مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
۷.
۸.
۹.
۱۰.
۱۱.
۱۲.
۱۳.
۱۴.
۱۵.
۱۶.
۱۷.
۱۸.
۱۹.
۲۰.
مرجئه
مرجئه; علل و عوامل پیدایش و گرایش به آن(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
معرفت ۱۳۸۷ شماره ۱۲۹
حوزه های تخصصی:
س از تشکیل حکومت نبوی در مدینه، تحولات ساختاری عمیقی ابتدا در جامعه عربی و سپس در بخش مهمی از جوامع بشری واقع شد. یکی از جلوههای این انعکاس، پیدایش جریان تأثیرگذار ارجاء است که زمینههای فکری، سیاسی، اقتصادی و فرهنگی فراوانی آن را پشتیبانی میکند. از آنجایی که، مرجئه پس از فروپاشی حکومت بنیامیه عملا راه انحطاط پیمودند و همواره در معرض انتقاد و اعتراض مذاهب مختلف اسلامی قرار داشتهاند، بسیاری از واقعیتهای تاریخی مربوط به آنان یا از میان رفته و یا عمدتاً توسط مخالفانشان گزارش شده است. از اینرو، شناسایی واقعیت درباره این گررو، دشواریهای خاصی خود را دارد.
این مقاله میکوشد تا با بهرهگیری از برخی روشها و استفاده از گزارشهای متفاوت و بعضاً متناقض در منابع تاریخی، خاستگاه فکری و سیاسی مرجئه را مورد بررسی قرار دهد. عوامل درون دینی و برون دینی زمینهساز پیدایش و رشد مرجئه، مستند به گزارشهای منابع متقدّم معرفی و تحلیل شده است.
تعامل حیات فکری و سیاسی در دوره امویان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
اندیشمندان در طول تاریخ، نقش موثری در حیات سیاسی جوامع داشته اند. به همین جهت حکومتگران با آگاهی از نقش و جایگاه مهم آنان، برای سهولت سلطه بر جامعه و کسب مقبولیت و مشروعیت، تعامل با اندیشمندان و همراه ساختن حیات فکری جامعه را با حکومت ضروری می دانسته اند؛ اما این تعامل دوجانبه همیشه به سود طبقه حاکم نبوده، بلکه گاهی تفکر گروهی از اندیشمندان در مقابله با حکومتگران، موجب تضعیف یا حتی سقوط آنان گردیده است. مقاله حاضر، تعامل حکومتگران اموی و اندیشمندان جامعه را بررسی می کند و چگونگی شکل گیری، هدف و تاثیر گذاری هر یک از گروه های فکری مانند اهل حدیث، مرجئه، جبریون و قدریه را در دوره امویان تبیین می نماید و مدلل می سازد که اندیشمندان جامعه اسلامی درتعامل با خلفای اموی یکسان عمل نکرده اند. چنان که گروهی از اندیشمندان در خدمت خلفای اموی قرار گرفته و به ابزاری برای توجیه حکومت آنان تبدیل شدند، و در مقابل، گروهی دیگر به نقد خلفا و خلافت اموی پرداختند و منشا تغییر و تحولاتی در جامعه اسلامی گردیدند.
رویکرد شاعران به موضوعات کلامی در شعر عربی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پس از فروپاشی دولت امویان، و روی کار آمدن عباسیان در اوایل قرن دوم هجری، جامعه اسلامی شاهد تحولاتی عمیق در تمامی زمینه ها گردید که عمده ترین این تحولات متوجه مبانی اعتقادی مردم شده بود. ظهور مکاتب مختلف مذهبی و تنوع گرایشهای کلامی و فلسفی از شاخصه های برجسته این دوران به شمار می رود. بسیاری از علوم و معارف انسانی از جمله ادبیات و شعر عربی تحت تاثیر این امواج پر خروش فلسفی و کلامی قرار گرفت که حاصل آن را در تنوع موضوعات ادبی می توان جستجو کرد. نگارنده این مقاله سعی بر این دارد تا جنبه های مختلف این تاثیر را بررسی کرده بازتاب آن را در شعر عربی بیان نماید.
ایمان و جایگاه عمل از دیدگاه مرجئه و متفکران اولیه پروتستان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
«ایمان» کلید نجات و رستگاری انسان ها بشمار میرود؛ ازاین رو، متکلمان و فلاسفه هر دین درصدد تعیین ماهیت و تبیین حقیقت و گوهر آن برآمده، دامنه بحثِ ایمان که از سال های اولیه ظهور هر یک از دو دین اسلام و مسیحیت مطرح شده بود، به امروز کشیده شده است و بسیاری از اندیشمندان در تکاپوی بررسی آنند. از مباحثی که درباره مسئله ایمان مطرح میشود، «عمل» و نقش آن در شکل گیری ایمان است. پرسش این است که چه ارتباطی بین عمل و ایمان برقرار است؟ آیا عمل صالح ایمان را میسازد یا ایمان مستقلاً تشکیل شده و به دنبال آن عمل از مؤمن بروز میکند. این گفتار درصدد بررسی مفهوم ایمان و جایگاه عمل از دیدگاه مرجئه (از نخستین فرقه های اسلامی) و پروتستان (یکی از سه فرقه بزرگ مسیحیت) است. به نظر میرسد این دو گروه در این مسئله که عمل از ارکان ایمان نیست، با هم اشتراک دارند.
بررسی طریقه نظری و عملی مرجئه در عصر اموی
حوزه های تخصصی:
مرجئه یک فرقه سیاسی مذهبی بود که در طول دوران اموی واوایل عصر عباسی در میان دیگر فرقه ها جایگاه خاصی داشت و تسامح و تساهل در همه امور مسلما نان از ویژگی های این فرقه محسوب میشد. مرجئه در نواحی مختلف دست به قیامهایی علیه امویان زدند که مهمترین آن قیام ابن اشعث در زمان حکومت حجاج بود. درباره مرجئه عقاید آنها و نیز موضع آنها در برابر حکومت وقت، اهل کلام اظهار نظر های متفاوتی کرده اند. در این پژوهش ضمن معرفی این فرقه اسلامی می خواهیم بدانیم میان مرجئه، نو مسلمانان وامویان چه ارتباطی وجود داشت که باعث شد مرجیه اگر چه به عنوان بازوی فکری امویان بودند اما علیه آنها قیام کنند.
واکاوی دلائل حمایت، همراهی و همگرایی فکری اصحاب مذاهب اسلامی؛ زیدیه، معتزله و مرجئه با نخستین قیام های سادات حسنی تا سال 145 هجری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
سرآغاز خیزش حسنیان برای به دست آوردن قدرت به دوره ی اموی باز می گردد، که با واکنش های متفاوت ارکان قدرت غیر رسمی جامعه همراه بود و طیفی متنوع از حامیان را برای مقابله با قدرت حاکم، گرد هم آورد. اگر چه پژوهشگران، ابعاد مختلف قیام های حسنیان را مورد واکاوی قرار داده اند، اما در مقاله ی حاضر، با رویکردی تحلیلی، دلائل حمایت یا همراهی برخی اصحاب مذاهب اسلامی؛ زیدیه، معتزله، مرجئه با نخستین قیام های حسنیان؛ از نسل حسن مثنی، مورد توجه قرار گرفته است. بر اساس بررسی انجام شده، نزدیکی برخی آراء حسنیان همچون اعتقاد به افضلیت علمی و وراثتی محمد و برادرش ابراهیم بر سایر مدعیان رهبری، لزوم قیام علیه حاکم جائر و برداشت معنای نجات بخشی از لقب «مهدی»، ویژگی هایی است که بیشترین تأثیر را در حمایت یا همراهی اصحاب مذاهبی همچون معتزله، مرجئه و احتمالاً غلات با نخستین قیام های سادات حسنی داشته است. ضمن آن که اعتقاد گروهی از خاندان اهل بیت از سادات حسینی به لزوم مبارزه ی مثبت با حاکمیت جائر، منجر به همگرایی حداکثری آنها با حسنیان، حضور در قیام های آنان و شکل گیری نهایی فرقه ی زیدیه شده است.
چیستی نظریة ایمان از دیدگاه امام صادق (ع)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
چیستی ایمان یکی از مهم ترین مسائل مورد اختلافی بود که فرق کلامی و سیاسی قرن اول و آغاز قرن دوم هجری در قالب مکاتب فکری به بحث درباره آن پرداختند. این مسئله یکی از ریشه ای ترین مسائل اختلافی فرقه های خوارج، مرجئه و شیعه است. امام صادق با تعریف اسلام و ایمان و تحدید حدود این دو مفهوم، صورت بندی جدیدی از مفهوم متدرج ایمان ارائه کرد که از سویی در ارتباط با نظریه امامت ایشان و از سوی دیگر، راه حل جدیدی بر این مسئله تلقی می شد.در این مقاله سعی شده است تا مقایسه ای میان نگاه فِرَق مختلف به این مقوله بیان شده و دیدگاه امام صادق (ع) نیز در مقایسه تشریح گردد.
تداوم اندیشه های مرجئه در برخی از فرقه های اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مسئله اصلی تفکر و اندیشه اسلامی و انشعاب های فرقه ای مسلمانان در قرون نخست هجری، مفهوم ایمان و مباحث پیرامون آن بود. تفکر ارجاءنیز یکی از گرایش های فکری بود که در نیمه دوم قرن اول هجری، از سوی حسن بن محمد حنفیه، در شهر کوفه مطرح شد. فرقه مرجئه، به دنبال عقیده افراطی و تند خوارج در باب مرتکب کبیره و حکم به کافر بودن آنها، با این نظریه که عمل هیچ نقش و تأثیری در ایمان انسان ندارد، شکل گرفت. آنان بر این باور بودند که «تا کفر شخصی ثابت نشود، او مؤمن است» ولو اینکه گناه کبیره انجام دهد؛ زیرا: لا تضرّ مع الایمان معصیة کما لا تنفع مع الکفر طاعة و مرتکب کبیره باید امید به بخشش خداوند داشته باشد و قضاوت در مورد چنین افرادی را باید تا روز قیامت به تأخیر انداخت و به خدا واگذار کرد. ایمانْ صرفِ اعتقاد قلبی و یا اقرار زبانی است و برای سعادت و رستگاری احتیاجی به عمل نیست. اطاعت از امام، خلیفه و حتی حاکم فاجر و اقامه جماعت به امامت آنها حتی اگر مرتکب کبیره شوند، جایز است. در نظر آنان، حوزه عمل از ماهیت ایمان خارج است. این تفکرات در برهه ای از زمان رواج پیدا کرد و طرفدارانی را به سوی خود کشاند. امروزه، اگرچه نامی از مرجئه نیست، برخی تفکرات آنها که تفکرات اباحیگری می باشد، همچنان ادامه دارد و به تبلیغ و ترویج آن پرداخته می شود. در این پژوهش برآنیم به بیان چنین تفکرات ارجائی که ادامه یافته بپردازیم.
ایدئولوژی حاکم بر حکومت اموی
حوزه های تخصصی:
دوران پر آشوب پس از قتل خلیفه سوم تا شهادت امام علی (ع) جامعه مسلمین را به سه گروه سیاسی طرفداران خلیفه سوم، شیعیان علوی و غالب جامعه اسلامی که به سواد اعظم معروف بودند تقسیم کرد. گروه اخیر که معتقد بودند شهادت درباره حق و باطل بودن عثمان و امام علی (ع) را به تاخیر اندازند تا خدا در روز قیامت حکم کند، بعدها به تبیین مبانی نظری و دینی خود پرداختند و تبدیل به فرقه ای به نام مرجئه شدند. این ها در زمان خلافت اموی به تدریج به عنوان پایگاه دینی و بازوی ایدئولوژیک بنی امیه عمل کردند و به وسیله نظرات دینی خود در جهت حق و الهی بودن خلافت به توجیه اعمال آن ها پرداختند. این فرقه در طول حیات و سیر تطور فکری خود به ده ها فرقه ی دیگر از جمله مرجئه ی قدریه و مرجئه ی جبریه انشعاب یافت، به طوری که حتی برخی از بزرگان و اندیشمندان آن در جهت مخالفت با بنی امیه برآمدند و به شورش های مخالفان آن ها پیوستند. مرجئه و انشعابات آن تاثیرات فراوانی در مذاهب و فرق اسلامی داشتند و تاثیرات آنان تاکنون در گروه های فکری و مذاهب اسلامی پا برجاست.
بررسی و نقد ایمان در نگاه مرجئه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در این مقاله بر آنیم که به بررسی ایمان از دیدگاه مرجئه که مهم ترین ممیزه این فرقه از سایر فرقه ها و نیز از مباحث محوری و نقطه مشترک شعب مرجئه به شمار می رود با استفاده از آیات قرآن و روایات ائمه معصومین(ع) بپردازیم.
بی تردید مرجئه در برابر خوارج شکل گرفتند و بر این باور بودند که نباید هرگز درباره عثمان و علی (ع) قضاوت کرد! بلکه بایدکار آنان را به خدا وانهاد.
آنها معتقد بودند که نام خود را از الفاظ آیات شریفه گرفته اند. عقاید مرجئه در باب ایمان عبارتند از: 1. مؤمن بودن تنها اعتراف به شهادتین است؛ 2. تفکیک میان اسلام و ایمان مفهومی ندارد؛ 3. انجام دادن گناهان کبیره در ایمان تأثیری ندارد؛ 4. میان ایمان و عمل هیچ گونه ارتباطی وجود ندارد و حتی کارهای ناشایست انسان تأثیری بر ایمان او نمی گذارد. آنها با این افکار، جریان فکری جامعه را تحت تأثیر خود قرار دادند و از مسیر نقشه راهی که پیامبر اسلام (ص) برای سعادت دنیا و آخرت بشریت ترسیم فرموده بودند، به انحراف کشاندند. در این مقاله عقاید جریان فکری مزبور نقد و بررسی می شود و اثبات خواهد شد که امامیه بر این باور است که: ایمان اقرار زبانی و یقین قلبی است و در رتبه بعد از اسلام قرار دارد. گناهان کبیره در ایمان انسان تأثیر مستقیم دارد و روابط میان ایمان و عمل انکار ناپذیرند.
امام صادق(ع) و نهضت علمى جهان اسلام
حوزه های تخصصی:
امام صادق(ع) در طلیعه حرکت و نهضت علمى اسلام، همزمان با انتقال خلافت، از سلسله بنی امیه به آل عباس، یکى از چهره هاى درخشان و مورد توجه و محل رجوع علماى اسلام بوده است. کاوش و بررسى ابعاد وجودى و علمى آن امام، بسیارى از حقایق پنهان، در کیفیت رشد و گسترش و شکل گیرى فرهنگ و علوم اسلامى را، روشن مى نماید. امام صادق(ع) در این حرکت عظیم در ابعاد مختلف علمی چون فقه، حدیث، کلام، تفسیر و علوم بشرى دیگر و... نقش داشته است. ایشان شاگردانی تربیت کرده است که در دانش هاى گوناگون تبحر داشته اند. از دیگر فعالیت هاى امام صادق(ع) مبارزات علمى ایشان با جریان ها و فرقه هاى مختلف که در جامعه اسلامى آن زمان در پى تساهل و تسامح بوده اند و از سوى حاکمیت وقت حمایت می شده اند.
سرشت گفتمانی جریان ارجاء در عصر اموی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در مقاله پیش رو، جریان ارجاء در دوره اموی را از چشم انداز گفتمانی بررسی می کنیم تا از این رهگذر تناقض نماهای موجود در مجموعه گرایش ها و رویکردهای آن را برطرف نماییم. چنانکه نشان خواهیم داد گفتمان ارجاء اگرچه گره گاه یا هسته ثابتی داشت، ولی آغازگاه و همچنین معنا و دلالت های آن در عراق، فرارود/خراسان و شام متفاوت بود. این گفتمان به طور عمده دربر دارنده دیدگاهی ویژه درباره ایمان و رابطه آن با کردار بود و در کنار آن از چند اصل سیاسی پیروی می کرد. در این نوشتار بسترهای اجتماعی و سیاسی گوناگون شکل گیری گفتمان ارجاء مورد توجه ویژه قرار گرفته است. آنچه در این نوشتار بر آن تأکید می شود، این است که چگونه از بسترهای گوناگون سیاسی- اجتماعی در فرارود/خراسان، عراق و شام، نگرشی کمابیش همسان درباره ایمان سر برآورد و پیدایش ایستارهای سیاسی گوناگون از جمله در برابر دولت اموی را سبب گردید. همچنین خواهیم گفت که قضاوت و موضع گیری سیاسی درباره حکومت امویان و نیز اراده این دولت به رغم اهمیت یافتن مناسبات میان امویان و مرجئه بسان یک عامل اصلی و انحصاری در شکل گیری گفتمان ارجاء نقش تعیین کننده ای نداشته است.
مواجهه امامان معصوم(ع) با انحرافات فکری و فرهنگی اهل اباحه (با تأکید بر مرجئه و غلات)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تداوم تفکرات اباحی گرایانه از گذشته تا زمان حاضر میان برخی از فرقه های اسلامی و ضربه ای که فرهنگ و تمدن اسلامی از اینها متحمل می شود، ضرورت توجه به آن را بیشتر می کند. شاید بتوان گفت نمود بارز تفکر اباحی گرایانه در قرون اولیه اسلامی بین مرجئه و غالیان بوده است. مرجئه و غلات هر یک با باورهایی خاص، تفکرات اباحی گرایانه را ترویج کرده اند. سؤالی پژوهش حاضر این است که نوع مواجهه امامان شیعه^ با باورهای انحرافی و تخریبی اهل اباحه چگونه بوده است؟ بررسی منابع تاریخی و روایی نشان می دهد پیشوایان دینی به رد این باور انحرافی پرداخته و همواره عمل را از لوازم ایمان دیده و با تفکرات اباحی گرایانه مرجئه و غلات به شدت برخورد کرده اند، حتی در مواردی اهل اباحه را لعن کرده و از آنان برائت جسته اند. این پژوهش ضمن معرفی اجمالی این انحراف، به نوع مقابله امامان^ با آن می پردازد.
تحلیل تفسیری مراتب و درجات ایمان و کفر و رابطه ایمان و عمل صالح(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات تفسیری سال نهم بهار ۱۳۹۷ شماره ۳۳
137-160
حوزه های تخصصی:
تاریخ انبیاء بیانگر آن است که برنامه های تمام پیامبران در دعوت به اصول، بدون هیچ اختلافی یکسان بوده، هرگاه پیامبری دعوت خود را با دلایلی آشکار می ساخت، قوم او به دو گروه مؤمن و کافر تقسیم می شدند. ایمان، امری است دارای مراتب تشکیکی؛ چرا که قابل شدت و ضعف است. ممکن است برخی از مراتب ایمان به گونه ای آمیخته به نوعی از شرک خفی باشد. طبق آموزه های دینی، معیار درجه بندی و ارتقاء وجودی مؤمنان، انجام اعمال صالح و مرضی خدای سبحان است؛ یعنی ایمان و عمل صالح، مکمّل یکدیگرند. صلاح و شایستگی فعل و حُسن فاعلی بستگی به مرتبه ایمان شخص دارد و در مقابل نقش عمل نیز در ایمان، رقم زدن درجات و مراتب آن است. مسلمان نیز همواره بین مراتب اسلام و ایمان قرار دارد است. تعریف جامع کفر عبارت از انکار الوهیّت، توحید، رسالت و ضروری دین با التفات به ضروری بودن آن است. پژوهش حاضر به تحلیل مراتب ایمان و کفر و بررسی تعاریف انحرافی از مفهوم ایمان و رابطه آن با عمل در طول تاریخ اسلام و تاثیر آن در ایجاد گروه هایی چون خوارج، مرجئه، معتزله و اشاعره می پردازد و در صدد کشف مهم ترین انحراف در دیدگاه های صدر اسلام و قرون اولیه اسلامی پیرامون تعریف اصطلاحی ایمان و ارتباط آن با عمل است.
مرجئه شیعه(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
نقد و نظر سال هفدهم پاییز ۱۳۹۱ شماره ۳ (پیاپی ۶۷)
34 - 66
حوزه های تخصصی:
مرجئه شیعه نام جریانی است که در کوفه سده دوم نقاب از چهره برگرفت. این گروه که عمدتاً به دنبال بروز شرایط اجتماعی سیاسی کوفه و احتمالاً به منظور حل و فصل معضلات پیش روی جامعه شیعی، خود را از شیعیان اعتقادی متمایز کردند، در مسئله امامت به عنوان محوری ترین کانون فکری شیعه، ایده ای مطرح ساختند که به واقع گونه ای عقب نشینی از این مبنای فکری شیعه بود. سامان دهندگان این رویکرد که بعضاً از اصحاب امام باقر و امام صادق8و شیعیان او به شمار می آمدند با ارائه نظریه خویش به تدریج از سوی شیعیانِ راستین، طرد شده و عملاً به جریانی که سال ها بعد از زید بن علی حمایت کرد، متمایل شدند؛ گروهی که منابع فرقه نگاری از آن با نام «بُتریه/ بَتَریه» یاد کرده اند. مرجئه شیعه هرچند پیش از جریان زید حضور فکری داشتند، اما سال ها بعد از او، بهترین بسترِ نظری را برای پذیرش نظریه امامت مفضول از سوی زیدیه فراهم آوردند. این نوشته درصدد است با خوانش ِ تاریخیِ این جریان فکری و برشماری بارزترین مؤلفه فکریِ آنان، ضمن واکاوی زمینه های ظهور و بروز برخی نظریه های امامت، بستر دریافت و فهم برخی روایات شیعه را در این زمینه هموار تر سازد.
معنای «ارجاء» در روایات اهل بیت(ع)(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
نقد و نظر سال هفدهم پاییز ۱۳۹۱ شماره ۳ (پیاپی ۶۷)
67 - 91
حوزه های تخصصی:
در جامعه مسلمانان سده اول و دوم، اندیشه «ارجاء» در دو مرحله سیاسی و کلامی ظهور و بروز یافت که در هر دو مرحله، تأخیر و وانهادن امری به روز قیامت و یا واگذاری امری به خداوند نهفته است. واژه «مرجئه» در روایات منسوب به پیامبر(ص) و امیرالمؤمنین7(ع)نیز به کار رفته است که با حذف روایات ضعیف، می توان ادعا کرد که در کلام آن دو بزرگوار این واژه اغلب در معنای «اهل سنت و جماعت» یا «اصحاب حدیث»؛ و در معنایی متفاوت با معنای مشهور به کار برده شده است. از امام باقر(ع) به بعد بیشتر روایاتی که درباره مرجئه یا اندیشه ارجاء نقل شده نیز معنای اهل سنت و جماعت یا اصحاب حدیث در آنها اراده شده است و دیگر روایات موجود با قرینه هایی لفظی به معانی دیگر ارجاء اشاره کرده اند. در این نوشتار با بررسی بیشتر روایاتی که به اهل بیت: نسبت داده شده اند، معانی قابل برداشت از واژه (اصطلاح) «مرجئه» یا «ارجاء» مورد بررسی قرار می گیرد.
بازدارندگی فرهنگ ارجاء از نشر حدیث غدیر با تکیه بر خبری از ابوحنیفه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
غدیر محوری ترین موضوع اختلافی شیعه و سنی است، که پیوسته در رد و اثبات یا تفسیر و تأویل محتوایی آن آثاری تدوین شده است. مناظره گونه برخی کوفیان با ابوحنیفه در باره غدیر از شمار آن گفتگوهاست، که نخستین بار ابن عُقْده(م334ق) نقل و سپس مفید(م413ق) بازگو کرده است. این نوشتار با پیوند به دیگر دانش ها با رویکردی علمی تحلیلی، سخن ابوحنیفه را درباره غدیر بررسی توصیفی-تحلیلی کرده و به مسایلی مانند راویان خبر، محتوای حدیث و تناسب سنجی زمانی با جریان های فکری جامعه پرداخته است. یافته این آمایش با صرف نظر از ایرادهای سندی، آن است که پس از قتل عثمان، که جامعه به شدت برافروخته بود، مرجئه ی نخستین با تکیه بر پذیرش دو خلیفه نخست، در برابر مواضع دو خلیفه بعدی سکوت کرد و ابوحنیفه براساس ارجاء گرایی نقل حدیث غدیر را عامل گسترش دشمنی گروه ها تحلیل کرده و نشر آن را به صلاح جامعه آن روز ندانست.
تأثیر هم نظری ابوحنیفه و مرجئه در گسترش فقه حنفی در ماوراء النهر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه تاریخ اسلام سال اول پاییز ۱۳۹۰ شماره ۳
75-96
حوزه های تخصصی:
«بلاد ماوراء النهر» از منطقه هایی است که فقه حنفی از گسترش چشم گیری در آن جا برخوردار بوده است؛ چنان که اکنون نیز کمابیش همه ساکنان مسلمان آن سرزمین ها، حنفی مذهبند. اشتراک دیدگاه های ابوحنیفه و مرجئه را که نفوذ فراوانی در آن بخش ها داشته اند، از عوامل مؤثر در گسترش این مذهب در آن جا می شمرَند. ابوحنیفه و مرجئه به رغم اینکه در زیان بار بودن گناه برای مؤمن و «مراتب و منزلت» انسان ها در سرای آخرت با یک دیگر هم اندیشه نبودند، دیدگاهشان درباره جدایی ایمان از عمل، فزونی و کاستی ناپذیری ایمان و نرفتن انسانِ مرتکب کبیره به جهنم، یک سان بود و همین باورهای مشترک موجب رواج یافتن فقه حنفی در آن بلاد شد. از سوی دیگر، بیش تر ساکنان آن سامان، تازه مسلمانان غیرعربی بودند که پذیرش اسلام با قرائت سخت گیرانه اش برای آنان دشوار می نمود و از این رو، با پذیرش اسلام بر پایه قرائت کلامی حنفی که همانندیِ فراوانی با دیدگاه های کلامی مرجئه داشت، هم دینشان را حفظ کردند و هم بر اثر توجه فراوان فقه حنفی به واقع گرایی و عامل «عرف»، به بسیاری از آداب و رسوم خویش پای بند ماندند.
علل گسترش فقه حنفی در ماوراء النهر تا پایان عصر سامانیان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه تاریخ اسلام سال دوم پاییز ۱۳۹۱ شماره ۷
31-57
حوزه های تخصصی:
فقه حنفی هم از دید شمار پیروانش و هم از دید گستره جغرافیایی و تدوین یافتگی آرا و فتاوای عالمانش، از مذاهب مهم اسلامی به شمار می رود. این فقه که شیوه کمال یافته و منسجم مکتب «اهل رأی» است، از آغاز پیدایی اش در خراسان و بلاد ماوراء النهر جایگاه برجسته و تأثیرگذاری داشت. شاید بتوان گفت که نشر و گسترش فقه حنفی در آن سامان، در دوره حکم رانی سامانیان به اوج رسید؛ چنان که پس از عراق بلاد خراسان و ماوراءالنهر را فراگرفت و این شهرها به دومین مرکز مهم حنفیان بدل شدند. پیشرفت فقه حنفی در آن دیار در عصر سامانیان، عوامل گوناگونی داشت که مؤثرترین آنها بدین شرح است: نزدیکی دیدگاه های ابوحنیفه با مرجئه به ویژه در زمینه تعریف ایمان و جدایی آن از عمل؛ زیادت و نقصان ناپذیری ایمان و تکفیر نکردن مرتکب کبیره؛ پشتیبانی فقهای حنفی به ویژه ابوحفص کبیر از بانیان سلسله سامانی و تأثیر آنان در تثبیت و اقتدار و مشروعیت بخشی به حکومت سامانیان و حمایت حاکمان سامانی از فقیهان حنفی و سپردن مناصب قضا و اِفتا به آنان؛ تلاش های گسترده شاگردان بی واسطه و با واسطه ابوحنیفه همچون ابومطیع بلخی، ابوالقاسم سمرقندی، ابوحفص کبیر و پسرش ابوحفص صغیر در گسترش فقه حنفی در آن دیار و ژرفابخشی به آن؛ واقع گرایی و عقلی بودن فقه حنفی؛ توجه به حقوق زنان، ذمیان و تازه مسلمانان تُرک؛ آسان گیری فقه حنفی به ویژه در احکام مرتبط با اقلیت های کم تر برخوردار ؛استعداد فراوان فقه حنفی در اهتمام ویژه به عرف، قیاس و استحسان.