer vision, with broad applications in video enhancement, photo animation, and visual scene understanding. This paper proposes a novel hybrid framework that combines convolutional neural networks (CNNs), recurrent neural networks (RNNs) with long short-term memory (LSTM) units, and generative adversarial networks (GANs) to synthesize temporally consistent and spatially realistic video sequences from still images. The architecture incorporates splicing techniques, the Lucas-Kanade motion estimation algorithm, and a loop feedback mechanism to address key limitations of existing approaches, including motion instability, temporal noise, and degraded video quality over time. CNNs extract spatial features, LSTMs model temporal dynamics, and GANs enhance visual realism through adversarial training. Experimental results on the KTH dataset, comprising 600 videos of fundamental human actions, demonstrate that the proposed method achieves substantial improvements over baseline models, reaching a peak PSNR of 35.8 and SSIM of 0.96—representing a 20% performance gain. The model successfully generates high-quality, 10-second videos at a resolution of 720×1280 pixels with significantly reduced noise, confirming the effectiveness of the integrated splicing and feedback strategy for stable and coherent video generation.
چارچوب ظرفیت نهادی سازمان های دولتی (مطالعه کالای اساسی گندم)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های مدیریت عمومی سال ۱۸ بهار ۱۴۰۴ شماره ۶۷
1 - 30
حوزههای تخصصی:
چنانچه سازمان های دولتی بخواهند وظایف خود را با موفقیت و به درستی انجام دهند بایستی از توان اداری بالایی برخوردار باشند و در این مسیر ظرفیت نهادی به آن ها کمک می نماید تا توان سیستم فعلی خود را در انجام وظایفشان ارتقا دهند. در این پژوهش به منظور پیشنهاد چارچوب ظرفیت نهادی در سازمان های دولتی به مطالعه تأمین کالای اساسی گندم به عنوان یکی از مهم ترین وظایف دولت ها پرداخته شده و با استراتژی تحلیل مضمون اسناد بالادستی مرتبط کدگذاری گردید و 16 مصاحبه نیمه ساختاریافته با خبرگان صورت پذیرفته است. نتایج حاصل نشان داد که چارچوب ظرفیت نهادی در تأمین کالای اساسی گندم شامل پنج سطح ظرفیت سازمانی؛ شبکه سازمان ها؛ سازوکار مشارکت بین سازمانی؛ بستر نهادی و بستر محیطی است که هرکدام دارای ارکانی هستند که در دستیابی به هدف تأمین کالای اساسی گندم ذی نقش هستند. چارچوب ظرفیت نهادی ارائه شده می تواند به طورکلی برای سایر سازمان های دولتی مورداستفاده قرار گیرد تا با داشتن نگاهی جامع و سیستمی به سایر ارکان خارج از نهاد بتوانند ضمن استفاده بهینه از منابع موجود به شیوه ای پایدار به اهدافشان دست یابند.
طراحی مدل اقناع کارکنان در صنایع خلاق رسانه ای(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت بازرگانی دوره ۱۷ بهار ۱۴۰۴ شماره ۱
69 - 95
حوزههای تخصصی:
هدف: اقناع یکی از ویژگی های مهم رشد و توسعه سازمان هاست و همواره، به عنوان ویژگی مهم سازمان های مؤثر در نظر گرفته می شود. اقناع فعالیتی است که اقناعگر می کوشد تا متقاعدشونده را ترغیب کند تا عملی را انجام دهد یا اطلاعات معینی را باور کند. از طرف دیگر، خلاقیت و تولید افکار و اندیشه های جدید مدیران و کارکنان سازمانی، اهمیت ویژه ای دارد و در سازمان از جایگاه والایی برخوردار است؛ از این رو سازمان هایی موفق هستند که بتوانند در دنیای پُررقابت کنونی، ادامه حیات بدهند و به طور دائم افکار و اندیشه های جدید را در سازمان به کار ببرند. اقناع در صنایع خلاق را می توان، میزان اطمینان کارکنان به توانایی خود در متقاعدکردن دیگران برای پذیرش و فراگرفتن ایده های جدید خود (یا دیگران) دانست. با توجه به رشد روز افزون فناوری و همچنین پیشرفت در فضای دیجیتال، صنایع خلاق رسانه ای، یکی از صنایع بزرگ و مؤثر در جهان شناخته می شوند. پژوهش حاضر با هدف طراحی مدل اقناع کارکنان در صنایع خلاق رسانه ای با توجه ویژه به اتاق خبر انجام شده است.
روش: پژوهش حاضر از نظر نحوه گردآوری داده ها، در گروه پژوهش های کیفی تحلیل مضمون طبقه بندی می شود. در این پژوهش با شناسایی جنبه های متعدد پدیده مدنظر، امکان تدوین مدل مفهومی فراهم شده است؛ بنابراین ابتدا با روش مرور ادبیات، به شناسایی و استخراج مؤلفه های موجود مدل اقناع کارکنان در صنایع خلاق رسانه ای، از میان منابع و مطالعات و اسناد موجود پرداخته شد؛ سپس با خبرگان تجربی یا دانشگاهی مصاحبه انجام شد. جامعه آماری پژوهش برای انجام مصاحبه ها، خبرگان و صاحب نظران آشنا به حیطه رسانه، اقناع، صنایع خلاق رسانه ای و اتاق خبر بودند. در این پژوهش ضمن هدفمند بودن روش نمونه گیری، از روش قضاوتی نیز بهره گرفته شد. جمع آوری اطلاعات تا زمان به اشباع رسیدن داده ها ادامه پیدا کرد و بعد از انجام ۱۴ مصاحبه، اشباع نظری حاصل شد. نتایج به کمک نرم افزار مکس کیودا (۲۰۱۸) تحلیل شد. روایی و پایایی بر اساس معیارهای قابلیت اعتبار یا باورپذیری، بررسی توسط اعضا (مصاحبه شوندگان)، سه سویه سازی منابع داده ها، تحلیل موارد منفی و قابلیت انتقال پذیری صورت گرفت.
یافته ها: در این پژوهش هفت مقوله فراگیر و ۶۹ مضمون سازمان دهنده شناسایی و استخراج شد. مقوله های فراگیر عبارت اند از: خصوصیت ها و ویژگی های روان شناختی رسانه، مهارت های اجتماعی و ارتباطی رسانه، نحوه نگرش کارکنان رسانه، میزان انگیزش کارکنان رسانه، دانش و مهارت های اقناعی رسانه، ساختار محیط داخلی کار رسانه، محیط بیرونی سازمان رسانه.
نتیجه گیری: مؤلفه های مؤثر در بروز اقناع کارکنان در صنایع خلاق رسانه ای را می توان در سطح فردی، سازمانی و همچنین برون سازمانی همانند مخاطبان/ مشتریان طبقه بندی کرد. در این راستا می توان گفت این افراد هستند که با ایجاد اشتراک میان ویژگی های فردی و شخصیتی خود، خصوصیت های سازمانی و همچنین دیدگاه ها و ویژگی های مخاطب/ مشتری خود و سطح مشخصی از اقناع را از خود بروز می دهند.
واکاوی پدیدارشناسانه ی تجارب دانشجویان علوم سیاسی از چالش های ناشی از عدم امنیت شغلی در این رشته
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف واکاوی پدیدارشناسانه تجارب دانشجویان علوم سیاسی از چالش های ناشی از عدم امنیت شغلی در این رشته انجام شد. در این مطالعه از رویکرد کیفی و روش پدیدارشناسی تفسیری بهره گرفته شد. جامعه مورد مطالعه پژوهش را دانشجویان علوم سیاسی دانشگاه های کشور در سال ۱۴۰۳ تشکیل دادند. محققان با استفاده از نمونه گیری هدفمند، با 15 نفر از دانشجویان مصاحبه عمیق نیمه ساختاریافته انجام دادند. جمع آوری داده ها از طریق مصاحبه صورت پذیرفت و داده های خام با استفاده از روش نظریه داده بنیاد و کدگذاری سه مرحله ای اشتراوس و کوربین (۱۹۹۰) تحلیل شدند. نتایج نشان داد که از مجموع ۶۵ کد اولیه استخراج شده، ۸ مؤلفه اصلی شامل امنیت اقتصادی، مسائل اخلاقی، چالش های شخصیتی فردی، تهدیدات امنیتی، مسائل اجتماعی، ابعاد ضعف های مدیریتی، چالش های تحصیلی و ابعاد سیاسی شناسایی شدند. مؤلفه های مرتبط در پنج بعد اصلی دسته بندی شدند که عبارت بودند از: ابعاد آموزشی، سیاسی، اجتماعی، اقتصادی و روان شناختی. یافته های پژوهش گستردگی دامنه تهدیدات عدم امنیت شغلی در رشته علوم سیاسی از دیدگاه دانشجویان را آشکار ساخت. بر اساس نتایج، توصیه شد مدیران و مسئولان حوزه آموزش و استخدام راهکارهایی را اتخاذ کنند که به کاهش تهدیدات شغلی دانشجویان علوم سیاسی منجر شود. این امر می تواند به افزایش بازدهی آموزشی و ارتقای اثربخشی سازمان های مرتبط کمک نماید. دستاوردهای پژوهش حاضر می تواند برای کارشناسان حوزه های سیاست عمومی، امنیت داخلی و استخدامی مفید و راهگشا باشد.
Cultural Influences in Political Discourse: A Comparative Study of U.S. Presidents and European Leaders(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
international Journal of Foreign Language Teaching & Research, Volume ۱۳, Issue ۵۲, Spring ۲۰۲۵
123 - 134
حوزههای تخصصی:
The aim of this research paper is to explore how the rhetorical means employed by the United States of America are produced in cultural, historical, and political contexts. The public speeches will be delivered by the Presidents of the United States and other European leaders during the tenure of 2017-2024. The aim of this paper is to determine the extent to which cultural norms, political institutions, and historical backgrounds mold leadership engagement strategies of leaders from both regions through an analysis of a large corpus of political speeches. Importantly, the results show significant differences in political rhetoric styles, especially regarding individualism, power distance, and uncertainty avoidance. These are represented through the use of the Critical Discourse Analysis framework, Aristotle's Three Appeals, and Hofstede's Cultural Dimensions Theory. Based on the data analysis, it would appear that the United States of America. Generally speaking, presidents have a predisposition to utilize direct and forceful forms of communication, which must be that of American culture concerning individualism and leadership. Whereas in American politics, leaders do follow the straight and often inflexible line, in Europe, politicians are more diplomatic and multilateral, their approach emphasizing collective decision-making and cultural coherence.
High-Performance Computing Framework Based on Distributed Systems for Large-Scale Neurophysiological Data
حوزههای تخصصی:
Recent advancements in neurophysiological recording technologies have led to significant complexities in managing large-scale neural data, creating potential bottlenecks in the storage, sharing, and processing within the neuroscience community. To address these challenges, we developed the Big Neuronal Data Framework (BNDF), a distributed high-performance computing (HPC) solution. BNDF leverages open-source big data frameworks, Hadoop and Spark, to offer a flexible and scalable architecture. We tested BNDF on three large-scale electrophysiological datasets from nonhuman primate brains, demonstrating improved runtimes and scalability due to its distributed design. In comparative analyses against MATLAB, a widely used platform, BNDF showcased over five times faster performance in spike sorting, a common task in neuroscience. This significant speed advantage highlights BNDF’s potential to enhance the efficiency of neural data processing and analysis, making it a valuable tool for researchers navigating the complexities of modern neural datasets. Overall, BNDF represents a promising approach to streamline the handling of extensive neural data in the field of neuroscience.
فرونشست دشت های ممنوعه بحرانی (منطقه مورد مطالعه: دشت اشتهارد)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در دو دهه اخیر فرونشست به عنوان یک مخاطره ژئومورفیک و یکی از بحران های زیست محیطی، هر ساله خسارات جبران ناپذیری را به دشت های ایران تحمیل می کند که می توان گفت یکی از مهم ترین علل آن در حال حاضر برداشت غیراصولی و بی رویه از سفره های زمینی می باشد. دشت اشتهارد به عنوان یکی از قطب های صنعتی و کشاورزی استان البرز حائز اهمیت است و به دلیل افت شدید سطح آب زیرزمینی توسط وزارت نیرو ممنوعه بحرانی اعلام شده است. ازاین رو بررسی میزان نرخ فرونشست و پرداختن به علل و عوامل تأثیرگذار در جهت مدیریت خطر آن، دارای اهمیت زیادی است. در این پژوهش جهت بررسی فرونشست دشت اشتهارد از تکنیک تداخل سنجی تفاضلی راداری (D_ InSAR) و از داده های ماهواره Sentinel-1A در بازه زمانی (۲۰۲۳ تا ۲۰۱۷) استفاده شد. در این بازه زمانی فرونشست منطقه بین ۲.۰۸- تا ۲.۹۳- سانتی متر متغیر است که بیشترین مقدار فرونشست مربوط به بازه زمانی ۲۰۲۰ -۲۰۱۹ حدود ۲.۹۳ - سانتیمتر و کمترین مقدار فرونشست در بازه زمانی ۲۰۲۳ -۲۰۲۲ حدود ۲.۰۸- سانتیمتر است. نرخ فرونشست از شرق به غرب و در پهنه جنوبی با افزایش همراه است. درواقع بیشینه فرونشست در تمام بازه های مطالعاتی در محدوده آبخوان اشتهارد متمرکز است که بخش عمده ای از مزارع، آبادی ها، کارخانه ها و شهر اشتهارد، شهرک های صنعتی (کوثر، امید و اشتهارد)، زمین های کشاورزی و بیشترین تمرکز و استقرار منابع زیرزمینی (چاه ها) را در خودش جای داده است. نتایج هیدروگراف ها و درون یابی با استفاده از آمارهای چاه های پیزومتری نیز افت آب های زیرزمینی و افزایش عمق را در این محدوده نشان می دهد؛ این در حالی است که نتایج بررسی همبستگی میزان فرونشست زمین با تغییرات عمق آب زیرزمینی هم در سطح %95 معنی دار بوده است به طوری که با افزایش عمق آب زیرزمینی فرونشست در منطقه افزایش می یابد. براساس پروفیل های تغییرات فرونشست، فرونشست منطقه موردمطالعه الگوی پیچیده ای دارد که این تغییرات و نوسانات زمانی - مکانی نشان دهنده تأثیرات مختلفی ازجمله فعالیت های انسانی (مانند شدت، نوع فعالیت یا استخراج بی رویه آب از منابع زیرزمینی)، زیست محیطی، مشخصات زمین شناسی (جنس رسوبات، ضخامت سفره، موقعیت سنگ کف و...) میزان تغذیه و تخلیه آبخوان و... می باشد.
نقش شورای هماهنگی اقتصادی قوای سه گانه در مقابله با مشکلات مستحدثه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات فقه اقتصادی سال ۷ بهار ۱۴۰۴ شماره ۱
183 - 198
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: یکی از چالش های مهم در جامعه شناسی اقتصادی، مسئله عدالت اقتصادی است. امروزه مفهوم عدالت اقتصادی با مسئله ی نابرابری درآمدی و توزیع ثروت همراه شده است. رابطه عدالت اقتصادی و سیاست گذاری های عمومی در مطالعات پیشرفته و گسترده به سه رویکرد مهم یعنی نابرابری اقتصادی، توزیع نابرابر درآمد و اجرای سیاست گذاری های متناسب تأکید کرده است؛ از این رو در این پژوهش با هدف تحلیل دغدغه نظریه پردازان سیاسی پیرامون مفهوم عدالت و تلاقی آن با تساوی و آزادی، به بررسی نابرابری های اقتصادی موجود به صورت کلی می پردازد.
مواد و روش ها: مقاله حاضر توصیفی تحلیلی است. مواد و داده ها نیز کیفی است و از فیش برداری در گردآوری مطالب و داده ها استفاده شده است.
ملاحظات اخلاقی: در این مقاله، اصالت متون، صداقت و امانت داری رعایت شده است.
یافته ها: یافته ها نشان داد که نابرابری درآمد، ناشی از توزیع نابرابر درآمدهای ناشی از کار و سرمایه، در تمام کشورها و طی دوره های زمانی مختلف به یک قاعده تبدیل شده است. توزیع درآمدهای ناشی از سرمایه، که اکثراً به صورت متمرکز و ناعادلانه صورت می پذیرد، به نحو مؤثری بر تمرکز ثروت و انباشت آن در جوامع کنونی و تاریخی تأثیر گذاشته است.
نتیجه: پژوهش بر این نکته تأکید دارد که رشد طبقهمتوسط و حقوق موروثی در کشورهای توسعه یافته به تغییرات بنیادین در توزیع ثروت در طول قرن بیستم منجر گردیده است. دولت ها با تدوین و اجرای سیاست گذاری های متناسب می توانند نقش مهمی در تحقق عدالت اقتصادی داشته باشند.
واکاوی انگاره های ذهنی شاعران عصر محمّدرضا پهلوی درباره مشارکت سیاسی زنان (1320 تا 1357 ش)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات ایرانی سال ۲۴ بهار و تابستان ۱۴۰۴ شماره ۴۷
161 - 192
زمینه/ هدف: پرداختن به بحث انگاره های ذهنی می تواند منجر به شناخت دیدگاه ها و درک و فهم افراد هر جامعه، نسبت به خود یا دیگران شود؛ چرا که غالباً افراد، دیگران را براساس انگاره هایی که در ذهنشان از آن ها دارند، درک می کنند و بر همین اساس، سعی در ایجاد ارتباط با دیگران دارند. اکثر پژوهشگران، دیدگاه های مردان و نگرش های مردسالارانه حاکم بر جامعه را دلیل عمده عدم مشارکت سیاسی زنان بیان می کنند. در دوره محمّدرضاشاه (پهلوی دوم) در سال 1341، به زنان، حق رأی اعطا شد؛ امّا در این دوره نیز حضور زنان، در بخش های مختلف جامعه، از جمله سیاست، کم فروغ بوده است. بسیاری از فرهیختگان این دوره، از جمله مردان و زنان شاعر، به مشارکت زنان پرداخته اند که پژوهش حاضر، اشعار همین دسته از شاعران را ارزیابی، و انگاره های ذهنی آنان را درباره مشارکت سیاسی زنان بررسی کرده است.
روش/ رویکرد: تحلیل داده های این پژوهشِ توصیفی- تحلیلی، به روش تحلیل مضمون صورت گرفته است و انگاره های ذهنی شخصی شاعران مرد (فعّال بودن و منفعل بودن زنان) و انگاره های ذهنی خویشتن شاعران زن (از منظر دیگری و از منظر خود) بررسی و انگاره های متضاد و مشابه بین این دو قشر، شناسایی شدند.
یافته ها/ نتایج: نتایج حاصل نشان می دهد همه شاعران مرد به مشارکت سیاسی زنان توجّه داشته و همواره مشوّق آنان جهت حضور مؤثّر و فعّال در اداره امور کشور بودند؛ در مقابل، شاعران زن، ضمن آن که انواع قابلیّت ها و حقوق فردی، اجتماعی و سیاسی را برای بانوان قایل بودند، جنس زن را از دید مردان، بی ارزش، ضعیف، اسیر و خوار پنداشته و خطاب می کنند. به نظر می رسد دلیل کم رنگ بودن مشارکت سیاسی زنان را در عامل انگاره های ذهنی، می توان جستجو کرد.
مبانی درست نویسی در زبان فارسی معیار(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
فنون ادبی سال ۱۷ بهار ۱۴۰۴ شماره ۱ (پیاپی ۵۰)
73 - 88
حوزههای تخصصی:
بحث از خطاهای زبانی و تمرکز بر اصلاح خطاهای نوشتار از موضوعاتی است که در بسیاری از کتاب های ویرایش و نگارش مطرح شده است. در این کتاب ها بدون توجه به مبانی درست نویسی، خطاهای زبانی مطرح شده و در نتیجه اظهارنظرهای شخصی و سلیقه ای بسیاری در این کتاب ها راه یافته است. این درحالی است که هرگونه بحث درباره درست نویسی مستلزم تبیین اصول و مبانی آن است. نظر به نبودِ بحث روشمند در حوزه مبانی درست نویسی، در این پژوهش کوشش می شود ضمن مرور و نقد دیدگاه های ابوالحسن نجفی، خسرو فرشیدورد، میرشمس الدین ادیب سلطانی و ناصرقلی سارلی معیارهایی برای درست نویسی پیشنهاد شود. نتایج این بررسی نشان می دهد یکی از نکات بسیار مهم که در تبیین مبانی درست نویسی به آن اهمیت داده نمی شود، توجه به سبک ها و گونه های مختلف زبان است. زبان معیار گونه های مختلفی دارد که از بین آنها گونه اداری، رسانه ای، ادبی و علمی شناخته شده تر است. با توجه به اینکه موضوع کلام و نیز مخاطب در هریک از این گونه ها با گونه های دیگر متفاوت است، لازم است در تدوین اصول درست نویسی به این تفاوت ها توجه شود. همچنین، ضروری است در تدوین قواعد درست نویسی به تحولات زبان در ادوار زبانی مختلف و نیز گفتار توجه شود. بسیاری از الگوهای زبانی و گفتاری به تدریج به برخی از گونه های نوشتاری راه می یابد. پراکندگی ها و نبودِ معیارهای صریح در پژوهش های پیشین منجر به پیشنهاد معیارهایی برای درست نویسی در این پژوهش شد. این معیارها عبارت است از: 1. سره گرایی؛ توجه به ویژگی های صرفی، نحوی و آوایی زبان فارسی؛ 2. توجه به روابط معنایی اجزای جمله و انتقال معنا؛ 3. اقتصاد زبانی یا کم کوشی؛ 4. پیشینه زبان و انطباق گفتار و نوشتار. لازم است این معیارها در کنار هم و با توجه به تفاوت ها و تنوعات زبانی در نظر گرفته شود.
نقد تصحیح چند بیت از شرف نامه در چاپ های موجود بر اساس منابع آنها(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این مقاله ده بیت از شرف نامه نظامی گنجه ای را در چاپ های موجود از آن بررسی می کند. این ابیات از میان مواردی برگزیده شده اند که ضبط یا جایگاه آنها هم در متن تصحیح شده حسن وحید دستگردی و هم در متن عبدالکریم علی اوغلی علی زاده یوگنی ادواردویچ برتلس (مشهور به چاپ باکو) ناپذیرفتنی یا تصرف دیده به نظر می رسد. در نقد تصحیح، علاوه بر این دو چاپ یادشده، به سه چاپ جدیدتر بهروز ثروتیان، برات زنجانی و سامیه بصیرمژدهی و قدیمی ترین دست نویس هایی مراجعه شده است که مبنای چاپ های موجود بوده اند؛ این نسخه ها به نیمه دومِ سده هشتم هجری تعلق دارد یا منسوب به سده هشتم است. متقدم ترینشان در سال 754ق کتابت شده و تاریخ آخرین مورد 786-788ق است. استفاده از این نسخه ها در مقاله پیشِ رو تا حد مقدور با مراجعه به عکس اصلی آنها بوده است. در بررسی هر مورد ابتدا صورت ضبط شده در چاپ وحید دستگردی می آید و سپس نسخه بدل ها با آن سنجیده می شود، نگاشت یا نگاشت های پذیرفتنی باتوجه به بافت متن و شواهد دیگر پیشنهاد خواهد شد. شش مورد از موارد ده گانه در هیچ کدام از سه ویراست جدیدتر نیز صورت صحیحِ خود را نیافته است. چاپ های جدیدتر در این موارد تا حد زیادی تابع چاپ های قدیمی تر بوده اند و کمتر از آنچه توقع می رود بر دست نویس های اساسِ خود تکیه کرده اند.
بررسی شناختی شیوه مفهوم سازی زشتی و زیبایی در گلستان سعدی با بهره مندی از نظریه موضع(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تجربه زیبایی، پدیده ای پیچیده و مربوط به ادراک حسی است که تحت تأثیر مؤلفه های ارتباطی، فرهنگی اجتماعی و کنشی زبان مفهوم سازی شده، در قالب عبارت های زبانی ساختاری می شود. تحقیق حاضر به شیوه تحلیلِ مضمون و با هدف بررسی چگونگی مفهوم سازی زیبایی و زشتی در گلستان سعدی در چهارچوب معناشناسی شناختی و با بهره مندی از نظریه موضع دو بوآ (Du Bois, 2007) شده است. داده ها با مطالعه گلستان سعدی و یادداشت برداری از عبارت های بیان کننده زیبایی و زشتی جمع آوری و بر مبنای مؤلفه های ذهنیت و بیناذهنیت، استعاره و تصویرسازی، عناصر فرهنگی اجتماعی و ادراک حسی تحلیل شده است. نتایج نشان می دهد که بسیاری از عبارت های بیان کننده زیبایی (مه پاره، عابد فریب، ملائک صورت) و زشتی (کریه منظر، صَخرُ الجّن، غُراب) در گلستان برگرفته از بازتولید گفتمان مذهبی، ادبی و اجتماعی فرهنگی عصر سعدی بوده است. سعدی با به کارگیری این عبارت ها، ضمن بیان ارزیابی عینی و ذهنی خود، به جبهه گیری و بیان موضع نیز پرداخته است. به علاوه، توصیف زیبایی و زشتی از جنبه شناختی، عاطفی و ارزشی ازطریق فرایند بیناذهنیت محقق شده است. در ضمن، بخش عمده ای از مفهوم سازی زیبایی و زشتی از مجرای حس بینایی (سبز، زرد و سیاه)، بویایی (مردار به آفتاب مرداد)، چشایی (شیرین، ترش روی و تلخ)، شنیداری (حلق طیب الادا) و با بهره مندی از استعاره و مجاز مفهومی، فضای آمیخته، اغراق و طنز بیان شده است.
تبیین حدوث و قدم بالحقیقة و المجاز با تکیه بر آراء صدرالمتألهین(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تاریخ فلسفه اسلامی سال ۴ تابستان ۱۴۰۴ شماره ۲
209 - 232
حوزههای تخصصی:
حدوث و قدم معانی متعددی دارد که هر کدام با یکی از اقسام تقدم و تأخر گره خورده است. ملاصدرا علاوه بر اقسام شش گانه ای که قدما بیان کرده اند، دو قسم تقدم و تأخر بالحقّ و تقدم و تأخر بالحقیقه و المجاز را اضافه کرده است. با توجه به قسم اول، خود او، قسم جدیدی از حدوث و قدم را تحت عنوان حدوث و قدم بالحقّ توضیح داده است. حال سؤال این است که آیا بر اساس تقدم و تأخر بالحقیقه و المجاز به قسم دیگری از حدوث و قدم می توان رسید یا خیر؟ با توجه به مبانی خود ایشان و همچنین اشاراتی که در برخی مباحث دارد، نه تنها حدوث و قدم بالحقیقه و المجاز اثبات می شود بلکه می توان ادعا کرد که دیدگاه نهایی ملاصدرا نیز همین است. در این نگاه، قدیم، حق تعالی است که حقیقت و مصداق بالذات وجود است و عدم برای او محال است. اما حادث، تمام ماسوی الله است که فی نفسه عدم است و به حیثیت تقییدیه شأنیه وجود حق، تحقّق دارد؛ یعنی بالعرض و المجاز متصف به موجودیت می شود. از جمله آثار این نگاه، وحدت اطلاقی خداوند؛ وحدت حقه حقیقیه حق؛ احاطه قیومی خداوند بر ماسوی؛ و معیت حق با خلق است. از آنجا که بر اساس فحص نگارنده، نه در کتب فلسفی چنین عنوانی ذکر شده و نه مقاله یا پایان نامه ای در این زمینه نوشته شده است؛ این نوشتار در تلاش است تا با روش تحلیلی و توصیفی و با تکیه بر آراء صدرالمتألهین، به تبیین حدوث و قدم بالحقیقه و المجاز بپردازد.
گونه شناسی مطالعات حوزه قرآن و امام حسین(ع) با تأکید بر مطالعات میان رشته ای علوم انسانی
منبع:
پژوهشنامه معارف حسینی سال ۱۰ پاییز ۱۴۰۴ شماره ۳۹
7 - 30
حوزههای تخصصی:
حقیقت اهل بیت با حقیقت قرآن کریم، متحد است و برای درک حقیقت قرآن و حقیقت اهل بیت، جز توجه به وحدت موجود بینِ آن دو ثقل گرانبها، راهی نیست. این امر درباره وجود مبارک سیدالشهدا(ع) ظهور بیشتری پیدا کرده است که ضرورت بحث از مطالعات حوزه قرآن و امام حسین(ع) را بیش از پیش آشکار می نماید. این مطالعات، عرصه های متنوع و اضلاع مختلفی دارد که مقاله حاضر به آن پرداخته است.
پژوهش حاضر با بهره گیری از روش اجتهادی (تحلیلی استنباطی)، به تحلیل گونه های مطالعات حوزه قرآن و امام حسین(ع) پرداخته و برای جمع آوری اطلاعات، از روش اسنادی بهره برده است. در پژوهش حاضر، با عنایت به ضرورت مطالعات تلفیقی حوزه قرآن و امام حسین(ع)، ابتدا به عرصه های آن توجه شد و درضمن ده دسته، گونه های ظهور معارف قرآنی در روایات و سیره سید الشهدا(ع) از ظاهر به باطن و از مطالعات تک ساحتی به چندساحتی مورد توجه قرار گرفت. یافته های پژوهش نشان داد که می توان مطالعات حوزه قرآن و امام حسین(ع) را به عنوان یکی از نمونه های برجسته مطالعات علوم انسانی قرآن بنیان، مورد توجه و پژوهش قرار داد.
مؤلفه های طراحی شهری پردیس دانشگاهی سلامت بخش از دیدگاه دانشجویان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
گفتمان طراحی شهری دوره ۶ بهار ۱۴۰۴ شماره ۱
1 - 12
حوزههای تخصصی:
پردیس های دانشگاهی فضاهایی هستند که دانشجویان در آن ها همواره با تجارب متعدد آموزش و یادگیری در کنار چالش های متعددی ازجمله فشارهای تحصیلی و اجتماعی رو برو می باشند که تاثیرات منفی بر سلامت روان و جسم آن ها دارد. این موضوع اهمیت وجود فضاهای سلامت بخش در پردیس های دانشگاهی جهت کاهش سطح استرس و بازیابی تمرکز برای یادگیری کاراتر را دوچندان می کند. ازاین رو هدف مطالعه حاضر، واکاوی ارتباط بین نیاز دانشجویان به کاهش سطح استرس و بازیابی تمرکز برای یادگیری با میزان سلامت بخشی حوزه دانشکده علوم پایه از پردیس دانشگاهی فردوسی مشهد، و تدوین چارچوب مفهومی معطوف به ارتقای سلامت روان دانشجویان از طریق طراحی شهری سلامت بخش است. مطالعه حاضر از نوع کیفی بوده و گردآوری داده ها از طریق مصاحبه ساختاریافته با 33 نفر از دانشجویان دانشکده علوم پردیس دانشگاه فردوسی و تحلیل داده ها با استفاده از تحلیل کیفی مصاحبه های پیاده سازی شده انجام شد. نتایج این مطالعه نشان می دهد که از منظر دانشجویان دانشکده علوم، سلامت بخشی این محیط دانشگاهی با کیفیت های خلوت گزینی و آرامش، پیاده مداری، عرصه همگانی باکیفیت، پیوند با طبیعت، خوانایی و گستردگی، سازگاری، و اجتماع پذیری معنا می یابد. بنابراین سلامت دارای بعد فضایی است و بازیابی روانی دانشجویان می تواند با حضور در فضاهای باز و نیمه باز در کنار عناصر طبیعی همچون کال، درختان و پوشش گیاهی همراه با ارتقا دیگر کیفیات طراحی شهری سلامت بخش در محدوده دانشکده علوم فردوسی مشهد تسهیل شود.
بازنمایی برخی تحولات درزمانی در گویش بیرجندی (با رویکردی به چند متن کهنِ گویشی)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زبان شناسی و گویش های خراسان سال ۱۷ بهار ۱۴۰۴ شماره ۳۸
47 - 23
حوزههای تخصصی:
گویش بیرجندی در زمره گویش های فارسی رایج در مرز شرقی ایران است که در قیاس با دیگر گویش های خراسان به جهت موقعیت کویری آن، دوری از مرکز و عدم آمیختگی قومی و نژادی، تحول کمتری یافته است. پژوهش حاضر با روش کتابخانه ای- میدانی به بررسی تحولات آوایی، دستوری و واژگانی گویش بیرجندی با محوریت چند متن کهن ازجمله نِصاب صبوحی (اوایل قرن سیزدهم هجری)، پژوهش ایوانُف (حدود یک قرن پیش) و دیوان حکیم نزاری (قرن هفتم هجری) و همچنین منابع مرتبط با نمونه هایی از ادبیات شفاهیِ محلی پرداخته شده است. واژه های گویشی مندرج در این منابع نیز بر مبنای الگوی IPA واج نویسی شدند تا خوانش صحیح آن ها میسر گردد. همچنین برای اطمینان از صحت تلفظ و معنی واژه های منتخب، اطلاعات گویشی 10 گویشور بومیِ کم سواد بالای 60 سال در دو جنسیت مورد توجه پژوهندگان قرار داشته است. در این راستا، راهنمای گردآوری و توصیف گویش ها (زمردیان، 1386) و راهنمای ﮔﺮدآوری گویش های ایرانی (فرهنگستان زبان و ادب فارسی، 1399) نیز به لحاظ ساختاری موردعنایت پژوهشگران قرار داشته است. به علاوه شم زبانی نویسندگان نیز به عنوان گویشوران بومی در باب برخی ملاحظات تلفظی، مورد نظر بوده است. نتایج حاصل از یافته ها برخی از تحولات آوایی، وندهای مهجور و ساخت های دستوری روبه زوال و نمودهای فعلی منسوخ را در گویش بیرجندی نشان می دهد که بعضاً تا قرن پیش رایج بوده اند. همچنین به نظر می رسد این گویش در قرون اخیر از حیث واژه های اختصاصیِ محلی به طور محسوس تهی شده است؛ به گونه ای که برآیند این تحولات، حاکی از تسریع در روند معیارشدگی آن است.
اعتبار معرفت شناختی عرف در اخلاق سینوی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ظهور یا رواج اندیشه های عرف گرایانه در فضای اخلاق و پیامدهای اجتناب ناپذیر آن بر تعاملات انسانی و در نهایت سعادت حقیقی بشر، بررسی تحلیلی و انتقادی چنین رویکردهایی را می طلبد. مسئله عرف را از ابعاد گوناگون می توان بررسی کرد. پژوهش حاضر به هدف بازخوانی آراء حکمای اسلامی و با تمرکز بر بعد معرفت شناختی عرف، به تحلیل مستند و استنباط دیدگاه اندیشمند بزرگ جهان اسلام یعنی ابن سینا پرداخته است. حاصل تتبع در آثار و اندیشه های ابن سینا نفی تلازم باورها و اندیشه های عرفی از یک سو و دستیابی به واقعیت سعادت بخش اخلاقی از سوی دیگر است. تعابیر صریح ابن سینا که حاکی از احتمال کذب باورهای عرفی، فقدان اعتبار خاستگاه های باورهای عرفی، مشروط بودن باورهای عرفی و ناسازگاری اعتبار مطلق باورهای عرفی با غایت اخلاق است بر نفی مطلق انگاری اعتبار عرف تأکید می کند. از منظر ابن سینا باورهای اخلاقی عرفی نظری اند و توجیه اخلاقی آن ها نیازمند اقامه برهان است.