فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۴۰۱ تا ۴۲۰ مورد از کل ۲٬۱۸۶ مورد.
حوزههای تخصصی:
سیاست گذاری علمی و نوع روابط حاکمان با یکدیگر در پیشرفت و انتقال دانش و فرهنگ اثرگذار است. حکومت عثمانی معمولاً با تیموریان روزگار را به صلح می گذرانید. این موضوع موجب به وجود آمدن ارتباطات علمی و فرهنگی بین دو سرزمین تحت سیطره این دو امپراطوری بود. تمرکز این مقاله بر روی نقش ملاعلی قوشچی در انتقال دانش ستاره شناسی و ریاضیات از مدرسه سمرقند به مدارس عثمانی است. نشان داده خواهد شد که قوشچی چگونه با فروپاشی مدرسه و رصدخانه سمرقند پس از مرگ بنیان گذار آن یعنی الغ بیگ حجم عظیمی از اطّلاعات علمی را به کشور عثمانی انتقال داد، به طوری که اثرات آن حتّی در ابتدای دوران انقلاب علمی اروپا نیز مشاهده می شود. اثرگذاری قوشچی نه تنها در انتقال دانش ریاضیات و ستاره شناسی بلکه در شکل گیری مدارس علمی نوین در سرزمین عثمانی قابل ملاحظه است. همچنین خواهیم دید که چگونه فروپاشی یک مدرسه علمی موجب رونق گیری مدارس علمی جدید در سرزمینی دیگر می گردد.
شیمی حفاظت کاغذ: زرد شدن و رنگ بری حفاظتی
حوزههای تخصصی:
تغییر رنگ کاغذها منتج از فرآیند پیری (طبیعی)، همواره موضوع بسیار مورد علاقه برای انجمن های کتابخانه و آرشیوها و نیز صنعت کاغذسازی (به منظور توسعه و بهینه سازی خمیرهای مکانیکی) بوده است. زرد شدن کاغذها، ناشی از پیرشدن (کهنگی) را می توان به حضور ساختارهای رنگ ساز مربوط به برخی از محصولات منتج از تخریب شیمیایی ترکیبات کاغذ نسبت داد. مطالعه ی حاضر، ترکیبات رنگ ساز مربوط به مولکول های سلولز، همی سلولز و لیگنین را به صورت تفکیک شده، مورد بررسی قرار می دهد. همچنین، فرآیند اکسیداسیون نوری کاغذهای لیگنین دار (غنی از لیگنین) و از طرفی، مکانیسم زردشدن مبتنی بر نور را مورد بحث قرار داده است. این مقاله قصد دارد این موضوع را به واسطه ی توصیف قواعد کلی و اساسی در موضوع رنگ بری حفاظتی (شامل کاغذهای درمان شده ی شیمیایی، به منظور حذف عوامل و تغییرات رنگی و یا لکه های رنگی ناخواسته و نامطلوب) تشریح نماید. موضوع شستشوی کاغذها و استفاده از اکسیدکننده ها و رنگ برها (سفیدکننده ها) و از طرفی، رنگ برهای اکسیدکننده شامل پرکسید هیدروژن، هیپوکلریت قلیایی، دی اکسید کلرین و نور خورشید نیز ارائه و مورد ارزیابی قرار گرفته و سرانجام در تعریف عوامل رنگ بر کاهشی (کاهش دهنده)، بر روی دیتیونیت ها و بروهیدریدها متمرکز شده است.
اوج و افول بندر باستانی سیراف با نگاهی بر یافته های باستان شناسی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
پیام باستان شناس سال ۱۳ بهار و تابستان ۱۳۹۵ شماره ۲۵
111 - 124
حوزههای تخصصی:
سیراف شناسنامه تاریخ دریانوردی ایران و معرف بخشی از هویت تاریخی و فرهنگی سرزمین ماست. حیات اقتصادی و اجتماعی این بندر مهم و مشهور در دوران رونق و شکوفایی، بیانگر تمدنی درخشان و پویا است که از دوره ساسانی تا چند قرن بعد از اسلام تداوم داشته است. تحولات صورت گرفته در دستگاه خلافت عباسی در قرون سوم و چهارم هجری قمری و تشکیل سلسله ایرانی آل بویه از دلایل این شکوفایی بوده است. در طول تاریخ جغرافیدانان، مورخان و جهانگردان مسلمان به دفعات از آن سخن گفته اند و به توصیف و تعریف آن پرداخته اند، و کاوش ها و بررسی های باستان شناسی زیر آب که اخیراً در آن صورت گرفته، به شناخت بیشتر این بندر باستانی کمک نموده است. شواهد تاریخی نشان می دهند که بیشترین مبادلات و رفت و آمدهای تجاری و فرهنگی در اقیانوس هند در سده های نخست اسلامی به سوی شرق دور و یا غرب این اقیانوس، از طریق خلیج فارس و دریای عمان صورت می گرفته است و فعال ترین مراکز تجاری آسیا و آفریقا و حتی مدیترانه، مراکز بندری مسلمانان از جمله سیراف بوده اند. در این مقاله قصد داریم تا به تحول این بندر و دلایل اوج و افول آن با مدارک باستان شناختی بپردازیم.
بررسی تاریخچة مستندسازی تصویری آثار معماری و شهرسازی ایران(ازپیش از اسلام تا پایان دورة پهلوی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: بررسی کمی و کیفی اسناد تصویری بازمانده از ایران قدیم با موضوع معماری و شهرسازی.
روش: تحلیل مدارک آرشیوی، بررسی های باستان شناسی، تاریخ مکتوب و تاریخ معماری.
یافته ها: این تحقیق نشان از تفاوت در تعدد و کیفیت مدارک تاریخی تصویری دارد. همچنین با وجود تکثر اسناد در برخی مقاطع، از برخی دوران تاریخی سند تصویری زیادی موجود نیست. بیشتر مدارک تصویری به دست آمده از دورة تاریخی پیش از اسلام به حوزه های تمدنی جیرفت و ایلام باستان برمی گردد. همچنین مدارکی مربوط به معماری ماد و اورارتو وجود دارد که به نظر می رسد به قصد مستندسازی تولیدشده اند. از اوایل دوران اسلامی تا پهلوی، مدارک تصویری با روالی صعودی و نامنظم به صورت کمی و کیفی افزایش می یابند. این اسناد تا دوران ایلخانی عمدتاً در حوزة جغرافیا هستند؛ اما پس ازآن و تا اواسط قاجار به صورت محتوایی تنوع می یابند. نکتة مهم از دورة اخیر واقع گرا بودن مدارک تولیدشده توسط مستشرقین در مقابل سبک تزئینی ایرانیان است. از اواسط قاجار شیوه های مستندسازی توسعة فنی می یابد؛ ولی آنچه می توان از آن به عنوان مستندسازی نظام مند یادکرد به بعد از دوران پهلوی برمی گردد.
نتیجه : مستندسازی تصویری در ایران روندی متغیر و توأم با قوت و ضعف دارد؛اما گرایش به واقع نمایی در سدة اخیر افزایش داشته است. برخی از این مدارک از ابتدا با هدف مستندسازی تولیدشده اند و بعضی دیگر با اهداف دیگر تولیدشده و با گذشت زمان ماهیت سند یافته اند.
مقدمه ای بر گونه ها و انگیزه های رقم زنیِ هنرمندان دوره اسلامی بر صنایع دستی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بازتاب الگوهای معیشتی شهرهای جنوب غرب ایران در منابع مکتوب دوران اسلامی از سده چهارم تا پایان سده نهم قمری/دهم تا پانزدهم میلادی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
شهرنشینی دوران اسلامی با تعالیم مکتب اسلام عجین شد و سیمایی متفاوت از شهر دوره ساسانی ارائه کرد. هدف اصلی این پژوهش نشان دادن چشم انداز مستندی از فضای اقتصادی حاکم بر شهرهای اسلامی، در منطقه موضوع مطالعه است. این چشم انداز از طریق مطالعه اسناد و اطلاعات تاریخی مکتوب در گزارش های جغرافیانویسان مسلمان، به روش تاریخی تحلیلی و مبتنی بر جمع آوری و جمع بندی فراهم آمده است. در این نوشتار، بازتاب عوامل محیطی و جغرافیایی بر معیشت مردم شهرهای منطقه موضوع مطالعه از سده های چهارم/ تا نهم قمری/دهم تا پانزدهم میلادی و تعیین پراکندگی جغرافیایی حوزه های معیشتی جنوب غرب ایران و نیز نقش حکومت ها در شکل گیری سیمای اقتصادی و معیشتی شهرهای دوران اسلامی بررسی شده است. عوامل زیست محیطی، طبیعی، فرهنگی و سیاسی از یک سو و راه های بازرگانی امن در سایه سیاست گذاری های دولتی از سوی دیگر، در اتخاذ شیوه های معیشتی نقش بارزی داشته اند. در برآیند این پژوهش، متون تاریخی و جغرافیایی به جای مانده از بازه زمانی ضمن به تصویر کشیدن سیمای اجتماعی شهرها، مدارک مستندی از رونق شهرنشینی و گسترش کشاورزی، باغداری، صنعت، بازرگانی، تجارت و خدمات شهری این دوران در اختیار ما نهادند.
بازتاب سنت و فرهنگ ایرانیان در شعر عصر عباسی (مطالعه موردپژوهانه: بشاربن برد، ابن معتز و ابن رومی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
با روی کار آمدن بنی عباس و حضور ایرانیان در ساختار اداری حکومت آنان، شالوده یک جنبش فراگیر فرهنگی- ادبی، پی ریزی شد. در عصر نوسازی ادبی سنت های ادبی، اجتماعی و آثار فکر ایرانی در رأس فرهنگ هایی قرار دارد که در زبان و فرهنگ عربی تأثیرگذار است. تجلّی و ظهور سنّت و فرهنگ ایرانی در شعر شاعرانی همچون «ابونواس» در عصر عباسی اول و «ابن رومی» و «ابن معتز» در عصر عباسی دوم به گونه ای است که در تاریخ نقطه عطفی ایجاد کرد و اشعاری را پدید آورد که در هیچ دوره ای از تاریخ ادبیات عرب سابقه ای نداشت. ترانه های عاشقانه و باده سرایی مهمترین بن مایه هایی هستند که جولانگاه این شاعران برای انتقال سنّت و فرهنگ های ایرانی قرار می گیرد. عباسیان تحت تأثیر فرهنگ ایرانی همچون پادشاهان ساسانی شیفته تجمّلات و تشریفات شدند. بازتاب این روحیه اشرافیگری در شعر شاعران عصر عباسی دوم به ویژه «ابن معتز» به وضوح دیده می شود. جشنهای باستانی به سبب برخواستن از فرهنگ کهن ایران و بهره مندی از شاخص های مثبت خود به درون دربار عباسی راه یافت و با ایجاد زمینه برای ادیبان عصر عباسی توانست در بسیاری از آثار ادبی این دوره، تأثیر فراوانی بگذارد. آگاهی و اشراف به فرهنگ و سنّت های ایرانیان به شاعران تازی چنان تشخّص ادبی می داد که سبب شد سنّت های ادبی و اجتماعی و آثار فکر ایرانی در رأس فرهنگ های تأثیرگذار در زبان و فرهنگ عربی قرار گیرد.
اهمیت عهدنامه ها و سوگندنامه های فارسی قرن پنجم و ششم هجری قمری در تبیین روابط حکومت مرکزی و حکام تابع(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
عهدنامه و سوگندنامه گونه ای از منشات رسمی باقی مانده از قرن پنجم و ششم هجری قمری است. با بررسی منشات و متون تاریخی این عهد می توان عهدنامه ها را به دو دسته اصلی تقسیم کرد: اول عهدنامه هایی که خلفا، سلاطین و افراد بلندمرتبه برای تضمین امنیت به حاکمین و تابعین و افراد زیردست اعطا می کردند. این دسته از عهدنامه ها بیشتر به امان نامه شباهت داشته و به منظور تضمین امنیت فرد تابع صادر می شده است. دسته ی دوم از عهدنامه ها، اسنادی بوده که حکام و امرا و افراد زیر دست برای تضمین وفاداری و عمل به تعهدات،به فرد بالادست می دادند. تعدادی از این دسته عهدنامه ها در مجموعه منشات قرن پنجم و ششم هجری قمری باقیمانده و به دست ما رسیده است. از آنجا که در برخی از موارد عهدنامه های یاد شده را دیوانیان در دستگاه قدرت بالادست نوشته ، برای تائید به نزد حاکم دست نشانده می فرستادند، این گونه از عهدنامه ها در تبیین و شناخت روابط سلاطین و حکام تابعه اهمیت خاصی می یابد. چرا که توقعات و انتظارات حکومت مرکزی را از حکام و امرای تابع ،از دیدگاهی متفاوت به رشته تحریر می کشد. این عهدنامه ها همراه با مشابهت های ساختاری که دارند در پژوهش های تاریخی می تواند مورد استفاده قرار گیرد.
رویکرد و روایت ولادیمیر مینورسکی از تحول و تکامل جامعه ایرانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ولادیمیر مینورسکی از مهمترین ایران شناسان قرن بیستم است و آثار پژوهشی او از تنوع زیادی در مطالعات جغرافیایی، تاریخی و ادبیات ایران برخوردار است. مسئله این مقاله بررسی رویکرد و روایت ولادیمیر مینورسکی از چگونگی تحول و تکامل جامعه ایرانی است که تلاش شده با بررسی مهمترین آثار و ویژگی های مطالعاتی او به این پرسش اصلی پاسخ داده شود که از نظر وی چه عواملی باعث ماندگاری جامعه ایرانی و تحول در تاریخ این کشور شده است. در پژوهش حاضر زوایای جدید و ناشناخته ای از فعالیت های ایرانشناسی مینورسکی روشن می شود. مهمترین آنها که وجه تمایز وی با سایر ایرانشناسان خارجی نیز محسوب میشود، ورود او به خلق تئوری و طرح نظریه جدید برای تشریح و درک عمومی تاریخ ایران بعد از اسلام است. این نظریه بر مبنای دو مفهوم «میان پرده ایرانی» و «اسلام ایرانی» شکل گرفته و استوار یافته ا ست که در مقاله حاضر به بررسی آنها پرداخته می شود.
بررسی صنعت نساجی ایران در سده های چهارم و پنجم هجری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تولید پارچه و پوشاک در طول تاریخ ایران از اهمیت ویژه ای برخوردار بوده است. به دلیل اهمیت منسوجات در حیات اجتماعی و اقتصادی مردم و نقش حفاظتی آن در مصون نگه داشتن بدن انسان در برابر عوامل طبیعی و اقلیمی و سپس برجسته شدن کارکرد اجتماعی و فرهنگی آن، این صنعت مورد توجه ایرانیان بود و در سده های چهارم و پنجم هجری قمری نیز جایگاه برجسته ای از جنبه اقتصادی (تولید و صادرات) پیدا کرد. این مقاله با هدف بررسی جایگاه صنعت نساجی ایران در سده های ذکر شده، به روش کتابخانه ای با واکاوی منابع مکتوب تاریخی و جغرافیایی، در صدد ارائة تصویری بسنده از مراکز تولیدی، انواع پوشاک و پارچه ها و صادرات آن می باشد. یافتة پژوهش نشان می دهد که صنعت نساجی در این دوره از شکوفایی و رشد خاصی برخوردار بوده و وفور مراکز تولیدی در شهرهای مختلف، کمیت و کیفیت پارچه های تولیدی، رونق صادرات پارچه و پوشاک و توجه جغرافی نگاران به این مقوله در نوشته های خود، حاکی از این مدعا است.
بازخوانی سند نوروز در روایات اسلامی مطالعه موردی: روایت مُعَلّی بن خُنَیس(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
آیین سنتی نوروز، به عنوان میراث زنده فرهنگی، با اعتقادات مذهبی درآمیخته و یکی از مؤلفه های پیوند هویت ملّی و دینی ایرانیان بدل محسوب می شود. از این رو، بررسی منابع روایی و فقهی نوروز، به عنوان بزرگ ترین جشن ملی بازمانده از ایران باستان، بسیار بااهمیت است. از آنجا که مبنای همه منابع و مصادر حدیثی و فقهی درباره نوروز روایت مُعَلّی بن خُنَیس، به نقل از امام صادق × ، است، در این پژوهش ضمن اشاره مختصری به سیر تطوّر نوروز، با روش توصیفی تحلیلی، به بررسی روایت معلّی و صحت و سقم آن می پردازیم. یافته های تحقیق حاکی از این است که روایت معلی درباره نوروز پذیرفتنی نیست؛ چراکه این روایت با وقایع تاریخی مطابق نیست. همچنین در نسخه های نخست مصباح المتهجدِ شیخ طوسی، نخستین اثر مورد استناد منابع پسین، چنین روایتی دیده نمی شود و در نسخه های پسین به آن افزوده شده است.
جایگاه، نقش و اهمیت منصب امیرالحاجی در دوره سلجوقی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در طول تاریخ اسلام، برگزاری مراسم حج تأمین امنیت حجاج در رفت و برگشت از دغدغه ها و برنامه های مهم حکومت های اسلامی بوده و در این راستا مقام امیرالحاج که زعامت این مناسک را عهده دار بود، مهمترین مسئولیت را بر عهده داشت. پژوهش حاضر بر اساس این مسأله شکل گرفته است که منصب امیرالحاجی در دوره سلجوقی از چه جایگاهی برخوردار بود و چه وظایفی را در برگزاری حج بر عهده داشته است؟ سلجوقیان به مانند حکومت های پیشین چون غزنویان و آل بویه و فاطمیان، به این نتیجه رسیده بودند که بهترین وسیله برای سلطه برجهان اسلام حفظ اقتدار معنوی و کسب مشروعیت از طریق تسلط بر مکه و راه اندازی حج و امور مربوط به آن است. بنابراین در زمینه راه اندازی کاروان های حج و تأمین امکانات سفر و اقامت آنها در مسیر راه و مکه و مدینه توجه ویژه ای داشتند. سلجوقیان جهت اطمینان در راستای دست یابی به اهداف و برنامه های خود، از همان ابتدا مقام امیر الحاجی را به امرای نظامی ترک که دارای موقعیت برتر نظامی و وجاهت اجتماعی و مذهبی بودند، می سپردند. و این امر در سیاست های آنها تاثیر بسزایی داشت.
مطالعه تطبیقی و تاریخی قربانی در متون دینی اسلامی و هندو
حوزههای تخصصی:
در ادیان باستان آیین قربانی وجود داشته، در دین اسلام و هندآیین قربانی دارای اهمیت مطالعه و پژوهش است. قربانی از مهم ترین آیین دینی تلقی می شد. در هند آیین قربانی رفته رفته از آیینی ابتدایی به چنان نظام پیچیده ای بدل شد که در دورهایی برای برگزاری آن حضور چندین دین یار ضروری بود و نظام تمام کائنات وابسته به این عمل تصور می شد. بر اساس، این پژوهش در صدد پاسخ دهی به این سؤال است که سابقه تاریخی قربانی در دین اسلام و هندو چه فرایندی داشته و قربانی در متون دینی اسلامی و هندو چگونه بازتاب یافته است؟ نتایج پژوهش حاکی از ان است که شرح این آیین با جزئیات تمام در متونی موسوم به براهمنه ها نقل شده است. براهمنه ها در واقع بازتاب دورهایی از حیات دین هندوست که در آن آیین گرایی محض حکمفرما بود و دین یاران (افرادی که امور سیاسی و اجتماعی دین را بر عهده داشتند) هندو حاکمان مطلق جامعه بودند. در هند این آیین به سبب باطن گرایی دوره های بعد افول کرد. ولی در دین اسلام همواره دارای اهمیت بود و با اهداف مختلفی انجام می شده است.
استقرارهای دوره مس سنگی حوضه آبریزگاورود در شرق زاگرس مرکزی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
پیام باستان شناس سال ۱۳ بهار و تابستان ۱۳۹۵ شماره ۲۵
1 - 16
حوزههای تخصصی:
دشت میان کوهی گاورود با ۹۸۵ کیلومتر مربع مساحت در قسمت شرقی زاگرس مرکزی در شمال شهرستان سنقر به لحاظ دارا بودن شرایط زیست محیطی مناسب استقرارهای زیادی در دوران روستانشینی (مس سنگی) را در خود جای داده است. ارتباط فرهنگی این دشت همواره با حضور گونه های سفالی منطقه ای (گودین)، سه گابی و دالمایی آشکار و همچنین، تکامل و هم زمانی فرهنگ های مس سنگی این منطقه با زاگرس مرکزی با توجه به میان کوهی بودن این دشت نمایان است. در این پژوهش، به تحلیل عوامل زیست محیطی مرتبط با الگوی استقراری پرداخته شده است. نتایج حاصل از این پژوهش نشان می دهد که انتخاب محل استقرار در دشت گاورود تابع شرایط مناسب زیست محیطی، آب وهوایی و قابلیت زمین بوده است. بر این اساس، می توان دریافت که تراکم زیاد منابع آبی نظیر چشمه ها و سراب ها در دره های میان کوهی در گستره گاورود و پراکندگی آن ها، شرایط مساعدی را برای شکل گیری جوامع مس سنگی فراهم آورده است. همچنین، به نظر می رسد، نفوذ فرهنگ فرامنطقه ای دالما توانایی این دشت را در تأمین مایحتاج زندگی و وارد عرصه ارتباطات فرامنطقه ای می کند.
نگاهی به قصه کُردی «کَدو»(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
قصه، به عنوان بخشی از ادبیات عامیانه، دربردارندة آمالی است که غالباً طرح و تحقق شان در فضای غیر آن، ممکن نبوده؛ ازین رو، بررسی قصه های عامیانه، می تواند شناخت ما را از دنیای درونی انسان ها در گذشته بیشتر و بهتر گرداند. تحقیق حاضر که به بازکاوی قصة کُردی «کدو» پرداخته، نشان می دهد که قصة مذکور، با ساخت قصه های همنوع مشترکاتی دارد و در عین حال با قصه های مشابه از لحاظ مضمون و پردازش، تفاوت هایی نیز دارد. دیرنگاریِ قصه اگرچه سبب ورود عناصر دخیل در قصه شده، اما شالودة عامیانه بودن در محتوای آن نمایان است. درخصوصِ ارتباط قصه با کُردها باید گفت که طرح مواردی در آن که با محیط و معیشتِ کُردها سازگاری دارد، اصالت کُردی بودن قصه را بیشتر مسجل می گرداند. به هر روی، تحقیق حاضر گامی در راه شناخت درونمایة یکی از قصه های کُهن کُردی با اجزای پراکندة همنوعش در سایر اطراف و اکناف جهان است تا با تمرکز بر تحلیل این نوع از ژانر ادبی _ قصه در ادبیات شفاهی کُرد _ بر قابلیّت های ادبیات عامیانة محلّی بیش از پیش، نظر افکنده شود.
روند رواج و برگزیدن نام های کیانی در میان شاهان و شاهزاده گان سلاجقهٔ روم
حوزههای تخصصی:
حکومت سلاجقهٔ روم در حدود 470 ه . ق با جدا شدن از حکومت سلجوقیان بزرگ به همت یکی از بزرگان این خاندان به نام سلیمان بن قتلمش در بخشی از سرزمین جدایی ناپذیر روم در قلب امپراتوری بیزانس یعنی در منطقه آسیای صغیر تاسیس گردید. با تاسیس این سلسله شاهد نفوذ، احیا و گسترش هویت فرهنگ ایرانی، زبان فارسی و به کار گیری روش سیاست-مداری و احیای سنت های ایرانشهری و مشروعیت گزینی در خارج از مرز های ایرانشهر و درون سرزمین روم رقیب جهانگشای ایران پیش از اسلام هستیم اما شاید مهم ترین موضوع مرتبط با اندیشه ایرانی و احیای سنت های ایران باستان در حکومت سلجوقیان روم حضور اسامی ایرانی و شاهنامه ای بخصوص نام شاهان کیانی در اسامی پادشاهان و شاهزاده گان سلجوقی هستیم روند رواج نام های کیانی که با سلطنت غیاث الدین کیخسرو اول هفتمین سلطان این سلسله آغاز گردید، تا پایان دوران سلاجقه در نام شاهان و شاهزادگان سلجوقی تکرار می شود. چرایی و چگونگی نفوذ عناصر ایرانی و نام های کیانی، پرسش اساسی در این پژوهش است که با رویکردی تحلیلی و تفسیری، تلاش شده به شناسایی عوامل مؤثر و میزان نقش این عوامل در اشاعه اندیشه ایرانی گرایی در میان سلاجقه روم پرداخته شود و به علل و چگونگی انتخاب نام های پادشاهان حماسی ایران توسط سلاجقه روم پاسخ داده شود.
شالبافی در جامعه ایران؛ بررسی تحولات تجارت شال در عصر قاجار (1209- 1344ه .ق/1795-1925م)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
از مهم ترین صنایع دوره قاجار، صنعت شالبافی بود. ابریشم و پشم ایران افزون بر کاربرد در تولید انواع قالی و پارچه ابریشمی، در بافت محصولی به نام شال استفاده می شد. با تثبیت دولت قاجار و حمایت برخی از دولت مردان، شالبافی به صنعتی مهم و با ارزش تبدیل شد. شهرهای کرمان، مشهد و کاشان به تدریج به مراکز شالبافی تبدیل گشته و نقش مهمی در رشد و بالندگی این صنعت ایفا کردند. همزمان با گسترش صنعت شال در کشور، این کالا علاوه بر اهمیت سیاسی و اجتماعی، از جنبه های اقتصادی و تجاری نیز جایگاه ویژه ای پیدا کرد؛ تا آنجا که می توان در پژوهشی مستقل این مسائل را مورد واکاوی قرار داد. شناخت سیر تحولات تجارت صنعت شال، همان امری است که این پژوهش در نظر دارد با مطالعات کتابخانه ای و مراجعه به اسناد کنسولی بجای مانده از دوره قاجاریه و نیز به روش توصیفی- تحلیلی به آن پاسخ دهد. مسائل محوری مقاله دو مورد است: اولاً ویژگی ها و کاربرد شال در جامعه ایران عصر قاجار چیست؟ و مهم تر آن که وضعیت تجارت این کالا در دوره قاجار چگونه بوده است؟ دستاورد پژوهش نشان از آن دارد که در جامعه ایران از شال استفاده های متنوعی می شده و دارای کاربد های فراوانی بوده است. همچنین با گسترش صنعت شالبافی در کشور، تجارت آن نیز در دستور کار دولت قاجار قرار گرفت و صادرات آن در کنار دیگر محصولات آغاز به کار کرد.
تپه کرسف محوطه ای از دوره اسلامی میانی در شهرستان خدابنده استان زنجان(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
پیام باستان شناس سال ۱۳ بهار و تابستان ۱۳۹۵ شماره ۲۵
89 - 110
حوزههای تخصصی:
تپه کرسف، در جنوب غربی شهر کرسف و در شهرستان خدابنده استان زنجان قرار گرفته است. این اثر باقیمانده کوچکی است از تپه ای بزرگتر که متاسفانه در اثر فعالیت های انسانی از گذشته تا کنون، حجم بسیار کمی از آن باقی مانده است. به علت حجم بالای تخریب های صورت گرفته در محوطه و نجات بخش باقی مانده محوطه و جمع آوری حداکثر اطلاعات ممکن، تصمیم به کاوش در این محوطه گرفته شد. طی فعالیت های باستان شناختی در این محوطه، چند ترانشه و گمانه در ابعاد مختلف برای کاوش افقی و درک وضعیت معماری و نیز لایه نگاری و شناسایی تسلسل فرهنگی محوطه و نیز درک بهتر از وسعت محوطه و تشخیص هرچه بیشتر عرصه آن ایجاد گردید. با کاوش در این محوطه، شواهدی از آثار معماری از دوره میانی اسلامی (قرون ششم و هفتم هجری قمری) همراه با یافته های سفالی خصوصاً سفال های با نقش کنده زیر لعاب های سبز و سفید و سفالی خاص از این دوره با عنوان سفال نوع گروس بدست آمد.
نقش بلدیّه در کنترل بازار در دورة پهلوی اول(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
کنترل و تنظیم بازارهای شهری، از موارد اعمال نفوذ حکومت ها بوده است. در دوره پهلوی اول برای تنظیم بازار از ابزارهای مختلفی استفاده شد؛ یکی از این ابزارها نهاد بلدیّه بود. نهاد نوپایی که دیرزمانی از تأسیس آن نمی گذشت و در دوره پهلوی اول به عنوان ابزاری در دست حاکمیت در جهت نوسازی جامعه استفاده می شد و از این جهت نهاد پر اهمیتی بود. یکی از وظایفی که بر عهده بلدیّه نهاده شده بود، تنظیم بازار و جلوگیری از قحطی و کمبود کالاهای اساسی در شهر بود. در راستای این وظیفه،بلدیّه امکان مداخله در امور مربوط به بازار را یافت و تا حدی بر اصناف گوناگون کنترل پیدا کرد. در همین راستا بلدیّه به گسترش فضای فیزیکی بازار پرداخت، از سدمعبر توسط کسبه جلوگیری کرد، به بهداشت مواد غذایی که در بازار ارائه می شد، پرداخت و از همه مهم تر به تنظیم بازار کالاهای اساسی مانند نان و گوشت پرداخت. در کنار مخالفت هایی که بخش سنتی جامعه با این تغییرات داشت گروه های دیگر جامعه از این اقدامات رضایت داشتند و حتی برخی از اصناف خواستار ورود بیشتر بلدیّه در امور مربوط به بازار و صنف هایشان بودند. این تحقیق با روش توصیفی و تحلیلی و بر اساس بهره گیری از اسناد و روزنامه های دورة پهلوی اول تنظیم شده است. هدف این تحقیق بررسی فعالیت های نهاد نوپای بلدیّه در زمینه چگونگی عرضه و تقاضای کالاهای اساسی و کنترل و تنظیم بازار است و سعی دارد به این پرسش اساسی پاسخ دهد که در اثر فعالیت های بلدیّه در این زمینه چه تغییراتی در وضعیت معیشت مردم ایجاد شد؟ در پاسخ به این پرسش به وظایف مشخص شده بلدیّه در این زمینه پرداخته می شود و سپس اقداماتی که این نهاد در زمینه کنترل اقلام معیشتی مردم انجام داد را بررسی کرده، به اعتراضات و شکایات مردم پرداخته و در نهایت نتیجه فعالیت نهاد بلدیّه در این زمینه ذکر می شود.
منازعه بر سر دلالت فرمان مشروطه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
اگرچه با صدور فرمان مظفرالدین شاه مبنی بر تأسیس مجلس شورای ملی، معترضان سیاسی خشنود شدند و دست از تحصن کشیدند، اما موضوعی که بر دامنه ی ابهام ها افزود، محتوا و دلالت اصلی این فرمان بود. سرعت تحولات انقلاب موجب شد این مساله حل نشده باقی بماند؛ زیرا در آن فضای متلاطم تنها به یک تفاهم زودگذر بین شاه و مخالفان نیاز بود تا بحران بست نشینی و مهاجرت هر چه سریع تر پایان یابد. بدین ترتیب منازعه ی اصلی بر سر فهم و تفسیر دلالت فرمان شاه به مرحله ی نهادسازی منتقل شد و از فردای پیروزی انقلاب خود را در شکل کشاکش های سیاسی نمایاند. این اختلاف ها هم در تدوین نظامنامه انتخابات و هم در تدوین قانون اساسی و هم در تاجگذاری شاه بروز یافت. مساله این بود که فرمان مظفرالدین شاه ناظر برکدام نوع از نظام سیاسی و چه سنخ از پارلمان بود، آیا یک مجلس مشروطه مدنظر بود و یا یک مجلس مشورتی؟ این مقاله با روش توصیفی و تبیینی می کوشد تا نشان دهد که چگونه تلقی های متفاوت از ماهیت و محتوای فرمان مشروطیت به پایان رسید. مقاله سرانجام به این نتیجه می رسد که گفتمان مشروطه خواهان و خوانش آن ها از فرمان مشروطه پس از یک رشته منارعات سیاسی در فرایند گذار از نهضت مشروطه به نظام مشروطه، سرانجام بر خوانش دولت و دربار چیرگی یافت و فرمان شاه به مثابه مجلس مشروطه نگریسته شد نه یک مجلس دولتی یا مشورتی.