فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۶۶۱ تا ۱٬۶۸۰ مورد از کل ۶٬۵۰۷ مورد.
حوزههای تخصصی:
از اهداف مهم ازدواج و تشکیل خانواده، رسیدن به آرامش است؛ اما بررسی وضعیت موجود خانواده ها بر اساس پرونده های مراجعین به مراکز مشاوره و دادگاه های خانواده و نیز افزایش آمار طلاق نشان می دهد زندگی زناشویی برای بسیاری از افراد آرامش آفرین نیست. بنابراین با توجه به این که اختلال در آرامش در زندگی زناشویی از چالش هایی است که خانواده ایرانی امروزه با آن روبروست و از سویی آرامش زنان به دلیل نقش تربیتی آنان در خانواده اهمیتی خاص دارد، مسئله پژوهش حاضر شناسایی موانع آرامش زنان در زندگی زناشویی بوده است. در این راستا با استفاده از روش کیفی، با مصاحبه عمیق با 60 نفر از زنان متأهل ساکن شهر تهران و تحلیل محتوای مصاحبه ها، عوامل اختلال در آرامش زنان در زندگی زناشویی را در پنج مقوله اصلی استخراج نموده است. شرایط زمینه ای «گزینش اختلال گر»، «نگرش اختلال گر»، «عملکرد اختلال گر» و «ساختار اختلال گر» زمینه ساز تحقق شرایط علّی اختلال در احساس آرامش یعنی «شکاف بین هست ها و خواست ها» بوده است. درون مایه استخراج شده از مقولات نیز، «اختلال در تأمین امنیت مدار نیازهای اعضای خانواده» بوده است که عامل اختلال در احساس آرامش زنان در زندگی زناشویی است.
پدیدارشناسی مصرف فرهنگی زنان بالای 15 سال شهر ایلام(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف اساسی پژوهش حاضر، شناسایی وضعیت مصرف فرهنگی زنان شهر ایلام در سال 1397است. روش بررسی این مطالعه بر اساس رویکرد کیفی و با روش پدیدارشناسی انجام شد. به این منظور مصاحبه هاى نیمه ساختارمند با 18زن 15 سال به بالا برمبنای نمونه گیری هدفمند ساکن در شهر ایلام صورت گرفت که در طى آن زنان تجربیات خود را در این خصوص بیان نموده اند. داده هاى به دست آمده از این مصاحبه ها با استفاده از روش پدیدارشناسی تفسیری مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. یافته ها: 3 سنخ از یافته ها استخراج شد که می توانند دیدگاه زنان از پدیده مصرف فرهنگی را به تصویر کشند. این سنخ ها عبارتند از: مصرف فرهنگی نمادین و هویتی، مصرف فرهنگی فراغتی و مصرف فرهنگی اقتضایی-کاربردی. نتیجه: یافته هاى این مطالعه توانست تصویرى روشن از دیدگاه زنان که همگى به نوعى پدیده مصرف فرهنگی را تجربه نموده اند ارائه دهد. تجربیات زنان از این پدیده نشان داد که آن ها مصرف فرهنگی را امری نمادین برای ابراز هویت خود در مقابل دیگران می دانند. زنان برای گذران اوقات فراغت، مصرفی منفعل دارند و مصرف کالاهای فرهنگی زنان در شهر ایلام برمبنای اقتضایی از شرایط زندگی می باشد. این نتایج مفاهیم مهمی را در عرصه مصرف فرهنگی ارائه داده اند که می توان با استفاده از آن ها برنامه هایی آموزشی برای جهت دهی درست مصرف فرهنگی زنان تدوین نمود.
تحلیل ساختاری تأثیر سکوت و آوای سازمانی بر اشتیاق شغلی و سلامت سازمانی زنان پرستار(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زن در توسعه و سیاست دوره ۱۸ زمستان ۱۳۹۹ شماره ۴
601 - 617
حوزههای تخصصی:
امروزه بیمارستان ها علاوه بر شاغلان حرفه ای و توانمند، نیازمند پرستاران سالم، مشتاق و علاقه مند به کارند. وجود کارکنان سالم با اشتیاق شغلی بالا سال هاست مورد توجه بسیاری از پژوهش گران رفتاری و روان شناسان صنعتی و سازمانی قرار گرفته و تلاش برای شناسایی عوامل پیش بین آن مورد مطالعه آن هاست. از عوامل تهدیدکننده اشتیاق شغلی و سلامت سازمانی پرستاران، افزایش سکوت و کاهش آوای سازمانی آن هاست که ابتدا اشتیاق شغلی و سپس سلامت سازمانی آن ها را متأثر می کند. مطالعه حاضر به بررسی تأثیر سکوت و آوای سازمانی بر اشتیاق شغلی و سلامت سازمانی زنان پرستار می پردازد. این مطالعه بر روی یک نمونه غیرتصادفی در دسترس 268 نفره از پرستاران بیمارستان های شهر اهواز انجام شده است. روش پژوهش از نظر هدف، کاربردی و از نظر نحوه گردآوری داده ها توصیفی همبستگی است. ابزار گردآوری داده ها پرسش نامه های استاندارد و معتبر دارای روایی و پایایی و تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از روش مدل سازی معادلات ساختاری با نرم افزار SmartPLS بوده است. یافته های حاصل از تحلیل داده ها نشان داد که سکوت و آوای سازمانی پرستاران به ترتیب با ضرایب مسیر 44 / 0- ، 48 / 0 و 39 / 0- ، 53 / 0 و آماره t، بالاتر از 96 / 1 تأثیر معناداری بر اشتیاق شغلی و سلامت سازمانی آن ها دارد. همچنین نقش میانجی اشتیاق شغلی به طور معنادار تأیید شد. نتایج نشان داد سکوت سازمانی پرستاران به کاهش اشتیاق شغلی و درنتیجه کاهش سلامت سازمانی آن ها و بالعکس آوای سازمانی باعث افزایش اشتیاق شغلی و درنهایت بهبود سلامت سازمانی پرستاران منجر خواهد شد.
بررسی رابطه مشکلات رفتاری کودکان با خشونت مادران دارای کودکان نقص توجه همراه با بیش فعالی در شهر شیراز(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زن و جامعه سال یازدهم زمستان ۱۳۹۹ شماره ۴ (پیاپی ۴۴)
31 - 46
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی رابطه بین اختلالات رفتاری کودکان با خشونت مادران دارای کودکان نقص توجه همراه با بیش فعالی بر روی 250 نفر از مادران مراجعه کننده به روانشناسان و مشاوران شهرستان شیراز که به روش نمونه گیری تصادفی ساده انتخاب شده بودند انجام شد. روش این پژوهش توصیفی – همبستگی است، جهت جمع آوری داده ها از دو پرسشنامه نشانه های بیماری ساخته ی دراگاتیس و سیاهه رفتاری کودک که توسط آخنباخ و همکاران ساخته شده است، استفاده شد. برای تحلیل داده ها از نرم افزار SPSS استفاده گردید. یافته ها حاصل از تجزیه وتحلیل داده ها نشان داد که مشکلات رفتاری کودکان رابطه مثبت و معنی داری با خشونت مادر دارد . همچنین نتایج حاصل از تحلیل رگرسیون نشان داد که اختلالات رفتاری کودکان قادر به پیش بینی خشونت در مادران دارای کودکان نقص توجه همراه با بیش فعالی می باشد. کلید واژها: خشونت مادر، مشکلات رفتاری کودک ، نقص توجه همراه با بیش فعالی
جایگاه اجتماعی زنان در رمان های "شوهر آهوخانم" و "ذاکره الجسد"(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زن و فرهنگ سال دوازدهم زمستان ۱۳۹۹ شماره ۴۶
45 - 56
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی جایگاه اجتماعی زنان در رمان های «شوهر آهوخانم» اثر علی محمد افغانی و «ذاکره الجسد» نوشته احلام مستغانمی است. جامعه پژوهش جایگاه اجتماعی زنان در ایران و الجزایر می باشد. نمونه مورد بررسی رمان های شوهر آهو خانم و ذاکره الجسد است. طرح پژوهش توصیفی- تحلیلی بود. گردآوری داده های پژوهش با روش مطالعه کتابخانه ای با بررسی اسناد و مدارک علمی، با تاکید بر دو اثر انجام شد. تجزیه و تحلیل اطلاعات بر اساس تحلیل کیفی و مبتنی بر توصیف بود. نتایج نشان داد، هر دو نویسنده با وجود تفاوت های جنسیتی، فرهنگی، اجتماعی، زبانی و... به خوبی توانسته اند تصویری واقعی از حقوق پایمال شده ی زنان ایرانی و الجزایری را به تصویر بکشند. در هر دو رمان مسائل مشترکی چون: ازدواج اجباری، کار خانگی طاقت فرسا، محرومیت از تحصیل و تحقیر زنان شناسایی شد. این مشکلات که تبدیل به دغدغه های اساسی زنان شده، با سنت شکنی برخی از زنان داستان رو به بهبودی نسبی می نهد و در بحث افتراقات به مسائلی چون آزار جسمی زنان توسط همسران شان، ایفای نقش های مردانه ی زنان و طلاق برای رهایی از همسرآزاری اشاره شده است.
حقوق بشر و مواجهه با نسل کشی در میانمار
حوزههای تخصصی:
میانمار یکی از متنوع ترین کشورهای آسیایی از نظر نژادی، قومی و مذهبی است که این تفاوت ها در عمل، سبب وقوع بحران های مختلف در این کشور شده است. اعمال خشونت علیه یک گروه برای حذف گروه دیگر در این کشور که با ناکارآمدی دولت همراه بود، باعث ایجاد موجی از مخالفت ها با حضور مسلمانان دراین کشور، با هدف پاک سازی مذهبی و جلوگیری از گسترش اسلام شد.گسترش این خصومت در نتیجه، سبب وضع محدودیت ها و اقداماتی از قبیل عدم دسترسی مسلمانان به حقوق شهروندی و نیازهای اولیه زیستی، بیرون راندن آنان از خانه هایشان، جلوگیری از ازدواج و زادوولد آنان، آتش زدن خانه ها، مثله کردن مردان، شکنجه، آتش زدن اجساد، تجاوز به زنان در انظار عمومی و... شد که با توجه به اعلام سازمان ملل متحد در دسامبر 1948 مبنی بر به رسمیت شناخته شدن جرم نسل کشی به عنوان یک جرم بین المللی و تطبیق هر یک از جرایم صورت گرفته با بندهای )الف( تا (ه( ماده 2 کنوانسیون منع و مجازات نسل کشی، می توان این جنایات را به عنوان مصداقی از جرم نسل کشی برشمرد. با توجه به این که نسل کشی عملی ضد حقوق بشری است و مهم ترین حق بشری که همان حق حیات است را نقض می کند، در این مقاله با استفاده از روش تحلیلی و توصیفی، ابتدا به بررسی کلیت و مفاهیم مرتبط با نسل کشی و سپس به صورت موردی، به بررسی موضوع میانمار می پردازیم و در ادامه، نحوه مواجهه حقوق بشر با این جنایت در این کشور را مورد تحلیل و واکاوی قرار می دهیم.
الگوی علی روابط بین گرایش به خیانت زناشویی براساس مصرف رسانه با میانجی نگرشهای ناکارامد و طلاق عاطفی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این پژوهش با هدف بررسی الگوی علی رابطه گرایش به خیانت زناشویی و مصرف رسانه با میانجیگری نگرشهای ناکارامد و طلاق عاطفی انجام شد. پژوهش توصیفی از نوع همبستگی بود و جامعه آماری آن را افراد متأهل شهر کرمانشاه تشکیل دادند. براساس نمونه گیری در دسترس 300 نفر از میان افراد مراجعه کننده به درمانگاه های روانشناسان انتخاب شدند و به مقیاسهای گرایش به خیانت زناشویی، نگرشهای ناکارامد، پرسشنامه میزان مصرف رسانه ای و طلاق عاطفی پاسخ دادند. یافته های پژوهش نشان داد مصرف رسانه، غیرمستقیم و از طریق نگرشهای ناکارامد و طلاق عاطفی برگرایش به خیانت زناشویی تأثیرگذار است. هم چنین مصرف رسانه، به طور مستقیم نگرش ناکارامد را پیش بینی می کند و نگرش ناکارامد، مستقیم بر طلاق عاطفی تأثیرگذار است. طلاق عاطفی نیز، مستقیم گرایش به خیانت زناشویی را پیش بینی می کند.
واکاوی زباهنگ مردسالاری و زن سالاری در فرهنگ ایرانی: مقایسه موردی فیلم های سینمای ایران در دهه های 1360و 1390(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زن در فرهنگ و هنر دوره ۱۲ بهار ۱۳۹۹ شماره ۱
91 - 115
حوزههای تخصصی:
پژوهش پیش رو بر آن است تا در بستر الگوی هایمز [39] به بررسی زباهنگ «مردسالاری» و «زن سالاری» در فیلم های ایرانی بپردازد. این پژوهش از نوع کیفی و توصیفی بوده و درحقیقت انتخاب زباهنگ ها با هدف بررسی تفکرات و تغییر نگرش و دیدگاه فرهنگی جامعه ایرانی در دو دهه 1360 و 1390 است. در همین زمینه، 100 فیلم ایرانی که از نوع خانوادگی و اجتماعی و شامل 50 فیلم دهه 1360 و 50 فیلم دهه 1390 هستند از نظر گفتمانی و چگونگی به کاربردن گفت وگوهای نشان دهنده زباهنگ «مردسالاری» و «زن سالاری» بررسی شدند. حدود 500 پاره گفتار از فیلم های سینمایی ایرانی دهه 1360 و 500 پاره گفتار از فیلم های سینمایی دهه 1390 یادداشت و واکاوی شدند. مشخص شد که بیشترین بسامد زباهنگ مردسالاری در فیلم های ایرانی دهه 1390 به موارد تهدید، بزرگ بینی، عصبانیت، دستور، متلک گویی، امرونهی، نیش وکنایه، پرخاش و تحقیر اختصاص یافته است و بیشترین بسامد زباهنگ «زن سالاری» در فیلم های ایرانی دهه 1390 شامل تعیین تکلیف کردن، غر زدن، تحقیر کردن، کنایه زدن، جلب توجه کردن، عصبانیت، شکایت و بزرگ بینی است. به نظر می رسد با توجه به تغییر و تحولات فرهنگی و اجتماعی جامعه ایرانی در گذر زمان و پیشرفت چشمگیر فناوری در سراسر دنیا و تأثیر مستقیمی که این پیشرفت بر فرهنگ و نگرش جامعه ایرانی داشته است، طرز تفکر و نگرش جامعه دستخوش تغییراتی شده و دیدگاه افراد جامعه از تفکرات مردسالار به تفکرات زن سالار تغییر یافته است. در واقع، همان گونه که انتظار می رفت، می توان دهه 1360 را مصداق بارز تفکر مردسالارانه و دهه 1390 را مصداق بارز تفکر زن سالارانه برشمرد. در پایان، مجموعه ای از کاربردهای این زباهنگ، با عنوان هنجارهای گفتمان، بررسی و مشخص شدند.
طراحی الگوی عوامل موثر بر خشونت علیه زنان
منبع:
زن و فرهنگ سال یازدهم بهار ۱۳۹۹ شماره ۴۳
101-113
حوزههای تخصصی:
هدف از انجام پژوهش حاضر، شناسایی عوامل مؤثر بر خشونت علیه زنان و طرح ریزی الگویی جامع پیرامون عوامل موثر بر خشونت خانگی علیه زنان است. جامعه پژوهش مقالات نشریات علمی معتبر جامعه شناسی و روان-شناسی با عنوان خشونت علیه زنان، که طی سال های 1378 تا 1398 منتشر شده می باشد. نمونه ی پژوهش 35 مقاله ی پژوهشی استاندارد بود که بعد از رتبه بندی مقالات انتخاب و مورد بررسی قرار گرفتند. طرح پژوهش کیفی و از نوع فراترکیب بود. پس از استخراج عوامل موثر بر خشونت علیه زنان ، نتایج نشان داد که در مقالات مذکور 64 متغیر شناسایی و پس از تایید متخصصان حوزه ی زنان و خانواده، متغیرهای مذکور مورد تأیید قرار گرفت و در هشت مقوله ی اصلی طبقه بندی شدند. درنتیجه پژوهش حاضر هشت عامل پزشکی، خانوادگی، فردی، روانی، اجتماعی، فرهنگی، اقتصادی، حقوقی و مصادیق آن ها به مثابه عوامل موثر بر خشونت خانگی برعلیه زنان را تبیین و در قالب الگویی ارایه داد.
وضعیت «هویت من» تک فرزندان در مقایسه با سه الگو از نوجوانان دارای همشیر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات زن و خانواده دوره هشتم تابستان ۱۳۹۹ شماره ۲ (پیاپی ۱۷)
189 - 206
حوزههای تخصصی:
هویت یابی فرایندی است که علاوه بر ویژگی های شخصیتی افراد، ساختارهای بیرونی متعددی مانند خانواده در شکل گیری آن نقش موثری دارند. هدف این پژوهش بررسی اختلافات میان تک فرزندان و گروه های دارای همشیر (دارای خواهر، دارای برادر و دارای خواهر و برادر) در چهار پایگاه هویت (تحقق یافته، مهلت خواه، زودهنگام و سردرگم) است. روش تحقیق پس رویدادی (علی- مقایسه ای) و از آزمون F تحلیل واریانس چند متغیری استفاده شد. جامعه آماری دانش آموزان پسر و دختر مقطع متوسطه دوم در سال تحصیلی 1397-1396 شهر قم و با نمونه گیری طبقه ای- خوشه ای چند مرحله ای 448 نفر انتخاب شد. همچنین داده ها با مقیاس گسترش یافته سنجش عینی پایگاه هویت من (EOM-EIS) گردآوری شد. یافته ها نشان داد میانگین نمرات هویت تحقق یافته گروه تک فرزندان در مقایسه با هر یک از گروه های دارای همشیر بطور معنادار بالاتر است. از سوی دیگر میانگین نمرات نوجوانان دارای خواهر در هویت سردرگم، نوجوانان دارای برادر در هویت زودهنگام و نوجوانان دارای خواهر و برادر هم در هویت سردرگم و هم هویت زودهنگام از نوجوانان تک فرزند بطور معنادار بالاتر است. نتیجه گیری: بین دو گروه (تک فرزندان و نوجوانان دارای همشیر) از نظر ترکیب متغیر هویت تفاوت معنادار وجود دارد. همچنین نیاز بیشتر نوجوانان تک فرزند به اعتبار اجتماعی و رویارو شدن آنها با انتظارات والدینی، عاملی جهت انتقال زودتر از دوره کودکی به دوره نوجوانی است.
اثربخشی درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد بر استرس ناباوری و افسردگی زوجین نابارور(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ناباروری از چالش های مهم در زندگی مدرن امروزی است که برخی از زوجین با آن روبرو بوده و در اثر آن به سلامت روان شناختی و هیجانی آنان آسیب وارد می شود. بر این اساس هدف پژوهش حاضر بررسی اثربخشی درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد بر استرس ناباروری و افسردگی زوجین نابارور بود. پژوهش حاضر نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون- پس آزمون با گروه گواه بود. جامعه آماری پژوهش شامل زوجین نابارور مراجعه کننده به اداره بهزیستی شهر بندرعباس در زمستان سال 1398 بود. در این پژوهش تعداد 30 زوج نابارور با روش نمونه گیری داوطلبانه انتخاب و با گمارش تصادفی در گروه های آزمایش و گواه گمارده شدند (هر گروه 15 زوج). گروه آزمایش مداخله درمان مبتنی برپذیرش و تعهد (هیز و همکاران، 2004) را در 10 جلسه 90 دقیقه ای دریافت نمودند. پرسشنامه های این پژوهش شامل پرسشنامه افسردگی (بک و همکاران، 1996) و استرس ناباروری (نیوتون و همکاران، 1999) بود. داده ها به شیوه تحلیل کوواریانس چندمتغیری مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج تحلیل کواریانس نشان داد درمان مبتنی بر پذیرش تعهد بر استرس ناباروری و افسردگی زوجین نابارور موثر بوده است. چنانکه این درمان توانسته منجر به کاهش استرس ناباروری و افسردگی این زوجین شود.
ارائه الگویی از بقای زنان در ازدواج های نارضایتمند؛ یک پژوهش کیفی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زن و جامعه سال یازدهم پاییز ۱۳۹۹ شماره ۳ (پیاپی ۴۳)
85 - 110
حوزههای تخصصی:
زوج ها ممکن است رابطه زناشویی باثباتی داشته باشند ولی از آن به هیچ عنوان رضایتی نداشته باشند و مجبور باشند چنین رابطه ای را تحمل کنند. متأسفانه چنین ازدواج هایی آسیب های فراوانی بر روی زوج ها و خصوصاً زنان دارد. از این رو پژوهش حاضر باهدف ارائه الگویی از بقای زنان در ازدواج های نارضایتمند انجام شد. پژوهش حاضر کیفی و مبتنی بر روش تئوری زمینه ای بود. جامعه پژوهش شامل تمامی زن های نارضایتمند از ازدواج شهر بندرعباس با حداقل 5 سال سابقه زندگی مشترک در سال 1397 بودند. 21 زن به روش نمونه گیری نظری و مبتنی بر روش نمونه گیری گلوله برفی انتخاب شدند و انتخاب نمونه ها تا مرحله اشباع نظری پیش رفت. داده ها بر اساس مصاحبه نیمه ساختاریافته و شاخص رضایت زناشویی (IMS) گردآوری شدند. برای تحلیل داده ها از روش کدگذاری باز، محوری و انتخابی استفاده شد. نتایج کدگذاری به شناسایی 14 مقوله انجامید که در مدل پارادایمی ارائه شد. نتایج تحلیل نشان داد که زنان ناراضی از رابطه زناشویی ممکن است به علت وابستگی های موجود ازدواج نارضایتمند خود را حفظ کنند و به منظور سازگاری با شرایط موجود از راهبردهای مختلفی استفاده کنند. بر اساس نتایج به دست آمده، مجموعه ای از عوامل درون فردی، بین فردی و اجتماعی می تواند تبیین کننده بقای زنان در ازدواج های نارضایتمند باشد. نتایج این پژوهش می تواند دارای تلویحات کاربردی در آسیب شناسی و توانمندسازی در حوزه زنان و خانواده باشد.
نقش خودکارآمدی و هوش هیجانی در پیش بینی حل تعارض زناشویی در زنان دانشجو
حوزههای تخصصی:
از مهمترین عواملی که بر رضایت زناشویی اثر می گذارد و باعث کاهش آن می شود تعارضات زناشویی است و از مهمترین مؤالفه های مؤثر بر حل تعارض زناشویی، خودکارآمدی و هوش هیجانی است. هدف پژوهش حاضر پیش بینی حل تعارض براساس دو متغیر خودکارآمدی و هوش هیجانی است. روش پژوهش حاضر، توصیفی از نوع همبستگی می باشد. جامعه آمار شامل کلیه زنان دانشجوی متأهل دانشگاه فردوسی مشهد بود که با استفاده از روش نمونه گیری خوشه ای،150 خانم از دو دانشکده ادبیات و الهیات انتخاب شدند. ابزارهای پژوهش شامل پرسشنامه هوش هیجانی شرینگ(صفاری نیا و سلگی،1390)، خودکارآمدی شرر(شرر و مادوکس، 1982) و مقیاس تعارض زناشویی کنزاس(کورکوران، فیشر، 2000) بود. داده ها با استفاده از نرم افزارSPSS نسخه 21 و روش رگرسیون گام به گام مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. یافته ها نشان می دهد که هوش هیجانی6/ 24 و هوش هیجانی به همراه خودکارآمدی 5/32 در پیش بینی حل تعارض تآثیر دارد (P<0/01). نتایج تجریه و تحلیل نشان می دهد که هوش هیجانی به همراه خودکارآمدی قادر به پیش بینی حل تعارض در زنان هستند. بنابراین می توان گفت که هوش هیجانی و خودکارآمدی در حل تعارض مؤثر هستند. کلید واژه ها: تعارض زناشویی، هوش هیجانی، خودکارآمدی.
اصول ناظر بر محتوای پرورش خودآگاهی در نوجوانان با تأکید بر منابع اسلامی(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
در سال های اخیر، توجه خاصی به «آموزش مهارت های زندگی» شده است. از میان این مهارت های ده گانه، مهارت خود آگاهی، به عنوان اولین و اساسی ترین مهارت، اهمیت و جایگاه ویژه ای دارد. «خود آگاهی»، توانایی شناخت خود و آگاهی از ویژگی ها، نقاط ضعف و قوت، خواسته ها، ترس ها و انزجار هاست؛ بنابراین کسب این مهارت، نقش مهمی در سلامت و بهداشت روان افراد دارد. با وجود آثار فراوانی که در زمینه خود آگاهی انجام یافته اند، آنچه پژوهش حاضر را از پژوهش های گذشته متمایز می کند، پرداختن به اصول این مهارت در قالب تعلیمات اسلامی است. لذا این مقاله با هدف استخراج اصول محتوایی پرورش خود آگاهی در گروه نوجوان، با استناد به آیات قرآن کریم و روایات معصومین(ع) به روش توصیفی - تحلیلی انجام گرفته است و اصول استخراج شده، در چهار حوزه ارتباطی انسان، یعنی ارتباط با خدا مانند اصول حکمت الهی، عدالت خدا و ...، ارتباط با خود مانند برخورداری از اختیار، قابل تغییربودن، توانایی های فردی و ...، ارتباط با دیگران مانند کرامت انسان ها، خیر خواهی، عدالت و ... و ارتباط با دنیا مانند هدفمندی دنیا، گذرابودن و ... دسته بندی و تحلیل شده است.
تولید و بازتولید سلطه نمادین علیه زنان در دهدشت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این مقاله با استفاده از رویکرد جامعه شناسی انتقادی به نحوه تولید سلطه نمادین علیه زنان در سطح تعاملات فردی، خانوادگی، اجتماعی و بازتولید سلطه نمادین در سطح خانواده، ساختارها و نهادهای اجتماعی می پردازد که زمینه ناتوانمندی زنان و جامعه پذیری جنسیتی را فراهم کردند. بدین منظور، از روش مردم نگاری انتقادی جهت انجام عملیات تحقیق، از تکنیک مصاحبه عمیق برای گردآوری اطلاعات و از روش تحلیل مضمون جهت تحلیل داده ها استفاده شده است. مصاحبه شونده ها شامل 50 زن ساکن دهدشت می باشد که بر اساس نمونه گیری هدف مند و مطابق با منطق اشباع نظری انتخاب شده اند. یافته های تحقیق، شامل شبکه های مضمونی: تولید کلیشه های جنسیتی و بازتولید سلطه نمادین می باشد. نتایج نشان می دهد که سلطه نمادین علیه زنان از ساختار اجتماعی پدرسالاری و کلیشه های جنسیتی متاثراز آن برساخته می شوند که در تعاملات فردی (خودسانسوری زنان، خودپنداره منفی و تمرکز بر مدیریت بدن)، تعاملات خانوادگی (تجربه زیسته ازدواج، کنترل، اعتبار اجتماعی و تقسیم کار خانگی) و تعاملات اجتماعی (طرد اجتماعی زنان و تبعیض تحصیلی و شغلی) تداعی می شود. شبکه مضمونی بازتولید سلطه نمادین در سه تم سازمان دهنده پذیرش سلطه، موانع ساختاری سلطه و حاشیه نشینی فرهنگی زنان نشان داده می شود. . «نقش عصبیت های عشیره ای و پدر سالاری تاریخی در تولید و بازتولید سلطه نمادین علیه زنان» مقوله هسته می باشد.
طرد از میدان آموزش و بازتولید نابرابری جنسیتی: تحلیل روایت زنان روستاهای شهرستان دهگلان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زن در توسعه و سیاست دوره ۱۸ بهار ۱۳۹۹ شماره ۱
105 - 129
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر به دنبال روایت های زنان روستایی از نابرابری جنسیتی در میدان آموزش است، این مقاله ضمن تفسیر موقعیت های فرودستی آنان، به کاوش در روایت زنان از وضعیت مناسبات آموزش جنسیت و عوامل برسازنده طرد از میدان آموزش و نابرابری جنسیتی در میدان آموزش می پردازد. برای این منظور از دستگاه نظری پی یر بوردیو به عنوان راهنمای کار و صورت بندی مفاهیم بهره جسته ایم. این پژوهش در سنتِ روشیِ کیفی صورت گرفته و از روش تحلیل روایت مضمونی برای کشف و استخراج مقولات استفاده شده است که در آن ابزارهای مشاهده مشارکتی و مصاحبه عمیق جهت گردآوری داده های مورد نیاز به کار گرفته شده است. میدان پژوهش حاضر مناطق روستایی شهرستان دهگلان است که با منطق نمونه گیری کیفی و هدفمند علاوه بر نمونه گیری از فضا (روستاهای بزرگ، متوسط و کوچک) نمونه گیری هدفمند و نظری نیز از سوژه های مورد مطالعه به عمل آمده که بر مبنای آن با 32 نفر از زنان 15 تا 35 ساله در 6 سکونت گاه روستایی با رعایت حداکثر تنوع مصاحبه های عمیق به عمل آمد. داده های حاصل از روایت در قالب 78 تم اولیه، 36 خرده تم، 8 تم اصلی و یک تم نهایی کدگذاری و صورت بندی شدند. تم های اصلی حاصل از روایت ها عبارت اند از: جامعه پذیری جنسیتی، مکانیسم تعمیق نابرابری اجتماعی، فقر مادی، فقر فرهنگی، عدم دسترسی به مراکز آموزشی، ازدواج زودرس دختران، محدودیت زنان در ورود به عرصه های عمومی و بازتولید ساختار اجتماعی. مقوله نهایی نیز آموزش به مثابه یک میدان تولید نابرابری جنسیتی در مناطق روستایی است که داستان روایت های متکثر زنان حول آن شکل گرفته و بدان معنا بخشیده اند.
بررسی اثربخشی روان درمانی مثبت نگر بر افزایش شادکامی و بهزیستی روان شناختی زنان مطلقه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زن و جامعه سال یازدهم پاییز ۱۳۹۹ شماره ۳ (پیاپی ۴۳)
223 - 242
حوزههای تخصصی:
این پژوهش با هدف بررسی تاثیر روان درمانی مثبت نگر بر افزایش شادکامی و بهزیستی روان شناختی زنان مطلقه شهر سرابله انجام شد. پژوهش از نوع نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون-پس آزمون و گروه کنترل بود. شرکت کنندگان پژوهش عبارت بودند از 24 زن مطلقه که با روش نمونه گیری تصادفی از بین 48 زن مطلقه شهر سرابله که پرونده آنها در واحد اورژانس اجتماعی بهزیستی شهرستان چرداول وجود داشت انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل گمارده شدند. گروه آزمایش به مدت 8 جلسه 90 دقیقه ای تحت مداخلات روان درمانی مثبت نگر قرار گرفتند، در حالی که گروه کنترل هیچ آموزشی دریافت نکردند. جهت سنجش متغیرها از پرسشنامه بهزیستی روان شناختی ریف(1989) و پرسش نامه احساس شادکامی آکسفورد(1989) استفاده شد. داده ها با آزمون کواریانس تک متغیره مورد تحلیل قرار گرفتند. نتایج نشان داد که بین دو گروه آزمایش و کنترل در هر دو متغیر تفاوت معنی دار وجود دارد، یعنی روان درمانی مثبت نگر منجر به افزایش شادکامی و بهزیستی روان شناختی زنان مطلقه گردید. یافته های پژوهش ضرورت کاربرد روان درمانی مثبت-نگر را در راستای افزایش شادکامی و بهزیستی روان شناختی زنان مطلقه خاطر نشان می سازد.
تحلیل روایت کاربران متأهل از مشارکت در سایت های همسریابی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این مطالعه با استفاده از روش نظریه زمینه ای به تحلیل پدیدارشناختی تجربه زیسته کاربران اعم از مردان و زنان متأهل در تالارهای همسریابی انجام شده است؛ برای این منظور با استفاده از تکنیک نمونه گیری هدفمند با 11 عضو متأهل در تالارهای همسریابی از طریق واتس اپ مصاحبه های نیمه ساختار یافته انجام شد و با نرم افزار مکس کیو دی ای ورژن 12 تحلیل شدند. پس از ترکیب، ادغام و مقایسه مفاهیم، چهار مقوله مشترک زمینه ای میان کاربران زن و مرد متأهل شامل (اعتیاد به چت با جنس مخالف، تجربه خانواده سنتی، چت علاج رفع تنهایی، سرگرمی و گذران وقت،) کشف شد؛ همچنین دو مقوله خاص کاربران زن متأهل شامل (اختفای تأهل و پرهیز از دیدار حضوری) و دو مقوله خاص کاربران مرد متأهل شامل (حس آزادی در انتخاب همسر دوم و تمایل به ازدواج سفید) نیز به دست آمد. پس از تحلیل خط داستانی مشارکت کنندگان مقوله هسته تحت عنوان « مقاومت در برابر کم رضایتی زناشویی» آشکار شد.
چالش های روزمره زندگی زنان حاشیه نشین شهر تهران (مطالعه ی کیفی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مطالعه حاضر با هدف درکِ تفسیر زنان از زندگی حاشیه نشینی و تجربه ی زندگی روزمره آنان در مناطق حاشیه ی شهر تهران (منطقه 19) صورت گرفته است. روش تحقیق در این پژوهش مبتنی بر روش کیفی به شیوه ی پدیدارشناسی و تکنیک گردآوری داده ها «مصاحبه نیمه ساختاریافته» و «مشاهدات میدانی مشارکتی و غیر مشارکتی» بوده است. به منظور دستیابی به اهداف تحقیق 14 نفر از زنان 14- 60 ساله ی ساکن کوره های آجرپزی، که حداقل مدت سکونت آنها در این منطقه 5 سال بوده است، به شیوه ی هدفمند انتخاب شده اند. مصاحبه ها تا رسیدن به اشباع داده ها ادامه یافته اند. به منظور تحلیل داده ها و استخراج مفاهیم و مضامین از داده های خام، از کدگذاری باز، محوری و گزینشی استفاده شده است. نتایج تحقیق حاکی از آن است که سبک زندگی خاص زنان حاشیه نشین، شبکه های درهم تنیده همسایگی زنان، باقی ماندن زنان در دور فقر و محرومیت و زندگی شبه شهری زنان حاشیه نشین به گونه ای است که در نهایت منجر به ساختن و برجسته-سازی فرهنگ حاشیه نشینی شده است. هم چنین نتایج بیانگر آن است که زندگی حاشیه ای چالش ها و تبعات متعددی برای زنان و دختران به همراه دارد، از جمله: احساس ناامنی اجتماعی، عدم دسترسی به امکانات و فرصت های اجتماعی و عدم ثبات و زندگی موقتی.
مقایسه شخصیت جامعه پسندی و باور به دنیای عادلانه و واکنش روانی گروه نوجوانان دختر کار حمایتی و خیابانی تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این پژوهش با هدف مقایسه شخصیت جامعه پسندی و باور به دنیای عادلانه و واکنش روانی گروه نوجوانان دختر کار حمایتی و خیابانی تهران انجام شد. تحقیق برحسب هدف، کاربردی، و براساس شیوه گردآوری داده ها توصیفی از نوع پیمایشی است. جامعه مورد بررسی در این پژوهش مراکز نگهداری نوجوانان دختر کار تهران بزرگ در سال 1397، است. نمونه گیری به روش چند مرحله ای این گونه صورت پذیرفت که ابتدا شهر تهران به سه منطقه جغرافیایی (شمال مرکز و جنوب) طبقه بندی، و سپس به صورت تصادفی یک مرکز نگهداری نوجوانان کار در هر منطقه انتخاب شد و در نهایت سه مرکز خیریه یاوران ایتام، مؤسسه خیریه بنیاد و مؤسسه خیریه معاک انتخاب گردیدند. از مراکز مورد بررسی نوجوانان دختر، که دارای معیارهای ورود به پژوهش بوده اند و در همان منطقه نوجوانان دختر دعوت به همکاری شد که به صورت خود محور به کارهایی مشغول بودند که در معیارهای ورود به پژوهش بودند و پرسشنامه های جامعه پسندی، باور به دنیای عادلانه و واکنش روانی را تکمیل کردند. تجزیه و تحلیل آماری داده ها با استفاده از روش تحلیل مانوا با نرم افزار آماری SPSS انجام شد. نتایج نشان داد که شخصیت جامعه پسندی و باور به دنیای عادلانه و واکنش روانی گروه نوجوانان دختر کار حمایتی و خیابانی باهم تفاوت دارد و تمام فرضیه های مقاله تأیید شد.