فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۱۲۱ تا ۱٬۱۴۰ مورد از کل ۶٬۵۱۵ مورد.
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش بررسی اثربخشی برنامه آموزشی "مرا محکم بگیر" بر صمیمیت، رفتارهای دلبستگی و رضایت زناشویی در دانشجویان متاهل دانشگاه علامه طباطبائی است. پژوهش از نوع نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون-پس آزمون- پیگیری با گروه کنترل است. جامعه آماری شامل تمام دانشجویان متاهل دانشگاه علامه طباطبائی است که 40 نفر (20 زوج) از آن ها به صورت نمونه گیری در دسترس انتخاب و به صورت تصادفی در 2 گروه جای گذاری شده اند (10 زوج در گروه آزمایش و 10 زوج در گروه کنترل). آزمون صمیمیت باگاروزی (MINQ)، رفتارهای دلبستگی (BARE) و سازگاری زناشویی اسپاینتر (DAS) بر روی شرکت کنندگان اجرا شد. گروه آزمایش در 8 جلسه 2 ساعته با استفاده از برنامه "مرا محکم بگیر" مورد مداخله قرار گرفتند و برای گروه کنترل مداخله ای صورت نگرفت. در پایان مداخله و 6 ماه بعد مجدداً آزمون های صمیمیت، رفتارهای دلبستگی و سازگاری زناشویی اجرا گردید و نتایج با استفاده از تحلیل کواریانس تحلیل شد. نتایج نشان داد که برنامه آموزشی "مرا محکم بگیر" بر صمیمیت، رفتارهای دلبستگی و رضایت زناشویی در دانشجویان متاهل دانشگاه علامه طباطبائی تأثیر معناداری داشته است (05/0p<). نتایج آزمون پیگیری نشان می دهد که اثر برنامه مرا محکم بگیر بر رفتارهای دلبستگی همسر، رضایت زناشویی و صمیمیت در مدت 6 ماه باقی مانده است. بر اساس یافته های پژوهش می توان نتیجه گرفت که برنامه "مرا محکم بگیر" برای بهبود روابط زوجین به طور کلی و برای افزایش صمیمیت، رفتارهای دلبستگی (پاسخگری، در دسترس بودن و مشارکت) و رضایت زناشویی (سازگاری بین زوجین) برای دانشجویان و جمعیت عمومی استفاده کرد.
واکاوی سیر تحول عناصر محتوایی غزل و شعر زنان معاصر ایران
منبع:
زن و فرهنگ سال دوازدهم پاییز ۱۴۰۰ شماره ۴۹
49 - 61
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر واکاوی سیر محتوایی تحول غزل و شعر زنان معاصر ایران می باشد. جامعه مورد بررسی شعر و غزل زنان از عهد مشروطه تا آغاز دهه نود معاصر است. نمونه پژوهش شعر ژاله قایم مقامی، شعر و غزل سیمین بهبهانی و فروغ فرخزاد بود. طرح پژوهش توصیفی-تحلیلی و گردآوری اطلاعات از طریق کتابخانه ای و منابع پژوهشی دیجیتالی انجام شد. برای تحلیل از شیوه جریان شناسی شخصیت محور محتوای غزل زنان و سیر مهم ترین تحولات آن در بستر تاریخ معاصر استفاده شد. نتایج نشان داد، کلیت و کیفیت شعر زنان در این دوره رو به کمال بود. غزل زنان ایران معاصر، پس از غزل سیمین بهبهانی و فروغ فرخزاد به سمت افق های نو و آزاداندیشانه ای حرکت کرده است که از میان جریان های فکری درون فرهنگی و برون فرهنگی ایران، دو نوع غزل متعهد، اجتماع محور و غزل پست مدرن و گاه نیز غزل زبان گرای ساختارشکن بیشترین سهم را دارد. غزل زنان نیز هم چون شعر آزاد نیمایی مجال بروز عواطف زنانه را یافته و غزل از حالت کلاسیک و یک صدایی به جریان ها و صداهای متعددی وارد شده است. مطالعه غزل زنان در این صدسال یعنی مطالعه صدسال جامعه شناختی شعر زنان و به تبع آن جامعه ایرانی است.
فهم و تفسیر زنان از خشونت خانوادگی و ابعاد چندگانه آن با رویکرد پدیدارشناسانه ون مانن (مطالعه موردی: زنان در معرض طلاق مراجعه کننده به دادگاه خانواده مجتمع قضائی شهید باهنر تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این تحقیق با هدف فهم و تفسیر زنان از خشونت خانوادگی و ابعاد چندگانه آن با روش کیفی و رویکرد پدیدارشناسی تفسیری، با ابزار مصاحبه عمیق صورت گرفت. جامعه آماری این تحقیق کلیه زنان مراجعه کننده به دادگاه خانواده مجتمع قضائی شهید باهنر تهران بودند که با استفاده از نمونه گیری هدفمند انتخاب و پس از مصاحبه با 25 تن از زنان مورد خشونت واقع شده داده ها به اشباع رسید. نتایج تحقیق نشان داد؛ از دیدگاه زنان مورد تحقیق خشونت در سه نوع بر علیه آنان اعمال شده است؛ خشونت فیزیکی، خشونت نهادی/قانونی و خشونت اقتصادی. در خشونت فیزیکی عامل خشونت که عمدتاً شوهران بودند با واردکردن ضربه یا پرتاب چیزی موجب آسیب و جراحات بدنی به زنان مورد تحقیق شده بودند. در خشونت نهادی یا قانونی قانون گذار برخی از حقوق زنان را حذف و از لحاظ قانونی نوعی خشونت حقوقی اعمال می گردد. در خشونت اقتصادی نیز به عنوان سومین نوع خشونت به عدم تصمیم گیری زنان یا اجازه زنان در مشارکت در اموراقتصادی و حق دخل و تصرف در اموال گفته می شود.
بررسی موانع ارتقای زنان به پست های مدیریتی از دیدگاه معلمان زن شهرستان قائم شهر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در سال های اخیر، حضور زنان در اجتماع و محیط های کاری افزایش یافته است. با وجود این، روند ارتقای زنان به سطوح بالای مدیریتی با پیشرفت های تحصیلیِ آن ها هم خوانی ندارد و حضور زنان در سطوح عالی مدیریتی در بیشتر کشورها، بخصوص ایران، به دلیل موانع متعدد، ناچیز و کمرنگ است. هدف از این مطالعه بررسی موانع ارتقای زنان در پست های مدیریتی از دیدگاه معلمان زن شهرستان قائمشهر می باشد. از لحاظ هدف کاربردی و از لحاظ روش جمع آوری داده ها توصیفی- پیمایشی است. جامعه آماری پژوهش، کلیه ی معلمان زن شهرستان قائمشهر بوده که تعدادشان 1930 نفر می باشند. برای انتخاب نمونه از فرمول کوکران جامعه محدود به شیوه نمونه گیری تصادفی خوشه ای تعداد 320 نفر انتخاب شدند. برای تجزیه وتحلیل داده ها از از آزمون T تک نمونه ای و آزمون فریدمن برای رتبه بندی متغیرهای پژوهش با استفاده از نرم افزار SPSS استفاده گردید. نتایج نشان داد که کلیشه ی جنسیتی، تبعیض جنسیتی، تضاد بین کار و خانواده، تضاد بین فرهنگ و خانواده، عدم حمایت مدیران و کارکنان، عدم حمایت خانواده، غلبه فرهنگ مردسالار، هنجارهای مبتنی بر سنت گرایی و وجود سقف شیشه ای جزو موانع ارتقای زنان به پست های مدیریتی می باشد._x000D_
اثربخشی آموزش توانمندی های روان شناسی مثبت بر امید به زندگی نوجوانان دختر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زن و جامعه سال دوازدهم پاییز ۱۴۰۰ شماره ۳ (پیاپی ۴۷)
45 - 56
حوزههای تخصصی:
هدف : روان شناسی مثبت گرا یکی از جدیدترین شاخه های روان شناسی است. این زمینه ی خاص از روان شناسی بر موفقیت انسان تمرکز دارد و به دنبال کمک به افراد برای شادکامی است. روانشناسی مثبت گرا علمی است که به جای توجه به ناتوانی ها و ضعف های بشری، روی توانایی هایی از قبیل شاد زیستن ، لذت بردن، قدرت حل مسأله و خوش بینی متمرکز است؛ لذا هدف از پژوهش حاضر، اثربخشی آموزش توانمندی های روانشناسی مثبت بر امید به زندگی دانش آموزان دختر دوره دوم متوسطه شهرستان نجف آباد بود. روش : طرح پژوهش حاضر، پیش آزمون/ پس آزمون با گروه کنترل بود. پس از ارزیابی نمرات امید به زندگی در نمونه اولیه، 53 نفر از افرادی که در امید به زندگی نمرات پایینی داشتند مشخص و سپس از بین آنها به صورت تصادفی ساده 30 نفر انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل قرار گرفتند. گروه آزمایش به مدت 8 هفته (جلسه) در جلسات آموزش گروهی توانمندی های روانشناسی مثبت شرکت کردند. داده ها با استفاده از تحلیل کوواریانس مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. یافته ها : نتایج نشان داد آموزش توانمندی های روانشناسی مثبت باعث افزایش معنادار امید به زندگی در دانش آموزان می شود. همچنین آموزش توانمندی های روانشناسی مثبت توانست سبب افزایش نمرات در بُعد تفکر راهبردی در نوجونان دختر شود.
شاخص های قوه قضاییه برای صیانت از حقوق شهروندی در حکومت اسلامی از منظر اندیشه سیاسی- حقوقی آیت الله سیدمحمود هاشمی شاهرودی
حوزههای تخصصی:
امر قضا در اسلام بسیار حائز اهمیت است و برای گسترش عدالت در حکومت اسلامی به قوه قضاییه نیاز است. با توجه به مبانی و مؤلفه های قضایی در اسلام، قوه قضاییه در جمهوری اسلامی دارای شاخصه ها و خصلت های متمایزی با سیستم های قضایی غربی است. از آن جا که آیت الله سیدمحمود هاشمی شاهرودی نقش مهمی در توسعه کمی و کیفی سیستم قضایی کشور ایران داشتند، در این جا با رجوع به آثار ایشان، به شاخص های قوه قضاییه طراز انقلاب اسلامی از منظر ایشان خواهیم پرداخت. در این پژوهش با بهره گیری از مطالعات کتابخانه ای و روش تحلیلی – توصیفی، مترصد پاسخ گویی به این سؤال اصلی هستیم که: «قوه قضایی طراز انقلاب اسلامی برای صیانت از حقوق شهروندی در حکومت از منظر اندیشه سیاسی و حقوقی آیت الله شاهرودی باید دارای چه شاخص هایی باشد؟» مداقه در مجموعه آثار آیت الله شاهرودی که برآمده از جلسات سخنرانی و مواضع ایشان در نشست های تخصصی است، نشان از این دارد که قوه قضاییه زمانی می تواند در سیر تکامل انقلاب اسلامی کارآمد بوده و صیانت بخش حقوق شهروندی باشد که به مسائلی همچون احقاق حقوق عامه، رعایت اخلاق قضایی، مبارزه مؤثر با مفاسد مختلف در اجتماع، ارتقاء کیفیت کادر قضایی و حقوقی در سطح کشور، لزوم ارائه ایده های برتر حقوقی برای تعالی دستگاه قضایی در شرایط مختلف، تلاش مستمر و منطقی برای پیش گیری از جرم و جنایت در جامعه، حفظ کرامت انسانی در روندهای حقوقی و قضایی، استقلال دستگاه قضایی و غیره توجه داشته باشد. توجه به این مؤلفه ها، استحکام بخش قوه قضاییه به عنوان یکی از ملزومات تعالی انقلاب اسلامی در حوزه ارتقاء مؤلفه های حقوق شهروندی خواهد بود.
مدل علی گرایش به طلاق عاطفی بر اساس تمایز یافتگی خود با میانجی گری دلزدگی زناشویی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زن و جامعه سال دوازدهم تابستان ۱۴۰۰ شماره ۲ (پیاپی ۴۶)
159 - 172
حوزههای تخصصی:
طلاق عاطفی مهمترین عامل ناامیدی خانواده است و باعث ایجاد شکاف عاطفی خانواده می شود. هدف از این مطالعه - تدوین مدل علی گرایش به طلاق عاطفی بر اساس تمایز یافتگی خود با میانجی گری دلزدگی زناشویی بود.پژوهش حاضر با توجه به هدف آن از نوع کاربردی و شیوه ی اجرای آن توصیفی از نوع همبستگی است. جامعه آماری پژوهش حاضر شامل کلیه زوجین مراجعه کننده به مرکز مشاوره بهزیستی شهرستان قصرشیرین بودند. که از میان آنها به روش تصادفی چند مرحله ای و با استفاده از نمونه های در دسترس 100 نفر به عنوان نمونه انتخاب شد. سپس داده های مورد نظر با استفاده از پرسشنامه های طلاق عاطفی گاتمن (1999)، تمایز خود (DSI-SF) دریک (2011) و دلزدگی زناشویی پاینز (1996) جمع آوری شد. نتایج تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از آزمون های آماری همبستگی پیرسون و معادلات ساختاری نشان دادند بین گرایش به طلاق عاطفی بر اساس تمایز یافتگی خود با میانجی گری دلزدگی زناشویی رابطه معنی داری بودند.یافته ها نشان داد دلزدگی زناشویی رابطه بین گرایش به طلاق عاطفی و تمایزیافتگی خود را میانجی گری می کند. دلزدگی زناشویی به عنوان عوامل مهم و تأثیرگذار بر سطح ارتقا سلامت روانی مطرح است و با شناسایی عوامل به همراه برنامه ریزی مناسب می تواند منجر به کاهش طلاق عاطفی و افزایش خودتمایزیافتگی شود.
پژوهشی نو پیرامون تأثیر مصلحت بر شأنیت زوجین در فقه امامیه
حوزههای تخصصی:
مصلحت و شأنیت از عناوین تأثیرگذار در مسائل فقهی و حقوقی است. تمام تکالیف شرعی برخاسته از عنصری به نام مصلحت است. این عنصر در برخی موارد در متعلق تکلیف نهفته و در برخی دیگر در ذات تکلیف موجود است. لحاظ شأنیت بندگان در تشریع احکام براساس این مهم لحاظ شده است. لحاظ عناصر مذکور در فقه خانواده به ویژه در مسائل مرتبط با حقوق زوجین نقش مؤثری در رفع اختلافات و مسائل در حوزه مذکور دارد. بنابراین، نوشتار حاضر با عنوان پژوهشی نو پیرامون عنصر مصلحت بر شأنیت زوجین در فقه امامیه با هدف تحلیل فقهی تأثیر عنصر مصلحت بر شأنیت زوجین، زمینه سازی برای اصلاح و وضع قوانین براساس یافته های موجود و اثبات غنای فقه اسلامی در پاسخ گویی به مسائل روز، صورت گرفته است. محققان پس از جمع آوری مطالب به صورت کتابخانه ای و با به کارگیری روش توصیفی-تحلیلی به نتایج ذیل دست یافتند: عنصر مصلحت از مبانی تأثیرگذار بر شأن محسوب می شود. این دو عنصر گاه هم راستا و مکمل یکدیگر بوده و گاه در تعارض با هم هستند. ازجمله می توان به موارد ذیل در حوزه حقوق زوجین اشاره کرد: تعارض میزان مهریه، نفقه و اجرت المثل با مسائلی مانند حفظ نظام، حفظ دین، حفظ جایگاه و منزلت اجتماعی در تعارض هستند. ازجمله فروع فقهی که می توان تأثیر این دو عنصر را در آن به وضوح مشاهده کرد حقوق زوجین است.
بررسی تأثیرات نوسازی بر الگوی تقسیم نقش های جنسیتی در مناطق روستایی (مطالعه مناطق روستایی شهرستان املش)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مطالعه حاضر با هدف بررسی تاثیرات نوسازی بر الگوی تقسیم نقش های جنسیتی انجام شده است. روش پژوهش، پیمایشی و متکی بر حجم نمونه 227 نفری از افراد دو روستای آزاربن علیا و سفلی از توابع شهرستان املش است. در پژوهش حاضر، الگوی تقسیم نقش های جنسیتی، با پنج شاخصِ بررسی شد و انتظار می رفت افرادی که سنین بالاتری داشته ، به برابری جنسیتی در تقسیم نقش ها کمتر گرایش داشته باشند و برعکس. اما یافته های پژوهش نشان داد الگوی تقسیم نقش ها، در گروه های سنیِ مختلف، مشابه یکدیگر است. در بررسی رابطه الگوی نقش های جنسیتی با جنسیت افراد، پاسخگویان با جنسیت متفاوت به مساوات طلبی در تقسیم کار معتقد بوده اند. همچنین افراد با پایگاه اقتصادی و اجتماعی بالاتر ، نگرش های برابری طلبانه تری نسبت به افراد در پایگاه پایین تر، داشته اند. در این پژوهش، نوسازی در قالب چهار بعد (فرهنگی، اجتماعی، اقتصادی، سیاسی) سنجیده شد، نتایج نشان داد، نوسازی موجب تغییراتی در الگوی سنتی تقسیم نقش های جنسیتی گردیده و با تاثیرپذیری افراد از عناصر مدرن، نگرش های جنسیتی در تقسیم نقش ها کاهش یافته و تقسیم نقش های خانگی و اجتماعی، بسوی تساوی طلبی در حال تغییر است.
تهی شده گی صدای مردانه در رمان های فارسی و عربی با کاربست نشانه های زنانه (مورد پژوهانه: «پرنده من» فریبا وفی و «دختران ریاض» رجاء عبدالله الصانع)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
نوشتار زنانه کنش زبانیِ نظام مندی است که با کاربست پربسامد نشانه های زنانگی و بدنبال آن تشخّص بخشیدن به صدای زنانه تحقق می یابد تا با تهی کردن [تک] صدایی مردانه در متن، الگویی زنانه از نوشتار ارائه دهد. نشانه های زنانه، مجموعه ای از ساخت های زبانی است که انگاره های زنانگی را به مخاطب انتقال می دهد. این پژوهش فرآیند تهی شده گی صدای مردانه را به واسطه کاربست نشانه های زنانه در دو رمان «پرنده من» و «دختران ریاض» می باشد. نتایج پژوهش گویای آنست که هر دو رمان به واسطه کاربست پربسامد نشانه های زنانگی در هر کدام دارای صدایی زنانه اند و هر دو نویسنده در نحوه بکارگیری این نشانه ها در داستان هایشان تجربه متفاوتی داشته اند؛ بدین ترتیب که در رمان «دختران ریاض» و در میان 248 مورد نشانه زنانه حاضر در داستان، رنگ واژه های خاص زنانه با 70 بار فراوانی، بیشترین بسامد را دارد. در سویی دیگر؛ در رمان «پرنده من» و در میان 258 مورد نشانه زنانه حاضر در داستان، اسامی خاص زنانه با 124 بار فراوانی، بیشترین بسامد را دارد.
شناسایی و تحلیل متغیرهای سبک زندگی مؤثر در حجاب و پوشش زنان براساس قرآن و حدیث(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
سبک زندگی اسلامی در قرآن و حدیث متغیرهایی دارد که آشنایی با آنها برای جهت استحکام خانواده ضرورت دارد. پژوهش حاضر با هدف شناسایی و تحلیل متغیرهای سبک زندگی مؤثر در حجاب و پوشش اسلامی زنان به روش ترکیبی (کمی و کیفی) انجام شد. داده های کیفی براساس متغیرها و پیشران های تأثیرگذار و با استفاده از پرسش نامه پاسخ باز و مصاحبه جمع آوری شد و و داده های کمی به صورت عددی و با وزن دهی پرسش نامه های دلفی به دست آمد. پس از جمع آوری داده های کیفی و شناسایی متغیرها در چارچوب مدل دلفی، تعداد 10 پرسش نامه تهیه و بین خبرگان علوم قرآنی توزیع و اطلاعات کمی جمع آوری گردید. تحلیل ساختاری داده ها با استفاده از نرم افزار میک مک انجام شد. نتایج نشان داد که متغیرهای ازدواج ساده و پایدار، پذیرش عرف مطابق با شرع، اعتقاد به اصل تسکین، اعتقاد به اصل مودت، الگوسازی از شخصیت های نمونه اسلام، امنیت و مصونیت، خانواده مستحکم و سالم، توحیدمحوری و اعتقادات دینی از مهمترین متغیرهای سبک زندگی اسلامی مؤثر بر حجاب زنان است.
مقایسه جنسیتی تأثیر سرمایه فرهنگی بر مدیریت بدن (مورد مطالعه ساکنان 15 تا 65 سال شهر شیراز)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زن و جامعه سال دوازدهم پاییز ۱۴۰۰ شماره ۳ (پیاپی ۴۷)
135 - 146
حوزههای تخصصی:
هدف : هدف این پژوهش بررسی تفاوت اثرگذاری سرمایه فرهنگی بر مدیریت بدن در میان ساکنان بزرگسال شهر شیراز است. روش : این مطالعه از نوع کمّی است که با روش پیمایش و ابزار جمع آوری اطلاعات پرسش نامه انجام شده است. نمونه مورد مطالعه ۳۹۸ شهروند( 18 تا 65 ساله ) شهر شیراز بوده که با روش نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای انتخاب شده اند. تحقیق حاضر بر مبنای چارچوب نظری برگرفته از آراء" بوردیو" به تبیین تأثیر سرمایه فرهنگی بر مدیریت بدن و نظریه فمینیستی برای توضیح تفاوت های جنسیتی تدوین شده است. یافته ها : نتایج تحقیق حاکی از فزونی پرداختن زنان به مدیریت بدن و اهمیت جنسیت در تبیین مدیریت بدن است ، همچنین سرمایه های فرهنگی عینیت یافته و تجسم یافته بر مدیریت بدن زنان و سرمایه فرهنگی عینیت یافته بر مدیریت بدن مردان تأثیر مثبت دارد؛ درحالی که سرمایه فرهنگی نهادینه شده تأثیری بر مدیریت بدن هیچ یک از دو گروه ندارد.
خشونت علیه زنان: حاکمیت ایدئولوژی مردسالار و هژمونی سلطه مذکر (مطالعه موردی: زنان شهر بوشهر)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زن در توسعه و سیاست دوره ۱۹ زمستان ۱۴۰۰ شماره ۴
545 - 572
حوزههای تخصصی:
خشونت علیه زنان، هر نوع رفتار خشن وابسته به جنسیت است که موجب آسیب جسمی، جنسی، روانی و رنج زنان می شود. چنین رفتاری می تواند با تهدید، اجبار و سلب مطلق اختیار و آزادی به صورت آشکار و یا پنهان انجام شود. در این راستا پژوهش حاضر به دنبال بررسی خشونت علیه زنان در بین زنان شهر بوشهر با استفاده از روش کیفی و با رویکرد روش نظریه زمینه ای می باشد. مشارکت-کنندگان در پژوهش حاضر ۱2 نفر از زنان شهر بوشهر بوده اند که به صورت نیمه ساختاریافته با آنها مصاحبه شده است و سپس داده-های حاصل از آن با استفاده از کدگذاری سه مرحله ای باز، محوری و گزینشی تحلیل گردیده است. یافته ها نشان از وجود پنج مقوله محوری «فرهنگ مردسالار و نابرابری جنسیتی نهادینه شده»، «کیفیت تعاملات زوجین»، «مشروعیت بخشی سیستم فرهنگی به خشونت»، «استراتژی زنان در مقابله با خشونت» و «بازتولید نگرش های مردسالاری نسبت به زنان» می باشد. مقوله هسته پژوهش نیز «حاکمیت ایدئولوژی مردسالار و هژمونی سلطه مذکر» می باشد؛ خشونتی که از سوی مردان علیه زنان اعمال می شود در هر وضعیتی متأثر از جایگاه قدرتمند مردان در روابط بین فردی و اجتماعی است. مردسالاری به عنوان یک عامل قوی در خشونت علیه زنان تأثیر دارد و خشونت متأثر از نظام مردسالار است.
مسئولیت مدنی مادر در قبال اعمال زیان آور کودک در فضای سایبر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه اسلامی زنان و خانواده سال نهم زمستان ۱۴۰۰ شماره ۲۵
209 - 236
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر باهدف تبیین و تحدید مسئولیت مادر در مقابل اعمال زیان آور کودک در فضای سایبر، به روش توصیفی از نوع اسنادی انجام و اطلاعات پژوهش بابررسی و مطالعه منابع مکتوب در موضوع مربوطه جمع آوری و تحلیل شد. با بررسی های انجام شده در پژوهش های پیشین مشخص شد تاکنون مطالعه ایی با موضوع پژوهش حاضر انجام نشده است. یافته های پژوهش حاضر نشان داد که مطابق اصول فقهی- حقوقی، مادر در جایگاه یکی از والدین، واجد حق و تکلیف حضانت کودک است. رعایت این تکلیف محدود به محیط فیزیکی نیست و در فضای سایبر نیز باید اجرا شود؛ چراکه به موجب ماده 7 قانون مسئولیت مدنی ممکن است مادر در قبال اعمال زیانبار کودک، مسئول شود. با لحاظ شرایط ویژه مادر از جمله نداشتن ولایت قانونی بر کودک، تلاش وی برای امرار معاش (در فرض نبود همسر)، دانش کمتر برخی بانوان از فضای سایبر در قیاس با آقایان و نیز شرایط و ویژگی های خاص این فضا، به نظر می رسد که تعدیل مسئولیت مادر در قبال اعمال زیانبار کودک در فضای سایبر منطقی و لازم است. همچنین نتایج پژوهش نشان داد که حکم به مسئولیت به میزان تقصیر مادر در فرض همراهی همسر با او و نیز لحاظ شرایط خاص مادر و فضای سایبر، در احراز تقصیر مادر، با اصول و قواعد فقهی و حقوقی سازگار بوده و قابل پیشنهاد است.
واکاوی چاقی در نظام معنایی زنان در شهر شیراز(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف واکاوی چاقی و اضافه وزن در نظام معنایی زنان در باشگاه های بدنسازی شهر شیراز انجام شده و برای این منظور از نظریه زمینه ای به عنوان یکی از روش های کیفی استفاده نموده است. مشارکت کنندگان در پژوهش زنانی بودند که به باشگاه های بدنسازی شهر شیراز برای کاهش وزن مراجعه کرده اند، و از این بین تعداد 12 مشارکت کننده انتخاب و مورد مصاحبه قرار گرفته اند. داده ها با استفاده از کدگذاری باز، محوری و انتخابی تحلیل و نتیجه آن دستیابی به هفت مقوله محوری و یک مقوله هسته است. مقولات محوری شامل خوانش سیال از چاقی و اضافه وزن، کثرت باورها و اعتقادات مربوط به اندازه و جذابیت بدن، تصویر رؤیایی از بدن ایده آل، زمینه مندی اجتماعی و فرهنگی بدن، تفسیر اجتماعی دیگری و پزشکی شدن تناسب اندام می باشد. مقوله هسته نیز روایت کثرت گرا از بدن ایده آل است. ظهور این پدیده، با پیامدهایی مثل دوگانگی و ابهام و چندگانگی، مسئولیت شخصی و ننگ، نسبت دادن برخی از مشکلات به وزن، عدم امنیت غذایی و خوردن احساسی، ابهام و تردید نسبت به دستورالعمل های پزشکی، پارادوکس خوش استایلی و چاقی پذیرش برخی از کلیشه های مرتبط با چاقی و ناآگاهی و ابهام نسبت به رفتارهای مخاطره آمیز کاهش چاقی و ابهام در پیامدهای اصلی چاقی و اضافه وزن همراه بوده است.
تزلزل خانواده در بستر فقر از منظر فقه
حوزههای تخصصی:
یکی از مهمترین مسائل علم فقه و جامعه، مسئله تزلزل خانواده در بستر فقر از منظر فقه است. در عصر کنونی که ساختار خانواده با توجه به بحران معنا، تغییر و تحول اساسی یافته است تنها فقر اقتصادی برای خانواده یک تهدیدی جدی نیست بلکه فقر دینی، فقر اخلاقی، فقر اجتماعی و فرهنگی بیش از فقر مالی باعث فروپاشی خانواده شده است. هدف از نوشتار حاضر آگاه سازی و ارتقای خانواده در این مسئله است که هر نوع بستر فقر، نقش مؤثری در تزلزل خانواده دارد. پژوهش حاضر نشان می دهد که فقهای امامیه در ارتباط خانواده با فقر و تأثیر آن، بیشتر در باب فقر اقتصادی و اجتماعی تمرکز داشته اند. در بخش فقر روحی و معنوی به فقر اخلاقی و فقر دینی اشاره می شود و ازآنجاکه رویکرد فقهی است، مصادیق سوء معاشرت به نوعی فقر اخلاقی را به همراه دارد و دسته بندی براساس آن انجام شده است. در فقر دینی، عدم کفویت و معنویت مطرح است. فقر اقتصادی و فقر اجتماعی با توجه به آیه: «الرجال قوامین علی النساء» و «قو انفسکم اهلیکم» و قاعده لاضرر چنین فقری که منجر به تزلزل خانواده می شود مذموم شمرده شده است.
بررسی روح حاکم بر لایحه «حفظ کرامت و حمایت از زنان در برابر خشونت»(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات راهبردی زنان سال بیست و سوم پاییز ۱۴۰۰ شماره ۹۳
29 - 54
حوزههای تخصصی:
پس از پیروزی انقلاب اسلامی، نظام حقوقی ایران، همواره در صدد ارتقاء کیفیت استیفاء حقوق زنان در سطوح مختلف بوده است. در سطح قانونگذاری نیز به صورت متناوب طرح ها و لوایحی در این حوزه مطرح بوده اند. تا زمان نگارش این سطور، آخرین اقدام تقنینی در این حوزه، لایحه «حفظ کرامت و حمایت از زنان در برابر خشونت» است. با توجه به ابعاد مختلف و آثار شگرف لایحه، بررسی آن ضروری می نمایاند. پژوهش حاضر در صدد است با واکاوی مفاد لایحه، رویکرد و راهکارهای آن را به چالش بکشد. از این رو، سؤال اصلی چنین طراحی شده است: «چه انتقاداتی بر رویکرد و راهکارهای لایحه وارد است؟» نتایج نشان می دهد لایحه تا حد زیادی تحت تأثیر اسناد بین المللی و مبانی جنسیت گرایی نگاشته شده است. به نظر می رسد این ادبیات سنخیتی با مبانی دینی و الزامات فرهنگ ایرانی-اسلامی جامعه ما ندارد. مسئله شناسی لایحه نیز با اشکال مواجه است و تردیدهای جدی در ضرورت تصویب چنین قانونی بروز یافته است. لذا در نهایت، پیشنهاد شده است که لایحه از سوی مجلس شورای اسلامی تصویب نشده و حل برخی مشکلات موجود در بستر قانونی جامع در حوزه «خانواده» پیگیری شود و ادبیات «ظلم» و «تعدی» جایگزین ادبیات «خشونت» گردد. روش بررسی توصیفی-تحلیلی است.
پذیرش خشونت علیه زنان به عنوان نقض حقوق بشر در سیستم سازمان ملل متحد
حوزههای تخصصی:
مقاله حاضر در پی بررسی روند تدریجی پذیرش و بازشناسی معضل خشونت علیه زنان به عنوان موردی از نقض حقوق بشر در مباحث حقوق بشر بین الملل است. این نوشتار به بحث در مورد نقش چهار کنفرانس جهانی در خصوص زنان و کنوانسیون رفع تمامی اشکال تبعیض علیه زنان (CEDAW) در راستای جلب توجه جهانی پیرامون این معضل می پردازد. چنین اقداماتی بر سکوت موجود در خصوص معضل خشونت علیه زنان در (CEDAW) و جبران این اهمال در قالب توصیه نامه کلی شماره 19 (روند تفسیری وضع شده به وسیله کمیته منع تبعیض علیه زنان) اثرگذار بوده و همچنین پاره ای از پیشرفت های برجسته صورت گرفته در سیستم حقوق بشری سازمان ملل متحد در زمینه مبارزه با خشونت علیه زنان را آشکار می سازد. این پیشرفت ها شامل اعلامیه منع خشونت علیه زنان (DEVAW)، خط فکری جنسیت محور در مکانیزم حقوق بشر سازمان ملل متحد و انتصاب گزارشگر ویژه در خصوص خشونت علیه زنان و علل و پیامدهای آن است. ملاحظات نهایی در این نوشتار نیز شامل برخی مداقه ها پیرامون تعداد کثیری از حق شرط های ضمیمه شده به (CEDAW) که منجر به کاهش ثمربخشی کنوانسیون گردیده و عدم تمایل کشورهای عضو به دست کشیدن از این حق شرط ها می باشد.
کاربست تئوری انتخاب بر امیدواری، تاب آوری و بهزیستی روان شناختی در زنان مطلقه
منبع:
زن و فرهنگ سال دوازدهم زمستان ۱۴۰۰ شماره ۵۰
95 - 110
حوزههای تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر، کاربست تئوری انتخاب بر امیدواری، تاب آوری و بهزیستی روان شناختی در زنان مطلقه شهر اهواز بود. جامعه آماری شامل کلیه زنان مطلقه شهر اهواز بود. نمونه پژوهش شامل 40 نفر بود که به روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل (هر گروه 20 نفر)گمارده شدند. طرح پژوهش نیمه آزمایشی از نوع پیش آزمون و پس آزمون با گروه کنترل بود. ابزار مورد استفاده در این پژوهش مقیاس امیدواری اشنایدر و همکاران (1991)، مقیاس تاب آوری کانر و دویدسون (2003) و پرسشنامه بهزیستی روان شناختی ریف (1989) بود. گروه آزمایش، مداخله تئوری انتخاب شامل 8 جلسه گروهی 120 دقیقه ای هفتگی را دریافت کردند؛ اما گروه کنترل مداخله ای دریافت نکرد. پس از یک ماه و نیم مرحله پیگیری انجام شد. داده ها با استفاده از روش تحلیل کوواریانس چند متغیری و تک متغیری تحلیل شد. نتایج نشان داد که کاربست تئوری انتخاب بر امیدواری، تاب آوری و بهزیستی روان شناختی در زنان مطلقه اثربخش بود. این نتیجه در مرحله پیگیری نیز تداوم داشت.
تفکیک جنسیتی فضای شهری و روابط صمیمانه بین جنسیتی: مطالعه مقایسه ای تفکیک منعطف و غیرمنعطف(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زن در فرهنگ و هنر دوره ۱۳ تابستان ۱۴۰۰ شماره ۲
211 - 229
حوزههای تخصصی:
این مقاله تحقیقی انسان شناختی است که تأثیر میزان تأکید بر تفکیک جنسیتی در فضاهای خصوصی و عمومی بر کیفیت روابط دوستانه بین جنسیتی نوجوانان را مطالعه می کند. برای ارزیابی اینکه اهداف سیاست گذاران در تفکیک جنسیتی فضا چگونه در کنش ها و نگرش های جنسیتی کاربران تأثیرگذار بوده است، از مشارکت دو گروه دختران با سبک زندگی متفاوت به لحاظ میزان التزام به تفکیک های جنسیتی (سبک زندگی منعطف و غیرمنعطف) بهره گرفته ایم. نظریه لوفور با تأکید بر فضا به عنوان تولید اجتماعی و تمایز بین کردار فضایی، بازنمایی فضایی و فضاهای بازنمایی مورد استفاده قرار گرفته است. روش تحقیق مردم نگاری و مقایسه ای با تأکید بر فنون مشاهده مشارکتی و مصاحبه مردم نگارانه بوده است. نتایج تحقیق نشان می دهند که عدم انعطاف در تفکیک جنسیتی، کنجکاوی ها و جهت گیری های جنسی را با پنهان کاری و تصمیمات دارای خطرپذیری بیشتر همراه می کند.