مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
۷.
ساختار فرهنگی
حوزه های تخصصی:
بررسی تعامل زبان و محیط جغرافیایی و اکولوژیکی و ارتباط فعال بین آن دو یکی از رویکردهای جدید در مطالعات زبانشناسی است. وجود اقلام زبانی در هر محیط جغرافیایی و فرهنگی می تواند شباهتها و تفاوتهای نگرش اقوام مختلف را نسبت به پدیده های طبیعی و اکولوژیکی نشان دهد. این اقلام زبانی از فرهنگ، نیاز، شناخت و عوامل انسانی و محیطی گرفته شده است؛ لذا در زبانهای مختلف، واژگان و مقولـه بندیها و طبقه بندیها در تعامل با محیط اکولوژیکی متفاوت عمل می کنند. هر عنصر واژگانی انعکاس یک جهان بینی فرهنگی و محیطی در یک جامعه زبانی قلمداد می شود؛ لذا، برای آنکه فرهنگ قومی را دریابیم باید نخست معلوم سازیم که قدرت زندگی بخش واژگان چگونه با ساختار دنیای پیرامون آنها ارتباط می یابد و چگونه آن را شکل می دهد. این مقاله در پی آن است که با بررسی و تحلیل برخی از واژه ها مانند آب و آتش و باد در فرهنگ بومی ایرانیان و نیز استعاره ها و عبارتهای مشتق از آنها، ارتباط بین ویژگیهای محیطی و زبان و چگونگی تکوین و شکل گیری نگرش مردم نسبت به پدیده های طبیعی را نشان دهد.
نوع شناسی دوسوگرایی جامعه شناختی در سفرنامه های خارجی عصر قاجار(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
امروزه، دوسوگرایی ارکان مختلف زندگی انسان ها را دربرگرفته و رواج آن به مسئله ای اجتماعی تبدیل شده است. برای ریشه یابی و کشف خاستگاه این مسئله بررسی گذشتة تاریخی آن ضروری می نماید. در این میان، دوران قاجار به دلیل اینکه در معرض چالش ارزش های سنتی و مدرن قرار داشته است، می تواند مولّد انواع دوسوگرایی در بطن خود باشد. بنابراین، این مسئله براساس مشاهدات سفر نامه نویسان انگلیسی- که در آن زمان با مردم و به ویژه دربار مراودات زیادی داشتند- بررسی شده است.
جامعة آماری این پژوهش شامل تمام سفرنامه های انگلیسی هایی است که در دورة قاجار به ایران سفر کرد ه اند که از میان آن ها 34 سفرنامه به عنوان نمونه (با نمونه گیری هدفمند) انتخاب شده است. شناسایی انواع دوسوگرایی روان شناختی و جامعه شناختی با کمک رویکرد نوع شناسی مرتون در نظریة «دوسوگرایی جامعه شناختی» او صورت گرفته است. همچنین، به کمک روش های بررسی تاریخی و تحلیل محتوا، این انواع شناسایی و دسته بندی شده است.
براساس یافته های تحقیق، در این سفرنامه ها به همة شش نوع دوسوگرایی جامعه شناختی و روان شناختی، به جز نوع سه، اشاره شده است. بیشترین موارد مشاهده شدة دوسوگرایی جامعه شناختی به نوع پنج (ستیز بین ساختار فرهنگی و ساختار اجتماعی) اختصاص داشته که در «رفتار منحرفانه» (دوسوگرایی روان شناختی) تجلی یافته است. در مرتبة بعدی، نوع شش دوسوگرایی جامعه شناختی (مجموعه های متفاوت ارزش های فرهنگی) که بیشتر به تقلید دربار از سبک زندگی غربی اختصاص داشته است، قرار می گیرد. دوسوگرایی های یادشده بیشتر در میان «پایگاه ایرانیان و طبقة بالا» و در «عرصة فرهنگی - سیاسی» و در دوران «ناصرالدین شاه» و سپس «فتحعلی شاه» قاجار مشاهده شده است. با توجه به تحلیل محتوای سفرنامه ها، ویژگی خاص ساختار اجتماعی- فرهنگی دوران قاجار در رواج دوسوگرایی ها تأثیر داشته است.
نقش فرهنگ و ساختارهای فرهنگی در تحولات جمعیتی(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
جمعیت و تحولات آن، محور همة سیاست گذاری های کلان است و غفلت از آن، پیامدی جز نابسامانی در ساحت های مختلف جامعه نخواهد داشت. این تحولات متأثر از عوامل گوناگونی هستند که هر کدام فراز و نشیب هایی را برای جمعیت تولید می کنند. در این میان نقش فرهنگ و ساختارهای فرهنگی از اهمیت بالایی برخوردار است. در این پژوهش کوشیده ایم تا با روش اسنادی و کتابخانه ای به تبیین نقش فرهنگ در فرایندهای سه گانة باروری، مرگ ومیر و مهاجرت بپردازیم. یافته های پژوهش حاکی از آن است که عناصر فرهنگی چون سطح سواد و تحصیلات، دین و مذهب، تغییرات هویتی و نگرشی، ایدة ترجیح جنسی و ارزشمندی فرزندداری در باروری تأثیر دارند. از سوی دیگر مرگ ومیر نیز به نوعی متأثر از ابعاد فرهنگی چون سطح تحصیلات، میزان اطلاعات، سطح دین داری، الگوی تربیت، سبک زندگی و خرده فرهنگ های قومیتی و نژادی والدین است. این پژوهش همچنین بر نقش دین و دگرگونی های بینشی و ارزشی در فرایند مهاجرت تأکید می کند.
طراحی الگوی مفهومی فرهنگ سازمان بهزیستی کشور در راستای توسعه پایدار به روش ساختاری – تفسیری(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزه های تخصصی:
در دنیای امروز تمام ابعاد حیات سازمان ها دستخوش تغییر و تحول شده است اغلب صاحب نظران و نویسندگان معتقدند که سازمان ها درست مانند انسان ها دارای شخصیت و موقعیت هستند و از آن جایی که مدیران برای حفظ و بقای سازمان هایشان تلاش می کنند بنابراین به دنبال آن می باشند تا از طریق یک فرهنگ سازمانی قوی، سرآمد و ممتاز به عنوان سازمان هایی با انعطاف بالا و خلاق معرفی شوند و به سمت نوآوری و کیفیت در رقابت برتر حرکت کنند می توان گفت فرهنگ سازمانی عاملی مهم در رسیدن به توسعه است. این پژوهش نظر روش کیفی است که در ابتدا از روش فراترکیب (متاسنتز) به بررسی و تحلیل منابع مرتبط بافرهنگ پرداخته و سپس با استفاده از تکنیک مدلسازی ساختاری مدل آن طراحی شده است. به منظور خوشه بندی ابعاد فرهنگ نیز از روش MICMAC استفاده شده است. یافته ها نشان داد که چنانچه در مدل ساختاری پژوهش مشاهده می شود الگوی فرهنگ دارای 7 بعد اصلی می باشد که در 6 سطح طبقه بندی شده است سطح بندی مذکور نشان می دهد که از بین ابعاد ساختار سازمانی و مأموریت دارای بیشترین قدرت نفوذ و بعد سازگاری و بعد از آن خلاقیت دارای بیشترین وابستگی هستند
بررسی جرم شناختی عوامل داخلی مؤثر بر ارتکاب جرایم علیه بشریت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
جرایم علیه بشریت نقض های فاحش حقوق بین الملل کیفری و صورت های فوق العاده خشونت جمعی هستند که جرم شناسان به دلایل مختلف، مدت ها به آنها توجه نداشته اند؛ اما ازآنجاکه تعقیب، محاکمه و مجازات مرتکبین این گونه جرایم، تاکنون از ارتکاب مجدد آنها مانع نشده است، بررسی جرم شناختی این جرایم درجهت شناخت علل و عوامل ارتکاب آنها می تواند کمک مؤثری برای عدالت کیفری در مقابله آگاهانه با آنها و نیز دستیابی به یک سیاست جنایی مؤثر در پیشگیری از این گونه جرایم باشد. بر همین اساس در این مقاله عوامل داخلی مؤثر بر ارتکاب این جرایم موردبررسی قرار گرفته اند. از عوامل داخلی، بررسی نقش دولت حاکم، ساختارهای فرهنگی، شرایط سخت زندگی و نقش رسانه ملّی در پدیدآیی این جرایم است که به آنها پرداخته شده است.
بازشناسی پارادایم های توسعه نیافتگی ایران از دیدگاه نخبگان نوین
منبع:
دانش تفسیر سیاسی سال چهارم زمستان ۱۴۰۱ شماره ۱۴
118-147
حوزه های تخصصی:
مقالهی مطروحه یک پژوهش کمی است که با روش ترکیبی پارادایمی- پیمایشی انجامشده است. در این مقاله کوشیده شد تا بر اساس آزمون فریدمن، اولویت و رتبهی پارادایمهای ساختار فرهنگی، ساختار سیاسی و ساختار حقوقی در میزان توسعهنیافتگی جامعهی ایران مشخص شود. از طرفی، تلاش شد تا بر اساس آزمون تیمستقل و آزمون منویتنی، میانگین توسعهنیافتگی بین مردان و زنان و میانگین توسعهنیافتگی بین افراد مجرد و متأهل سنجیده شود. برآیند حاصله، حاکی از آن است که مقایسهی میانگین رتبهها نشان میدهد که در بین سه پارادایم ساختار فرهنگی، ساختار سیاسی و ساختار حقوقی، مهمترین پارادایم توسعهنیافتگی به ترتیب ساختار فرهنگی 00/3، ساختار حقوقی 78/1 و ساختار سیاسی 22/1 میباشد. همچنین رابطهی بین مردان و زنان و میزان توسعهنیافتگی نشان میدهد؛ چون مقدار سطح معناداری آزمون تی مستقل برابر با 515/0 گزارششده است و این مقدار بالای 05/0 است، در سطح خطای 5% میتوان نتیجه گرفت که میانگین توسعهنیافتگی مردان و زنان یکسان است؛ بنابراین فرضیه پژوهش تایید میشود. از طرفی چون مقدار سطح معناداری آزمون من ویتنی برابر با 297/0 گزارششده است و این مقدار بالای 05/0 است، در سطح خطای 5% میتوان نتیجه گرفت که میزان توسعهنیافتگی افراد مجرد و متاهل یکسان است؛ بنابراین فرضیه پژوهش تایید میشود.
تحلیل ساختارهای جامعه ی ایران؛ در دوران معاصر
منبع:
راهبرد سیاسی سال ۷ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۲۶
243 - 270
حوزه های تخصصی:
پژوهش مزبور یک پژوهش کمی است که با روش پیمایش انجام شده است. در این پژوهش، هدف آن بود تا با رتبه بندی ساختارهای مختلف جامعه ی ایران، و رتبه بندی شاخص های آن ها، اولویت هر کدام را در میزان توسعه نیافتگی جامعه ی ایران نشان دهیم؛ که نتایج ذیل حاصل آمد: مقایسه ی میانگین رتبه ها بر اساس آزمون فریدمن نشان می دهد که مهم ترین شاخص های توسعه نیافتگی از نظر افراد مورد مطالعه، به ترتیب ساختار اجتماعی89/5، ساختار فرهنگی06/5، ساختار جغرافیایی27/3، ساختار اقتصادی09/3، ساختار حقوقی29/2 و ساختار سیاسی40/1 می باشد. همچنین در بین شاخص های ساختار اجتماعی به ترتیب پارتی بازی و رانت خواری83/7، فردگرایی31/6، سنتی و محافظه کار بودن26/6،انتقادناپذیری18/6، بی تفاوت بودن14/6، در بین شاخص های ساختار فرهنگی به ترتیب قوم گرا بودن افراد 96/6، دروغگو، حسود، ریاکار و متملق بودن 64/6، بیگانگی با تاریخ 33/6، در بین شاخص های ساختار جغرافیایی به ترتیب تحریم های خارجی02/4،دخالت بیگانه گان64/3،موقعیت استراتژیک52/3، حملات بیگانه گان49/3، در بین شاخص های ساختار اقتصادی به ترتیب عدم رشد فن آوری و پیشرفت صنعتی18/5، عدم تحصیلات عمومی رایگان99/4، عدم درآمد کافی34/4، عدم رشد اقتصادی57/3، را در میزان توسعه نیافتگی جامعه ایران ایفاء نموده اند.