فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۷۶۱ تا ۱٬۷۸۰ مورد از کل ۶٬۵۱۵ مورد.
بررسی فقهی- حقوقی گستره ی نشوز زوجین و شیوه ی مواجهه با آن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
«نشوز» از واژگان مهم قرآنی است که در اصطلاح فقه امامیه و حقوق موضوعه، به معنای خروج زن یا شوهر از ادای حق یا حقوق واجب همسرش است. قرآن کریم در آیات 34 و 128 سوره ی نساء، به نشوز زوج و زوجه و راه های رفع یا مقابله با آنها پرداخته است. «ضرب» یکی از گام های مواجهه با نشوز زوجه است که در قرآن کریم تصریح شده و کیفیت، شرایط، ابزار و به طور کلی مختصات رجوع به آن، از موضوعات اختلافی بین فقهای امامیه از متقدمین تا متأخرین بوده است. همچنین بر اساس رأی بسیاری از فقها، ضرب زوج نیز در حالت نشوز، عل یرغم نبود نصّی در مورد آن، با لحاظ شرایطی، موجّه است، اما جایگاه و شرایط ضرب زوج و زوجه در مواجهه با نشوز آنها تفاوت هایی دارد که در این پژوهش، با استفاده از روش اسنادی و کتابخانه ای، بررسی شده است. بر اساس نتایج حاصل از این پژوهش، تعریف و مختصات نشوز، گستره ی آن و نیز جایگاه ضرب در مواجهه با رخداد نشوز در خانواده در حقوق موضوعه نواقص و ابهامات جدی دارد. لذا می بایست بر اساس آراء فقه امامیه و با رویکردی متناسب با مقتضیات نهاد خانواده و روابط مطلوب زناشویی در جامعه ی کنونی ایران، این نواقص و ابهامات رفع شود.
بررسی فقهی- حقوقی مجازات سقط جنین در راستای رسیدن به سیاست افزایش جمعیت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مسائل متعددی مانند مشکلات اقتصادی،داشتن فرزند زیاد، عدم تقارن در جنسیت، بارداری های ناخواسته و یا نامشروع بودن جنین، زمینه سقط جنین را مساعد کرده است. این در حالی است که غالب دلایل فوق از منظر فقهی مجوز شرعی برای سقط محسوب نمی شود. امروزه شاهد آمار نگران کننده سقط جنین غیرقانونی هستیم که با ارائه راهکار اقتصادی، فرهنگی، اجتماعی و... باید از رشد بی رویه آن کاست. یکی از راهکارهای پیشگیرانه که می تواند به کاهش آمار سقط جنین و در نتیجه رسیدن به سیاست افزایش جمعیت منجر شود، پیشگیری کیفری است که در قالب وضع مجازات متناسب در مورد مرتکب سقط جنین می تواند قابل اعمال باشد.ازاین رو، هدف پژوهش حاضر بررسی این موضوع است که چه ضمانت اجرایی می توان برای جرم سقط جنین در نظر گرفت که از ابعاد گوناگون با مبانی و اصول معتبر حقوقی و شرایط زمان و مکان هماهنگی و تطابق داشته باشد؟ در این مقاله که با استفاده ازمنابع کتابخانه ای و به روش تحلیلی-توصیفی تدوین شد، ضمن بررسی حالات مختلف سقط جنین، این موضوع نیز بررسی شد که عدم اجرای قانون، ابهام قانون و در برخی موارد خلأهای قانونی سه نقص موجود در سیستم حقوقی و قضایی در مجازات سقط جنین است. ماده 306 قانون مجازات اسلامی موجب برداشت مختلف در خصوص تعزیر مادر و همچنین نسخ مجازات موضوع مواد 622 الی 624 شده است؛ رفع ابهام از این مقرره و تعزیر مادری که مباشر و یا معاون سقط جنین است، مفید و لازم به نظر می رسد.
تفسیر فمنیستی نظریة نفس اسپینوزا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
نظریة نفس اسپینوزا اینهمانی نفس و بدن را در مقابل سنت دوگانه انگار دکارتی قرار می دهد. این دوگانه انگاری و اینهمان انگاری نفس و بدن موجب واکنش هایی در فلسفه های اخیر شده است. فیلسوفان فمنیست ضمن اعتراض و انتقاد از دوگانه انگاری هایی که سنت دکارتی پیش روی تاریخ تفکر غربی نهاده است، به فلسفه اسپینوزا به عنوان برونشدی از برخی از این دوگانه انگاری ها نگریسته اند. این مقاله نشان می دهد که چگونه فمنیست ها نظریة نفس اسپینوزا را به عنوان برونشدی از معضلات حاصل از سنت دوگانه انگارانه دکارت در باب نفس و بدن دیده اند و نیز چالش پیش روی این تفسیر را مطرح می نماید.
بررسی نقش واسطه ای سبک حل تعارض غیر سازنده در رابطه سلامت خانواده اصلی با عدالت زناشویی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این پژوهش با هدف ارزیابی اثرات مستقیم و غیر مستقیم سلامت خانواده ی اصلی از طریق نقش واسطه ای سبک حل تعارض غیر سازنده برعدالت زناشویی انجام شد. نمونه ی پژوهش شامل 240 معلم زن متأهل شهرستان ممسنی بود که به روش تصادفی خوشه ای انتخاب شدند و پرسشنامه های سلامت خانواده اصلی، ادراک انصاف و سبک های حل تعارض را تکمیل کردند. لازم به ذکر است که از سنجه ادراک انصاف برای ارزیابی عدالت زناشویی استفاده شد. برای تحلیل داده ها از ابزار 18 Spss و Amos استفاده گردید. یافته های تحقیق نشان داد سلامت خانواده ی اصلی به طور مستقیم با عدالت زناشویی رابطه ی معنادار دارد. همین طور سلامت خانواده ی اصلی به طور غیر مستقیم و از طریق نقش واسطه ای سبک حل تعارض غیر سازنده با عدالت زناشویی رابطه ی معنادار دارد. به این ترتیب سبک حل تعارض غیر سازنده توانست نقش واسطه ای بین سلامت خانواده ی اصلی با عدالت زناشویی ایفا کند. به عبارت دیگر سلامت خانواده ی اصلی علاوه بر اثر مستقیم بر عدالت زناشویی، از طریق نقش واسطه ای سبک حل تعارض غیرسازنده نیز بر عدالت زناشویی اثر دارد. قابل ذکر است که اثر مستقیم بیش تر از اثر غیر مستقیم بود. از این رو هر دو مسیر در مدل پژوهشی تأیید شد.
مطالعه تطبیقی روابط خانوادگی در خانوادههای چند زن و تک همسر شهر زاهدان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه ای بر نظام حقوق زن در اسلام
حوزههای تخصصی:
بررسی مقایسه ای عوامل مؤثر بر ساختار قدرت در بین خانواده های زنان شاغل و غیر شاغل(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در این پژوهش عوامل مؤثر بر ساختار قدرت در بین خانواده های زنان شاغل و غیر شاغل در شهرستان بوکان مطالعه شد و متغیر های مستقل پژوهش از چارچوب نظری پژوهش(نظریه منابع، مبادله، تئوری تضاد) استنتاج و در قالب هشت فرضیه طرح شد. جهت بررسی، دو گروه نمونه هر کدام به حجم 70 نفر از بین جامعه آماری پژوهش انتخاب شدند. در انتخاب گروه نمونه اول از میان زنان شاغل متأهل، با توجه به کوچک بودن جامعه و معیارهای در نظر گرفته شده، از روش تمام شماری استفاده شد؛ ولی در انتخاب گروه نمونه دوم از میان زنان غیر شاغل متأهل، با توجه به وسیع بودن جامعه، از روش نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای استفاده شد و اطلاعات با استفاده از پرسشنامه محقق ساخته ساختار قدرت در خانواده جمع آوری شد و به وسیله نرم افزارSPSS تحلیل شد و متناسب با سطح سنجش متغیرها از آمارهای توصیفی(توزیع فراوانی، درصد و درصد تراکمی و...) و استنباطی(آزمونt ، تحلیل رگرسیون و...) استفاده شد. نتایج درباره فرضیات پژوهش نشان داد که ساختار قدرت در بین خانواده های زنان شاغل و غیر شاغل متأهل متفاوت است و در خانواده های زنان شاغل متغیر های مستقل تحصیلات زن، درآمد زن و مالکیت شخصی زوجین از لحاظ آماری بر ساختار قدرت در خانواده تأثیر دارند؛ در حالی که در خانواده های زنان غیر شاغل دو متغیر تحصیلات شوهر و مدت زمان ازدواج بیش ترین نقش را در تبیین ساختار قدرت دارند.
توسعهیافتگی و شاخصهای فقر انسانی و جنسیتی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بررسی تطبیقی پنج برنامه توسعه کشور، پیرامون دستیابی به عدالت جنسیتی با تاکید بر وضعیت آموزش عالی زنان در ایران و مقایسه آن با وضعیت جهانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یکی از مؤثرترین روشهای بهبود وضعیت زنان، بررسی جایگاه آنان در برنامه های توسعه کشورهاست تا بتوان جایگاهی را ترسیم کرد تا هم زنان از فرایند توسعه منتفع باشند و هم توسعه کشورها از حضور زنان بهره کافی را ببرد. پژوهش حاضر با هدف شناسایی جایگاه زنان در برنامه های توسعه پس از انقلاب و با تاکید بر عدالت جنسیتی در آموزش عالی، به بررسی برنامه های توسعه پرداخته و با روشن نمودن وضعیت آموزش عالی زنان و مقایسه آن با شاخصهای جهانی، جایگاه ایران را نشان داده است. نتایج نشان می دهد که برنامه ریزی پیرامون دستیابی به ایده آل رابطه جنسیت و توسعه در ایران از برنامه سوم، به صورت رسمی اما به نحوی شتابزده به دغدغه مسئولان تبدیل گشته است. همچنین نتایج نشان داد که اگرچه زنان در حوزه آموزش علیرغم طی مسیرهای علمی به لحاظ آمارهای ""کمی"" رشد چشمگیری را داشته اند، اما در تامین معیارهای مطلوب ""کیفی"" بازدهی مطلوبی نداشته و لذا اثربخشی برنامه های توسعه باید با حرکت به سمت الگوهای کیفی آن را جبران نماید.
نقد کتاب: زنان خاورمیانه در مجله تحقیقات خاورمیانه
منبع:
کلک شهریور ۱۳۷۱ شماره ۳۰
حوزههای تخصصی:
زنان در بازار کار ایران
زن در ادبیات
نگاهى به کجرویهاى فرهنگى
مقایسه اثر بخشی مشاوره گروهی عقلانی – عاطفی، رفتاری و روش مشاوره روان نمایشگری در افزایش سلامت عمومی و ابراز گری هیجانی مراجعان زن
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاصر مقایسه اثر بخشی مشاوره گروه عقلانی – عاطفی، رفتاری و روش مشاوره روان نمایشگری در افزایش سلامت عمومی و ابرازگری هیجانی مراجعان زن مراز بهزیستی شهر تهران می باشد. جامعه آماری پژوهش شامل 68 مراجع کننده زن مراکز دولتی بهزیستی شهر تهران است که به طور داوطلب برای شرکت در جلستات مشاوره گروهی ثبت نام کردند.36 نفر از زنانی که حایز شرایط ورود به جلسه های مشاوره گروهی بودند، به عنوان نمونه پژوهش حاضر به طور هدفمند انتخاب شدند که به طور تضادفی در گروه آزمایش و یک گروه کنترل جایگزین شدند اعضای گروهها به وسیله پرسشنامه های ابرازی گری هیجانی کینگ و امونز و پرسشنامه ها از طریق آزمون آماری تحلیل کواریانس و آزمون تعقیبی ال، اس، دی مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج پژوهش بیانگر آن بود که هر دو روش مشاوره گروه عقلانی – عاطفی، رفتاری و روان نمایشگری بر افزایش ابرازگری هیجانی و سلامت عمومی مراجعان اثر بخش می باشد. همچنین مشخص شد که روش روان نمایشگری در مقایسه با مشاوره گروهی عقلانی – عاطفی، رفتاری در افزایش ابرازگری هیجانی اثر بخشی بیشتری دارد.
زن در نمایش نامه های تراژدی زینب و راز شهرزاد اثر نویسنده یمنی، علی احمد با کثیر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
زن در دو نمایش نامه راز شهرزاد و تراژدی زینب اثر نویسنده یمنی، علی احمد باکثیر، نقشی تأثیرگذار در پیشبرد نمایش نامه و جریان حوادث آن بر عهده دارد. به باور باکثیر، زنان توانایی های شگفت انگیزی دارند؛ شهرزاد در راز شهرزاد در کسوت یک روان پزشک به یک بحران همه گیرِ انسانی خاتمه می دهد. در این اثر، باکثیر شهرزاد را تا حد یک اَبَر قهرمان بالا می برد. همچنین، وی در نمایش نامه تراژدی زینب زن را به صورت یک انسان بسیار توانمند نشان می دهد؛ اما زینب در این نمایش نامه، به سرنوشتی تراژیک دچار می شود، زیرا او در کنار توانایی های تحسین برانگیزی که دارد، باورهای جامعه سنتی خود را به خوبی نمی شناسد و در نتیجه، تلاش های وی به شکست می انجامد و مظلومانه نابود می شود. باکثیر در این اثر با رویکرد دینی خود، می کوشد جنبه ضعف شخصیتی قهرمان را ترسیم کند تا راه خروج از سرنوشتی تراژیک را به زنان توانمند جامعه اسلامی نشان دهد
بازنگری یک طرح
منبع:
حوراء شماره ۱۲
حوزههای تخصصی:
هادی کافی دکتر ناصر قرباننیا مدیر طرح بررسی و تدوین نظام جامع حقوقی و قضایی زنان است که توسط مرکز امور مشارکت زنان به دانشگاه مفید قم سفارش داده شده است. دکتر قرباننیا در حوزه علمیه و نیز رشتهی حقوق دانشگاه تهران تحصیل کرده است که پژوهشهای متعددی در زمینه فقه و حقوق انجام داده است و هم اکنون معاون پژوهش دانشگاه قم است؛ آنچه در زیر میآید بیانگر دیدگاههای او دربارهی چند و چون و نحوهی بررسی و تدوین نظام جامع حقوقی و قضایی زنان است که با همّت او و همکارانش امروز به ثمر نشسته است.طی گفتگویی، دربارهی شکلگیری مراحل انجام پژوهش، گروههای همکار و دغدغههای شخصی ایشان اطلاعات بیشتری را به نظر خوانندگان می رسانیم.
حجابِ زنانه در ایرانِ سده سیزده(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در سده سیزده یک دست پوششِ سه گانه فراگیر چادر، روبند، چاقچور زن را هنگامِ حضورِ عمومی و شهری اش در بر می گرفت، و در این حالت تقریباً هیچ قسمتی از اندامِ او به چشم نمی خورْد. چنین پوششی امکانات، روزمرگی ها، و نیز حاشیه هایِ متنوّعی را ایجاد می کرد؛ به عبارتِ دیگر، در متنِ کردارِ اجتماعی از این پوشش استفاده می شد، موردِ ارزیابی قرار می گرفت، و به شیوه هایِ گوناگون به بافتِ کنشِ روزمره متصل می گشت، امّا همه چیستی اش در پیوند و اتّصال با دو کارکردِ اصلی بود که اهمیت و برجستگی می یافت: پوشاندن و از فُرم انداختن. پوششِ زنانه به نزاع با فُرم ها و شاکله هایِ مشخص و معلوم می رفت، آن ها را احاطه می کرد، و مرزِ میان شان را می زدود. به این ترتیب آن چه به احاطه چادر و روبند درمی آمد محو می شد و از نظرها مخفی می ماند؛ پوشیدگی هم چون سپر، هم چون دژی پنهان ساز، پوسته ای مطمئن به دُورِ آن ها می کشید، از سطحِ عینی حذفِ شان می کرد، و به ژرفا می سُراندِشان. با این وصف، می توان پرسید که از چه زمان و با چه قاعده و ترتیبی، حجابِ زنانه به شکلِ یک مسئله ِ اجتماعی درآمد، و از سرِ برخورد با کدام ضرورت هایِ عینی خواستِ بازنگری در آن پدیدار شد؟ در مسیرِ پاسخ یابی برایِ این پرسش می توان به جریانی وسیع تر نظر داشت که از سال هایِ میانیِ سده سیزده با برخوردن به موانعی که کردارِ پوشاندن بر سرِ راهِ تحولاتِ نوپایِ جامعه ِ ایران قرار می داد، به شکل گرفتنِ دوره ای از تاریخِ معاصر منجر شد که به سانِ سپیده دمِ یک جست و جو، آغازگرِ نزاع با مخفی گاه ها و نمودهایِ پوشیدگی بود.
پس از طرحِ یک مقدّمه، طرحِ مسئله، و درنگی کوتاه در مبحثِ نظری و روش شناسی، این متن در سه فراز به بازخوانیِ تاریخیِ جریانِ پوشیدگی در ایرانِ سده سیزده می پردازد: در بخشِ اوّل توصیفی ارائه شده است از شرایط و اقتضائاتِ روزمره حجاب و پوشاندنِ تن در آن عصر؛ بخشِ دوّم به ویژگی ها و کارکردهایِ روزمرّه و انعطاف پذیرِ این پوشیدگی توجّه نشان داده و در بخشِ سوّم، با اتّکا به توصیفات و پی آمدهایِ دو بخشِ پیشین، به جمع بندی پرداخته شده و با عطفِ توجّه به گسست هایِ عینی و ملموسی که قاعده و آدابِ پوشاندن به خود می دید، بُرشی از جایگاه و مقامِ زنانگی در آن روزگار ترسیم شده است.
سبک های دلبستگی و میزان بخشودگی میان زنان متقاضی طلاق و زنان عادی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این پژوهش با هدف بررسی رابطه بین سبک های دلبستگی و میزان بخشودگی میان زنان متقاضی طلاق و زنان عادی انجام شده است. بدین منظور با استفاده از روش نمونه گیری در دسترس100 نفر از جامعه زنان عادی و 100 نفر از جامعه زنان متقاضی طلاق به عنوان گروه نمونه در نظر گرفته شدند. ابزارهای جمع آوری اطلاعات عبارت بودند از مقیاس سبک های دلبستگی بزرگسالان(AAS) و مقیاس بخشودگی خانواده(FFS). برای تجزیه و تحلیل داده ها از روش های آماری آزمون t و تحلیل واریانس و ضریب همبستگی استفاده شد. نتایج بیا ن کننده آن است که بین سبک های دلبستگی ایمن و ناایمن اضطرابی با میزان بخشودگی، رابطه معناداری وجود دارد. همچنین بین زنان عادی و زنان متقاضی طلاق در سبک های دلبستگی و میزان بخشودگی آن ها تفاوت معناداری وجود دارد.
بررسی تفاوت های جنسیتی در راهبردهای مقابله ای در سازگاری زناشویی و مقایسه آن در زوجین شهر اصفهان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات اجتماعی روانشناختی زنان (مطالعات زنان سابق) دوره دوازدهم پاییز ۱۳۹۳ شماره ۳ (پیاپی ۴۰)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر مقایسه راهبردهای مقابله و سازگاری زناشویی و بررسی سهم این راهبردها در سازگاری مردان و زنان(همسران) شهر اصفهان بود. از بین کلیه زوجین شهر اصفهان 200 (100 زن و 100 مرد) نفر به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. از شرکت گنندگان خواسته شد تا پرسشنامه راهبردهای مقابله ای لازاروس-فولکمن(WOCQ) و سازگاری زناشویی(DAS) به همراه فرم اطلاعات دموگرافیک را تکمیل کنند. روش پژوهش از نوع علّی- مقایسه ای بود و داده های پژوهش با استفاده از روش آماری t دو نمونه وابسته، همبستگی پیرسون و رگرسیون گام به گام تجزیه و تحلیل شدند. یافته ها نشان دادند از بین راهبردهای مقابله ای، ارزیابی مجدد مثبت، پذیرش مسئولیت، گریز-اجتناب برای مردان و گریز-اجتناب و مقابله مستقیم برای زنان می توانند پیش بین نیرومندی برای سازگاری زناشویی باشند. به علاوه از بین راهبردهای مقابله ای مسئله مدار، مسئولیت پذیری، مسئله گشایی، ارزیابی مجدد مثبت و از بین مقابله هیجان مدار، راهبرد گریز اجتناب با سازگاری زناشویی (01/ 0>P و 05/0>P) دارند. همچنین مقایسه میانگین نمرات زنان و مردان تفاوت معناداری را در راهبرد پرت کردن حواس، خویشتن داری، طلب حمایت اجتماعی و ارزیابی مجدد مثبت نشان دادند. به طورکلی نتایج نشان می دهند که مردان و زنان در راهبردهایی که در مقابله با شرایط تنش زای زندگی به کار می برند، تفاوت معناداری دارند و بکارگیری راهبردهای مقابله ای خاص، کیفیُت سازگاری زناشویی ویژه ای را برای آن ها را رقم می زند.