مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
۷.
۸.
۹.
۱۰.
۱۱.
اکبرشاه
حوزه های تخصصی:
این نوشتار به بررسیِ رواج تنباکو در قلمرو تیموریان هند می پردازد. در این مقاله، با اتکا به اطلاعات موجود در منابع تاریخی و با رویکردی توصیفی ـ تشریحی، چگونگی مواجهه چند شاه مقتدر این سلسلهٔ با مسئله رواج تنباکو مورد مطالعه قرار می گیرد. مقاله این پرسش اساسی را مورد توجه قرار می دهد که رواج تنباکو در قلمرو تیموریان هند، چه موقع و تحت تأثیر چه عواملی انجام گرفت؟ در این نوشتار نشان داده شده که رواج مصرف تنباکو در شمال شبه قاره هند، از اواخر حکومت اکبرشاه تیموری آغاز شد و در زمان شاهان بعدی شتاب گرفت. همچنین تأثیرپذیری رویهٔرواج تنباکو از ارتباطات خارجی هند و عملکرد شاهان تیموری و شخصیت های متنفّذ آنها مورد توجه قرار گرفته است.
مقتدرترین وکیل السلطنه ایرانی مغولان هند؛ محمد بیرم بهارلو مخاطب به خانخانان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در دوره فرمانروایی مغولان هند، مهاجرت ایرانیان به شبه قاره هند فزونی گرفت. شماری از مهاجران ایرانی، هم در شکل گیری حکومت مغولان و هم در توسعه قلمرو و اداره این حکومت، نقش به سزائی ایفا نمودند. از جمله ایرانیانی که فعالانه در خدمت مغولان قرار گرفتند، محمد بیرم خان بهارلو بود. ورود وی به خدمت مغولان، متأثر از ارتباطات تاریخی خانواده او با برخی از شاهزادگان تیموری است. با این حال، ترقی فوق العاده وی، مدیون درایت خود او و فداکاری هایش برای تثبیت این حکومت است. در سایه ی اقدامات مهمی که بیرم برای حکمرانی مجدد همایون انجام داد، توانست بر سمت وکیل السلطنه جانشین وی اکبرشاه تکیه زند. برای چند سال، امور مهم حکومت اکبرشاه، زیر سیطره ی بیرم قرار داشت. عملکرد مقتدرانه و خودمحورانه ی وی در این سمت، رقیبان عمدتاً تورانی او را به عکس العمل واداشت. با تداوم، انعطاف پذیری بیرم در برابر انتظارات مخالفان و نیز بی اعتنایی او به نظرات شاه، فرمان برکناری وی از وکالت صادر شد. مقاومت بیرم در برابر فرمان شاه و تکاپوی بی نتیجه او برای بازیافتن موقعیت سابق، اوضاع را بدتر ساخت و به تبعید و سپس قتل او انجامید. با مرگ بیرم خان، امید تورانیان به کنار زدن ایرانیان از سمت های مهم فزونی گرفت. اما روند حضور ایرانیان در برخی مشاغل مهم، کمابیش حفظ شد.
تبیین تسامح مذهبی در بستر حکمرانی اکبرشاه گورکانی
حوزه های تخصصی:
تحولات مذهبی به ویژه تسامح مذهبی در دوره اکبرشاهی که منجر به پدید آمدن دین الهی در میانه سال های سلطنت اکبر شاه شد، زائیده عوامل مختلفی است که در بستر زمانی ـ مکانی خاصی شکل گرفته است. بر پایه گزارش های تاریخی می توان پی برد که مهم ترین عامل ایجاد این تحولات خود اکبر شاه و ویژگی های خاص فکری و اخلاقی وی بوده است. در این میان گروهی از پژوهش گران با کنار زدن ظواهر گزارش های تاریخی، اکبر شاه را فراتر از یک مصلح دینی، سیاست مداری زیرک و بلکه سیاست باز توصیف کرده اند. به طور کلی سرچشمه تحلیل ها در مورد این پادشاه و اقدامات او به دو دیدگاه عمده باز می گردد که در این پژوهش مورد واکاوی و نقد قرار می گیرد: نخست دیدگاه ابالفضل علامی، وزیر اکبر شاه در دو کتاب «آئین اکبری» و «اکبر نامه» که به ارزیابی مثبت از همه کارهای او پرداخته است و دیگری دیدگاه نظر عبدالقادر بدائونی، که سرسختانه با اقدامات اکبر شاه به ویژه در زمینه «دین الهی» به مخالفت برخاسته است. در بدنه اصلی تحقیق تحولات مذهبی بررسی و عوامل اصلی برای تبیین تحولات صورت گرفته در بستر حکم رانی این پادشاه گورکانی بر شمرده می شود.
تأثیرات دین الهی اکبرشاه بر اتحاد شبه قاره هند
حوزه های تخصصی:
اکبر شاه یا جلال الدین محمّد اکبر (فرمانروایی 1556 میلادی تا 1605 میلای) سومین پادشاه از سلسله گورکانیان یا امپراتوری مغولان کبیر در هند است به نام مغول اعظم یا اکبر کبیر نامیده می شود. فرزند همایون و پدر جهانگیر بود. از وی در کنار آشوکا یکی از تأثیرگذارترین پادشاهان در تاریخ هند و بزرگ ترین پادشاه آن سرزمین یاد کرده اند. مادرش زنی ایرانی به نام حمیده بانو بیگم بود که در زمان پناهندگی همایون (پدر اکبر) به دربار صفوی یا وی ازدواج کرد. اکبر در سیزده سالگی و پس از فوت ناگهانی همایون به پادشاهی رسید و طی نیم قرن پادشاهی ارتباط او با فرهنگ ایرانی همواره پابرجا بود، همسرش ملکه جودا آیین هندو داشت. اکبر شاه اهل تساهل بود و سهم عمده ای در ایجاد آرامش و اتحاد در شبه قاره هند و شکوفایی امپراتوری گورکانی داشت. دین الهی که اکبر در راستای این آرامش و اتحاد ایجاد کرد آمیزه ای از ادیان و مذاهب مختلف هندوئیسم، اسلام، سیک، مسیحیت، کاره آکا و حتی زرتشتی بود تا هرچه بیشتر مردم شبه قاره را به هم نزدیک کند. دوران فرمانروایی او و فرزندانش تنها حکومت اسلامی ثبت شده در تاریخ هند است که بدون فشار خارجی اتباع غیر مسلمان، حقوقی برابر با مسلمانان داشتند. باید دید چگونه اکبر از این طرح برای ایجاد نوعی زندگی مسالمت آمیز که او را به اهداف سیاسیش در هند می رساند، استفاده کرد؟
از طریق آیینه ها در جستجوی: فضایل شاهی در تاریخ نگاری صفوی و مغولی
حوزه های تخصصی:
در دوران سلطنت شاه عباس اول صفوی و اکبر امپراتور مغولی ، دو وقایع نگار از هر کدام از این دو سلسله ، در متونشان فهرستی از فضایل شاهی را گنجاندند. در این مقاله سعی شده است که سابقه تاریخی ممکن برای این بخش در وقایع نامه ها و تأکید ویژه به جایگاه ادبیات «آیینه های شاهی» روشن گردد. این تحقیق با یک پیشنهاد نتیجه می گیرد که مطالعه بخش های روایی وقایع نامه ها در پرتو ادبیات آیینه های شاهی به ما برای درک اینکه چرا وقایع نگاران این امکان را پیدا کردند این اطلاعات خاصی را در این بخش ها بگنجانند.
تحلیل بینامتنی متن و نگاره های نسخه خطی 996ه. ق دیوان جیبی اکبرشاه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نگره پاییز ۱۳۹۸ شماره ۵۱
5 - 21
حوزه های تخصصی:
در این پژوهش با رویکرد بینامتنیت به تحلیل نگاره ها و اشعار دیوان انوری نسخه خطی 996ه. ق (مطالعه موردی کتاب جیبی اکبرشاه) پرداخته شد. با لحاظ کردن پیکره مطالعاتی فرهنگ و هنر ایران و هند گورکانی و هم چنین دو نظام نشانه ای متفاوت متن کلامی و متن تصویر، بینامتنیت بینافرهنگی و بینانشانه ای تبیین شد و متناسب با پیکره مطالعاتی پژوهش حاضر بینامتنیت تعریف شد. برای مطالعه نمونه آماری که شامل سیزده نگاره این نسخه خطی انوری و اشعار مرتبط با نگاره ها است در مرحله نخست به تحلیل شرایط زیرمتنی و پیرامتنی حکومت گورکانیان هند به ویژه دوران اکبرشاه پرداخته شد پس از تبیین متن کلامی، متن تصویری بررسی شد و مولفه های مهم و موثر میان متن کلامی و متن تصویری آشکار شد. این پژوهش با رویکرد بینامتنی با هدف بررسی مؤلفه های مهم متن کلامی و متن تصویری و بازشناسی نگاره های این نسخه خطی صورت گرفته است. گردآوری داده ها با استفاده از کتب و مقالات و داده های اینترنتی بوده است. در نتیجه با تحلیل بینامتنی تأثیر نگارگری ایرانی در ساختار زیبایی شناسی نگاره ها و تأثیر نقاشی شمال اروپا در دورنماسازی و رنگ گذاری و همچنین تأثیر نقاشی هندی در نگاره های این نسخه خطی مزبور قابل بازشناسی بود. رابطه میان متن کلامی با متن تصویری براساس اشتقاق و برگرفتگی بود که بافتار اجتماعی در متن تصویر تأثیر بسیاری داشت.
نگاهی تطبیقی به صلح کل اکبری و آموزه وحدت ادیان در مکتب آذرکیوان
منبع:
مطالعات فرهنگ و هنر آسیا سال ۱ پاییز و زمستان ۱۴۰۱ شماره ۱
223 - 240
دوران حکومت اکبرشاه، سومین فرمانروای تیموری هند، بهدلیل دیدگاههای خاص سیاسی و دینی وی، یکی از مهمترین و برجستهترین دولتها در تاریخ هند شناخته شده است. اعتقاد به صلح کل و برقراری فضای آشتی و مدارای دینی بین پیروان ادیان و مذاهب، عقاید عرفانی، پرستش افلاک و ستارگان، ایراندوستی و توجه به زبان فارسی، تمایل به برگزاری جشنهای ایران باستان، هزارهگرایی، و باور به تناسخ مهمترین اعتقادات اکبرشاهاند. در این مقاله تلاش میشود، پساز مروری کوتاه بر عقاید اکبرشاه که نشان از تلاش او برای جمعکردن عقاید و باورهای ادیان و مذاهب گوناگون دارد، دربارۀ نسبت یکی از عقاید او یعنی صلح کل با عقیدۀ وحدت ادیان آذرکیوان پژوهش و بررسی دقیقتری صورت گیرد و احتمال برخورد و ارتباط این دو عقیده بررسی شود.
بازتاب دین الهی بر نقاشی هند در عصر اکبرشاه
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر به تحلیل جهان بینی حاکم بر دین الهی و تاثیر آن بر نقاشی هند در دوره اکبرشاه می پردازد. اکبرشاه با هدف تسامح و یکپارچگی جامعه ی هند «دین الهی» را بنیاد نهاد. این رویکرد اکبر شاه به همبستگی و اتحاد سیاسی و عقیدتی شبه قاره انجامید و به موازات این تحولات، تعریفی نو از مفهوم فرهنگ و هنر در سرزمین هند شکل گرفت. با توجه به شرایط حاکم بر این دوره، فضای آزاد برای تأثیرپذیری مکتبهای مختلف نقاشی از یکدیگر به وجود آمد و نقطه ی عطفی در نقاشی و تصویرگری هند پدیدار گشت؛ لذا از آثار مصور شده در این دوره به عنوان یک مکتب مستقل هنری در تاریخ هنر هند یاد می شود. این پژوهش برآن است تا به این پرسش پاسخ دهد: دین الهی چه بازتابی بر عناصر دیداری و محتوایی نقاشی هند در دوره اکبرشاه گذاشت؟ از این رو هدف این پژوهش بررسی بازتاب اندیشه ی حاکم بر دین الهی در عناصر دیداری و محتوای نقاشی هند در دورهی اکبرشاه گورکانی است. با عنایت به نتایج بدست آمده در تحلیل آثار مصور شده در این دوره، ویژگی های بومی نقاشی هند به همراه خصوصیات ایرانی- اسلامی و عناصر غربی به شکلی مأنوس و هماهنگ با یکدیگر آمیخته گشت، به طوری که درونمایه های فرهنگ ایرانی، نمادگرایی هندی و ژرفنمایی و طبیعتپردازی غربی، یکپارچگی قابل قبولی را در نگاره ها به منصه ی ظهور رساند و مکتب منحصر بفرد و هویتمندی را شکل داد. ضرورت انجام چنین پژوهشی بدین سبب است که هنر به عنوان زبان جهانی میتواند رابطی باشد تا همبستگی جهان را در شکلهای مختلف آشکار سازد، همانطور که اکبرشاه نیز در جهت نیل به یکپارچگی و همبستگی شبه قاره از ظرفیت هنر به بهترین شکل بهره برد. روش این پژوهش مبتنی بر رویکرد توصیفی – تحلیلی میباشد و تحلیل خصوصیات دیداری و محتوایی و بررسی فرضیه ی پژوهش به روش کیفی صورت گرفته است.
تأثیر اصلاحات اکبرشاه گورکانی بر نواندیشی دینی شاه ولی الله دهلوی بر طبق الگوی دیالکتیک تاریخی هگل(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
ادیان و عرفان سال ۵۵ پاییز و زمستان ۱۴۰۱ شماره ۲
464 - 443
حوزه های تخصصی:
اصلاحات اکبرشاه در اواخر قرن دهم ه.ق در هند مسأله ای حائز اهمیت است. این اصلاحات با مخالفت علمای مذهبی مسلمان مواجه شد. برآیند این مخالفت ها در دوران سلطنت اورنگ زیب منجر به حاکم شدن جریان علمای محافظه کار بر ضد اصلاحات دینی اکبرشاه شد. پیامد این وضعیت بروز نشانه های انحطاط در میان جوامع مسلمان هند بود.
در چنین شرایطی بود که شاه ولی الله دهلوی در پی کشف دلایل انحطاط با نگاهی از درون متون دینی به رهیافتی نوگرایانه از سنت اسلامی دست زد. این پژوهش درصدد است با استفاده از روش تحقیق تاریخ و کاربست نظریه دیالکتیک هگل با تکیه بر منابع تاریخی و آثار ولی الله به بررسی تأثیر اصلاحات اکبرشاه گورکانی بر نواندیشی دینی ولی الله دهلوی بپردازد. یافته های پژوهش نشان می دهد که اصلاحات اکبرشاه را می توان به عنوان برنهاد (تز)، مخالفت علمای مسلمان با آن را به عنوان برابرنهاد (آنتی تز) و درنهایت نوگرایی ولی الله به عنوان هم نهاد (سنتز) تبیین کرد.
سیری تحقیقی در احوال میر یحیی قزوینی و خاندان وی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تاریخ ادبیات بهار و تابستان ۱۳۹۴ شماره ۷۶
91 - 108
حوزه های تخصصی:
میر یحیی قزوینی از مورخان بزرگ قرن دهم و صاحب کتاب برجسته لب التواریخ است که در اوخر عمر به دلایل سیاسی و بهانه های مذهبی مغضوب دربار صفوی شد.همین امر موجب گشت تا فرزندانش از ترس زجر مجازات راهی هند گردند.این مسأله افزون بر این که توفیقی برای دربار تیموریان هند به شمار می آمد تا از فضل و اعتبار علمی این خاندان بهره بجویند،موجب شد تا ایشان به یکی از خانواده های متنفذ سیاسی و فرهنگی به شمار آیند .از میان ایشان میر عبداللطیف و فرزندش ،میر غیاث الدین علی آخوند و نیز علاءالدوله کامی قزوینی نقش مهم تری در این برهه تاریخی ایفا کردند.با همه اهمیت این خانواده،هنوز تحقیق جامع و مستندی در باب ایشان نشده است.در این مقاله برای بار نخست با استفاده از منابع اصلی اطلاعات تازه ای از این خاندان و آثارشان ارایه می شود.
نقش نخبگان و ادیبان ایرانی در نهضت علمی ادبی عصر اکبرشاه گورکانی(1556-1605)(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزه های تخصصی:
اکبر شاه به عنوان بزرگترین پادشاه گورکانی هند، در تکمیل سیاست آزاد اندیشی و تسامح دینی خود در جامعه چند مذهبی و چند قومی هند، جهت آشنایی با ادیان و دانش ملل هندی دستور داد آثار برجسته هندو ، مسیحی ، بودایی و دیگر ادیان در زمینه های دینی ، تاریخی و ادبی به زبان فارسی برگردانده شود، به این ترتیب در روزگار وی نهضت ترجمه ای به راه افتاد که ایرانیان مقیم هند سهم بی بدیلی در آن داشتند، به طوری که نخبگان و مترجمان و ادبای ایرانی را می توان پیشگامان اصلی این نهضت ترجمه دانست. هدف این مقاله مطالعه نقش نخبگان ایرانی در نهضت علمی ادبی عصر اکبرشاه است و به تبع آن سوال اصلی پژوهش این است که نخبگان ایرانی در چه عرصه و رشته هایی در نهضت علمی ادبی عصر اکبرشاه نقش آفرین بودند؟ یافته های پژوهش نشان می دهد که ایرانیان ساکن هند نه تنها از پیشرانان علم و ادب در دوره اکبر و فرمانروایان بعدی گورکانی بودند، بلکه به رشد ، گسترش و تعمیق زبان فارسی در هند بسیار یاری رساندند. روش پژوهش در این مقاله روش توصیفی تحلیلی است و گردآوری اطلاعات در آن به شیوه کتابخانه ای است.