مطالب
فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲۰٬۷۶۱ تا ۲۰٬۷۸۰ مورد از کل ۵۲۴٬۹۴۲ مورد.
حوزههای تخصصی:
In the real world, situations frequently occur when we want to allocate a fixed cost between a set of decision-making units (DMUs) such as institutions, organizations. In this paper, we use the data envelopment analysis (DEA) technique to allocate fixed costs among DMUs. First, we introduce semi-additive production technology in DEA and present efficiency evaluation models in this technology. In estimating the frontier of this technology, in addition to the observed DMUs, the set of all aggregations of these DMUs are also used. In the following, we propose an interactive process for fixed cost allocation between DMUs in DEA based on the concept of cross-efficiency. We show that our proposed iterative approach is always feasible, and ensures that all DMUs become efficient after the fixed cost is allocated as an additional input measure. The cross-efficiency scores corresponding to all DMUs are improved at each stage of the interactive process. We also illustrate the proposed approach with a numerical example. The proposed approaches are demonstrated using an application of the fixed cost allocation problem for branches of commercial banks. Finally, we bring the results of the research.
Application of meta-heuristic algorithms in portfolio optimization with capital market bubble conditions(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
The existence of bubbles in the market, especially the capital market, can be a factor in preventing the participation of investors in the capital market process and the correct allocation of financial resources for the economic development of the country. On the other hand, due to the goal of investors in achieving a portfolio of high returns with the least amount of risk, the need to pay attention to these markets increases. In this research, with the aim of maximizing return and minimizing investment risk, an attempt has been made to form an optimal portfolio in conditions where the capital market has a price bubble. According to the purpose, the research is of applied type, and in terms of data, quantitative and post-event, and in terms of type of analysis, it is of descriptive-correlation type. In order to identify the months with bubbles in the period from 2015 to 2021 in the Tehran Stock Exchange market, sequence tests and skewness and kurtosis tests were used. After identifying periods with bubbles, the meta-heuristic algorithms were used to optimize the portfolio. The results indicate the identification of 14 periods with price bubbles in the period under study. Also, in portfolio optimization, selected stock portfolios with maximum returns and minimum risk are formed. This research will be a guide for investors in identifying bubble courses and how to form an optimal portfolio in these conditions.
بررسی مدل ارتباطی از مشارکت مشتری و کسب و کار رقابتی با رسانه های اجتماعی بر پایه برند در شرکت های تولیدی و بازرگانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف این تحقیق بررسی مدل ارتباطی از مشارکت مشتری و کسب و کار رقابتی با رسانه های اجتماعی بر پایه برند در شرکت های تولیدی و بازرگانی شهرستان اهواز می باشد. تحقیق حاضر به لحاظ هدف، کاربردی و از نوع پژوهش های پیمایشی می باشد. جامعه آماری پژوهش شامل مشتریان شرکت های تولیدی و بازرگانی مواد غذایی در شهرک های صنعتی شهرستان اهواز می باشد که نمونه آماری با توجه به نامحدود بودن جامعه با استفاده از فرمول کوکران 384 نفر در نظر گرفته شد و در نهایت 312 پرسشنامه مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نمونه گیری در این پژوهش به صورت تصادفی در دسترس می باشد. ابزار گردآوری در تحقیق حاضر، پرسشنامه می باشد. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از نرم افزار SPSS و PLS انجام گرفت. یافته ها نشان داد که عوامل شناسایی شده دارای تأثیر معناداری بوده است و شاخص کلی برازش (GOF) عددی برابر 661/0 به دست می آید که شاخصی قوی است و نشان از کیفیت بالای کلی مدل دارد.
طراحی برنامه مداخله ای حسی، حرکتی و شناختی و اثربخشی آن بر نیمرخ عصب روانشناختی کودکان مبتلا به اختلال اتیسم با عملکرد بالا(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم روانشناختی دوره ۲۳ پاییز (آذر) ۱۴۰۳ شماره ۱۴۱
۱۰۲-۸۹
حوزههای تخصصی:
زمینه: کودکان مبتلا به اختلال اتیسم با عملکرد بالادر نیمرخ عصب روانشناختی دچار نارسایی هستند. در این میان برنامه جامعی که جنبه های حسی، حرکتی و شناختی را پوشش داده باشد، می تواند نیمرخ عصب روانشناختی آن ها را بهبود بخشد که تاکنون چنین برنامه ای طراحی نشده است. هدف: هدف از پژوهش حاضر طراحی برنامه مداخله ای حسی، حرکتی و شناختی و اثربخشی آن بر نیمرخ عصب روانشناختی کودکان مبتلا به اختلال اتیسم با عملکرد بالا بود. روش: این پژوهش به صورت آمیخته در دو بخش کیفی و کمی انجام شد. بخش کیفی از نوع طراحی و اعتباریابی برنامه و بخش کمی شامل طرح نیمه آزمایشی از نوع گروه گواه نامعادل بود. جامعه بخش کیفی شامل مجموعه آثار منتشر شده و تمامی متخصصان بوده که براساس کلیدوازه ها محتوا انتخاب و تحلیل محتوا انجام شد و برای اعتباریابی برنامه 10 متخصص به صورت هدفمند انتخاب شد. جامعه آماری بخش کمی شامل تمامی کودکان مبتلا به اختلال اتیسم با عملکرد بالا مراکز توانبخشی شهر تهران در سال تحصیلی 1402-1401 بود. 20 آزمودنی، به صورت نمونه گیری در دسترس انتخاب و به شیوه تصادفی در دو گروه گواه و آزمایش (هرگروه 10 نفر) جای دهی شدند. ابزار پژوهش شامل پرسشنامه عصب روانشناختی کانرز، 2004 ) بود. گروه آزمایش در 12 جلسه 40 دقیقه ای برنامه مداخله ای را دریافت کرد. داده ها با روش تحلیل کوواریانس چندمتغیری و تک متغیری با استفاده از نسخه 26 نرم افزار SPSS تحلیل شد. یافته ها: برنامه مداخله ای حسی، حرکتی و شناختی موجب بهبود نیمرخ عصب روانشناختی کودکان مبتلا به اختلال اتیسم با عملکرد بالا در مؤلفه سرعت پردازش (۰1/0 >P)، کارکردهای اجرایی (۰۵/0 >P) و حافظه (۰۵/0 >P) شده است. نتیجه گیری: مداخله طراحی شده در این پژوهش به عنوان یک مداخله چند بعدی که همزمان جنبه های حسی، حرکتی و شناختی را در برمی گیرد، می تواند نیمرخ عصب روانشناختی کودکان مبتلا به اختلال اتیسم با عملکرد بالا را بهبود بخشد.
برندینگ سازمانی توسط فناوری های نوین ارتباطی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات رسانه های نوین سال ۱۰ تابستان ۱۴۰۳شماره ۳۸
108 - 75
حوزههای تخصصی:
امروزه برند به یکی از مهم ترین موضوعات در تمامی شرکت ها تبدیل شده است، به طوری که هیچ شرکتی را نمی توان بدون برند در نظر گرفت. این موضوع به حدی گسترش یافته که علاوه بر سیاستمداران، برخی از شهروندان نیز درصدد ایجاد برند شخصی برای خود هستند. برای ایجاد برند می توان اقدامات مختلفی انجام داد که شامل طیف وسیعی از تبلیغات در شرکت های بزرگ تا تولید محتوا توسط شهروندان در شبکه های اجتماعی می شود. این گستره وسیع می تواند یک برند ایجاد کند، هرچند که امروزه برند به یک علم پیچیده و تخصصی تبدیل شده و از یک عنوان فراتر رفته است، به طوری که اعمال نام برند بر یک برند، ایجاد محدودیت برای آن محسوب می شود. طبق طبقه بندی کلر، سال هاست که دنیا در عصر برندسازی به سر می برد، اما با توجه به ضرورت و اهمیت این موضوع در عصر کنونی، هنوز دوران برندسازی در ایران فرا نرسیده است و این اصطلاحی ناآشنا است. برای بسیاری از سازمان ها، یا اگر این طور باشد، بسیار غیرحرفه ای است و ما تصمیم گرفتیم که برندسازی را با استفاده از فناوری های ارتباطی بررسی کنیم. این مقاله از پایان نامه دکتری با موضوع طراحی مدل استراتژی روابط عمومی باهدف برندسازی سازمانی در شبکه های اجتماعی استخراج شده است. در این مقاله نقش روابط عمومی به عنوان یکی از ابزارهای تولید و ارتقای برند موردبررسی قرارگرفته و مصاحبه با اساتید ارتباطات و کارشناسان روابط عمومی از سراسر جهان با استفاده از روش تئوری زمینه ای انجام شده است. در این مقاله با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند، نمونه های آماری خود را از قاره های مختلف انتخاب کردیم. نمونه ما 15 نفر از اساتید ارتباطات و متخصصان روابط عمومی بودند. طی چند مرحله مصاحبه، داده های ما تکمیل شد و داده ها را با استفاده از نرم افزار MacQDA تجزیه وتحلیل کردیم و مفاهیم و مقوله ها را استخراج کردیم و درنهایت با استفاده از نظریه هایی که بر اساس داده ها به دست آوردیم به نتیجه گیری رسیدیم. با توجه به نتایج به دست آمده مشخص شد که علاوه بر وظیفه اصلی فروش، وظیفه تولید و ترویج و تثبیت برند نیز یکی از وظایف انکارناپذیر روابط عمومی است. با توجه به دسته بندی های استخراج شده از داده های این رساله، به نظریه های مهمی مانند آکواریوم شیشه ای، هویت سازمانی و فرهنگ جامعه رسیدیم که نقش مهمی در برندسازی سازمانی دارند و متخصصان روابط عمومی باید این مقوله ها را در برندسازی سازمانی با استفاده از فناوری های نوین موردتوجه قرار دهند. بنابراین روابط عمومی با اتخاذ استراتژی های مناسب برای تولید، ترویج و تثبیت برند، قادر به توسعه برندسازی سازمانی در سطح شبکه های اجتماعی است.
رابطه اعتماد بیش از حد مدیریت و عملکرد شرکت با دستکاری اقلام تعهدی و نقش تعدیل گری چرخه عمر شرکت
منبع:
چشم انداز حسابداری و مدیریت دوره ۷ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۹۳ (جلد ۳)
164 - 191
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر به بررسی رابطه اعتماد بیش از حد مدیریت و عملکرد شرکت با دستکاری اقلام تعهدی و نقش تعدیل گری چرخه عمر شرکت در شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران می پردازد. این پژوهش از نظر ماهیت و روش توصیفی و از نظر هدف، یک پژوهش کاربردی بوده و از آنجایی که در پژوهش حاضر وضعیت موجود متغیرها با استفاده از جمع آوری اطلاعات، از طریق اطلاعات گذشته مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته است، در ردیف مطالعات توصیفی و از نوع پس رویدادی گنجانده می شود. در مسیر انجام این پژوهش، هشت فرضیه تدوین و 131 شرکت از طریق نمونه گیری به روش حذف سیستماتیک برای دوره زمانی 8 ساله بین 1394 تا 1401 انتخاب شده و داده های مربوط به متغیرهای پژوهش بعد از گردآوری در نرم افزار اکسل با استفاده از نرم افزار آماری ایویوز نسخه 10 مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. نتایج حاصل از آزمون فرضیات نشان داد: بین اعتماد بیش از حد مدیریت و عملکرد شرکت با دستکاری اقلام تعهدی رابطه مستقیم معناداری وجود دارد. همچنین چرخه عمر شرکت رابطه بین اعتماد بیش از حد مدیریت و عملکرد شرکت با دستکاری اقلام تعهدی را تعدیل می کند.
بررسی ارتباط بین اعتبار تجاری و چسبندگی هزینه ها
منبع:
چشم انداز حسابداری و مدیریت دوره ۷ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۹۴ (جلد ۱)
198 - 216
حوزههای تخصصی:
در این پژوهش، به بررسی ارتباط بین اعتبار تجاری و چسبندگی هزینه پرداخته می شود و این موضوع نیز بررسی می گردد که آیا این ارتباط ، با مسئله ی نمایندگی تعدیل می شود یا خیر. پژوهش حاضر با استفاده از داده های سالانه شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران طی دوره 1392-1401انجام پذیرفت. جهت آزمون فرضیه های پژوهش از رگرسیون خطی چند متغیره مبتنی بر داده های تابلویی بهره گرفته شده است.با استفاده از سه شاخص متفاوت و متداول اعتبار تجاری، نتایج نشان می دهد که شرکت هایی که از سطوح بالای اعتبار تجاری استفاده می کنند، چسبندگی هزینه ی پایین تر را نشان داده و این وضعیت در زیر نمونه های با مسئله ی نمایندگی (مسئله ی کارگزاری) بالا، غالب تر و متداول می باشد. این موضوع، دلالت بر این دارد که اعتبار تجاری موجب محدود شدن تمایلات توسعه طلبی مدیران در شرکت های با مسئله ی حاد نمایندگی، با ملزم کردن آن ها برای انتشار منابع استفاده نشده در زمان کاهش فروش، می شود.
شناسایی عوامل موثر بر توسعه فناوری های نوین در صنعت نفت ایران
حوزههای تخصصی:
امروزه فناوری به عنوان یک گزینه قوی برای تغییرات کشورهای در حال توسعه تلقی می گردد ، اهمیت و نقش آن در رشد و پیشرفت اقتصادی کشورهای در حال توسعه برهمگان آشکار است . سیاست گذاری توسعه فناوری در حوزه صنعت نفت از یک سو نیاز به تدوین برنامه های بلند مدت و از سوی دیگر بدلیل سرعت بالای تحولات جهانی نیاز به نوآوری در فناوری و دستیابی و بکار گیری موثر فناوری های جدید دارد. این مقاله با توجه به ادبیات نظری و پیشینه موضوع به بررسی و شناخت مهمترین عوامل موثر بر توسعه فناوری های نوین در صنعت نفت ایران پرداخته این عوامل شامل عوامل اقتصادی؛ سیاسی - اجتماعی و طبیعی است.در پایان این عوامل را به شکل مدلی جامع دسته بندی کرده ، بر اساس این مدل عوامل مختلف در راستای تاثیر بر توسعه فناوری نوین در صنعت نفت در نظر گرفته شده است.
تأثیر بودجه ریزی مبتنی بر عملکرد بر کارایی و اثربخشی منابع مالی در دانشگاه ها
حوزههای تخصصی:
هدف از این پژوهش، بررسی تاثیر بودجه ریزی مبتنی بر عملکرد بر کارایی و اثر بخشی منابع مالی در دانشگاه ها می باشد. تحقیق حاضر از لحاظ روش ماهیتی پیمایشی- توصیفی و از لحاظ هدف، ساختاری کاربردی دارد.برای گردآوری داده های مورد نیاز، از مطالعات کتابخانه ای و میدانی (پرسش نامه خبرگان) استفاده شده است. جامعه آماری پژوهش حاضر شامل اساتید دانشگاه، خبرگان، مدیران مالی و کارشناسان حسابداری دانشگاه های با سابقه کاری و پژوهشی مرتبط می باشد. پایایی و روایی پرسشنامه نیز با استفاده از روش های آماری و ضریب آلفای کرونباخ مورد تایید قرار گرفت. جهت دستیابی به هدف تحقیق در ابتدا با استفاده از روش دلفی، عوامل موثر بر بودجه ریزی مبتنی بر عملکرد بر کارایی و اثر بخشی منابع مالی در دانشگاه ها شناسایی شده و سپس وزن هر یک از عوامل شناسایی شده با کمک روش فرآیند تحلیل سلسله مراتبی (AHP) تعیین گردید. در نهایت عوامل موثر بر بودجه ریزی مبتنی بر عملکرد بر کارایی و اثر بخشی منابع مالی در دانشگاه ها با استفاده از روش ISM مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. با توجه به نتایج پژوهش، مهمترین عوامل موثر بر بودجه ریزی مبتنی بر عملکرد برکارایی و اثربخشی منابع مالی در دانشگاه ها به ترتیب، شاخص های اقتصادی (با وزن 24/0) ، سیاست های سازمانی (با وزن 212/0)، فرآیند های داخلی (با وزن 149/0)، فساد سیستمی(با وزن 133/0)، نقش مجریان و سیاستگذاران دستگاه ( با وزن 124/0)، منابع و امکانات (با وزن 093/0 ) و سیاست های بازدارنده (با وزن 064/0) بودند.
انطباق مبانی حکمرانی رهبری با مبانی حکمرانی علوی
منبع:
حکمرانی متعالی سال ۵ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۱۸
9 - 37
حوزههای تخصصی:
حکمرانی اسلامی و حکومت کردن مطابق با دستورات دینی و سیره معصومان، امری است که باید مورد توجه تمام مسئولان جمهوری اسلامی ایران باشد. از طرفی ریشه و پایه حکمرانی اسلامی، در واقع همان مبانی حکمرانی اسلامی است و اصول حکمرانی برگرفته از مبانی حکمرانی است. بنابراین انطباق مبانی حکمرانی مقام معظم رهبری، با حکمرانی معصومان، از امور مهمی است که باید تبیین شود، زیرا در عصر حاضر که دشمن شیوه حکمرانی رهبری را مورد تهاجم قرار داده و با شبهه پراکنی در صدد جنگ شناختی علیه کشور ایران است، انطباق مبانی حکمرانی رهبری با مبانی حکمرانی معصومان، از مصادیق بارز جهاد تبیین است. از طرفی حکمرانی علوی بهترین الگوی حکمرانی اسلامی است. بنابراین مسئله اصلی این پژوهش این است که آیا مبانی حکمرانی رهبری با حکمرانی علوی انطباق دارد؟ در این مقاله با روش توصیفی تحلیلی مبانی حکمرانی علوی اصل قرار داده شده است و مبانی حکمرانی رهبری با آنها انطباق داده شده است. نتیجه اینکه مبانی حکمرانی رهبری با مبانی حکمرانی علوی، انطباق کامل دارند و این مبانی عبارتند از: مبانی هستی شناسی، مبنای معرفت شناسی، مبنای انسان شناسی، مبنای جامعه شناسی، مبنای راه و راهنماشناسی، مبنای فرجام شناسی.
واکاوی قابلیت های پویا در شرکت های دانش بنیان حوزه پالایشی صنعت نفت و گاز (با رویکرد چند روشی)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه بازرگانی سال ۲۷ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۱۱۱
137 - 170
حوزههای تخصصی:
قابلیت های پویا به ظرفیت یک سازمان برای ایجاد، گسترش یا تغییر هدفمند پایگاه منابع خود اشاره دارد. در همه کشورهای جهان، صنعت نفت و گاز هر کشور، نقش مهمی در اقتصاد و رشد آن دارد و در عصری قرار داریم که تغییرات سریع جهانی و نوآوری های فناورانه رخ می دهد و شرکت های نفت و گاز از این تغییرات بی تأثیر نیستند. هدف پژوهش حاضر، شناسایی قابلیت های پویا در شرکت های دانش بنیان صنعت نفت و گاز می باشد. این پژوهش از لحاظ هدف کیفی و بنیادی با روش نظام مند و تحلیل مضمون است. در روش نظام مند، برای شناسایی و استخراج مقالات، جست وجوی نظام مند فقط به دو پایگاه داده ای داخلی شامل؛ پایگاه علوم اطلاعاتی جهاد دانشگاهی و خارجی شامل؛ اسکپوس (الزویر) و موسسه ی علوم اطلاعات شبکه علمی (تامسون روترز) محدود بوده است. برای سنجش روایی پژوهش از چک لیست استاندارد CASP استفاده گردید و در راستای سنجش پایایی پژوهش نیز از شاخص کاپای کوهن در نرم افزار SPSS استفاده شد که مورد تأیید قرار گرفت. با بررسی مقالات موجود، مولفه های قابلیت های شرکت های دانش بنیان در سه چهار بعد؛ قابلیت اکتشافی، رهبری، تحول دیجیتال و سرمایه اجتماعی خارجی شناسایی شدند. در بخش تحلیل مضمون؛ جامعه آماری پژوهش را پانزده نفر از مدیران عامل و کارشناسان شرکت های دانش بنیان فعال صنعت نفت و گاز که به روش قضاوتی انتخاب شدند، تشکیل می دهد. بعد از انتخاب مشارکت کنندگان از طریق مصاحبه های نیمه ساختار یافته به سوالات پژوهش پاسخ داده شد. پس از بررسی و تحلیل مصاحبه های به دست آمده، 348 کد توصیفی به دست آمده که از این تعداد 44 مضمون اولیه، 14 مضمون سازمان دهنده و چهار مضمون فراگیر به دست آمد. با بررسی و تحلیل مضمون؛ ابعاد انسانی قابلیت پویا، پایداری راهبردی کسب و کار، قابلیت نوآوری و مدیریت دانش مضامین سازمان دهنده قابلیت های پویا را شکل می دهد. در نهایت، با تلفیق یافته های
بخش مرور نظام مند و تحلیل مضمون، قابلیت های شناسایی شده در سه بعد اصلی؛ احساس، ربایش و بازآیی جا گرفتند. قابلیت های شناسایی شده می تواند مبنایی برای برنامه ریزی موثر شرکت های صنعت نفت و گاز و ایجاد مزیت رقابتی پایدار گردد.
اندیشه های قرآنی در داستان های تعلیمی حوزه ادبیّات کودک و نوجوان با رویکرد به داستان های غلامرضا حیدری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
شاعران و نویسندگان حوزه ادبیّات کودک و نوجوان در آفرینش آثار ادبی خود، اسلوب قرآن و شیوه های بیانی آن را الگوی کار خود قرار دادند و از الفاظ و اندیشه های قرآنی در لابه لای آثار خود بهره جستند به گونه ای که موضوع اقتباس از قرآن به بابی گسترده تبدیل شد. با تحلیل و بررسی آثار این حوزه، می توان به شواهدی از تأثیر لفظی و معنوی قرآن بر زبان، اندیشه و عقاید صاحبان این آثار پی برد و به این نتیجه رسید که قرآن به عنوان مهم ترین منبع فرهنگ اسلامی، الهام بخش بسیاری از شاعران و نویسندگان ادبیّات کودک و نوجوان بوده است. این جستار درصدد آن است تا به شیوه توصیفی- تحلیلی به بررسی تأثیرپذیری غلامرضا حیدری از مضامین قرآنی در داستان های حوزه ادبیّات کودک بپردازد. حیدری یکی از نویسندگان برجسته حوزه ادبیّات کودک و نوجوان در دهه هشتاد است که آثار بی شماری در این حوزه با مضامین قرآنی و دینی دارد. به همین منظور با تبیین مضامین قرآنی متجلی در داستان های حیدری و بررسی کارکرد آن ها، نویسنده در پی پاسخ دادن به این دو پرسش است که هدف از کاربرد مضامین قرآن در داستان های حوزه کودک چیست؟ و کدام مضامین بیش ترین کاربرد را دارد؟ با بررسی انجام شده می توان گفت که مضامین قرآنی، بخشی از محتوای داستان های وی را تشکیل می دهد که با هدف آشنایی با دین، القای آموزه های اسلامی، شناساندن معارف قرانی و آماده سازی قشر نوجوان برای انجام وظایف دینی استفاده می شود.
کاربست تئوری بازی در تحلیل کنشگران ساخت وساز شهری، مورد مطالعه: حریم منطقه کلان شهری تهران(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
وجود موقعیت راهبردی در مدیریت شهر با تضاد منافع یا رقابت، استفاده از تئوری بازی ها را برای توصیف مسائل مدیریت شهری جذاب می کند. یکی از جایگاه های بحث برانگیز مهم در حریم منطقه کلان شهری تهران، ساخت و ساز در بخش املاک و مستغلات است. ساخت وساز در تهران نه تنها یک فعالیت اقتصادی مهم است، بلکه محور اصلی طرح های توسعه شهری است و کنشگران این بخش به یکی از اصلی ترین و مهم ترین کنشگران قدرت شهری در منطقه کلان شهری تهران تبدیل شده اند. هدف از این پژوهش، کاربست تئوری بازی در تحلیل کنشگران ساخت وساز حریم منطقه کلان شهری تهران می باشد. روش تحقیق از منظر هدف، از نوع کاربردی - توسعه ای، از نظر روش های اصلی تحقیق در زمره تحقیقات توصیفی - تحلیلی قرار دارد. جامعه آماری شامل مدیران و یا کارشناسان که بر اساس نمونهگیری هدفمند و نظری تعداد 21 نفر به عنوان جامعه نمونه انتخاب شد. به دلیل پیچیدگی مناقشه میان کنشگران، با استفاده از یک مدل نظریه بازی ها موسوم به مدل گراف، تعاملات و ترجیحات میان بازیگران مختلف ساخت وساز حریم منطقه کلان شهری مدل سازی و تحلیل شده و بر اساس آن محتمل ترین نتایج ارائه گردیده است. کنشگران ساخت وساز حریم منطقه کلان شهری در قالب سه گروه عمده:1) نهادهای سیاست گذار؛ 2) نهادهای نظارت ؛ 3) نهادهای مجری دسته بندی شده اند. نتایج مدل سازی نشان داد از 40 وضعیت شدنی، 6 وضعیت تعادلی وجود دارد. بر همین اساس نتایج حاصله نشان می دهد وضعیتی که به عنوان پایدارترین وضعیت کنش و بازی میان کنشگران مطرح است، مستلزم اصلاحات ساختاری و شناخت مفهوم منطقه کلان شهری در نظام تقسیمات سیاسی کشور با همراهی سایر نهادهای مؤثر است
ارائه الگویی برای کاربست شهرسازی وکالتی جهت توسعه پایدار شهرهای کوچک نمونه موردی : شهرهای کوچک شمال استان همدان(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
این تحقیق بر آن است تا با روشن ساختن ظرفیت های شهرسازی وکالتی در توسعه پایدارشهرهای کوچک، به پی یافتن پاسخ این پرسش بپردازد که مؤلفه های شهرسازی وکالتی در توسعه پایدار شهرهای کوچک کدامند؟ تا برای ارائه راهکارهای اجرایی بهره ببرد. پژوهش حاضر جزء پژوهش های کاربردی و اکتشافی – تبیینی با روش ترکیبی(کیفی-کمی) است. در بخش کیفی از طریق مصاحبه با خبرگان شامل اساتید دانشگاهی و مسئولان اجرایی شهرهای کوچک شمال استان همدان و با استفاده از استراتژی پدیدارشناسی و تاکتیک تحلیل محتوای مصاحبه(تحلیل تم) و نرم افزار تحلیل کیفی MAXQDA 2020 و نرم افزار iMindMap 9 مؤلفه های شهرسازی وکالتی در شهرهای کوچک و نمودار شبکه مضامین ارائه شد. در بخش کمی تحقیق توصیفی و از نوع زمینه یابی است و جهت سنجش نسبت روایی محتوایی و انجام مراحل تکنیک دلفی از آزمون های T تک نمونه ای و ضریب کندال تحت نرم افزار کمی SPSS نسخه 26 استفاده شد و جهت سنجش مطلوبیت برازش الگوی کمی پژوهش از روش تحلیل عاملی تأییدی به کمک آزمون های روایی همگن بودن، روایی همگرا و واگرا و آزمون پایایی ترکیبی و ضریب آلفای کرونباخ تحت نرم افزار PLS نسخه 3 انجام شد. نمونه آماری بر مبنای اشباع نظری و تئوریکی بر اساس کدهای استخراجی از مصاحبه با پنل خبرگان و 384 نفر از شهروندان و شهرهای کوچک شمال استان همدان که شامل شهرهای کبودرآهنگ، رزن و دمق انتخاب شد. در پژوهش انجام شده شهرسازی وکالتی با 7 مولفه مالی، مسئولیت پذیری، مشارکتی، توانمندسازی، عدالت، تصمیم سازی و آموزشی معرفی شدند. در بین ابعاد شهرسازی وکالتی، بیشترین میانگین با مقدار 65/3 مربوط به ابعاد مسئولیت پذیری و آموزشی بوده و کمترین میانگین با مقدار 42/3، مربوط به بعد تصمیم سازی بود که در بین نظر عموم مردم با نخبگان و مسئولین تفاوت معنی داری در مولفه های موثر شهرسازی وکالتی، وجود نداشت. باتوجه به نتایج به دست آمده الگوی شهرسازی وکالتی در توسعه پایدار شهرهای کوچک از برازش مطلوبی برخوردار بودند تا با استفاده از این الگوها راهکارهای اجرایی برای کاربست شهرسازی وکالتی جهت توسعه پایدار شهرهای کوچک ارائه شود.
اثر صکوک بر سودآوری بانک های ایران: رقیب یا مکمل یکدیگر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اقتصاد مالی سال ۱۸ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۴ (پیاپی ۶۹)
25 - 44
حوزههای تخصصی:
یکی از ویژگی های مهم بانک ها و موسسات مالی، سودآوری است. در بانکداری مدرن مولفه های زیادی بر سودآوری تأثیرگذارند که شناسایی و تعیین تأثیر و نوع ارتباط این مولفه ها با میزان سودآوری بانک، نقش مهمی بر کارایی و بهره وری این سیستم ایفا می کند. صکوک به عنوان یکی از ابزارهای تأمین مالی اسلامی از موفقیت بی سابقه ای در تأمین مالی و سرمایه گذاری برخوردار بوده و یکی از اهداف اصلی هر بانک یا موسسه -مالی، تبیین نحوه تأثیرگذاری این ابزارها بر شاخص های سودآوری می باشد. لذا این پژوهش با استفاده از رویکرد رگرسیون پانل کوانتایل و اطلاعات 15 بانک دولتی و خصوصی ایران در بازه زمانی 1385 تا 1399 به بررسی این اثر پرداخته است. نتایج حاکی از تأثیر مثبت و معنادار صکوک بر سطوح مختلف شاخص سودآوری می باشد و صکوک و سیستم بانکی در ایران مکمل یکدیگر می باشند. لذا پیشنهاد می گردد بانک ها و موسسات مالی زیرساخت های لازم جهت توسعه صکوک از جمله تسهیل امور مربوط به انتشار و رتبه بندی اوراق صکوک، ایجاد بازار ثانویه مناسب برای مبادله آنها و تسهیل نقدشوندگی را در دستور کار خود قرار دهند تا بتوانند از مزایای آن بهره مند شوند.
بررسی نقش عنصر زمان و مکان در تغییر موضوعی فقهی قماربازی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
بدون شک، زمان و مکان دو عنصر کلیدی و تأثیرگذار در پویایی فقه اسلامی هستند. تحولات اجتماعی، سیاسی و فرهنگی جوامع در طول تاریخ، موجب تغییراتی در احکام فقهی شده است. برخی از بازی های فکری و اجتماعی، مانند: شطرنج نیز از این قاعده، مستثنی نیست و تحت تأثیر عوامل زمانی و مکانی، تحولات چشمگیری را تجربه کرده است. پژوهش حاضر با رویکرد توصیفی تحلیلی، با استفاده از منابع کتابخانه ای و بررسی دیدگاه های فقهای مختلف، نشان می دهد: تغییر در درک و جایگاه بازی هایی مانند: شطرنج در جوامع مختلف، عامل اصلی تحول در احکام فقهی مرتبط با آن بوده است. تحلیل فتاوای فقهاء، در دوره های مختلف، به وضوح، این تغییر را نشان می دهد: حکم فقهی بازی هایی مانند: شطرنج، از حالت حرام به مباح تغییر یافته است. می توان این تحول را به تغییرات در ماهیت و کارکرد بازی هایی مانند: شطرنج در جوامع مختلف و همچنین تغییر در فهم مفاهیم مرتبط با قمار و تفریح نسبت داد.
نکات تعلیمی در منظومه های حماسی با تکیه بر مثنوی شهنشاه نامه سلیمانی (شاهنامه عارف)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه ادبیات تعلیمی سال ۱۶ بهار ۱۴۰۳ شماره ۶۱
1 - 16
حوزههای تخصصی:
ادبیات تعلیمی گونه ای از ادبیات فارسی است که دربرگیرنده تعالیم اخلاقی و آموزش دهنده آن است. این گونه ادبی که از دیرباز مورد توجه بزرگان ادبیات فارسی بوده، با اندرزنامه هایی که بازمانده از ایران باستان و دوره ساسانی است، آغاز شده و با آثار شاعرانی چون فردوسی، سنایی، سعدی و... ادامه یافته است. در میان انواع ادبی، حماسه نیز این تعالیم را در خود دارد و در ادامه این مبحث، آثاری همچون مثنوی شنهشاه نامه سلیمانی که اثری حماسی و دربرگیرنده تعالیم اخلاقی است، خودنمایی می کند. در این اثر که از فتح الله عارف از شعرای سده دهم هجری است، مواردی یافت می شود که نگارندگان را بر آن می دارد تا درباره ادبیات تعلیمی در این اثر دست به پژوهش بزنند. با طرح این پرسش ها که دسته بندی ادبیات تعلیمی در ادب فارسی چگونه است و شاخصه های ادبیات تعلیمی در مثنوی شهنشاه نامه سلیمانی کدام است، پس از بررسی ها مواردی همچون ستایش خرد و خردمندی، حمد خدا، شنیدن پند پیران و احترام به والدین، اطاعت محض از پادشاهان، نکوهش جهان سپنجی، نکوهش رذایل اخلاقی، دادگری و احسان پادشاهان، یاد مرگ کردن، تأثیرپذیری از آیات و احادیث مورد توجه قرار گرفت و تحلیل شد.
تحلیل تطبیقی غزل در شعر محمود محمّد الموسوی و سیّد حسن حسینی
حوزههای تخصصی:
ادبیات تطبیقی به عنوان دانشی بین رشته ای به بررسی ادبیّات ملّت های مختلف می پردازد در این دانش دامنه ادبیّات از مرزهای ملّی و بومی فراتر رفته است و بیان تفاوت ها و اشتراکات دیدگاه های شاعران دو سرزمین به شیوه تطبیقی، از اهمّیّت بالایی در دنیای ادب برخوردار است که در قالب های مختلف شعری بیان می شود. غزل مهمترین قالب غنایی است که بیشترین تحوّل و نوآوری را از نظر محتوا نسبت به دوره های گذشته پذیرفته است. به دلیل تنوّعی که در شکل های غزل وجود دارد، شاعران معاصر عرب و فارس برای بیان اهداف و اندیشه های خود، از این قالب هنری بسیار بهره برده اند. محمود محمّد الموسوی و سیّد حسن حسینی دو شاعر معاصری هستند که سه شکل غزل عرفانی، عاشقانه و دینی در سروده های آنان به چشم می خورد، بنابراین؛ در پژوهش حاضر با رویکردی مقایسه ای در چهارچوب ادبیات تطبیقی با روش توصیفی – تحلیلی، مضمون غزل های محمّد الموسوی و حسینی مورد بررسی قرار گرفته است یافته ها نشان داد که هر دو شاعر با بیانی هنرمندانه به مضمون هایی چون «عشق به خدا، رسیدن به محبوب ازلی، توصیف عشق به خون و آتش، تمنّای وصال، اصالت عشق و...» در غزل های عارفانه و عاشقانه خود پرداخته اند؛ هرچند به دلیل تفکّر انقلابی حسن حسینی، در نوع بیانشان تفاوت هایی وجود دارد، می توان گفت این تفاوت در غزل دینی آن دو نمود بیشتری دارد.
نقش ساختارهای فرهنگی در تکوین آثار ادبی
حوزههای تخصصی:
اقوام شرقی، تمام اندیشه و تفکر و دستاوردِ خود را در نظم یا شعر گنجانده اند و به نثر یا تبلور ادبی آن به صورتِ داستان کمتر توجه کرده اند. فرض اصلی ما آن است که ساختار فرهنگی فردگرایی و عدم مشارکت جمعی علت اصلی این رویکرد گشته است. داستان نویسی نیازمند زمینه های فرهنگی مشارکتی است اما شعر با فردگرایی تناسب دارد. در سنت ادبی کهن، داستان هایی نیز وجود داشته است اما در این داستان ها نیز مبنای اصلی فردگرایی است و این داستان ها مبتنی بر اهمیت فرد نگارش یافته اند و با شعرهای آن اعصار تفاوتی بدین لحاظ ندارند. نتیجه تحقیق نیز این فرض را تأیید می کند. در داستان های شفاهی و مکتوب کهن منثور یا منظوم از یک الگوی واحد استفاده شده است؛ الگوی آشناسازی یا پاگشایی. تکرار ساختار آشناسازی در داستان های کهن نشان می دهد داستان های قدیم و به تبعِ آن فرهنگ عمومی ما همواره با آغاز و پایانی مشخص و از پیش تعیین شده روبرو است بنابراین، تغییری در کلیّت داستان و سرنوشت اشخاص به وجود نمی آید آنچه هست تکرار نمونه های قبلی است اما رمان پاسخی به نیازهای اجتماعی، فرهنگی و تاریخی انسان است، رمان نویس شخصیت های داستانی را متناسب با وضعیت های روزگار وضع می کند تا بتواند به خوانندگان خودش بصیرت تازه بدهد و آنان را متناسب با وضعیت های دشوار برای زندگی آماده سازد یا نگاه انتقادی را در جامعه پرورش دهد.
آموزش محاسبه تیپ بندی اقلیمی کوپن– تراورتا و مقایسه با روش تیپ بندی اقلیمی کوپن (درس نواحی آب و هوایی متوسطه دوم)
حوزههای تخصصی:
از روش های مهم شناخت نواحی آب وهوای، طبقه بندی اقلیمی است. طبقه بندی های اقلیمی به روش های مختلف انجام می گیرند. از جمله می توان به طبقه بندی های اقلیمی کوپن و کوپن– تراورتا اشاره نمود. تفاوت اساسی میان طرح های طبقه بندی اقلیمی را می توان در قالب هدف، نوع و تعداد پارامتر موردمطالعه و تعیین آستانه، موردبررسی قرار داد. طبقه بندی کوپن تراورتا که موضوع این پژوهش است، اصلاح شده طبقه بندی کوپن است. در این تحقیق با اشاره به مبحث مرتبط با طبقه بندی آب وهوایی کوپن در کتاب جغرافیا (2) متوسطه دوم، مقایسه ای بین این نوع طبقه بندی و طبقه بندی کوپن-تراورتا داشته است و به علت مناسب بودن کوپن- روارتا در ایران به جهت تأکید بیشتر بر مؤلفه بارش از اهمیت برخوردار است. هدف اصلی این مقاله آشنایی با مفاهیم و محاسبه روش تیپ بندی اقلیمی کوپن – تراورتا است. در راستای رسیدن به این هدف، دو ایستگاه سینوپتیک استان فارس لامرد (نماینده تیپ اقلیمی B) و اقلید (نماینده تیپ اقلیمی غیر از B) انتخاب و محاسبه شده اند. انتظار می رود که معلمان علاوه بر آشنایی با طبقه بندی کوپن با روش کوپن تراورتا آشنا شده و بتوانند آن را نیز محاسبه و مقایسه نمایند.