فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱۶۱ تا ۱۸۰ مورد از کل ۳٬۴۳۸ مورد.
منبع:
مدیریت اسلامی سال ۳۱ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۳
113 - 150
حوزههای تخصصی:
از نگاه قرآن کریم، زندگی اجتماعی از ویژگی های خاص دنیا است و قبل و بعد آن زندگی فردی است. سازمان محفل رشد و شکوفایی آدمی است که یا او را به مقام انسانی می رساند و یا به مقام پایین می برد تا آدمی به این دنیا نیاید و در اجتماع و سازمان قرار نگیرند شکوفا نمی شود و در همان وضعیت اولیه باقی می ماند. نقش مهمی که سازمان در زندگی آدمی دارد ایجاب می کند که به این سئوال پاسخ داده شود که از نگاه قرآن سازمان چیست و از چه تعریف و هویتی برخوردار است. با هدف پاسخ دهی به این سئوال از روش اجتهادی استفاده گردید و واژه هایی که اشاره ای به مفهوم مشترک سازمان یعنی انتظام اجتماعی داشتند استخراج شد آن گاه با مراجعه به آیات مشابه معنی و تفسیر گردید. بر اساس این تحقیق از نگاه قرآن کریم، برخلاف رویکرد افلاطونی و دکارتی ، سازمان دارای وجودی اعتباری است که مصادیق حقیقی آن توسط پیامبران علیهم السلام بازنمایی شده اند و مصداق آن یا سازمان ایمانی است که آدمی در آن می تواند از ملائکه برتری یافته و یا سازمان طاغوتی است که جایگاه آدمی را به پایین تر از حیوان سقوط می دهد. در این رویکرد سازمان اصل و مدیریت از ضروریات و فروعات ابقائی و مانایی آن است. صراط، دین، ملت، دار السلام، ولایت، امت وسط از جمله استعاره هایی است که قرآن برای تبیین مفهوم سازمان بکار برده است.
تحلیلی قرآنی از تأثیر شواهد عینی بر رفتار؛ معرفی یک مدل توصیفی رفتاری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات دین، معنویت و مدیریت سال ۱۰ بهار و تابستان ۱۴۰۲ شماره ۱۸
143 - 169
حوزههای تخصصی:
گاهی در عمل مشاهده می شود افراد همان حساسیت و دقتی که هنگام تصمیم گیری برای خرید یک گوشی همراه دارند را نسبت به خرید سهام یک شرکت در بازار سرمایه ندارند. در اینجا فرایند خرید سهام یک شرکت در بورس اگر چه منافع و مضرات بالقوه بیشتری از فرد را درگیر خود می کند؛ ولی −برخلاف یک گوشی همراه− مبتنی بر شواهد ذهنی است. چگونه عینی بودن ملاک ها و شواهد یک موضوع می تواند بر نوع رفتار و تصمیم گیری های ما تأثیرگذار باشد؟ برای تحلیل اصولی این سؤال باید یافته های علمی در چارچوب مدل رفتاری ارائه شوند؛ اما چالش دیگر آن است که اساساً از مهمترین چالش های مرتبط با علوم رفتاری کمبود مدل های توصیفی رفتاری در منابع علمی بشری ذکر شده است. بنابراین این پژوهش مدل رفتاری عینی پذیری انسان را با کمک از منبع الهی قرآن کریم تبیین و ارائه می نماید. «این مدل رفتاری بیان می کند که انسان ها تمایل دارند که رخدادها و محیط شان را به صورت عینی تری ادراک کنند −و برای این تمایل خود گاه عجله نیز می کنند− چون شواهد عینی به ایشان آرامش می دهد. انسان ها معمولاً به میزانی که مصادیق عینی متعددتری مشاهده کنند −نسبت به شواهد ذهنی− زودتر قانع شده و تصمیماتی می گیرند که تأییدکننده آن شواهد عینی باشند. در این مقایسه، میزان منفعت و ضررهای ذهنی تأثیر کمتری −از آنچه پیشتر تصور می شده− در جهت گیری تصمیمات افراد دارد». مدل عینی پذیری به وسیله «روش تحلیل محتوای کیفی انطباق یافته با متن قرآن کریم» کشف شده و در نهایت توضیح داده شده که این مدل رفتاری در عرصه های دانشی و کاربردی چه جایگاهی دارد و قابل استفاده خواهد بود.
تدوین و اولویت بندی ویژگی های سازمان صبور با رویکرد اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت اسلامی سال ۳۱ بهار ۱۴۰۲ شماره ۱
11 - 48
حوزههای تخصصی:
صبر واسطه اصلی در تحقق اهداف، به ویژه در دستیابی به هدفهای بزرگ است و این سنت قطعی الهی است که بدون صبر، پیامبران هم قادر به تحقق اهداف مدیریتی خود نبودند. هدف این پژوهش تدوین و اولویت بندی ویژگی های سازمان صبور با رویکرد اسلامی است که در آن ویژگی های مذکور در ارکان پنجگانه سازمان(افراد ، اهداف، ساختار،محیط و فناوری) شناسایی و تبیین شده است. این پژوهش از لحاظ نحوه اجرا توصیفی- پیمایشی و از نظر هدف، کاربردی است. جامعه آماری این پژوهش کلیه خبرگان متشکل از اساتید دانشگاه، مدیران و کارشناسان دستگاههای حاکمیتی و اجرایی استان فارس بود که از میان آنها 15 نفر به صورت هدفمند و غیر تصادفی به عنوان نمونه انتخاب شدند. در روند اجرای پژوهش، ابتدا ویژگی های اولیه سازمان صبور با توجه به مطالعه ادبیات پیشین، آیات قرآنی، نهج البلاغه و نظرات خبرگان شناسایی شد. در گام بعد با بکارگیری روش دلفی فازی، ویژگی های نهایی شناسایی و پالایش گردید. سپس با استفاده از تکنیک تحلیل سلسله مراتبی فازی، ویژگی های نهایی در ارکان پنج گانه سازمان، رتبه بندی و اهمیت گذاری شد. نتایج پژوهش نشان می دهد که از میان ارکان پنچ گانه سازمان، رکن افراد- مدیران با وزن 33352/0 مهمترین رکن سازمان صبور است. "تصمیم گیری غیرعجولانه مدیران در مواجهه با رویدادهای مختلف" با وزن 31502/0 دررکن افراد – مدیران، " برخورد همراه با احترام کارکنان با ارباب رجوع" با وزن 48131/0 در رکن افراد- کارکنان ، " استقامت و پایداری در دستیابی به اهداف سازمانی " با وزن 55431/0 در رکن اهداف، "ارتباطات کارآمد " با وزن 29174/0 در رکن ساختار، " برنامه ریزی و اقدام برای اتمام شرایط اضطرار که سازمان با آن مواجهه می شود " با وزن 57352/0در رکن محیط بیرونی، " فرهنگ عدم انتقام جویی در مقابل بدی های دیگران " با وزن 44573/0در رکن محیط درونی، " عدم وابستگی به فناوری های جدید " با وزن 66134/0 در رکن فن آوری مهمترین ویژگی های سازمان صبور هستند.
شناسایی چهارچوب تصمیم گیری در قرآن کریم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
با توجه به اینکه تصمیم گیری از کارکردهای عقل است هر تصمیم گیری، از نوع عقلانی است. اما در ادبیات این موضوع، تصمیم گیری عقلانی تأکید بر مراحل عمومی و منطقی در شناخت مسئله، ارائه راه حل ها و انتخاب بهترین راه حل با دوری از سلیقه ورزی و عواطف شخصی است، که به دلیل محدودیت های پیاده سازی آن، استفاده از رویکردهای شهودی، رضایت بخش و عقلانیت محدود مطرح شده است. درواقع محدودیت های تصمیم گیری عقلانی بیشتر مربوط به عقل است لذا باید به دنبال رویکردهایی برای جبران این نوع محدودیت ها بود ازجمله استفاده از آموزه های وحیانی است که می تواند عقل را در تصمیم گیری کمک و راهنمایی کند. پژوهش حاضر در این راستا با استفاده از روش تحقیق موضوعی به دنبال دستیابی به چهارچوب تصمیم گیری در قرآن کریم است. طبق روش، از آیات مربوط به تصمیم گیری برداشت های موضوعی صورت می گیرد. با شناخت مفهوم تصمیم گیری و مشورت با کارشناسان قرآنی سه کلیدواژه «عَزم»، «اِراده» و «خَیر» انتخاب شدند که 1892 آیه، آیات اصلی دربردارنده این کلیدواژه ها و سیاق های(واحدهای موضوعی) این آیات بودند. حدود ۱۵۰۰ برداشت موضوعی در قالب چهل وپنج شاخصه تصمیم گیری و پس از خلاصه سازی 13شاخص به دست آمدند که در قالب الگوی ورودی-فرایند-خروجی جای گرفتند. ورودی الگو شاخصه های جمع آوری اطلاعات، نشانه های تصمیم، شناخت توانمندی ها و سنجش پیامدهای تصمیم هستند. فرایند این الگو استفاده از فرصت های تصمیم و قاطعیت در تصمیم بوده و خروجی آن پذیرش مسئولیت تصمیم و بهره فرد از نتایج تصمیم و نتایج دنیایی و آخرتی تصمیم هستند. عوامل بر این الگو وجه به نقش خدای سبحان در فرصت های تصمیم و احاطه بر تصمیم و همچنین رعایت منافع ذینفعان و شناخت تهدیدات و مقابله با آن ها هستند. این نتایج با مراجعه مستقیم به قرآن به دست آمده اند که می تواند گامی در مسیر استخراج ادبیات علوم انسانی و اجتماعی از قرآن و حرکت تربیتی و سازنده در تصمیم گیری افراد باشد. در ادامه پیشنهاد ها و بحث پژوهشی ارائه شده است.
مقایسه ابعاد چابکی آموزشی در فضای حضوری و مجازی مبتنی بر دیدگاه دانشجویان علوم پزشکی؛ تجربه یک تغییر(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
منبع:
مدیریت سلامت دوره ۲۶ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۲ (پیاپی ۹۲)
۱۷۱-۱۴۶
حوزههای تخصصی:
مقدمه: چابکی سازمانی، توانایی سازمان در پاسخ سریع به شرایط نامطمئن و غیرقابل پیش بینی محیط پیرامونی است. در دوران پاندمی کووید-۱۹ دانشجویان، شیوه های متنوعی از خدمات آموزشی مجازی را تجربه کردند. پژوهش حاضر باهدف مقایسه چابکی آموزشی در دو شیوه حضوری و مجازی از دیدگاه دانشجویان دانشگاه علوم پزشکی شیراز انجام شده است. روش ها: روش پژوهش، توصیفی پیمایشی بر روی 372 دانشجوی دانشگاه علوم پزشکی شیراز در سال 1401 انجام شد که هم آموزش مجازی و هم حضوری را تجربه کرده بودند و به شیوه طبقه ای تصادفی از دانشکده های مختلف انتخاب شدند. ابزار پژوهش، پرسش نامه محقق ساخته در مقیاس لیکرت پنج گزینه ای بود که به شیوه الکترونیکی به ایمیل دانشجویان ارسال شد. در تحلیل داده ها از آزمون تی زوجی، تی گروه های مستقل، ANOVA و همبستگی پیرسون استفاده شد. داده ها با نرم افزار SPSS 24 تحلیل شد. یافته ها: چابکی در مولفه های پاسخگویی (P<0/001)، یکپارچکی(P<0/001)، شایستگی (P<0/001)، در وضعیت حضوری به طور معناداری بیش از وضعیت مجازی گزارش شد، اما در مؤلفه انعطاف پذیری(P<0/001) و سرعت (P<0/001)، نمره محیط مجازی در حد معناداری بیش از حضوری بود. در مجموع میانگین کل چابکی آموزشی در دو محیط با هم تفاوت معناداری نداشت (P<0/225). همه مولفه های چابکی آموزشی با هم و با نمره کل همبستگی بالایی داشتند(P<0/001). نتیجه گیری: به نظر می رسد هر یک از محیط های حضوری و مجازی بخشی از مولفه های چابکی آموزشی را تقویت می کنند. ازاین رو استفاده ترکیبی از هر دو شیوه حضوری و مجازی می تواند در ارتقای سطح چابکی سازمان بسیار مؤثرتر باشد. مدیریت و توسعه فناوری یکی از راهکارهای اصلی و الزامات اصلی در افزایش چابکی سازمان های آموزشی محسوب می شود.
جایگاه الگوی مداخلات بینشی، ارزشی و رفتاری در راهبرد های تحول سازمان از منظر آیت الله مصباح یزدی(مقاله ترویجی حوزه)
حوزههای تخصصی:
تحقیق حاضر به تبیین راهبردهای رایج مداخله تحول و مقایسه آن با الگوی «بینش، ارزش، رفتار» آیت الله مصباح یزدی می پردازد. در این تحقیق که به روش توصیفی تحلیلی انجام شده، ابتدا راهبردهای رایج مداخله تحول در سه بخش ساختاری، فنی و رفتاری و سپس الگوی مزبور از آیت الله مصباح یزدی به بحث گذاشته شده است. به عقیده استاد تلاش برای تغییر یک فرهنگ در سه بخش «باورها و بینش ها»، «ارزش ها و گرایش ها»، و «رفتارها و کردار ها» صورت می گیرد. به عقیده ایشان مداخلاتی که توسط دشمنان فرهنگ اسلامی در بخش باورها و بینش ها صورت می گیرد عبارت است از: 1) تلاش در جهت تغییر نگرش جامعه درباره خدا، هستی و انسان؛ 2) ارائه قرائت های مختلف از دین؛ 3) طرح بحث «قبض و بسط معرفت دینی». مداخلات در بخش ارزش ها و گرایش ها نیز عبارت است از: 1) اعتباری خواندن ارزش ها؛ 2) بحث تسامح و تساهل. در نهایت، مداخلات در الگوهای رفتاری نیز به تبع مداخلات در باورها و گرایش ها حاصل می شود. با توجه به نتایج تحقیق و در پاسخ به سؤال تحقیق مبنی بر جایگاه الگوی آیت الله مصباح یزدی در راهبردهای رایج مداخله تحول سازمان باید گفت: در این الگو مداخلات بینشی و گرایشی مقدمه راهبرد مداخله رفتاری است و در آن هیچ سخنی از راهبردهای مداخله فنی و ساختاری به میان نمی آید.
بررسی تأثیر باورهای دینی بر عملکرد پایدار کسب وکار با نقش واسطه ای نظام آراستگی (مورد مطالعه: شرکت های شهرک های صنعتی استان فارس)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
امروزه صاحب نظران معتقدند صنایع مختلف برای مصون ماندن از امواج سهمگین تغییرات محیطی و نیز سازگاری با الزامات رقابتی، چاره ای جز بهبود عملکرد کسب وکار و کسب مزیت رقابتی پایدار ندارند. تحقیقات نشان داده یکی از شیوه های نوین مدیریتی که تأثیر بسزایی بر عملکرد پایدار کسب وکار دارد، نظام آراستگی (فایو اس) است که اتلاف را در محیط کار کاهش می دهد و از این طریق، موجب ایجاد محل کار بهتر، ارتباطات بهتر و آراستگی عمومی در سازمان می شود. برای دستیابی به این مهم، لازم است شیوه های نوین مدیریتی از جمله نظام آراستگی، بومی سازی شده و از پتانسیل های فرهنگی جوامع برای حصول نتایج بهتر بهره گرفته شود. نتایج پژوهش های متعددی نشان داده اند افرادی که وفادار به آئین، رسوم و عقاید مذهبی مانده اند، تمایل به اجتماعی بودن، خودکنترلی، مسئولیت پذیری و عطوفت دارند. در فرهنگ دینی نیز، آموزه هایی وجود دارد که نظام آراستگی با آن عناصر، سازگار است. پژوهش حاضر به لحاظ هدف، کاربردی است و به بررسی تأثیر باورهای دینی بر عملکرد پایدار کسب وکار در شرکت های واقع در شهرک های صنعتی استان فارس با نقش واسطه ای نظام آراستگی، می پردازد. همچنین از نظر جمع آوری داده ها، میدانی، از حیث روش انجام، در زمره پژوهش های توصیفی و از نظر زمانی جزو پژوهش های مقطعی می باشد. جامعه آماری پژوهش، مدیران صنایع فعال در شهرک های صنعتی واقع در استان فارس به تعداد 1273 نفر می باشد که از این میان، 297 نفر با روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای به عنوان نمونه در نظر گرفته شد. جهت جمع آوری اطلاعات، از پرسش نامه استاندارد استفاده شد. پایایی پرسش نامه با استفاده از ضریب آلفای کرونباخ بررسی و تأیید گردید. تجزیه و تحلیل داده ها، با استفاده از نرم افزار SPSS برای آمار استنباطی و LISREL 8.8 برای برازش مسیر انجام شد. نتایج آزمون فرضیه ها نشان داد که رابطه معناداری بین باور دینی و ابعاد نظام آراستگی و همچنین بین ابعاد نظام آراستگی و عملکرد پایدار کسب وکار، وجود داشت. ارتباط بین باور دینی و عملکرد پایدار کسب وکار نیز مورد تأیید قرار گرفت. نتایج نشان می دهد که نظام آراستگی، نقش واسطه گری را در روابط عملکرد پایدار کسب وکار و باور دینی ایفا می کند. براساس نتایج پژوهش توجه به آموزه های دینی و فرهنگ کارکنان، در پذیرش و اجرای نظام آراستگی و دستیابی به عملکرد پایدار شرکت ها مؤثر است.
تبیین مضمون های مدیریت عملکرد کارکنان در پرتو نهج البلاغه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت اسلامی سال ۳۱ بهار ۱۴۰۲ شماره ۱
189 - 223
حوزههای تخصصی:
یکی از مهم ترین کارکردهای منابع انسانی، مدیریت عملکرد کارکنان می باشد. یک سیستم مدیریت عملکرد مؤثر می تواند عملکرد کارکنان را در چارچوب اهداف سازمان هدایت کرده و عملکرد آنان و متعاقباً سازمان را ارتقاء بخشد. هدف این پژوهش تبیین ابعاد و مؤلفه های مدیریت عملکرد کارکنان با توجه به ارزش های اسلامی و بر اساس آموزه های نهج البلاغه می باشد. پژوهش از نوع کیفی بوده و بر اساس روش تحلیل مضمون صورت گرفته است. پس از مطالعه ی نهج البلاغه، 320 مضمون پایه استخراج گردید که با توجه به ارتباط معنایی در قالب 86 مضمون سازمان دهنده و 8 مضمون فراگیر تقسیم بندی شده اند. مضامین فراگیر مدیریت عملکرد شامل ترسیم چشم انداز مشترک، تبیین شاخص های عملکرد مدیران، تبیین شاخص های عملکرد کارکنان، توسعه ی یادگیری پایدار، ارتقاء بالندگی فردی، پایش و سنجش عملکرد، جبران خدمت و کیفر خطاکاران می باشد. 7 مضمون سازمان دهنده به عنوان شاخص ترسیم چشم انداز مشترک، 9 شاخص عملکرد برای مدیران، 16 شاخص عملکرد برای کلیه ی کارکنان سازمان، 14 مضمون سازمان دهنده به عنوان شاخص های توسعه یادگیری پایدار، 9 مضمون سازمان دهنده برای ارتقاء بالندگی، 20 مضمون سازمان دهنده به عنوان شاخص های پایش و سنجش عملکرد، 6 شاخص برای جبران خدمت ونهایتاً 5 شاخص برای کیفر خطاکاران از نهج البلاغه استخراج گردیده است.
دلایل و عوامل اجتناب از اطلاعات سلامت در ارائه کنندگان و دریافت کنندگان خدمات سلامت: مرور دامنه ای(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: افراد مختلف گاهی از جستجو یا استفاده از اطلاعات سلامت اجتناب می کنند. مطالعه حاضر با هدف تعیین دلایل و عوامل اجتناب از اطلاعات سلامت در دریافتکنندگان و ارائه کنندگان خدمات سلامت انجام شده است. روش ها: در این مرور دامنه ای پایگاه های اطلاعاتی کاکرین، اسکاپوس، وب آو ساینس، پابمد، ام بیس و لیستا جستجو شد. در مجموع تعداد 1901 مطالعه بازیابی شد که پس از حذف موارد تکراری و غربالگری، در نهایت 30 مطالعه برای ورود به مرور انتخاب شد. داده های استخراج شده بر اساس اهداف مرور دسته بندی و به صورت روایتی و در قالب جدول گزارش گردید. یافته ها: دلایل اجتناب از اطلاعات سلامت در دریافت کنندگان خدمات سلامت شامل دلایل مرتبط با اطلاعات، دلایل مرتبط با نظام سلامت، و دلایل روان شناختی بودند. عوامل اجتناب از اطلاعات سلامت در دریافت کنندگان خدمات سلامت نیز عبارت بودند از: عوامل روان شناختی، عوامل جمعیت شناختی، عوامل مرتبط با نظام سلامت و عوامل مرتبط با اطلاعات. همچنین، دلایل اجتناب از اطلاعات سلامت در ارائه کنندگان خدمات سلامت، دلایل مرتبط با اطلاعات و دلایل مرتبط با نظام سلامت بودند. عوامل اجتناب از اطلاعات سلامت در ارائهکنندگان خدمات سلامت نیز شامل عوامل مرتبط با اطلاعات، عوامل مرتبط با نظام سلامت و عوامل روان شناختی بودند. نتیجه گیری: در این پژوهش، دلایل و عوامل اجتناب از اطلاعات سلامت در بین دریافت کنندگان خدمات سلامت و ارائه دهندگان این خدمات دسته بندی شد. شناخت این دلایل و عوامل می تواند سازوکاری در اختیار سیاست گذاران سلامت و کتابداران و اطلاع رسانان پزشکی قرار دهد تا خدمات اطلاع رسانی سلامت را برای اجتناب کنندگان اطلاعات سلامت به گونه ای مناسب طراحی و برنامه ریزی کنند و موجب بهبود روند اطلاع رسانی سلامت شوند.
مبانی دینی - اعتقادی مدیریت عملکرد سازمانی از منظر آموزه های اسلامی(مقاله ترویجی حوزه)
حوزههای تخصصی:
این پژوهش با هدف بررسی و استخراج برخی از مهم ترین مبانی دینی اعتقادی مدیریت عملکرد سازمانی از منظر آموزه های اسلامی انجام شده است. مسئله اصلی تحقیق حاضر این بوده که مبانی اعتقادی مدیریت عملکرد سازمانی از منظر آموزه های اسلامی چیست؟ برای پاسخ به این پرسش و استخراج مضامین مرتبط با این موضوع، با استفاده از روش ترکیبی «استنباطی تحلیلی» (تحلیل مضمون)، با جست وجوی واژگانی و نیز با مراجعه مستقیم و مطالعه ترتیبی متون منابع، تحقیق گسترده ای انجام شد. نتیجه تحقیق با انجام سه مرحله رمزگذاری توصیفی، تفسیری و رابطه ای، دستیابی به 197 مضمون توصیفی یا پایه و 19 مضمون تفسیری یا سازمان دهنده و 5 مضمون رابطه ای یا فراگیر بوده است. یافته های تحقیق نشان می دهد «علم و معرفت» با دو مؤلفه، «ایمان به دین اسلام با تمام ابعاد آن» با سه مؤلفه اصلی، «نگاه به هستی از منظر دینی» با دو مؤلفه، «نگاه به انسان از منظر دینی» با پنج مؤلفه و «ایمان به سنت های الهی» با سه مؤلفه به مثابه مبانی دینی و اعتقادی یا مبانی خاص برای مدیریت عملکرد سازمانی از منظر آموزه های اسلامی مطرح اند.
بررسی انتقادی مولفه های سبک زندگی کارمندی در سازمان های دولتی بوروکراتیک ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت اسلامی سال ۳۱ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۲
129 - 167
حوزههای تخصصی:
توجه به مسئله «کارمندی» با مؤلفه هایی چون بی انگیزگی کارمندان، ناکارآمدی نظام کارمندی و فساد و کُندی و تعلل در سازمان های بوروکراتیک از مقولات مهمی است که از منظرهای مختلفی به آن پرداخته شده است. در این تحقیق سعی شده در نسبت میان جامعه و انسان ایرانی با سازمان بوروکراتیک مدرن ابعاد موضوع طرح گردد. برای این مهم بازخوانی نظام سنتی کار در ایران و شناخت مؤلفه های آن نظام ضروری تشخیص داده شد که با روش جامعه شناسی تاریخی صورت گرفت. یافته های تحقیق در این بخش راسیونال نبودن، تقدس معنای کار، همیاری و تعاون به جای همکاری و رقابت، رابطه بین محصول و تولید کننده، با کیفیت بودن محصولات ایرانی را به عنوان مهم ترین مولفه های نظام سنتی کار در ایران نشان داد. در ادامه تجربیات متعدد ورود سازمان مدرن به ایران و تبعات اجتماعی آن مورد بررسی قرار گرفت و تجربه های شکست های سازمان های مدرنی چون ارتش، بانک، آموزش عمومی، نظام پزشکی و سلامت و امثال آن در زندگی ایرانیان بررسی شد. در نتیجه گیری مشخص شد که جمع بندی شکست ها ذیل ناهماهنگی میان جامعه ایرانی و انسان ایرانی با سازمان مدرن کار اگرچه بخشی از واقعیت را بازنمایی می کند اما صورت بندی آن با عنوان نداشتن آمادگی های فرهنگی، اجتماعی، مهارتی از سوی جامعه ایرانی برای بکارگیری سازمان مدرن نادرست است. بلکه این ناهماهنگی حداقل در موارد مهمی باید با تغییرات بنیادین در انگاره ها و آموزه ها و اصول سازمان بویژه سازمان های بوروکراتیک تدارک گردد و نه با تغییر در آمادگی های فرهنگی و اجتماعی ایرانیان.
موانع و راهکارهای ارتقای مدیران زن در سازمان های بهداشتی و درمانی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
حدود 5/49 درصد جمعیت ایران در سال 1400 زن بودند. با وجود این، تفاوت زیادی بین اشتغال مردان و زنان در بازار کار وجود دارد. نرخ مشارکت اقتصادی مردان و زنان به ترتیب 63 و 11 درصد در سال 1400 بود. [1] فقط ۵/۵ درصد از زنان مدیران عالی، ۳/۹ درصد مدیران میانی و ۲۳ درصد مدیران پایه در سال ۱۳۹۸ بودند. سهم زنان از گروه عمده شغلی قانونگذاران، مقامات عالی رتبه و مدیران در کشور ۵/۲۰ درصد در سال ۱۳۹۸ بود. [2]زنان حدود 7/60 درصد کارکنان وزارت بهداشت را در سال ۱۴۰۰ تشکیل دادند. [1]ولیکن، حضور آنها در پست های ارشد سازمان های بهداشتی و درمانی محدود است. در حالی که یک مسیر راهه شغلی خطی، نردبانی و سریع برای ارتقای شغلی مردان وجود دارد (پدیده پله برقی شیشه ای)، زنان با موانع ادراکی و سازمانی نامرئی زیادی برای جابجایی در پست های مدیریت همتراز (پدیده دیوار شیشه ای) یا ارتقا به سطوح بالای سازمانی (پدیده سقف شیشه ای) مواجه هستند. [3] موانع فردی، خانوادگی، سازمانی و اجتماعی بر سر راه ارتقای شغلی زنان به سطوح ارشد سازمان ها وجود دارد. احساساتی بودن، اعتماد به نفس و انعطاف پذیری پایین، تمایل به انجام عالی کارها و ترس از پذیرش مسئولیت، مانع پیشرفت زنان در مسیر راهه شغلی آن ها می شود. تعارض کار- خانواده از موانع اصلی زنان برای دستیابی به مشاغل مدیریتی بالای سازمان است. زنان به دلیل داشتن مسئولیت بیشتر کار در خانه، تمایل کمتری به پذیرش مسئولیت های مدیریتی دارند. همچنین، همسران مدیران زن به دلایلی مانند استقلال بیشتر اجتماعی و اقتصادی زن، آگاهی زن نسبت به حقوق خود و در نتیجه، تغییر رفتار و عدم اطاعت از همسر و امکان درگیری خانواده با مسائل کاری زن، ممکن است با ارتقای شغلی آن ها موافقت نکنند. علاوه براین، والدین در خانواده به نوعی در برنامه های توانمندسازی خود، بین فرزندان پسر و دختر تبعیض قائل می شوند. آنها برای پسران نقش های فعالی برای حضور در جامعه تعیین می کنند، ولیکن، ترجیح می دهند که فعالیت های دختران محدود به محیط خانه شود که منجر به کاهش اعتماد به نفس دختران می شود. تبعیض سازمانی مثل حقوق و دستمزد نابرابر، دسترسی نابرابر به منابع سازمانی، مشارکت نابرابر در تصمیم گیری ها، دسترسی محدود به شبکه های ارتباطی و فرصت نابرابر برای ارتقای شغلی از عوامل سازمانی محدودکننده زنان برای مشاغل مدیریت ارشد سازمان است. در نهایت، باورهای ذهنی و کلیشه های سنتی جنسیتی غلط در جامعه مثل «زن موجود ضعیفی است.»، «زن نباید تهاجمی رفتار کند»، «جای زن در خانه است.»، «زن احساساتی است و نمی توان روی قضاوت او حساب کرد.»، «زن نباید به مرد دستور دهد»، «مرد نباید از زن دستور بگیرد» و «مدیریت امور سازمان را نمی توان به زن سپرد.»، موجب کاهش حضور زنان در مشاغل مدیریتی می شود. [4] حضور مدیران زن و مرد در تیم مدیریت سازمان موجب ارتقای عملکرد و بهره وری سازمان می شود. بنابراین، مداخلاتی باید در سطوح مختلف بکار گرفته شود. در سطح خانواده باید تبعیض بین پسر و دختر کاهش یابد و دختران طوری تربیت شوند تا اعتماد به نفس، پشتکار، عزم راسخ و سخت کوشی را تجربه کنند. اعضای خانواده نظیر همسر، فرزند و والدین باید از مدیران زن حمایت کنند و وظایف ایشان در محیط خانه را کم کنند تا وظایف پست های رهبری ارشد سازمان را انجام دهند. مدیران ارشد باید فرصت های بیشتری برای توانمندسازی کارکنان و مدیران زن فراهم کنند. افزایش تعداد زنان در هیات مدیره سازمان های بهداشتی و درمانی، آموزش و ارتقای دانش و مهارت های مدیریت و رهبری آن ها، تعیین مربیانی برای آموزش و مشاوره مدیران زن، تعیین معیارهای علمی و عینی ارتقای شغلی مستقل از جنسیت و ایجاد فرصت های ارتقای شغلی برابر برای زنان ضروری است. برابری جنسیتی باید در مدارس و دانشگاه ها آموزش داده شود تا نگرش عموم مردم در این زمینه تغییر یابد. ریشه کنی تبعیض جنسیتی از نظام سلامت نیازمند تعهد و تلاش سیاستگذاران و مدیران ارشد حکومت و دولت است. سیاستگذاران نظام سلامت با توجه به حضور زیاد کارکنان زن در سازمان های بهداشتی درمانی، باید سهمیه ای برای مدیران زن این سازمان ها تعیین کنند و سیاست ها، استراتژی ها و برنامه هایی برای افزایش برابری جنسیتی، جلوگیری از تبعیض علیه زنان و افزایش حضور آنها در سطوح ارشد سازمان ها تدوین و اجرا کنند.
پلتفرم های خبری و دروازه بانی اخبار
منبع:
بررسی های مدیریت رسانه دوره ۲ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۳
277-278
حوزههای تخصصی:
پلتفرمهای خبری با توسعه الگوریتمهایی که میتوانند محتواهای خبری را به کاربران توصیه کنند، بهعنوان واسطهای تأثیرگذار در اکوسیستم خبری جهان نقش بسزایی ایفا میکنند. در واقع، آنها مفهوم سنتی دروازهبانی خبر را متحول کردهاند و تغییری را در این بخش از صنعت رسانه به وجود آوردهاند که در آن، دیدهشدن یک محتوای خبری برای مخاطبان، تحت تأثیرِ این پلتفرمها و الگوریتمهای آنها قرار میگیرد. در این زمینه، گوگل با پلتفرم گوگل نیوزِ[1] خود، بازیگر پیشروی دنیا محسوب میشود که اکنون بهعنوان یک پلتفرم تجمیع کننده[2] اخبار فعالیت میکند. در سال 2017، گوگل پُرکاربردترین پلتفرم تجمیعکننده اخبار در دنیا بود (ایوانز، جکسون و مورفی[3]، 2023) که کلیه اخبار جهان را پوشش میداد. علیرغم کاهش جزئی سالهای اخیر، در ترافیک این پلتفرم خبری، گوگل نیوز همچنان هدایتکننده کلیدی جریان اخبار در مقیاس بینالمللی است. بر اساس اعلام گوگل، این پلتفرم در سال 2021، هر ماه 24 میلیارد بار کاربران را به سایتهای خبری مختلف هدایت کرده است.
تأثیر سطح دینداری برتعهد سازمانی کارکنان با نقش میانجی ارزش های درون سازمانی (مورد مطالعه: 10 سازمان منتخب استان های مازندران و زنجان)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت اسلامی سال ۳۱ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۴
175 - 204
حوزههای تخصصی:
تعهد سازمانی نقش تعیین کننده در مسئولیت پذیری، کارایی رفتاری و کارکردی اعضاء، رشد و پیشرفت سازمان دارد. با توجه به تأثیر بسزای دین در شکل بخشیدن به رفتار فردی و جمعی، این پژوهش با هدف بررسی تأثیر سطح دینداری بر تعهد سازمانی کارکنان با نقش میانجی ارزش های درون سازمانی به اجرا درآمده است. روش تحقیق، توصیفی از نوع پیمایشی بوده و برای سنجش سطح دینداری از پرسشنامه بومی شده خدایاری فرد و همکاران (1388) با مؤلفه های (باور دینی، عواطف دینی و التزام و عمل به وظایف دینی) و برای سنجش تعهد سازمانی از پرسشنامه مدل آلن و می یر (1990) با مؤلفه های (تعهد عاطفی، تعهد مستمر و تعهد هنجاری) و برای سنجش ارزش های درون سازمانی از پرسشنامه محقق ساخته استفاده شد. داده های تحقیق با روش نمونه گیری طبقه ای تصادفی، از 400 نفر از کارکنان سازمان های منتخب استان های مازندران و زنجان گردآوری و نتایج با نرم افزارهای Spss23 و PLS2 تحلیل شدند. اعتبار پرسشنامه های، تعهد سازمانی، سطح دینداری و ارزش های درون سازمانی با استفاده از ضریب همسانی درونی آلفای کرونباخ، به ترتیب برابر با 0/875، 0/93، 0/958 و روایی آن ها و برازش مدل از طریق نرم افزار PLS2 تأیید شد. نتایج نشان داد که سطح دینداری بر تعهد سازمانی کارکنان تاثیر مثبت و معنی داری دارد و این تاثیر با استفاده از متغیر میانجی ارزش های درون سازمانی تقویت می شود.
نقش مدیریت تحولگرا و عدالت توزیعی سازمانی در ارتقای تاب آوری کارکنان سازمان های رسانه ای (مورد مطالعه: خبرگزاری های اینترنتی)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
بررسی های مدیریت رسانه دوره ۲ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۳
299 - 317
حوزههای تخصصی:
هدف: تاب آوری رسانه ای به معنای توانایی سازمان های رسانه ای در حفظ بقا و عملکرد، هنگام وقوع فجایع و حوادث استرس زاست. تاب آوری رسانه ای خبرگزاری ها، به مثابه سازمان های رسانه ای، به دلیل نقش پررنگی که در مدیریت بحران ایفا می کند، اهمیت ویژه ای دارد. هدف از انجام این مطالعه بررسی نقش مدیریت تحولگرا و عدالت توزیعی، در ارتقای سطح تاب آوری شغلی کارکنان است که در قالب مطالعه ای موردی، روی کارکنان خبرگزاری های اینترنتی صورت گرفته است. روش: پژوهش حاضر از نظر هدف کاربردی، از نظر طرح پژوهش توصیفی و از نظر روش پژوهش پیمایشی به حساب می آید. مدل مفهومی بر اساس ادبیات پژوهش طراحی شد. ابزار گردآوری داده ها پرسش نامه ای برگرفته از پیشینه تجربی پژوهش بود. جامعه آماری پژوهش مشتمل بر کلیه کارکنان سه خبرگزاری اینترنتی در محدوده شهر تهران است. به کمک نمونه گیری در دسترس، نمونه ای متشکل از ۱۸۴ کارمند از این خبرگزاری ها برای نمونه آماری در نظر گرفته شد. برای تجزیه وتحلیل آماری داده ها نیز، از آزمون هم بستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون خطی در نرم افزار آماری اس پی اس اس بهره گرفته شد. یافته ها: نتایج نشان داد که بروز رفتارهای تحولگرای مدیران و سرپرستان و نیز، جاری بودن عدالت توزیعی در سازمان، سطح تاب آوری شغلی کارکنان خبرگزاری های اینترنتی را ارتقا می دهد. مطابق با نتایج، رهبری تحولگرای مدیران خبرگزاری های اینترنتی و نیز برقراری عدالت توزیعی در خبرگزاری، حدود ۷۶ درصد از واریانس تاب آوری شغلی کارکنان این سازمان های خبری را تبیین می کند. نتیجه گیری: رهبری تحولگرا به عنوان یکی از پاردایم های رهبری برای بهبود عملکرد خبرگزاری های اینترنتی در محیط متلاطم با قابلیت برانگیختن کارکنان و توسعه فرهنگ سازمانی که رویه های اخلاقی در آن نوعی هنجار رفتاری تلقی می شود، سعی در پیش بینی تغییرات محیطی دارد و تصویری از چشم انداز آینده روشن و مورد نیاز را شکل می دهند. عدالت توزیعی با برقراری عدالت در پیامدهای شغلی متفاوت، از جمله درآمد و برنامه شغلی و مسئولیت شغلی، به افزایش تاب آوری کارکنان خبرگزاری ها در شرایط متلاطم و دشوار منجر خواهد شد.
شناسایی اصول مدیریت در نهادهای دینی: مطالعه موردی مسجد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در حقیقت، مقدمه و پیش نیاز طراحی الگوی مدیریت در مسجد به عنوان اساسی ترین نهاد دینی در اسلام، همان ترسیم اصول مدیریت مسجد است. بر این اساس، مقصود از تدوین این نوشتار، اکتشاف اصول یا مبناهایی است که نحوه مدیریت در نهاد دینی مسجد را با عنایت به مردمی بودن این نهاد، هدایت می کند. برای تحقق این هدف، منابع و مستندات دینی یعنی قرآن، روایات و سیره، مطالعه و مفاهیم مرتبط با آنها واژه سازی و استخراج شد. دستیابی به مفاهیم در مدل پژوهش با مطالعه اسنادی و تحلیل منطقی متون مرتبط و از نگاه نظریه پردازی، مبتنی بر روش تخیل نظام مند صورت گرفته است. روش دلفی نیز برای اعتبارسنجی و تأیید مدل اکتشافی استفاده شد. براساس نتایج این تحقیق، فقه مداری، تقدس مداری، اخلاص مداری، تزکیه محوری، سنت مداری و طهارت مالی شاخص های اصول ارزشی را شکل می دهند. وحدت مداری، امام محوری، داوطلب گرایی، چندکارکردگرایی، مردم داری، شایسته گزینی، نظم مداری، نمازمحوری و معرفت مداری شاخص های اصول کارکردی را تشکیل می دهند که میزان اهمیت و اولویت آنها از نگاه خبرگان محاسبه شده است. از پیشنهادهای اساسی این مقاله، رعایت این اصول از مجرای آموزش، ترویج و گفتمان سازی آنها برای جذب حداکثری و حفظ شاکله مردمی مساجد است.
طراحی نقشه بهبود فرایند ارایه خدمات سونوگرافی در یک بیمارستان نظامی با استفاده از نقشه جریان ارزش(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: نقشه برداری جریان ارزش از مهم ترین و پرکاربردترین ابزارهای تفکر ناب است که از آن به منظور شناسایی فعالیت های غیرارزش افزا و بهبود فرایند ارائه خدمات استفاده می شود. این مطالعه با هدف طراحی نقشه بهبود فرایند ارایه خدمات سونوگرافی در یک بیمارستان نظامی با استفاده از نقشه جریان ارزش انجام شد. روش ها: پژوهش حاضر مطالعه ترکیبی (کمی - کیفی) بر اساس رویکرد ناب است که در سال 1401 در یک بیمارستان نظامی انجام شد. در مرحله کمی، با استفاده از روش نمونه گیری آسان تعداد 100 نمونه انتخاب شد و از طریق روش مشاهده، زمان انجام سونوگرافی از ورود بیمار تا اتمام فرایند اندازه گیری و بر اساس آن نقشه فعلی ارزش ترسیم شد. سپس در مرحله کیفی، با استفاده از روش بحث گروهی متمرکز و با مشارکت 7 نفر از خبرگان انواع اتلاف و علل ریشه ای و راهکارهای آنها تعیین و بر اساس آن، نقشه آینده جریان ارزش با نرم افزار Edraw max 7 ترسیم گردید. یافته ها: نتایج نشان داد که به طور متوسط در انجام سونوگرافی،42/6 دقیقه صرف زمان انتظار و 30/6 دقیقه صرف زمان چرخه اصلی فرایند ارائه خدمت م ی شود و به طور متوسط، زمان کل انجام هر سونوگرافی، 73/3 دقیقه است. بیشترین اتلاف در فرایند سونوگرافی مربوط به اتلاف ناشی از تصحیح است که مواردی همچون مخدوش بودن دستور سونوگرافی، ثبت ناقص دستور سونوگرافی، اشتباه در تدوین نوع و عضو سونوگرافی از طرف پزشک ارجاع دهنده است. در نهایت، امکان ارسال نسخه جهت اخذ نوبت و دریافت جواب از طریق نرم افزارهای موجود (واتساپ و غیره)، زمان بندی دقیق و نوبت دهی در حد ظرفیت، آموزش پزشکان درمانگاه به منظور انجام نسخه نویسی و تقویت زیرساختهای فناوری اطلاعات بهعنوان برخی از راهکارهای اصلی معرفی شدند. نتیجه گیری: زمان انتظار زیاد بین فعالیت ها و زیرفرایندهای ارائه خدمات سونوگرافی، عامل اصلی اتلاف زمان بیمار است و درصد بیشتر زمان حضور بیمار صرف زمان انتظار می شود. بنابراین، لازم است با اقدامات مدیریتی از قبیل مدیریت صف و سیستم های نوبت دهی و به کارگیری فناوری های جدید از زمان انتظار بیمار کاسته شود.
بررسی الگوی رفتاری نسل های ایکس، وای، زد در مواجهه با محتوای کرونا در شبکه اجتماعی توییتر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
بررسی های مدیریت رسانه دوره ۲ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۴
519 - 543
حوزههای تخصصی:
هدف: در این پژوهش الگوی رفتاری کاربران فارسی زبان توییتر با محوریت بیماری کرونا و به تفکیک سه نسل بررسی و توصیف شده است. برای کشف این الگو، دو فرضیه تفاوت مضمون احساسی توییت های منتشرشده توسط هر نسل و بررسی تفاوت واکنش احساسی آنان به اخبار خاص کرونایی مدنظر قرار گرفت و در بازه یک ساله اول همه گیری این بیماری در ایران بررسی شد. برای تشریح جایگاه مخاطبان در فرایند ارتباط و نیز نحوه برداشت آنان از پیام، از نظریه های استفاده و رضامندی و نظریه دریافت بهره برده شد. ابعاد ناشناخته این بیماری و نحوه انتقال آن، به همکاری شهروندان با سیاست های بهداشتی حکومت ها نیاز دارد؛ از این رو ادراک مخاطبان رسانه از محتوای مرتبط با کرونا، بیش ازپیش در کانون توجه سیاست گذاران رسانه و سلامت قرار گرفت.
روش: به کمک فنون داده کاوی، نسل های مختلف کاربران فارسی این پلتفرم دسته بندی شد. در ادامه، توییت های آنان به صورت دستی جمع آوری و با ابزار جست وجوی پیشرفته و با کلمات کلیدی، دسته بندی و مدل سازی شد. برای تخمین سن و جنسیت کاربر، از شبکه فیس نت و مدل ماشین های بردار پشتیبان استفاده شد. برای استخراج ویژگی ها، از مدل Wordtovector و برای کلاس بندی این توییت ها و اطلاق یک احساس به آن ها، از مدل LSTM بهره برده شد.
یافته ها: در گروه نمونه سه احساس ترس، طنز و انتقاد، برای توصیف مضمون احساسی توییت ها بیشترین نمود را داشته است. در نهایت، مشاهده شد که الگوی رفتاری نسل زد در محیط توییتر با انتشار طنزآمیز محتوا همراه است؛ در حالی که سویه انتقادی آن کمتر است. این الگو زمانی که به سمت نسل ایکس و وای می رود، معکوس می شود؛ در حالی که سویه ترس در مضامین همه کاربران، روند و حجم کمابیش یکسانی داشت.
نتیجه گیری: بین ۲۰ تا ۳۰ درصد تمامی پیام های تولیدشده مخاطبان با محوریت کرونا، محتوایی داشت که حاوی ترس بود. این میزان برای هر گروه سنی یکسان بود و این تشابه را می توان در تعبیر هم گرایی نسلی مشاهده کرد؛ اما در دو احساس دیگر بروز یافته، یعنی احساس انتقاد و طنز، این هم گرایی دیده نمی شد. نسل زد، اغلب در برخورد با محدودیت های ناشی از کرونا و تبعات دامنه دار آن، نگرشی طنزآلود داشت. گویا نحوه برداشت، تفسیر و و در ادامه بازخورد آن ها به پدیده کرونا که در بدو امر، موضوعی ترسناک و خطرآفرین برای زندگی فردی و اجتماعی انسان است، کاملاً تفسیری متضاد است. این تفاوت را می توان در گزاره شکاف یا تعارض نسلی دسته بندی کرد.
ارائه مدل اقناع آگهی های تبلیغاتی تجاری با رویکرد ترویج تولید ملی (مطالعه موردی: رسانه ملی)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
بررسی های مدیریت رسانه دوره ۲ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۲
201 - 217
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف اصلی این پژوهش، ارائه مدلی برای راهبرد اقناع تبلیغات با رویکرد ملی گرایی در رسانه ملی است.
روش: این پژوهش از لحاظ هدف، کاربردی و از نوع اکتشافی است. برای دستیابی به هدف پژوهش از روش کیفی (مصاحبه) استفاده شده است. داده های کیفی با استفاده از مصاحبه عمیق جمع آوری شدند. تجزیه وتحلیل داده ها با استفاده از کدگذاری باز، کدگذاری محوری و کدگذاری گزینشی انجام شد. پس از خواندن خط به خط متن مصاحبه ها و جمع آوری و بررسی داده ها، کدگذاری باز انجام گرفت. کدهایی که اشتراک مفهومی داشتند، ذیل یک مقوله قرار گرفتند. مقوله های اولیه، بر اساس مفاهیم به دست آمده شکل گرفتند. از کدگذاری باز و مقوله پردازی داده ها، برای شناسایی معیارها و زیرمعیارهای تدوین مدل پژوهش استفاده شد.
یافته ها: برای اطمینان از پایایی پژوهش، استاد راهنما فرایند پژوهش را بررسی کرد و بازبینی آن با همکاری ناظران دیگر انجام شد. به منظور تأیید روایی نتایج نیز با اجازه مصاحبه شوندگان، هنگام مصاحبه، هم زمان با نکته برداری، کل مصاحبه ها ضبط شد. در پژوهش حاضر، یک مدل پارادایمی ارائه شده که محور اصلی آن، اقناع رسانه ملی در راستای ترویج تولید ملی است. بر اساس نتایج به دست آمده، «اجماع ملی و سازمانی»، «الزامات جغرافیایی» و «رشد اقتصادی»، سه ویژگی مهم حمایت از تولید داخلی است که در صورت حمایت نهادهایی از جمله سازمان صداوسیما، تحقق خواهد یافت.
نتیجه گیری: در این پژوهش، الگوی پارادایمی اقناع آگهی های تبلیغاتی تجاری با رویکرد ترویج تولید ملی و به طور خاص، در رسانه ملی تدوین شد. الگوی پژوهش مشتمل بر ۱۰ مقوله اصلی است که محور اصلی، اقناع رسانه ملی در راستای ترویج تولید ملی است. در این الگو شرایط علّی، چهار مقوله کمک به اقتصاد داخلی، الزامات جغرافیایی، اجماع ملی و سازمانی را دربرمی گیرد. همچنین سه راهبرد برای نیل به هدف پژوهش انتخاب شد که عبارت است از: صرفه اقتصادی، تاکتیک های مدیریتی و امنیت.
راه کارهای نهادینه سازی سیاست های بالادستی در عناصر زنجیره ارزش تولید محتوا در بخش خبر سازمان صداوسیمای جمهوری اسلامی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
بررسی های مدیریت رسانه دوره ۲ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۲
237 - 256
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف پژوهش حاضر شناسایی راه کارهای نهادینه سازی سیاست های بالادستی در عناصر زنجیره ارزش تولید محتوا در سازمان صداوسیمای جمهوری اسلامی ایران با تأکید بر خبر صداوسیما بوده است.
روش: این پژوهش به لحاظ هدف، بنیادی و از حیث ماهیت داده های استفاده شده کیفی است. گردآوری اطلاعات کتابخانه ای این پژوهش، به صورت اسنادی و نیز مطالعات میدانی مبتنی بر مصاحبه نیمه ساختاریافته با خبرگان حوزه خبر صداوسیما بوده است.
یافته ها: یافته های پژوهش مشتمل بر ۱۶ تم اصلی کاربردی و سازنده بود که در سه دسته راه کار ها، موانع و عوامل پیش برنده نهادینه سازی سیاست های بالادستی در عناصر زنجیره ارزش خبر صداوسیما معرفی شد. مبتنی بر یافته های پژوهش، در صورتی سازمان صداوسیما می تواند در مرحله اجرایی شدن سیاست های بالادستی در میان عناصر زنجیره ارزش خبر موفق عمل کند که در وهله نخست، سیاست گذاران آن با حوزه برنامه سازی در خبر، عملیات خبر و همچنین، دانش سیاست گذاری آشنا باشند. در وهله دوم، این سیاست ها به خوبی به عناصر زنجیره ارزش خبر انتقال داده شود و با پیوست های چگونگی اجرای سیاست ها، عناصر زنجیره ارزش خبر را به طور کامل در خصوص سیاست توجیه کند.
نتیجه گیری: در این راستا اگر در اجرای سیاست ها، به سردبیر و خبرنگار که دو عنصر مهم زنجیره ارزش خبر هستند و بیشترین تأثیر را روی خبر دارند، توجه بیشتری شود، نتیجه اجرای سیاست ها به خوبی روی خروجی خبر مشاهده خواهد شد. نکته مهم این است که در قسمت ارزیابی اجرای سیاست ها، فقط به جنبه های کمّی و کیفی تحقق سیاست توجه می شود، در صورتی که لازم است جنبه اثربخشی در مخاطب نیز در کانون توجه قرار گیرد.