فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲٬۳۰۱ تا ۲٬۳۲۰ مورد از کل ۶٬۵۲۱ مورد.
منبع:
زن و فرهنگ سال دهم پاییز ۱۳۹۷ شماره ۳۷
41-54
حوزههای تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر تعیین اثربخشی آموزش معنویت بر تاب آوری، عزت نفس و خوداتکایی زنان سرپرست خانوار مطلقه تحت پوشش کمیته امداد امام خمینی(ره) در شهرستان نایین بود. از جامعه مذکور نمونه ای به حجم 30 نفر به روش تصادفی ساده انتخاب و در دو گروه آزمایش(15 نفر) و کنترل(15 نفر) جایگزین شدند. طرح پژوهش نیمه آزمایشی با پیش آزمون – پس آزمون با گروه کنترل بود. ابزار پژوهش مقیاس تاب آوری کونور و دیویدسون (2003)، مقیاس عزت نفس روزنبرگ (1965) و پرسشنامه خوداتکایی محقق ساخته مبتنی بر زمینه یاب ارزشی شوارتز(2004) بود. گروه آزمایش به مدت 8 جلسه 90 دقیقه ای تحت مداخله آموزش معنویت قرار گرفتند. داده ها با استفاده ازآزمون تحلیل کواریانس چند متغیری تجزیه و تحلیل شد. یافته ها نشان داد معنویت بر تاب آوری، عزت نفس و خوداتکایی زنان سرپرست خانوار مطلقه اثربخش است.
خانواده محوری در قوانین اشتغال؛ فرصت ها و موانع(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه اسلامی زنان و خانواده سال ششم پاییز ۱۳۹۷ شماره ۱۲
101 - 127
حوزههای تخصصی:
حفظ بنیان خانواده یکی از مهم ترین دغدغه های جوامع امروزی است و همواره ابعاد متعدد حمایت از تشکیل و تحکیم خانواده در بخش های مختلف قدرت اعم از تقنین، اجرا و قضا مورد توجه قرار گرفته است.از مهمترین این ابعاد که می تواند نقش اساسی در حمایت از خانواده داشته باشد، اشتغال است که باید در وضع قوانین و سیاست های مربوط به اشتغال، وضعیت و جایگاه خانواده، تقویت بنیان خانواده، خانواده محوری در عرصه نظام حقوقی و سیاستگذاری اشتغال کشورها تمهیداتی اندیشیده شود. پژهش حاضر با هدف بررسی جایگاه خانواده در قوانین مربوط به اشتغال به شیوه توصیفی- تحلیلی انجام شد. نتایج نشان داد که در حال حاضر بسیاری از دولت ها در سیاستگذاری خود در حوزه اشتغال، اهمیت ایجاد ترتیبات خانواده محور را که در دسترس همه کارکنان باشد، مورد شناسایی قرار داده اند. همچنین در نظام جمهوری اسلامی ایران که به تأسی از شرع، اهمیت زیادی برای خانواده و توالد قائل شده است، سیاستگذاری حقوقی اشتغال با رویکرد حمایت از خانواده مورد توجه است، گرچه تحقق این سیاست ها در عمل با موانع اجرایی و حقوقی بسیاری روبرو است.
«عشق خریدنی»: بازتاب نقش و هویت همسری در مصرف تظاهری مدیریت بدن زنان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
امروزه انتخاب های مصرفی برای مدیریت بدن بویژه در بین زنان ، دلالت های نمادین متنوعی یافته وعرصه ای برای ابراز هویت و معناسازی اجتماعی گردیده است. هم دربافت های کلان شهری که رکن آن گمنامی و روابط زودگذر است، «بدن» از مهم ترین حامل های هویت است، و هم در بافت های اجتماعی که در آنها پیوندها و انتساب های خانوادگی اهمیت ویژه دارند. چنانکه در جامعه ایران بخش مهمی از مصارف تظاهری در چارچوب مناسبات خانوادگی و خویشاوندی ظهور پیدا می کند. هدف پژوهش حاضر این است که نشان دهد زنان متأهل ایرانی ساکن یک کلان شهر، در مواجهه با نقش و هویت همسری خود، از خلال مصارف تظاهری مدیریت بدن چه چیز را تجربه ی می کنند، و چه معانی ای را بر می سازند و مبادله می کنند. پژوهش با رویکرد کیفی انجام شده که طی آن ۳۸ مصاحبه عمیق با زنان ساکن مشهد در سال های ۹۴ و ۹۵ صورت گرفته است. متن مکتوب مصاحبه ها به روش تحلیل تماتیک تحلیل شده است. در نهایت سه معنای اساسی در مصرف تظاهری زنان در نقش همسری حاصل شده است: تسری منزلت ، کالانَمایی عشق، خود ابرازی مناسکی. به مدد مصرف تظاهری، منزلت بین زنان و همسران و حتی خانواده همسران شان و نیز سایر خویشاوندان تسری می یابد. مصرف تظاهری همچنین محمل نمایش مطلوبیت و محبوبیت زن در نقش خانوادگی خود است. مناسک و روابط ازدواجی نیز فرصتی مهم است که زنان همزمان خودابرازی و الزام را در قالب مصرف تظاهری در چارچوب امکان های آن تجربه می کنند. یافته های این پژوهش دلالت های تازه ای درباره ی تعامل بستر اقتصادی-اجتماعی ایرانی معاصر و معانی رفتارهای مصرفی
بررسی کم توجهی های موجود به حقوق مادران در قوانین داخلی و بین المللی با توجه به حقوق مادران در قرآن کریم
حوزههای تخصصی:
اهمیت «نقش مادران» در حیات فردی و اجتماعی انسان ها برای کسی پوشیده نیست، چندان که اوج کمال زن به شمار آمده و در صورت تعالی آن موجبات کاهش مشکلات فردی و اجتماعی را نیز فراهم می آورد. با این حال در دنیای امروز شاهد کم توجهی در خصوص حقوق مادران هستیم. به گونه ای که این مسئله یکی از اسباب ازهم پاشیدگی بنیان خانواده و همچنین موجب تأثیرات نامطلوب در روند رشد جوامع و پیشرفت در ابعاد مختلف شده است. در جامعه غربی به زن همانند یک شیء توجه شده و یا فمینیست های افراطی در پی حذف حق مادری و جایگزین کردن ویژگی های جنسی زنان در برابر مردان شده اند. بنابراین با عنایت به نقص قوانین بین المللی و برخی قواعد داخلی باید تأکید کرد که اگر به آیات مصرح قرآن در خصوص حقوق والدین و مخصوصاً مادران بازگردیم، نقاط روشن و دست نخورده ای را شاهد می باشیم. سؤال اصلی این مقاله حول میزان توجه به حقوق مادران و نتایج بازنگری به حقوق ایشان می باشد که با مطالعه متون حقوقی می توان به این نتیجه رسید که هم توجه به حقوق مادران کم بوده و هم توجه به نتایج رشد حقوق مادران اندک دیده می شود.
بررسی موانع و راهکارهای ازدواج آسان از منظر اسلام
حوزههای تخصصی:
این پژوهش با روش تحلیلی-توصیفی، موانع و راهکارهای ازدواج آسان از منظر اسلام را بررسی میکند. پس از بیان و توضیح مفهوم نکاح، اهمیت و جایگاه ازدواج و اهداف آن بیان میشود که عبارت است از تشکیل خانواده، تکامل شخصیت انسان، افزایش رزق و روزی، ایجاد آرامش، حفظ عفت و افزایش ایمان. پس از بیان این موارد، انواع ازدواج از نظر نوع نیاز و حکم تکلیفی آن، موانع ازدواج آسان و راهکارهای آن مثل واسطهگری، رواج فساد و ازدواج نابهنگام بررسی میشود.
بررسی ارتباط «معرفت و جنسیت» در معرفت شناسی فمینیستی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
معرفت شناسی فمینیستی حاصل واکاوی دخالت عنصر«جنسیت» در فرایند معرفت است. آموزه های حاکم بر جریانات ساختارگرایی، پساساختارگرایی و پست مدرنیسم، بسترساز و الهام بخش فمینیست ها در تنسیق اصول معرفت شناسی فمینیستی است. این نوشتار، پس از پاسخ گویی به این سؤال که در معرفت شناسی فمینیستی، جنسیت چه تأثیری در معرفت دارد، به بررسی و نقد نظریات معرفت شناختی فمینیستی با تکیه بر مبانی معرفت شناختی فلسفه اسلامی پرداخته است. رویکرد سلبی و انتقادی، و رویکرد ایجابی و اثباتی، دو رویکرد موجود در معرفت شناسی فمینیستی است. در رویکرد سلبی، فمینیست ها قائل به تأثیر نگاه و منافع مردانه در علوم کنونی و مردانگی دانش و لزوم تولید علم زنانه شدند و در بخش ایجابی معرفت شناختی فمینیستی، اصول معرفت شناختی حاکم بر علم زنانه توسط فمینیست ها تبیین شد. پژوهش حاضر پس از بیان این دو رویکرد، به شیوه توصیفی، مشکلات علم فمینیستی و گرفتاری معرفت شناسی فمینیستی در باتلاق نسبیت گرایی را بیان نمود. سپس نسبیت گرایی که مبنای معرفت شناسی فمینیستی است بارویکرد فلسفه اسلامی نقد شد. وجود بدیهیات و بداهت شناخت آنها، نفی مادیت علم و اثبات تجرد آن، شالوده نسبیت گرایی را در هم می شکند، در نتیجه تأثیر فاعل شناسا در فرایند معرفت، نه به عنوان سازنده معرفت بلکه به عنوان دریچه ای متمایز به حقیقت که مکمل افق های دیگر معرفتی است، بیانگر نقش جنسیت در معرفت است. طبق این تحلیل، هرچند جنسیت می تواند افق های جدیدی را فراروی علم بگشاید، این افق ها متناقض و مقابل هم نخواهند بود. این نتیجه به معنای خط بطلانی بر ادعا و آرمان معرفت شناختی فمینیستی مبنی بر مردانگی دانش و تدوین علم زنانه خواهد بود.
روایت های بوم گرایانه از جهان بینی های زنانه (با تأکید بر آثار داستانی منیرو روانی پور و زویا پیرزاد)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ادبیات بومی دارای ویژگی های خاصی است که درواقع خواسته ها و آرمان های مردم یک بوم را در کنار فرهنگ و آداب ورسومشان ترسیم می کند. نگارندگان در این مقاله به صورت تطبیقی به دنبال بررسی آن شرایط فرهنگی و اجتماعی و چگونگی انعکاس آن در آثار روانی پور و پیرزاد هستند. درواقع به دنبال آن هستیم تا از طریق تطبیق بازنمودهای فرهنگی و هنجارهای اجتماعی در آثار این دو، مسئله زیست بوم و جهان بینی های زنانه را تبیین نماییم. هر دو نویسنده در داستان هایشان موفق شده اند تا با تکیه بر روایتی بوم گرا در مسیری گام بردارند که در جهت کشف و آشکارگی هویت زنانه و آسیب پذیری و تنهایی آنان در یک جامعه مردسالار هست. علیرغم اینکه هر دو نویسنده از محیط جنوب برخاسته اند، اما روانی پور بهتر به بازنمایی بومی گرایی در آثارش پرداخته است درحالی که نگاه و رویکرد پیرزاد به محیط و زیست بوم خود به مثابه یک ناظر بی طرف است. بااین وجود هر دو نویسنده ضمن درک شرایط سخت جامعه مردسالارانه شان، تلاش کرده اند تا بر اساس مؤلفه هایی که ادبیات در اختیار آنان قرار می دهد، از عناصر حیاتی جامعه گذر کرده و به خلق مناسبت هایی دست بزنند که تنها از طریق زبان ادبی قادر به آفرینش آن هستند.
فرایند عشق در رویکردهای زنانه نگر به فلسفه دین و الهیات(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در این مقاله نویسنده به جریان شناسی فلسفه های دین فمینیستی پرداخته تا در میان تنوع رویکردهای فلسفی و الهیاتی زنانه نگر به یک جریان مشترک دست یابد. به همین منظور دیدگاه های برخی فیلسوفان دین فمینیست مانند اندرسن، دیلی و ایریگاری، و...مورد تحلیل و بررسی قرار گرفته اند. همچنین دیدگاه های فیلسوفانی که به طور غیرمستقیم می توانند در نگرش دینی فمینیستی تأثیر گذار باشند مانند هاردینگ، رادیک، کریستوا، لوید، باتلر، و... مورد واکاوی قرار گرفته اند. این مقاله به گونه ای اکتشافی، در میان رویکردهای مختلف فلسفی - الهیاتی زنانه نگر دست یافته که با فلسفه پویشی وایتهد و الهیات عشق تیلیش هماهنگ هستند. نویسنده این مقاله اصطلاح فرایند عشق را برای این جریان مشترک میان نظریه پردازان فمینیست به کار برده است که مبتنی بر ویژگی های روانکاوانة زنانه – مادرانه است. در این جریان شناسی معلوم شد معرفت شناسی فلسفه های زنانه نگر، خصوصیتی جمع گرایانه و دیگرمحورانه دارد و با موضوعات دینارتباطی شهودی برقرار می کند. هستی شناسی فلسفة فمینیستی دین نیز هماهنگ با خصوصیات زنانه – مادرانه، به گونه ای تولد محورانه، تعاملی و پوینده شکل گرفته و بر همین اساس قدرتی عاشقانه و مراقبتی برای خدا اثبات می کند. ویژگی فرایند عشق و مراقبت در فلسفة دین و الهیات زنانه نگر، مانع تبعیض گرایی و خودمحوری زن سالارانه می شود تا تجربة تلخ دوگانگی من/ دیگری یا مردانگی/ زنانگیسوژة دورة روشنگری تکرار نشود. همچنین براساس اصل مشترک فرایند عشق در فلسفة دین و الهیات زنانه نگر، دوگانگی عقل/ ایمان و عقل/ عشق رخت بر می بندد.
رابطه ی عوامل اجتماعی و خانوادگی با نگرش زنان به طلاق در شهر قم(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زن و جامعه سال نهم زمستان ۱۳۹۷ شماره ۴ (پیاپی ۳۶)
73 - 96
حوزههای تخصصی:
این پژوهش، به نگرش زنان قم نسبت به طلاق و رابطه ی آن با عوامل اجتماعی – خانوادگی پرداخته است؛ با این هدف که پیشنهاداتی، برای کنترل برخی عوامل اثرگذار در این زمینه ارایه کند. میزان بالای طلاق در این شهر مذهبی، ضرورت بررسی این پدیده را مورد تأکید قرار می دهد. این پژوهش توصیفی- تحلیلی بوده و به شیوه ی پیمایشی انجام گرفته است. جامعه ی نمونه، متشکل از 400 نفر است که به روش نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای انتخاب شدند و به پرسش نامه ی محقق ساخته پاسخ دادند. برای تجزیه و تحلیل داده ها، از نرم افزار SPSS 22 استفاده شد. نتایج نشان داد، رابطه ی بین نگاه زنان به کارکردهای خانواده، پایبندی زنان به ارزش های مذهبی- اخلاقی، تفاوت سطح زوجین، اختلاف سطح خانواده های زوجین، شبکه های حمایتی، استفاده از فضای مجازی، انتظارات زنان از همسر، وجود زن مطلقه در بستگان و آشنایان با نگرش مثبت زنان نسبت به طلاق، معنادار است. نتایج تحلیل رگرسیون گام به گام نیز نشان داد متغیرهای انتظارات از همسر، وجود زن مطلقه در بین خویشاوندان و آشنایان، استفاده از فضای مجازی و اختلاف عقیده و سطح زوجین بیشترین اثر را بر متغیر وابسته داشته اند و 2/32 درصد از کل تغییرات متغیر وابسته (نگرش مثبت زنان به طلاق)را تبیین می کنند.
ارزیابی عدالت جنسیتی در فضاهای عمومی شهری، مطالعه ی موردی: مرکز شهر تبریز(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زن و جامعه سال نهم پاییز ۱۳۹۷ شماره ۳ (پیاپی ۳۵)
219 - 244
حوزههای تخصصی:
فضاهای عمومی شهری برای آن جام فعالیت های اجباری، اختیاری و مهم تر از همه، فعالیت های اجتماعی هستند و حضور در فضا حق مسلم زنان است و همانند مردان باید از شرایط برابر برای حضور در فضاهای شهری برخوردار باشند. این پژوهش به بررسی میزان انطباق فضا های عمومی منطقه ی 8 تبریز با نیازهای زنان پرداخته است. پژوهش حاضر از نوع کاربردی و از نظر ماهیت، توصیفی- تحلیلی است. 242 پرسشنامه بر اساس فرمول کوکران بین زنان توزیع و داده ها بر اساس تحلیل عاملی اکتشافی و آزمون t تحلیل گردید. میزان آلفای کرونباخ برای پایایی پرسشنامه، 3/88 می باشد که پایایی در حد مطلوب را نشان می دهد. بر اساس مدل تحلیل عاملی اکتشافی سؤالات در ۴ عامل زیرساخت های فیزیکی، دسترسی، فرهنگی- اجتماعی و امنیت دسته بندی شده است. این ۴ عامل در مجموع 32/68٪ از واریانس متغییرها را تبیین می کنند. نتایج تحقیق نشانگر این است که عوامل زیرساخت های فیزیکی، دسترسی و فرهنگی– اجتماعی به ترتیب با سطح معناداری 04/0، 01/0 و 03/0 انطباق مطلوبی با نیاز زنان ندارند؛ اما سطح معناداری عامل امنیت با میزان 217/0 بیانگر وضعیت مطلوب این عامل از نظر پاسخگویان است. با توجه به نتایج و مراجعه ی بالای شهروندان و گردشگران به منطقه، نیازمند توجه بالای مسئولان و نهادهای مرتبط می باشد.
تحلیل زمینه های اجتماعی داستان بانوگشسپ در حماسه های شفاهی
منبع:
زن و فرهنگ سال دهم پاییز ۱۳۹۷ شماره ۳۷
55-70
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر، تحلیل زمینه های اجتماعی داستان بانوگشسپ در حماسه های شفاهی است. داستان زندگی و دلاوری بانوگشسپ، دختر رستم، از قدیم ترین روایات حماسی ایران است که علاوه بر بانوگشسپ نامه، در ادبیات عامیانه و حماسه های شفاهی ایرانی نیز راه جسته است. این پژوهش بر آن است که با روش توصیفی- تحلیلی به تطبیق حماسه های شفاهی و کلاسیک داستان بر مبنای چگونگی تکوین شخصیت زن- قهرمان در آنها بپردازد. نتایج این تحقیق بیانگر آن است که با وجود قدمت روایت منظوم، حماسه های شفاهی بخش های بیشتری از داستان بانو را حفظ کرده یا نقاط خلأ آن را پرورش داده است. سلیقه مخاطب عام و جلب رضایت او، افزایش بن مایه های تغزلی و عناصر مربوط به افسانه و جادو و عناصر معنوی فرهنگ عامه از جمله تفاوت های متون شفاهی است. الگوی قدرت بخشیدن به زنان قهرمان در شبیه شدن آنها به مردان که محصول فرهنگ پدرسالارانه است، مهم ترین بخش الگوی زن- قهرمان در داستان بانوست که در حماسه های شفاهی، به علت فاصله با فرهنگ بسته حاکم بر طبقه نخبه، وجوه زنانه شخصیت بانو پررنگ تر شده است.
یررسی رابطه عوامل اجتماعی و فرهنگی و نگرش به هنجار پوشش اسلامی (حجاب)؛ مطالعه موردی دانشجویان دانشگاه کاشان در سال تحصیلی 93-1392(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
از آنجایی که رعایت و متقابلاً عدم رعایت حجاب می تواند از نحوه نگرش افراد ناشی شود، شناخت نگرش افراد نسبت به پوشش اسلامی و عوامل مرتبط در شکل گیری آن ضروری و بااهمیت است. در این مطالعه از رویکرد تلفیقی، از مجموعه نظریه های جامعه پذیری، یادگیری اجتماعی و قضیه ارزش هومنز به عنوان چارچوب نظری تحقیق استفاده شده است. بر این مبنا، هدف اصلی این مقاله بررسی نگرش دانشجویان نسبت به پوشش اسلامی (حجاب) و عوامل اجتماعی و فرهنگی مؤثر بر آن می باشد.
این مطالعه از نوع پیمایش اجتماعی بوده و داده های تحقیق با استفاده از تکنیک پرسشنامه جمع آوری گردیده است. اعتبار و روایی مقیاس های تحقیق با توجه به نتایج ضریب آلفای کرونباخ مورد تأیید قرار گرفته است. جامعه آماری تحقیق شامل کلیه دانشجویان دانشگاه کاشان در سال تحصیلی 93-1392 می باشند که با استفاده از فرمول نمونه گیری کوکران تعداد 398 نفر به عنوان حجم نمونه تعیین و با استفاده از روش سهمیه ای و به صورت تصادفی انتخاب و مورد بررسی قرار گرفته اند.
بر اساس نتایج تحلیل مسیر، تجربه مثبت گذشته از رعایت حجاب با 65 درصد اثرگذاری مستقیم و غیرمستقیم دارای بیشترین اثر مثبت بر نگرش دانشجویان نسبت به حجاب می باشد. متغیر عملکرد خانواده در ارتباط با حجاب با 0.21، ناهمنوایی با هنجارهای جامعه با 17/0-، نگرش به برابری جنسیتی با 16/0- و شیوه تربیتی استبدادگرایانه با 13/0- در رتبه های بعدی اثرگذاری قرار گرفته اند.
اعتبارسنجی شهادت مرد در اثبات زنای همسر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه زنان سال نهم پاییز ۱۳۹۷ شماره ۳ (پیاپی ۲۵)
161-183
حوزههای تخصصی:
در برخی موارد ممکن است یکی از شهود زنا، شوهر زن متهم، باشد. اکثر فقها بر این باورند که شهادت زوج بر زنای زوجه، مقبول و موجب ثبوت حدّ زنا می باشد. بر همین مبنا، بیشتر فقهای مشهور، نظریه عدم قبول شهادت زوج را تنها در صورتی موجّه می دانند که زوج، قبل از شهادت، زن خود را قذف نموده باشد. بعضی نیز بین زوجه مدخوله و غیرمدخوله قائل به تفصیل شده و عدم قبول شهادت زوج را تنها در صورت اول صحیح می دانند. در مقابل، گروهی از فقها معتقدند با شهادت زوج، حدّ زنای زوجه ثابت نمی شود و بر زوج، لعان و بر شهود دیگر، حدّ قذف ثابت می گردد. یافته های تحقیق نشان می دهد قول اخیر، دارای مبانی مستحکم و اعتبار کافی بوده و در مجموع، دیدگاه موجّهی به نظر می رسد و قانون مجازات نیز گرچه حکم صریحی در این مسئله ندارد اما اطلاق ماده 177 آن می توان مؤید همین نظریه باشد.
اثر بخشی آموزش ایمن سازی روانی مایکنبام بر بهبود سلامت روانی زنان متقاضی طلاق(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش، بررسی اثر بخشی آموزش ایمن سازی روانی مایکنبام بر بهبود سلامت روانی زنان متقاضی طلاق بود. روش پژوهش از نوع نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون پس آزمون با گروه گواه بود. نمونه تحقیق شامل 30 نفر از زنان متقاضی طلاق بود که داوطلبانه از بین 61 نفر از زنان متقاضی طلاق به عنوان جامعه مورد مطالعه، انتخاب، و به صورت تصادفی در گروه آزمایش (15 نفر) و گروه کنترل (15 نفر) جایگزین شدند. گروه آزمایش طی هفت جلسه 80 دقیقه ای مورد آموزش ایمن سازی روانی مایکنبام قرار گرفتند. ابزار گردآوری اطلاعات پرسشنامه سلامت روان گلدنبرگ بود. داده ها با استفاده از روش آمار توصیفی و استنباطی (تحلیل کوواریانس تک متغیره) با نرم افزار SPSS مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفت. نتایج تحلیل کوواریانس تک متغیره در فرضیه اصلی نشان داد آموزش ایمن سازی روانی مایکنبام بر سلامت روانی زنان متقاضی طلاق اثربخشی معنی داری دارد. هم چنین نتایج تحلیل کوواریانس تک متغیره نشان داد آموزش نیز بر مؤلفه های سلامت روانی (ضعف جسمانی، اضطراب و بیخوابی، کنش-وری اجتماعی، افسردگی) اثربخشی معنی داری دارد. آموزش ایمن سازی روانی مایکنبام می تواند با بهبود سلامت روانی زوجین به عنوان یک روش مداخله ای مفید برای زنان متقاضی طلاق به کار گرفته شود.
تأثیر تحولات اجتماعی بر سیاست گذاری حجاب(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
جامعه ایران در سال های اخیر در موضوع حجاب شاهد تحولات عمیق و گسترده ای بوده است. حیات اجتماعی، ظرف مکانی تحقق سیاست های اجتماعی و فرهنگی است. این سیاست ها در همان حال که از نظام ارزشی جامعه نشئت می گیرد، در بستر حیات اجتماعی اجرایی می شود. در سال های پس از انقلاب اسلامی تحولات نظام ارزشی، سیاست گذاری و سیاست های مرتبط با حجاب را تحت تأثیر قرار داده است. این تأثیرات معطوف به نوع سیاست ها و روش های اجرای سیاست ها بوده است و الگویی را نشان می دهد که در آن متناسب با کاهش نگرش های مثبت به مسئله حجاب در جامعه، نوع سیاست ها در جهت کاهش اقدامات کنترلی و تمرکز بر سیاست های اقناعی تغییر کرده است. مقاله حاضر بر اساس نظریه انگلهارت و مدل نظری مبتنی بر این نظریه، با استفاده از روش تحلیل ثانویه تلاش کرده است تا ضمن نشان دادن الگوی تأثیر تحولات نظام ارزشی بر سیاست های حجاب، روندهای معطوف به تحولات سیاست گذاری حجاب در سال های آینده در نظام سیاست گذاری را نشان دهد.
ردّپای زنانی دیرسال تر از مردان در روابط زناشویی، در ادبیات کلاسیک داستانی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یکی از راه های بررسی شرایط زنان به لحاظ روابط اجتماعی و خانوادگی تحلیل چگونگی بازنمایی زنان در آثار داستانی و روایتی است. این پژوهش به موضوع روابط زناشویی و عاطفی زنان و مردان با رویکرد تحلیل سنّ زنان و مردان پرداخته است.برای این کار با تکیه بر آثار برجسته در ادبیات فارسی به ویژه آثاری که در بافت جامعه با ذهن و زبان مردم مانوس اند و بر اندیشه ی جمعی مردم تاثیر داشته اند ،موضوع مورد نظر بررسی شد. پرسش اصلی آن است که با تکیه بر آثار داستانی کلاسیک که در اذهان مردم جایگاهی آشنا دارند، رویکرد جامعه به مولفه ی سنّ زنان در روابط عاطفی چگونه است؟؛ چراکه بازتاب دیدگاه های اجتماعی مردم را می توان در ادبیات کلاسیک و روایتی یافت و البته مقوله ی سنّ زنان از مواردی است که با کلیشه های جنسیتی در بستر فرهنگی ما همراه است.در هیچ یک از آثار بررسی شده به جز مواردی که نویسنده سعی در بیان خیانت یا هوسرانی زنان دارد موردی که زنانی دیرسال تر از مردان در رابطه یعاطفی یا ازدواج با مردانی کم سال تر از خود باشند دیده نشد؛ حال آن که عکس این موضوع به جد یا طنز در آثار بسیاری به چشم می خورد.
تحلیل جامعه شناختی احساس امنیت بر سلامت اجتماعی زنان45-15 ساله شهر کرمان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زن و جامعه سال نهم بهار ۱۳۹۷ شماره ۱ (پیاپی ۳۳)
81 - 106
حوزههای تخصصی:
سلامت اجتماعی ارزیابی فرد از اجتماع، کیفیت و کمیت درگیر شدن شخص در اجتماع را در برمی گیرد. این نوشتار به بررسی ارتباط و شناخت تأثیر احساس امنیت اجتماعی به معنای نبود تشویش، دلهره و نگرانی خاص در رویارویی با امور مربوط به زندگی اجتماعی، بر سلامت اجتماعی زنان می پردازد. چارچوب نظری شامل رهیافت ترکیبی درحوزه سلامت اجتماعی و امنیت است و از نظریه های کییز، لارسون و نظریه نیازهای مازلو استفاده شد. روش مورد استفاده در این پژوهش از نظر روش گردآوری داده ها، پژوهشی توصیفی (غیرآزمایشی) از شاخه مطالعات پیمایشی بشمار می آید و از نظر ارتباط بین متغیرهای پژوهش، از نوع همبستگی است که مقدار سلامت اجتماعی زنان (متغیر وابسته) را با متغیرهای مستقل امنیت اجتماعی، و هم چنین، با وضعیت تأهل و اشتغال (متغیر زمینه ای) بررسی کرده است. جامعه آماری، زنان15تا 45سال ساکن شهرکرمان است که بر اساس فرمول کوکران، 380 نفر به روش نمونه گیری خوشه ای، براساس مناطق چهارگانه ی شهرداری، از راه پرسش نامه های استاندارد شده، مورد مطالعه و بررسی قرارگرفتند. نتایج بدست آمده حاکی از رابطه مثبت و معنادار آماری بین احساس امنیت و ابعاد آن، با مقدار سلامت اجتماعی زنان است. نتایج رگرسیون چند متغیره نشان داد که احساس امنیت اجتماعی و امنیت فکری زنان به بهترین وجه و امنیت مالی، امنیت جانی و امنیت هویتی در حد ضعیفی متغیر سلامت اجتماعی را تبیین می کنند. متغیر وضعیت اشتغال و تأهل، سهمی کم تر در تبیین سلامت اجتماعی داشته است. نتایج تحلیل مسیر هم نشان دادند که متغیرهای مستقل، به صورت مستقیم تأثیری مثبت و معنادار بر افزایش سلامت اجتماعی زنان دارند.
نقش کنیزانِ رامشگر در موسیقیِ قرون اولیه اسلامی (دوره اموی و عصر اول عباسی)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زن در فرهنگ و هنر دوره ۱۰ تابستان ۱۳۹۷ شماره ۲
215 - 235
حوزههای تخصصی:
هدف از تحقیق حاضر مطالعه جایگاه و نقش کنیزان در موسیقی قرون نخستین اسلامی است. نقش مهم کنیزان در پیشبرد موسیقیِ قرون اولیه اسلامی و دامنه فعالیت آن ها را می توان چنین برشمرد: نوازندگی، خوانندگی، آهنگ سازی، آموزش موسیقی، حفظ و انتشار ساخته های موسیقی دانان، نقد و مباحثه و ایجاد فضای پویای موسیقایی در جامعه. نظریه پردازیِ موسیقی تنها جنبه ای بود که بانوان به آن نمی پرداختند و بنا به دلایل علمی و تخصصی تر، حوزه ای مردانه به شمار می رفت. از مظاهر توانمندی زنان در موسیقی قرون اولیه اسلامی، نقش آنان در آموزش و تربیت موسیقی دانان نسل خود است. شاگردی کردن مردان نزد بانوان موضوع درخور توجهی است که در جامعه مردسالار آن زمان رایج بود. از دیگر یافته های تحقیق حاضر می توان به نوعی تضاد و دوگانگی در موقعیت و رفتارهای اجتماعی بانوانِ موسیقی دان اشاره کرد. از یک سو اشتغال به موسیقی باعث ارتقای جایگاه کنیزان می شد. آن ها با آموزش موسیقی به جایگاه بالای اجتماعی می رسیدند و همانند شاهزادگان شهرت و ثروت فراوانی کسب می کردند. اما، از سوی دیگر، اشتغال بانوانِ طبقات بالا و اشراف به موسیقی دون شأن اجتماعی و خانوادگی آن ها محسوب می شد. روش تحقیق توصیفی تحلیلی است و گردآوری اطلاعات به روش کتابخانه ای انجام شده است.
برساخت های اجتماعی زنان از زنانگی ریزوماتیک در بستر مراکز ورزشی، آرایشی و زیبایی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زن و جامعه سال نهم پاییز ۱۳۹۷ شماره ۳ (پیاپی ۳۵)
85 - 116
حوزههای تخصصی:
مفهوم زنانگی به مثابه ی سازه ای اجتماعی که در زمان های مختلف مدلول های متعددی داشته، به دنبالِ «شدن های» مختلف است که یکی از بسترهای مهم آن مراکز ورزشی، آرایشی و کلینیک های زیبایی است. بدین منظور شناسایی دلالت های زنانگی هدف پژوهش حاضر است و محققان برای رسیدن به این هدف به سراغ مشتریان کلینیک های زیبایی، باشگاه های ورزشی، آرایشگاه ها و مراکز بهداشتی رفتند و با در نظرگرفتن معیار اشباع نظری با 50 نفر از زنان و دختران، مصاحبه ی نیم ساخت یافته به عمل آمد. اطلاعات حاصل شده با استفاده از نرم افزار ان ویوو 11 و نیز با استفاده از نظریه ی داده بنیاد (رویکرد کدگذاری استراوس) مورد تحلیل قرار گرفت و در قالب مدل پارادایمی ارائه شد. در این پژوهش، هژمونی فرهنگی غرب و صنعت فرهنگ در قالب شرایط علّی، هویت بریکولاژ و تسهیل شدن جراحی ها و اعمال زیبایی به عنوان شرایط مداخله گر کشف شد. هم چنین چالش زیبایی و نمایش جنسی به عنوان شرایط زمینه ای در نظر گرفته شد. فانتزی های زیبایی و جنسی و آبژگی جنسی، خودپنداره و افزایش ولع جنسی نیز به ترتیب به عنوان استراتژی ها و پیامدهای زنانگی یافته شد. در نهایت نیز مفهوم زنانگی ریزوماتیک به عنوان هسته ی مرکزی استخراج شد. توجه به مفهوم مذکور دلالت های زنانگی را به خوبی تصویر می کشد.
حق شرط کشورهای اسلامی و اروپایی بر کنوانسیون رفع اشکال هرگونه تبعیض علیه زنان در چارچوب نظام حقوقی حق شرط و موازین مرتبط به آن
حوزههای تخصصی:
پس از جنگ جهانی دوم تحولات بنیادینی در زمینه حقوق بین الملل به وجود آمد. در این دوران جامعه ملل با حجم گسترده ای از معاهدات روبه رو است که معاهدات حقوق بشری قسمت عمده ای از آن را تشکیل می دهد. معاهدات حقوق بشری به عنوان یکی از بنیادهای اصلی حقوق بین الملل از ارزش دوچندانی برخوردار هستند. ماهیت حمایتی این اسناد اقتضا دارد که چارچوب تحلیلی متفاوتی در ارتباط با مسائلی همچون ایراد حق شرط از سوی کشورها نسبت به آنان اتخاذ گردد. کنوانسیون رفع اشکال هرگونه تبعیض علیه زنان به عنوان مهم ترین سند حقوقی مربوط به زنان از بیشترین میزان حق شرط در بین اسناد حقوق بشری برخوردار است، بخش قابل توجهی از حق شرط های انشا شده ناظر بر مواد بنیادین کنوانسیون است که در وهله اول کلی است و در وهله دوم موضوع و هدف این کنوانسیون را به چالش می کشاند. به همین رو، بررسی این حق شرط ها در چارچوب موازین حاکم بر حق شرط بر اساس کنوانسیون معاهدات 1969 از اهمیت ویژه ای برخوردار است. در مطالعه پیش رو با بررسی هدف و فلسفه تدوین این کنوانسیون به مطالعه مقوله حق شرط در این سند از سوی کشورهای اسلامی و اروپایی به عنوان یکی از اصلی ترین معاهدات حقوق بشری می پردازیم.