مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
۷.
۸.
راهبرد مقابله ای
منبع:
مطالعات اجتماعی روانشناختی زنان (مطالعات زنان سابق) دوره دوازدهم پاییز ۱۳۹۳ شماره ۳ (پیاپی ۴۰)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر مقایسه راهبردهای مقابله و سازگاری زناشویی و بررسی سهم این راهبردها در سازگاری مردان و زنان(همسران) شهر اصفهان بود. از بین کلیه زوجین شهر اصفهان 200 (100 زن و 100 مرد) نفر به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. از شرکت گنندگان خواسته شد تا پرسشنامه راهبردهای مقابله ای لازاروس-فولکمن(WOCQ) و سازگاری زناشویی(DAS) به همراه فرم اطلاعات دموگرافیک را تکمیل کنند. روش پژوهش از نوع علّی- مقایسه ای بود و داده های پژوهش با استفاده از روش آماری t دو نمونه وابسته، همبستگی پیرسون و رگرسیون گام به گام تجزیه و تحلیل شدند. یافته ها نشان دادند از بین راهبردهای مقابله ای، ارزیابی مجدد مثبت، پذیرش مسئولیت، گریز-اجتناب برای مردان و گریز-اجتناب و مقابله مستقیم برای زنان می توانند پیش بین نیرومندی برای سازگاری زناشویی باشند. به علاوه از بین راهبردهای مقابله ای مسئله مدار، مسئولیت پذیری، مسئله گشایی، ارزیابی مجدد مثبت و از بین مقابله هیجان مدار، راهبرد گریز اجتناب با سازگاری زناشویی (01/ 0>P و 05/0>P) دارند. همچنین مقایسه میانگین نمرات زنان و مردان تفاوت معناداری را در راهبرد پرت کردن حواس، خویشتن داری، طلب حمایت اجتماعی و ارزیابی مجدد مثبت نشان دادند. به طورکلی نتایج نشان می دهند که مردان و زنان در راهبردهایی که در مقابله با شرایط تنش زای زندگی به کار می برند، تفاوت معناداری دارند و بکارگیری راهبردهای مقابله ای خاص، کیفیُت سازگاری زناشویی ویژه ای را برای آن ها را رقم می زند.
پیش بینی ایده پردازی خودکشی بر اساس راهبردهای مقابله ای و سبک های هویت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر پیش بینی ایده پردازی خودکشی براساس راهبردهای مقابله ای و سبک های هویت در نوجوانان بود. جامعه آماری این پژوهش شامل کلیه نوجوانان مشغول به تحصیل در دبیرستان های شهر تبریز بودند که از میان آنها 120 نفر (60 دختر، 60 پسر) انتخاب شدند و به مقیاس ایده پردازی خودکشی بک (BSSI)، مقیاس مقابله با شرایط استرس زا (CISS) و مقیاس سبک های هویت (ISI-6)، پاسخ دادند. نتایج نشان داد که راهبردهای مقابله ای و سبک های هویت می توانند ایده پردازی خودکشی را پیش بینی کنند. هم چنین تحلیل داده ها نشان داد که از بین سبک های هویت، هویت سردرگم و تعهد به ترتیب رابطه مثبت و منفی با ایده پردازی خودکشی دارند. از سوی دیگر، راهبردهای هیجان مدار، رابطه مثبت و راهبردهای مساله مدار، رابطه منفی با ایده پردازی خودکشی داشتند. براساس نتایج، نوجوانان با سبک هویت سردرگم- اجتنابی از درگیری با مباحث مربوط به هویت طفره می روند و از آن اجتناب می کنند. آنها برای زندگی خود برنامه ای ندارند، و به صورت هیجان مدار با مسایل برخورد می-کنند و در صورت عدم موفقیت به افکار پایان دادن به زندگی روی می آورند. بنابراین هدف قرار دادن متغیرهای مهمی مانند سبک های هویت و راهبردهای مقابله ای در پیشگیری و کاهش ایده پردازی خودکشی در نوجوانان، می تواند مفید واقع شود.
رابطه راهبردهای مقابله ای و سلامت عمومی با شیوه ادراک والدین دارای فرزند آسیب دیده شنوایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
زمینه: هدف از انجام این پژوهش بررسی رابطه میان راهبردهای مقابله ای و سلامت عمومی با شیوه ادراک والدین دارای فرزند آسیب دیده شنوایی بود.
روش: در این پژوهش که از نوع همبستگی بود، 71 نفر از دانش آموزان آسیب دیده شنوایی به همراه والدین خود شرکت داشتند. ابزار مورد استفاده شامل پرسش نامه راهبردهای مقابله ای لازاروس، پرسش نامه سلامت عمومی و پرسش نامه شیوه ادراک والدین بود. آزمون های آماری استفاده شده شامل آزمون ضریب همبستگی پیرسون بود.
یافته ها: میان راهبردهای مقابله ای و سلامت عمومی والدین با شیوه ادراک والدین رابطه معناداری (01/0p<) وجود دارد.
نتیجه گیری: به نظر می رسد برای بهبود شیوه ادراک والدین، ارایه راهکارهایی به والدین و به ویژه مادران در زمینه سلامت عمومی و بهداشت روانی می تواند راهگشای مفید و مناسبی باشد.
کندوکاو راهبردهای مقابله ای زنان میانسال در مواجهه با پیری و تغییرات بدنی مرتبط با آن(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات اجتماعی روانشناختی زنان (مطالعات زنان سابق) دوره چهاردهم زمستان ۱۳۹۵ شماره ۴ (پیاپی ۴۹)
حوزههای تخصصی:
مطالعه حاضر بخشی از یک پژوهش گسترده تر است که با هدف کشف و توصیف چگونگی مواجهه زنان میانسال با پیری و تغییرات بدنی مرتبط با آن انجام شده است. جهت تحقق این هدف، از روش شناسی کیفی نظریه زمینه ای استفاده گردید و با استفاده از روش نمونه گیری نظری و هدفمند، تعداد20 زن میانسال40 تا60سال به عنوان مشارکت کنندگان انتخاب شدند. اطلاعات با استفاده از مصاحبه عمیق و نیمه ساختاریافته جمع آوری شده و با توجه به مراحل سه گانه کدگذاری باز، محوری و گزینشی مورد تحلیل قرار گرفتند. شش مقولة اصلی و یک مقولة هسته از خلال کدگذاری داده ها استخراج شدند. راهبردهای مقابله ای که توسط زنان میانسال استفاده می شدند و از مصاحبه ها استخراج شدند شامل: ارزیابی مجدد موقعیت های هنجاری، بازسازی و ارتقای بدنی، توسعه هویت منزلتی، مقاومت و انکار هویت سنی، پیشگیری و جستجوگری اطلاعات، وفاق و سازگاری بود. مقوله هسته پدیدار شده، ""بازاندیشی هویت زنانه در بستر بدن زمانمند"" می باشد. به طور کلی در این مقاله راهبردهای مقابله ای زنان در چهار سنخ دسته بندی شده است که عبارتند از ""راهبرد معطوف به خود- هیجان محور""، ""راهبرد معطوف به خود- مساله محور""، ""راهبرد معطوف به بدن- هیجان محور""، ""راهبرد معطوف به بدن- مساله محور"". انتخاب نوع راهبرد مقابله ای می تواند برای زنان پیامدهای مختلفی داشته باشد که سلامت جسمی و روانی آنها را تحت تاثیر قرار دهد لذا توجه به آنها در عصر کنونی اهمیت زیادی دارد. واژگان کلیدی: تغییرات بدن، پیر شدن، میانسالی، نظریه زمینه ای، راهبرد مقابله ای، زنان.
تحلیل ساختاری تأثیر عامل های شخصیت بر پیشرفت تحصیلی: میانجی گری راهبرد مقابله ای و اثربخشی عامل های یادگیری دانشجویی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روانشناسی تربیتی سال سیزدهم زمستان ۱۳۹۶ شماره ۴۶
49 - 75
حوزههای تخصصی:
تحلیل ساختاری نقش عامل های شخصیت در پیشرفت تحصیلی در دوره استرس زای انتقال به دانشگاه، با تمرکز بر راهبردهای مقابله ای و یادگیری دانشجویی در دانشگاه به عنوان میانجی در زنجیره ای از حوادث مفروض شده است. پژوهش حاضر، توصیفی از نوع همبستگی و جامعه آماری شامل دانشجویان ورودی جدید دانشگاه شهید باهنر کرمان بود. با روش نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای، تعداد 273 نفر انتخاب شدند. ابزار شامل مقیاس های پنج عامل شخصیت BFI (گلدبرگ، 1999)، مهارت مقابله ای COPE (کارور، شییر و وینتراب، 1989) و اثربخشی یادگیری دانشجویی CLEI (کیم، نیوتن، دونی و بنتون، 2010) بودند. تحلیل داده ها به روش حداقل مربعات جزئی که شامل: مدل های اندازه گیری (آلفا کرونباخ، پایایی مرکب، روایی همگرا و واگرا) و مدل ساختاری (معناداری مسیر و ضریب تعیین، شاخص پیش بینی مدل و نیکوی برازش) انجام شد. یافته ها نشان داد وظیفه گرایی و گشودگی در تجربه با مقابله فعال اثر مستقیم و مثبت دارد؛ اما با عقب نشینی رفتاری اثر مستقیم و منفی دارد. همچنین ارتباط وظیفه گرایی و گشودگی در تجربه با سازمان دهی مطالعه، پیشرفت تحصیلی به واسطه میانجی گری مقابله فعال اثر غیرمستقیم و مثبت وجود دارد؛ اما با استرس به واسطه میانجی گری عقب نشینی رفتاری اثر غیرمستقیم و منفی دارد. بین روان نژندگرایی با راهبرد مقابله ای اثر معنی داری وجود ندارد. در نهایت اینطور نتیجه گرفته شد که هم افزایی راهبردهای مقابله ای و عوامل یادگیری دانشجوی (سازمان دهی مطالعه، استرس و فشار زمانی) با تمرکز بر صفات شخصیتی دانشجویان منجر به پیشرفت تحصیلی می شود. با توسعه برنامه ریزی های آموزشی در جهت پرورش الگوی تربیتی مطلوب اقدام شود. درنتیجه هدایت ذخایر نیروی انسانی در مسیر صحیح، پیامدهای آموزشی و پرورشی مثبتی را به دنبال خواهد داشت.
ارتباط عامل های شخصیت بر سازمان دهی مطالعه، استرس و فشار زمانی با میانجی گری راهبرد مقابله ای(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از این پژوهش، ارتباط عامل های شخصیت بر سازمان دهی مطالعه، استرس و فشار زمانی با تمرکز بر راهبرد مقابله ای (مقابله برنامه ریزی شده و عقب نشینی ذهنی) در دوران استرس زای ورود به دانشگاه فرض شده است. این پژوهش، توصیفی از نوع همبستگی (مدل یابی معادلات ساختاری) بود، جامعه آماری دانشجویان ورودی جدید دانشگاه شهیدباهنر کرمان بود. با روش نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای، تعداد 273 نفر از دانشجویان انتخاب شدند. ابزار شامل مقیاس های 5عامل شخصیت BFI (گلدبرگ، 1999)، مهارت مقابله ای COPE (کارور، شییر و وینتراب، 1989) و یادگیری دانشجویی CLEI (کیم، نیوتن، دونی و بنتون، 2010) بودند. تحلیل داده ها به روش حداقل مربعات جزئی که شامل: مدل های اندازه گیری (آلفا کرونباخ، پایایی مرکب، روایی همگرا و واگرا) و مدل ساختاری (معناداری مسیر و ضریب تعیین، شاخص پیش بینی مدل و نیکوی برازش) است. جهت ارزیابی فرضیه مورد استفاده قرارگرفت. یافته های پژوهش نشان داد وظیفه گرایی و گشودگی درتجربه با مقابله برنامه ریزی ارتباط مستقیم و مثبت (01/0>p) دارد؛ اما با عقب نشینی ذهنی ارتباط مستقیم و منفی (01/0>p) دارد. همچنین ارتباط وظیفه گرایی و گشودگی درتجربه با سازمان دهی مطالعه به واسطه میانجی گری مقابله برنامه ریزی غیرمستقیم و مثبت (05/0>p) است؛ اما با استرس به واسطه میانجی گری عقب نشینی ذهنی ارتباط غیرمستقیم و منفی (05/0>p) دارد. همچنین روان نژندگرایی با عقب نشینی ذهنی ارتباط مثبت (01/0>p) دارد اما با مقابله برنامه ریزی ارتباط معنی داری وجود ندارد. نتایج حاکی از آن است که راهبردهای مقابله برنامه ریزی و عقب نشینی ذهنی با تمرکز به صفات شخصیتی دانشجویان منجر به سازمان دهی مطالعه یا استرس و فشار زمانی می شود. این مطالعه بر اهمیت توسعه راهبردهای مقابله ای که می تواند به عنوان سرمشقی مؤثر در یادگیری یا استرس تحصیلی درنظر گرفت.
ارتباط طرح واره های ناسازگار اولیه با عملکرد سازمانی: نقش میانجی سکوت سازمانی و راهبردهای مقابله ای مدیران زن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر ارزیابی نقش میانجی سکوت سازمانی و راهبردهای مقابله ای در ارتباط با طرح واره های ناسازگار با عملکرد سازمانی مدیران زن شهرداری ها بود. طرح پژوهش از نوع توصیفی همبستگی است. جامعه آماری این پژوهش کلیه مدیران زن شهرداری های تهران که در سال 1397 مشغول بودند. حجم گروه نمونه 200 نفر بود به صورت نمونه در دسترس انتخاب و پرسش نامه های طرحو اره های ناسازگار،عملکرد سازمانی هرسی و گلداسمیت ، پرسش نامه سکوت سازمانی ونداین و مقیاس اجتناب و جبران افراطی یانگ تکمیل گردید. سپس داده های جمع آوری شده با استفاده از آزمون های همبستگی و معادلات ساختاری با نرم افزارهای 22SPSS و LISREL 8.85تحلیل گردید. ارزیابی مدل فرضی پژوهش با استفاده از شاخص های برازندگی نشان داد که مدل فرضی با مدل اندازه گیری، برازش دارد . نتایج نشان داد که طرح واره های ناسازگار اولیه به صورت غیر مستقیم از طریق سکوت سازمانی بر عملکرد سازمانی تاثیر دارد. هم چنین نتایج نشان داد که جبران افراطی و اجتناب رابطه مستقیم با طرح واره ناسازگار دارد. می توان براساس یافته های پژوهش، نتیجه گرفت که سکوت سازمانی در رابطه بین طرح واره-های ناسازگار اولیه و عملکرد سازمانی نقش واسطه ای دارد. توجه به این مکانیسم تاثیر، در تدوین مداخلات پیشگیرانه و درمانی کارآمد برای تقویت عملکرد سازمانی می تواند موثر باشد.
اثربخشی آموزش گروهی مثبت نگر بر تحمل پریشانی و راهبردهای مقابله ای در دختران نوجوان بی سرپرست(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی آموزش گروهی مثبت نگر بر تحمل پریشانی و راهبردهای مقابله ای در دختران نوجوان بی سرپرست شهر تهران انجام شد. این مطالعه از نوع نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون و پس آزمون همراه با گروه گواه و پیگیری بود. از میان 85 نفر از دختران در مرکز نگهداری، تعداد 30 دختر بین 17-12 سال به روش دردسترس انتخاب شدند و به صورت تصادفی در دو گروهآزمایش و گواه قرار گرفتند (هر گروه 15 نفر). در این پژوهش از مقیاس تحمل پریشانی، پرسشنامه راهبردهای مقابله ای و بسته آموزش مثبت نگر استفاده شد. در ابتدا از کل افراد نمونه، پیش آزمون گرفته شد و سپس افراد گروه آزمایش در طی 8 جلسه 2 ساعته، آموزش گروهی مثبت نگر را آغاز کردند؛ اما بر گروه کنترل هیچ گونه مداخله ای انجام نشد. پس از پایان مداخله هر دو گروه به وسیله پس آزمون مقایسه شدند. همچنین، به منظور پیگیری، هر دو گروه پس از 2 ماه به پرسشنامه های مذکور پاسخ دادند. برای تجزیه وتحلیل داده های آماری از روش تحلیل کواریانس چندمتغیری با اندازه گیری مکرر استفاده شد. نتایج حاکی از تأثیر معنا دار آموزش مثبت نگر بر افزایش تحمل پریشانی و راهبردهای مقابله ای در مقایسه با گروه کنترل در نوجوانان دختر بی سرپرست بود. همچنین، در مرحله پیگیری بین دو گروه نتایج پایداری مشاهده شد.