مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
۷.
۸.
۹.
۱۰.
۱۱.
۱۲.
۱۳.
دوره های آموزشی
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر، با هدف بررسی تأثیر دوره های آموزشی فنآوری اطلاعات بر بهبود عملکرد کارکنان ستادی دانشگاه علوم پزشکی مازندران، با روش توصیفی پیمایشی انجام شد. جامعه آماری، متشکل از کلیه کارکنان ستادی (1024 نفر) و مدیران (113 نفر) دانشگاه علوم پزشکی مازندران بوده که از این جامعه، تعداد 281 نفر از کارکنان و 88 نفر از مدیران با استفاده از جدول کرجسی و مورگان به صورت تصادفی طبقه ای به عنوان نمونه انتخاب شدند. برای جمع آوری داده ها، از پرسش نامه محقق ساخته استفاده شد. به منظور تعیین روایی از قضاوت استادان این رشته استفاده گردید و میزان پایایی پرسش نامه از طریق محاسبه آلفای کرونباخ معادل 89/0حاصل گردید. تجزیه و تحلیل داده ها با آمار توصیفی (محاسبه فراوانی، درصد، میانگین و انحراف استاندارد) و آمار استنباطی (آزمون های ناپارامتریک باینومیال و فریدمن) انجام گردید. نتایج حاصل نشان داد که آموزش فن آوری اطلاعات (ICDL) بر هر شش مؤلفه عملکرد (مهارت های جدید، دقت و اثربخشی در انجام کار، سرعت و مقدار انجام کار، موفقیت شغلی، جاذبه و علاقه مندی در انجام کار، استرس شغلی) تأثیر معناداری داشته و نهایتاً موجب بهبود عملکرد کارکنان شده است.
بررسی تأثیر اجرای دوره های آموزشی برعملکرد کارکنان سازمان تأمین اجتماعی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از این مطالعه ارزیابی تأثیر اجرای دوره های آموزشی کارکنان سازمان تأمین اجتماعی در استان آذربایجان غربی طی سال های 1386-1388 است. برای این منظور پس از اعمال چند متغیر کنترل و بر اساس روش غربالگری نمونه ای 50 نفره از کارکنان شرکت کننده (161 نفر) از شش شعبه استان مورد مطالعه این پژوهش قرار گرفتند. بر اساس اهداف دوره های آموزشی تأثیر پنج دوره آموزشی روی شش شاخص عملکرد کارکنان بررسی شد. نتایج روش اندازه های تکراری و آزمون های چند متغیره، آزمون ماچولی و آزمون تحلیل واریانس نشان داد که اجرای دوره آموزشی نحوه محاسبه پرونده های مطالباتی تأثیر معناداری بر کاهش تعداد پرونده های ارجاعی به هیئت های بدوی نداشته است، اما تأثیر معناداری بر کاهش تعداد اصلاح بدهی های دستی پرونده های مطالباتی کارگاه ها داشته است. اجرای دوره آموزشی بخش نامه چهار جدید حقوقی، باعث افزایش ابلاغ های واقعی اوراق مطالباتی، اجرای دوره آموزشی نحوه شناسایی بیمه شدگان، باعث کاهش تعداد شماره بیمه های موقت بیمه شدگان، اجرای دوره آموزشی نحوه نام نویسی اولیه، باعث کاهش نقص اطلاعات هویتی بیمه شدگان و اجرای دوره آموزشی شناسایی کارگاه های جدید، باعث افزایش شناسایی تعداد کارگاه-های جدید شده است
تبیین و بررسی اثربخشی دوره های آموزشی کارآفرینی طرح های زود بازده بر کارآفرینان زن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
آموزش کارآفرینی سیاستی است که به گونه مستقیم در کمیت و کیفیت عرضه کارآفرین در یک جامعه اثر می گذارد. به همین دلیل، در بسیاری از کشورها بویژه در کشورهای پیشرفته که تا حدودی در آن موانع و مشکلات برطرف شده است، دولت ها به شکوفا کردن توان بلقوه مردم پرداختند. هدف این پژوهش نیز ارزیابی اثربخشی دوره های آموزشی کارآفرینی طرح های زودبازده بر کارآفرینان زن استان مازندران می باشد. جامعه آماری این پژوهش، 850 نفر از زنان کارآفرین استان مازندران می باشد، که با توجه به محدودیت های خاص جمع آوری داده ها 120 نفر به عنوان نمونه انتخاب، برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه استفاده، و تجزیه و تحلیل داده ها به وسیله نرم افزارهای SPSS و LISREL انجام شده است. نتایج آزمون T-test نشان داده است که اثربخشی دوره های آموزش کارآفرینی و همه ابعاد مورد بررسی یعنی: تحریک انگیزه ها، پرورش ویژگی ها و آموزش مهارت ها، در وضعیت مطلوبی قرار نداشته و یافته ها مدل معادلات ساختاری بیانگر تایید کلیت مدل ها و ارتباط معنی داری مولفه ها با اثربخشی دوره های آموزش کارآفرینی بود. در پایان هم به مدیران پیشنهاد می شود که بیش از پیش به کیفیت برنامه های آموزشی خویش پرداخته، تا شاهد اثربخشی و کیفیت بیشتر این دوره ها باشیم.
سازوکارهای مؤثّر بر مشارکت زنان روستایی در دوره های آموزشی ترویجی در شهرستان اصفهان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف کلّی تحقیق حاضر، بررسی سازوکارهای مؤثّر بر مشارکت زنان روستایی در دوره های آموزشی ترویجی در شهرستان اصفهان است.
روش: تحقیق حاضر به لحاظ گردآوری اطلاعات، توصیفی- پیمایشی است. جامعه آماری تحقیق، زنان روستایی شهرستان اصفهان می باشند (93593 = N) که با استفاده از فرمول کوکران و روش نمونه گیری طبقه ای تعداد 195 نفر به عنوان نمونه آماری انتخاب شدند. داده های مورد نیاز با استفاده از پرسش نامه محقق ساخته، جمع آوری و با استفاده از آزمون های آماری نظیر ضریب هم بستگی، آزمون T و رگرسیون چندگانه مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفت.
یافته ها: نتایج تحلیل هم بستگی اسپیرمن نشان می دهد که، متغیّرهای سطح تحصیلات افراد مورد مطالعه، سطح تحصیلات شوهر، میزان همکاری با تشکّل های روستایی، نگرش نسبت به دوره های آموزشی، دیدگاه اهالی روستا نسبت به مشارکت زنان در برنامه های آموزشی، دیدگاه افراد در مورد کیفیت دوره های آموزشی قبلی، دیدگاه افراد در مورد مفیدبودن دوره های آموزشی قبلی و میزان ارتباط با جوامع شهری ارتباط معنی دار و مثبت با مشارکت زنان روستایی در دوره های آموزشی ترویجی داشته و متغیّرهای سن و تعداد فرزندان، ارتباط منفی معنی داری با مشارکت زنان روستایی در دوره های آموزشی ترویجی داشته است، همچنین، نتایج رگرسیون چندگانه نشان می دهد که از بین متغیّرهایی که وارد مدل رگرسیونی شدند، متغیّر دیدگاه اهالی روستا نسبت به مشارکت زنان در برنامه های آموزشی تأثیرگذارترین متغیّر می باشد.
محدودیت ها: دسترسی به زنان روستایی و جمع آوری داده ها با توجه به سطح تحصیلات پایین پاسخ گویان، از عمده ترین چالش تحقیق حاضر است.
راهکارهای عملی: با توجه به یافته های تحقیق، برگزاری کلاس های آموزشی؛ نظیر نهضت سوادآموزی، ایجاد شرایط محلّی مناسب از طریق اجرای برنامه های مناسب و مراقبت از فرزندان خردسال زنان در زمان اجرای برنامه های آموزشی، می تواند مشارکت زنان را افزایش دهد.
اصالت و ارزش: تا کنون تحقیقات اندکی با این موضوع در این سطح از تحلیل عوامل و نیز به کارگیری روش های آماری پیشرفته صورت گرفته است.
اثربخشی کارگاه های آموزشی انجمن کتابداری و اطلاع رسانی ایران شاخه خراسان با استفاده از مدل کرک پاتریک(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: تغییرات سریع در عصر اطلاعات فراگیری دائمی فنون جدید و ارزیابی آنها را الزامی ساخته است. برگزاری کارگاه های آموزشی در جهت تداوم فراگیری و اثربخشی آن ضروری به نظر می رسد. از این رو پژوهش حاضر به اثربخشی کارگاه های آموزشی انجمن کتابداری و اطلاع رسانی ایران شاخه خراسان با استفاده از مدل کرک پاتریک می پردازد. روش: روش پژوهش، از نظر هدف کاربردی، و از نظر ماهیت پیمایشی و تحلیلی است. جامعه آماری شامل ۱۵۶ نفر از اعضای عضو انجمن است که تا سال ۱۳۹۳ در دوره های آموزشی شرکت کرده اند. داده ها به وسیله پرسشنامه محقق ساخته که سه سطح شامل واکنش، یادگیری و رفتار را می سنجد گردآوری شده است. یافته ها: نتایج به دست آمده نشان داد، هر چه اجرای کارگاه های آموزشی زیادتر شود به همان نسبت بر میزان رضایت، یادگیری، تغییر رفتار و مهارت فراگیران افزوده خواهد شد. مقایسه میانگین نمره های واکنش، یادگیری و رفتار بیانگر آن است که بین میانگین نمره کتابداران مرد با نمره کتابداران زن تفاوت معنی داری وجود ندارد. در مؤلفه های واکنش و یادگیری در بین مدارک تحصیلی مختلف تفاوت معنی داری وجود ندارد. اما در مؤلفه رفتار در بین دارندگان سطوح مدارک تحصیلی مختلف تفاوت معناداری مشاهده می شود. هر سه مؤلفه در بین گروه های سنی مختلف تفاوت معناداری را نشان نمی دهد.
ارزیابی محتوای دوره های آموزشی برگزار شده در مراکز ثابت آموزش فنی و حرفه ای خراسان جنوبی در سال 94
علی رغم نقش کلیدی آموزش فنی و حرفه ای در توسعه اقتصادی و اجتماعی کشور ، که مورد اذعان و حتی تاکید اغلب سیاستمداران و صاحبنظران است ، این آموزش های گران و پرهزینه از لحاظ پاسخگویی به نیازها و همچنین پاسخ یه این سوال اصلی نظام آموزشی که ""چه آموزش هایی با چه کیفیت و کمیتی ارائه شود ؟"" با مشکل مواجه می شود و هر ساله خسارت های بسیار زیادی از بابت اتلاف و عدم بازده کافی سرمایه های به کار رفته برای ارائه این آموزشها به کشور وارد می آید و سرمایه گذاری هایی که در بخش های تولیدی به عمل می آید به علت نقص آموزش و محتوای آموزش به بازده کافی نمی رسد. لذا پژوهش حاضر با هدف ارزیابی محتوای دوره های آموزشی برگزار شده در مراکز ثابت آموزش فنی و حرفه ای استان خراسان جنوبی به انجام رسیده است . با توجه به بررسی پیشینه علمی موضوع، عواملی که می توانستند بر ارزیابی درونی محتوای آموزشی موثر باشند تعیین و مورد بررسی قرار گرفتند. جامعه آماری این تحقیق تمامی مربیان رسمی و پیمانی مراکز آموزش فنی و حرفه ای استان شامل 38 نفر(34نفرمردو 4نفر زن) می باشند که با روش سرشماری مورد مطالعه قرار گرفتند. روش تحقیق بکار گرفته شده در پژوهش حاضراز لحاظ هدف کاربردی و از نظر جمع آوری داده ها توصیفی و همبستگی-مقایسه ای است و به روش پیماش انجام شده است و ابزار گردآوری داده ها پرسشنامه محقق ساخته ای بود که پس از حصول اطمینان از اعتبار و پایایی آن، به جهت ارزیابی محتوای دوره های آموزشی مورد استفاده قرار گرفت. نتایج حاصل نشان می دهد که مربیان تناسب محتوای آموزشی با نیازهای جامعه و تناسب محتوای نظری و عملی دوره ها را در اولویت های اول ارزیابی کرده اند. همچنین نتایج ضریب همبستگی گویای این است که متغیرهای نیازهای آموزشی کارآموزان، اهداف آموزشی و ارزشیابی پایان دوره با احتمال 99 درصد رابطه مثبت و معنی داری با محتوای آموزشی دارند.
ارزیابی وضعیت موجود دوره های آموزشی و ارائه الگوی کیفی ارتقاء اثربخشی دوره های آموزشی (مورد: سازمان امور مالیاتی کشور)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر، با هدف ارزیابی وضعیت موجود دوره های آموزشی و ارائه الگوی کیفی ارتقاء اثربخشی دوره های آموزشی سازمان امور مالیاتی کشور به روش آمیخته انجام گرفته است. در بخش کمی جامعه آماری شامل کلیه کمک ممیزان، ممیزان و سرممیزان کشور است که به روش نمونه گیری خوشه ای در برخی از استان ها انتخاب شدند. همچنین دوره های آموزشی مالیاتی که طی دو سال اخیر برای کارشناسان اجرا شده است، مورد ارزیابی قرار گرفتند. جهت گردآوری داده ها از پرسشنامه محقق ساخته استفاده شده است. روایی پرسشنامه مورد تائید صاحب نظران آموزشی و پایایی پرسشنامه با استفاده از ضریب آلفای کرونباخ 96/0 گزارش گردید. تحلیل داده ها بیانگر آن بود که وضعیت موجود نیازسنجی دوره های آموزشی، اهداف دوره های آموزشی، محتوای دوره های آموزشی، مدرسان دوره های آموزشی، سازماندهی دوره های آموزشی، ارزشیابی دوره های آموزشی و انگیزش از دید کارشناسان سازمان امور مالیاتی در حد متوسط بوده است. نتایج فوق و انجام مصاحبه با خبرگان مالیاتی، نتایج نشان داد که عمده ترین آسیب های نظام آموزش سازمان امور مالیاتی شامل؛ نیازسنجی (سیستماتیک و علمی نبودن، جامع نبودن، کاربردی نبودن و عدم همکاری پرسنل سازمان در نیازسنجی)، اهداف دوره ها (عدم اطلاع رسانی، کلی بودن و محتوای نامناسب)، آسیب های محتوا (گستردگی سرفصل ها، نبود تیم تدوین محتوا و نظری بودن محتوا)، مدرسان (عدم صلاحیت، پرداخت نامناسب، روش تدریس نامناسب و معیوب بودن سیستم انتخاب مدرسان)، محیط و شرایط برگزاری دوره-ها (امکانات و تجهیزات ضعیف و زمان نامناسب برگزاری دوره ها)، آسیب های اجرای دوره ها (عدم تفکیک کارآموزان، عدم حمایت مدیران، زمان اجرای دوره ها و اجرایی نبودن برخی دوره ها)، ارزشیابی آموزشی (پیگیری نکردن اثربخشی آموزش، واقعی نبودن نمرات ارزیابی دوره ها و عدم همکاری سرپرستان در خصوص ارزیابی دوره ها)، انگیزه (نبود مکانیزم های برای تشویق و تنبیه افراد، انگیزه ناکافی کارآموزان و انگیزه ناکافی مدرس ها)، مشکلات فرهنگی (عدم باور سرپرستان به آموزش و نگاه نامناسب مدیران ارشد به آموزش) و نیروی انسانی (کمبود نیروی انسانی و استفاده نادرست از تخصص ها در آموزش) می باشد.
نقش آموزش های دانشگاهی بر ایجاد روحیه کارآفرینی و راهکارهای ارتقاء آن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی نقش آموزش های دانشگاهی بر ایجاد پرورش روحیه کارآفرینی در بین دانشجویان و ارائه راهکارهایی برای ارتقاء آن است. روش پژوهش از نوع آمیخته است که داده های آن در قسمت کمی با پرسشنامه محقق ساخته و در قسمت کیفی با روش مشاهده مشارکتی و فن مصاحبه نیمه ساختاریافته جمع آوری شده است. در بخش کمی 300 نفر از دانشجویان دانشگاه علامه طباطبایی مشغول به تحصیل سال تحصیلی 94-1393 با روش نمونه گیری خوشه ای انتخاب شدند. در بخش کیفی با نمونه گیری هدفمند تعداد 15 نفر از اساتید دانشگاه به عنوان نمونه پژوهش مورد مصاحبه قرار گرفتند. یافته ها حاکی از دارد که همه مؤلفه های کارآفرینی کمتر از حد وسط هستند. نتایج نشان می دهد که دوره های آموزشی بر پرورش روحیه کارآفرینی در دانشجویان تأثیر ندارند. در نهایت 5 مقوله تحول در نقش دانشگاه ها (پذیرش نقش جدید)، بسترسازی، شبکه سازی، ارتقاء فعالیت های دانشگاهی و تغییرات مدیریتی عمده برای بهبود کارآفرینی ارائه شد.
بررسی کیفی محتوای لازم برای دوره های آموزش کارآفرینی از نظر کارآفرینان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های مشاوره جلد ۱۹ پاییز ۱۳۹۹ شماره ۷۵
214-251
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف اصلی مطالعه حاضر بررسی کیفی محتوای لازم برای دوره های آموزش کارآفرینی از نظر جوانان کارآفرین استان یزد به منظور ارائه آموزش های مؤثرتر بود. روش: این مطالعه از نوع پژوهش های کیفی بود که با استفاده از نظریه زمینه ای انجام شد. جامعه ی آماری متشکل از زنان و مردانی بود که در دوره های کارآفرینی برگزار شده در استان یزد در سال های 97-1392 شرکت کرده بودند و در حال حاضر نیز به عنوان کارآفرین مشغول فعالیت بودند. نمونه گیری به صورت هدفمند و تا اشباع نظری مصاحبه ها انجام شد. در نهایت، 20 نفر (16 مرد و 4 زن) به شیوه نیمه ساختاریافته مورد مصاحبه قرار گرفتند و مصاحبه ها با استفاده از سه مرحله کدگذاری باز، محوری و انتخابی، تجزیه و تحلیل شدند. یافته ها: نتایج نشان داد که برای بهبود اثربخشی آموزش های کارآفرینی باید در بعد درون فردی، مهارت هایی مانند مدیریت فردی، م هارت های اجتماعی، عوامل انگیزش ی، استقلال طلبی، کن ترل و جهت دهی مشکلات، ویژگی های شخصیتی ک ارآفرینی، خود نظم دهی عواطف و هیجان ها و شناسایی و اصلاح خطاهای شناختی مورد توجه قرار گیرد. در بعد بین فردی، ابعادی مانند مقابله با رفتارهای مخرب، روابط بین فردی کارآمد و انگیزاننده های اجتماعی و سازمانی دارای اهمیت بیشتری است. در بعد شغلی، اطلاعات و مهارت هایی مانند دانش قانونی، دانش اقتصادی، دانش تکنولوژی و شبکه سازی باید مد نظر قرار گیرد. در نهایت در بعد آموزشی محتوای آموزشی، پیش نیاز های آموزش و عوامل ساختاری و قانونی برای هرچه بهتر برگزار کردن دوره های آموزش کارآفرینی بایستی مورد توجه قرار گیرد. در پایان پژوهش نیز مدل پارادایمی محتوای دوره های آموزش کارآفرینی ارائه شد. نتیجه گیری: براساس یافته ها می توان نتیجه گرفت که در محتوای آموزشی دوره های فعلی آموزش کارآفرینی بایستی تجدید نظر صورت گیرد.
عوامل موثر در اثر بخشی دوره های اموزشی برگزار شده در شرکتهای تعاونی کشاورزی استان زنجان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از تحقیق حاضر،بررسی عوامل موثر در اثر بخشی دوره های آموزشی برگزار شده در شرکتهای تعاونی کشاورزی استان زنجان در سال 1389-91 است. روش تحقیق این مطالعه،توصیفی-همبستگی و ابزار جمع اوری اطلاعات،پرسشنامه محقق ساخته است که از روایی و پایایی(ضریب آلفای کرونباخ=91%) لازم برخوردار است.جامعه آماری این تحقیق 165 نفر از اعضای شرکتهای تعاونی کشاورزی استان زنجان را در برمیگیرد که از این میان با روش نمونه گیزی تصادفی خوشه ای 116 نفر انتخاب شدند.داده های جمع آوری شده با نرم افزار (16) spss تجزیه و تحلیل شدند. یافته های تحقیق حاضر نشان میدهد بین اهداف آموزشی،روش و امکانات آموزشی،آموزشگران و محتوا با اثر بخشی دوره های اموزشی رابطه مثبت و معنی دار وجود دارد.از میان عوامل موثر در اثر بخشی،مواردی همچون:روشن و صریح بیان شدن مطالب و جدید بودنشان،مشخص بودن اهداف دورهها،اجرایی و کاربردی بودن مطالب،تناب روشها با محتوا،تلفیق مطالب نظری با عملی و همچنین نحوه برخورد و تطبیق آموزشگران با فراگیران و آشنایی راگیران با تاثیر دوره ها در رشد و ارتقای شغلی مهمترین عوامل به شمار می آیند.
شناسایی و رتبه بندی عوامل موثربراثربخشی یادگیری (مطالعه موردی: مرکز آموزش فنی و حرفه ای الزهرا زنجان)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مهارت آموزی دوره ۱۱ پاییز ۱۴۰۱ شماره ۱ (پیاپی ۴۱)
۱۹۸-۱۸۱
امروزه آموزش به صورت یک امر طبیعی درآمده است. پیشرفت و توسعه جوامع و موسسات درگرو ارتقای سطح دانش، مهارت، رفتار و بینش منابع انسانی است. برهمین اساس، اکثر سازمانها دوره های آموزش موجود در داخل یا خارج از کشور برای کارکنان خود برگزار می کنند و اجرای هر دوره متضمن سرمایه گذاری هنگفت است لذا آگاهی از میزان اثربخشی دوره های آموزشی و بازدهی حاصل از آنها برای مدیران بسیار بااهمیت است. در این میان ارزیابی اثربخشی آموزش کارکنان یکی از دغدغه مهم در حوزه مدیریت منابع انسانی است. مدیران سرمایه انسانی هزینه و زمان زیادی برای آموزش و توسعه کارکنان صرف می کنند. در همین راستا ارزیابی اثربخشی آموزش در سازمان ها اهمیت دارد. بر اساس آموزه های نوین علم مدیریت، سرمایه انسانی یکی از مهم ترین سرمایه های سازمان هاست که کارایی و اثربخشی آن بیش از همیشه مورد توجه مدیران قرار دارد.این مطالعه به روش توصیفی و تحلیلی انجام شده است و در صدد بررسی عوامل موثر بر اثربخشی دوره های آموزشی یادگیری می باشد . جامعه آماری مطالعه حاضر44 نفر بوده که با استفاده از آزمون میانگین و تی نسبت به شناسایی مولفه های موثر در اثربخشی دوره های آموزشی یادگیری گردید.
بررسی اثربخشی درونی و بیرونی دوره های آموزشی GIS در حوزه مهندسی کشاورزی، عمران و زمین شناسی؛ مطالعه موردی استان فارس
منبع:
آموزش مهندسی ایران سال ۱۳ زمستان ۱۳۹۰ شماره ۵۲
67 - 86
هدف کلی از انجام یافتن این تحقیق بررسی میزان اثر بخشی درونی و بیرونی دوره های آموزش سامانه اطلاعات جغرافیایی(GIS) برای کارکنان ادارات شهرستان شیراز در حوزه کشاورزی، عمران و زمین شناسی است. جامعه آماری تحقیق شامل کلیه کارشناسان سازمانهایی است که دوره GIS را گذرانده اند و از روی فهرست به صورت تصادفی ساده انتخاب شدند. ابزار تحقیق یک پرسشنامه محقق ساخته مبتنی بر رئوس محتوای دوره برای سنجش اثربخشی درونی و کیفیت کارایی برنامه در محیط کار به منظور سنجش اثربخشی بیرونی آن بوده است. نتایج نشان می دهد که در اثربخشی دوره های آموزش GIS از نظر جنسیت، زمینه های تحصیلی، سابقه کار و زمینه کاری معنا وجود ندارد. از نظر "استفاده فنی" بین شاغلان گروههای کشاورزی و فنی مهندسی معنا وجود دارد.
ملزومات برگزاری دوره های آموزشی برای توسعه حرفه ای اعضای هیئت علمی: مطالعه موردی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نامه آموزش عالی سال ۹ بهار ۱۳۹۵ شماره ۳۳
39 - 61
حوزههای تخصصی:
این تحقیق با هدف شناسایی نیازهای آموزشی و ملزومات برگزاری دوره های آموزشی برای اعضای هیئت علمی انجام شد. روش انجام این تحقیق به شیوه توصیفی با رویکرد پیمایشی بود. جامعه آماری 168 نفر از اعضای هیئت علمی دانشگاه علوم کشاورزی و منابع طبیعی گرگان بود که از بین آنها نمونه ای 71 نفری به صورت تصادفی انتخاب شد. رضایت بیشتر پاسخگویان از کیفیت دوره های آموزشی برگزار شده در حد متوسط قرار داشت. حدود 79 درصد پاسخگویان شیوه «نیازسنجی و نظرخواهی از اعضای هیئت علمی» را به عنوان مبنای برگزاری دوره ها مناسب دانسته اند. مهم ترین نیازهای آموزشی نیز عبارت بود از: «اصول و فنون آموزش کارآفرینی»، «آشنایی با نظام های آموزش دانشگاهی برتر در سطح بین المللی»، «اصول و فنون توسعه حرفه ای خودگردان» و «کاربرد روان شناسی در آموزش و یادگیری». بر اساس یافته های تحقیق، استفاده از مدرسان توانمند و شناخته شده و باتجربه در رسانش مطالب و برقراری ارتباط مؤثر و ارتقای کیفیت دوره ها به لحاظ نوآوری و کاربردی بودن محتوا ازجمله راهکارهای جلب مشارکت فعال اعضای هیئت علمی در دوره های آموزشی است.