مطالب مرتبط با کلیدواژه

جامعه ی مرد سالار


۱.

بازتاب تنهایی زن در جامعه ی مردسالار در شعر سیمین بهبهانی و فاطمه ناعوت(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: بازتاب تنهایی زن جامعه ی مرد سالار سیمین بهبهانی فاطمه ناعوت

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۴۱ تعداد دانلود : ۳۱۵
هدف پژوهش حاضر بررسی مسأله تنهایی زن در سایه ی مردسالاری و بازتاب آن در اشعار سیمین بهبهانی و فاطمه ناعوت می باشد. جامعه ی پژوهش مجموعه ی اشعار سیمین بهبهانی و دیوان «اسمی لیس صعبا» از فاطمه ناعوت است. نمونه های بررسی شده مقاطعی از اشعار سیمین بهبهانی و ناعوت است که به موضوع تنهایی اشاره دارد. طرح پژوهش روش توصیفی _ تحلیلی است که با استخراج بارزترین نمودها از بازتاب معضل تنهایی در شعر سیمین بهبهانی و فاطمه ناعوت، تحلیل و مقایسه ی این واگویه های زنانه و شاعرانه انجام شد. یافته های پژوهش نشان دادکه آن چه مایه های مشترک در آثار این دو شاعر را بیشتر می کند، زندگی در محیطی کم و بیش مشابه، و همراه با محدودیت ها و سنت های کهنه، و زن ستیزی ناشی از فرهنگ مردسالار است که جامعه سنتی ایران و مصر با آن دست به گریبان است. نتایج نیز گویای این است که انزوای زن، محدودیت او در برقراری روابط اجتماعی، محروم بودن از احترام و جایگاه مناسب و غلبه مردسالاری در تمامی مناسبات زندگی خانوادگی و اجتماعی، بخش عمده ای از دغدغه های هردو شاعر را شکل داده، و باعث شده حجم قابل توجهی از سروده های این دو بانو، به بازنمایی تنهایی زن در جامعه ی مردسالار اختصاص یابد.
۲.

تحلیل گفتمان انتقادی«بازنمایی جنسیت» در رمان غروب پروانه از بختیار علی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: تحلیل گفتمان انتقادی رمان غروب پروانه عوامل درون متنی اطلاعات غیر زبانی جامعه ی مرد سالار

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۳۶ تعداد دانلود : ۲۱۷
تحلیل گفتمان، یک گرایش مطالعاتی بینا رشته ای است که شاخه ی انتقادی آن، بیش از هر چیز بر این امر تأکید می ورزد که گفتمان، رابطه ای دو سویه با فعالیت های اجتماعی و مناسبات قدرت دارد؛ بدین صورت که هم به آن ها شکل می بخشد، هم تحت تأثیر این مناسبات شکل می گیرد. این رویکرد در متون ادبی نیز، از یک سو به بررسی عوامل درون متنی می پردازد و از سوی دیگر به بررسی اطلاعات غیر زبانی همچون پیوند های متن با عوامل سیاسی، اجتماعی و فرهنگی می پردازد. رمان غروب پروانه، اثری است داستانی که به دلیل متمرکز کردن روایت برسبک زندگی زنان در فضای جنگ زده ی عراق، از منظر نوع بازنمایی جنسیت، اهمیت ویژه ای دارد. بررسی این متن با رویکردگفتمان انتقادی، نشان می دهد که ساز و کارهای یک جامعه ی مردسالار، چگونه با تولید یک گفتمان ضد زن و با استفاده از تکرار و طبیعی جلوه دادن گزاره ها و بنیان های فکری زن ستیز در زندگی روزمره، علاوه بر مردان، بخشی از زنان را نیز به مروّجان و منادیان این فرهنگ تبدیل کرده است.