فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱ تا ۲۰ مورد از کل ۴۵ مورد.
حوزه های تخصصی:
یکی از مهم ترین و در دسترس ترین منابع برای شناخت و مطالعه ابعاد گوناگون سیاسی، اجتماعی و هنری دوران اشکانی، سکه های باقی مانده از آن دوره است. کتیبه ها و عنوان های درج شده بر سکه های اشکانی، که غالباً به زبان یونانی نوشته شده اند، دارای اهداف و کاربردهای گوناگونی بودند که از آن جمله می توان به کاربرد سیاسی، خانوادگی و قومی، و همچنین ابعاد مذهبی آن ها اشاره کرد. دلیل چنین استفاده ای را می توان از ماهیت سکه ها دریافت که در دنیای آن روز، غیر از کاربرد اقتصادی و تجاری، ابزاری کارآمدی جهت رساندن پیام شاهان اشکانی به جوامعِ مختلفِ تحتِ نفوذشان محسوب می شد. در نیمه دوم پادشاهی اشکانی، رفته رفته عنوان هایی به زبان پهلوی بر سکه ها ظاهر می شوند و در دهه های پایانی این پادشاهی، عنوان های یونانی کاربردِ تبلیغاتی خود را از دست داده و به صورت عنصری کم اهمیت و در بسیاری موارد ناخوانا، در سکه های این دوران باقی می مانند. این پژوهش با استفاده از منابع کتابخانه ای در کنار بررسی های موزه ای و تحلیل داده های به دست آمده، به روند شکل گیری، ماهیت و دلایل افول جایگاه کتیبه ها در سکه های اشکانی می پردازد.
پیگیری سنّت های ایرانی در سکّه های اشکانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
شاهنشاهی اشکانی به عنوان سوّمین سلسله ایرانی حدود پنج سده، نقشی مهم در دنیای باستان ایفا کرد، امّا به سبب کمبود منابع نوشتاری از این دوران، سکّه ها عمده ترین منبع با ارزش برای بازشناسی اندیشه ها و دیدگاه های سیاسی، تاریخی، فرهنگی، هنری و مذهبی شاهان اشکانی هستند. اغلب و بر اساس شباهت هایی که میان نمادهای به کار رفته در سکّه ها با فرهنگ یونانی دیده می شود، اشکانیان را نورسیدگان فاقد فرهنگ می دانند که به تقلید محض یونانی مآبی همت گماشتند، امّا واکاوی ژرف ترسکّه ها در زمینه تصویرنگاری، کتابت و پوشاک می تواند نشانگر احیاء سنّت های ایرانی باشد که این نوشتار با بهره گیری از مطالعات سکّه شناختی و به شیوه توصیفی تحلیلی به بررسی آن می پردازد. بررسی سکّه ها، نمونه هایی را از بازگشت به سنّت های گذشته و ایجاد تعادل میان سنّت های ایرانی شرقی با تمایلات یونانی مآبی در دوره پساهخامنشی و به دست اشکانیان نمایان می سازد.
اشکانیان و دیگر شاهزادگان اشکانیِ مروج ادیان خارجی
حوزه های تخصصی:
مقالهٔ حاضر درباره شخصیت های مختلفی از دوران اشکانی و پسااشکانی است که ادیان گوناگون را تبلیغ یا حمایت می کردند: شامل مانی، ابگرهای ادسا (پیروان مسیحیت)، گریگور روشنگر در ارمنستان (معروف به رسول ارمنستان)، ایزاتس آدیابنی (نوکیش یهودی)، آن شی گائو (مبلغ بودایی در چین) و بلاش (راهب مرموز در تراکیه).
بررسی استحکامات دفاعی دوره پارت بر اساس بقایای برجای مانده(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
از مهمترین مشکلات شناخت معماری پیش از اسلام کمبود آثار سالم برجای مانده از آن زمان است. این مسئله به خصوص در مورد دوره اشکانی (247 ق. م تا 224 م) صدق می کند. دوره ای که در آن مدارک خاص، کمیاب و گنگ است و معمولاً بیشتر آثار معماری مربوط به این دوره در خارج از مرزهای ایران امروزی قرار دارند. به دلیل کمبود آثار معماری دوره اشکانی، شناخت ما در مورد معماری این دوره بیشتر بر اساس قلاع و دژهای برجای مانده از این دوره است. تابه حال، بر اساس این آثار برجای مانده، توانسته ایم برخی از نقاط تاریک معماری اشکانی را روشن کنیم و استفاده بیشتر از آنها این فرصت را پیش خواهد آورد تا به جزئیات بیشتری در ارتباط با معماری و سیستم های دفاعی این دوره پی ببریم. وضعیت جغرافیایی سرزمین ایران، واقع شدن آن در منطقه ای حد فاصل بین آسیای میانه، هند، بین النهرین و آسیای صغیر، و قرار داشتن آن در مسیر جاده ابریشم، همواره این سرزمین را در معرض حمله ها و تهاجم های ملل، اقوام و قبایل مجاور قرار داده است، بنابراین حاکمان کشور مجبور بوده اند از مناطق مرزی در برابر هجوم بیگانگان محافظت کنند. یکی از مؤثرترین شیوه ها برای آمادگی در برابر حمله احتمالی، احداث استحکامات در نقاط حساس بوده است. در این مقاله تلاش می شود یکی از مهمترین مجموعه بناهای این دوره، یعنی «استحکامات پارتی» معرفی و مورد بررسی قرار گیرند. براین اساس به نظر می رسد بیشتر قلعه های اشکانی پلانی چهارگوش با برج هایی گرد در گوشه ها دارند که این ویژگی در سرتاسر امپراطوری دیده می شود، ولی استفاده از مصالح بر اساس ویژگی های جغرافیایی در قسمت های مختلف متفاوت بوده است.
تأثیر سکاها و پارت ها بر حماسه ی ملی ایرانیان با تکیه بر شاهنامه
حوزه های تخصصی:
سکاها از کهن ترین اقوام بشری در منطقه ی آسیا می باشند که دارای فرهنگ و هنر غنی و تمدن با شکوه بوده اند. این قوم بدلیل این که سده های متمادی بر تمدن های بزرگ مجاور خود چون مادها نفوذ داشته اند، بسیاری از مظاهر زندگی آن ها در این تمدن ها و اقوام همسایه تبلور یافته و با شکل دیگری به حیات خود ادامه داده است. بنابراین نشانه های فرهنگ و تمدن سکاها را می توان در فرهنگ ایرانی مخصوصاً ادبیات فارسی کهن یافت که مهم ترین اثر در این زمینه شاهنامه ی فردوسی است که به صراحت از سکایی بودن یا سگزی بودن رستم و خاندانش یاد کرده است. در این پژوهش به این پرسش، پاسخ خواهیم داد، که سکاها و پارت ها چه تأثیراتی بر حماسه ملی ایرانیان (شاهنامه) داشته اند؟ سکاها در پهنای وسیعی از سرزمین های باستانی پراکنده شدند و به علت هجوم به اطراف، معمولاً از قبایل پر نفوذ و با ظرفیت های جنگاوری بالا بودند. آن چه که اشارات تأثیر قوم سکا را بر جوامع اطراف خود قابل پذیرش می کند، این است که یکی از این مؤلفه های اصلی و اساسی جغرافیای گسترده حضور و نفوذ این بیابانگردان و تعدد نام هایی است که در هر منطقه ی جغرافیایی به ایشان اطلاق می شده است. اهمیت تحقیق حاضر که به روش کتابخانه ای و به شیوه ی توصیفی-تحلیلی است در این است که با استفاده از منابع دست اول که اطلاعاتی از سکاها و پارت ها می پردازد.
پرستش میترا در ایران پیش از ساسانیان
حوزه های تخصصی:
دین مهر، آیین رازآمیز میترا، فرقهٔ میترا یا میتراییسم از اواخر سده نوزدهم میلادی جای مهمی را در پژوهشهای باستانشناسی و تاریخِ دین به خود اختصاص داده است. از آنجا که میترا به عنوان خدای مورد ستایش پیروان این فرقه رومی به نظر اکثریت قریب به اتفاقِ پژوهشگران، یک خدای هندو-ایرانی است، از آغاز این اندیشه به اذهان آمده و هنوز هوادار دارد که نه فقط خدا یا قهرمان آن فرقه، که کل این کیش شاید پیش از انتشار در روم، در کشور همسایه شرقی، یعنی شاهنشاهی ایران که مردمانش از سده ها پیش ایزدی با نام «میترا» را بسیار خوب می شناختند، وجود داشته است. مشکل اینجاست که هرچه قدر در قلمرو امپراتوری با نبودِ متن در مورد خودِ میترا روبرو هستیم، در قلمرو ایران، با کمبودِ مدارک و شواهد هنری و مادی مواجه می شویم. برای شناخت میترا در ایران جدا از شناخت این ایزد در الاهیات مردمان آریایی، باید تحولات دینی ایرانیان با تمرکز بر ستایش میترا را از نظر گذراند. آنگاه می توان به تطبیق آن با فرقه میترا در روم پرداخت.
پژوهشی بر آلات موسیقی دوره اشکانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
- حوزههای تخصصی تاریخ ایران باستان اشکانی فرهنگی
- حوزههای تخصصی هنر و معماری تاریخ هنر تاریخ هنر ایران پیش از اسلام هنرسلوکیان و اشکانی
- حوزههای تخصصی هنر و معماری هنرهای زیبا هنرهای نمایشی موسیقی و آواز ایران و اسلام تاریخچه ایران باستان
- حوزههای تخصصی هنر و معماری هنرهای زیبا هنرهای نمایشی موسیقی و آواز جهان سازها
کورنوکوپیا در سپهر نشانه ای عصر اشکانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
کورنوکوپیا یا شاخ نعمت، از جمله نمادهای فرهنگی و اجتماعی است، که در اروپا و ایالات متحده امریکا، مظهر فراوانی و برکت به شمار می رود. منشاء کورنوکوپیا به اساطیر یونانی باز می گردد و به بخشی از افسانه ی زندگی زئوس، بزرگ ایزد یونانی، و نیز به داستان های اسطوره هایی چون هرکول، هِیدِس، دیمیتر و تیشه مرتبط می شود، اما نقش کورنوکوپیا را بر روی برخی نقش برجسته ها و سکه های دوره ی اشکانی نیز می توان شناسایی کرد و برخی از معدود اشیاء بازمانده از آن عصر، به صورت کورنوکوپیا یعنی به شکل شاخی میان تهی طراحی و ساخته شده اند. در این مقاله، به شیوه توصیفی تحلیلی، ضمن معرفی این آثار، معنا و دلالت ضمنی کورنوکوپیا با رویکرد نشانه شناختی فرهنگی، در عرصه ی سپهر نشانه ای دوره ی اشکانی بررسی شده است. حاصل این پژوهش، از توجه اشکانیان به استفاده خویشکاری نماد کرونوکوپیا در تبیین اقتدار و مشروعیت حکومت آنان، به ویژه در محل سکنای مهاجرنشین های یونانی در میان رودان حکایت می کند.
کماندار، اومفالوس و اورنگ: بازشناسی دلالت ضمنی سه نماد بر سکه های اشکانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
به رغم کمبود منابع دست اول در دوره اشکانی(224م. 50/247 پ. م.)، مجموعه های متنوعی از سکه های اشکانی در دست است که به علت ویژگی های خاص؛ اطلاعات منحصر به فرد و ارزشمندی از این دوران را در اختیار پژوهشگر تاریخ اشکانیان، قرار می دهد. از این رو، در پژوهش حاضر، با استفاده از دو دانش سکه شناسی و نشانه شناسی، ضمن معرفی و بررسی نمونه هایی از نخستین سکه های اشکانی تا پایان دوران حکمرانی مهرداد دوم (حک. 88 پ. م 123 پ. م)، روند کاربرد سه نماد کماندار، اومفالوس و اورنگ؛ شناسایی، بازخوانی و تفسیر می شود. حاصل این پژوهش، حاکی از استفاده آگاهانه اشکانیان از خویشکاری نمادهای یونانی، تغییر دادن این نمادها در جهت تثبیت سنن بومی و استفاده از دلالت ضمنی این سه نماد در تبیین مشروعیت حکومت اشکانیان است.
اشکانیان و سنت های کهن ایرانی: پای بندی یا عدم تقید اشکانیان به سنت ها و مواریث فرهنگ ایرانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
برخی کارشناسان درخصوص دلبستگی اشکانیان به فرهنگ و سنن ایرانی تردیدهایی روا داشته اند با این حال در تحقیقات اخیر شواهدی علیه این رویکرد ارائه شده است. گذشته از پیوندهای کهن فرهنگی و هنری ساتراپی پارتیا با سنن و فرهنگ ایرانی باید نمودهای فرهنگی، سیاسی، و اجتماعی سنن ایرانی، در دوران طولانی اشکانی، را به مثابه شواهدی علیه این رویکرد تلقی کرد. در این جستار، با بررسی برخی از این شواهد، سعی می شود خطوط اصلی استمرار و تداوم سنن کهن ایرانی از دوره های کهن تاریخ ایران به دوره اشکانی نمایانده شود. از دیگر سو، تلاش می شود به این پرسش اصلی پاسخ داده شود که «آیا سنن کهن ایرانی در این دوران از پویایی و سرزندگی برخوردار بوده اند یا خیر؟» بر اساس این بررسی، انقطاع و گسست قابل توجهی درخصوص سنن ایرانی در دوران اشکانی مشاهده نمی شود و ساختار فرهنگی، سیاسی، و اجتماعی جامعه ایرانی وفاداری ویژه ای به سنن کهن ایرانی نشان داده است. از طرفی، برخی از این سنن از مجرای ایران اشکانی به دوران ساسانی انتقال یافته اند. بنابراین شاید منطقی تر باشد که بر اساس شواهد موجود از یک استمرار و تداوم تاریخی و فرهنگی گفت وگو کنیم.
پوشش زنان در دوره ی اشکانیان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این مقاله با رویکرد تاریخی ـ توصیفی، به مطالعه نوع پوشش و جامه های زنان ایرانی در دوره ی اشکانیان خواهد پرداخت. از این رو، کوشش می شود پس از اشاره ای کوتاه به موقعیت سیاسی و اجتماعی زنان در جامعه ی اشکانی، با نگاهی تحلیلی به گزارش هایی که آگاهی هایی را درباره ی تاریخ اشکانیان، و نوع جامه زنان اشکانی به دست می دهند، همه ی بازنمایی های زنان در داده های باستان شناختی و یادگارهای هُنری اشکانیان مورد مطالعه قرار گیرد، و توصیفی نزدیک به واقعیت از چگونگی پوشش و نوع جامه ی زنان این دوره ارائه شود.
مطالعه ی منابع تاریخی و بازنمایی های گوناگون زنان در داده های هُنری و باستان شناختی اشکانیان همچون مجسمه ها، نگاره های زنان روی سکه ها، و نقاشی های دیواری، آشکارا نشان می دهند که زنان اشکانی، تا اندازه ی زیادی همچون زنان ایرانی دوره هخامنشیان در فعالیّت های گوناگون اقتصادی و اجتماعی جامعه ی خود، حضور چشمگیر داشته اند، امّا همواره جامه های بلند، چین دار و گشادی می پوشیدند که کاملاً اندام آنها را می پوشانید، و حتی گهگاه پارچه ی نازک و بلندی همانند چادر را روی سر خود می افکندند.
اندیشه بازیابی امپراطوری هخامنشی در میان ساسانیان و نقش اشکانیان در این انتقال(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
نخستین شاهان حکومت ساسانی اندیشه احیای امپراطوری هخامنشی را همچون ابزاری برای کسب مشروعیت، توجیه حاکمیت و تثبیت قدرت سیاسی خویش به کار گرفتند. با استفاده از این اندیشه و تفکر شاهان ساسانی با معرفی خود به عنوان وارثان و جانشینان قانونی و مشروع هخامنشیان، مدعی مالکیت بر مرزهای آبا و اجدادی خویش شدند. از سویی شواهد نشان می دهد که اشکانیان در انتقال این ایده به ساسانیان نقش زیادی داشتند. دراین مقاله تلاش بر این است تا با استناد به منابع و شواهد موجود در با استفاده از شیوه پژوهش تاریخی نشان داده شود که اولاً، ساسانیان مدعی وراثت هخامنشیان هستند و بر همین اساس مدعی احیاء امپراطوری و مالکیت بر سرزمین های آنان هستند. ثانیاً، ضمن بررسی چگونگی شکل گیری این اندیشه نزد اشکانیان و انتقال آن به ساسانیان نشان داده شود که اندیشه احیای امپراطوری هخامنشی در نتیجه روابط سیاسی ـ فرهنگی اشکانیان و حکومت های ایرانی نژاد آسیای صغیر و متأثر از اندیشه سیاسی حکومت های نامبرده در زمان اشکانیان شکل گرفته و با سنت شفاهی و گذار خاندان های مهم اشکانی به ساسانیان انتقال یافته است.
سکه های اشکانیان(پارتیان) از پادشاهی ارشک اول تا مهرداد دوم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
بازشناسی نقش برجسته اشکانی سر پل ذهاب(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تحلیل باستان شناختی استقرارهای اشکانی در زاگرس مرکزی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
زاگرس مرکزی به عنوان پل ارتباطی و نقطه حایل بین دو بخش شرقی و غربی امپراطوری اشکانیان،تاکنون کمتر مورد توجه باستان شناسان و محققین قرار گرفته است.این محدوده جغرافیایی ،دارای کوههای مرتفع و دشت های میان کوهی بزرگ و کوچک ،مسطح و مرتفع و درهای کوچک و بزرگ است که با داشتن این ویژگی های منحصر طبیعی ،محل مناسبی برای مردمان این دوران فراهم آورده بود،تا استقرارگاهها و آثار فراوانی را از خود برجای بگذارند.مباحث مورد توجه در این مقاله براساس بررسی از محوطه های باستانی است.براین اساس،تعداد یازده شهرستان در چهار استان کرمانشاه،همدان،کردستان و ایلام مورد بررسی باستان شناسی قرار گرفتند.در مجموع ،تعداد623محوطه مورد بررسی شدند که از این میان تعداد340محوطه مربوط به دوران اشکانی به طورجداگانه موردتحلیل قرار گرفتند.درنتیجه مطالعات،مسخص گردید که علیرغم تقسیم بندیهای رایج صورت گرفته ،تمام نقاط،دارای گونه شناسی یکسان نبوده و می بایستی درطبقه بندی سفالهای این دوران،تجدید نظر به عمل آید.افزایش قابل بحث استقرارهای اشکانی از دیگر نکات قابل توجه در این دوران است.
بررسی تأثیر نقش مایه های اساطیری بر پیکر تراشی دوره اشکانی
حوزه های تخصصی:
تحلیل باستان شناختی آثار و استقرارهای اشکانی حوزه ی آبریز ابهر رود(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزه های تخصصی: