فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۵۴۱ تا ۱٬۵۶۰ مورد از کل ۷٬۹۲۷ مورد.
حوزههای تخصصی:
نام ها به تأثیر از عوامل گوناگون بر یک مکان جغرافیایی اطلاق می شوند و ریشه در نام موضوعات گوناگون دارند. جای نام ها با هویت ملی و پیشینة تاریخی یک جامعه و سرزمین در ارتباط هستند؛ نام ها جزئیاتی از فرهنگ و تاریخ و ادبیات یک منطقه را با خود منتقل می کنند و مانند تحولات و رویدادهای سیاسی، اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی، بیان کنندة اهداف، گرایش ها، بینش، عملکرد افراد، گروه ها و جوامع یک سرزمین هستند. از همین رو دگرگونی ها و تحولات یک سرزمین هم در نامگذاری مکان ها تأثیر دارد و هم بر اساس تغییرات نام ها می توان تغییر و تحول جامعه را بررسی کرد. گونه شناسی جای نام ها به عنوان بررسی ریشه شناختی نام های جغرافیایی نقش مهمی در شناخت نام ها و در نتیجه بررسی واقعیات تاریخی و فرهنگی دارد. ایران زمین از آنجا که در همه زمینه ها تنوع و گستردگی موضوعی دارد، از جای نام های جغرافیایی با گونه ها و زیرگونه های متعددی نیز برخوردار است. شناخت گونه های جای نام ها در انجام تحقیقات تاریخی بویژه از منظر تاریخ اجتماعی و فرهنگی اهمیت بسیار دارد و این مقاله می کوشد تا با تعیین ساختار و گونه شناسی تاریخی جغرافیایی به دسته بندی انواع جای نام ها بر اساس علت یابی در نام گذاری ها بپردازد.
قانون مالیات بر درآمد آرتور میلسپو(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
دکتر آرتور میلسپو، مستشار امریکایی، در سال 1321 با دعوت دولت ایران به منظور سامان دادن به وضعیت آشفته اقتصاد، وارد ایران شد. او بر این باور بود که به منظور تعادل بودجه و مبارزه با تورم، باید بر درآمد کسانی که سودهای هنگفت می برند، مالیات فراوان وضع کرد؛ بنابراین، وی لایحه مالیات بر درآمد را به مجلس تقدیم کرد. مجلس شورای ملی در تاریخ 19 آبان 1322، لایحه مالیات بر درآمد را طی 27 بند تصویب کرد. مبنای نرخ های جدید، نظام مالیاتی امریکا بود، اما معافیت های فردی، جریمه تسلیم اظهار نامه خلاف و زیان دیرکرد، از عواملی بودند که مانع اجرای قانون جدید شدند. پرسش اساسی مقاله حاضر که با استفاده از اسناد سازمان اسناد ملی ایران، اسناد مرکز اسناد و تاریخ دیپلماسی وزارت امور خارجه ایران، مذاکرات مجلس دوره سیزدهم و چهاردهم شورای ملی ایران، روزنامه اطلاعات سال های 1322 و 1323 و همچنین روش توصیف و تحلیل اطلاعات تاریخی تنظیم گردیده، این است که مفاد قانون مالیات بر درآمد تنظیم شده از سوی میلسپو چه بوده و واکنش های اقشار مردم نسبت به این مالیات چگونه بوده است؟
رسمی شدن تشیع در خراسان عصر صفوی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
شاه اسماعیل پس از فتح خراسان، تشیع را در آنجا نیز مانند دیگر بخشهای قلمرو خود مذهب رسمی اعلام و تلاش کرد مردم خراسان را شیعه کند، ولی تسنن ریشهدار مردم خراسان و حملات مکرر اوزبکها، مشکلات زیادی برای او و جانشینانش ایجاد کردند.
اوزبکها نقش تأثیرگذاری در مختل کردن روند توسعه تشیع داشتند. آنها با کشتار شیعیان، مخصوصاً مبلغان و فقهای شیعه، مانع گرایش اهل سنت به تشیع میشدند. این عامل در شرق خراسان به خصوص در شهر هرات از یک سو باعث میشد اهل سنت با حمایت اوزبکها در مقابل تشیع مقاومت کنند و از سوی دیگر کسانی که به تشیع تمایل داشتند متوجه این واقعیت شدند که پذیرش تشیع ولو با حمایت دولت صفویه بسیار خطرناک میباشد، لذا از پذیرش تشیع خودداری میکردند. اما پس از رفع خطر اوزبک توسط شاه عباس اول، روند تشیع پذیری در خراسان با سهولت بیشتری انجام شد، هرچند باز هم بخشی از مردم آن ایالت به ویژه ساکنان مناطقی که در مجاورت قلمرو اوزبکها بودند، تشیع را نپذیرفتند. این پژوهش بر آن است با استفاده از روش تاریخی و کتابخانهای، روند و چگونگی گسترش تشیع در خراسان عصر صفوی، اقدامات دولت صفویه در این راستا و موانعی را که با آن مواجه بودند بررسی و تجزیه و تحلیل کند.
عثمانیه و شیعه در دو قرن نخست هجری(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
جریان های سیاسی عثمانیه و شیعه که پس از مرگ عثمان در سال 35 ﻫ شکل گرفتند در قرون نخستین اسلامی به عنوان افکار غالب و تأثیرگذار در جامعه اسلامی، ادامه حیات دادند. تقابل این دو جریان سیاسی که به تدریج به دو جریان اعتقادی تبدیل شدند، سبب شد تا این جریان ها از تغییرات یکدیگر متأثر شوند. از سوی دیگر ظهور نظریه ""تربیع"" در قرن دوم هجری و اوج گیری آن در قرن سوم هجری موجب گردید تا تفکر عثمانیه رو به افول رود و در برابر آن پیروان سیاسی تفکر شیعی رشد یافتند. این مقاله کوشیده است با استناد به منابع نزدیک به دو قرن نخست هجری، این تحول را با رویکردی تاریخی مورد بررسی قرار دهد.
بررسی موضوع تهیگی در آیین بودا بنا بر متنی ختنی از کتاب زمبسته(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
پیام باستان شناس سال ۱۰ بهار و تابستان ۱۳۹۲ شماره ۱۹
151 - 164
حوزههای تخصصی:
مطالعه زبان های ایرانی باستان و میانه نقش به سزایی در روشن سازی آداب، فرهنگ و اوضاع سیاسی و اجتماعی، نیز پندارها و باورهای مردم ایران باستان دارد. شناخت فرهنگ ایران باستان و پیشینه زبان فارسی، به ویژه در زمینه واژگان تنها از طریق فارسی باستان و فارسی میانه، که فارسی نو ادامه آن ها است، کافی نیست بلکه بررسی علمی و تجزیه و تحلیل دیگر زبان های ایرانی از دوره باستان تا دوره نو ضروری است. از این میان زبان ختنی از زبان های ایرانی میانه شرقی است که مطالعه و بررسی آن در سده اخیر، به سبب ویژگی های زبانی و غنای فرهنگی و پیوستگی آن با آیین بودایی و زبان و ادب سنکسریت، گسترش چشم گیری یافته است. این زبان در ختن رواج داشته که پایگاه آیین بودا نیز بوده است. در این پژوهش به معرفی سرزمین ختن، زبان ختنی و جایگاه آن در میان زبان های ایرانی،معرفی کوتاه کتاب زمبسته (Zambasta) که مجموعه ای از آموزه های دین بودا به زبان ختنی را در بر دارد، وزن شعر در زبان ختنی، تاریخچه مختصری از بودایی گرایی در ایران و مسأله تهیگی در آیین بودا پرداخته شده است.
عجایب نگاری ابن فقیه در کتاب البلدان(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
ابن خرداذبه (ح. 272 ه . ق) و ابن رسته (290 ه . ق) پیش از ابن فقیه به عجایب نگاری به عنوان یکی از گونه های جغرافیانگاری وصفی در جهان اسلام توجه کردند اما ابن فقیه در البلدان،علاوه بر توجه به اطلاعات تاریخی و جغرافیایی، برای اولین بار در سطحی وسیع به عجایب نگاری پرداخت. پژوهش حاضر می کوشد با روشن ساختن مواد گوناگون عجایب نگاری، تقسیم بندی انواع عجایب، شیوه معرفی عجایب در البلدانو بررسی منابع ابن فقیه و افرادی که از مطالب وی استفاده کرده اند به تبیین جایگاه البلدان در سیر تاریخی عجایب نگاری در تمدن اسلامی بپردازد. بررسی ها نشان می دهد ابن فقیه از طرفی سنت نگارش عجایبِ سرزمین ها را ادامه داد و از طرف دیگر با تکیه بر منابع پیشین و جمع آوری اطلاعات از مناطق مختلف به ویژه ایران بر رونق عجایب نگاری افزود. به همین دلیل البلدان پیش درآمدی بر عجایب نگاری های قرون بعدی است.
قصیده ای نویافته از سراجِ قُمری
حوزههای تخصصی:
تحلیل در تاریخ بلعمی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
درباره ی تحلیل در تاریخ نگاری سنتی ایران نگرش رایج و غالبی وجود دارد. بر مبنای این نگرش تاریخ نگاری سنتی ایران غیرتحلیلی خوانده می شود. باور رایج این است که مورخان سنتی ایران وقایع نگارانی هستند که به تحلیل و تعلیل وقایع توجهی نداشته اند.این مقاله ضمن نقد این نگرش به بررسی چگونگی تحلیل وقایع تاریخی در تاریخ بلعمی می پردازد. هدف آن است که از طریق انتخاب تاریخ بلعمی به عنوان یکی از شاخص ترین متون تاریخ نگاری سنتی ایران و بررسی تحلیل های بلعمی از اعتلا و انحطاط حکومت ها، نشان داده شود که بر خلاف نظر رایج، مورخان سنتی ایران نیز به تعلیل و تحلیل وقایع عنایت داشته اند.
نقد و بررسی نامه ارسالی شاهوردی خان، خان گنجه به دولت عثمانی (با تاکید بر روابط ایران)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف از این مقاله نقد و بررسی نامه ارسالی شاهوردی خان، خان گنجه به دولت عثمانی و با تاکید بر روابط ایران است.
روش/رویکرد پژوهش: این پژوهش با تکیه بر اسناد و مدارک و با رویکرد توصیفی – تحلیلی به نقد و بررسی این نامه پرداخته است.
یافته ها و نتایج: پس از فروپاشی دولت صفوی برخی از ایالت های منطقه قفقاز به فکر تجزیه طلبی و جدایی افتاده و تلاش های زیادی را برای بدست آوردن استقلال از خود نشان دادند. یکی از این ایالت ها، ایالت گنجه بود که به مرکز رقابت دو حکومت ایران و عثمانی در منطقه تبدیل گشت. دراین زمان، حکومت روسیه تزاری، برای نفوذ و تسلط بیشتر در این منطقه، افزایش ارسال سفیر و ایلچی را در دستور کار خویش قرار داد. این اقدام روسیه، ایالت گنجه را وارد یک رقابت سه جانبه، مابین قدرت های روز آن دوره یعنی( روسیه، ایران و عثمانی) کرد. در دوره تاریخی مورد نظر چهارمین مرکز قدرت در منطقه، خانات و زمین داران محلی بودند. این ممالک در یک پروسه رقابتی سه جانبه، با نیت حفظ استقلال و حاکمیت محلی خویش در فکر پیوستن به یکی از این قدرت های بزرگ بود. عملکرد خانات گنجه به ویژه شاهوردی خان در راستای تحکیم روابط خویش با دولت عثمانی و الحاق این ایالت به دولت عثمانی با استناد به نامه مذکور موضوع این پژوهش است.
تلاش هایی برای بومی سازی مکتب آنال مطالعه ی موردی دیدگاه های استاد علی مظاهری در فصل های میانی کتاب جاده ی ابریشم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
نظر به اهمیت فعالیت های گسترده ی استاد علی مظاهری در زمینه ی تلفیق علوم همسایه ی تاریخ و تحقیق در تاریخ اقتصادی ایران به شیوه ای آنالیستی، معرفی وی به عنوان الگوی مطالعه ی میان رشته ای با مرکزیت تاریخ برای رسیدن به گونه ای تاریخ نگاری آنال ایرانی- که امروزه در محافل تاریخ نگاری ایران از جذابیتی برخوردار است- ضروری می نماید. وی که در محافل تاریخ نگاری آنال فرانسه رشد کرده بود، انتقادهای جالبی درباب نظریه ی اروپامحور جاده ی ابریشم مطرح کرده و دربرابر محققانی مانند رنه گروسه، به بازخوانی تاریخ جاده ی ابریشم با محوریت مشرق زمین پرداخته است. او در کتاب جاده ی ابریشم ضمن بازتولید سفرنامه هایی شرقی درباب جاده ی ابریشم، حواشی بسیار سودمند و عالمانه ای بر آن ها نوشته است که پیدایش نوعی مکتب تاریخ نگاری آنالیستی با رنگ وبوی شرقی- ایرانی را نوید می دهد. در مقاله ی حاضر، حواشی مظاهری بر دو سفرنامه ی غیاث الدین نقاش و سیدعلی اکبر خطائی بررسی شده است.
اختلاف های شیخیه کرمان با دیگر فرقه های شیخیه و انشعابات آن پس از درگذشت موسس این فرقه حاج محمد کریم خان کرمانی در دوره قاجار(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ایران عصر قاجار شاهد ظهور فرقه جدیدی در مذهب تشیع به نام شیخیه شد. این فرقه پس از مرگ دومین رهبر آن، سیدکاظم رشتی، دچار انشعابات درون گروهی شد؛ آن چنان که هر یک از شاگردان او براساس اجتهاد خود، به بسط آرا و دیدگاه های دو رهبر نخست و ترویج شیخی گری پرداختند. یکی از آنان حاج محمد کریم خان کرمانی بود که با شرح یکی از اصول اعتقادی شیخیه، یعنی رکن رابع، شاخه مستقلیِ از شیخیه، یعنی شیخیه کرمان را به وجود اورد. پس از مرگ او، شیخیه کرمان با بحران جانشینی مواجه شد و به ترتیب دو پسر او، حاج محمد رحیم خان و حاج محمدخان، هر یک مدتی زعامتِ شیخیه کرمان را عهده دار شدند و بدین ترتیب دو شاخه دیگر از شیخیه کرمان به وجود آمد. همچنین حاج محمدخان، سومین رهبر شیخیه کرمان، پس از رسیدن به قدرت به ترویج رکن رابع و فروعات آن پرداخت. این موضوع حساسیت و خشم علمایِ شیخی شهرهای دیگر را برانگیخت و زمینه های جدایی آنان را از شیخیه کرمان فراهم آورد. از این رو بار دیگر شیخیه کرمان با انشعابات داخلی مواجه شد؛ اما حاج محمدخان با تألیف کتاب ها و رسائل مستقل و پاسخ به شبهات آنان کاملاً این فرقه را از دیگر شاخه های شیخی جدا کرد.
شواهدی جدید از عصر مفرغ جدید و عصر آهن در قلعه تپه ابهر(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
پیام باستان شناس سال ۱۰ پاییز و زمستان ۱۳۹۲ شماره ۲۰
69 - 82
حوزههای تخصصی:
حوضه آبریز ابهررود در شرق استان زنجان از مناطق کمتر شناخته شده باستان شناسی ایران است. قلعه تپه یکی از بزرگ ترین مکان های باستانی این حوضه بوده و در کناره جنوبی ابهررود قرار دارد. امروزه به علت تخریب گسترده قسمت زیادی از تپه باقی نمانده است. در سال ۱۳۹۰ قلعه تپه مورد کاوش باستان شناختی قرار گرفت که طی آن آثار قابل توجهی از دوره های مختلف به دست آمد. یکی از مهم ترین این آثار سفال های عصر مفرغ جدید و عصر آهن است. مدارک سفالی به دست آمده نشانگر حضور مردمان عصر مفرغ جدید و عصر آهن در این تپه است. وجود سفال های موسوم به پلی کروم عصر مفرغ در این محل نشانه ارتباط قلعه تپه با مناطق شرقی و دشت قزوین است. همچنین وجود سفال های خاکستری عصر آهن I در قلعه تپه می تواند نشانگر استمرار در استفاده از این محل از عصر مفرغ تا آهن باشد. وجود چندین ظرف سفالی سالم عصر آهن I و یک ظرف پلی کروم عصر مفرغ جدید نشان می دهد که در اواخر عصر مفرغ و اوایل عصر آهن از تپه برای دفن مردگان استفاده می کرده اند. در نهایت بر پایه یافته های سفالی در قلعه تپه می توان به چشم اندازی از ارتباطات فرهنگی مردم ساکن حوضه آبریز ابهررود، که همچون دالانی طبیعی دو منطقه فرهنگی شمال غرب و شمال مرکزی را به هم وصل می کند، با مناطق همجوار دست یافت. احتمالاً حوضه آبریز ابهررود به عنوان سهل ترین راه ارتباطی شمال مرکزی با غرب و شمال غرب، در طول زمان به تناوب تحت نفوذ فرهنگ های مناطق شرقی و غربی خود قرار گرفته است.
پژوهشی در جلوه های آیات الهی بر آثار هنری ایرانی ـ اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
جلوه های آیات الهی با زبان و خط عربی، پس از اسلام بر آثار هنری ایران تاثیرگذار بوده است و سکه های مزین به آیه های قرآنی قرن اول هـ. .ق. صحه بر آن می گذارد. این پژوهش، به دنبال پاسخگویی به این پرسش است که جلوه های آیات الهی در ارتباط با آثار هنری ایرانی ـ اسلامی چگونه قابل تبیین است؟ و فرضیه تحقیق مبتنی بر آن است که محتوا و مضامین کتیبه نگاری آثار هنری ایرانی ـ اسلامی، بیانگر جلوه های آیات الهی متناسب با کاربری آثار هنری است.
داده های پژوهش، بررسی 120 اثر هنری موزه ملی ایران است که از این میان، حدود 32 اثر به صورت مستقیم (معرفی در متن)، 52 اثر غیرمستقیم (بهره گیری از محتوای کتیبه ها در متن) و 37 اثر دارای کتیبه های مشابه و تکراری بودند و تحلیل و نتیجه گیری پژوهش مستند به کل جامعه آماری است. نتیجه ی بررسی، بیانگر آن است که مضامین و مفاهیم کتیبه نگاری جلوه های آیات الهی با کاربرد هر اثر هنری ارتباط مستقیم دارد و محتوای کتیبه ها، یافته های پژوهش را در دو گروه آثار وابسته به معماری (با مضمون ارشادی) و آثار هنری صنایع ظریفه (با محتوای حفاظت بخشی، و ولایت پذیری و...) قرار می دهد.