مطالعات کتابداری و سازماندهی اطلاعات (کتاب سابق)
مطالعات کتابداری و سازماندهی اطلاعات دوره 36 پاییز 1404 شماره 3 (پیاپی 143) (مقاله علمی وزارت علوم)
مقالات
حوزههای تخصصی:
سازماندهی اطلاعات و دانش یکی از حوزه های بنیادین کتابداری و اطلاع رسانی و از مراحل اساسی مدیریت اطلاعات محسوب می شود. باوجود گسترش کاربرد هوش مصنوعی در فرایندهای سازماندهی، دستاوردهای امروزی این حوزه محصول تلاش مستمر انسان هایی است که در طول تاریخ به سازماندهی منابع اطلاعاتی و دانش بشری پرداخته اند. نسل پیشکسوت سازماندهی در ایران بیش از هر چیز بر تدوین ابزارهای پایه برای فرایند سازماندهی متمرکز بود. پیش از فعالیت این نسل، نه توجه علمی جدی به مقوله سازماندهی در ایران وجود داشت و نه ابزارهای بومی و فارسی برای متخصصان این حوزه در دسترس بود. شخصیت هایی همچون ایرج افشار با تألیف "کتاب های ایران" و "پنج کتابشناسی ایران"، حسین بنی آدم با "کتابشناسی موضوعی ایران"، علی اکبر جانا با ترجمه های رده بندی دیویی، دکتر هوشنگ ابرامی با ترجمه "اصول فهرستنویسی" اثر مارگارت مان، احمد طاهری عراقی، دکتر عباس حری با "فهرست کوچک سرعنوان های موضوعی فارسی" و فرنگیس امید گام های بنیادینی برداشتند. در این میان، پوری سلطانی جایگاه ویژه ای دارد که با تألیف "سرعنوان های موضوعی فارسی" و "واژه نامه کتابداری"، ترجمه و اقتباس آثار مهم جهانی، راه اندازی مرکز آماده سازی کتاب تهران (۱۳۴۸)، تدوین راهنمای مجله های ایران و ساماندهی کتابشناسی ملی ایران، بنیان های سازماندهی در ایران را استوار ساخت. شاگردان و همکارانی چون زهره علوی، کامران فانی و فیروزان زهادی این راه را ادامه دادند. حوزه فهرست نگاری نسخ خطی نیز جایگاهی محوری در تاریخ سازماندهی اطلاعات در ایران دارد.. این فعالیت ها نه تنها میراث علمی و فرهنگی پیشینیان را حفظ کرده، بلکه زیرساختی ارزشمند برای پژوهش های معاصر در حوزه های نسخه شناسی، ایران شناسی و مطالعات فرهنگی فراهم آورده است. از اوایل دهه ۱۳۸۰، نسل جدیدی از پژوهشگران به حوزه سازماندهی روی آوردند. تفاوت اصلی این نسل با پیشینیان، توجه جدی به مباحث نو و جهانی سازماندهی بود، مباحثی چون مدل های مفهومی ایفلا (FRBR، FRAR، BIBFRAME، LRM) و کاربرد هستی شناسی ها در سازماندهی اطلاعات. انتظار می رود نسل نو با پویایی و همت بیشتر، فعالیت های پژوهشی و آموزشی را گسترش دهد و مایه نوآوری ها، تحولات و اثرگذاری های بیشتر در این عرصه شود. اکنون آنچه بیش از همه اهمیت دارد، برجستهساختن جایگاه سازماندهی و معرفی چهره های شاخص و اثرگذار آن است. روشن است که فصلنامه مطالعات کتابداری و سازماندهی اطلاعات رسالت دارد توجه ویژه ای به این حوزه مبذول دارد و بستری برای انتشار پژوهش ها و مقالات مرتبط فراهم آورد. راهبردهای آینده سازماندهی اطلاعات در ایران سازماندهی اطلاعات در ایران امروز در نقطه ای ایستاده است که از یک سو میراث گران سنگ پیشکسوتان و تجربه های عملی نیم قرن گذشته را در اختیار دارد و از سوی دیگر با چالش ها و فرصت های فناوری های نو، به ویژه هوش مصنوعی و مدل های مفهومی جهانی روبه روست. راهبرد آینده باید بر ترکیب هوشمندانه این دو تکیه کند: صیانت و به روزآوری ابزارهای بومی و زبان محور (سرعنوان ها، اصطلاحنامه ها و رده بندی های گسترش یافته) در کنار ادغام تدریجی مدل های مفهومی و استانداردهای بین المللی و فناوری های نوین. اکنون مایه شادمانی است که این حوزه در ایران، با پاسداشت میراث پیشکسوتان و به روزآوری ابزارهای بومی، همگام با جریان های علمی جهان حرکت می کند و با بهره گیری مسئولانه از فناوری های نوین، به مدیریتی معنایی و پیوندی از دانش دست می یابد؛ تا بدین سان، جایگاه خود را به عنوان یکی از ارکان تحول در نظام دانش کشور و بازیگری فعال در عرصه جهانی اطلاعات تثبیت کند.
تحلیل محتوای تولیدات علمی تاریخ پزشکی دوره اسلامی در سازمان اسناد و کتابخانه ملی جمهوری اسلامی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: علم سنجی شاخه ای از مطالعات کتابداری است که نقش مهمی در مدیریت منابع پژوهشی، بهبود بهره وری و ارتقای کیفیت پژوهش ها ایفا می کند. این علم با هدف اندازه گیری و تحلیل فعالیت های علمی پژوهشی، امکان ارزیابی کمی و کیفی تولیدات علمی، شناسایی روندهای پژوهشی، تعیین اولویت های تحقیقاتی و ارزیابی اثربخشی سیاست های علمی را فراهم می آورد. این مطالعه با هدف بررسی و ارزیابی تولیدات علمی حوزه موضوعی تاریخ پزشکی دوره اسلامی در بازه زمانی سال 1351 ه.ش تا سال 1400ه.ش انجام گرفته است. روش: حاضر از نوع کاربردی بوده و با استفاده از روش تحلیل محتوای کمّی صورت گرفته است. جامعه آماری پژوهش از 807 عنوان کتاب تشکیل شده است که در سازمان اسناد و کتابخانه ملی جمهوری اسلامی ایران در حوزه موضوعی تاریخ پزشکی در بازه زمانی سال 1351 ه.ش تا سال 1400ه.ش نمایه شده اند. یافته ها : یافته های پژوهش نشان می دهد، در مجموع 807 کتاب توسط 1512 نویسنده تالیف شد. از نظر توزیع جنسیت 23/8 درصد زن و 76/2 درصد مرد و از نظر ملیت نویسندگان، 1304 نفر ( 86/24 درصد) ایرانی و 208 نفر (13/76 درصد) خارجی بودند. یوسف بیگ باباپور، محمد مهدی اصفهانی و فرید قاسملو، پرتولیدترین نویسندگان ایرانی و حکیم محمد سعید، ماکس مایرهوف، احمد عیسی بک و روی پورتر فعالترین نویسندگان خارجی بوده اند. محمد ابراهیم ذاکر با مشارکت در ترجمه 31 کتاب، علی اکبر ولایتی با مشارکت در ترجمه 23 کتاب و احسان مقدس با مشارکت در ترجمه 12 کتاب به عنوان فعالترین مترجم این حوزه شناخته می شوند. احسان مقدس و محمدمهدی اصفهانی با تصحیح 42 و 41 کتاب پرتولیدترین مصححان بوده اند. انتشارات موسسه مطالعات تاریخ پزشکی، طب اسلامی و مکمل با انتشار 149 کتاب و 18/46درصد و انتشارات چوگان با 66 کتاب و 8/17 درصد، در صدر جدول انتشارات داخلی قرار دارند. انتشارات «دانشگاه یوهان وولفانگ گوته، بریل و پارتنون» پرتولیدترین انتشارات خارجی بودند. بیشترین موضوع مورد تحقیق، حوزه تصحیح متون کهن و قدیمی پزشکی با 33/45 درصد (270 کتاب) بوده است. شهرهای تهران با مشارکت در تولید 489 عنوان کتاب (تقریبا 61 درصد)، قم با مشارکت در تولید 25 عنوان کتاب (3/09 درصد) و تبریز با مشارکت در تولید 17 عنوان کتاب (2/10 درصد) پرتولیدترین شهرها بودند. زبان های فارسی با 472 مورد (58/48 درصد)، عربی با 217 مورد (26/88 درصد) و انگلیسی با 58 مورد (7/18 درصد) به ترتیب بیشترین زبان های مورد استفاده در تالیف کتب به شمار می روند. دو زبان فارسی و عربی در نگارش بیش از 85 درصد از کتب نقش داشته اند. نتیجه گیری : با توجه به تحلیل محتوای تولیدات علمی تاریخ پزشکی دوره اسلامی در ایران، می توان نتیجه گرفت که این حوزه پژوهشی در کشور دارای سابقه ای قابل توجه است و بیشتر بر روی تصحیح متون پزشکی کهن متمرکز شده است. با این حال، برای ارتقای سطح بین المللی این پژوهش ها، نیاز به گسترش تولیدات به زبان های بین المللی و تمرکز بر موضوعات نوین مانند تاریخ پزشکی زنان و پزشکی سنتی احساس می شود.
بررسی میزان همخوانی نقش دهنده های موجودیت عامل و نشانگرهای روابط میان منابع در استاندارد توصیف و دسترسی به منبع (آردی اِی) با نقش دهنده ها و نشانگرها در بافت انتشارات ایرانی – اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف از این پژوهش، تبیین میزان همخوانی نقش دهنده های موجودیت عامل و نشانگرهای روابط میان منابع در استاندارد توصیف و دسترسی به منبع (آردی اِی) با نقش دهنده ها و نشانگرها در بافت انتشارات ایرانی – اسلامی بود. روش: این پژوهش با روش های تحلیل محتوا و تطبیقی انجام شد. جامعه پژوهش از پیشینه های کتابشناختی مربوط به مجموعه کتاب های دو خانواده بزرگ کتابشناختی نهج البلاغه و مثنوی معنوی در کتابشناسی ملی ایران بودند که به ترتیب از بافت انتشارات اسلامی و بافت انتشارات ایرانی انتخاب شدند. تمامی پیشینه های کتابشناختی مربوط به دو خانواده کتابشناختی بررسی شد و نمونه گیری از آن ها صورت نگرفت. ابزار گردآوری داده ها، پی افزود های آی و جِی استاندارد توصیف و دسترسی به منبع بودند که به عنوان سیاهه وارسی مورداستفاده قرار گرفتند. به منظور نیل به هدف پژوهش، در گام نخست اجرای پژوهش، با بررسی پیشینه های کتابشناختی، عبارات و واژه هایِ نمایانگر نقش دهنده ها و نشانگرها استخراج و همخوانی آن ها با یکدیگر موردبررسی قرار گرفت. سپس در مراحل بعدی، به ترتیب همخوانی نشانگرهای رابطه ای (از پیوست جِی) استاندارد آردی اِی با نشانگرهای بافت انتشارات ایرانی – اسلامی و نقش دهنده های (از پیوست آی) استاندارد آردی اِی با نقش دهنده های بافت انتشارات ایرانی-اسلامی در پیشینه های عضو جامعه پژوهش موردمطالعه قرار گرفت. یافته ها : یافته های پژوهش نشان داد، به طورکلی بین نقش دهنده های موجودیت عامل و نشانگرهای روابط میان موجودیت های چهارگانه مرتبط با منبع (وِمی) در استاندارد آردی اِی با نقش دهنده ها و نشانگرها در بافت انتشارات ایرانی–اسلامی در بسیاری از موارد همخوانی مطلوبی مشاهده شد، ولی همخوانی مناسبی بین نقش دهنده ها با نشانگرهای روابط کتابشناختی مورداستفاده در بافت انتشارات ایرانی – اسلامی وجود ندارد. نتیجه گیری : نتایج پژوهش بیانگر همخوانی کم بین نقش دهنده ها با نشانگرهای روابط کتابشناختی مورداستفاده در بافت انتشارات ایرانی-اسلامی بود؛ اما بین نشانگرهای روابط میان موجودیت های منبع در استاندارد آردی اِی با نشانگرهای روابط مورداستفاده در بافت انتشارات ایرانی-اسلامی همخوانی مناسبی قابل مشاهده بود. همچنین نتایج نشان داد، بین نقش دهنده های مورداستفاده در بافت انتشارات ایرانی-اسلامی با نقش دهنده های استاندارد آردی اِی همخوانی مطلوبی وجود دارد. عدم انسجام و یکدستی در به کارگیری نقش دهنده ها با نشانگرها در پیشینه های کتابشناختی موردبررسی، یکی از دلایل مهم از ناهمخوانی های یادشده است. همچنین، کاربرد نادرست نقش دهنده ها و نشانگرها نسبت به نوع نقش و رابطه در اغلب پیشینه ها به چشم می خورد.
مرور نظام مند مطالعات حوزه خلاصه سازی انتزاعی مبتنی بر پرس و جو(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: امروزه افراد به این حقیقت واقف اند که دانش قدرت است. لذا از بازیابی اطلاعات به سمت بازیابی دانش و کشف دانش سوق پیدا کرده اند. از طرفی، مطالعه حجم عظیم اسناد متنی وب، دسترس پذیری و کاربردپذیری دانش را برای آن ها دشوار نموده است. یکی از راهکارها جهت مواجهه با این مسئله، خلاصه سازی انتزاعی مبتنی بر پرس وجو است. خلاصه سازی انتزاعی مبتنی بر پرس وجو رویکردی سریع و کارآمد برای پیمایش متون است و یک حوزه پژوهشی بسیار پویا محسوب می شود. در این پژوهش با استفاده از مرور نظام مند، مطالعات پیرامون این حوزه شناسایی و تجزیه وتحلیل شده اند. روش: در پژوهش کاربردی حاضر با استفاده از دستورالعمل پریزما، یک مرور نظام مند انجام شده است. این دستورالعمل در قالب چهار گام شناسایی، غربالگری، شایستگی و شمول با استفاده از یک راهبرد جستجوی مناسب و بدون محدودیت زمانی در پایگاه های اسکوپوس، وب آوساینس، آی تریپل ای، پایگاه علمی کتابخانه دیجیتال ای سی ام، گوگل اسکالر، پروکوئست، نورمگز، مگیران، سید، سیویلیکا، علم نت و گنج اعمال شده است. درنهایت از 1714 مدرک شناسایی شده 31 مورد واجد شرایط بوده و مشمول مرور نظام مند شده اند. یافته ها: ماحصل مرور انجام شده نشان می دهد که مطالعات این حوزه قدمت چندانی ندارند و با سیر توأم صعودی و نزولی منتشر شده اند. اکثر این مطالعات از نوع مقاله منتشرشده در مجلات هستند. پژوهشگران برای سیستم های خلاصه سازی پیشنهادی بیشتر از رویکرد یک مرحله ای استفاده نموده اند و یادگیری های با نظارت و خودنظارتی بیشتر موردتوجه آن ها بوده است. همچنین، از روش های مبتنی بر قانون، آمار و یادگیری ماشین بهره گرفته اند. مدل های به کار گرفته شده مبتنی بر گراف، شبکه های عصبی و از پیش آموزش دیده است. نوع ورودی سیستم ها بیشتر تک سندی بوده و Debatepedia به عنوان محبوب ترین مجموعه داده شناسایی شده است. از میان هفده معیار ارزیابی ROUGE بیشترین کاربرد را داشته است. نتیجه گیری : بررسی ها نشان داد که چگونه هم افزایی های اتفاق افتاده در یادگیری، مدل ها، روش های مورداستفاده و معیارهای ارزیابی کاهش چالش هایی از قبیل عدم تناسب خلاصه تولیدشده با پرس و جو، عدم تناسب خلاصه تولیدشده با متن منبع، فقدان داده های برچسب گذاری شده برای آموزش مدل ها، افزونگی، مجموعه داده های محدود، فقدان مجموعه داده مخصوص این نوع خلاصه سازی، عدم وجود معیارهای ارزیابی بهبودیافته برای ارزیابی دقیق خلاصه های تولیدشده، ابهام معنایی ناشی از عدم تمایز بین جملات با معنای متفاوت و عدم رابطه هم ترازی بین توالی های ورودی و خروجی را به دنبال داشته است و درنهایت به بهبود عملکرد کلی سیستم های خلاصه سازی و توسعه آن ها کمک نموده است. اما، توانایی درک معنا در سیستم ها هنوز فاصله میان خلاصه های سیستمی و خلاصه های انسانی را پر نکرده است. زیرا معنای درک شده هنوز سطحی بوده و تا حدی وابستگی به ساختارهای نحوی در مدل ها دیده می شود. درواقع، توانایی درک معنا می تواند ضامن ایجاد سیستم هایی باشد که معنا و بینش های عمیق نهفته در متن را تشخیص داده و براساس وظیفه مشخص شده آن ها را در خروجی خود اعمال می کنند. بر این قرار، ارائه نوآوری هایی جهت رفع این ناکارآمدی به عنوان جهت های پژوهشی آینده پیشنهاد می شود. در این مسیر باید مدل سازی های معنایی و درک معنا در این سیستم های خلاصه سازی نهادینه شود که به اصلاح و پیشرفت مسیر تکامل روش شناسی های موجود کمک می نماید. همچنین، بهتر است با تغییر و تکامل منابع اطلاعاتی و تحولات درخواست های کاربران و زمینه های دانشی آن ها نیز همگام شد. افزون بر این، خلأ این سیستم ها در زبان های غیرانگلیسی احساس می شود. این امر با ایجاد و تقویت ابزارهای پردازش زبان طبیعی برای زبان های غیر انگلیسی قابلیت عملیاتی سازی دارد.
کشش، ابزار حرفه ای سازمان دهی داستان و ارتباط آن با خُلق خواننده بر پایه نظریه «خُلق به عنوان اطلاعات»(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف : بررسی ارتباط میان خُلق خوانندگان و کشش های داستان های انتخابی آن ها در کتابخانه های عمومی شهرستان مشهد به منظور شناسایی نقاط دسترسی دقیق تر به منابع داستانی است. روش : این پژوهش از حیث هدف توسعه ای و کاربردی و از حیث شیوه جمع آوری داده ها، پیمایشی است. رویکرد پژوهش نیز کیفی است و از جمع آوری داده های کیفی و تبدیل و کدگذاری به داده های کمی برای تحلیل و نتیجه گیری استفاده شد. جامعه پژوهش ۹۸۰ نفر اعضای بالای ۱۸ سال علاقه مند به آثار داستانی کتابخانه های عمومی شهرستان مشهد هستند که در طول یک سال ماهانه بیش از 4 کتاب داستانی مطالعه کرده اند. این شمار با گزارش گیری و به کارگیری پالایه های موردنیاز در نرم افزار مدیریت کتابخانه های سامان، تعیین شد. حجم نمونه با استفاده از جدول کرجسی مورگان به روش نمونه گیری تصادفی نظام مند 274 نفر تعیین شد. برای جمع آوری اطلاعات از دو پرسش نامه پاناس و پرسش نامه محقق ساخته استفاده شد. روایی پرسش نامه محقق ساخته با کسب نظر 6 نفر از متخصصین حوزه منابع و کتابخانه های عمومی، یک نفر از متخصصان حوزه ادبیات و سه نفر از اساتید حوزه علم اطلاعات و دانش شناسی تائید و پایایی آن با ضریب آلفای کرونباخ 0/83 محاسبه شد. تحلیل داده ها با استفاده از نرم افزار اس. پی. اس. اس.، جدول توافقی و آزمون خی 2 بر روی ۴ نوع اصلی خُلق و هر یک از پنج کشش اصلی داستان انجام شد. یافته ها : بین نوع خُلق و انتخاب کشش های پنج گانه داستان ارتباط معنا داری وجود دارد و نوع خُلق بر انتخاب کشش های داستان تأثیرگذار است. در نوع خُلق خشنود کم انرژی و ناخشنود کم انرژی نوع کشش های انتخابی داستان مشابه است و افراد با این دو نوع خُلق علایق مشابهی دارند، اما در نوع خُلق خشنود پرانرژی و ناخشنود پرانرژی اشتراک علایق افراد در کششهای انتخابی تنها در ضرب آهنگ، لحن و جو داستان است. همچنین در هر چهار خُلق، ضرب آهنگ سرعت بالا و لحن شاد انتخاب اکثریت افراد است و در تمامی نوع خُلق ها به جز نوع خُلق خشنود پرانرژی، افراد به شخصیت پردازی قابل تشخیص و شفاف، صحنه پردازی بی مکان و زمان، سبک نویسنده ساده و خوش خوان و طرح داستان ساده بیشتر علاقه مند هستند و به طورکلی بدون در نظر گرفتن نوع خُلق، افراد به داستانی با ضرب آهنگ سرعت بالا، شخصیت پردازی قابل تشخیص و شفاف، لحن داستان شاد، تمایل بیشتری دارند. نتیجه گیری : شناسایی اینکه خوانندگان با خُلق های متفاوت، چه کتاب های داستانی را برای خواندن می پسندند می تواند در فرایند مجموعه سازی منابع کتابخانه ها، رشد و بهبود نظام های بازیابی منابع داستانی در کتابخانه های عمومی و همچنین گسترش دایره خدمات نظام های پیشنهاددهنده منابع داستانی و مشاوره خوانندگان مؤثر واقع شود.
راهبردها و فنون جستجوی اطلاعات (مورد مطالعه پژوهشگران فرهنگستان هنر)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: این پژوهش با هدف تحلیل چگونگی راهبردها و فنون جستجوی اطلاعات پژوهشگران فرهنگستان هنرانجام شده است. روش: پژوهش حاضر کاربردی و به روش ترکیبی (کمی و کیفی) اجراشده است. روش پژوهش در بخش کمی نیمه تجربی و در بخش کیفی از روش تحلیل محتوا استفاده شده است. ابزار گردآوری داده ها در بخش کمی، پرسش نامه و مشاهده و در بخش کیفی، مصاحبه نیمه ساختاریافته است. روش نمونه گیری در این پژوهش به شکل هدفمند بود. جامعه پژوهش شامل پژوهشگران حوزه های نمایش، سینما، معماری، نگارگری و موسیقی فرهنگستان هنر است که به این مرکز مراجعه کرده و بر اساس نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند. در نهایت، 48 نفر از افرادی که در دسترس و مایل به همکاری با پژوهشگر بودند به عنوان نمونه انتخاب شدند. داده ها در دو مرحله تکمیل پرسش نامه های جمعیت شناختی، تجربه جستجو، ارزش و مشاهده رفتار تکمیل وظایف جستجو و تحلیل متنی محتوای مصاحبه شده است. با استفاده از تصاویر ضبط شده از کاربران در نرم افزار کمتازیا استودیو گردآوری شده است. با استفاده از آمار توصیفی میانگین، انحراف معیار و با استفاده از فراوانی به دست آمده است. سپس راهبردها و فنون الگوهای رفتار اطلاع یابی شناسایی و ترسیم شده است. با استفاده از آزمون های تی تک متغیره، تی مستقل، همبستگی پیرسون و آزمون تحلیل واریانس آنالیز انجام شد. نتایج بخش کمی به کمک نرم افزار اس. پی .اس.اس مورد تحلیل قرار گرفت. یافته ها: یافته ها نشان می دهد که پژوهشگران دارای مدرک دکتری در زمینه هنر از راهبردها و فنون مرتبط برای جستجوی اطلاعات استفاده می کنند، درحالی که پژوهشگران با مدرک کارشناسی ارشد بیشتر به راهبردها و فنون غیرمرتبط و تکراری تمایل دارند. پاسخ دهندگان در انجام وظایف جستجو رفتارهای متفاوتی از خود نشان داده و به میزان اندکی از راهبردها و فنون استفاده کرده اند. در مرحله مقدماتی جستجو (شروع)، آزمودنی ها در مجموع ۴۰۹ راهبرد و فن را به کاربردند. در تکمیل وظایف (پرسش سخت)، کاربران از مطالعه نظام مند استفاده کرده و به بررسی صفحات بازیابی پرداخته و زمان بیشتری صرف کردند. در سبک آسان (پرسش آسان)، با استفاده از روش های مختلف و مرور صفحات، یکی از مرورگرها را بازیابی و انتخاب کردند. در این حالت، تعداد صفحات بیشتری بررسی و زمان کمتری برای مرور آن ها صرف شده است. برخی از کاربران نتایج بازیابی شده را بر اساس وظایف جستجو مرور و مطالعه کرده و از روش های مختلفی بهره برده اند. یافته های این پژوهش به طراحان موتورهای جستجو و سیستم های اطلاعاتی کمک می کند تا ابزارهای جستجوی اطلاعات هنری بهتری طراحی کنند. این امر کاربران را قادر می سازد تا سریع تر به نتایج متناسب با نیازهای اطلاعاتی خود دست یابند. همچنین، تحلیل رفتار جستجوی اطلاعات از وب می تواند به ایجاد و توسعه الگوهای جستجو و بازیابی اطلاعات کمک کند. در این پژوهش، رفتار جستجوی پژوهشگران در دو سبک آسان و دشوار با استفاده از داده های آماری بررسی شد. نتایج نشان داد که در جستجوی آسان، راهبردهایی مانند استفاده از موتور جستجوی گوگل (فراوانی 976) و فرمول بندی عبارت جستجو به روش عام به خاص بیشترین فراوانی را داشتند. آزمون کای اسکوئر تفاوت معناداری بین دو سبک جستجو با مقدار 1/324و احتمال کمتر از 5 درصد تأیید کرد. همچنین، رفتار جستجو در سبک آسان بیشتر از سبک دشوار بود (فراوانی 976 در برابر 948)، اما تفاوت معناداری بین وظایف اول و دوم (احتمال 0/0897) مشاهده نشد. نتیجه گیری: نتایج پژوهش نشان داد که درمجموع 1924 راهبرد و فن در مراحل مختلف جستجو و بازیابی اطلاعات توسط کاربران به کار گرفته شده است. تحلیل های آماری و جداول توصیفی تأیید کردند که کاربران در وظایف جستجوی آسان، رفتار سریع تری داشته اند، درحالی که در وظایف دشوار، مطالعه عمیق تری انجام داده اند.
ارائه الگوی جامع بهره وری نیروی انسانی دانش محور با رویکرد آمیخته(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: بهبود بهره وری نیروی انسانی به تلاش برنامه ریزی شده همه جانبه نیاز داشته و از طریق به کارگیری معیارهای گوناگون بهره وری در عمل، شروع می شود. برنامه ریزی برای بهبود بهره وری شامل تغییر در روش های انگیزشی کارکنان و بهبود شرایط کار، بهبود نظام ها، دستورالعمل ها، روش ها، تکنولوژی و نظایر آن است. پژوهش حاضر با هدف ارائه الگوی بهره وری نیروی انسانی دانش محور با رویکرد آمیخته انجام شده است. روش: در این پژوهش از رویکرد ترکیبی کمّی و کیفی برای تجزیه و تحلیل اطلاعات استفاده شده است. این پژوهش از نوع هدف کاربردی و از نظر کیفی با روش تحلیل مضمون و از نظر کمّی با روش تحلیل عاملی اکتشافی انجام شده است. جامعه آماری در روش کیفی منابع مرتبط با بهره وری نیروی انسانی و در روش کمّی سنجش عامل های استخراجی در بین خبرگان و اساتید برجسته دانشگاه ها و مراکز آموزش عالی کشور بوده است. ابتدا فرایند تحلیل مضمون از دو زیربخش کدگذاری و تحلیل مضامین تجزیه و تحلیل شده است. در کدگذاری نخست همه منابع مورد بررسی قرار گرفتند و پس از بررسی، منابع مرتبط با موضوع باقی ماند ند. سپس فرایند کدگذاری آغاز شد. پس از بررسی منابع استخراجی از پایگاه های داده، ۱۱۰ منبع به عنوان نمونه انتخاب و پایایی آن به دو روش آلفای کریپندورف و روش هولستی برآورد شد. فرایند تحلیل مضمون بصورت دستی و نرم افزار انویوو و فرایند تحلیل عاملی اکتشافی از نرم افزار اس پی اس اس تحلیل شده است. پس از فرایند کد گذاری که با رفت و آمد های مکرر بین منابع و نرم افزار صورت گرفت، فرایند تعیین مضامین آغاز شد. در مرحله نخست کدهای مشابه در کنار یکدیگر قرار گرفتند و مضامین پایه را تشکیل دهند. در حین این اقدام محققان پی بردند که برخی از کدها سطحی بالاتر دارند و امکان این که در سطوح پایین خرد شوند وجود دارد. به این ترتیب کدها مجدداً مورد بازبینی قرار گرفتند و کدهای سطح بالا به پایین ترین سطح ممکن تجزیه شدند و دوباره فرایند تعیین مضامین ادامه یافت. سپس نامی برای هر مضمون پایه تعیین شد. در ادامه مضامینی که به نظر می رسید که هم پوشانی زیادی دارند با یکدیگر تلفیق شده و یک مضمون را شکل دادند. این فرایند تعیین مضامین تا تعیین مضامین سازمان دهنده و فراگیر به همین منوال ادامه یافت. در نهایت برای تعیین اعتبار یافته ها نیز از خبرگان درخواست شد که نظر خود را در مورد الگوی اولیه ابراز دارند. الگو پس از بازخورد از خبرگان تکمیل شد. در بخش دوم پژوهش برای اعتبار سنجی مدل ابعاد بدست آمده متغیرهای مدل پژوهش در قالب پرسشنامه ای در دانشگاه های استان آذربایجان شرقی (دانشگاه تبریز، دانشگاه صنعتی سهند، دانشگاه هنر اسلامی، واحدهای دانشگاه آزاد و واحدهای دانشگاه پیام نور) بررسی شد. ابتدا آزمون کایزر-مایر-اولکین و بارتلت با استفاده از نرم افزار اس پی اس اس محاسبه شده تا مطمئن شود که داده ها برای تحلیل عاملی مناسب هستند. سپس از تحلیل عاملی استفاده شده است. یافته ها : کد های عوامل سازمانی (ساختار سازمانی، کیفیت زندگی کاری، فرهنگ سازمانی)، عوامل مدیریتی (سبک مدیریتی، ارزیابی عملکرد، مدیریت پاداش) و عوامل شغلی( انگیزه، توانمندساز) به ترتیب ابعاد سه گانه بهره وری نیروی انسانی متشکل از هشت مؤلفه بوده است. نتیجه گیری : با ایجاد ساختار سازمانی منعطف و ارگانیکی، ارتقاء کیفیت زندگی کاری با استانداردهای بین المللی و ایجاد فرهنگ سازمانی مشارکت محور و توسعه ای، عوامل سازمانی موجب بهبود بهره وری نیروی انسانی خواهد شد. با ایجاد سبک مدیریتی مشورتی و تفویض اختیار، شاخص های ارزیابی عملکرد فرایندی و سیستمی و پاداش های مادی و معنوی، عوامل مدیریتی موجب بهبود بهره وری نیروی انسانی خواهد شد. با ایجاد فرایند انگیزشی بالا برای نیروی انسانی و تقویت عوامل توانمند ساز در سازمان، عوامل شغلی موجب بهبود بهره وری نیروی انسانی خواهد شد.
شناسایی و دسته بندی فرایندها و مؤلفه های مدیریت دانش زنجیره تأمین کشاورزی مبتنی بر فناوری بلاکچین(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: با توجه به اهمیت و گسترش دنیای دیجیتال و کارایی روزافزون فنّاوری، این پژوهش به شناسایی شاخص های مؤثر فناوری بلاکچین در مدیریت دانش موجود در زنجیره تأمین محصولات زراعی کشاورزی پرداخته است. روش: این پژوهش ازنظر ماهیت کیفی، ازلحاظ هدف کاربردی و ازلحاظ شیوه گردآوری داده ها، توصیفی-پیمایشی است. متخصصان فناوری بلاکچین، اساتید دانشگاه در رشته بلاکچین و پژوهشگرانی که در حوزه استفاده از فناوری بلاکچین در کشاورزی مقاله علمی دارند، جامعه آماری این پژوهش را تشکیل می دهند. در مرحله اول تعداد 124 شاخص که قبلاً از مقالات علمی مرتبط به کمک روش فراترکیب جمع آوری و استخراج شده بود، در مصاحبه با گروه خبرگان تعداد 31 شاخص حذف یا ادغام شده و 93 شاخص باقی ماند. همچنین بخش های مدل مدیریت دانش نیومن و کنراد استخراج و با شاخص های بلاکچین مطابقت داده شد؛ و مورد تأیید خبرگان قرار گرفت. در مرحله بعد، از روش دلفی استفاده شد. تعداد خبرگان پنل دلفی 11 نفر بودند که در دو مرحله با این طرح همکاری کردند. یافته ها : ابتدا با استفاده از مقالات علمی مورد مطالعه، مشکلات فعلی موجود در زنجیره سنّتی استخراج و دسته بندی شد که شامل تعداد 58 شاخص از معایب و مشکلات زنجیره سنتی تأمین محصولات کشاورزی بود. از این تعداد، 14 مؤلفه مربوط به منشأ محصولات کشاورزی، 38 مؤلفه مربوط به توزیع محصولات کشاورزی و 6 مؤلفه به ایمنی و کیفیت مواد غذایی مربوط می شد. در مرحله پنل دلفی از بین 93 شاخص استخراج شده، 9 شاخص حذف شد و 86 شاخص مؤثر باقی ماند. شاخص های فناوری بلاکچین در مدل مدیریت دانش نیومن و کنراد شامل 15 مؤلفه مربوط به خلق دانش، 22 مؤلفه مربوط به نگهداری دانش، 12 مؤلفه مربوط به انتقال دانش و 37 مؤلفه مربوط به به کارگیری دانش است. نتیجه گیری : طبق یافته های این پژوهش، زنجیره سنتی تأمین محصولات کشاورزی دارای مشکلات و معایب بسیاری است و در مقابل طبق مدل مدیریت دانش نیومن و کنراد، می توان اثبات کرد که زنجیره تأمین محصولات کشاورزی حاوی فناوری بلاکچین می تواند به دلیل امن و مطمئن بودنش یک بستر مناسب برای تولیدکنندگان، توزیع کنندگان، عمده فروشان، خرده فروشان و مشتریان به وجود بیاورد. این فناوری به دلیل داشتن مزایای بسیار می تواند تحولی عظیم در صنعت کشاورزی ایجاد کند. شناسایی و تحلیل مؤلفه ها و شاخص های فناوری بلاکچین در زنجیره تأمین محصولات کشاورزی به درک عمیق تر ما در استفاده از این فناوری منجر می شود. به کمک این فناوری می توان دانش آشکار و نهان موجود در زنجیره تأمین محصولات کشاورزی را سازمان دهی و بهره برداری کرد. بدین ترتیب، مراحل خلق، نگهداری، انتقال و به کارگیری دانش با ایمنی بیشتر و مفیدتر انجام خواهد شد.
تنوع ساختاری و موضوعی آثار فقهی استنساخ شده در نیمه دوم دوره صفویه و تطبیق آن با آثار فقهی نیمه نخست صفوی با استناد به نسخ خطی کتابخانه های ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: بررسی تحلیلی تنوع ساختاری آثار فقهی دوره دوم صفوی، اعم از کتاب و رساله، مستقل یا غیر مستقل بودن آن ها و تعیین تنوع موضوعات رساله های این دوره و تطبیق آن ها با تألیفات دوره اول صفویه، هدف پژوهش کنونی را شکل می دهد. روش : این پژوهش به روش پژوهش پیمایشی از نوع تحلیل محتوا انجام شد؛ یکی از ابزارهای روش پیمایشی، سیاهه وارسی است که در این پژوهش، از آن استفاده می شود. با توجه به دامنه موضوع، پژوهش به شیوه سرشماری انجام می شود. دامنه موضوعی این پژوهش آثار فقهی استنساخ شده در نیمه دوم دوره صفویه، از عصر پادشاهی شاه صفی (1038 ق.) تا زمان سقوط این سلسله (1135 ق.) است. یافته ها: پس از بررسی نسخ خطی فقهی که در دوره دوم صفوی استنساخ شده و تطبیق آن با نسخه های فقهی دوره اول، می توان به این نتیجه رسید که افزایش میزان تعلیم و تعلم و تألیف و استنساخ کتب فقهی شیعه در مدارس و کانون های استنساخ به ویژه از میانه دوره حکومت صفویه، آشکارا از فزونی و پیشرفت برخوردار بوده است. گرایش فقهای این دوره بیشتر به سمت تألیف موضوعات خاص فقهی موردنیاز جامعه بوده و درنتیجه، آنان بیشتر به تألیف رساله هایی با یک موضوع خاص پرداخته اند. یافته های تطبیقی پژوهش عبارت اند از: فراوانی آثار فقهی نیمه دوم، 885 اثر است که 75% از این آثار با ساختار رساله و 25% از آن ها به صورت کتاب هستند. فراوانی آثار فقهی نیمه نخست صفوی، 554 اثر است که 38% از آن آثار با ساختار کتاب و نزدیک 62% از آن ها با ساختار رساله تألیف شده است. تألیف رساله در موضوعات با استنساخ های زیاد مانند نماز، نکاح، طهارت، ارث، نماز جمعه و حج در نیمه دوم، نسبت به تألیف رساله در همین موضوعات در نیمه نخست افزایش قابل توجهی داشته است؛ همچنین تألیف رساله در موضوعات با فراوانی نسبتاً زیاد و متوسط در نیمه دوم نیز افزایش قابل توجهی داشته است. نتیجه گیری : افزایش کتاب های مستقل فقهی در این دوره، عمدتاً حاصل تلاش های فقهای بزرگ دوره نخست صفوی است که در روند تأسیس و گسترش مدارس مذهبی و تداوم مباحثات علمی، جدای از آنکه بر کتاب های فقهای پیشین شرح و حاشیه نوشته اند، خودشان هم کتاب های مستقل فقهی را تألیف کرده اند تا بر غنای منابع فقهی و درسی موردنیاز در مدارس مذهبی بیفزایند. با توجه به تربیت شاگردان متعدد در مدارس شیعی نیمه نخست و افزایش آثار فقهی در نیمه دوم، در رأس عبادات فردی و جمعی، موضوع نماز و مقدمه آن طهارت و تکمله آن نماز جمعه از اهمیت بالاتری در نیمه دوم صفوی برخوردار می شود؛ و دانستن احکام آن ها مطابق با مذهب امامیه بیشتر موردتوجه و نیاز توده مسلمان شیعه قرار می گیرد؛ و درنتیجه نسخه های متعددی از آثار فقهی مرتبط با این موضوعات به کرات استنساخ شده تا در دسترس فضلا قرار گیرد. همچنین موضوعات شرعی که جنبه اجتماعی و خانوادگی دارد و ارتباط و تعامل افراد با یکدیگر را مشخص می کند مانند نکاح و ارث نیز لازم می شود تا نسخه های متعددی از آن ها استنساخ شود و شیعیان بتوانند زندگی شخصی و خانوادگی خود را مطابق با احکام شرعی برنامه ریزی کنند.