فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱ تا ۲۰ مورد از کل ۳۲۸ مورد.
منبع:
روان شناسی فرهنگی زن سال ۱۶ بهار ۱۴۰۴ شماره ۶۳
45 - 54
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضربررسی تحلیل تطبیقی ویژگی های پوششی زنان 20 تا 45 ساله تهرانی دارای هویت شخصیتیِ آرکی تایپ آفرودیت از منظر نظریه جین شینودا بولن بود. جامعه پژوه ش تمامی متون روانکاوی بر اساس نظریات یونگ و پیروان مکتبش به خصوص جین شینودا بولن بود. نمون ه پژوه ش متون مرتب ط ب ا اسطوره شناسی، آرکی تایپ آفرودیت و شخصیت زنان معاصر بود. در ای ن پژوه ش جه ت گ ردآوری اطلاع ات از روش کتابخان ه ای به ص ورت فیش ب رداری از منابع مکت وب و مرتبط ب ا روانکاوی یونگ اس تفاده ش د. س پس داده ها ب ه صورت توصیف ی- تحلیلی مورد بررس ی ق رار گرفت. نتایج نشان داد که هویت شخصیتی نقش مهمی در الگوهای پوشش زنان دارد و زنان با آرکی تایپ آفرودیت و طبق نظریه جین شینودا بولن به دلیل تأثیرات فرهنگی و تاریخی، به سبک هایی گرایش دارند که زنانگی را برجسته می سازد. آرکی تایپ آفرودیت که نمایانگر جنبه های زیبایی شناسانه و جذابیت های زنانه است، به صورت ناخودآگاه (طبق نظریه یونگ) بر انتخاب های پوششی زنان تأثیر می گذارد. زنان در گروه سنی 20تا 45 ساله با استفاده از لباس ها و زیورآلات ، به دنبال تأیید اجتماعی و افزایش اعتماد به نفس خود هستند. زنان به دنبال لباسی هستند که هویت فردی و اجتماعی آن ها را به بهترین شکل نشان دهد. این انتخاب ها معمولاً تحت تأثیر نیاز به احساس جذابیت، پذیرش اجتماعی و تأیید خود دارند. زنان آفرودیت از ترکیبات متنوعی در پوشش استفاده می کنند که با ویژگی های فردی شان مرتبط است این ویژگی ها شامل استفاده از آیتم های زنانه و طراحی های مبتکرانه می باشد. در کل درک عمیق روا ن شناسی و فرهنگ زنان می تواند به طراحی موثرتر در حوزه مد و پوشاک منجر شود.
فرایند ساخت و شکل گیری هویت مادرانه در ازدواج زودهنگام: یک مطالعه داده بنیاد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روان شناسی فرهنگی زن سال ۱۶ بهار ۱۴۰۴ شماره ۶۳
69 - 80
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر، بررسی فرایند ساخت و شکل گیری هویت مادرانه در ازدواج زودهنگام بود. جامعه پژوهش شامل زنانی که زیر 15 سالگی ازدواج کرده بودند. نمونه پژوهش تا حد اشباع نظری مشارکت کنندگان، 23 نفر بود که به روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند. روش پژوهش کیفی براساس نظریه داده بنیاد بود. ابزار پژوهش، مصاحبه نیمه ساختاریافته با پرسش های باز و استاندارد شده بود که این اطلاعات با رویکرد نظریه زمینه ای اشتراوس و کوربین تحلیل و طبقه بندی شد. یافته های به دست آمده در سه مرحله کدگذاری باز، محوری و انتخابی به ترتیب 350 کد باز، 48 مقوله فرعی و 11 مقوله اصلی بود. نتایج پژوهش نشان داد که ساخت هویت مادری بر مبنای زندگی بدون هویت کودکی و عوامل فردی و فرهنگی ازدواج به عنوان شرایط علی، فشار اجتماعی منجر به انتخاب زندگی غیرقابل اجتناب و چالش ها و مشکلات اساسی به عنوان شرایط زمینه ای، الگوهای یادگیری مادری و بحران های حاد در زندگی مشترک به عنوان شرایط مداخله ای، تغییر مسیر زندگی کودک همسری، حل مسئله ناسازگارانه و حل مسئله سازگارانه به عنوان راهبردها و سبک مادرانه کودک همسران و وضعیت رضایت از زندگی و آینده نگری آنان به عنوان پیامدها، مفهوم بندی شد.
ارائه مدل معادلات ساختاری روابط تعارضات زناشویی با دلزدگی زناشویی و میانجیگری تحمل پریشانی در زنان متأهل از منظر فرهنگی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روان شناسی فرهنگی زن سال ۱۶ بهار ۱۴۰۴ شماره ۶۳
31 - 44
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر، ارائه مدل معادلات ساختاری روابط تعارضات زناشویی بادلزدگی زناشویی و میانجی گری تحمل پریشانی در در زنان متاهل از منظر فرهنگی بود. جامعه آماری شامل بانوان متاهل ساکن منطقه 4 شهر مشهد بود. حجم نمونه به روش نمونه گیری دسترس با درنظر گرفتن احتمال ریزش و به منظور افزایش اعتبار نمونه 228 نفر انتخاب شد. روش پژوهش توصیفی از نوع همبستگی و معادلات ساختاری بود. برای گردآوری داده های مورد نیاز از پرسشنامه های تحمل پریشانی (سیمونز و گاهر، ۲۰۰۵)، تعارضات زناشویی (ثنایی و همکاران، ۲۰۰۰) و دلزدگی زناشویی (پانیز، ۱۹۹۶) استفاده شد. برای آزمون فرضیه های پژوهش، از نرم افزار آماریAMOSاستفاده گردید. نتایج نشان داد که تمامی مسیرهای مستقیم و غیرمستقیمی که در مدل نشان داده شده، معنادار است و بین تعارضات زناشویی و دلزدگی زناشویی زنان متاهل از منظر فرهنگی رابطه مثبت و معناداری وجود دارد. از سوی دیگر بین تعارضات زناشویی و دلزدگی زناشویی با تحمل پریشانی رابطه منفی و معنادار وجود دارد و تحمل پریشانی نقش میانجی را در رابطه تعارضات زناشویی و دلزدگی زناشویی ایفا می کند. هم چنین یافته ها مشخص کرد که مدل از نیکویی برازش مطلوبی برخودار است.
اثربخشی آموزش هیجان مدار بر اضطراب مرگ، باورهای فراشناختی و رفتارهای خود آسیب رسان دختران با طرحواره ناسازگار اولیه از منظر فرهنگی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روان شناسی فرهنگی زن سال ۱۶ بهار ۱۴۰۴ شماره ۶۳
1 - 13
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر،تعیین اثربخشی آموزش هیجان مدار بر اضطراب مرگ، باورهای فراشناختی و رفتارهای خودآسیب رسان دختران با طرحواره های ناسازگار اولیه از منظرفرهنگی بود. جامعه آماری تمامی دختران 15-25 سال با طرحواره ناسازگار اولیه در شهرستان مهریز سال 1401 بود. نمونه پژوهش 30 نفر از دختران با طرحواره ناسازگار اولیه بود که به شیوه نمونه گیری هدفمند انتخاب وبه صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل، هرگروه 15 نفرجایگزین شدند. روش پژوهش نیمه آزمایشی از نوع پیش آزمون- پس آزمون با گروه کنترل بود. ابزار اندازه گیری شامل پرسشنامه طرحواره ناسازگار یانگ(2005) ، مقیاس اضطراب مرگ تمپلر(1970)، پرسشنامه باورهای فراشناختی ولز و هاتون(2004) و پرسشنامه رفتارخودآسیب رسان جانسون (1998) بود. گروه آزمایش، آموزش گروهی هیجان مدار را در 9 جلسه 90 دقیقه ای دریافت کرد و گروه کنترل آموزشی را دریافت نکرد. نتایج تحلیل کوواریانس نشان داد که آموزش هیجان مدار بر اضطراب مرگ، باورهای فراشناختی و رفتارهای خودآسیب رسان موثر بود. هم چنین آموزش هیجان مدار به دختران با طرحواره ناسازگار اولیه از منظر فرهنگی کمک می کند بتوانند هیجانات را مدیریت کنند و از این طریق باعث کاهش رفتارهای خودآسیب رسان در آن ها شود.
اثربخشی آموزش شادکامی به شیوه فوردایس بر بهزیستی ذهنی، تاب آوری و خودکارآمدی اجتماعی در بستر فرهنگی زنان دارای همسر شهید(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روان شناسی فرهنگی زن سال ۱۶ بهار ۱۴۰۴ شماره ۶۳
15 - 30
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش اثربخشی آموزش شادکامی به شیوه فوردایس بر بهزیستی ذهنی، تاب آوری و خودکارآمدی اجتماعی در بستر فرهنگی همسران شهدا بود.. جامعه آماری این پژوهش تمامی زنان دارای همسر شهید شهر اصفهان در اردیبهشت ماه سال 1403 بود. روش نمونه گیری هدفمند بود که از بین آن ها 30 نفر انتخاب و به طور تصادفی در دو گروه آزمایش (15 نفر ) و کنترل(15 نفر) جایگزین شدند. روش پژوهش کاربردی و از نوع نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون – پس آزمون بود. برای گرداوری اطلاعات از مقیاس تاب آوری کانر و دیویدسون (2003)، مقیاس بهزیستی ذهنی کییز و ماگیارمو (2003) و پرسشنامه خودکارآمدی اسمیت و بتز (2007) استفاده شد. جلسات آموزشی شادکامی فوردایس بر روی گروه آزمایش طی 8 جلسه 60 دقیقه ای اجرا شد. داده های به دست آمده با استفاده از تحلیل کوواریانس چند متغیره و تک متغیره تجزیه و تحلیل شد. نتایج نشان داد که بین دو گروه آزمایش و کنترل تفاوت معناداری وجود دارد (05/0≥p)؛ به عبارت دیگر آموزش شادکامی به شیوه فوردایس بر بهبود بهزیستی ذهنی، تاب آوری و خودکارآمدی اجتماعی زنان دارای همسر شهید اثربخش بود. هم چنین فرهنگ حاکم بر جامعه نیز می تواند بر روی مسائل روان شناختی زنان دارای همسر شهید تاثیرگذار باشد به گونه ای که چگونگی پیدایش و استمرار پدیده های فرهنگی و اجتماعی، از جمله شهادت و الگو بودن وابسته به آن می باشد.
اثربخشی درمان متمرکز بر هیجان بر استرس ادراک شده و انعطاف پذیری کنشی زنان مبتلا به اختلال وسواس فکری-عملی مبتنی بر عوامل فرهنگی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روان شناسی فرهنگی زن سال ۱۶ بهار ۱۴۰۴ شماره ۶۳
55 - 67
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر، تعیین اثربخشی درمان متمرکز بر هیجان براسترس ادراک شده و انعطاف پذیری کنشی زنان مبتلا به اختلال وسواس مبتنی بر عوامل فرهنگی بود. جامعه آماری شامل زنان مراجعه کننده به مراکز مشاوره شهر اهواز در سال 1403 بود. نمونه پژوهش 50 زن مبتلا به اختلال وسواس فکری -عملی بود. که به روش دردسترس از بین زنان مراجعه کننده به یکی از مراکز مشاوره انتخاب شدند و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش (25 نفر) و کنترل (25 نفر) گمارش شدند. پژوهش حاضر نیمه آزمایشی واز نوع پیش آزمون -پس آزمون با گروه کنترل بود. ابزار پژوهش شامل مقیاس استرس ادراک شده کوهن و همکاران(1983) و پرسشنامه انعطاف پذیری کنشی کانر و دیویدسون (2003)، بود. گروه آزمایش طی 8 جلسه 90 دقیقه ای درمان متمرکز بر هیجان را دریافت کردند و گروه کنترل هیچگونه مداخله ای دریافت نکردند. تحلیل داده ها با استفاده از آزمون تحلیل کوواریانس چندمتغیره و تک متغیره انجام شد. نتایج پژوهش نشان داد که درمان متمرکز بر هیجان بر استرس ادراک شده و انعطاف پذیری کنشی زنان مبتلا به اختلال وسواس مبتنی بر فرهنگ اثربخش است و می تواند به عنوان یک درمان کمکی برای زنان مبتلا به وسواس مبتنی بر عوامل فرهنگی استفاده شود.
واکاوی جایگاه فرهنگی حجاب اسلامی در ارضاء نیازهای زیستی و معنوی بانوان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روان شناسی فرهنگی زن سال ۱۶ بهار ۱۴۰۴ شماره ۶۳
81 - 93
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر، واکاوی جایگاه فرهنگی حجاب در ارضاء نیازهای زیستی و معنوی بانوان بود. جامعه پژوهش، تمامی متون مربوط به حجاب بود. نمونه پژوهش، مطالب مرتبط با حجاب و نیازهای زیستی ومعنوی بانوان بود. روش پژوهش توصیفی-تحلیلی بود. روش گردآوری اطلاعات کتابخانه ای و به صورت فیش برداری ازمنابع مکتوب صورت گرفت. سپس داده ها به صورت توصیفی-تحلیلی مورد بررسی قرار گرفت. یافته های پژوهش نشان داد که در آیات قرآن و روایات معصومان، حدود و شرایط پوشش برای حجاب مشخص شده است. هم چنین نتایج حاکی از این است که نیازهای زیستی انسان طبق نظر مزلو، نیاز فیزیولوژیکی و نیاز به ایمنی است و نیازهای روانی-معنوی نیز شامل نیاز به تعلق پذیری و محبت، نیاز به احترام، نیاز به خودشکوفایی، نیاز ربط و تعلق به خدا، نیازهای ایمنی جویی معنوی، نیاز دوستی با خدا، نیاز به کرامت(عزت نفس و آزادگی اخلاقی)، نیاز به خودشکوفایی معنوی و تقرب به خدا بود. به عبارتی رعایت حجاب در ارضاء این نیازها در بانوان تاثیرات به سزایی دارد و با رعایت پوشش مورد توصیه در اسلام، ارضاء این نیازها نیز تسهیل می شود. در کل حجاب نقش مهمی در ارضای نیازهای زیستی و روانی-معنوی زنان دارد.
آزمون مدل ساختاری رابطه بین ترومای کودکی با اضطراب مرگ و میانجی گری عدم تحمل بلاتکلیفی در دانشجویان زن از منظر فرهنگی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روان شناسی فرهنگی زن سال ۱۶ بهار ۱۴۰۴ شماره ۶۳
95 - 109
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر، آزمون مدل ساختاری رابطه بین ترومای کودکی با اضطراب مرگ و میانجی گری عدم تحمل بلاتکلیفی در دانشجویان زن از منظر فرهنگی بود. جامعه آماری شامل دانشجویان زن دانشگاه آزاد کرج در سال 1403 بود که 249 نفر از آن ها به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. روش پژوهش توصیفی-همبستگی با استفاده از معادلات ساختاری بود. شرکت کنندگان به پرسشنامه های اضطراب مرگ کالت-لستر (1969)، عدم تحمل بلاتکلیفی فریستون و همکاران (1994)، و ترومای دوران کودکی برنستاین و همکاران (2003) پاسخ دادند. برای تحلیل داده ها از نرم افزارSPSS برای سنجش همبستگی بین متغیرها و نرم افزار Amos برای تحلیل متغیر میانجی استفاده شد. نتایج نشان داد ترومای کودکی به طور مستقیم بر عملکرد عدم تحمل بلاتکلیفی تاثیر دارد. و عدم تحمل بلاتکلیفی نیز به طور مستقیم بر اضطراب مرگ تاثیر دارد. ترومای کودکی بر اضطراب مرگ از طریق متغیر عدم تحمل بلاتکلیفی تاثیر غیرمستقیم دارد. عدم تحمل بلاتکلیفی رابطه مثبتی با هر دو متغیر دیگر دارد. هم چنین نتایج نشان داد که کاهش تجربیات تروماتیک دوران کودکی، به کاهش غیرمستقیم اضطراب مرگ منجر می شود. و عدم تحمل بلاتکلیفی نقش مهمی در این رابطه ایفا کرد. بنابراین مداخلات روان شناختی مبتنی بر فرهنگ بر بهبود تحمل بلاتکلیفی و کاهش تاثیرات ترومای کودکی و کاهش اضطراب مرگ تاثیردارد.
رابطه بین سبک های تفکر و حل مسئله با رضایت زناشویی در زنان دارای تجربه بدرفتاری هیجانی و فرهنگی همسر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روان شناسی فرهنگی زن سال ۱۵ بهار ۱۴۰۳ شماره ۵۹
59 - 73
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی رابطه بین سبک های تفکر و حل مسئله با رضایت زناشویی در زنان دارای تجربه بدرفتاری هیجانی و فرهنگی همسر بود. جامعه ی آماری تمامی زنان دارای تجربه بدرفتاری هیجانی و فرهنگی همسر در شهر یزد بود. نمونه پژوهش ۱۵۰ نفر زن بود که با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند. روش پژوهش حاضر توصیفی از نوع همبستگی می باشد.برای گردآوری اطلاعات از ابزار پرسشنامه رضایت زناشویی انریج (۱۹۸۹)، پرسشنامه سبک های تفکر استرنبرگ و واگنر (۱۹۹۱) و پرسشنامه سبک های حل مسئله کسیدی و لانگ (۱۹۹۶) استفاده شد. داده ها از طریق ضریب همبستگی پیرسون و رگرسیون چندگانه هم زمان تجزیه وتحلیل شدند. نتایج یافته ها نشان داد که بین رضایت زناشویی با سبک های تفکر قانون گذار، اجرایی، سلسله مراتبی، آنارشی ، جزئی نگر، درون نگر، برون نگر و نیز سبک حل مسئله کارآمد رابطه مثبت و معنی داری وجود دارد. بین رضایت زناشویی با سبک قضاوتی ، سبک الیگارشی و حل مسئله ناکارآمد همبستگی منفی و معنی داری وجود دارد. و بین رضایت زناشویی با سبک های تفکر مونارشی، کلی نگر، آزاداندیش و محافظه کار همبستگی معنی داری وجود ندارد. هم چنین نتایج نشان داد که سبک های تفکر قانون گذار، سلسله مراتبی، جزئی نگر، درون نگر و سبک های حل مسأله کارآمد و ناکارآمد توانسته اند ۹/۵۶ درصد از واریانس رضایت زناشویی را پیش بینی کنند(۰۰۱/۰p<). وسایر متغیرها توان پیش بینی رضایت زناشویی را نداشتند. بنابراین برخی از سبک های تفکر وسبک های حل مسئله در زنانی که مورد بدرفتاری هیجانی و فرهنگی همسران خود قرارگرفته اند می توانند با بهره گیری از زمینه های فرهنگی و اجتماعی مناسب موجب افزایش رضایت زناشویی شوند.
رابطه بین بیش حمایت گری مادر در فرهنگ ایرانی و باورهای اضطرابی مادر با اضطراب کودک: نقش واسطه ای عواطف مثبت و منفی مادر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روان شناسی فرهنگی زن سال ۱۵ بهار ۱۴۰۳ شماره ۵۹
33 - 47
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر، تعیین رابطه بین بیش حمایت گری مادر در فرهنگ ایرانی و باورهای اضطرابی مادر با اضطراب کودک و نقش واسطه ای عواطف مثبت و منفی مادر بود. جامعه آماری، تمامی مادران دارای کودکان 2 الی 8 ساله ساکن تبریز و ارومیه در سال 1400 و 1401 بود که به مرکز مشاوره آرامش اندیشه تبریز و آرامش ارومیه مراجعه کرده بودند. نمونه پژوهش شامل 225نفر بود که به صورت در دسترس انتخاب شدند. روش پژوهش همبستگی از نوع تحلیل مسیر بود. جهت گردآوری داده ها از مقیاس رابطه مادر کودک راس (1961)، مقیاس اضطراب پیش دبستانی اسپنس و همکاران (2001)، پرسشنامه باورهای اضطرابی فرانسیس و چوربیتا (2010) و مقیاس عواطف مثبت و منفی واتسون و همکاران (1998)، استفاده شد. برای تحلیل داده ها از ضریب همبستگی و تحلیل مسیر با نرم افزارهای SPSS-24 وAmos- 24 استفاده شد. نتایج نشان داد باورهای اضطرابی، عاطفه مثبت و منفی مادر با اضطراب کودک رابطه معنی داری دارد و بین بیش حمایت گری مادران و باورهای اضطرابی مادر با اضطراب کودک با نقش واسطه ای عواطف مثبت و منفی مادر رابطه معنی دار وجود دارد (001/0>p). هم چنین مدل از برازش مطلوبی برخوردار بود. با توجه به نتایج به دست آمده ویژگی های روان شناختی مادران در فرهنگ ایرانی و سبک های تربیتی مبتنی بر فرهنگ بر اضطراب کودک تاثیر گذار است.
نقش پایبندی مادر به تعالیم دینی بر سلامت معنوی فرزندان با نگاهی به فرهنگ ایرانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روان شناسی فرهنگی زن سال ۱۵ بهار ۱۴۰۳ شماره ۵۹
49 - 58
حوزههای تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر بررسی نقش پایبندی مادر به تعالیم دینی بر سلامت معنوی فرزندان با نگاهی به فرهنگ ایرانی بود. جامعه پژوهش شامل تمامی متون تعالیم دینی می باشد. نمونه پژوهش تعالیم دینی مادر در مورد سلامت معنوی فرزندان بود. طرح پژوهش توصیفی-تحلیلی است. برای گردآوری اطلاعات ، متون و منابع مرتبط با موضوع، از روش کتابخانه ای استفاده شد. سپس به تحلیل اطلاعات و داده ها پرداخته شد. یافته های پژوهش نشان داد: مادران برای تربیت دینی و سلامت معنوی فرزندان خود، باید به تعالیم دینی پایبندی داشته باشند. هم چنین خانواده در فرهنگ ایرانی، پایه و ستون اصلی جامعه است و برای جامعه ایرانی واحدی بسیار ارزشمند محسوب می شود. در خانواده های با نگرش مذهبی، نگرش فرزندان بر پایه اعتقادات مذهبی شکل گرفته و این اعتقادات سبب شکل گیری شخصیت دینی در فرزندان شده و به بروز رفتارهای مثبت از سوی آن ها می شود. پایبندی مادر به تعالیم دینی شامل آداب شیر دادن به نوزاد، نماز خواندن و روزه گرفتن، تشویق مادر، اخلاق و تقوا، دعا و توکل، عفت و حیا وخودسازی می باشد. این تعالیم دینی به طور مستقیم و غیرمستقیم از دوران کودکی بر سلامت معنوی فرزندان اثر می گذارد و باعث شکل گیری شخصیت معنوی آن ها می شود.
مطالعه کیفی نگرش نوجوانان و جوانان دختر طرفدار محصولات سرگرمی کره جنوبی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روان شناسی فرهنگی زن سال ۱۵ بهار ۱۴۰۳ شماره ۵۹
75 - 90
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر، مطالعه کیفی نگرش نوجوانان و جوانان دختر طرفدار محصولات سرگرمی کره جنوبی بود.جامعه آماری تمامی دختران طرفدار صنعت سرگرمی کره جنوبی در شهر تهران بود. نمونه آماری تا رسیدن به اشباع نظری 11 دختر نوجوان و جوان ۱۳ تا 22 ساله بود که به روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند. روش پژوهش کیفی از نوع تحلیل محتوای قراردادی بود و مصاحبه های نیمه ساختارمند مورد استفاده قرار گرفت. نتایج یافته های به دست آمده از این مطالعه نشان داد رسانه های نوین عامل تغییرات در نهاد های هویت ساز شده اند و رسانه ها عوامل معناساز هویتی را دستخوش تغییر نموده اند و تاثیر رسانه ها در شکل گیری هویت و نگرش دختران جوان و نوجوان در رابطه با نحوه تاثیر پذیری هویت آنان از صنعت سرگرمی کره جنوبی قابل توجه است. هم چنین طی مصاحبه های اکتشافی با شرکت کنندگان 5 مضمون اصلی و 24مضمون فرعی استخراج شد. مضامین استخراج شده شامل دوری از خویشتن و هویت ایرانی، نگرش منتقدانه در مورد وضعیت فرهنگی، اجتماعی، اقتصادی و جنسیتی در ایران، آرمانی پنداری، سرمشق گیری و احساس نزدیکی به هنرمندان صنعت سرگرمی کره جنوبی، تغییر سبک زندگی و شکل گیری هویت گروهی بود. یافته های این مطالعه می تواند اطلاعات مفیدی در اختیار سیاست گذاران رسانه، متخصصان سلامت روان و جامعه شناسان قرار دهد تا در شکل گیری هویت و نگرش دختران نوجوان و جوان ایرانی موثر باشد.
اثربخشی آموزش پیش از ازدواج طرحواره محور مبتنی بر فرهنگ بر باورهای همسرگزینی و ترس از شکست در ازدواج در دختران مجرد با طرحواره رهاشدگی دارای والدین مطلقه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روان شناسی فرهنگی زن سال ۱۵ بهار ۱۴۰۳ شماره ۵۹
1 - 16
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش بررسی اثربخشی آموزش پیش از ازدواج طرحواره محور مبتنی بر فرهنگ برباورهای همسرگزینی و ترس از شکست در ازدواج دردختران مجرد با طرحواره رهاشدگی دارای والدین مطلقه بود. روش پژوهش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون-ﭘﺲآزﻣﻮن و پیگیری با گروه کنترل بود. جامعه آماری دختران مجرد دارای طرحواره رهاشدگی با والدین مطلقه درشهر اصفهان بودند که با روش نمونه گیری هدفمند 30 نفرانتخاب شدند و در دو گروه آزمایش(15 نفر) وکنترل(15 نفر) به طور تصادفی جایگزین شدند. ابزارهای اندازه گیری شامل پرسشنامه طرحواره های ناسازگار یانگ (1998)، نگرش های مربوط به انتخاب همسرکاب و همکاران (2003) و پرسشنامه ترس از شکست در ازدواج اسماعیل پور و نورمحمدی (1398) بود.گروه آزمایش در 8 جلسه 90 دقیقه ای با استفاده از برنامه آموزش پیش از ازدواج متمرکز بر طرحواره مورد مداخله قرار گرفتند ولی برای گروه کنترل مداخله ای صورت نگرفت. داده ها با آزمون تحلیل واریانس با اندازه گیری مکررانجام شد. نتایج نشان داد آموزش پیش از ازدواج متمرکز بر طرحواره مبتنی بر باورهای فرهنگی بر طرحواره طرد و رهاشدگی، باورهای همسر گزینی شامل عشق باوری، تجربه محوری، ایده آل گرایی، متضاد جویی و آسان بینی و متغیر ترس از ازدواج در مرحله پس آزمون تاثیر معنی داری دارد. براساس یافته های پژوهش آموزش پیش از ازدواج طرحواره محور مبتنی بر فرهنگ ، بر باورهای ناکارآمد همسرگزینی و ترس از ازدواج دختران مجردی که طرحواره طرد و رهاشدگی و دارای والدین مطلقه هستند اثربخش بود.
رابطه صفات فرهنگی- شخصیتی بانوان و اولویت در انتخاب سبک افزونه ها(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روان شناسی فرهنگی زن سال ۱۵ بهار ۱۴۰۳ شماره ۵۹
91 - 103
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر، رابطه صفات فرهنگی - شخصیتی بانوان و اولویت در انتخاب سبک افزونه ها بود. جامعه آماری پژوهش شامل زنان 20 تا 35 ساله در دو محدوده نیمه شمالی و جنوبی شهر تهران در سال 1402 بود. نمونه پژوهش شامل 369 زن بود که با استفاده از روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. روش پژوهش تحلیلی- پیمایشی بود. برای جمع آوری داده ها از سیاهه(چک لیست) سبک افزونه ها و صفات شخصیتی استفاده شد. نتایج نشان داد که افراد با صفت برون گرایی از سبک کژوال به دلیل سادگی استقبال می کنند و اولویت دوم آن ها سبک کلاسیک است. و افراد با صفت توافق و سازگاری چون نمی خواهند از سنت ها فاصله بگیرند، با سبک کلاسیک و کژوال در اولویت های اولیه احساس راحتی بیشتری می کنند. افراد با صفت وظیفه شناسی بالا، سبک کلاسیک و رسمی، الویت اول وسبک رمانتیک اولویت دوم آن ها می باشد و به دلیل اهمیت نظم و اصول مشخص، استفاده از سبک آوانگارد در اولویت آخر قرار دارد. افراد با صفت روان رنجوری بالا، سبک کژوال را به دلیل راحتی در پوشش و رمانتیک را به سبب ظرافت بیشتر مورداستقبال آن هاست و افراد با صفت پذیرش تجربه های جدید سبک کژوال و وینتیج را انتخاب کردند. با توجه به یافته ها می توان گزارش کرد که جامعه و به ویژه بانوان و دختران توجه روز افزونی به استفاده از افزونه ها دارند.
رابطه علی گرایش به کنترل وزن مبتنی بر فرهنگ بر اساس خودپنداره (واقعی و ایده آل) با میانجی ناگویی هیجانی در دختران دارای اضافه وزن(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روان شناسی فرهنگی زن سال ۱۵ بهار ۱۴۰۳ شماره ۵۹
17 - 32
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی رابطه علی گرایش به کنترل وزن مبتنی بر فرهنگ بر اساس خودپنداره ( واقعی و ایده آل ) با میانجی ناگویی هیجانی در دختران دارای اضافه وزن بود. جامعه آماری شامل تمامی دختران دارای اضافه وزن مراجعه کننده به کلینیک های تغذیه ای شهر اردبیل بود. نمونه پژوهش 250 نفر بود که که با روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. روش پژوهش توصیفی از نوع همبستگی بود. جهت جمع آوری داده ها از مقیاس خود پنداره راجرز(1938)، مقیاس ناگویی هیجانی تورنتو باگبی و همکاران(1994) و مقیاس پیروی از رژیم غذایی(1994) استفاده شد. برای تجزیه وتحلیل داده ها از ضریب همبستگی پیرسون و تحلیل مسیر و از نرم افزارهای SPSS-26 و AMOS-23 استفاده شد. نتایج نشان داد که بین خودپنداره ایده آل با گرایش به کنترل وزن رابطه مستقیم مثبت و معنی داری وجود دارد و بین خودپنداره واقعی با گرایش به کنترل وزن رابطه منفی و معنی داری وجود دارد. هم چنین در روابط غیرمستقیم، ناگویی هیجانی به عنوان متغیر میانجی در رابطه بین خود پنداره واقعی با گرایش به کنترل وزن به صورت منفی و معنی داری گرایش به کنترل وزن را پیش بینی کند و نیز رابطه بین خودپنداره ایده آل با گرایش به کنترل وزن به صورت مثبت و معنی دار گرایش به کنترل وزن را پیش بینی کند. هم چنین مدل از نیکوئی برازش مطلوبی برخوردار بود. درنهایت ناگویی هیجانی به عنوان متغیر میانجی در رابطه بین خودپنداره( واقعی و ایده آل) با گرایش به کنترل وزن مبتنی بر فرهنگ، می تواند نقش مهمی را در کنترل وزن دختران دارای اضافه وزن ایفا کند.
بررسی عوامل مؤثر در فرار دختران از خانه در ایران: مرور سیستماتیک(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روان شناسی فرهنگی زن سال ۱۵ بهار ۱۴۰۳ شماره ۵۹
105 - 118
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر، بررسی عوامل موثر در فرار دختران از خانه در ایران با مرور سیستماتیک بود. جامعه آماری، یافته های منتشرشده در خصوص فرار دختران از خانه از سال۱۳۹۰ تا سال ۱۴۰۲مقالات فارسی در پایگاه های اطلاعاتیسیویلکا، گوگل اسکولار ، اس-آی-دی و مگیران بود و تعداد مقالات در مجموع 369 بود. نمونه پژوهش، 11 مقاله مرتبط با دختران فراری با کلید واژه های فرار، دختران، خانه، منزل و خانواده بود که وارد پژوهش شد و مورد تحلیل و بررسی قرار گرفت. روش پژوهش مروری نظام مند یا سیستماتیک بود. نتایج پژوهش نشان داد که عوامل مختلفی مانند عوامل خانوادگی (سبک تربیتی نادرست، تنش ها، والدین سالاری و نیازهای مالی)، عوامل فردی (اختلالات رفتاری و تجارب آزاردهنده) و عوامل اجتماعی و فرهنگی (کارکرد نادرست جامعه، عملکرد نامطلوب مسئولین و رسانه) بر فرار دختران از منزل تاثیر دارد. فرار دختران از منزل یک پدیده اجتماعی-فرهنگی است که مشکلات و پیامدهای منفی دارد. فرار دختران از منزل می تواند به دلایل مختلفی مانند فقرفرهنگی، اقتصادی، تربیتی و...رخ دهد. درنهایت فرار دختران از خانه یک آسیب اجتماعی برای همه جوامع است که تأثیرات نامطلوبی بر جامعه ، خانواده و دختران می گذارد.
اثربخشی مداخله معنویت درمانی با رویکرد شناختی رفتاری بر بهبود کیفیت زندگی و بهبود بهزیستی روان شناختی همسران جانبازان و ایثارگران(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر، بررسی اثربخشی معنویت درمانی شناختی- رفتاری بر میزان بهزیستی روان شناختی، کیفیت زندگی همسران جانبازان بود. نمونه ی این پژوهش، شامل 40 نفر از همسران جانبازان شهرستان شهرضا بود که به روش نمونه گیری در دسترس، انتخاب شدند و به مقیاس بهزیستی روان شناختی، فرم کوتاه پرسشنامه ی زمینه یابی سلامت ، پاسخ دادند. سپس این افراد به تصادف در دو گروه آزمایش (13 نفر) و کنترل (13نفر) گمارش شدند. هر دو گروه در مراحل پس آزمون و پیگیری، مجدداً به پرسشنامه های پژوهش، پاسخ دادند. برای گروه آزمایش، هشت جلسه ی گروهی معنویت درمانی شناختی- رفتاری، اجرا شد، اما گروه کنترل در معرض هیچ مداخله ای قرار نگرفت. برای تحلیل داده های این پژوهش، از تحلیل کواریانس چندمتغیره و آزمون مان ویتنی- یو استفاده شد. نتایج نشان داد که با کنترل نمرات پیش آزمون، میزان بهزیستی روان شناختی گروه آزمایش در مقایسه با گروه کنترل، در مراحل پس آزمون و پیگیری، افزایش معناداری داشته است (05/0P
بررسی نقش دینداری در مشارکت زنان در فعالیت های ورزشی (نمونه مورد مطالعه: زنان شهر تهران)(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
امروزه زنان در مقایسه با مردان آمار کمتری از مشارکت در فعالیت های ورزشی را دارا هستند و به همین دلیل مشکلات زیادی را در ارتباط با سلامت شان پیدا می کنند. با توجه به اهمیت موضوع، پژوهش حاضر با استفاده از روش میدانی، تکنیک پیمایش، ابزار تحقیق پرسشنامه و استفاده از نرم افزارهای SPSS و AMOS، به دنبال بررسی نقش دینداری اجتماعی در مشارکت زنان در فعالیت های ورزشی به عنوان هدف اصلی می باشد. جامعه آماری پژوهش حاضر تمامی زنان 18 سال به بالای شهر تهران می باشد که تعداد 600 نفر از آنها با استفاده از فورمول کوکران به عنوان حجم نمونه مورد بررسی قرار گرفته شده است. نتایج تحقیق حاکی از آن است که بین میزان کل دینداری (26/0 =P)، و ابعاد آن یعنی بعد اعتقادی (24/0 =P)، بعد پیامدی (33/0=P)، بعد مناسکی (30/0=P) بعد تجربی (22/0=P) و بعد شناختی (28/0 =P) با مشارکت زنان در فعالیت های ورزشی ارتباط مثبت و معنادار وجود دارد؛ بنابراین تمامی فرضیه های پژوهش تأیید می شوند. نتایج حاصل از مدل معادله ساختاری (AMOS) نیز نشان دادند که در کل اثر متغیر مستقل دینداری بر مشارکت زنان در فعالیت های ورزشی به میزان 35/0 می باشد.
بررسی رابطه مهارت حل مسئله و احساس امنیت در بین زنان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
احساس امنیت در بین زنان، پیوند نزدیکی با مهارت های اجتماعی دارد؛ اما این موضوع کمتر بررسی شده است. براین اساس، هدف این پژوهش، بررسی رابطه بین مهارت حل مسئله و احساس امنیت در بین زنان است. روش تحقیق، پیمایشی و جامعه آماری زنان 40-18ساله شهر یاسوج است که 351 نفر از آنان به روش نمونه گیری تصادفی چندمرحله ای انتخاب شده اند. ابزار تحقیق برای سنجش احساس امنیت، پرسش نامه احساس ناامنی احمدی و حیدری (1393) و ابزار تحقیق برای سنجش مهارت حل مسئله، فرم کوتاه سیاهه حل مسئله اجتماعی دزریلا و همکاران (2002) است. این دو ابزار در تحقیقات قبلی استفاده شده اند و ویژگی های روان سنجی آنها محاسبه شده است. براساس یافته ها رابطه مثبت و معناداری بین مهارت حل مسئله اجتماعی و احساس امنیت وجود دارد؛ به طوری که، مهارت حل مسئله اجتماعی قادر است حدود 21/0 تغییرات احساس امنیت را تبیین کند. گذشته ازآن، هیچ کدام از متغیرهای جمعیتی گروه سنی، میزان تحصیلات و نیز وضع اشتغال و تأهل، ارتباط معناداری با احساس امنیت ندارند. به این ترتیب، نتیجه بررسی این است که با آموزش مهارت حل مسئله اجتماعی به زنان، یکی از دغدغه های اساسی آنان، یعنی احساس ناامنی تسکین داده یا برطرف می شود.
مقایسه اثربخشی آموزش مهارت های زندگی و آموزش پذیرش و تعهد بر بهزیستی روان شناختی زنان مهاجر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ابعاد مختلف بهزیستی نه تنها در بهبود سلامت روانی مؤثر است، بلکه زمینه مساعدی برای شکوفایی استعدادهای نهفته افراد را فراهم می آورد. از این رو، اجرای برنامه هایی منسجم و مناسب در راستای افزایش و ارتقای سلامت روان و بهزیستی روان شناختی گروه های جمعیتی جامعه، می تواند سبب افزایش بهره روی روانی، جسمی و مادی اجتماع شود. پژوهش حاضر با هدف مقایسه اثربخشی مهارت های زندگی و آموزش مبتنی بر پذیرش - تعهد بر بهزیستی روان شناختی زنان مهاجر افغانی انجام گرفت. روش تحقیق از نوع شبه آزمایشی و طرح تحقیق پیش آزمون- پس آزمون با گروه کنترل و جامعه آماری آن کلیه زنان مجرد (18 الی 30) افغانی ساکن مجتمع خوابگاهی مهاجران تحت حمایت دفتر آیت الله آصفی در شهر قم به تعداد 110 نفر بودند. از بین این افراد تعداد 45 نفر به روش نمونه گیری تصادفی ساده انتخاب شدند که در دو گروه آزمایش و یک گروه کنترل هر یک به تعداد 15 نفر جایگزین شدند. ابزار اندازه گیری شامل پرسش نامه بهزیستی روان شناختی و پرسش نامه دموگرافیک محقق ساخته بود . نتایج این پژوهش با روش کوواریانس و با نرم افزار SPSS مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. یافته ها نشان داد که تفاوت معناداری بین نمرات کل آزمودنی ها در دو گروه آزمایشی در مقایسه با گروه گواه وجود ندارد.