فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۵۸۱ تا ۱٬۶۰۰ مورد از کل ۶٬۵۰۷ مورد.
حوزههای تخصصی:
هدف این مقاله شناسایی شاخص های خانواده سالم از منظر افراد شاغل است. از همین رو توجه به استانداردهای فرهنگی و تجربه های شخصی و خانوادگی در تعیین شاخص های خانواده سالم ضروری به نظر می رسد. این مطالعه با استفاده از روش کیفی گراندد تئوری و با استفاده از مصاحبه های نیمه ساختاریافته عمیق در نمونه هدفمند از ۲۸ فرد شاغل متاهل و تحصیل کرده (۴ مرد و ۲۴ زن) انجام شده و در نهایت سعی در استخراج شاخص های سنجش خانواده سالم دارد. عمده ترین شاخص های سنجش خانواده ی سالم به طور کلی در سه مقوله ی اصلی شناسایی شدند. اولین مقوله با عنوان وجود احساس انسجام، یکپارچگی و همراهی با مقوله های فرعی همدلی، وجود فضای گفتگوی متقابل، شناخت و رعایت حقوق و مسئولیت های متقابل، احترام و محبت متقابل؛ مقوله ی دوم با عنوان سالم بودن فضای روانی خانواده با زیرمقوله-های احساس آرامش، شادمانی و دوری از عوامل منفی، سلامت فکری و اعتقادی؛ و مقوله ی سوم وجود برخی فضائل اخلاقی در میان اعضای خانواده با زیر مقوله های صداقت، گذشت، چشم پوشی از ابعاد اقتصادی است. شاخص های مشترک این مطالعه با مطالعات قبلی وجود همدلی، وجود فضای گفتگوی متقابل، شناخت و رعایت حقوق و مسئولیت های متقابل، احترام و محبت متقابل، احساس آرامش، شادمانی و دوری از عوامل منفی، سلامت فکری و اعتقادی، صداقت و گذشت بودند. چشم پوشی از ابعاد اقتصادی شاخصی است که تنها در این مطالعه شناسایی شده است.
بررسی نقش تعدیلی زنان در هیئت مدیره بر ارتباط بین گرایش های کارآفرینانه شرکت ها و عملکرد مالی در شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران
حوزههای تخصصی:
در کشورهای در حال توسعه، زنان برای ارتقای خانواده و رشد و توسعه کشورهای خود نقش مهمی ایفا می کنند. موفقیت زنان کارآفرین در جوامع، نه تنها باعث سودهای اقتصادی می شود؛ بلکه، منافع اجتماعی و فرهنگی هم ایجاد می کند. سه دلیل مهم کشورها برای توجه به مقوله کارآفرینی، «تولید ثروت، توسعه تکنولوژی و اشتغال مولد» است. پژوهش حاضر به بررسی نقش زنان در هیات مدیره بر ارتباط بین گرایش های کارآفرینانه شرکت ها و عملکرد مالی در شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران می پردازد. برای این منظور داده های مربوط به 140 شرکت پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران برای سال های 1391 الی 1397 جمع آوری و به روش معادلات ساختاری (PLS) مورد بررسی قرار گرفت. یافته های حاصل از پژوهش نشان می دهد که زنان نقش تعدیلی بین معیارهای گرایش کارآفرینانه و شاخص های عملکرد شرکت دارند. بدین معنا که نقش زنان در هیات مدیره باعث بهبود ارتباط بین گرایش کارآفرینانه و عملکرد مالی شرکت ها خواهد شد.
تأثیر ابعاد جهانی شدن بر هویت جنسیتی (مورد مطالعه: جوانان شهر آبدانان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش، بررسی تأثیر ابعاد جهانی شدن بر هویت جنسیتی جوانان شهر آبدانان است. برای تبیین این مسئله، از نظریه گیدنز، استفاده شده است. پژوهش حاضر، یک مطالعه مقطعی به شیوه پیمایشی است. جامعه آماری تحقیق، شامل جوانان 29-15 ساله شهر آبدانان است. روش نمونه گیری مورد استفاده خوشه ای چند مرحله ای است. نمونه آماری بالغ بر 400 نفر است که داده ها بر اساس پرسش نامه جمع آوری شده اند. یافته های تحقیق نشان می دهد که هویت جنسیتی در بین پسران و دختران متفاوت نیست و بین میزان بازاندیشی، ازجاکندگی، استفاده از فناوری اطلاعاتی و ارتباطی نوین، نحوه ی مدیریت بدن و میزان تغییر شکل صمیمیت با هویت جنسیتی جوانان رابطه معنادار وجود دارد. هم چنین متغیرهای مستقل پژوهش حاضر جمعاً 24 درصد از تغییرات متغیر هویت جنسیتی را تبیین کرده اند. بر اساس یافته های این پژوهش می توان نتیجه گرفت که امواج مدرنیته و به تبع آن جهانی شدن هویت جنسیتی، جوانان شهر آبدانان را هم تحت تأثیر خود قرار داده است.
شایستگیِ فرانیاز و توسعه معناداری در کارکنان زن شاغل در سازمان های دولتی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زن در توسعه و سیاست دوره ۱۸ تابستان ۱۳۹۹ شماره ۲
217 - 237
حوزههای تخصصی:
شایستگیِ فرانیاز نیروی کار پس از بحران اقتصادی در سال 2008 به عنوان دغدغه ای مهم در پژوهش های اجتماعی، اقتصادی و مدیریتی مطرح شد، زیرا پیامدهایی جدی در سطوح کلان، سازمانی و فردی به دنبال داشت. با توجه به تفاوت در میزان فراگیری شایستگیِ فرانیاز، ابعاد و پیامدهای آن در زنان و همچنین تفاوت در جوامع و فرهنگ های مختلف در این زمینه، شایستگیِ فرانیاز زنان، به خصوص در جوامع شرقی، به عنوان یکی از خلأهای پژوهشی در این زمینه مطرح شده است. لذا پژوهش حاضر با انتخاب زنان دارای شایستگیِ فرانیاز، که در سازمان های دولتی ایران شاغل اند، به بررسی عوامل سازمانی که از دیدگاه آنان در کاهش ادراک شایستگیِ فرانیاز و پیامدهای منفی آن مؤثر است، با استفاده از روش داده بنیاد گلیزر می پردازد. نتایج به دست آمده حکایت از محوریت مقوله معناداری شغل در کاهش ادراک شایستگیِ فرانیاز و پیامدهای منفی نگرشی آن دارد. در الگوی استخراح شده معناداری در دو سطح معناداری شغل و معناداری محیط کار در قالب پنج متغیر معرفی می شود که عبارت اند: از تقدیر شغل، آزادی عمل، هدف گذاری و چالش مداوم (عوامل معناداری شغل)، روابط توسعه یافته و تمامیت فردی (عوامل معناداری محیط کار). در پایان، با استفاده از نتایج این پژوهش با محوریت معناداری متغیرهای ادبیات پژوهشی در مورد شایستگیِ فرانیاز تبیین شده است. نتایج حاصل علاوه بر توجه به خلأ پژوهشی درباره شایستگیِ فرانیاز زنان و استفاده از رویکرد کیفی که تا کنون کمتر در این حوزه استفاده شده، سازمان ها را قادر می سازد به رغم همه محدودیت ها، در بهبود شرایط کارکنان زن دارای شایستگیِ فرانیاز خود و استفاده از توانمندی های آنان قدم بردارند.
تحلیل نشانه شناسی بدن در تبلیغات تجاری (مطالعه موردی: شبکه ماهواره ای جم تی وی)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زن در فرهنگ و هنر دوره ۱۲ زمستان ۱۳۹۹ شماره ۴
647 - 679
حوزههای تخصصی:
تبلیغات یکی از عناصر جدایی ناپذیر زندگی انسان امروزی است. در این میان، رسانه به منزله ابزاری برای معرفی محصولات از اهمیت ویژه برخوردار است. هدف اصلی این مقاله بررسی جایگاه بدن در گفتمان رسانه (تبلیغات بازرگانی شبکه جِم) است. بدین منظور، با استفاده از دیدگاه فیسک و بارت در سه سطح واقعیت، بازنمایی و ایدئولوژی، آگهی های بازرگانی تحلیل و ارزیابی شده است. تحقیق حاضر با رویکردی کیفی صورت گرفته و جامعه هدف آن آگهی های پخش شده از شبکه جِم تی وی در سال 1396 1397 بوده است که به روش نمونه گیری هدفمند و غیرتصادفی جهت تحلیل نشانه شناختی انتخاب شدند. پس از جمع آوری تبلیغات، 33 پیام بازرگانی مورد مطالعه عمیق قرار گرفت. مبنای نظری بحث، آرای برخی از صاحب نظران جامعه شناسی بدن است. نتایج نشان می دهد دو گفتمان «جنسی» و «جنسیتی» در حوزه بدن زن در تبلیغات وجود دارد. البته «گفتمان جنسی» در تبلیغات شبکه جِم غالب است و بدن، خصوصاً بدن زن، به عنوان تنها موجودی که جنسیت و سکسوالیته دارد به منزله ابزاری در خدمت سرمایه داری درآمده است.
بررسی رابطه ناکامی و خشونت روانی-کلامی مردان و زنان در خانوادههای شهر اصفهان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یکی از شایع ترین انواع خشونت که بعد فیزیکی و آشکار خشونت در آن نمود کمتری داشته و زوایای پنهان و ذهنی در آن نمایان تر بوده، خشونت های روانی و کلامی هستند.این پژوهش با هدف سنجش میزان ناکامی و خشونت های روانی و کلامی در میان مردان و زنان خانواده های شهر اصفهان انجام گرفته است.روش تحقیق از نوع تطبیقی-همبستگی است.جامعه آماری پژوهش را کلیه زنان و مردان متاهل شهر اصفهان که دو سال از ازدواج آنها گذشته باشد را شامل می شود که از میان آنها با استفاده از فرمول کوکران تعداد 384 نفر با روش نمونه گیری دو مرحله ای؛ خوشه ای و سیستماتیک به عنوان حجم نمونه انتخاب شدند.داده ها با استفاده از پرسشنامه استاندارد گیلبرت و آلن و همچنین پرسشنامه محقق ساخته جمع آوری شد.نتایج نشان داد:میزان خشونت روانی نزد مردان و میزان خشونت کلامی در میان زنان شایع تر است. بین احساس ناکامی و خشونت روانی و کلامی همبستگی مثبت و معناداری مشاهده گردید. همچنین بین جنسیت و خشونت روانی کلامی تفاوت وجود دارد به گونه ای که میزان خشونت روانی-کلامی در بین زنان بیشتر از مردان است.تحلیل رگرسیون چند متغیره نشان داد که متغیرهای جنسیت، ناکامی و منطقه سکونت حدود 1/15درصد تغییرات میزان خشونت روانی-کلامی را تبیین می کند. بنابراین پیشنهاد می گردد برای کاهش سطح درگیری ها و خشونت های خانوادگی،آموزش های لازم جهت ارتقاء آگاهی مردان و زنان از مسائل زناشویی در ابعاد متعدد از سوی متولیان امر مورد توجه قرار گیرد.همچنین اقداماتی را جهت ارائه خدمات به قربانیان خشونت از قبیل: تاسیس مراکز مشاوره، تقویت نهادهای مددکاری اجتماعی، حمایت قانونی از قربانیان خشونت اتخاذ نمایند.
نقش سبک های حل تعارض در پیش بینی رضایت از زندگی زنان متأهل با میانجی گری شادکامی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش بررسی نقش سبک های حل تعارض در پیش بینی رضایت از زندگی زنان با میانجی گری شادکامی می باشد. این پژوهش توصیفی از نوع همبستگی می باشد. جامعه ی آماری این پژوهش شامل زنان متأهل شهر مشهد می باشند. نمونه شامل 200 نفر می باشد که به صورت نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. ابزارهای این پژوهش شامل پرسشنامه ی رضایت زندگی داینر ، پرسشنامه ی سبک های حل تعارض رحیم و مقیاس شادکامی مونش (MUNSH) می باشد. داده ها با استفاده از آزمون تحلیل رگرسیون و تحلیل مسیر مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. نتایج نشان داد که بین سبک های حل تعارض و شادکامی با رضایت از زندگی همبستگی معناداری وجود دارد و همچنین نشان داد که سبک های حل تعارض به طور مستقیم و معنادار و غیر مستقیم از طریق شادکامی بر رضایت از زندگی تأثیر دارند و نیز نقش میانجی گری شادکامی مورد تأیید قرار گرفت. در این میان سبک یکپارچه دارای رابطه ی مثبت و معناداری بود و سبک های مسلط و اجتنابی کمترین تأثیر را نسبت به سایر سبک ها داشته اند. باتوجه به نتایج این پژوهش می توان گفت که حل تعارض در زندگی زناشویی و همچنین شادکامی زنان باعث افزایش رضایت از زندگی آن ها خواهد شد.
بررسی رابطه ی سبک عشق ورزی شوهران با سازگاری زناشویی (مورد مطالعه: در زنان شاغل شهر کرمان)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات راهبردی زنان سال بیست و دوم زمستان ۱۳۹۹ شماره ۹۰
133 - 150
حوزههای تخصصی:
تحقیق حاضر با هدف بررسی رابطه سبک های عشق ورزی شوهران با سازگاری زناشویی در بین زنان شاغل ادارت دولتی شهر کرمان انجام شد. جامعه آماری تحقیق شامل کلیه زنان شاغل و متاهل به تعداد 2147 نفر بود که تعداد 327 نفر به عنوان حجم نمونه با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی طبقه بندی شده انتخاب و نظرشان در مورد سبک عشق ورزی همسرانشان در ارتباط با آنها پرسیده شد. اطلاعات با استفاده از پرسشنامه های استاندارد عشق ورزی (لس، 1998) و سازگاری زناشویی (گراهام بی اسپانیر، 1976) جمع آوری گردید. جهت تجزیه و تحلیل داده هم از نرم افزار SPSSو بهره گیری از آزمون های آماری ضریب همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون چند گانه استفاده شد. نتایج نشان داد که بین عشق ورزی با سازگاری زناشویی رابطه معناداری وجود دارد. همچنین متغیر عشق ورزی می تواند مقدار 65 درصد از واریانس متغیر سازگاری زناشویی را تبیین کنند. از سوی دیگر بین متغیرهای دموگرافیک (متغیرهای تعداد فرزند و تحصیلات همسر) با سازگاری زناشویی رابطه معناداری مشاهده شد. در مجموع به ترتیب سبک عشق ورزی رمانتیک، دوستانه، واقع گرایانه و فداکارانه، سازگاری زناشویی زنان شاغل شهر کرمان را تعیین می کنند.
بررسی وضعیت مشارکت سیاسی- اجتماعی زنان در کشور افغانستان
حوزههای تخصصی:
مشارکت سیاسی اجتماعی زنان در کشور افغانستان همواره با فراز و نشیب های زیادی روبرو بوده است. به جهت بررسی این موضوع، تحقیق حاضر به بررسی مشارکت زنان در افغانستان در سه دوره ی پیش ازطالبان، زمان طالبان و بعد از طالبان پرداخته است. تشکیل د ولت جدید در سال 2001 بعد از ورود نیروهای ناتو باعث ایجاد تحول در مساله مشارکت سیاسی اجتماعی زنان شد. زنان دریافتند که نقش مهمی در تصمیم گیری های سیاسی اجتماعی کشور میتوانند داشته باشند. در افغانستان با توجه به ظهور حکومت جمهوری و چالش های جدید حک ومت ، توجه به مسائل زنان از جایگاه خاصی برخوردار است. هدف از این تحقیق، بررسی وضعیت مشارکت سیاسی اجتماعی زنان در افغانستان و نگاهی به برخی قوانین حمایتی دولت جدید از آنان است. نوشتار حاضر با بررسی مقالات داخلی و خارجی پیرامون این موضوع و با روش فردی، اسنادی، توصیفی و کاربردی به بررسی وضعیت مشارکت سیاسی اجتماعی زنان در افغانستان می پردازد.
اثربخشی بسته آموزشی مبتنی بر نظریه انسان سالم و آموزش هیجان مدار بر بخشش بین فردی زوجین(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
مطالعات اسلامی زنان و خانواده سال ۷ پاییز و زمستان ۱۳۹۹ شماره ۱۳
123 - 141
حوزههای تخصصی:
این پژوهش با هدف اثربخشی بسته آموزشی مبتنی بر نظریه انسان سالم و آموزش هیجان مدار بر بخشش بین فردی زوجین، به روش نیمه آزمایشی با سه گروه و سه مرحله پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری با گروه کنترل سامان یافته است. جامعه آماری پژوهش، زوج های مراجعه کننده به فرهنگسراها، کانون های فرهنگی بسیج و پایگاه های سلامت روان در شهر اصفهان و نمونه آن نیز شامل 39 زوج بود که به صورت هدفمند، بر مبنای ملاک های ورود، انتخاب و به طور تصادفی در دو گروه آزمایش و یک گروه کنترل (13 زوج در هر گروه)، گمارده شدند. ابزار مورد استفاده، پرسشنامه بخشودگی بین فردی احتشام زاده و همکاران (1389) است. از هر سه گروه، پس از انجام پیش آزمون، آموزش مبتنی بر نظریه انسان سالم، در 12 جلسه 120 دقیقه ای و آموزش هیجان مدار طی 10 جلسه 90 دقیقه ای برای گروه های آزمایش اجرا شد. پس از انجام آموزش، از هر سه گروه، پس آزمون و پس از سه ماه، آزمون پیگیری گرفته شد. داده های جمع آوری شده از طریق تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر، با استفاده از نرم افزار SPSS 24 تحلیل شد. نتایج حاصل از پژوهش نشان داد که بسته آموزشی مبتنی بر نظریه انسان سالم، بر بخشش بین فردی زوجین تاثیر معنادار داشت (01/0 P<). آزمون تعقیبی بونفرونی نشان داد، بسته آموزشی مبتنی بر نظریه انسان سالم نسبت به آموزش هیجان مدار، در افزایش بخشش بین فردی زوجین موثرتر است. با توجه به نتایج حاصل از پژوهش، بسته آموزشی مبتنی بر نظریه انسان سالم، روش مناسبی برای ارتقاء بخشش بین فردی در زوجین است.
واکاوی مقایسه ای حقوق اقتصادی زنان در پرتو قوانین شرع اسلام و جامعه بین الملل
حوزههای تخصصی:
خانواده در ادیان مختلف الهی از جایگاه والایی برخوردار است. در این میان، دین اسلام به عنوان کامل ترین دین، برای خانواده و در راستای تربیت مادی و معنوی انسان، نقش عظیمی قائل شده و به منظور پیشرفت و تکامل این نهاد عظیم، وظایف و حقوقی را منطبق بر استعدادها و توانایی های زن و مرد مقرر داشته است. یکی از حقوق مورد توجه اسلام، حقوق اقتصادی است که بر حسب تمایزات فطری و جسمی زن و مرد شکل گرفته و برخلاف قوانین غربی، مرد به عنوان مسئول تأمین نیازهای مالی زن معرفی شده است. در این مقاله، پژوهشگر درپی پاسخ به این سؤال است که سیستم حقوق اقتصادی زنان در نظریه اسلام و قانون مدنی ایران بر چه اساسی بنیان نهاده شده و و تمایزات آن با کشورهای غربی چیست؟ ضمن این که در مقاله حاضر، به منظور نمایان ساختن تبعیض موجود در حقوق زنان، به مواردی در حقوق غرب نیز اشاره شده است.
تحلیل ارتباطات عاطفی زنان در آثار سیمین دانشور بر اساس نظریه مثلث عشق استرنبرگ
منبع:
زن و فرهنگ سال یازدهم تابستان ۱۳۹۹ شماره ۴۴
47-59
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی و تحلیل ارتباطات عاطفی زنان در آثار سیمین دانشور بر اساس نظریه مثلث عشق استرنبرگ می باشد. جامعه پژوهش آثار سیمین دانشور بر اساس نظریه مثلث عشق استرنبرگ در مورد زنان می باشد. نمونه تحلیل ارتباطات عاطفی زنان در آثار این نویسنده می باشد. طرح پژوهش توصیفی- تحلیلی است. در بخش توصیفی اطلاعات از طریق اسنادی و کتابخانه ای به دست آمد و در بخش تحلیلی برای دست یابی به هدف پژوهش، آثار دانشور به طور کامل مورد مطالعه قرار گرفت و مضامین ارتباطات عاطفی، کنش ها و مکالمات شخصیت های داستانی، مانند شخصیت های واقعی مدنظر قرار گرفت و جملات، مفاهیم، نشانه ها و عملکردهایی که دلالت بر عشق دارند با توجه به نظریه مثلث عشق استرنبرگ استخراج شد و سپس به تحلیل محتوای این مطالب پرداخته شد. نتایج و تحلیل ارتباطات عاطفی زنان در آثار سیمین دانشور براساس نظریه مثلث عشق استرنبرگ، نشان داد که وجود مولفه های «صمیمیت» ، «شور و شوق» و «تعهد» ، در آثار دانشور باعث بروز عشق هایی از نوع دوست داشتن، عشق متعالی و رمانتیک می شود. دانشور در آثار داستانی خود به مولفه «صمیمت» و گسترش روابط عاطفی توجه ویژه دارد. شخصیت های اصلی داستان های او زنان هستند؛ از این جهت آثارش تجلی گاه عواطف مادرانه و عاشقانه است.
تبیین جامعه شناختی عوامل طرد اجتماعی زندانیان زن و اثر آن بر چرخه بازگشت به زندان (مورد مطالعه زندان های استان لرستان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مطالعه حاضر با هدف تبیین جامعه شناختی عوامل طرد اجتماعی زندانیان زن و اثر آن بر چرخه بازگشت به زندان در استان لرستان انجام گرفته است. روش تحقیق به صورت تلفیقی (کیفی-کمی) است. جامعه مورد مطالعه در بخش کیفی زنان زندانی بودند که 81 نفر بودند. در بخش کمی نیز 265 نفر از زنان زندانی مورد مطالعه قرار گرفتند. روش نمونه گیری در بخش کیفی به صورت هدفمند و در بخش کمی به صورت دردسترس بود. یافته های آزمون های آماری نشان می دهد که رابطه معناداری بین طرد اجتماعی و بازگشت به زندان وجود دارد. فقط فرضیه "تفاوت معنادار بین نوع جرم و چرخه بازگشت به زندان مورد تایید قرار نگرفت" و بقیه فرضیات (سطح تحصیلات و بازگشت به زندان402/0؛ اشتغال و بازگشت به زندان 134/0؛ تاهل و بازگشت به زندان 202/0؛ درآمد و بازگشت به زندان31.-؛ سن و بازگشت به زندان 30.-؛ بین مدیریت خانواده و بازگشت به زندان 33.-؛ نقش های جنسیتی و بازگشت به زندان 37.-؛ هویت تکامل نیافته و بازگشت به زندان30.-؛ مشارکت غیررسمی و بازگشت به زندان 39.-؛ هویت جنسی و بازگشت به زندان 34.-؛ حریم شخصی و بازگشت به زندان 30.-؛ هویت اثرگذار و بازگشت به زندان 36.-) تایید شد.
تبیین واکنشهای عاطفی دختران با نشانگان شکست عشقی؛ مطالعه ای کیفی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
نشانگان شکست عشقی، مجموعه علائمی است که پس از پایان یافتن یک رابطه عاطفی در افراد به وجود می آیند و عملکرد فرد را در حوزه های مختلف مورد تأثیر منفی خود قرار می دهد. این پژوهش با هدف توصیف و تبیین واکنشهای عاطفی دختران با نشانگان شکست عشق انجام شد. روش پژوهش کیفی و از نوع کیفی و پدیدارشناسی بود. جامعه پژوهش را تمام دختران دانشجوی خوابگاهی دانشگاه تهران تشکیل دادند که در سال 1397 تجربه شکست عشقی داشتند. با استفاده از نمونه گیری هدفمند، دختران ساکن یکی از خوابگاه های دانشجویی دانشگاه تهران انتخاب شدند. نمونه گیری تا رسیدن به اشباع داده ها ادامه یافت و در نهایت 14 نفر انتخاب شدند و از طریق مصاحبه های نیمه ساختاریافته مورد مطالعه قرار گرفتند. تحلیل داده ها از طریق روش کلایزی انجام شد. تحلیل مصاحبه ها به تولید دو مضمون اصلی، 15 مضمون فرعی و 49 مفهوم اولیه منجر شد. مضمون اصلی نخست «واکنشهای عاطفی سازگارانه» بود که مضمونهای فرعی "احساس ارزشمندی، احساس رضایت و تنظیم عواطف" را در بر می گرفت. مضمون اصلی دوم «واکنشهای عاطفی ناسازگارانه» بود که مضمونهای فرعی "احساس شکست، احساس بی ارزشی، احساس سردرگمی هیجانی، احساس ترس، احساس کمبود و سوگ، احساس آسیب پذیری، افسردگی، احساس خشم، احساس حسادت، احساس ملالت، بی اشتیاقی و دلزدگی و تنفر" بود. نتایج پژوهش نشان داد که تجربه شکست عشقی، پیامدهای سخت و ناگوار و بعضاً رشد محوری دارد که در افراد مختلف متفاوت و بعضاً مشابه است. نتایج پژوهش به دلیل بومی بودن و استفاده از رویکردی کیفی، امکان تعمیم پذیری در جامعه ما را دارد و هم چنین زمینه ای برای تدوین دستورالعملهای مداخلاتی و بسته های مشاوره ای متناسب با این آسیب فراهم می کند.
سبک فرزندپروری حضرت زهرا (س)
حوزههای تخصصی:
یکی از مهمترین شیوه های تعلیم و تربیت، روش الگوگیری است. اسلام هم برای تربیت و تعالی انسان ها بر این اصل مهم تأکید کرده است؛ زیرا شخصیت الگو به عنوان نقطه کانونی در محور رشد و هدایت های اخلاقی-تربیتی قرار می گیرد و در شکل گیری رفتار تربیت شونده آثار زیادی برجا می گذارد. یکی از تعلیمات تربیتی در نظام دینی که نمودی خاص در برنامه های تربیتی حضرت زهرا (س) دارد شیوه های برخورد با کودکان است. فرهنگ اسلام، دوان کودکی را مهمترین و زیربنایی ترین دوره های آموزش و شکل گیری شخصیت برای انسان می داند و نقشه های آموزشی و تربیتی را از نظر ثبات ماندگاری و تأثیر، مانند حکاکی بر سنگ می داند. یکی از حساسیت های کودکان، جانب داری و توجه خاص پدر و مادر به کودکان دیگر است. به همین دلیل در روایات، بر رعایت عدالت و مساوات بین فرزندان و محبت کردن، هدیه دادن و توجه کردن به ویژه توجه به حساسیت بیشتر دختران در این مورد تأکید شده است. مقاله حاضر به روش کتابخانه ای، سبک فرزندپروری حضرت زهرا (س) را بررسی می کند. توجه به امور معنوی، نام گذاری شایسته، پرورش حس خداپرستی در کودکان، بوسیدن و ملاطفت با آنها، رعایت عدالت، اظهار علاقه، بازی، عقیقه، صدقه دادن برای آنها، آموزش مسائل عبادی و توجه به تغذیه از جمله این موارد است.
دیدگاه مذاهب اربعه درطلاق ثلاث در یک مجلس واحد
حوزههای تخصصی:
زنى که از طرف یک مرد ، سه بار طلاق داده شود سه طلاقه نامیده می شود و سه طلاقه کردن زن به معنی نفی رجوع مرد به زن است مگر اینکه زن با مرد دیگری به عنوان محلل ازدواج کرده و این مرد فوت کند یا محلل زن را طلاق دهد و دوباره مرد اولی او را به همسری انتخاب کند. از نظر فقه امامیه، مرد نمی تواند همسرش را در یک مجلس واحد و به صورت یک جا سه بار طلاق دهد و احکام سه طلاقه بر آن زن، بار شود و به اصطلاح سه طلاقه در یک مجلس صحیح نیست و در اینکه آیا یک طلاق محسوب می شود یا خیر بحث است، اما در میان اهل تسنن اختلاف نظر وجود دارد اگرچه بیشتر آنان معتقدند سه طلاق در یک مجلس واقع می شود و در اینکه حکم به حرمت داده می شود و یا خیر، اختلاف است.
تأملی بر کارآمدی کنوانسیون محو کلیه اشکال تبعیض علیه زنان و کنوانسیون 2011 استانبول از نظر پیش گیری و مبارزه با خشونت علیه زنان
حوزههای تخصصی:
«کنوانسیون محو کلیه اشکال تبعیض علیه زنان»، یک معاهده حقوق بشری جنسیت محور است که به مثابه یک سند حقوقی بین المللی الزام آور، قصد دارد معیارهایی را برای پیش گیری و مبارزه با تبعیض و زدودن تمامی اشکال آن علیه زنان ارائه دهد. از سوی دیگر، «کنوانسیون پیش گیری و مبارزه با خشونت علیه زنان و خشونت خانگی 2011 (کنوانسیون 2011 استانبول)»، نخستین سند الزام آور حقوقی در اروپا است که استانداردهایی را برای پیش گیری و مبارزه با خشونت علیه زنان فراهم آورده است، اما متأسفانه هر دو کنوانسیون به عنوان ابزاری در راستای منافع سیاسی دول معرفی شده و نواقصی دارند. پرسشی که پژوهش فرارو، از رهگذر شیوه توصیفی- تحلیلی و با گردآوری منابع به صورت کتابخانه ای، برای پاسخ به آن به نگارش در آمده، این است که کدام یک از دو کنوانسیون یادشده، یعنی «کنوانسیون محو کلیه اشکال تبعیض علیه زنان» و «کنوانسیون 2011 استانبول»، از نظر پیش گیری و مبارزه با خشونت علیه بانوان، کارآمدی بیشتری دارند؟ که به نظر می رسد کنوانسیون تبعیض علیه زنان و نیز کنوانسیون 2011 استانبول و دامنه جهانی آن، بایستگی انعقاد یک کنوانسیون اختصاصی الزام آور در زمینه پیش گیری، کاهش و مبارزه با خشونت علیه زنان در چارچوب نظام سازمان ملل متحد را ندارد. خشونت علیه زنان، مسئله ای فراگیر و جهانی است و پیش گیری و مبارزه با آن نیز ابزاری متناسب و متناظر با خود را می طلبد. بنابراین راه حل کامل در مبارزه با خشونت، دیدگاه اسلام است که نویسنده در پایان با ذکر معایب این دو کنوانسیون، به نظریه اسلام اشاره می کند.
زنانگی، ایدئولوژی و مقاومت در برابر فرودستی تحلیل گفتمان فرودستی زنان در سینمای ایران با تکیه بر نظریه خودمداری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زن در فرهنگ و هنر دوره ۱۲ تابستان ۱۳۹۹ شماره ۲
185 - 217
حوزههای تخصصی:
هدف از این پژوهش تحلیل گفتمان انتقادی فرودستی زنان از خلال تحلیل چهار فیلم سینمایی عروس آتش ، کاغذ بی خط ، خانه پدری و ناهید است. چارچوب نظری استفاده شده نظریه خودمداری قاضی مرادی است که با روش تحلیل گفتمان انتقادی فرکلاف انجام شده است. تحلیل گفتمان انتقادی با پیوند میان ساختارهای گفتمانی و بافت های اجتماعی می تواند به درک ما برای فهم مسائلی که وجود دارد کمک کند. از جمله نظم های گفتمانی مسلط، گفتمان پدرسالاری است که روابط بین دو جنس را از موضع قدرت واسازی می کند؛ همچنین، گفتمانِ سنت و تجدد که باعث می شود سوژه ها به بازتعریف هویت خویش دست بزنند. این روش شامل سه مرحله توصیف، تفسیر و تبیین است. برای این منظور، در مرحله توصیف، به ویژگی های صوری متن (تحلیل دیالوگ ها و سکانس ها) توجه شده است. در مرحله دوم، که مرحله تفسیر است، به بیناگفتمانیت (پرکتیس گفتمانی) پرداخته شده است؛ و در مرحله آخر تأثیر متقابل ساختارهای کلان اجتماعی بر متن با تکیه بر نظریه خودمداری بررسی شده است. نتایج حاکی از آن است که چگونه از گذار دو فضای گفتمانی سنت و تجدد، نظم گفتمان جنسیتی و روابط قدرت نهفته در این سلسله مراتب، باعث فرودستی زنان و سپس مقاومت آن ها در برابر فرادستی مردان شده است. زنانگی های مدرن و سنتی نه تنها در تقابل با هم قرار می گیرند، بلکه از سویی دیگر، دال زنانه در مقابل سوژه های مرد سنتی و مدرن نیز بازنمایی می شود.
بازتاب کهن الگوهای روان زنانه و روان مردانه از دیدگاه یونگ در خانه های سنتی فلات مرکزی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زن در فرهنگ و هنر دوره ۱۲ تابستان ۱۳۹۹ شماره ۲
219 - 249
حوزههای تخصصی:
کهن الگو در روان جمعی انسان برانگیزاننده اعمال انواع کنش در ذهن معنوی اوست و از آنجا که جوهره هنر، ذهن و روان آدمی است، مقاله حاضر ارتباط میان روان کاوی و معماری را جست وجو می کند. کارل گوستاو یونگ، مبدع نظریه روان شناسی تحلیلی و باسط تئوری کهن الگوها، معماری را چونان روان انسان می داند. به طوری که موقن است ابداً پدیده ای دست ساز بشر موجود نیست که نخست به صورت پندار و خیال در روان نبوده باشد. شمار کهن الگوها به عنوان موضوع اصلی بحث بسیار است. این تحقیق با محوریت قرار دادن دو کهن الگوی آنیما و آنیموس، نخست در پی یافتن و گردآوری نمادهای این کهن الگوها در اندیشه ها، آیین ها و باورهای قومی و سپس ایجاد تناظر در نمادهای برخی از مهم ترین اجزای خانه های سنتی فلات مرکزی ایران شامل دستگاه ورودی، حیاط، ایوان، حوض خانه، اتاق، بادگیر، سرداب و سایر است. مقاله پیش رو با رویکرد تحلیل محتوا در پارادایم کیفی به روش استقرایی و قیاسی انجام پذیرفته است. نتایج تحقیق نشان می دهند میان نمادهای کهن الگوهای آنیما و آنیموس و مضامین معنوی نهفته در اجزای خانه های سنتی تناظر برقرار است و همان گونه که روان انسان کامل سرشتی دووجهی دارد، تعادل میان هردو نمودهای روان زنانه و روان مردانه در کلیت والای معماری سنتی خانه نیز دیده می شود.
بررسی فرایند پذیرش موقعیت بحران در مناطق روستایی با تأکید بر نقش زنان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زن در توسعه و سیاست دوره ۱۸ تابستان ۱۳۹۹ شماره ۲
239 - 262
حوزههای تخصصی:
در فرایند پذیرش موقعیت بحران، افراد می توانند احساس خوشایندتری را تجربه کنند و در خلق محیط های خانوادگی، شغلی و اجتماعی نقشی برجسته را ایفا کنند. این پژوهش با هدف بررسی فرایند پذیرش موقعیت بحران در مناطق روستایی با تأکید بر نقش زنان انجام گرفت.جامعه آماری پژوهش شامل زنان روستایی بود که پس از زلزله کرمانشاه در روستای خود باقی ماندند و تلاش کردند با شرایط پس از زلزله کنار بیایند. از میان جامعه ذکرشده نمونه گیری به صورت هدفمند تا حد اشباع (12 نفر زن روستایی) ادامه یافت. در این پژوهش، برای تجزیه و تحلیل داده ها از روش پدیدارشناسی استفاده شد. به این ترتیب که با کمک مصاحبه ساختارنیافته اطلاعات مرتبط با افراد نمونه جمع آوری شدند.فرایند پذیرش موقعیت بحران در زنان روستایی طی شش مرحله و ذیل مضامین اصلی «مواجهه با تهدید (قبل از زلزله)، مواجهه با بحران (بعد از زلزله)، تلاش برای بازسازی زندگی، مرحله استقرار یافتن در شرایط، پیوند با فراز و نشیب های زندگی و مرحله توان افزایی» طبقه بندی شد. این بررسی نشان دهنده فرایندی است که زنان در روستا طی کردند تا به پذیرش موقعیت بحران دست یافتند؛ فرایندی که از ابتدا تا به انتها نیازمند کوشش و تلاش خاصی از سوی زنان با توجه به ویژگی های زنانه خود است.