مطالب مرتبط با کلیدواژه

رفتارهای خودآسیب رسان


۱.

نقش میانجی شفقت به خود در رابطه بین سبکهای هویت و رفتارهای خودآسیب رسان نوجوانان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: شفقت به خود سبکهای هویت رفتارهای خودآسیب رسان نوجوانان

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۹۹ تعداد دانلود : ۲۴۱
هدف از پژوهش حاضر تعیین نقش میانجی شفقت به خود در رابطه بین سبک های هویت و رفتارهای خودآسیب رسان نوجوانان بود. پژوهش حاضر از لحاظ هدف جزء پژوهش های بنیادی و از لحاظ روش از نوع مطالعات همبستگی است. جامعه پژوهش را تمامی نوجوانان 16-14 سال که در سال تحصیلی 1400-99 در مدارس دولتی دوره اول متوسطه شهر کرج مشغول به تحصیل بودند تشکیل دادند که از میان آنها 247 نوجوان با استفاده از پرسشنامه سبک های هویت ( ISI ) ( برزونسکی، 1989) ، مقیاس شفقت به خود ( SCS ) ( نف، 2003)، و رفتار خودآسیب رسان ( ISAS ) (کلونسکی و گلن، 2009) به صورت اینترنتی و از طریق شبکه های مجازی مورد ارزیابی قرار گرفتند. روش تحلیل این پژوهش، ضریب همبستگی پیرسون و رگرسیون سلسله مراتبی همزمان به روش بارون و کنی (1986) بود و از نرم افزار آماری 25- SPSS بعنوان ابزار تحلیل استفاده شد. یافته ها نشان داد بین هویت هنجاری و اطلاعاتی با رفتارهای خودآسیب رسان رابطه منفی معنادار و با شفقت به خود رابطه مثبت معنادار وجود دارد ( 01/0 P < ). بین سبک هویت سردرگم با شفقت به خود و رفتارهای خودآسیب رسان رابطه منفی معنادار ( 01/0 P < )، و بین شفقت به خود و رفتار خودآسیب رسان در نوجوانان رابطه منفی معناداری وجود دارد ( 01/0 P < )، و شفقت به خود در رابطه بین سبکهای هویت (سردرگم ، هنجاری، و هویت اطلاعاتی) با رفتارهای خود-آسیب رسان نقش میانجی دارد. با توجه به یافته های به دست آمده در این پژوهش، می توان نتیجه گرفت که سبکهای هویت و شفقت به خود به عنوان یکی از عوامل افزایش دهنده سلامت روان سبب کاهش رفتارهای خود-آسیب رسان در نوجوانان می شوند. بنابراین هدف قرار دادن متغیرهای مهمی همچون سبک های هویت و شفقت به خود در پیشگیری و کاهش رفتارهای خودآسیب رسان نوجوانان، می تواند مفید واقع شود.
۲.

مقایسه اثربخشی درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد و درمان ذهن آگاهی بر تنظیم شناختی هیجان نوجوانان دختر دارای رفتارهای خودآسیب رسان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: تنظیم شناختی هیجان رفتارهای خودآسیب رسان درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد ذهن آگاهی نوجوانان

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۳۱ تعداد دانلود : ۱۵۵
هدف از پژوهش حاضر مقایسه اثربخشی درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد و درمان ذهن آگاهی بر تنظیم شناختی هیجان نوجوانان دختر دارای رفتارهای خودآسیب رسان بود. پژوهش حاضر از نوع مطالعات نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون-پس آزمون با گروه گواه است. جامعه پژوهش را تمامی دانش آموزان دختر که در سال تحصیلی 99-98 در مدارس دولتی منطقه 1 شهر تهران مشغول به تحصیل بودند تشکیل دادند، که از میان آنها 60 نفر با روش نمونه گیری خوشه ای مرحله ای به عنوان نمونه انتخاب و بطور تصادفی در سه گروه مساوی (هر گروه 20 نفر) قرار گرفتند. ابزار پژوهش شامل پرسشنامه تنظیم شناختی هیجان (CERQ) (گارنفسکی و همکاران، 2006) بود که در سه مرحله قبل، بعد و 2 ماه پس از جلسات اجرا شد. مداخلات درمانی برای گرو ه های آزمایش به مدت 8 جلسه برگزار شد، گروه گواه هیچ گونه مداخله ای دریافت نکردند. یافته های به دست آمده از تحلیل کواریانس چندمتغیره نشان داد که هر دو روش مداخله بر بهبود تنظیم شناختی هیجان و مؤلفه های آن مؤثر بوده و میزان اثربخشی در طی زمان دارای ماندگاری اثر است (01/0P<). همچنین نتایج آزمون t نشان داد بین میزان اثربخشی دو روش بر تنظیم شناختی هیجان دانش آموزان دارای رفتارهای خودآسیب رسان تفاوت معناداری وجود ندارد، اما اثربخشی ذهن آگاهی بر راهبردهای تنظیم شناختی هیجان مثبت و منفی بیشتر است (0001/0=P).
۳.

اثربخشی رفتاردرمانی دیالکتیکی بر رفتارهای خودآسیب رسان غیرخودکشی گرا در نوجوانان دختر

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: رفتاردرمانی دیالکتیکی رفتارهای خودآسیب رسان غیرخودکشی گرا

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۳۳ تعداد دانلود : ۱۱۸
هدف از انجام این پژوهش بررسی اثربخشی رفتاردرمانی دیالکتیکی بر رفتارهای خودآسیب رسان غیرخودکشی گرا در نوجوانان دختر بود. ایﻦ پژوهش از ﻧﻮع نیمه آزمایشی و با طرح پیش آزمون-ﭘﺲآزﻣﻮن با گروه کنترل بود. جامعه آماری پژوهش شامل کلیه دانش آموزان دختر دوره متوسطه شهر اردبیل در سال 1400 بودند. ابتدا به روش نمونه گیری در دسترس 30 نفر انتخاب و سپس به شیوه تصادفی ساده در دو گروه آزمایش و کنترل جایگزین شدند (15 نفر آزمایش و 15 نفر کنترل). گروه آزمایش تحت 8 جلسه 90 دقیقه ای رفتاردرمانی دیالکتیکی به شیوه آنلاین قرار گرفت. از سیاهه رفتارهای خودآسیب رسان (ISAS) کلونسکی و گلین (2009) به منظور گردآوری اطلاعات استفاده شد. تجزیه وتحلیل اطلاعات به دست آمده از اجرای پرسشنامه ها از طریق نرم افزار SPSS نسخه 24 در دو بخش توصیفی (میانگین و انحراف معیار) و استنباطی (تحلیل کوواریانس چندمتغیره) انجام پذیرفت. نتایج بیانگر این بود که رفتاردرمانی دیالکتیکی توانسته است رفتارهای خودآسیب رسان غیرخودکشی گرا در نوجوانان دختر به طور معناداری بهبود بخشد. می توان نتیجه گیری کرد که رفتاردرمانی دیالکتیکی می تواند به عنوان مداخله ای مؤثر برای بهبود رفتارهای خودآسیب رسان غیرخودکشی گرا در نوجوانان دختر مورداستفاده قرار گیرد.
۴.

رفتارهای خودآسیب رسان در دختران نوجوان: احتمال خودکشی، نقش عوامل روان شناختی و تأثیر همسالان(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)

کلیدواژه‌ها: رفتارهای خودآسیب رسان نوجوانان خودکشی عوامل روان شناختی همسالان

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۸۶۶ تعداد دانلود : ۳۲۱
هدف: نوجوانان به دلیل عدم رسش کامل شناختی ممکن است نسبت به سایر گروه های سنی در معرض مشکلات آسیب روان شناختی مانند خودکشی و خودآسیب رسانی قرار بگیرند و بررسی عوامل مرتبط با این موضوع از ضروریات مطالعات امروزی است. بنابراین این مطالعه با هدف بررسی رفتارهای خودآسیب رسانی در دختران نوجوان، احتمال خودکشی و نقش عوامل روان شناختی و همسالان صورت گرفت. روش: این مطالعه به روش توصیفی همبستگی صورت گرفت. جامعه آماری شامل نوجوانان بزهکار کانون اصلاح و تربیت مشهد بود که در بازه زمانی سه ماهه اول سال 1399 در مراکز زندان مشهد، به سر می بردند. تعداد 148 نفر بر اساس فرمول کوکران انتخاب و با استفاده از سیاهه خودآسیب رسانی، مقیاس انگیزه های خودآسیب رسانی (سانسون و همکاران،1994)، مقیاس مشکلات تنظیم هیجانی (گارنفسکی و همکاران، 2001)، مقیاس خودانتقادی (گیلبرت، کلارک، همپل و میلز، 2004)، پرسشنامه قلدری/قربانی (آلوئوس، 1996) و مقیاس الگوگیری از خودجرحی همسالان (کلایتر، نیکسون (2003) ارزیابی شدند. داده های پژوهش با استفاده از روش های آماری پیرسون و رگرسیون در نرم افزار آماری SPSS نسخه 20 صورت گرفت. یافته ها: یافته های پژوهش نشان داد که نقایص تنظیم هیجانی، خودانتقادی و الگوگیری از خودجرحی همسالان به صورت معناداری خودآسیب رسانی مستقیم را پیش بینی می کنند (0.05>P). نتیجه گیری: بر اساس یافته های مطالعه می توان نتیجه گرفت مشکلات در تنظیم هیجانات، خودانتقادی و همسالان در افزایش رفتارهای خودآسیب رسان نقش دارند و می بایست در پیشگیری از رفتارهای آسیب زا در نوجوانان مدنظر قرار گیرند.
۵.

مدل یابی روابط ساختاری شناخت اجتماعی و سبک های هویت با رفتارهای خودآسیب رسان با میانجی گری شفقت به خود در نوجوانان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: شناخت اجتماعی سبک های هویت رفتارهای خودآسیب رسان شفقت به خود نوجوانان

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۵۶ تعداد دانلود : ۱۱۶
مقدمه: خودآسیب رسانی مکانیسمی که نوجوانان برای محافظت از خود شکننده شان در مقابل فشارهای این دوره از آن استفاده می کنند و اغلب موجب آسیب جدی جسمی و روانی به خود می شوند. برای جلوگیری یا کاهش این رفتارها در نوجوانان، لازم است ابتدا اطلاعات مناسب در مورد این ساختار بدست آورده و عوامل مؤثر بر آنها را شناسایی نمود . روش: براین اساس پژوهش حاضر با هدف مدل یابی روابط ساختاری شناخت اجتماعی و سبک های هویت با رفتارهای خودآسیب رسان با میانجی گری شفقت به خود در نوجوانان انجام شد. روش پژوهش همبستگی از نوع مدل یابی معادلات ساختاری بود. جامعه آماری شامل تمامی نوجوانان 16-14 سال که در سال تحصیلی 1400-99 در مدارس دولتی شهر کرج مشغول به تحصیل بودند، که 247 نفر به صورت اینترنتی و از طریق شبکه های مجازی به صورت در دسترس با استفاده از پرسشنامه های سبک های هویت (برزونسکی، 1989) شناخت اجتماعی (نجاتی، و همکاران، 1397) رفتار خودآسیب رسان (کلونسکی و گلن، 2009) شفقت به خود (نف، 2003)، مورد ارزیابی قرار گرفتند . یافته ها و نتیجه گیری: یافته های بدست آمده از ارزیابی مدل پیشنهادی به روش معادلات ساختاری با استفاده از نرم افزار SPSS23 و Smart PLS3 نشان داد اثر مستقیم و منفی سبک های هویت (01/0>P)، و شفقت به خود (05/0>P) بر رفتارهای خود آسیب رسان معنادار است. اثرمستقیم و منفی شناخت اجتماعی بر رفتارهای خود آسیب رسان معنادار است (05/0> P )، اما اثرغیرمستقیم شناخت اجتماعی بر رفتارهای خودآسیب رسان معنادار نیست
۶.

بررسی مدل ساختاری ارتباط رفتارهای خودآسیب رسان با ادراک زمان و نقش میانجی افسردگی و خودبخشش گری در نوجوانان(مقاله علمی وزارت علوم)

تعداد بازدید : ۱۱۴ تعداد دانلود : ۹۸
این پژوهش با هدف پیش بینی رفتارهای خودآسیب رسان بر اساس درک زمان، افسردگی و خودبخشش گری در نوجوانان انجام شد. روش پژوهش توصیفی از نوع همبستگی بود. جامعه ی آماری شامل تمام دانش آموزان 12 تا 18 سال شهر تهران بود که با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای، 200 نفر انتخاب شدند. پرسش نامهی درک زمان ملو و وورل (2015)، افسردگی بک (1961)، پرسش نامهی رفتارهای خودآسیب رسان کاونسکی و گلن (2009) و پرسش نامهی خودبخشش گری وول، دی شی، واکینی (2008) به عنوان ابزار استفاده شد. تجزیه و تحلیل داده ها به روش معادلات ساختاری با استفاده از نرم افزار PLS-3 انجام شد. نتایج نشان داد که افسردگی، خودبخشش گری، حال مثبت، و حال منفی دارای اثر مستقیم معناداری بر رفتارهای خودآسیب رسان هستند. این درحالی است که حال منفی و گذشته ی منفی با میانجی گری افسردگی و حال مثبت با میانجی گری خودبخشش گری، دارای اثر غیرمستقیم معناداری بر رفتارهای خودآسیب رسان هستند. بنابر یافته های پژوهش مشخص می شود که افسردگی، گذشته منفی و حال منفی، با میانجی گیری افسردگی موجب افزایش و خودبخشش گری و حال مثبت موجب کاهش رفتارهای خودآسیب رسان می شوند. در مجموع نتایج از نقش چشم انداز زمان در پیش بینی اختلال رفتارهای خودآسیب رسان در نوجوانان حمایت می کند و بنابراین می توان از آن در پیش گیری و تدوین برنامه های مداخله استفاده نمود. شماره ی مقاله: 6
۷.

مدل یابی روابط ساختاری شناخت اجتماعی با رفتارهای خودآسیب رسان نوجوانان: نقش میانجی گر تحمل پریشانی(مقاله علمی وزارت علوم)

تعداد بازدید : ۱۶۷ تعداد دانلود : ۱۴۴
زمینه: خودآسیب رسانی مکانیسمی است که نوجوانان برای محافظت از خود شکننده شان در کنار آمدن با فشارهای دوره نوجوانی از آن استفاده می کنند و اغلب موجب آسیب جدی جسمی و روانی به خود می شوند. مطالعات متعدد نشان داده است که شناخت اجتماعی در انواع مشکلات رفتاری و اختلالات روانی دخیل است؛ از سویی تحقیقات نقش میانجی گر تحمل پریشانی را در گرایش نوجوانان به رفتارهای خودآسیب رسان مشهود دانسته اند. اما وجود پژوهشی که بصورت همزمان نقش میانجی گر تحمل پریشانی را در رابطه بین شناخت اجتماعی با رفتارهای خودآسیب رسان نوجوانان بررسی نماید مغفول مانده است. هدف: پژوهش حاضر با هدف مدل یابی روابط ساختاری شناخت اجتماعی با رفتارهای خودآسیب رسان با میانجی گری تحمل پریشانی نوجوانان انجام شد. روش: روش پژوهش همبستگی از نوع مدل یابی معادلات ساختاری بود. جامعه آماری شامل تمامی نوجوانان 16-14 سال که در سال تحصیلی 1400-99 در مدارس دولتی شهر کرج مشغول به تحصیل بودند، که 247 نفر به صورت اینترنتی و از طریق شبکه های مجازی به صورت در دسترس با استفاده از پرسشنامه های شناخت اجتماعی (نجاتی و همکاران، 1397)، رفتار خودآسیب رسان (کلونسکی و گلن، 2009)، و مقیاس تحمل پریشانی (سیمونز و گاهر، 2005)، مورد ارزیابی قرار گرفتند. جهت تحلیل داده ها از روش معادلات ساختاری و نرم افزار SPSS23 و Smart PLS3 استفاده شد. یافته ها: اثرمستقیم و منفی شناخت اجتماعی بر رفتارهای خودآسیب رسان معنادار بود (0/05>P)، اما اثرغیرمستقیم شناخت اجتماعی بر رفتارهای خودآسیب رسان معنادار نبود. اثر مستقیم و منفی تحمل پریشانی بر رفتارهای خود آسیب رسان معنادار بود (0/01 >P). نتیجه گیری: براساس یافته ها، می توان نتیجه گرفت تحمل پریشانی و شناخت اجتماعی از عوامل مهم اثرگذار بر رفتارهای خودآسیب رسان نوجوانان است، بنابراین، در برنامه های پیشگیری و درمانی باید به این عوامل توجه شود. شماره ی مقاله: ۵
۸.

نقش واسطه ای ناگویی خلقی در رابطه بین طرحواره های ناسازگار اولیه و رفتارهای خودآسیب رسان در نوجوانان

تعداد بازدید : ۱۷۹ تعداد دانلود : ۱۵۲
زمینه و هدف: درمانگران بالینی و مشاوران معتقدند که طرحواره ها و نگرش ها نسبت به هیجان ها در کاهش تجربه استرس و نهایتاً پیشگیری و بهبود مشکلات خود آسیب رسانی نوجوانان مؤثر است؛ از این رو، پژوهش حاضر با هدف تعیین نقش واسطه ای ناگویی خلقی در رابطه بین طرحواره های ناسازگار اولیه و رفتارهای خود آسیب رسان در نوجوانان انجام شد. روش پژوهش: پژوهش حاضر توصیفی- همبستگی بود. جامعه آماری پژوهش را کلیه نوجوانان پسر مقطع دوم متوسطه منطقه لوداب تشکیل دادند، که در سال تحصیلی 1399- 1398 مشغول به تحصیلی بودند. از بین جامعه آماری 210 نفر به روش نمونه گیری خوشه ای تک مرحله ای انتخاب و مورد مطالعه قرار گرفتند. برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه های ناگویی خلقی تورنتو (1986)، طرحواره های ناسازگار یانگ ( 2005 ) و آسیب به خود – سانسون و همکاران (1998) استفاده شد؛ بعد از جمع آوری و استخراج داده ها، نمرات شرکت کنندگان با استفاده از ضریب همبستگی پیرسون، تحلیل رگرسیون چندگانه و تحلیل مسیر مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. یافته ها: نتایج مسیرهای رابطه مستقیم پژوهش نشان داد که بین رفتار خود آسیب رسان با طرحواره های محرومیت هیجانی، رهاشدگی/بی ثباتی، بی اعتمادی/بدرفتاری، انزوای اجتماعی/بیگانگی، نقص/شرم، شکست، وابستگی/ بی کفایتی، آسیب پذیری در برابر ضرر و بیماری، گرفتار/خویشتن تحول نیافته، اطاعت، ایثار، بازداری هیجانی، معیارهای سرسختانه، استحقاق/ بزرگ منشی و خویشتن داری/ خود انضباطی همبستگی معناداری وجود دارد؛ همچنین بین رفتار خود آسیب رسان با ناگویی خلقی و خرده مقیاس های دشواری در تشخیص احساسات، دشواری توصیف احساسات و تفکر با جهت گیری خارجی همبستگی مثبت معناداری وجود دارد. نتیجه گیری: نتایج رابطه غیرمستقیم نشان داد که ناگویی خلقی نقش واسطه ای معناداری در رابطه بین طرحواره های ناسازگار اولیه و رفتارهای خود آسیب رسان در نوجوانان ایفا می کند.
۹.

پیش بینی گرایش به رفتارهای خود آسیب رسان در نوجوانان دختر 13 تا 15 سال بر اساس سرمایه روان شناختی و عملکرد خانواده(مقاله علمی وزارت علوم)

تعداد بازدید : ۱۹۱ تعداد دانلود : ۱۴۶
هدف پژوهش حاضر بررسی نقش سرمایه روان شناختی و عملکرد خانواده در پیش بینی گرایش به رفتارهای خودآسیب رسان در نوجوانان دختر 13 تا ۱۵ سال بود. روش پژوهش توصیفی از نوع همبستگی می باشد. جامعه آماری پژوهش حاضر شامل کلیه دانش آموزان دختر 13 تا 15ساله شهرستان بیجار می باشد که در سال تحصیلی ۱۴۰1 ۱۴۰0 مشغول به تحصیل بودند. از بین جامعه موردنظر، 306 نفر با استفاده از فرمول کوکران برای نمونه در نظر گرفته شد که پنج مدرسه به صورت هدفمند انتخاب شد و لینک الکترونیکی پرسش نامه ها در داخل گروه اصلی هر مدرسه قرار گرفت. برای تجزیه وتحلیل داده ها از نرم افزار SPSS استفاده شد. نتایج نشان داد که بین نمره کلی سرمایه روان شناختی و عملکرد خانواده با گرایش به رفتارهای خودآسیب رسان در میان نوجوانان دختر 13 تا ۱۵ سال همبستگی منفی و معناداری وجود دارد (05/0≥p). همچنین مؤلفه های سرمایه روان شناختی و عملکرد خانواده توانستند در مجموع، ۷/۱۳ درصد از واریانس گرایش به رفتارهای خودآسیب رسان کل را در نوجوانان دختر 13 تا ۱۵ سال پیش بینی نمایند. با توجه به یافته ها می توان گفت که سرمایه روان شناختی و عملکرد خانواده در گرایش به رفتارهای خودآسیب رسان در نوجوانان دختر 13 تا 15 سال نقش دارند. اما نقش سرمایه روان شناختی در پیش بینی رفتارهای خودآسیب رسان (بعد مستقیم و بعد غیرمستقیم) نسبت به عملکرد خانواده پررنگ تر بود.
۱۰.

اثربخشی رفتار درمانی دیالکتیکی بر پرخاشگری، خودانتقادی و رفتارهای خودآسیب رسان نوجوانان 12- 18 سال مبتلا به اختلال دو قطبی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: اختلال دوقطبی پرخاشگری خودانتقادی رفتارهای خودآسیب رسان رفتاردرمانی دیالکتیکی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۶۲ تعداد دانلود : ۵۴
هدف پژوهش حاضر تعیین اثربخشی رفتار درمانی دیالکتیکی بر پرخاشگری، خودانتقادی و رفتارهای خودآسیب رسان نوجوانان 12- 18 سال مبتلا به اختلال دوقطبی بود. روش پژوهش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون- پس آزمون و گروه کنترل بود. جامعه آماری نوجوانان 12- 18 سال مبتلا به اختلال دوقطبی در سال 1401 بودند که از این جامعه به روش نمونه گیری هدفمند از بین بیمارستان امام حسین تهران، مطب سعادت آباد و مطب قایم شهر و بر اساس مصاحبه بالینی ساختار یافته، تعداد 40 نوجوان انتخاب و در دو گروه آزمایش و گواه (20 نفر برای هر گروه جایگرین شدند. برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه پرخاشگری (AQ، باس و پری، 1992)، پرسشنامه رفتارهای خودآسیب رسان (ISAS، کلونسکی و گلن، 2009) و پرسشنامه خودانتقادی (LOSC، تامپسون و زوراف، 2004) استفاده شد. تجزیه و تحلیل داده ها با روش آماری تحلیل کوواریانس چندمتغیری انجام شد. نتایج نشان داد که با کنترل اثر پیش آزمون بین میانگین رفتارهای خودآسیب رسان، پرخاشگری و خودانتقادی پس آزمون گروه آزمایش و گواه تفاوت معناداری در سطح (01/0>P) وجود داشت. در واقع رفتاردرمانی دیالکتیکی باعث کاهش پرخاشگری، خودانتقادی و رفتارهای خودآسیب رسان در نوجوانان مبتلا به اختلال دوقطبی می شود.
۱۱.

اثربخشی درمان متمرکز بر شفقت و درمان هیجان مدار بر رفتارهای خودآسیب رسان و نیازهای بین فردی در نوجوانان دختر دارای افکار خودکشی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: درمان متمرکز بر شفقت درمان هیجان مدار رفتارهای خودآسیب رسان نیازهای بین فردی افکار خودکشی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۵۳ تعداد دانلود : ۲۱۰
زمینه و هدف: خود آسیب رسانی از جمله مشکلات روانى_اجتماعى هستند که در دوره نوجوانى شیوع بالایى دارند. بنابراین پژوهش حاضر با هدف مقایسه اثربخشی درمان متمرکز بر شفقت و درمان هیجان مدار بر رفتارهای خودآسیب رسان و نیازهای بین فردی در نوجوانان دختر دارای افکار خودکشی انجام شد. روش: این پژوهش نیمه آزمایشی از نوع پیش آزمون_پس آزمون با گروه گواه بود. جامعه آماری پژوهش کلیه دانش آموزان دختر مقطع متوسطه تهران در سال تحصیلی 1401-1400 بودند. که از ناحیه 2 تعداد 45 نفر به شیوه در دسترس انتخاب شد و در گروه های آزمایش و گواه به روش تصادفی معادل شدند. درمان هیجان مدار و درمان مبتنی بر شفقت طی 8 جلسه 60 دقیقه ای به ترتیب در گروه های آزمایش 1 و 2 انجام شد گروه گواه هیچ گونه آموزشی دریافت نکرد. داده ها به کمک پرسشنامه آسیب به خود سانسون (1998)، مقیاس افکار خودکشی بک (1979) و پرسشنامه نیازهای بین فردی ون آردن و همکاران (2012) جمع آوری و با استفاده از تحلیل کوواریانس چندمتغیری تحلیل شدند. یافته ها: یافته ها نشان داد که گروه های آزمایش در مرحله پس آزمون از نظر ادراک سربار بودن، تعلق پذیری خنثی، رفتارهای خودآسیب رسان و افکار خودکشی کاهش معنی داری داشتند (05/0>P). درمان هیجان مدار نسبت به درمان مبتنی بر شفقت اثربخشی بیشتری در کاهش ادراک سربار بودن، تعلق پذیری خنثی، رفتارهای خودآسیب رسان داشت و درمان مبتنی بر شفقت بر کاهش افکار خودکشی تاثیر بیشتری داشت. نتیجه گیری: با توجه به نتایج به دست آمده می توان گفت، به کار بردن هر دو مداخله می تواند با تاثیر ادراک سربار بودن، احساس تعلق پذیری خنثی، افکار خودکشی و رفتارهای خودآسیب رسان را در دختران نوجوان کاهش دهد.
۱۲.

اثربخشی درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد بر بی ثباتی هیجانی و رفتارهای خودآسیب رسان افراد دارای نشانگان اختلال شخصیت مرزی مبتلا به سوء مصرف مواد مخدر(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: بی ثباتی هیجانی پذیرش و تعهد رفتارهای خودآسیب رسان سوء مصرف مواد شخصیت مرزی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۹۹ تعداد دانلود : ۱۱۹
پژوهش حاضر با هدف تعیین اثربخشی درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد بر بی ثباتی هیجانی و رفتارهای خودآسیب رسان افراد دارای نشانگان اختلال شخصیت مرزی مبتلا به سوء مصرف مواد، انجام شد. پژوهش یک مطالعه نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون -پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری معتادان مقیم در سه کمپ ترک اعتیاد شهرهای تبریز و اهر در سال1400 بود. ابتدا پرسشنامه چندمحوری میلون اجراء و 30 نفر که نمره بالاتر از 85 اختلال شخصیت مرزی را داشتند، به طور هدفمند به عنوان نمونه پژوهش انتخاب و به صورت تصادفی به گروه آزمایش و گواه جایگذاری شدند. ابزار گردآوردی داده ها پرسشنامه چند محوری میلون MCMI-III (میلون، 1987)، پرسشنامه رفتارهای خودآسیب رسان SHI(سانسون و همکاران، 1998) و مقیاس بی ثباتی هیجانیEIS (ملاچیچ و گلدبرگ، 2007) بود. گروه آزمایش در 8 جلسه 90 دقیقه ای هر هفته دو جلسه درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد را دریافت کردند. نتایج پژوهش نشان داد که با کنترل اثر پیش آزمون بین میانگین پس آزمون رفتارهای خود آسیب رسان (513/59 f=، 001/0p= ) و بی ثباتی هیجانی(122/78 f=، 001/0p= ) در دو گروه آزمایش و گواه تفاوت معناداری وجود دارد. بر این اساس می توان نتیجه گرفت که درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد بر رفتارهای خود آسیب رسان و بی ثباتی هیجانی اثربخش است.
۱۳.

نقش میانجی تکانشگری و نارسایی تنظیم هیجان در ارتباط سرشت عاطفی-هیجانی با رفتارهای خودآسیب رسان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: سرشت عاطفی_هیجانی تکانشگری نارسایی تنظیم هیجان رفتارهای خودآسیب رسان

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۰۹ تعداد دانلود : ۱۰۹
هدف: پژوهش حاضر با هدف بررسی نقش سرشت عاطفی_هیجانی در پیش بینی رفتارهای خود آسیب رسان با میانجیگری تکانشگری و نارسایی تنظیم هیجان در دانشجویان انجام شد. روش: پژوهش حاضر توصیفی_همبستگی با رویکرد مدل یابی معادلات ساختاری بود. جامعه آماری پژوهش کلیه دانشجویان در سنین 18 تا 25 سال در شهر مشهد بودند که از این میان 630 نفر به شیوه نمونه گیری دردسترس انتخاب شد. آزمودنی ها به پرسشنامه های خودآسیب رسانی عمدی، سرشت عاطفی و هیجانی و تکانشگری و نارسایی تنظیم هیجان پاسخ دادند. از مجموع 630 پرسشنامه توزیع شده 623 پرسشنامه واجد ملاک های لازم جهت تجزیه وتحلیل تشخیص داده شد. ابزار گردآوری داده ها شامل پرسشنامه های خودآسیب رسانی عمدی، مقیاس ترکیبی سرشت عاطفی_هیجانی، تکانشگری بارت و نارسایی تنظیم هیجان بود. داده ها با استفاده از ضریب همبستگی پیرسون و مدل یابی معادلات ساختاری تحلیل شدند.یافته ها: نتایج نشان داد مدل مفهومی ارائه شده در پژوهش حاضر با داده های تجربی بدست آمده از نمونه آماری برازش مطلوبی دارد. همچنین نتایج تحلیل مسیر نشان داد که تکانشگری و نارسایی تنظیم هیجان در رابطه بین سرشت عاطفی_هیجانی با رفتارهای خود آسیب رسان نقش واسطه ای دارند.نتیجه گیری: این پژوهش نشان داد که نارسایی در تنظیم هیجان و تکانشگری میتواند بخشی از رابطه بین سرشت و رفتارهای خودآسیب رسان را تبیین کند. بنابراین ضروری است در طرح ریزی و ارائه مداخلات درمانی به مهارت های مانند تنظیم هیجان، تکانشگری توجه ویژه ای شود.
۱۴.

نقش سیستم های فعال ساز و مهاری مغزی بر رفتارهای خودآسیب رسان با نقش میانجی بدتنظیمی هیجانی در دختران نوجوان مبتلا به اختلال شخصیت مرزی

کلیدواژه‌ها: مهار عصبی فرآیندهای مغزی رفتارهای خودآسیب رسان اختلال هیجانی اختلالات شخصیت مرزی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۷ تعداد دانلود : ۳۱
مقدمه: اختلال شخصیت مرزی (BPD) یک وضعیت سلامت روانی است که با نوسانات شدید خلق وخو و بی ثباتی در روابط بین فردی مشخص می شود. بیماران مبتلا به ایناختلال در مرز روان نژندیو روان پریشی هستند. هدف: هدف پژوهش حاضر بررسی نقش سیستم های فعال ساز و مهاری مغزی در رفتارهای خودآسیب رسان با نقش میانجی بدتنظیمی هیجانی در نوجوانان دختر هنرستانی دارای BPD بود. روش: روش توصیفی-همبستگی و جامعه آماری شامل کلیه دانش آموزان دختر هنرستان های کارودانش و فنی حرفه ای دارای اختلال شخصیت مرزی یکی از مناطق آموزش وپرورش شهر تهران بود. بدین منظور، 176 دانش آموز به روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند. ابزار گردآوری اطلاعات شامل پرسشنامه اختلال شخصیت مرزی جکسون و کلاریج(1991)، پرسشنامه سیستم های فعال ساز و مهاری مغزی توسط وایت و کارور (1994)، پرسشنامه رفتارهای خودآسیب رسان سانسون و همکاران(1998) و پرسشنامه بدتنظیمی هیجانی گراتز و روئمر (2004) بود. داده های حاصله به وسیله روش مدلسازی معادلات ساختاری با نرم افزار اسمارت pls و روش حداقل مربعات جزئی (pls) تحلیل شد. یافته ها: نتایج نشان داد، میزان اثر غیرمستقیم سیستم فعال ساز و مهاری مغزی بر رفتارهای خودآسیب رسان با نقش واسطه ی بدتنظیمی هیجانی 553/0- و معنادار است (05/0>p). میزان اثر مستقیم فعال ساز و مهاری مغزی بر بدتنظیمی هیجانی 436/0- و است (05/0>p). میزان اثر مستقیم فعال ساز و مهاری مغزی بر رفتارهای خودآسیب رسان 504/0- و معنادار است (05/0>p). میزان اثر مستقیم بدتنظیمی هیجانی بر رفتارهای خودآسیب رسان 506/0 و 05/0 معنادار است (05/0>p). نتیجه گیری, بر این اساس، بین سیستم های فعال ساز و مهاری مغزی در رفتارهای خودآسیب رسان با نقش میانجی بدتنظیمی هیجانی رابطه معناداری وجود داشت.