مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
آگهی تجاری
حوزههای تخصصی:
نظریه نشانه شناسی، یک رویکرد علمی در حوزه مطالعات فرهنگی، ابزاری کارامد را در تحلیل پیام های تبلیغاتی در اختیار پژوهشگران قرار می دهد. تبلیغات در هریک از وجوه آن، از جمله آگهی های تجاری، از فنون متعدد بصری استفاده می کند و بر پایه دانش بصری تلاش دارد متناسب ترین شیوه عرضه پیام توسط فروشنده کالا / خدمات را به کار گیرد. نشانه شناسی افزون بر ارائه فنونی برای قوت بخشیدن به پیام های تبلیغاتی در کشف نظام معنایی ناپیدا یا نظام ارزش های پنهان در تبلیغات نیز کاربرد دارد.این نوشته به کاربردهای نظریه نشانه شناسی در تحلیل پیام های تبلیغاتی توجه دارد و ابعاد فنی و فرهنگی نمونه هایی مختلف را از آگهی های تجاری مکتوب بررسی می کند. تاکید اصلی مقاله بر لزوم شناخت ابعاد و کارکردهای مختلف تبلیغات تجاری از جمله ابعاد اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی آن به صورت یک مجموعه و نظام چندوجهی است که می تواند کاربردهای مختلفی برای آگهی دهندگان، تولیدکنندگان پیام های تبلیغاتی، و حتی سیاست گذاران حوزه تبلیغات بازرگانی داشته باشد.مقاله در جهت یافتن پاسخی مناسب برای پرسش اصلی پژوهش، یعنی چگونگی کاربرد نشانه شناسی در تحلیل پیام های تبلیغاتی، با مروری بر پیشینه و دانش نشانه شناسی و مفاهیم اصلی آن، به بازخوانی فرهنگی تصویرهای تبلیغاتی و تاثیر فرهنگ بر تفسیر تصاویر و آگهی ها توجه می کند و با تاکید بر پیام های بصری و فنون ارتباط بصری، برخی رویکردهای نشانه شناختی به آگهی های تبلیغاتی را ارائه می دهد. کارکردهای مختلف آگهی های تجاری و گروه بندی آن ها از مباحثی است که حرکت به سوی چارچوب مبنای این پژوهش، یعنی تحلیل نشانه شناسی ویلیامسن را از آگهی های تجاری تسهیل می کند و تحلیل نمونه های متعددی از آگهی های تجاری را ممکن می سازد.
تصویر ستاره در سینمای ایران (مطالعه مرودی ستاره زن نیمه دوم دهه 70)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات فرهنگی و ارتباطات سال نهم زمستان ۱۳۹۲ شماره ۳۳
31 - 56
حوزههای تخصصی:
مقاله حاضر به مطالعه ارتباطی« ستاره» در سینمای بعد از انقلاب اسلامی پرداخته است. به این منظور، نظریه ریچارد دایر مبنی بر « کارکرد ایدئولوژیک ستاره» مبنا قرار گرفته است. دایرجاذبه ستاره را محصول معانی خاصی می داند که ستاره در خود دارد. در این مطالعه هدیه تهرانی ستاره نیمه دوم دهه 70 انتخاب شد و با استفاده از روش تحلیل محتوای کیفی و تکنیک نشانه شناسی 13 فیلم اول وی با واحد تحلیل « صحنه» تحلیل گردیدند. نتایج این پژوهش نشان داد پنج مولفه کارگردان های مطرح، شخصیت ستاره ، نقش های مقابل ، تفاوت ستاره با دیگر زنان فیلم و همچنین نوع فیلم های ستاره در شکل گیری ستاره نقش داشته اند همچنین تصویر هدیه تهرانی حامل معانی و ارزش های ویژه ای است که برای جامعه آن زمان جذابیت خاص داشته است. هدیه تهرانی در فیلم هایش نقش اول فیلم، فعال، شاغل، توانمند در اجتماع، مادی گرا، در خانواده ای با وضع مالی خوب، بالاتر از مرد اول فیلم، راحت در ارتباط گیری با مردان، غیر ملتزم به سنت های خانواده، مجرد، مستقل، دارای اعتماد به نفس و جسارت بالا و پوشش متفاوت است از این روی وی زنی بیشتر نوگرا نامیده می شود. نوگرا بودن ستاره، معلول و البته بازتابی از جامعه تغییر یافته ایران در نیمه دوم دهه 70 است. در واقع عنصر زمان نیز در شکل گیری تصویر ستاره نقش ویژه ای دارد.
کاربردشناسی و کاربست آن در آگهی های تجاری: آگهی دورتو(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زبان پژوهی سال سیزدهم زمستان ۱۴۰۰ شماره ۴۱
209 - 227
حوزههای تخصصی:
آگهی های تجاری، رهاورد زندگی شهری است. اگر چه در وهله نخست، سازندگان یک آگهی تجاری در پی معرفی محصول خود و اقناع مخاطبان هستند، اما نقش فرهنگ ساز و تأثیر گفتمانی آن ها در جامعه نبایست نادیده گرفته شود. هدف این پژوهش، واکاوی میزان رعایت اصول ادب در آگهی های تجاری در جایگاه گفتمان است. با واکاوی و ژرف نگری در لایه های زیرین گفتمان برخی آگهی های تجاری، می توان دریافت که گفتمان آن ها افزون بر زیر پاگذاشتن اصول ادب، به گسترش ارزش های ناپسند فرهنگی می پردازند. روش این پژوهش توصیفی-تحلیلی است و رویکرد آن نیز تلفیقی از اصول تعاون گرایس (Grice, 1975) و اصول ادب لیچ (Leech, 1983)، و اصول ادب براون و لوینسون (Brown, & Levinson, 1987) است. پیکره پژوهش شامل سه آگهی تجاری از مایع ظرف شویی دورتو است که به روش هدف مند انتخاب شده اند. این آگهی ها در فاصله زمانی سال های 1396 تا 1399 از شبکه های مختلف تلویزیون جمهوری اسلامی ایران پخش شده اند. یافته های پژوهش نمایانگر آن است که در این آگهی ها طبق اصول ادب لیچ (Leech, 1983)، اصول تأیید، تواضع و سازش رعایت نشده اند و بر مبنای اصول ادب براون و لوینسون (Brown, & Levinson, 1987) افراد از راهبردهایی مانند بیان مستقیم و صریح بهره گرفته اند که در این راهبرد بیشترین تهدید وجهه به چشم می آید. اگر چه در برخی مکالمه ها نیز سعی کرده اند از راهبردهای ادب سلبی و ایجابی استفاده کنند اما با نقض اصول ادب لیچ وجهه طرف مقابل را مورد تهدید قرار داده اند و منجر به ایجاد تنش در مکالمه ها شده اند و به این ترتیب، گفتمانی غیر مؤدبانه را ایجاد کرده اند.
تحلیل نشانه شناختی الگوهای مصرف در آگهی های بازرگانی تلویزیون(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ویژگی های الگوی مصرف در تبلیغات تلویزیونی در مقاله حاضر استخراج شده است، با اتخاذ رویکردی تلفیقی، نشانه شناسی الگوی مصرف به عنوان هدف اصلی، مورد مطالعه قرار گرفته است. چارچوب نظری پژوهش حاضر ترکیبی از نظریه های پسا مدرنیستی و انتقادی در مورد مصرف به مثابه یک کنش و نشانه اجتماعی و همچنین نظریه های مربوط به نشانه شناسی است. روش مورد استفاده، تحلیل محتوای کیفی و نشانه شناسی است که در قالب آن یکی از آگهی های بازرگانی تلویزیون (محصولات خانگی شرکت ...) با شیوه ای هدفمند به عنوان نمونه انتخاب تجزیه و تحلیل شده است. سپس با استفاده از طبقه بندی فیسک از نشانه ها، ابتدا هر یک از نشانه های واقعی و بازنمایی موجود در متن آگهی شامل فضا، پوشش، رنگ، نوع تجهیزات، وسایل و همچنین نشانه های تصویری شناسایی و تفسیر شده و تحلیل نشانه شناسی در سطح عمیق تر یعنی بررسی عناصر ساختاری ادامه یافته است. نتایج نشان می دهد الگوی مصرف تبلیغات تجاری معرف ویژگی هایی نظیر سرعت زدگی، کالایی شدن، فرزندسالاری، نوع خاصی از ایدئولوژی جنسیتی و ترویج مصرف گرایی است.
ارائه مدل اقناع آگهی های تبلیغاتی تجاری با رویکرد ترویج تولید ملی (مطالعه موردی: رسانه ملی)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
بررسی های مدیریت رسانه دوره ۲ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۲
201 - 217
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف اصلی این پژوهش، ارائه مدلی برای راهبرد اقناع تبلیغات با رویکرد ملی گرایی در رسانه ملی است.
روش: این پژوهش از لحاظ هدف، کاربردی و از نوع اکتشافی است. برای دستیابی به هدف پژوهش از روش کیفی (مصاحبه) استفاده شده است. داده های کیفی با استفاده از مصاحبه عمیق جمع آوری شدند. تجزیه وتحلیل داده ها با استفاده از کدگذاری باز، کدگذاری محوری و کدگذاری گزینشی انجام شد. پس از خواندن خط به خط متن مصاحبه ها و جمع آوری و بررسی داده ها، کدگذاری باز انجام گرفت. کدهایی که اشتراک مفهومی داشتند، ذیل یک مقوله قرار گرفتند. مقوله های اولیه، بر اساس مفاهیم به دست آمده شکل گرفتند. از کدگذاری باز و مقوله پردازی داده ها، برای شناسایی معیارها و زیرمعیارهای تدوین مدل پژوهش استفاده شد.
یافته ها: برای اطمینان از پایایی پژوهش، استاد راهنما فرایند پژوهش را بررسی کرد و بازبینی آن با همکاری ناظران دیگر انجام شد. به منظور تأیید روایی نتایج نیز با اجازه مصاحبه شوندگان، هنگام مصاحبه، هم زمان با نکته برداری، کل مصاحبه ها ضبط شد. در پژوهش حاضر، یک مدل پارادایمی ارائه شده که محور اصلی آن، اقناع رسانه ملی در راستای ترویج تولید ملی است. بر اساس نتایج به دست آمده، «اجماع ملی و سازمانی»، «الزامات جغرافیایی» و «رشد اقتصادی»، سه ویژگی مهم حمایت از تولید داخلی است که در صورت حمایت نهادهایی از جمله سازمان صداوسیما، تحقق خواهد یافت.
نتیجه گیری: در این پژوهش، الگوی پارادایمی اقناع آگهی های تبلیغاتی تجاری با رویکرد ترویج تولید ملی و به طور خاص، در رسانه ملی تدوین شد. الگوی پژوهش مشتمل بر ۱۰ مقوله اصلی است که محور اصلی، اقناع رسانه ملی در راستای ترویج تولید ملی است. در این الگو شرایط علّی، چهار مقوله کمک به اقتصاد داخلی، الزامات جغرافیایی، اجماع ملی و سازمانی را دربرمی گیرد. همچنین سه راهبرد برای نیل به هدف پژوهش انتخاب شد که عبارت است از: صرفه اقتصادی، تاکتیک های مدیریتی و امنیت.