مطالب مرتبط با کلیدواژه

اندرونی


۱.

حجابِ زنانه در ایرانِ سده سیزده(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: جنسیت حجاب هویت شهر بیرونی چادر پوشیدگی روبند چاقچور اندرونی

حوزه‌های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی مطالعات زنان زن در اسلام حجاب و عفاف
  2. حوزه‌های تخصصی علوم اجتماعی جامعه شناسی جامعه شناسی خانواده زنان
تعداد بازدید : ۱۶۷۰ تعداد دانلود : ۸۱۴
در سده سیزده یک دست پوششِ سه گانه فراگیر چادر، روبند، چاقچور زن را هنگامِ حضورِ عمومی و شهری اش در بر می گرفت، و در این حالت تقریباً هیچ قسمتی از اندامِ او به چشم نمی خورْد. چنین پوششی امکانات، روزمرگی ها، و نیز حاشیه هایِ متنوّعی را ایجاد می کرد؛ به عبارتِ دیگر، در متنِ کردارِ اجتماعی از این پوشش استفاده می شد، موردِ ارزیابی قرار می گرفت، و به شیوه هایِ گوناگون به بافتِ کنشِ روزمره متصل می گشت، امّا همه چیستی اش در پیوند و اتّصال با دو کارکردِ اصلی بود که اهمیت و برجستگی می یافت: پوشاندن و از فُرم انداختن. پوششِ زنانه به نزاع با فُرم ها و شاکله هایِ مشخص و معلوم می رفت، آن ها را احاطه می کرد، و مرزِ میان شان را می زدود. به این ترتیب آن چه به احاطه چادر و روبند درمی آمد محو می شد و از نظرها مخفی می ماند؛ پوشیدگی هم چون سپر، هم چون دژی پنهان ساز، پوسته ای مطمئن به دُورِ آن ها می کشید، از سطحِ عینی حذفِ شان می کرد، و به ژرفا می سُراندِشان. با این وصف، می توان پرسید که از چه زمان و با چه قاعده و ترتیبی، حجابِ زنانه به شکلِ یک مسئله ِ اجتماعی درآمد، و از سرِ برخورد با کدام ضرورت هایِ عینی خواستِ بازنگری در آن پدیدار شد؟ در مسیرِ پاسخ یابی برایِ این پرسش می توان به جریانی وسیع تر نظر داشت که از سال هایِ میانیِ سده سیزده با برخوردن به موانعی که کردارِ پوشاندن بر سرِ راهِ تحولاتِ نوپایِ جامعه ِ ایران قرار می داد، به شکل گرفتنِ دوره ای از تاریخِ معاصر منجر شد که به سانِ سپیده دمِ یک جست و جو، آغازگرِ نزاع با مخفی گاه ها و نمودهایِ پوشیدگی بود. پس از طرحِ یک مقدّمه، طرحِ مسئله، و درنگی کوتاه در مبحثِ نظری و روش شناسی، این متن در سه فراز به بازخوانیِ تاریخیِ جریانِ پوشیدگی در ایرانِ سده سیزده می پردازد: در بخشِ اوّل توصیفی ارائه شده است از شرایط و اقتضائاتِ روزمره حجاب و پوشاندنِ تن در آن عصر؛ بخشِ دوّم به ویژگی ها و کارکردهایِ روزمرّه و انعطاف پذیرِ این پوشیدگی توجّه نشان داده و در بخشِ سوّم، با اتّکا به توصیفات و پی آمدهایِ دو بخشِ پیشین، به جمع بندی پرداخته شده و با عطفِ توجّه به گسست هایِ عینی و ملموسی که قاعده و آدابِ پوشاندن به خود می دید، بُرشی از جایگاه و مقامِ زنانگی در آن روزگار ترسیم شده است.
۲.

بررسی و مطالعه معنا و کارکرد واژگان «تچر» و «هدیش» در مجموعه های هخامنشی تخت جمشید و شوش(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: معماری دوره ی هخامنشی اندرونی شوش تخت جمشید تچر هدیش

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۶۲ تعداد دانلود : ۲۱۷
معماری دوره ی هخامنشی یکی از دوران درخشان معماری ایران زمین است. شوش و تخت جمشید در کنار پاسارگاد در مقام مهمترین شهرهای این دوره، آثار شاخص معماری را در خود جای داده اند. با استناد به کتیبه های برجای مانده از دوره ی هخامنشی، تعداد قابل توجهی از آثار معماری موجود در محل های مذکور با نام مشخصی معرفی شده اند. «تچر» و «هدیش» از جمله ی این نام ها هستند. به رغم انجام پژوهش های بسیار در این باره، هنوز در علت نامگذاری و کارکرد عماراتی که با نام تچر و هدیش معرفی شده اند؛ پرسش های زیادی مطرح است که پاسخ درخوری نیافته اند. در این پژوهش که بر اساس روش از نوع تحقیقات تاریخی- توصیفی است، سعی بر آن است تا با استناد به قرائن تاریخی و ادبی و کنکاش در شواهد معماری و باستان شناختی به این مهم پرداخته شود. نتایج تحقیق نشان می دهد، عماراتی که در کتیبه ها با نام تچر یا هدیش خوانده شده اند، ساختاری «درونگرا» داشته و به گونه ای طراحی شده اند که با فضاهای عمومی کمترین وابستگی را داشته باشند. هدیش/نشیمن یا «خدیش» به معنای کدبانو و شهبانو با تچر/نهانخانه کارکرد برابری داشته است، به همین دلیل، در کتیبه ها یا با هم و یا به جای هم آمده اند. تچرها و هدیش ها درواقع «شبستان های ویژه» و «اندرون» شاهنشاهان هخامنشی بوده اند.