فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۹۸۱ تا ۱٬۰۰۰ مورد از کل ۸٬۰۰۹ مورد.
حوزههای تخصصی:
سلسله های صوفیانه بعد از تأسیس در کردستان، فضای اجتماعی بخش قابل توجهی از جامعه را تحت تأثیر قرار دادند. تحقیق حاضر از شیوه ی پژوهش کتابخانه ای و روش توصیفی- تحلیلی در صدد بررسی چرایی و چگونگی جایگاه و نفوذ طریقت های تصوف بر جوامع کردنشین که مسئله محوری این پژوهش است، می باشد. بزرگان این طریقت ها در کردستان به واسطه ی حمایت مردم از آن ها و همچنین با حذف حکومت های محلی در راستای افزایش نفوذ و اعتبار سیاسی و اجتماعی خود در عرصه های گوناگون اقدامات بسیاری انجام دادند. نتیجه ی این پژوهش نشان می دهد این مشایخ با حکام و فرمانروایان رابطه ی دوسویه داشته و پیوسته به خاطر منافع خود در پی جلب رضایت طرف دیگر بودند. نفوذ سیاسی و اجتماعی؛ برخورداری اقتصادی را برای آنان به همراه داشت به طوریکه روز به روز بر تعداد مریدانشان افزوده می شد و در نتیجه زمینه نفوذ بیشتر را برای شیوخ در صحنه ی اجتماع فراهم می کرد.
منصب دبیری در دوره ساسانیان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
اردشیر بابکان در سال 224م با غلبه بر اردوان پنجم اشکانی توانست شاهنشاهی جدیدی را در تاریخ ایران پایه گذاری کند. سلسله ساسانیان به تدریج توانست پادشاهی عظیمی را تشکیل دهد که لازمه اداره چنین پادشاهی بزرگی داشتن نظام اداری توانمندومنسجم بود که در رأس آن صاحب منصبان مختلفی حضور داشتند. یکی از آن مناصب عنوان دبیری بودکه از جایگاه ممتازی در این دوره برخوردار بوده است. در رأس، این دبیران، ایران دبیربد حضور داشت که در ارتباط مستقیمی با شاهنشاه بود و در وقایع سیاسی روزگار نقش عمده ای ایفا می کرد و دیگر دبیران را تحت نظارت خود داشت.
هرچند تاکنون در رابطه با مناصب مختلف دوره ساسانی بحث هایی انجام شده است اما تاکنون پژوهشی مستقل و جامع در رابطه با دبیران دوره ساسانی انجام نشده است، لذا در این پژوهش سعی شده ضمن ریشه شناسی واژه دبیر به منصب دبیری در دوره ساسانی با استفاده از روش تاریخی توصیفی تحلیلی پرداخته شود و جایگاه وظایف و هم چنین نحوه انتخاب دبیران و طبقات گوناگون آن مورد بررسی قرار گیرد.
شناسایی و تحلیل بستر آثار سفالی بر مبنای بقایای محیط دفن (بررسی موردی سفالینه های خاکستری منسوب به عصر آهن)
حوزههای تخصصی:
در پژوهش حاضر سعی شده است تا به وسیله ی مطالعات آزمایشگاهی بستر و محیط دفن احتمالی پنج نمونه سفال خاکستری عصر آهن متعلق به موزه ی ایران باستان مورد شناسایی قرار گیرد. به همین منظور با شناسایی و اندازه گیری میزان عناصر موجود در رسوبات و بدنه ی سفالی نمونه ها با استفاده از دستگاه طیف سنج نشری پلاسمای جفت شده ی القایی (ICP-OES) سعی در شناخت بستر احتمالی آن ها شد. همچنین برای شناسایی آنیون های موجود در رسوبات سفالینه ها، از دستگاه کروماتوگرافی یونی (IC) استفاده گردید. نتایج نشان دادند که میزان عناصر موجود در نمونه MB-1 و MB-2 و نیز هم بستگی معنی دار برخی از عناصر خاص بیش ترین نزدیکی را به بستر قبرستان دارد. همچنین، بر اساس غلظت بالای کربنات کلسیم در تجزیه ی شیمیایی رسوبات نمونه MB-3 می توان آن را به بافت آشپزخانه و یا کف منطقه ی مسکونی نسبت داد. در مورد نمونه های MB-4 و MB-5 نیز که نتیجه ی شناسایی عناصر حاکی از بستر همسان برای آن هاست وجود عناصری نظیر پتاسیم، منیزیم، آهن، تیتانیوم و هم بستگی مثبت آن عناصر با یکدیگر و نیز هم بستگی منفی پتاسیم و منیزیم با سیلیسیوم نشان دهنده ی بافت های مرتبط با آتش، چون اجاق و کوره است. نتایج مطالعات میکروسکوپی نوری پلاریزان (PM) نیز نشان داد که همبستگی و شباهت ساختاری نزدیکی بر مبنای نوع تمپر با سفالینه های خاکستری عصر آهن دارند که تمپر به کار رفته در زمینه ی رسی تمامی نمونه های مورد مطالعه معدنی بوده و بافتی نسبتاً یک دست و همگن دارند.
جدال میرمهنا باکریم خان وکمپانی های خارجی وسیاست دوگانه انگلیس در سرکوبی وی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پس ازمرگ نادرشاه افشار اغتشاشات زیادی در ایران برپا شد
.کریمخانزند، پس از چند سال کشمکش موفق شد بر اکثر نواحی
ایران تسلط یابد. میرمهنا با استفاده از وضعیت موجود توانست
حکمران بلامنازع بندرریگ گردد .وی برخلاف سایر رؤسا که با
کریمخانزند متحد بودند، علیه کریمخان علم طغیان برداشت.
سپاهیان زند برای سرکوبی او بندرریگ را مورد حمله قرار داده و
میرمهنا را به اسارت خود درآوردند. میرمهنا به محض آزادی و
بازگشت به بندرریگ نسبت به تخریب دفتر تجاری و قلعه انگلیسی
ها اقدام و انگلیسیها را از بندرریگ اخراج کرد. این رویداد موجب
شد بندر ریگ مجدداً مورد حمله قوای خان زند قرارگیرد. ناتوانی
کریم خان در سرکوبی میرمهنا، منجر به عقد قرارداد با انگلیس
گردید . براساس این قرارداد، در صورت شکست میرمهنا، جزیره
خارگ به انگلیسیها واگذار میشد. این پژوهش به بررسی مسائلی
که موجب چالش میان کریمخانزند و میرمهنا، همچنین کشمکش
میان میرمهنا و کمپانیهای خارجی گردید و نقش دول خارجی، به
ویژه انگلیس، در سرکوبی میرمهنا می پردازد.
بررسی مکانیسم تخریب ناشی از نمک های محلول در بناهای تاریخی
حوزههای تخصصی:
نمک و رطوبت در دیوارهای بناهای تاریخی می تواند مسبب آسیب های جدی گردند. حضور نمک های محلول، در خلل و فرج مصالح ساختمانی از مشکلات اصلی و عمده ی حفاظت است. حملات نمک و افزایش رطوبت تهدیدی برای مصالح ساختمانی و بناهای تاریخی، به خصوص دیوارهای باربر از جنس سنگ، خشت، آجر و ملات به حساب می آید که در وهله ی اول باعث بدمنظر شدن فضای داخلی و خارجی آنها می گردد و درصورتی که بدون درمان رها شود، ممکن است ساختار آن ها را تخریب نماید. در حقیقت تبلور، یک عارضه ی مخرب است که اغلب بر روی سطوح یا زیر لایه های سطحی ظاهر شده و عدم چسبندگی، ورقه ورقه شدن، پوسته شدن و طبله کردن را به همراه دارد. البته مصالحی که در معرض حمله ی نمک قرار گرفته است، به دلیل ساختار شیمیایی نمک های مختلف، تحت تأثیر افزایش رطوبت نیز هستند. معمولاً تمامی آب هایی که در درون مواد و مصالح بناها حضور دارد، مقدار متغیری از نمک های محلول را دارا هستند؛ اما همه ی نمک ها منجر به آسیب نمی شود و فرایند آسیب به میزان انحلال پذیری، جذب رطوبت هوا، حرکت و پویایی نمک و میزان آبگیری بلورهای آن بستگی دارد. نگهداری و مراقبت از آثار و بناهای تاریخی در برابر شوره زنی و گسترش نمک ها و تحقق حفاظت پیشگیرانه، مستلزم رفتارشناسی فیزیکی و شیمیایی نمک های مختلف است. بر همین اساس این پژوهش سعی دارد با مطالعه بر روی ساختار و منشأ نمک های شایع در بناهای تاریخی، متداول ترین تخریب های حاصل از حضور این عوامل آسیب رسان را بررسی نماید. ضرورت توجه جدی به موضوع فوق، تأثیر مستقیمی در انتخاب بهترین رویکرد در جهت مدیریت و کنترل پدیده ی شوره زنی و کاهش روند فرسایشی ناشی از نمک های محلول در آثار و بناهای تاریخی خواهد داشت.
بررسی باستان شناسی بخش کردیانِ شهرستان جهرم، استان فارس(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
پیام باستان شناس سال ۱۲ بهار و تابستان ۱۳۹۴ شماره ۲۳
81 - 102
حوزههای تخصصی:
کردیان یکی از بخشهای چهارگانه شهرستان جهرم است که در شرق و جنوب شرقی این شهرستان قرار دارد. بررسی باستان شناسی این بخش در تیرماه سال ۱۳۹۳ انجام شد که منجر به شناسایی ۵۷ اثر از دوره های مختلف گردید. آثار و محوطه های شناسایی شده شامل دو غار، نه برج دیده بانی، نه قلعه یک چهار طاقی، پنج کاروانسر، هفت تپه محوطه، هفت بند و پل، پنج آسیاب، پنج گورستان، چهار آب انبار، دو امامزاده و یک راه باستانی بود. از دوره پیش از تاریخ هیچ تپه محوطه ای شناسایی نشد. اولین استقرارهای تقریباً گسترده در منطقه، در دوره ساسانی شکل گرفته که به نظر می رسد، دلیل این امر کنترل منابع آب از طریق ایجاد بند و بست بر روی رودخانه های فصلی، زیر کشت بردن زمین های مرغوب و همچنین تجارت دریایی از طریق خلیج فارس بوده است. از دوره اسلامی نیز استقراهای پراکنده ای شناسایی شد که احتمالاً ساکنین آنها از قنات های مختلفی که در منطقه وجود داشته برای کشاورزی و باغداری استفاده می کرده اند. در دوره صفوی و با رونق گرفتن تجارت از طریق بنادر جنوبی مسیری که به سمت جنوب ادامه داشته و از بخش کردیان عبور می کرده، از پویایی زیادی برخوردار شده که وجود کاروانسراهای متعدد و توصیف جهانگردان خارجی بیانگر این امر است. به نظر می رسد، دسترسی به منابع آب، زمین حاصلخیز و قراگیری در مسیر کاروانی - تجاریی که به بندر عباس ختم می شد، در پراکنش محوطه ها و آثار بخش کردیان در دوره های مختلف نقش بسزایی داشته است.
دومین تحول فرهنگی پیش از تاریخ، از «دیدگاه انرژیک»(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
پیام باستان شناس سال ۱۲ پاییز و زمستان ۱۳۹۴ شماره ۲۴
11 - 35
حوزههای تخصصی:
پس از وقوع اولین تحول فرهنگی انسان در حدود ۴۰ هزار سال قبل در اروپا، دومین تحول در حدود ۱۰-۱۲ هزار سال قبل، در نقاطی از آسیای جنوب غربی آغاز شد. این دگرگونی اغلب با عناوین نه چندان بامسمایی مانند «نوسنگی»، «انقلاب نوسنگی»، «فرآیند نوسنگی شدن»، «انقلاب کشاورزی»، «انقلاب نمادها» و امثال آن شناخته شده، اما مضامین تحول مذکور و متغیرهای دخیل در آن در متنوع تر از آن بوده اند که آن را محدود به یک قلمروی خاص فنی، معیشتی یا رفتاری نماییم. تفکر سنتی در باستان شناسی پیش از تاریخ، عوامل اقلیمی و زیست محیطی را علت اصلی این رویداد معرفی می کند، اما بن بست های ایجاد شده در برابر این تبیین ها و در برابر دیگر دیدگاه های نوینی که تحلیل های یک جانبه ارائه می کنند، ضرورت یک بازنگری در دومین تحول فرهنگی پیش از تاریخ را مطرح می سازد. از «دیدگاه انرژیک»، متغیرهایی از قبیل حدود ژنتیک فردی، انرژی آموزشی-انگیزشی افزایش یافته، شبکه های آموزشی-انگیزشی، موضوعیت های متنوع، شخصیت های عامل، به اضافه اسباب مادی، در وقوع دومین تحول فرهنگی دخالت داشته اند. محتویات این تحول نیز شامل یکجانشینی، اهلی شدن حیوان و گیاه، تولید خوراک از طریق کشاورزی و دامپروری منظم و برنامه ریزی شده، روستاهای دائمی، آغاز سفالگری، کاربرد گسترده و پیچیده زبان و نماد، توسعه فعالیت های فرامعیشتی و مانند آن بوده است.
نقش سیاسی خاتونان دربار در عهد ترکمانان (920-780 ه . ق)
حوزههای تخصصی:
اهمیت زن در جامعه ایلیاتی ترکمان، با گسترش یافتن محدوده ایلی به امپراطوری، ابعاد وسیع تری یافت و تدبیر و نظرات خاتونان ترکمان در اداره امپراطوری، مورد توجه قرار گرفت. خاتونان دربار، به دلیل نگرش ترکمانان به عنصر زن، علاوه بر فعالیت های اجتماعی و فرهنگی، فرصت پرداختن به فعالیت های سیاسی را نیز یافتند. آنها در نقش مادر، همسر و خواهر به نحوی، در تصمیم گیری های حکومت، نقش فعال و چشمگیری داشتند. آنان، برخلاف بسیاری از زنان حرمسرا در طول تاریخ به ایفای نقش، به عنوان عناصر پشت پرده اکتفا نکرده و نقش آفرینی خود را به مسائل سیاسی، به صورت علنی سوق دادند. هرچند زنان سلاطین ترکمان، از نظر مقام سیاسی به پای خاتونان ایلخانان و ممالیک نمی رسیدند، ولیکن در ساختار اجتماعی و سیاسی از منزلت بالایی برخوردار بودند. در این مقاله صرفاً به نقش های سیاسی زنان عهد ترکمانان، از قبیل وساطت و میانجی گری، شفاعت، مشورت، دخالت در امور حکومتی و جانشینی پرداخته می شود.
خوانش ترامتنی صحنه کشته شدن نر گاو آسمانی در تصویرسازی های روایت گیلگمش(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
حماسه گیلگمش از کهن ترین حماسه های منظوم بشری است که تاریخ ثبت آن را بر الواح گلی مکشوف از کتابخانه آشور بانیپال در حدود 1800 ق. م. رقم زده اند. این منظومه از شاهکارهای ادبیات حماسی جهان به شمار می آید که روایت آن در دوازده لوحه گلی ثبت شده و به شرح حوادثی می پردازد که گیلگمش (پادشاه اوروک) طی حل معمای مرگ تا پذیرفتن سرنوشت با آنها روبرو بوده است. این الواح گلی در طول تاریخ و در فرهنگ های گوناگون توسط مؤلفان بسیاری برگردانده شده و نظر نویسندگان و هنرمندان بسیاری را به خود جلب کرده است. از این میان بازآفرینی ادبی «احمد شاملو» با تصویرسازی «مرتضی ممیز»(1340 ه.ش) و تألیف «هانیبال الخاص» با تصویرسازی «منوچهر صفرزاده» (1351 ه.ش) در این نوشتار قابل تأمل است. با نظر به اینکه متن روایتی مشابهی دستمایه تصویرگری مصوران قرار گرفته، گوناگونی در تصاویر ایجاد شده دیده می شود که البته عوامل مختلفی در این امر دخیل هستند. این مقاله تلاش دارد با استفاده از شیوه توصیفی تحلیلی و با روش بینامتنی ( ترامتنیت) و رویکرد بیش متنی به بررسی عوامل مختلف در دریافت تصویرگران از این روایت (گیلگمش) و بازنمود متفاوت آن در آثارشان بپردازد. بنابراین از مهم ترین اهداف این پژوهش بررسی عوامل فرامتنی چون بافت و پیش متن های فرهنگی و عوامل درون مؤلفی در نظام های تصویری مشابه از روایت است، تا با مطالعه این موارد شناخت بهتری در مورد ساختارهای ژرف این تصاویر و میزان همگرایی و ارتباطشان پیدا کنیم. از سوی دیگر علل تفاوت های ظاهری را در نظام های تصویری این روایت با مطالعه موردی یک صحنه مشترک (کشته شدن نرگاو آسمانی) با وجود محتوای مشابه بررسی کنیم. نتیجه بررسی ها بیانگر این است که اگرچه این تصاویر دارای مضمونی مشابه هستند لیکن، به دلیل تفاوت هایی که ناشی از تأثیر عوامل فرامتنی و پیش متن های فرهنگی هنری مؤثر بر هنرمندان است، از دیدگاه های تخیلی متفاوت در بازآفرینی مصوران دیده می شود.
نقد و بررسی دیدگاه سید احمد خان هندی در مورد معجزه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
سیداحمدخان هندی از علمای قرن بیستم شبه قاره هند و یکی از رهبران تاثیرگذار هندوستان در تحولات سیاسی و منطقه ای هند در زمان استعمار انگلیس بود.ایشان در برخی مباحث دینی نظریاتی متفاوت از دیگر علمای اسلام ارائه داده اند از جمله: مباحثی در رابطه با ملک،جن، بهشت، دوزخ و معجزه. که بیان و نقد نظریات ایشان ضرورت پرداختن به این موضوع را چند برابر می کند چرا که با بیان نظریات متفاوت مفسرین و تحلیل بررسی جداگانه ی هر کدام می توان هر چه بهتر و بیشتر به دیدگاه واقعی و درست پی برد. هدف از این نوشته، بیان، دسته بندی، نقد و آسیب شناسی اندیشه ی سیداحمدخان درباره ی معجزه است که به روش توصیفی - تحلیلی با رویکردی قرآنی ارائه می شود و در آخر نتیجه می گیرد که سید، معجزه را به دلیل تخطی اش با قوانین طبیعت، منکر بوده وآن را به عنوان دلیلی بر نبوت و رسالت پیامبران نمی پذیرد
بررسی هویت ملی - تاریخی ایرانی در سفرنامه شاردن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بررسی اوضاع مطبوعات ایران پس از سقوط رضاشاه تا کودتای 28 مرداد 1332
حوزههای تخصصی:
در دورهٔ قاجار مطبوعات، ابزاری در جهت حمایت از دولت و عمال آن بود باوجوداین روزنامه هایی نیز بودند که به نقد دولت های وقت می پرداختند. مطبوعات که در وقوع انقلاب مشروطه نقش مهمی ایفا نمودند و به «رکن چهارم مشروطیت» معروف گردیدند، تا هنگام به قدرت رسیدن رضاشاه باوجود فشارهای زیادی که متحمل شدند نسبتاً پررونق بودند. هنگامی که رضاشاه زمام امور کشور را به دست گرفت نشریات در یک فضای رعب و وحشت فرو رفتند زیرا رضاشاه از نقش و تأثیر مطبوعات در شکل دادن به اذهان مردم و جامعه آگاه بود. با فروپاشی دیکتاتوری رضاخان در شهریور 1320 فضای نیمه باز سیاسی در کشور به وجود آمد. مطبوعات از این فضا تأثیر پذیرفتند و به گونه ای از آزادی دست یافتند که در دوره های قبل کمتر مشاهده شده بود. محتوای نشریات انتقادی تر و تعداد آن ها بیشتر گردید، احزاب زیادی در این دوره تشکیل شد و هرکدام نشریه ای را تأسیس کردند که از مواضع آن ها حمایت می کرد، دول متفق نیز رقابت خود را به صحنهٔ مطبوعات ایران کشاندند و دو جبهه یکی به طرفداری از شوروی و دیگری متمایل به غرب تشکیل شد.
در این پژوهش که به روش کتابخانه ای و به شیوهٔ توصیفی و تحلیلی گردآوری شده است، برآنیم که اوضاع مطبوعات ایران پس از سقوط رضاشاه تا کودتای 28 مرداد 1332 را بررسی کنیم تا نشان دهیم که عواملی همچون خفقان و دیکتاتوری دوره رضاشاه، سیاست مداراجویانهٔ محمدرضاشاه، ضعف و سستی کابینه ها و خلأ قدرت مرکزی، جنگ و دخالت بیگانگان در امور کشور سبب آزادی نسبی مطبوعات در این دوره بودند.
باز شناسی مبانی مشترک نظری و ساختاری رسانه های شنیداری و تاریخ شفاهی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بر اساس یک سنت دیر پا ، تاریخ نگاران به طور کلی نتایج تحقیقات خود را به صورت مکتوب به جامعه ارائه می دهند و دستاوردهای مبتنی بر تاریخ شفاهی نیز تا کنون دست کم در ایران تحت تاثیر این سنت بوده است.اما نکته فراموش شده ان است که تاریخ شفاهی به لحاظ نظری و ساختاری با رسانه های مبتنی بر صوت مانند رادیو وجوه مشترک بیشتری دارد تا رسانه های مکتوب و این دو در مراحل مختلف تولید و سپس انتشار دستاوردهای تحقیقی می توانند به یکدیگر یاری رسانند. اگرچه عده ای عقیده دارند هدف از تولید و مصرف تاریخ شفاهی در رسانه و در ارشیو متفاوت است اما صرفنظر از این تفاوتهای جزیی که ان هم در سالهای اخیر دستخوش تغییر شده است می توان مبانی مشترک میان این دو یافت . این مقاله با تکیه بر جدید ترین منابع در مورد تولیدات رسانه های شنیداری بویژه رادیو در حوزه تاریخ شفاهی به تببین راهکارهای مطلوب در تعامل بین رشته ای تاریخ شفاهی و رسانه رادیو می پردازد.
اسکلت های سوخته انجدان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
انجدان روستایی کوهستانی و کهن سال واقع در 35 کیلومتری اراک است. این منطقه در قرن نهم قمری مرکز امامان اسماعیلی بوده است. وجود دو مقبره شاه قلندر و شاه غریب در این روستا، که مربوط به امامان نزاری از شاخه قاسم شاهی است، گویای این سخن است. در بازدید از این منطقه و با استفاده از عکس های قدیمی تهیه شده توسط یکی از اهالی بومی، تعداد زیادی اسکلت در مقبره شاه غریب به دست آمد که تا آن زمان کسی از وجود آن ها خبری نداده بود. این مسئله سؤال های متعددی را مطرح کرد. از جمله آن که این اسکلت ها متعلق به چه کسانی و چه دورانی است؟ آیا یک قتل عام خونین بوده یا یک مقبره خانوادگی که بعدها به آتش کشیده شده است؟ در صورت صحت فرضیه قتل عام، علت آن چه بوده است؟ در هر دو صورت چه کسی یا کسانی به این کار دست زدند؟ و چرا؟ این مقاله سعی دارد با استفاده از منابع کتاب خانه ای و میدانی پاسخی برای سؤالات فوق بیابد. روش تحقیق عبارت است از روش تاریخی از نوع توصیفی تحلیلی با کمک از اسکلت شناسی باستان شناسی.
مؤسسات فرهنگی و مدارس مسلمانان در هند
حوزههای تخصصی:
با ورود اسلام به شبه قارهٔ هند و همزمان با تشکیل حکومت های مسلمان در آنجا مسئلهٔ تعلیم و تربیت به عنوان مهم ترین عامل رشد و گسترش فرهنگ اسلامی مطرح گردید و به موازات آن مدارس و مکان های آموزشی تأسیس گردید. در واقع تعلیم و تربیت در هند به دو دورهٔ قرون وسطی و جدید تقسیم می شد. تعلیم و تربیت در قرون وسطی همانند سایر دنیای اسلام و ذینفع های عمدهٔ آن نخبگان بودند؛ هرچند که اگر مقتضیات ایجاب می کرد این تعلیم و تربیت از طریق مدارس، مسجدها در دسترس کودکان طبقهٔ عامه نیز قرار می گرفت. در دورهٔ جدید تعلیم و تربیت در مسیرتازه ای قرار گرفت، اگرچه در این دوره شکل سنتی قرون وسطی تقریباً حفظ شده بود، اما نوگرایان برای داشتن تعلیم و تربیت صحیح و آشنا شدن مسلمانان با شیوه های غربی و اشاعهٔ تفکرات خود مدارس و دانشگاه هایی را تأسیس کردند. در این پژوهش پس از بیان کلیاتی در مورد مدارس اسلامی، به بررسی تعلیم و تربیت مسلمانان در هند و نقش علما در توسعهٔ مدارس اسلامی در هند پرداخته می شود.
عبدالغفار نجم الملک و نقش او در دورة گذار از دانش جغرافیای سنتی به جغرافیای نوین(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش: این پژوهش بر آن است تا با بررسی متون تألیفی و فعالیت های علمی نجم الملک در زمینة جغرافیا، به روشن شدن دورة مهمی از تحولات کشور، یعنی دورة گذار دانش جغرافیای سنتی به دورة نوین بپردازد و نقش او را در این انتقال مورد ارزیابی تاریخی قرار دهد.
روش/رویکرد پژوهش: روش تحقیق این پژوهش، توصیفی- تحلیلی و به شیوة اسنادی و کتابخانه ای است و در ادامه، اطلاعات گردآوری شده، سازماندهی و تجزیه و تحلیل شده است.
یافته ها و نتیجه گیری: همزمان با تأسیس دارالفنون، آموزش علوم نظامی، نقشه نگاری و جغرافیای مدرن در ایران آغاز شد و پس از هفت سال، نخستین گروه از محصلان دارالفنون، فارغ التحصیل شدند. نجم الملک یکی از این دانش آموختگان بود که به مدت چهار دهه، به عنوان نخستین معلم ایرانی علوم ریاضی و جغرافیای جدید در کنار سایر معلمان فرنگی به تدریس و نگارش کتاب های درسی در دارالفنون پرداخت. علاوه بر تدریس، نجم الملک، بانی خدمات علمی بسیاری بود. نخستین سرشماری علمی، ساخت کرة جغرافیایی جواهرنشان، تدوین نخستین اطلس جغرافیایی و ترسیم نقشة دارالخلافه، بخشی از دستاوردهای علمی او در شاخه های مختلف جغرافیای انسانی و جمعیت، طبیعی، و سیاسی به شمار می آید که نقش مهمی در شکل گیری و گسترش جغرافیای جدید در ایران داشته است.
نقش خاندان مهران در تحولات سیاسی ایران در دوران ساسانیان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
خاندان های کهن به علت داشتن املاک و رعایای فراوان و همچنین لیاقت و شجاعت در فن جنگاوری و سوارکاری، در طول تمام سلسله های ایران باستان، در موفقیت ها و ناکامی های سلسله های ایران باستان تأثیر مستقیم داشتند. خاندان مهران نیز یکی از اعضای همین خاندان های بزرگ بود که در زمان ساسانیان توانستند همچنان موقعیت خود را حفظ کنند و در تحولات سیاسی این سلسله نقش فعال و مؤثری داشته باشند. خاندان مهران همانند دیگر خاندان های کهن، از پایه های اصلی دولت ساسانی بودند و جایگاه ممتازی در ساختار سیاسی، نظامی، اقتصادی و اجتماعی کشور داشتند و مناصب کشوری و لشکری فراوانی در این دوره بر عهده داشتند. در این مقاله تلاش شده با روش توصیفی- تحلیلی و با استناد به منابع به نقش خاندان مهران در تحولات سیاسی ایران در دوران ساسانی پرداخته شود.
کامیابی معتضد در مدیریت بحران مالی خلافت عباسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
معتضد، یکی از مقتدرترین خلفای نیمه ی دوم خلافت عباسی بود که در ابتدای زمامداری خود با بحران مالی ناشی از تهی شدن خزانه، کسری بودجه و ناتوانی دولت در پرداخت حقوق کارکنان مواجه شد. گرچه او این نابسامانی ها را از پیشینیان خود به ارث برده بود؛ اما هرگز اجازه نداد که این دشواری ها ادامه یابد و ارکان خلافت را متزلزل سازد. پرسشی که این مقاله می کوشد تا به روش توصیفی - تحلیلی برای آن پاسخی جستجو کند، این است که معتضد با اتخاذ کدام شیوه و راهبرد توانست بحران مالی روزگار خود را مدیریت کند و موانع موجود را از میان بردارد؟ یافته های این پژوهش، ناظر به این معناست که او برای حل این معضل، در سه عرصة سیاسی، مالی و اداری وارد عمل شد و با استخدام کارگزاران باکفایت، روش ها و راهبردهای مناسبی را در هر سه عرصه برای رسیدن به هدف در پیش گرفت و با کامیابی، بحران موجود را مدیریت کرد و اوضاع را به سمت روالمندی به پیش برد.
شکل گیری نخستین بنیان های جهانی شدن در عصر هخامنشی با رویکردی دینی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از این پژوهش این است که نشان داده شود چگونه ظهور اندیشه های دینی زردشت، معانی جدیدی را در تفکر سیاسی و مناسبات قدرت در ایران ایجاد کرد. گرچه این روند پیش از آن در پرتو منافع مشترک و دشمن مشترک در میان قبایل مختلف آریایی پدیدار شده بود، با این حال این مناسبات با قرار گرفتن در یک چهارچوب دینی، معانی وسیع تری پیدا کرد و این مبانی شکل گرفته، با ظهور هخامنشیان، در حوزه گسترده تری در حد جهان بشری تحقق پیدا کرد. بسیاری از آموزه هایی که در مکاتب مختلف فکری فلسفی غربی وجود دارد، حاصل ظهور این دین جدید در تاریخ بشری است. دینی که با پیوند زدن منافع بنیادین جمعی با عالم الهی، نگرشی متفاوت را به نوع انسان و کل بشریت در جهان پایه گذاری کرد و آغازی برای ایده های مختلف «جهان وطنی» شد. ایده هایی که تحقق عملی اش را در حوزه تاریخ نگاری، مدیون مورخان متأثر از عصر هلنیسم هستیم.