مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
۷.
۸.
۹.
۱۰.
۱۱.
۱۲.
۱۳.
۱۴.
۱۵.
۱۶.
۱۷.
۱۸.
۱۹.
۲۰.
درمان متمرکز بر هیجان
حوزه های تخصصی:
زوج هایی که فرزندی با بیماری مزمن دارند در ریسک تجربه ناسازگاری زناشویی قرار دارند، مطالعه حاضر اثربخشی زوج درمانی متمرکز بر هیجان (EFCT) در کاهش ناسازگاری زناشویی برای این جمعیت از زوج ها را مورد بررسی قرار می دهد. نمونه شامل 48 نفر (24 زن و 24 شوهر) که فرزندی با بیماری مزمن داشتند، بود. این افراد در مراکز طبی آموزشی و دولتی ویژه کودکان تهران با جایگزینی تصادفی در گروه آزمایش و کنترل، مورد مطالعه قرار گرفتند. ابزار اندازه گیری آزمون سازگاری زن و شوهر (DAS) بود در پایان بین گروه آزمایش و کنترل در متغیر وابسته تفاوت معناداری مشاهده شد، بدین معنی که گروه EFCT در ناسازگاری زناشویی کاهش و در رضامندی، همبستگی، توافق و ابراز محبت زناشویی افزایش داشت.
اثر بخشی آموزش خود- دلسوزی شناختی و درمان متمرکز بر هیجان بر بهبود کیفیت زندگی دانش آموزان مبتلا به افسردگی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقدمه: پژوهش حاضر با هدف بررسی اثر بخشی آموزش خود- دلسوزی شناختی و درمان متمرکز بر هیجان بر بهبود کیفیت زندگی دانش آموزان مبتلا به افسردگی انجام شده است. روش: طرح پژوهش حاضر آزمایشی از نوع پیش آزمون و پس آزمون با دو گروه آزمایش و یک گروه گواه بود. نمونه آماری شامل تعداد 48 نفر از دانش آموزان افسرده مراجعه کننده به مراکز مشاوره آموزش و پرورش شهر نوشهر با روش نمونه گیری تصادفی انتخاب و در گروههای آزمایش (خود-دلسوزی شناختی و درمان متمرکز بر هیجان) و کنترل گمارده شدند. ابزار های مورد استفاده در پژوهش حاضر، شامل پرسشنامه افسردگی و کیفیت زندگی بود. یافته ها: نتایج تحلیل واریانس چند متغیره نشان داد که آموزش خود-دلسوزی شناختی و درمان متمرکز بر هیجان در گروه آزمایش، در مقایسه با گروه کنترل در بهبود کیفیت زندگی دانش آموزان افسرده مؤثر بود. همچنین آموزش خود -دلسوزی شناختی درمقایسه با درمان متمرکز بر هیجان، بر بهبود افسردگی دانش آموزان افسرده مؤثرتر بود. نتیجه گیری: بر اساس یافته ها، می توان گفت که آموزش خود-دلسوزی عامل تأثیرگذار مهمی بر کیفیت زندگی و افسردگی می باشد.
اثربخشی درمان متمرکز بر هیجان، بر سبک های تنظیم هیجان و شدت علائم وسواس در زنان مبتلا به اختلال وسواسی اجباری(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
اهداف هدف این پژوهش بررسی اثربخشی درمان متمرکز بر هیجان، بر سبک های تنظیم هیجان و شدت علائم وسواس در زنان مبتلا به اختلال وسواسی اجباری است. مواد و روش ها طرح این پژوهش، نیمه آزمایشی و از نوع پیش آزمون و پس آزمون و پیگیری با گروه کنترل بود. جامعه آماری پژوهش شامل تمام زنان مبتلا به اختلال وسواسی اجباری مراجعه کننده به کلینیک ها و مراکز مشاوره شهر اهواز بود. برای انتخاب گروه نمونه واجد شرایط، ابتدا ۳۰ نفر از بیماران مراجعه کننده به مراکز درمانی به شیوه نمونه گیری د ر دسترس انتخاب شدند که تعدادی از آنان به دلیل نگذراندن کامل ۸ جلسه درمان حذف شدند. در نهایت، گروه نمونه ۲۴ نفری زنان بیمار در دو گروه آزمایش (۱۲ نفر) و کنترل (۱۲ نفر) بررسی شدند. برای جمع آوری داده ها در هر سه مرحله پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری، از مقیاس وسواسی اجباری ییل براون و پرسش نامه سبک های هیجان استفاده شد. برای تحلیل داده های پژوهش از روش آماری آزمون تحلیل کوواریانس چندمتغیری (مانکووا) و نرم افزار SPSS نسخه ۲۲ استفاده شد. یافته ها نتایج تحلیل کوواریانس چندمتغیری نشان داد بین افراد گروه آزمایش و گروه کنترل از لحاظ سبک تنظیم هیجان پنهان کاری (۰/۰۱≥P و ۷/۷ ۰ =F) و شدت علائم وسواس (۰/ ۰۰۱ ≥P و ۲۰ / ۸۴ =F) در مرحله پس آزمون و همچنین، بین زنان بیمار دو گروه از لحاظ سبک پنهان کاری (۰/ ۵ ۰≥P و ۲ / ۶۰ =F) و شدت علائم وسواس (۰/ ۰۰۱ ≥P و ۲ ۹/ ۹ ۹=F) در مرحله پیگیری، تفاوت معنی داری وجود دارد. نتیجه گیری به طور کلی نتایج گویای آن است که درمان متمرکز بر هیجان در دو مرحله پس آزمون و پیگیری، منجر به افزایش سبک تنظیم هیجان پنهان کاری و کاهش شدت علائم وسواس در گروه آزمایش، در مقایسه با گروه کنترل می شود؛ ازاین رو، روش درمانی مذکور به واسطه تمرکز ویژه بر مقوله هیجان، می تواند به عنوان روش درمانیِ مؤثری به منظور کاهش علائم وسواس در بیماران مبتلا به اختلال وسواسی اجباری مورد توجه قرار گیرد.
اثربخشی درمان متمرکز بر هیجان بر افزایش مهارت های اجتماعی – هیجانی وکاهش افسردگی در دانش آموزان قلدر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات روانشناختی دوره سیزدهم پاییز ۱۳۹۶ شماره ۳
77 - 94
حوزه های تخصصی:
قلدری در میان دانش آموزان یک مشکل رایج با عواقب جدی و ناراحت کننده برای قربانیان است. هدف از این پژوهش بررسی اثربخشی درمان گروهی متمرکز بر هیجان بر افزایش مهارت های اجتماعی – هیجانی، کاهش افسردگی وکاهش قلدری در دانش آموزان قلدر، بود. پژوهش به روش نیمه تجربی با طرح پیش آزمون پس آزمون با گروه کنترل انجام پذیرفت. جامعه پژوهش شامل کلیه دانش آموزان قلدر مقطع تحصیلی متوسطه اول شهرستان بوکان در سال(95-1394). نمونه شامل 30 دانش آموز افسرده و قلدر با مهارت اجتماعی – هیجانی پایین بودند که به صورت نمونه گیری خوشه ای از جامعه پژوهش انتخاب، سپس با جایگزینی تصادفی به دو گروه آزمایش(15نفر) و کنترل(15نفر)، تقسیم شدند. ابزار پژوهش پرسشنامه قربانی قلدری( ایلی نویز، مهارت اجتماعی – هیجانی (SEL) و پرسشنامه افسردگی کودکان و نوجوانان (CADS) بود. مداخله بر روی گروه آزمایش به مدت 8 جلسه 2 ساعته انجام شد. پس از مداخله پرسشنامه ها دوباره به عنوان پس آزمون اجرا گردید. داده ها با تحلیل کوواریانس چند متغیره (مانکوا) تحلیل شد. نتایج نشان داد که درمان گروهی متمرکز بر هیجان باعث کاهش افسردگی و قلدری و افزایش مهارت های اجتماعی – هیجانی به طور معنادار (05/. p≤) شده است. نتیجه گیری می شود درمان متمرکز بر هیجان می تواند در کاهش افسردگی و رفتارهای قلدرانه مؤثر باشد و آموزشی مناسب برای افزایش مهارت های اجتماعی و هیجانی است.
اثربخشی درمان متمرکز بر هیجان بر افسردگی، امید به آینده و اعتماد بین فردی در زنان مطلقه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات روانشناختی دوره چهاردهم زمستان ۱۳۹۷ شماره ۴
107 - 122
حوزه های تخصصی:
این پژوهش با هدف بررسی اثربخشی درمان متمرکز بر هیجان بر افسردگی، امید به آینده و اعتماد بین فردی در زنان مطلقه اجرا شد. روش پژوهش، نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون- پس آزمون و پیگیری یک ماهه با گروه کنترل بود. جامعه آماری پژوهش، کلیه زنان مطلقه مراجعه کننده به مراکز بهزیستی شهرستان شهرکرد در سال 1396 بود که با روش نمونه گیری دسترسی هدفمند، 28 نفر از آنان انتخاب و به صورت گمارش تصادفی در دو گروه آزمایش (14 نفر) و کنترل (14 نفر) قرار گرفتند. گروه آزمایش به مدت دو ماه، درمان متمرکز بر هیجان را طی 8 جلسه 90 دقیقه ای دریافت نمود در حالی که گروه کنترل در لیست انتظار قرار داشت و بررسی ها بعد از یک ماه پیگیری بر روی هر دو گروه به اتمام رسید. ابزارهای پژوهش شامل پرسشنامه افسردگی بک، امید به آینده میلر و پرسشنامه اعتماد بین فردی رمپل و هولمز بود. داده ها با استفاه از تحلیل واریانس چند متغیره با اندازه گیری مکرر تحلیل شد. نتایج نشان داد که درمان متمرکز بر هیجان بر افسردگی، امید به آینده و اعتماد بین فردی زنان مطلقه در مرحله پس آزمون و پیگیری اثربخش بود (05/0p<). بر اساس یافته ها، درمان گروهی متمرکز بر هیجان به عنوان یک روش مداخله ای جهت بهبود وضعیت روان شناختی زنان مطلقه مفید می باشد.
اثربخشی درمان متمرکز بر هیجان بر علایم وسواس، نشخوار فکری و اجتناب شناختی بیماران زن مبتلا به اختلال وسواس فکری عملی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقدمه: هدف پژوهش حاضر اثربخشی درمان متمرکز بر هیجان بر علایم وسواس، نشخوار فکری و اجتناب شناختی بیماران زن مبتلا به اختلال وسواس فکری عملی بود. روش: به منظور انتخاب شرکت کننده گان پژوهش، از بین بیمارانی که به مراکز مشاوره شهر اصفهان در سال 1397 مراجعه کردند، 20 نفر بیمار مبتلا به اختلال وسواس فکری- عملی با روش نمونه گیری هدفمند انتخاب و در دو گروه درمان متمرکز بر هیجان و گواه قرار گرفتند. درمان متمرکز بر هیجان طی هشت جلسه هفتگی انجام شد وگروه گواه طی این دوره زمانی، درمان خاصی دریافت ننمود. پرسشنامه های وسواس- اجبار ییل براون، پاسخ نشخواری و اجتناب شناختی در سه مرحله پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری تکمیل شد. برای تجزیه و تحلیل داده ها، روش تحلیل واریانس با اندازه گیری های مکرر به کار برده شد. یافته ها: نشان داد که اثربخشی درمان متمرکز بر هیجان بر کاهش علائم وسواس، نشخوار فکری و اجتناب شناختی بیماران در نمرات پس آزمون معنی دار است (05/0 >sig). نتیجه گیری: یافته های این پژوهش به طور بالقوه، اثرات کاربردی مهمی برای درمانگران جهت توجه به اثربخشی درمان متمرکز بر هیجان بر شدت علایم وسواس، نشخوار فکری و اجتناب شناختی بیماران زن مبتلا به وسواس فکری عملی دارد.
اثربخشی درمان متمرکز بر هیجان بر علائم وسواس و اضطراب در بیماران مبتلا به کرونا(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات روان شناسی بالینی سال دهم تابستان ۱۳۹۹ شماره ۳۹
135 - 155
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر، تعیین اثربخشی درمان متمرکز بر هیجان در بهبود علائم وسواس و اضطراب در بیماران مبتلا به کرونا در شهر خرم آباد بود. روش پژوهش نیمه آزمایشی از نوع پیش آزمون_پس آزمون_پیگیری با گروه کنترل می باشد. جامع آماری پژوهش کلیه مبتلایان به بیماری کرونا در شهر خرم آباد بودند. نمونه مورد نظر شامل 30 نفر از بهبود یافتگان مبتلا به کرونا بود که به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند و به صورت تصادفی در دو گروه کنترل و آزمایش گمارده شدند. گروه آزمایش، درمان متمرکز بر هیجان را به مدت هشت جلسه گروهی دریافت کردند. در حالی که گروه کنترل تا پایان طرح هیچ گونه مداخله ای دریافت نکردند. برای جمع آوری اطلاعات از پرسشنامه وسواسی_اجباری ییل براون (Y-BOCS) و مقیاس اضطراب کرونا ویروس (CDAS)، و برای تحلیل از آزمون تحلیل واریانس چند متغیری استفاده شد. یافته های پژوهش نشان داد درمان متمرکز بر هیجان موجب بهبود علائم وسواس و کاهش اضطراب در افراد گروه آزمایش شد؛ و در نهایت درمان متمرکز بر هیجان تلویحات کاربردی مفیدی در بهبود علائم روانشناختی بیماران مبتلا به کرونا دارد.
مقاله پژوهشی: اثر بخشی درمان هیجان محور بر اضطراب، افسردگی و دشواری در تنظیم هیجان در اختلال پرخوری(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
اهداف: هدف از پژوهش حاضر اثربخشی درمان هیجان محور بر افسردگی و اضطراب و دشواری تنظیم هیجان در زنان مبتلا به اختلال پرخوری بود. مواد و روش ها: این پژوهش از نوع نیمه تجربی با طرح پیش آزمون پس آزمون و پیگیری دو ماهه با گروه کنترل بود. جامعه شامل همه زنان مراجعه کننده به کلینیک های چاقی شهر تهران در سال 1398بود. از میان آن ها چهل نفر به روش هدفمند انتخاب و به صورت تصادفی در دوگروه بیست نفر کنترل و بیست نفر آزمایش قرار داده شدند. گروه آزمایش در ده جلسه یک ساعت و نیمه در مداخله شرکت داشتند. ابزارهای پژوهش شامل پرسش نامه های افسردگی و اضطراب بک، دشواری در تنظیم هیجان و مقیاس شدت پرخوری بود که در پیش آزمون و بعد از پایان مداخله اجرا شدند. داده ها با استفاده از آمار توصیفی و آزمون تحلیل واریانس اندازه گیری مکرر به کمک نرم افزار SPSS نسخه 21 تحلیل شد. یافته ها: گروه درمانی مبتنی بر رویکرد درمان هیجان محور در گروه آزمایش در سطح پس آزمون و پیگیری به طور معناداری (0/05≤P) باعث کاهش میانگین اضطراب، افسردگی، دشواری هیجانی و شاخص دوره های پرخوری در مبتلایان به اختلال پرخوری شد. نتیجه گیری: نتایج نشان داد که درمان هیجان محور در بهبود اضطراب، افسردگی، دشواری در تنظیم هیجان و نشانگان اختلال پرخوری مؤثر است و این نتایج در پیگیری نیز حفظ شده بودند. بنابراین پیشنهاد می شود که در درمان اختلال پرخوری رویکردهای درمانی که بر تنظیم هیجان تأکید می کنند، می توانند مؤثر واقع شوند و نتایج پایدار بمانند.
بررسی اثربخشی زوج درمانی متمرکز بر هیجان بر افزایش سازگاری زناشویی زوج های ناسازگار(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روش ها و مدل های روان شناختی سال دوازدهم زمستان ۱۴۰۰ شماره ۴۶
163 - 172
حوزه های تخصصی:
مقدمه: با توجه به اهمیت سازگاری زناشویی در ثبات و پایداری خانواده و در عین حال بهداشت روانی همسران و فرزندان، پژوهشگران بر شناسایی عوامل موثر بر سازگاری زوجین تمرکز نکرده اند. بر همین اساس، هدف از انجام این پژوهش بررسی اثر بخشی زوج درمانی متمرکز بر هیجان (EFCT) بر افزایش سازگاری زناشویی زوج های ناسازگار بود. روش: روش پژوهش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون – پس آزمون و گروه گواه بود. جامعه آماری شامل زوجین مراجعه کننده به مرکز مشاوره شهر تهران در سال 1396 بودند. از بین 31 زوج مراجعه کننده، 20 زوج (40 نفر) با توجه به نتایج پرسش نامه سازش یافتگی زوجی اسپنیر(1976) با خط برش 101، به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب و به گونه تصادفی در دو گروه آزمایش و گواه جایگزین شدند. گروه آزمایش به صورت منظم در 9 جلسه 90 دقیقه ای، هفته ای یک جلسه تحت درمان متمرکز بر هیجان قرار گرفت. داده های این پژوهش به کمک نرم افزار SPSS تحلیل شد. یافته ها: یافته های پژوهش، نشان داد درمان متمرکز بر هیجان بطور معناداری سازگاری زناشویی گروه آزمایش را در مقایسه با قبل از آموزش و گروه گواه افزایش داده است. نتیجه گیری: با استناد به یافته ها می توان نتیجه گرفت که زوج درمانی متمرکز بر هیجان می تواند یک مداخله روان شناختی اثربخش بر افزایش سازگاری زناشویی باشد.
اثربخشی درمان متمرکز بر هیجان بر سرسختی روان شناختی و کیفیت خواب در افراد با سابقه بستری به دلیل کرونا(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
خانواده درمانی کاربردی دوره دوم زمستان ۱۴۰۰ شماره ۵ (پیاپی ۹) مجموعه مقالات کووید- ۱۹
215 - 228
حوزه های تخصصی:
روش: پژوهش حاضر با هدف تعیین اثربخشی درمان متمرکز بر هیجان بر سرسختی روانشناختی و کیفیت خواب در افراد با سابقه بستری بدلیل کرونا بود. روش پژوهش: این پژوهش نیمه تجربی با طرح پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری بود و جامعه آماری شامل افراد با سابقه بستری بدلیل کرونا در شهر چالوس بود که پس از غربالگری با پرسشنامه سرسختی کوباسا و مدی (1982) و پرسشنامه کیفیت خواب پیترزبورگ (1989) 30 نفر به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب و در دو گروه آزمایش (15 نفر) گواه (15 نفر) 15 نفر بصورت تصادفی جایگزین شدند. شرکت کنندگان گروه آموزشی در هشت جلسه 90 دقیقه ای تحت مداخله درمان متمرکز بر هیجان جانسون (2012) قرار گرفتند و گروه گواه هیچ درمانی را دریافت نکردند. داده ها با استفاده از تحلیل تحلیل واریانس آمیخته بوسیله نرم افزار SPSS مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. یافته ها: نتایج تحقیق نشان داد مداخله درمان متمرکز بر هیجان در بهبود کیفیت خواب (18/9=F، 005/0=P) و سرسختی روانشناختی (66/4=F، 040/0=P) موثر بود و این تاثیر در مرحله پیگیری پایدار بود. نتیجه گیری: ضریب اتای تفکیکی نشان می دهد 7/24 درصد از تغییرات کیفیت خواب و 3/14 درصد از تغییرات سرسختی روانشناختی به وسیله متغیر گروه بندی تبیین می شود؛ بنابراین درمان متمرکز بر هیجان بر سرسختی روانشناختی و کیفیت خواب در افراد با سابقه بستری بدلیل کرونا موثر بوده است.
اثربخشی درمان متمرکز بر هیجان بر نگرانی و خودانتقادی افراد مبتلا به اختلال اضطراب منتشر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
زمینه: پیشرفت روان درمانی در زمینه اختلال اضطراب منتشر، بستگی به شناخت عمیق علائم و عوامل مرتبط با آن دارد. با توجه به تازگی مفهوم درمان متمرکز بر هیجان، پیشینه مطالعات نشان دهنده اهمیت نقش هیجان و اثربخشی درمان در اختلالات روانشناختی است. اما آیا درمان متمرکز بر هیجان می تواند بر نگرانی و خودانتقادی افراد مبتلا به اختلال اضطراب منتشر مؤثر باشد؟ هدف: این پژوهش با هدف اثربخشی درمان متمرکز بر هیجان بر نگرانی و خودانتقادی افراد مبتلا به اختلال اضطراب منتشر انجام شد. روش: پژوهش حاضر از نوع طرح آزمایشی تک آزمودنی با خط پایه چندگانه ناهمزمان بود. جامعه آماری پژوهش، شامل افراد مراجعه کننده به یکی از کلینیک های روانشناسی تهران در سال 1399 بود. 4 شرکت کننده به شیوه نمونه گیری در دسترس انتخاب شده و طی 20-16 جلسه درمان متمرکز بر هیجان (تیمولاک و مک الوانی، 2018)، به پرسشنامه های نگرانی پنسیلوانیا (میر، میلر، متزگر و بورکوک، 1990) و خودانتقادی (گیلبرت، کالرک، همپل، مایلز و آیرونز، 2004) پاسخ دادند. تحلیل داده ها به روش ترسیم دیداری، درصد داده های ناهمپوش، شاخص تغییر پایا و درصد بهبودی انجام شد. یافته ها: درمان متمرکز بر هیجان باعث کاهش متغیر نگرانی (درصد بهبودی 61/08%) گردید و اثر آن تا پایان دوره پیگیری دو ماهه حفظ شد (درصد بهبودی 57/91%). هم چنین درمان موجب کاهش متغیر خودانتقادی (درصد بهبودی 83/19%) شده که اثر آن تا پایان دوره پیگیری ماندگار بود (درصد بهبودی 79/72%). شاخص پایا در این متغیرها نیز، حاکی از معناداربودن این تغییرات بود (0/05 >P). نتیجه گیری: با توجه به یافته های مطالعه حاضر در مورد اثربخشی درمان متمرکز بر هیجان بر کاهش نگرانی و خودانتقادی، این موضوع مطرح می شود که درمان با تغییر هیجان و بازسازی تجارب هیجانی نامطلوب، موجب کاهش علائم و مشکلات روانشناختی احتمالی در افراد مبتلا به اختلال اضطراب منتشر می شود.
مقایسه اثربخشی درمان متمرکز بر هیجان و درمان شناختی مبتنی بر ذهن آگاهی بر نشانگان سوگ زنان مبتلا به اختلال سوگ ناشی از کووید – 19(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
فرهنگ مشاوره و روان درمانی سال سیزدهم پاییز ۱۴۰۱ شماره ۵۱
115 - 147
حوزه های تخصصی:
شیوع نشانگان اختلال سوگ از جمله پیامدهای شیوع ویروس کووید -19 بوده است. هدف پژوهش حاضر مقایسه اثربخشی درمان متمرکز بر هیجان و درمان شناختی مبتنی بر ذهن آگاهی بر نشانگان سوگ زنان مبتلا به اختلال سوگ ناشی از کووید – 19 بود. روش پژوهش حاضر نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری دو ماهه همراه با گروه کنترل بود. از زنان 25 تا 45 ساله مبتلا به اختلال سوگ (ناشی از کووید – 19) شهر تهران در سال 1400-1399 تعداد 45 نفر به صورت نمونه گیری داوطلبانه انتخاب شدند و در سه گروه (هر گروه 15 نفر) به صورت تصادفی گمارده شدند. ابزار پژوهش شامل سیاهه نشانگان سوگ هوگان (2001) بود. یک گروه درمان مبتنی بر هیجان (10 جلسه یک و نیم ساعته) و یک گروه درمانی شناختی مبتنی بر ذهن آگاهی (9 جلسه یک و نیم ساعته) را دریافت کردند. گروه کنترل در حین اجرای پژوهش مداخله ای دریافت نکرد. برای تحلیل داده ها از تحلی ل واریانس با اندازه گیری مکرر با رعایت پیش فرض ها استفاده شد. نتایج نشان داد که هر دو مداخله در مقایسه با گروه کنترل به هر شش مولفه نشانگان سوگ اثربخشی معناداری دارند و درمان متمرکز بر هیجان در مقایسه با درمان شناختی مبتنی بر ذهن آگاهی بر نشانگان سوگ (به غیر از رشد شخصی) به صورت معناداری اثربخشی بیشتری دارد. نتایج بیانگر کارامدی بیشتر درمان متمرکز بر هیجان در مقایسه با درمان شناختی مبتنی بر نشانگان سوگ ناشی ازکووید – 19 در زنان بود.
اثربخشی درمان متمرکز بر هیجان بر سه گانه تاریک شخصیت، رفتارهای پرخطر جنسی و سیستم های فعال ساز/ بازداری رفتاری (BAS/BIS) در نوجوانان
زمینه و هدف: نوجوانان بیش از هر گروه دیگری درگیر دامنه وسیعی از رفتارهای پرخطر می شوند که می تواند بهای گزافی را برای آنها، خانواده و جامعه همراه داشته باشد. رفتارهای پرخطر رفتارهای بالقوه مخربی هستند که افراد به طور ارادی و یا بدون اطلاع از پیامدهای نامطلوب فردی و اجتماعی، مرتکب آن می شوند. به عبارت دیگر، رفتارهای پرخطر رفتارهایی هستند که سلامت و بهزیستی افراد را در معرض خطر قرار می دهند. رفتارهای پرخطر طیفی از رفتارها را در بر می گیرد. هدف اصلی این پژوهش اثربخشی درمان متمرکز بر هیجان بر سه گانه تاریک شخصیت، رفتارهای پرخطر جنسی و سیستم های فعال ساز/ بازداری رفتاری ( BAS/BIS ) در نوجوانان مراجعه کننده به مراکز DIC شهر تهران بود . روش پژوهش: روش این پژوهش نیمه تجربی و طرح مورداستفاده نیز پیش آزمون پس آزمون با گروه گواه بود. جامعه آماری پژوهش شامل نوجوانان مراجعه کننده به مراکز کاهش آسیب گذری و سرپناه شبانه شهر تهران در 6 ماه دوم سال 1399 بودند که با استفاده از روش نمونه گیری در دسترس تعداد 30 نفر انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و گواه (هر گروه 15 نفر) گمارده شدند. ابزارهای اندازه گیری پرسشنامه کوتاه صفات تاریک شخصیت (جانسون و وبستر، 2010)، پرسشنامه رفتارهای پرخطر جنسی (زارعی و همکاران، 1389) و مقیاس سیستم های بازداری/ فعال ساز رفتاری ( کارور و وایت، 1994) بودند، همچنین برنامه درمانی متمرکز بر هیجان به مدت 8 جلسه 90دقیقه ای بر روی گروه آزمایش اجرا شد. یافته ها: نتایج تحلیل کوواریانس چند متغیری نشان داد که درمان متمرکز بر هیجان بر کاهش نشانه های سه گانه تاریک شخصیت، رفتارهای پرخطر جنسی و سیستم های فعال ساز/ بازداری رفتاری تأثیر داشته است. نتیجه گیری: حساسیت بالای افراد در BAS ، جستجوی سرگرمی و پاسخ به پاداش با افزایش احتمال وقوع رفتارهای پرخطر در آنها همراه است؛ از این رو درمان متمرکز بر هیجان بر رفتارهای پرخطر و سیستم های فعال ساز/ بازداری رفتاری موثر است.
تأثیر درمان متمرکز بر هیجان بر سرمایه هیجانی بانوان دارای اضطراب اجتماعی
حوزه های تخصصی:
سرمایه هیجانی در زمره متغیرهای مثبتی قرار دارد که می تواند در بهبود شرایط بانوان دارای اضطراب اجتماعی کارساز واقع شود. این پژوهش با هدف آشکار ساختن تأثیر درمان متمرکز بر هیجان بر سرمایه هیجانی بانوان دارای اضطراب اجتماعی اجرا شد. روش پژوهش آزمایشی از نوع پیش آزمون پس آزمون با گروه کنترل و دوره پیگیری یک ماهه بود. جامعه آماری این پژوهش، بانوان با نشانه های اضطراب اجتماعی مراجعه کننده به مراکز مشاوره ندای فطرت و بهشت اصفهان در سال 1399 بودند. حجم نمونه به صورت در دسترس 30 نفر مبتنی بر ملاک های ورود که نمره بالاتر از 40 در مقیاس اضطراب اجتماعی کانون (Connor, 2000) کسب کرده بودند، تعیین گردید و به طور تصادفی در یک گروه آزمایش (15) نفر و گروه کنترل (15 نفر) گمارده شدند. برای جمع آوری اطلاعات، از پرسشنامه سرمایه هیجانی (Golparvar, 2016) و پرسشنامه اضطراب اجتماعی (Connor, 2000) استفاده شد. گروه آزمایش به مدت 10 جلسه تحت درمان متمرکز بر هیجان قرار گرفتند؛ اما گروه کنترل هیچ مداخله روان شناختی دریافت نکرد. داده ها از طریق تحلیل واریانس اندازه گیری تکرار شده تحلیل شدند. نتایج نشان داد که گروه درمانی متمرکز بر هیجان برافزایش سرمایه هیجانی و ابعاد آن (عاطفه مثبت، احساس انرژی و شادمانی) در بانوان دارای اضطراب اجتماعی با اندازه اثر 80 درصد تأثیر معنادار داشت (01/0>P). بر اساس نتایج پژوهش حاضر می توان درمان متمرکز بر هیجان را به عنوان یﮏ روش درﻣﺎﻧﯽ ﺑﺮای افزایش سرمایه هیجانی بانوان دارای اضطراب اجتماعی ﺑﻪ کار برد.
مقایسه اثربخشی درمان شناختی- رفتاری مبتنی بر اینترنت و درمان متمرکز بر هیجان بر همجوشی شناختی و صمیمیت جنسی در زنان متأهل مبتلا به اختلال وسواسی- اجباری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های نوین روانشناختی سال ۱۸ بهار ۱۴۰۲ شماره ۶۹
51 - 59
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر، مقایسه اثربخشی درمان شناختی- رفتاری مبتنی بر اینترنت و درمان متمرکز بر هیجان بر همجوشی شناختی و صمیمیت جنسی در زنان متأهل مبتلا به اختلال وسواسی- اجباری بود. طرح پژوهش از نوع آزمایشی همراه با پیش-آزمون و پس آزمون و گروه کنترل بود. جامعه آماری تحقیق را تمام بیماران زن متأهل مبتلا به اختلال وسواسی- اجباری تشکیل می دادند که در بازه زمانی تیر تا مهرماه سال 1400 جهت درمان به یکی از مراکز مشاوره و خدمات روان شناختی و روانپزشکی شهر پارس آباد استان اردبیل مراجعه کرده بودند. 45 نفر از ایشان به روش نمونه گیری هدفمند انتخاب و به صورت تصادفی در گروه های دریافت کننده درمان شناختی- رفتاری مبتنی بر اینترنت (15 نفر)، درمان متمرکز بر هیجان (15 نفر) و گروه کنترل (15 نفر) قرار گرفتند. ابزار جمع آوری داده ها عبارت بودند از: مقیاس وسواس فکری- عملی ییل- براون، مقیاس همجوشی شناختی گیلاندرز و همکاران و پرسشنامه نیازهای صمیمیت باگاروزی. درمان های مداخله ای هر کدام طی 8 جلسه ی هفتگی انجام شد. داده با استفاده از آزمون تحلیل کوواریانس چندمتغیری مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج نشان داد درمان شناختی- رفتاری مبتنی بر اینترنت و متمرکز بر هیجان بر همجوشی شناختی و صمیمیت جنسی در زنان متأهل مبتلا به اختلال وسواسی- اجباری اثربخش بوده است (05/0>P) و بین اثربخشی این دو شیوه درمانی، تفاوت معناداری وجود ندارد (05/0<P). نتایج به دست آمده، به طور بالقوه اثرات کاربردی مهمی برای متخصصان و درمانگران جهت توجه به اثربخشی روش های درمانی به کار رفته در بهبود پیامدهای اختلال وسواسی- اجباری دارد.
هم سنجی تأثیر درمان حالت روان بنه و درمان متمرکز بر هیجان در الگوهای ارتباطی همسران تازه ازدواج کرده دارای تعارض.(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
زمینه: تعارضات زناشویی در پنج سال نخست زندگی افزایش می یابد و به کارگیری مداخلات تأثیرگذار برای کاهش این تعارضات ضروری است. هدف: پژوهش حاضر با هدف هم سنجی تأثیر مداخلات درمان حالت روان بنه و درمان متمرکز بر هیجان بر الگوهای ارتباطی همسران تازه ازدواج کرده متعارض انجام گرفت. روش: طرح این پژوهش کاربردی، آزمایشی با طرح پیش آزمون- پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری همسران متعارض کمتر از شش سال ازدواج بود که در سال 1398 میان ماه های خرداد تا شهریور به مراکز مشاوره پیوند زندگی و اندیشه در شهرستان آستارا مراجعه کرده بودند. از میان آن ها 30 زوج (60 زن و شوهر) با نمونه گیری در دسترس و گمارش تصادفی در دو گروه آزمایش و یک گروه گواه قرار گرفتند. ابزار پژوهش، پرسش نامه الگوهای ارتباطی(Christensen & sullaway,1984) و مصاحبه بالینی بود. درمان حالت روان بنه، طی 12 جلسه90 دقیقه ای و درمان متمرکز بر هیجان طی 10 جلسه120دقیقه ای اجرا گردید و پس از سه ماه پیگیری، برای تحلیل داده ها از تحلیل کوواریانس چندمتغیره با اندازه گیری مکرر و SPSS-24 استفاده شد. یافته ها: یافته ها نشان داد که درمان حالت روان بنه، الگوی ارتباطی سازنده متقابل را به صورت پایدار افزایش داده (01/0> P) و الگوی توقع-کناره گیر را کاهش می دهد(01/0> P). درمان متمرکز بر هیجان الگوی سازنده متقابل را افزایش داده (01/0> P) و الگوی اجتناب متقابل (05/0> P) و توقع-کناره گیر(01/0> P) را کاهش می دهد. درمان حالت روان به صورت کارآمدتری الگوی سازنده متقابل را افزایش داده (01/0> P) و الگوی توقع-کناره گیر را کاهش می دهد(01/0> P) و درمان متمرکز بر هیجان در کاهش الگوی اجتناب متقابل مؤثرتر بود (01/0> P). نتیجه گیری: مداخلات درمان حالت روان بنه و درمان متمرکز بر هیجان را می توان برای بهبود الگوهای ارتباطی زوجین متعارض به کار بست.
تأثیر درمان یکپارچه شده متمرکز بر شفقت و هیجان، در تعارض زناشویی زنان متأهل(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
یکی از عوامل آسیب رسان به کیفیت زناشویی تعارض زوجین است. تعارض زناشویی سبب بروز مشکلاتی در ساختار خانواده، استحکام و عدم رضایت از زندگی و درنهایت اگر توجهی به این دو مقوله نشود سبب فروپاشی نظام خانواده می شود. ازاین جهت هدف پژوهش حاضر بررسی تأثیر درمان یکپارچه شده متمرکز بر شفقت و هیجان بر تعارض زناشویی زنان شهر اصفهان قرار گرفت. بدین منظور در این پژوهش که از نوع منفرد A-B-A بود از بین زنان متعارض مراجعه کننده به مراکز مشاوره (تماشا و رضوی) شهر اصفهان در سال 99 سه زن که شرایط شرکت در پژوهش را داشتند به صورت هدفمند انتخاب شد و توسط پرسشنامه تعارض (sanaii, barati & Bustani, 2009) مورد ارزیابی قرار گرفتند. پس از احراز تعارض زناشویی بالا و دریافت رضایت جهت شرکت در پژوهش، ایشان در طی 3 ماه، هفته ای یک بار در جلسات درمانی مبتنی بر تلفیق درمان های متمرکز بر شفقت و هیجان (محقق ساخته) به مدت 60 دقیقه به صورت انفرادی شرکت نمودند. در اثنا این پژوهش، افراد شرکت کننده به منظور تعیین خط پایه و پیشرفت درمانی قبل، حین و بعد مداخله، 12 بار به پرسشنامه مذکور پاسخ دادند. برای تحلیل نتایج از شاخص توصیفی و آمار استنباطی تحلیل دیداری استفاده شد. درصد بهبودی تعارض زناشویی سه زن در مرحله مداخله به ترتیب 30-31-33 درصد به دست آمد که حکایت از تأثیر درمان یکپارچه شده مذکور بر تعارض زناشویی زنان شرکت کننده دارد. نتایج این پژوهش نشان داد که درمان یکپارچه شده مبتنی بر شفقت و هیجان، منجر به تنظیم هیجان در یک بستر معنایی شده و کاهش تعارضات زناشویی را در پی داشته است. ازاین جهت می توان نتیجه گرفت که درمان یکپارچه شده مذکور برای کاهش تعارض زناشویی زنان متعارض مؤثر است. ازاین رو پیشنهاد می شود برای بهبود کیفیت زندگی و کاهش تعارضات زناشویی زنان متعارض از این درمان استفاده شود.
اثربخشی درمان متمرکز بر هیجان بر ناگویی هیجانی و خودانتقادی درونی شده در دختران کمال گرای روان رنجور: یک مطالعه ی آزمایشی تک موردی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
منبع:
تحقیقات علوم رفتاری دوره ۲۰ بهار ۱۴۰۲ شماره ۱ (پیاپی ۷۱)
۱۶۴-۱۵۱
حوزه های تخصصی:
زمینه و هدف: پژوهش حاضر جهت تعیین اثربخشی درمان متمرکز بر هیجان بر ناگویی هیجانی و خودانتقادی درونی شده در دختران کمال گرای روان رنجور انجام گردید. مواد و روش ها: جامعه ی آماری پژوهش دختران کمال گرای روانجور مراجعه کننده به برخی مراکز مشاوره ی شهر اهواز بود که نمونه ای شامل ۵ نفر با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند و کسب حداقل نمره ی خط برش ۱۴۵ در آزمون کمال گرایی روان رنجور انتخاب شدند. این مطالعه از نوع طرح شبه آزمایشی تک موردی بود. پروتکل درمان متمرکز بر هیجان (گلدمن و گرینبرگ، ۲۰۱۵) طی ۱۱ جلسه ۹۰ دقیقه ای اجرا شد. مشارکت کنندگان مقیاس ناگویی هیجانی و سطوح خودانتقادی را تکمیل نمودند. داده ها در سه مرحله خط پایه، درمان و پیگیری جمع آوری شدند و به روش شاخص تغییر پایا، درصد بهبودی و ترسیم دیداری تحلیل شدند. یافته ها: نتایج درصد بهبودی نشان داد که آزمودنی ها در مرحله ی درمان در متغیر ناگویی هیجانی (۵۸/۱۰) و در متغیر خودانتقادی درونی شده (۳۲/۲۱) و در مرحله ی پیگیری در متغیر ناگویی هیجانی (۴۱/۱۹) و در متغیر خودانتقادی درونی شده (۷۶/۵۱) بهبود پیدا کردند. همچنین شاخص تغییر پایای هر دو متغیر در مرحله ی پس از درمان و پیگیری معنی دار (۹۶/۱ z= و سطح معنی داری ۰۵/۰) بود. نتیجه گیری: بنابراین درمان متمرکز بر هیجان باعث کاهش ناگویی هیجانی و خودانتقادی درونی شده در دختران کمال گرای روان رنجور می شود. تازه های تحقیق سیده زهرا علوی: Google Scholar, Pubmed
مقایسه اثربخشی رژیم درمانی همراه با ورزش و اثر تلفیقی آن با گروه درمانی متمرکز بر هیجان بر کنترل تکانه افراد مبتلا به چاقی با اختلال پرخوری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رویش روان شناسی سال ۱۲ آبان ۱۴۰۲ شماره ۸ (پیاپی ۸۹)
۱۰۶-۹۷
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر مقایسه اثربخشی رژیم درمانی همراه با ورزش و اثر تلفیقی آن با گروه درمانی متمرکز بر هیجان بر کنترل تکانه افراد مبتلا به چاقی با اختلال پرخوری بود. روش پژوهش نیمه آزمایشی ﺑﺎ ﻃﺮح ﭘیﺶآزﻣﻮن_ﭘﺲآزﻣﻮن و ﮔ ﺮوه کﻨﺘﺮل با دوره پیگیری دو ماهه بود. جامعه آماری پژوهش شامل افراد چاق مبتلا به پرخوری مراجعه کننده به کلینیک چاقی بیمارستان سینا شهر تهران در سال 1401 بود. حجم نمونه شامل 51 نفر (هر گروه 17 نفر) بود که به روش نمونه گیری دردسترس انتخاب شدند. ابزار پژوهش شامل پرسشنامه تکانشگری (BIQ) بارت (1995) بود. گروه گواه مداخله ای دریافت نکرد اما هر دو گروه آزمایش پژوهش مداخله رژیم درمانی همراه با ورزش را در طول 12 جلسه دریافت کردند و یکی از گروه های آزمایش 10 جلسه تقریبا 2 ساعته درمان متمرکز بر هیجان را نیز دریافت کرد. برای تحلیل داده ها از تحلیل واریانس آمیخته استفاده شد. نتایج نشان داد که تفاوت میانگین پیش آزمون با پس آزمون و پیگیری گروه رژیم درمانی همراه با ورزش در تلفیق با گروه درمانی متمرکز بر هیجان در کنترل تکانه (دو مولفه شناختی و عدم برنامه ریزی) معنادار است (05/0>P). ولی تفاوت پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری گروه رژیم درمانی همراه با ورزش در مولفه های کنترل تکانه معنادار نبود (05/0<P). نتایج نشان داد که گروه درمانی متمرکز بر هیجان، احتمالا درمان کارآمدتری در مقایسه با رژیم درمانی همراه با ورزش برای درمان کنترل تکانه در افراد مبتلا به چاقی با اختلال پرخوری است.
اثربخشی درمان متمرکز بر هیجان بر انتظارات زناشویی بدبینانه و خودانتقادی در دختران کمال گرای روان رنجور: یک مطالعه ی آزمایشی تک موردی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر تعیین اثربخشی درمان متمرکز بر هیجان بر انتظارات زناشویی بدبینانه و خودانتقادی در دختران کمال گرای روان رنجور بود. جامعه ی آماری پژوهش دختران کمال گرای روان رنجور مراجعه کننده به مراکز مشاوره ی شهر اهواز در سال 1401 بود که نمونه ی پژوهش 5 نفر از دختران کمال گرای روان رنجور بودند که با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند و کسب حداقل نمره ی خط برش 145 در آزمون کمال گرایی روان رنجور انتخاب شدند. طرح تحقیق مطالعه حاضر، طرح شبه آزمایشی تک موردی بود. مشارکت کنندگان مقیاس انتظارات زناشویی بدبینانه و خودانتقادی را تکمیل نمودند. پروتکل درمان متمرکز بر هیجان طی 11 جلسه 90 دقیقه ای اجرا شد. داده ها در سه مرحله ی خط پایه، درمان و پیگیری جمع آوری شدند و به روش شاخص تغییر پایا، درصد بهبودی و ترسیم دیداری تحلیل شدند. نتایج درصد بهبودی نشان داد که شرکت کنندگان در مرحله ی درمان در متغیر انتظارات زناشویی بدبینانه (75/18) و در متغیر خودانتقادی (98/21) و در مرحله ی پیگیری در متغیر انتظارات زناشویی بدبینانه (91/23) و در متغیر خودانتقادی (66/49) بهبود پیدا کردند. هم چنین شاخص تغییر پایای هر دو متغیر در مرحله ی پس از درمان و پیگیری معنی دار (96/1 z= و سطح معنی داری 05/0) بود و نشان داد که درمان متمرکز بر هیجان باعث کاهش انتظارات زناشویی بدبینانه و خودانتقادی در دختران کمال گرای روان رنجور می شود