ترتیب بر اساس: جدیدترینپربازدیدترین
فیلترهای جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۳۲۱ تا ۱٬۳۴۰ مورد از کل ۵۷٬۰۵۸ مورد.
۱۳۲۱.

طراحی مدل مدیریت اسکیزوفرنی برند در باشگاه های ورزشی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: تئوری داده بنیاد برند ورزشی هویت برند ازهم گسیختگی برند اختلال شخصیت برند

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۲ تعداد دانلود : ۳۳
اسکیزوفرنی برند، اصطلاحی مدرن در ادبیات مدیریت برند است که به معنای بروز تضاد و گسست در تصویر، پیام و هویت برند در ذهن مخاطبان است. هدف پژوهش حاضر طراحی مدل مدیریت اسکیزوفرنی برند در باشگاه های ورزشی است. روش پژوهش، کیفی از نوع داده بنیاد (رویکرد سیستماتیک) است. مشارکت کنندگان شامل متخصصان حوزه مدیریت بازاریابی و خبرگان حوزه بازاریابی ورزشی شهر اصفهان (جمعاً 11 نفر) بوده اند. ابزار گردآوری اطلاعات مصاحبه های نیمه ساختاریافته بود. برای تحلیل داده ها از کدگذاری سه مرحله ای (باز، محوری و انتخابی) استفاده شده است. برای اعتباربخشی پژوهش از راهبردهای همسوسازی، دوستان منتقد و تعامل عمیق با شرکت کنندگان استفاده شد. یافته ها نشان داد که شرایط علّی شامل ویژگی های مدیران، وضعیت اقتصادی و اجتماعی است. شرایط زمینه ای مشتمل بر عوامل سازمانی، مدیریت نادرست برند، موضع یابی برند در ارتباط با مشتریان، آوای ناموزون و نامتوازن برند، موقعیت یابی نامناسب، ناهماهنگی برند، فقدان مدیریت استراتژیک و تناقض های راهبردی بود. عوامل مداخله گر نیز شامل شخصیت سازی ناسازگار رسانه ها، ادراک مشتریان و فضای رقابتی بازار بودند. راهبردهای شناسایی شده عبارت بودند از: طراحی برند، برنامه های ترویجی، نهادینه سازی هویت برند، مدیریت منابع انسانی، شکل دهی تصویر شفاف از برند، تحلیل محیطی، ارتباط با مشتریان و اقدامات اجتماعی؛ درنهایت بهره مندی از راهبردهای ارائه شده می تواند پیامدهای مثبتی برای مشتریان، مدیران و سازمان داشته باشد و به اشاعه و ترویج مطلوب برند منجر شود.
۱۳۲۲.

ارتقای بهره وری سازمانی: یک مرور نظام مند بر تحقیقات بهبود فرایند در سازمان ها(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: عملکرد سازمانی فرایندکاوی کاوش فرایند بهبود فرایند مرور نظام مند

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۷ تعداد دانلود : ۳۱
مقدمه و ا هداف: این پژوهش با انجام یک مرور نظام مند در جهت شناسایی آثار مرتبط و مطالعات انجام شده پیشین، با هدف بررسی سیر تحول تحقیقات بهبود فرایند در حوزه فرایندکاوی در سازمان ها از گذشته تاکنون انجام شده است. ارزیابی روش های بکار رفته در تحقیقات صورت گرفته می تواند در پیشبرد مطالعات موثر این حوزه تاثیرگذار باشد. روش ها: در این پژوهش، روش مطالعه نظام مند پیشنهاد شده توسط بولند، دیکسون و چری که شامل ۳ مرحله پایه ای و ۸ مرحله فرعی است، استفاده شد، که مراحل سه گانه پایه ای آن عبارتند از: برنامه ریزی، انجام مرور نظام مند، گزارش مرور نظام مند. در مرحله برنامه ریزی، معیارهای ارائه شده توسط اوکولی و شابرام به کار گرفته شد. در مرحله انجام مرور نظام مند، تعداد 343 مقاله از پایگاه های اطلاعاتی شناسایی شد و در انتها با توجه به معیارهای تخصیصی در مرحله برنامه ریزی 28 مقاله جهت بررسی و ارزیابی انتخاب شد. یافته ها: در پژوهش حاضر، ابزارها و رویکردهای مورد استفاده در مطالعات به خوبی شناسایی شده اند. هر مطالعه از ابزارهای مناسب برای شناسایی مشکلات و اجرای بهبودها استفاده کرده است، و نتایج حاصل از این تحقیقات نشان دهنده تأثیر مثبت این ابزارها بر عملکرد کلی سازمان ها هستند. مطالعات بررسی شده نشان می دهند که بهبود عملکرد سازمانی از طریق روش های مختلف و گزارش نتایج کمی و کیفی، هدف اصلی تمامی تحقیقات بوده است. اگرچه تفاوت هایی در زمینه، روش ها و مقیاس مطالعات وجود دارد، همه آن ها به اهمیت بهبود فرآیند برای دستیابی به اهداف سازمانی اشاره دارند. تفاوت های موجود در نتایج به دلیل تفاوت در زمینه، روش ها و متغیرهای مورد مطالعه است. این تفاوت ها فرصت هایی برای پژوهشگران فراهم می کند تا نتایج را مقایسه و تحلیل کرده و درک خود را از بهبود فرآیند در زمینه های مختلف ارتقا دهند. روش های تحقیق مورد استفاده در این مطالعات از تحلیل آماری، مصاحبه، مدل سازی فرآیند، شبیه سازی تا مرور ادبیات متفاوت است. تنوع این روش ها نشان دهنده پیچیدگی و چندوجهی بودن مسئله بهبود فرآیند در سازمان ها است. برخی مطالعات بر نقش فناوری اطلاعات و سازمان های یادگیرنده در بهبود فرآیند تأکید دارند، در حالی که برخی دیگر به چالش های بهبود فرآیند در سازمان های کوچک یا تحلیل انتقادی عقاید رایج می پردازند. نتیجه گیری : در مجموع، رویکردهای مختلف تحقیقی شامل تکنیک محور، مرور نظام مند و مرور ادبیات، به شناسایی و حل مشکلات فرآیندهای سازمانی کمک کرده و بهبودهای قابل توجهی را به دنبال داشته اند. استفاده از فناوری اطلاعات، ایجاد فرهنگ بهبود فرآیند و توانمندسازی کارکنان، از جمله عوامل کلیدی موفقیت در بهبود فرآیندها به شمار می آیند. این پژوهش نشان می دهد که ترکیب ابزارهای مناسب با رویکردهای مرور ادبیات و تجزیه وتحلیل می تواند به سازمان ها کمک کند تا با اطلاعات دقیق تر و جامع تری تصمیم گیری کرده و فرآیندهای خود را بهبود بخشند. این نتایج، نشان دهنده اهمیت توجه به بهبود مستمر فرآیندها در سازمان ها برای دستیابی به نتایج بهتر و ارتقاء عملکرد کلی هستند. تحقیقات نشان می دهند که استفاده از ابزارهای مختلف تجزیه و تحلیل می تواند به شناسایی و حل مشکلات در فرآیندهای سازمانی کمک کند. ابزارهایی مانند شبیه سازی، پرسشنامه، مصاحبه، تجزیه و تحلیل کیفی و آماری، و تکنیک های بهبود مستمر نقش مهمی در بهبود عملکرد سازمان ها دارند. این ابزارها به سازمان ها امکان می دهند تا با شناسایی دقیق مشکلات، اجرای بهبودهای موثر و ارزیابی نتایج، به بهره وری و کارایی بیشتری دست یابند.
۱۳۲۳.

بررسی اثر ویروس کووید-19 بر تاثیرپذیری و روابط شاخص کل بورس اوراق بهادار تهران و شاخص بورس اوراق بهادار شانگهای چین(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: اوراق بهادار کووید 19 پیش بینی پذیری بورس اوراق بهادار تهران شانگهای چین

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۵ تعداد دانلود : ۳۳
کووید-19 اثر زیادی بر کشورها به ویژه کشورهای درحال توسعه داشته است. در این پژوهش رابطه اثرگذاری میان شاخص کل بورس اوراق بهادار تهران و شاخص سهام بورس اوراق بهادار شانگهای چین قبل از شیوع همه گیری کووید-19 و در طی آن موردبررسی قرار گرفت. از علیت گرنجر به منظور بررسی ارتباطات شاخص بورس سهام چین و شاخص کل بورس اوراق بهادار تهران استفاده گشت. بدین منظور از آزمون تودا و یاماموتو (1995) نیز جهت تجزیه وتحلیل مذکور استفاده گردید. سوال اصلی پژوهش بررسی ارتباط بین شاخص بورس سهام چین و شاخص کل بورس اوراق بهادار پیش از اعلامیه سازمان جهانی بهداشت و پس از آن تا پایان همه گیری می باشد. نتایج علیت گرنجر پیش از همه گیری نشان دهنده عدم وجود علیت گرنجر بین شاخص بورس سهام چین (SSEI) و شاخص کل بورس اوراق بهادار تهران و برعکس است. این موضوع به معنای عدم اثرگذاری علی و معلولی بین دو شاخص مذکور است که نشانگر عدم علیت دوطرفه پیش از همه گیری است. تأثیر این نتیجه آن است که در دوره پیش از همه گیری، از شاخص بورس سهام چین نمی توان برای پیش بینی مقادیر آینده شاخص کل بورس اوراق بهادار تهران استفاده کرد و همچنین، شاخص کل بورس اوراق بهادار تهران در بررسی شاخص بورس سهام چین نقشی ندارد. نتایج در طی همه گیری و بیانیه رسمی سازمان بهداشت جهانی نشان دادند علیت یک طرفه گرنجر میان دو بازار به وجود آمده است.
۱۳۲۴.

شناسایی ابعاد هزینه های رفتار انحرافی مشتریان و اعتبارسنجی آن در صنعت بانکداری(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: بدرفتاری مشتری واکنش سرپرست واکنش کوتاه مدت کارکنان واکنش بلندمدت کارکنان

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۶ تعداد دانلود : ۲۸
با وجود افزایش اهمیت رفتارهای انحرافی مشتری در بخش های خدمات، هزینه های آن در سازمان به طور دقیق مشخص نیست. با تکیه بر نظریه حفاظت از منابع و نظریه سرایت عاطفی، اقدام به شناسایی هزینه ها و شاخص های رفتار انحرافی مشتریان و اعتبارسنجی مقیاس در صنعت بانکداری شده است. توسعه و اعتبارسنجی مقیاس برای بسیاری از کارها بخصوص در علوم اجتماعی و رفتاری حیاتی است. برای دستیابی به این هدف، سه مرحله با نه گام طی شده و در دو مرحله نمونه گیری شده است. ابتدا تعداد 21 نفر از کارکنان به صورت هدفمند انتخاب و تجربیات آنان در مورد هزینه های رفتارانحرافی از طریق مصاحبه گردآوری و اقدام به ایجاد پرسشنامه اولیه شده است. پس از بررسی روایی محتوایی با مشارکت پنج نفر از متخصصان منابع انسانی و یک مطالعه اولیه، پرسشنامه نهایی در بین 448 نفر از کارکنان صف شعب بانک های مختلف براساس نمونه گیری آسان در تهران توزیع و شواهد با تحلیل عاملی اکتشافی و تاییدی مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته است. یافته های پژوهش حاکی است که هزینه های رفتار انحرافی شامل پنج بعد اصلی و سیزده مولفه است. بعد بدرفتاری مشتری شامل دو مولفه: بدرفتاری غیرارتباطی و بدرفتاری ارتباطی؛ بعد واکنش سرپرست شامل دو مولفه: واکنش تنبهی و واکنش حمایتی؛ بعد عذرخواهی مشتری شامل دو مولفه: عذرخواهی رفتاری و عذرخواهی کلامی؛ بعد واکنش کوتاه مدت کارکنان شامل دو مولفه: واکنش فیزیولوژیکی و رفتاری و واکنش هیجانی و واکنش های بلندمدت کارکنان شامل پنج مولفه: قصد ترک شغل، استرس شغلی، تحلیل شخصیت، تحلیل موفقیت فردی و تحلیل هیجانی است.
۱۳۲۵.

تدوین راهبردهای پدافند غیرعامل برای زیرساخت های حیاتی به منظور مقابله با تهدیدات زیستی با استفاده از تکنیک SWOT (مورد پژوهی: فرودگاه های غیر نظامی)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: راهبرد فرودگاه های غیر نظامی تهدیدات زیستی زیرساخت های حیاتی پدافند غیرعامل

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۸ تعداد دانلود : ۲۷
هدف این مقاله تدوین راهبردهای پدافند غیرعامل برای فروگاه های غیر نظامی کشور به منظور مقابله با تهدیدات زیستی با استفاده از تکنیک SWOT است. در این راستا در گام اول به شناخت محیط فرودگاه های غیر نظامی و شناسایی دارایی های کلید آن و سپس به تبیین تهدیدات زیستی و ابعاد مختلف آن در فرودگاه های غیر نظامی پرداخته شده است. در گام دوم پژوهش با بهره گیری از نظرات جامعه خبرگان پژوهش تنظیم، توزیع و تکمیل پرسشنامه بسته نیمه ساختار یافته در میان جامعه خبرگان که از طریق نمونه گیری قضاوتی هدفمند انتخاب گردیده است به شناسایی عوامل داخلی(قوت و ضعف) و عوامل خارجی (تهدیدها و فرصت ها) مبادرت شده و در سپس در فضای نخبگانی به تدوین مطلوبیت های راهبردی برای فرودگاه های غیر نظامی پرداخته شده است. در گام سوم از پژوهش با تجزیه تحلیل راهبردی به تولید پیشران ها و چالش های پیشروی فرودگاه های غیر نظامی در برابر تهدیدات زیستی اشاره شده است و سپس از طریق ماتریس ارزیابی موقعیت راهبردی در مختصات دکارتی رویکرد ارائه راهبرد انتخاب گردیده و اهداف راهبردی در فرودگاه های غیر نظامی با تاکید بر اصول پدافند غیرعامل تدوین گردیده است و در گام چهارم پژوهش به تدوین راهبردها و سپس اولویت بندی آنها با بهره گیری از شاخص های میزان اهمیت، میزان فوریت در اقدام و امکان عملیاتی سازی مبادرت گردیده است. نتایج پژوهش نشان می دهد که وضعیت موجود فرودگاه های غیر نظامی در حالت رقابتی قرار گرفته و معطوف به قوت است
۱۳۲۶.

طراحی الگوی مدیریت منابع انسانی دیجیتال: یک رویکرد سیستماتیک(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: تعادل در کار و زندگی تجربه مشتری مدیریت منابع انسانی تحول دیجیتال تحلیل سیستماتیک

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۷ تعداد دانلود : ۳۱
مدیریت منابع انسانی دیجیتال به معنای تحول دیجیتالی در شیوه ها و فرآیندهای منابع انسانی از طریق استفاده از رسانه های الکترونیکی، تجزیه وتحلیل داده ها و فناوری اطلاعات به منظور افزایش کارایی مدیریت منابع انسانی است. هدف این پژوهش ارائه الگویی برای مدیریت منابع انسانی دیجیتال می باشد. این پژوهش با رویکرد سیستماتیک و مروری بر مقالات منتشرشده بین سال های 2018 تا 2023 طراحی و تدوین شده است. پژوهش حاضر به روش توصیفی و با رویکرد کیفی انجام شده است. مقالات استخراج شده به طور نظام مند مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفتند. در نهایت، نتایج پژوهش منجر به طراحی الگویی برای مدیریت منابع انسانی دیجیتال با توجه به الزامات تحول دیجیتال در قالب 6 تم اصلی، 33 تم فرعی و 109 کد انتخابی توصیفی بدون تکرار نمایان شده است. نتایج این پژوهش می تواند به سازمان ها در پیاده سازی مؤثر مدیریت منابع انسانی دیجیتال کمک کند و در نتیجه بهبود عملکرد سازمان ها را تسهیل نماید. علاوه بر این، یافته ها می توانند مبنایی برای درک تأثیر مدیریت منابع انسانی دیجیتال بر عملکرد سازمانی فراهم آورند و به محققان در این زمینه کمک کنند.
۱۳۲۷.

دستکاری سود و قانون بنفورد: بررسی شرکت های موجود در صنایع مختلف بورس اوراق بهادار تهران(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: عدم تقارن اطلاعاتی قانون بنفورد دستکاری سود نشانگرهای دستکاری سود

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۲ تعداد دانلود : ۲۶
عدم تقارن اطلاعاتی یکی از چالش های اساسی بین سرمایه گذاران، مدیران شرکتها و سایر ذینفعان است. یکی از عواملی که می تواند منجر به ایجاد عدم تقارن اطلاعاتی شود، دستکاری سود است. از اینرو همواره تلاشهای بسیاری در جهت شناسایی دستکاری سود صورت پذیرفته و در این راه از روش های متنوعی بهره گرفته شده است. استفاده از قانون بنفورد یکی از این روش ها می باشد که به تازگی مطرح شده و توانایی بالای خود را در مقایسه با سایر روشها همچون اقلام تعهدی اختیاری به اثبات رسانده است. لذا در این پژوهش توزیع فراوانی رقم اول سود خالص شرکتهای موجود در صنایع مختلف بورس اوراق بهادار تهران از سال 1388 تا 1397 به عنوان پارامتر اصلی روش مبتنی بر قانون بنفورد در تعیین وضعیت دستکاری سود مورد بررسی قرار گرفته است. بمنظور تعیین پیروی یا عدم پیروی ارقام سود خالص اعلامی از قانون بنفورد ازآزمون های آماری Z ، کای دو و کولموگروف اسمیرنوف (KS) استفاده گردیده است. نتایج نشان داد که رقم اول سود خالص در سطح کل صنایع مورد بررسی در سطح معنی داری 5٪ از قانون بنفورد پیروی می کند اما در سطح معنی داری 10٪، اعداد 1 و 8 با قانون بنفورد مطابقت ندارد. همچنین در سطح هر صنعت نتایج نشان میدهد که صنعت "سیمان، آهک و گچ" از قانون بنفورد تبعیت نمی کند. همچنین بر اساس نتایج آماری نشانگرهایی برای شناسایی دستکاری سود در صنایع مختلف پیشنهاد شده که برای تمامی ذینفعان از جمله سرمایه گذاران و حسابرسان کاربرد دارد.
۱۳۲۸.

بررسی تأثیر هزینه های سیاسی و خوانایی گزارشگری مالی بر تهور مالیاتی

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: خوانایی گزارشگری مالی تهور مالیاتی هزینه های سیاسی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۳ تعداد دانلود : ۱۶
تهور مالیاتی به دامنه محدودتری از رفتارهای اجتناب مالیاتی اشاره دارد که به طور خاص متهورانه باشد. در واقع حمایت ضعیفتر قانونی از وضعیت مالیاتی شرکت، به طور منطقی نشان دهنده تهور مالیاتی آن شرکت است؛ سیاستهای متهورانه مالیاتی اغلب مدیریت کاهشی سود مشمول مالیات از طریق فعالیتها و اقدامات برنامه ریزی مالیاتی است که می تواند قانونی یا غیرقانونی باشد هدف این پژوهش بررسی تأثیر هزینه های سیاسی و خوانایی گزارشگری مالی بر تهور مالیاتی است. جامعه آماری پژوهش شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران و نمونه مورد مطالعه، شامل 160 شرکت پذیرفته شده طی سال های 1398 تا 1402 است. روش پژوهش توصیفی و از نظر ارتباط بین متغیرها همبستگی است و از نظر هدف کاربردی است. برای پردازش و آزمون فرضیه از روش رگرسیونی و داده های تابلویی و همچنین مدل اثرات ثابت استفاده شده است. نتایج حاصل از تجزیه وتحلیل فرضیه نشان داد که هزینه های سیاسی بر تهور مالیاتی تأثیر مثبت و معناداری دارد و خوانایی گزارشگری مالی بر تهور مالیاتی تأثیر منفی و معناداری دارد.
۱۳۲۹.

راهبردهای تربیت و آموزش خلبانان هوانیروز آجا در حوزه فراگیران و فرادهان در جنگ آینده(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: راهبرد تربیت و آموزش فراگیران و فرادهان جنگ های آینده

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۵ تعداد دانلود : ۳۵
هدف: افزایش توان رزمی و دفاعی کشور و کاربرد صحیح یگان های نظامی در صحنه نبرد، در گرو ارتقاء سطح آموزش، دانش و مهارت، سرمایه انسانی نیروهای مسلح مبتنی بر شکل جدید جنگ است. بر همین اساس، اغلب سازمان های نظامی و دفاعی پیشرو در دنیا، بیش ازپیش توجه خود را به آموزش و بهسازی سرمایه انسانی یا همان فراگیران و فرادهان معطوف نموده و تبیین جایگاه واقعی تربیت و آموزش در مسیر توسعه این حوزه، رسالتی بس بزرگ بر دوش آن ها نهاده است. هدف از انجام این پژوهش تدوین راهبردهای تربیت و آموزش خلبانان هوانیروز آجا در حوزه فراگیران و فرادهان با توجه به ویژگی جنگ های آینده است. روش: این پژوهش از نوع توسعه ای- کاربردی بوده که به روش توصیفی و با رویکرد آمیخته انجام شده است. در این پژوهش از ابزار کتابخانه ای و میدانی برای جمع آوری اطلاعات در حوزه تحقیق استفاده گردیده است یافته ها: پس از احصاء نقاط قوت و ضعف و شناسایی فرصت ها و تهدیدهای مؤثر بر تربیت و آموزش خلبانان هوانیروز آجا در حوزه فراگیران و فرادهان با توجه به ویژگی جنگ های آینده و ایجاد ماتریس ارزیابی عوامل داخلی و خارجی (IFE و EFE) جایگاه و موقعیت تربیت و آموزش خلبانان هوانیروز آجا در حوزه فراگیران و فرادهان در جنگ آینده در نمودار تعیین و ارزیابی موقعیت و رویکرد راهبردی سازمان (SPACE) در موقعیت رقابتی قرار گرفت. نتایج: این تحقیق 7 راهبرد درخصوص تربیت و آموزش خلبانان هوانیروز آجا در حوزه فراگیران و فرادهان در جنگ آینده را احصاء و الزامات اجرایی شدن آن ها را تعیین نموده است.
۱۳۳۰.

تجزیه و تحلیل روند جهانی پژوهش های حوزه ی بازاریابی محاوره ای: رویکرد آمیخته(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: بازاریابی محاوره ای تحلیل روند جهانی رویکرد آمیخته تحلیل کتاب سنجی مرور نظام مند پیشینه

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۲ تعداد دانلود : ۳۲
بازاریابی محاوره ای یکی از موضوعات است که باتوجه به پیشرفت های فناورانه و رشد روزافزون هوش مصنوعی بر عملکرد سازمان ها و گسترش فعالیت ها در فضای بین المللی تاثیر زیادی می گذارد؛ هدف پژوهش حاضر ابتدا شناسایی تولیدکننده ترین کشورها، نویسندگان، مجلات، هم نویسندگی، کلیدواژه های پرتکرار و روند زمانی انتشار آن ها در زمینه بازاریابی محاوره ای با استفاده از تحلیل کتاب سنجی بود. همچنین شناسایی مفاهیم اصلی حیطه موضوعی براساس روش مرور نظام مند است. این پژوهش از روش آمیخته (کمی- کیفی) استفاده کرده است. در بخش کمی، یک تجزیه وتحلیل کتاب سنجی با تولیدکننده ترین داده های مرتبط با بازاریابی محاوره ای انجام شده است. این داده های از پایگاه اسکوپوس از سال 2000-2024 جمع آوری و با کمک نرم افزار VOSviewer تجزیه و تحلیل شدند. نتایج این پژوهش نشان دهنده روند صعودی انتشار متون مخصوصاً در دهه ی اخیر می باشد. بیشترین انتشارات این حوزه به زبان انگلیسی، بیشترین اسناد مربوط به مقالات، پراستنادترین سند، پژوهشگران با بیشترین فعالیت، کشورها با بیشترین تولیدات علمی، هم نویسندگی و در نهایت روند جهانی کلیدواژه های پرتکرار براساس بازه زمانی 2014 تا 2024 ارائه شدند. جدیدترین کلیدواژهای پرتکرار شامل هوش مصنوعی، آموزش، هوش مصنوعی محاوره ای، خدمات مشتری، یادگیری ماشینی، آنتروپومرفیسم، چت بات (ها)، چت چی پی تی، کووید 19، تجربه کاربر، اعتماد، تحلیل احساسات هستند. در بخش کیفی، براساس مرور نظام مند مفاهیم اصلی و نوآور از جمله ادراکات حضور اجتماعی، تعاملات هوشمندانه، توانمندسازی نوآورانه و مسئولیت اجتماعی در فناوری شناسایی شد. نتایج به پژوهشگران در شناسایی روندهای نوظهور، انجام پژوهش در این حیطه و انتخاب عناوین و موضوعات جدیدی یاری می رساند.
۱۳۳۱.

آسیب شناسی پوشش اتکایی بیمه زندگی و رتبه بندی عوامل موثر بر عدم احساس نیاز به خرید آن(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: بیمه زندگی پوشش اتکایی آسیب شناسی رتبه بندی ماتریس SWOT

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۴ تعداد دانلود : ۳۲
بیمه اتکایی، ابزار اصلی مدیریت خطر و سرمایه در دسترس بیمه گران است.  هدف این تحقیق، بررسی وضعیت موجود، آسیب شناسی و تجزیه و تحلیل نقاط قوت و ضعف عملکرد بیمه اتکایی زندگی در ایران است. برای دستیابی به این هدف، با استفاده از مصاحبه های نیمه ساختار یافته، به شناسایی عوامل موثر بر عدم احساس نیاز به خرید پوشش اتکایی زندگی شرکت های بیمه در ایران پرداخته شد و سپس با استفاده از مدل آنتروپی شانون، وزن دهی آن ها صورت گرفت. علاوه بر این، بر اساس یافته های تحقیق، ماتریس SWOT پوشش اتکایی بیمه های زندگی ترسیم شد. نتایج نشان داد که به ترتیب، ناکارآمد بودن سیستم ها، پایین بودن ضریب خسارت، پیچیدگی محاسبات، محدودیت های ایجادی قوانین و مقررات و ماهیت بلندمدت بیمه های زندگی از مهمترین عوامل موثر بر عدم احساس نیاز به خرید پوشش اتکایی زندگی است. پیشنهاد می شود شرکت های بیمه و بیمه مرکزی ایران در راستای اصلاح سیستم های نرم افزاری مورد نیاز برای انجام محاسبات نظام مند بیمه گران اتکایی، اقدامات لازم را انجام دهند تا امکان ارائه پوشش بیمه گران به راحتی فراهم شود. همچنین برگزاری دوره های پیوسته آموزشی جهت آشنایی مدیران اتکایی با پیچیدگی ها و مشخصات فنی این محصولات و به روز رسانی دانش ایشان پیشنهاد می شود. علاوه بر این، به دلیل ماهیت بلندمدت و سهم بالای بیمه های زندگی اندوخته دار از سبد بیمه های زندگی در شرکت های بیمه، خرید بیمه اتکایی یکی از روش های کنترل خطر پیشنهاد می شود.
۱۳۳۲.

بررسی تاثیر بهره گیری از سیستمهای هوش مصنوعی بر بازدهی یادگیری زبان آموزان(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: سیستمهای هوش مصنوعی بازدهی یادگیری زبان آموزان زبان انگلیسی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۴ تعداد دانلود : ۳۰
هدف از این مطالعه"بررسی تاثیر بهره گیری از سیستم های هوش مصنوعی بر بازدهی یادگیری زبان آموزان" است. این پژوهش توصیفی- پیمایشی و از نوع کاربردی و به لحاظ روابط بین متغیرها از نوع همبستگی استبرای رسیدن به این هدف، جامعه آماری متشکل از 200 نفر از مربیان و مدرسان آموزش زبان انگلیسی در شهر تهران و نمونه ای به حجم 135 نفر به روش در دسترس مورد مطالعه قرار گرفته اند. جمع آوری اطلاعات به وسیله ابزار پرسشنامه که روایی آن توسط صاحبنظران و پایایی آن توسط ضریب آلفای کرونباخ مورد تصدیق قرار گرفت، صورت پذیرفته است. برای تجزیه و تحلیل داده ها و آزمون فرضیه ها از نرم افزار آماری SmartPLS3 استفاده شده است.. یافته های این مطالعه نشان می دهد. که فناوری بلاکچین، تجسم ها، سیستم های تدریس هوشمند، سیستم های تطبیق و شخصی سازی بر بازدهی یادگیری زبان انگلیسی تأثیر مثبت و معناداری دارند در مقابل تأثیر سنجش و ارزیابی و ربات معلم ها بر بهبود بازدهی یادگیری زبان رد شده است و به نظر می رسد از نظر مربیان و مدرسان، این سیستم های نمی توانند به صورت مستقیم جایگزین کامل کادر آموزش شوند.
۱۳۳۳.

The Intersection of Quantum Computing, Artificial Intelligence and Financial Risks: A Bibliometric Analysis of the Modern Financial Sector(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: Quantum Computing Financial risk Artificial Intelligence bibliometric analysis

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۴۵ تعداد دانلود : ۷۹
The finance sector is experiencing substantial technological disruption as Quantum Computing and Artificial Intelligence (AI) continue to advance at a rapid pace. This study employs bibliometric analysis, specifically VOS Viewer, to investigate the academic environment at the intersection of financial risk, AI, and quantum computation. From 2014 to 2023, a comprehensive bibliometric analysis was performed on a total of 145 journal articles that were published in Scopus and Web of Sciences (WoS). Articles are categorized based on their homogeneity in the disciplines of Quantum Computing, Financial Risk, and AI, as well as their interdisciplinary compositions. The results, which include authorship trends, keyword dynamics, and linked works, are analyzed and presented. This extensive bibliometric analysis offers critical insights into contemporary research and pinpointing areas necessitating further exploration. As quantum computers and AI algorithms become more sophisticated, this paper investigates the potential weaknesses and issues that financial institutions may encounter. By analyzing the intersection of two transformative technologies, the report offers critical insights into the discourse surrounding the safeguarding of financial systems in the quantum era. The analysis not only enhances the quality of the review but also directs researchers to significant papers and identifies regions of publications, thereby facilitating a more comprehensive understanding of the research environment.
۱۳۳۴.

Modelling Knowledge Extraction to Make Value in Service Organizations(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: Intelligent Knowledge Extraction Knowledge extraction Knowledge Extraction Model Knowledge Management

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۳۱ تعداد دانلود : ۷۱
Purpose: Considering the development of technology and the use of artificial intelligence in the process of knowledge management in the service sector as well as intelligent knowledge extraction, this study aims to model an intelligent knowledge extraction map to make value in organizations. Method: This research is applied and survey. Ten influential components in knowledge extraction were identified through library study. The study sample was selected using the judgmental sampling method of five person. Using the Delphi technique, screening and evaluation of the identified components have been done. The interpretive structural model method was used to model the knowledge extraction map. The software used is EXCEL and MATLAB. Findings: The findings show that Intelligent measurement and organization of knowledge is in the second level. Five phases have been obtained for the initial steps of the Knowledge Extraction Model in service organizations. Intelligent measurement and organization of knowledge in the first phase, identifying external factors, identifying internal factors, and Identifying necessary actions in the second phase, Organization of knowledge processes, Organizing the necessary infrastructure in the third phase, Targeting knowledge and Smart knowledge strategy in the fourth phase, and finally Monitoring and updating knowledge, and Evaluating intelligent knowledge extraction in the fifth phase are main steps in the knowledge extraction model. Conclusion: To achieve success in the service sector, knowledge extraction is required to make managers able to decide better. To begin intelligent knowledge extraction, we need to follow five essential and initial steps to prepare the organization for this process.
۱۳۳۵.

اثر نامتقارن احساسات سرمایه گذاران و نوسان های آن بر ارزش معاملات و بازدهی سهام: شواهدی از بورس اوراق بهادار تهران(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: احساسات سرمایه گذاران اثر نامتقارن ارزش معاملات بازدهی سهام بورس اوراق بهادار تهران

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۷۵ تعداد دانلود : ۸۶
هدف: در سال های اخیر تغییر پارادایمی از رویکردهای سنتی به دیدگاه های مالی رفتاری صورت گرفته است. مالی رفتاری یا به طور محاوره ای، احساسات سرمایه گذاران به عنوان رویکردی مدرن برای قیمت گذاری دارایی ها، به دلیل پشتیبانی تجربی از این موضوع، محبوبیت پیدا کرده است و علاقه مجددی به درک رفتار سرمایه گذاران در بازارهای سهام در حال ظهور پیدا شده است. بر همین اساس، هدف پژوهش حاضر، شناسایی اثر نامتقارن احساسات سرمایه گذاران بر ارزش معاملات و بازدهی سهام در بورس اوراق بهادار تهران است.روش: جامعه آماری این پژوهش تمامی شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران در بازه زمانی ۱۳۹۵ تا ۱۴۰۱ است. تعداد این شرکت ها در روزهای مختلف دوره، به علت عرضه های اولیه، انتقال از فرابورس به بورس یا برعکس، حذف نماد از بورس و توقف نماد متفاوت بوده است. برای اندازه گیری احساسات سرمایه گذاران از شاخص ARMS و برای اندازه گیری نوسان های احساسات از مدل گارچ نمایی استفاده شده است. همچنین مدل های ارزش معاملات و بازدهی سهام با استفاده از روش های مبتنی بر داده های ترکیبی برآورد شدند.یافته ها: یافته های پژوهش نشان داد که اثر احساسات سرمایه گذاران بر ارزش معاملات، مثبت بوده است. اثر احساسات سرمایه گذاران در زمان وجود احساسات مثبت، بیشتر از زمانی است که احساسات منفی بوده است. همچنین، اثر نوسان های احساسات بر ارزش معاملات نیز مثبت و معنادار گزارش شده است. از سوی دیگر، اثر نامتقارن نوسان های احساسات سرمایه گذاران بر ارزش معاملات معنادار شده است. بر اساس نتایج، نوسان های احساسات مثبت در مقایسه با نوسان های احساسات منفی، روی ارزش معاملات تأثیر بیشتری دارد. از سوی دیگر، افزایش نرخ دلار به عنوان متغیر کنترلی، روی ارزش معاملات اثر مستقیم داشته و به افزایش آن منجر شده است. همچنین، تأثیر رشد معاملات صندوق های با درآمد ثابت نیز به عنوان متغیر کنترلی، منفی و معنادار بوده است. نتایج برآورد معادله بازدهی سهام نشان داد که طی دوره بررسی، با افزایش بدبینی و احساسات منفی در بازار، بازدهی سهام کاهش می یابد و برعکس. از طرفی، ضریب متغیر مجازی برای احساسات سرمایه گذاران معنادار است که اثر نامتقارن نوسان های احساسات بر بازدهی سهام را نشان می دهد. یافته ها حاکی از بیشتر بودن اثر احساسات مثبت در مقایسه با احساسات منفی بر بازدهی سهام است. به علاوه، اثر نوسان های احساسات سرمایه گذاران بر بازدهی سهام نیز مثبت و معنادار بوده است. اثر نامتقارن ریسک احساسات سرمایه گذاران بر ارزش معاملات معنادار است و در نهایت، اثر نوسان های احساسات در زمان وجود احساسات منفی بر بازدهی سهام، بیشتر از زمانی است که احساسات مثبت در بازار وجود دارد.نتیجه گیری: بر اساس نتایج به دست آمده، از بین تمام فرضیه های مطرح شده در این پژوهش همه تأیید شدند و فقط دو فرضیه تأیید نشد. یکی تأثیر نوسان های احساسات مثبت بر ارزش معاملات در مقایسه با نوسان های احساسات منفی بیشتر است و دیگری، اثر نوسان های احساسات در زمان وجود احساسات منفی بر بازدهی سهام، بیشتر از زمانی است که احساسات مثبت در بازار وجود دارد.
۱۳۳۶.

تحلیلی بر پراکنش خدمات شهری با تأکید بر رویکرد عدالت فضایی (مطالعه موردی: شهر مشهد)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: خدمات شهری تکنیک ANN توسعه پایدار عدالت فضایی مشهد

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۶۲ تعداد دانلود : ۶۲
مقدمه عدالت فضایی به عنوان یکی از اصول بنیادین برنامه ریزی شهری، بر توزیع عادلانه منابع، خدمات و فرصت ها در میان تمامی اقشار جامعه تأکید دارد و نقشی کلیدی در کاهش نابرابری های اجتماعی، بهبود کیفیت زندگی و دستیابی به توسعه پایدار ایفا می کند. در شهرهای بزرگ، به ویژه کلان شهرهایی مانند مشهد که با رشد سریع جمعیت، گسترش حاشیه نشینی و فشارهای ناشی از حضور زائران مواجه اند، تحقق عدالت فضایی با چالش های فراوانی روبه روست. شهر مشهد، به عنوان دومین کلان شهر ایران و مرکز مهم زیارتی و گردشگری، با جمعیتی حدود سه میلیون نفر و مساحتی حدود 351 کیلومتر مربع، از نظر توزیع خدمات شهری با نابرابری های قابل توجهی مواجه است. این نابرابری ها نه تنها بر کیفیت زندگی ساکنان تأثیر می گذارد، بلکه در شرایط بحرانی مانند بلایای طبیعی یا همه گیری ها، مشکلات جدی تری ایجاد می کند. پژوهش های پیشین نشان داده اند که توزیع ناعادلانه خدمات شهری اغلب با عواملی همچون ارزش اقتصادی زمین، سیاست های برنامه ریزی شهری و ضعف زیرساخت ها مرتبط است. با این حال، بررسی دقیق پراکنش خدمات شهری در مشهد و انطباق آن با اصول عدالت فضایی کمتر مورد توجه قرار گرفته است. این پژوهش با هدف تحلیل الگوی توزیع خدمات شهری در 17 منطقه شهر مشهد، شناسایی مناطق برخوردار و محروم، و ارائه راهکارهایی برای بهبود دسترسی عادلانه به خدمات انجام شده است. پرسش های اصلی پژوهش عبارت اند از: خدمات شهری در مناطق مشهد چگونه توزیع شده اند؟ آیا این توزیع با اصول عدالت فضایی هم خوانی دارد؟ و کدام مناطق از نظر دسترسی به خدمات در وضعیت مطلوب یا نامطلوب قرار دارند؟ مواد و روش ها روش پژوهش حاضر تحلیلی کاربردی است و داده ها به صورت کتابخانه ای از طرح جامع شهری مشهد و نقشه های کاربری اراضی مربوط به سال 1398 گردآوری شده اند. برای تحلیل پراکنش خدمات شهری در 17 منطقه این کلان شهر، از 11 لایه اطلاعاتی شامل کاربری های تجاری، آموزش عالی، آموزشی، پارک و فضای سبز، تأسیسات و تجهیزات شهری، تفریحی فراغتی، درمانی، فرهنگی هنری، مذهبی، ورزشی، و ایستگاه های اتوبوس و مترو استفاده شده است. تحلیل داده ها با بهره گیری از سامانه اطلاعات جغرافیایی (GIS) و مدل هایی نظیر پراکنش نزدیک ترین همسایه (ANN)، ضریب جینی، و تکنیک هم پوشانی وزنی فازی انجام شده است. در گام نخست، الگوی توزیع کاربری ها با روش ANN بررسی شد تا مشخص شود که آیا خدمات به صورت خوشه ای، پراکنده یا تصادفی توزیع شده اند. سپس، لایه های اطلاعاتی بر اساس شعاع عملکرد هر کاربری (مطابق طرح جامع) با استفاده از فواصل اقلیدسی استانداردسازی و با تکنیک فازی تلفیق شدند. در نهایت، وضعیت برخورداری مناطق با عملگر گاما (Gamma) در GIS تحلیل و نقشه نهایی تهیه شد. برای بررسی نابرابری در توزیع خدمات، شاخص جینی و نمودار لورنز به کار گرفته شد و همبستگی میان تراکم جمعیتی و سطح برخورداری با ضریب پیرسون ارزیابی شد. این روش ها امکان تحلیل دقیق الگوهای فضایی و شناسایی شکاف های موجود را فراهم آوردند. یافته ها یافته ها نشان می دهد توزیع خدمات شهری در شهر مشهد به صورت خوشه ای و عمدتاً در مناطق مرکزی و غربی (مانند مناطق 1، 9 و 11) متمرکز است، در حالی که مناطق شرقی و حاشیه ای (به ویژه مناطق 4، 5، 15 و 17) با کمبود شدید خدمات مواجه اند. بر اساس مدل ANN، نسبت به دست آمده کمتر از 1 بود که تأییدکننده الگوی خوشه ای توزیع خدمات است. نقشه های فازی و تحلیل لکه های داغ (Hotspot) نشان داد مناطق شمال غرب و شمال شرق شهر کانون های جمعیتی اند، اما خدمات اساسی مانند درمانی و آموزشی در این نواحی محدود است. شاخص جینی برای خدمات مختلف بین 0/38 (ایستگاه های مترو) تا 0/62 (آموزش عالی) متغیر بود؛ به طوری که خدمات آموزشی و مترو توزیع متعادل تری دارند، اما آموزش عالی، درمانی و ایستگاه های BRT از نابرابری بالایی برخوردارند. نمودار لورنز نیز این نابرابری را تأیید کرد و نشان داد خدمات تفریحی، ورزشی و تجاری نیز در مناطق خاصی متمرکز شده اند. تحلیل همبستگی پیرسون ضریب 0/0003 و P-value=0.999 حاکی از نبود رابطه معنادار میان تراکم جمعیتی و سطح برخورداری است؛ به این معنا که مناطق پرجمعیت لزوماً از خدمات بیشتری بهره مند نیستند. مناطق برخوردار (1، 9، 11) با تراکم جمعیتی پایین و ارزش اقتصادی بالا، از خدمات گسترده ای برخوردارند، در حالی که مناطق کم برخوردار (4، 5، 15، 17) با تراکم جمعیتی بالا، از کمبود امکانات رنج می برند. این نابرابری ها به عواملی همچون تمرکز خدمات در مناطق مرفه، ضعف سیاست های مکان یابی، کمبود حمل ونقل عمومی و بافت فرسوده مناطق محروم نسبت داده شد. نتیجه گیری این پژوهش نشان داد توزیع خدمات شهری در مشهد با اصول عدالت فضایی هم خوانی ندارد و نابرابری های فضایی موجود، رفاه اجتماعی و پایداری شهری را تهدید می کند. تمرکز خدمات در مناطق مرکزی و غربی، در کنار محرومیت مناطق حاشیه ای و شرقی، شکاف اجتماعی اقتصادی را تشدید کرده است. نبود رابطه مستقیم میان تراکم جمعیتی و سطح برخورداری بیانگر آن است که عوامل دیگری مانند ارزش زمین، زیرساخت ها و سیاست های شهری در این نابرابری نقش دارند. برای تحقق عدالت فضایی، پیشنهاد می شود که مدیریت شهری با افزایش سرمایه گذاری در مناطق کم برخوردار، گسترش شبکه حمل ونقل عمومی (BRT و مترو)، توسعه مراکز درمانی، تفریحی و آموزشی در مناطق محروم، و تشویق مشارکت بخش خصوصی از طریق مشوق هایی مانند معافیت های مالیاتی، اقدام کند. تجربه شهرهایی مانند مدئین کلمبیا نشان می دهد پروژه های یکپارچه می توانند عدالت فضایی را بهبود بخشند. در نهایت، تدوین سیاست های چندمعیاره و بازنگری الگوهای مکان یابی خدمات، همراه با مشارکت شهروندان و هوشمندسازی خدمات، می تواند نابرابری ها را کاهش دهد و زمینه ساز توسعه پایدار در مشهد شود.
۱۳۳۷.

بیانیه مدیریت مخازن فکری در برنامه ریزی راهبردی شهری: چارچوبی برای اجماع سازی مبتنی بر مدیریت دانش(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: اجماع سازی برنامه ریزی راهبردی مدیریت دانش مدیریت مخازن فکری مطالعات راهبردی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۸ تعداد دانلود : ۶۷
مقدمه در دنیای پیچیده و پویای معاصر، تصمیم گیری های کلان شهری بیش از هر زمان دیگری نیازمند رویکردهای همه جانبه و مشارکت محور است. عنوان پژوهش حاضر، به وضوح بر این ضرورت تأکید دارد و محور اصلی این پژوهش را تبیین می کند. مسئله پژوهش در این بستر، فقدان یک چارچوب نظام مند برای تجمیع و سازمان دهی دیدگاه های تخصصی نخبگان شهری است که بارها به بروز تعارض ها، تصمیمات ناکارآمد و درنهایت ناپایداری در سیاست گذاری های شهری منجر شده است. این وضعیت، که در بطن آن پیچیدگی های متعدد محیطی و نیازهای رو به رشد شهرها نهفته است، لزوم مداخلات پایدار محیطی برآمده از تصمیم سازی های مشورتی با نخبگان شهری را بیش از پیش آشکار می سازد. هدف اصلی این تحقیق، تبیین مدلی کارآمد برای اجماع سازی نخبگان و در نهایت، طراحی و تنظیم بیانیه ای جامع برای مدیریت مخازن فکری است که به عنوان ابزاری راهبردی در مدیریت دانش شهری عمل خواهد کرد. ضرورت پژوهش از این حقیقت نشئت می گیرد که دستیابی به مبانی نظری مدیریت مسائل شهری به صورت مشورت مستمر و پایدارسازی شده با نخبگان شهری، به جای تمرکزگرایی در تصمیمات، از اهمیت بالایی برخوردار است. این امر به ویژه با توجه به اثرات کلان و چندبعدی تصمیمات مدیریت شهری در فرایندهای اقتصاد، جامعه، کالبد و فضاهای شهری و همچنین، هزینه بر بودن اصلاح یا جایگزینی تصمیمات اشتباه، لزوم حفظ و افزایش ارتباط پایدار نخبگان شهری با تصمیم سازان را دوچندان می سازد. از همین رو، دستیابی به مؤثرترین فرایند مبتنی بر شواهد و داده های محیطی برای کاهش خطا در ادراک مسئله و ارائه راه حل بهینه و جامع، حیاتی است. تشدید نیاز به موضوع پژوهش در محیط های مداخلات محیطی امروزی و نیاز به استفاده از روش های بیان و حل مسئله داده محور و فرایندگرا برای افزایش شفافیت فرایند اجماع و تصمیم سازی و افزایش تعامل پذیری تصمیمات با شرایط محیطی متنوع موجود در شهرها، ضرورت انجام این پژوهش را به تأکید بیشتری می رساند. مواد و روش ها روش شناسی این پژوهش از نوع کیفی و مطالعات راهبردی است که به منظور نیل به اهداف تعیین شده، از داده های کتابخانه ای بهره گرفته است. فرایند پیاده سازی شامل تحلیل نظام مند نظرات نخبگان از طریق تحلیل تطبیقی نظریه ها و مفهومی سازی چندلایه است. در این راستا، نظریاتی که به صورت بالقوه دارای توانمندی اجماع سازی هستند، از میان منابع تخصصی رشته های معماری، شهرسازی، مدیریت شهری، مدیریت سازمانی، و علم اطلاعات و دانش شناسی شناسایی، احصا و ارزیابی شده اند. فرایند تحقیق شامل استخراج، کدگذاری و تحلیل داده ها توسط ماتریس SWOT و گسترش نتایج تحلیلی، به منظور رسیدن به ساختاری منسجم از نحوه شکل گیری مخازن فکری است. بهره گیری از روش تحقیق مطالعات راهبردی در این پژوهش، امکان تحلیل عمقی و ساختاریافته را فراهم می آورد. یکی از مراحل مهم این روش، ضرورت تفکیک عوامل داخلی و خارجی تأثیرگذار بر فرایند اجماع سازی است. عوامل خارجی، ساختارهای قدرت را در نظریه های بین رشته ای نمایان می کنند که ظرفیت بالفعل در فرایند اجماع سازی محسوب می شوند؛ زیر اگر غیر از این بود، به عنوان نظریه های مناسب اجماع سازی در مرحله انتخاب داده های این روش تحقیق، مورد توجه قرار نمی گرفتند. این عوامل، بسترسازهای اصلی برای شکل گیری اجماع هستند و ماهیت بیرونی و گاه کلان تر از ترجیحات فردی یا گروهی دارند. در مقابل، عوامل داخلی، ترجیحات گفتمانی در نظریه های مرتبط با شهرسازی را نمایان می کنند که ظرفیت بالقوه در فرایند اجماع سازی محسوب می شوند. این عوامل برای اجماع سازی به تنهایی کافی نیستند و باید در فرایند اجماع، با عوامل خارجی ترکیب شوند تا بتوانند جامعیت اجماع را ایجاد کنند. بسترها و عقیده های کلیدی نتیجه ادغام ظرفیت های بالقوه و بالفعل اجماع سازی هستند که در قالب محورهای کلیدی، دسته بندی و اولویت دهی می شوند. این محورها نشان دهنده نقاط همپوشانی و توافق نظر هستند که می توانند به عنوان پایه ای برای تصمیم سازی های آتی مورد استفاده قرار گیرند. سپس، محورهای کلیدی باید توسط محورهای خلق راهبرد در روش تحقیق، به محورهای ترکیبی ای تبدیل شوند که روش های اجماع سازی مرکب از ظرفیت های بالفعل و بالقوه را متناسب با ماهیت آن ها، با موضوع اجماع تطبیق دهد. این مرحله از پژوهش، عمق و پیچیدگی فرایند اجماع سازی را نشان می دهد و بر لزوم همگرایی تئوری و عمل تأکید می کند. یافته ها یافته های کلیدی و مهم به دست آمده از این تحقیق نشان می دهند استفاده ترکیبی از مدل های اجماع سازی و مدیریت دانش، می تواند ضمن کاهش تعارض های نخبگانی، مسیر تدوین بیانیه ای برای انسجام دانشی و تصمیم سازی پایدار را هموار سازد. برای اطمینان از صحت فرایند یادشده، نیاز است تا با شاخص های کیفی (دقت، اثربخشی، کارایی و پیش بینی پذیری)، روش های اجماع پیشنهاد شده را وزن دهی کرد. این ارزیابی کیفی، به منظور تضمین اعتبار و قابلیت اعتماد مدل پیشنهادی صورت می گیرد. در نهایت، با استفاده از ماتریس SWOT، روش های پیشنهاد شده و سنجیده شده نسبت به عوامل داخلی و خارجی که در چند مرحله قبل برای استخراج ساختارهای قدرت و ترجیحات گفتمانی مورد استفاده قرار گرفته اند، تحلیل شده اند. چهار سناریوی تهاجمی (SO)، محافظه کارانه (WO)، رقابتی (ST) و تعاملی (WT) برای به کارگیری و پیاده سازی این روش ها پیشنهاد شده است. این سناریوها، چارچوبی برای انطباق راهکارهای اجماع سازی با شرایط متغیر محیطی و داخلی فراهم می آورند و انعطاف پذیری لازم را در فرایند تصمیم سازی ایجاد می کنند. پس از دستیابی به این استراتژی ها، راهکارهای انطباق آن ها با حوزه پیاده سازی نظرات برآمده از اجماع نخبگان در سه محور ساختاربخشی، همگرایی و زمینه گرایی مورد ارزیابی و تحلیل قرار گرفته است. این تحلیل ها نشان می دهند چگونه می توان نتایج حاصل از اجماع را به صورت عملیاتی در فرایندهای برنامه ریزی شهری به کار گرفت و از اثربخشی آن ها اطمینان حاصل کرد. نتیجه گیری نتیجه گیری حاصل از این پژوهش، بر اهمیت اساسی مدیریت مخازن فکری و اجماع سازی نخبگان در برنامه ریزی راهبردی شهری تأکید دارد. با گسترش این تحلیل ها، بیانیه ای برای سازماندهی و مدیریت مخازن فکری نخبگانی و عمومی در شهرسازی راهبردی پیشنهاد شده است. این بیانیه، به عنوان یک ابزار استانداردشده، نقش حیاتی در تسهیل مداخلات پایدار محیطی و افزایش شفافیت و کارایی در تصمیم گیری های شهری ایفا می کند. کاربرد نتایج برای تصمیم گیری های زمینه محور و اجرای اقدامات مبتنی بر موقعیت، از دیگر دستاوردهای مهم این پژوهش است؛ به این معنا که تصمیمات بر اساس ویژگی های خاص هر موقعیت و با در نظر گرفتن نظرات تخصصی نخبگان اتخاذ می شوند که به راهکارهای متناسب تر و اثربخش تر منجر خواهد شد. نقش و کاربرد ابزار استاندارد شده برای مداخلات پایدار محیطی در نتایج این پژوهش، به عنوان یک عامل تسهیل کننده برای موضوع پژوهش، اهمیت زیادی دارد. این ابزار، به مدیران شهری کمک می کند تا با اتکا به دانش جمعی و تخصص نخبگان، به راهکارهای نوآورانه و پایدار دست یابند و از تکرار خطاهای گذشته جلوگیری کنند. در نهایت، این پژوهش با ارائه یک مدل جامع برای اجماع سازی نخبگان و بیانیه مدیریت مخازن فکری، گامی مهم در جهت ارتقای کیفیت تصمیم گیری های شهری و دستیابی به توسعه پایدار شهری برداشته است.
۱۳۳۸.

شناسایی تهدیدات و درمان های دیجیتال حوزه سلامت روان شهری(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: تحلیل محتوا دیجیتال سلامت سلامت روان شهر

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۸۰ تعداد دانلود : ۶۲
مقدمه رشد سریع فناوری های دیجیتال و دیجیتالی شدن زندگی انسان ها به خصوص انسان شهر نشین، تهدیدهای جدیدی را برای سلامت روان شهروندان از جمله اعتیاد به رسانه های اجتماعی و کلاهبرداری های سایبری ایجاد کرده است. درواقع، این پدیده چالش های مهمی از جمله فرسایش پیوندهای اجتماعی، شیوع شایعات بی اساس و تغییر ماهیت مرز بین فضاهای عمومی و خصوصی را به همراه دارد که در نهایت ساختار زندگی شهری و نحوه تعامل شهروندان با یکدیگر را تغییر داده و می تواند اثرات بسیار نامناسبی بر سلامت روان شهروندان داشته باشد. اما از سوی دیگر، درمان های دیجیتال راه حل های امیدوارکننده ای برای مسائل بهداشت روانی در شهرها ارائه می دهند، راه حل های دیجیتال به عنوان ابزاری حیاتی برای رسیدگی به چالش رو به رشد سلامت روان شهری در دهه های اخیر برای ارائه مراقبت های بهداشت روانی قابل دسترس برای همه، کارآمد و مؤثر برای ساکنان شهری ظهور کرده و به صورت پلتفرم های دیجیتال، اپلیکیشن ها، شبکه های پشتیبانی دیجیتال و... در بسیاری از شهر ها مطالعه و به کار گرفته شده اند. علاوه بر این در دهه های آینده، شاهد گسترش فناوری های جدیدی خواهیم بود که به طور اساسی نحوه زندگی، کار و تعامل ما با محیط اطراف را تغییر خواهند داد. از هوش مصنوعی و واقعیت مجازی گرفته تا اینترنت اشیا و زیرساخت های شهر هوشمند، این نوآوری ها گرچه وعده بهبود کارایی، راحتی و ارتباطات را می دهند، اما اگر به دقت مدیریت نشوند، ممکن است پیامدهای ناخواسته بسیاری برای سلامت روانی ساکنان شهری داشته باشند.  بنابراین، دیجیتالی شدن تأثیرات بسیاری بر همه ابعاد جامعه شناسی، سیاست، اقتصاد، روانشناسی و... داشته است و رشته شهرسازی و موضوع ذیل آن تحت عنوان «سلامت روان شهری» به عنوان حوزه ای میان رشته ای که با تمام ابعاد زندگی انسان ارتباط دارد، باید تأثیرات دیجیتالی شدن بر سلامت روان را در نظر داشته و برای ارتقای تأثیرات مثبت و کاهش تأثیرات منفی آن در شهر ها تلاش کند. به همین منظور، این پژوهش با هدف شناسایی و تحلیل تهدیدها و درمان های دیجیتال مؤثر بر سلامت روان شهروندان، بیان شده در اسناد و پژوهش های مرتبط میان رشته ای انجام شده است. مواد و روش ها روش تحقیق در این پژوهش تحلیل محتوا است. با توجه به هدف پژوهش، ابتدا به مرور سیستماتیک مطالعات پیشین پرداخته و با استفاده از تحلیل محتوای این مطالعات، تهدیدها و درمان های دیجیتال عام مؤثر بر سلامت روان شناسایی شده است. در واقع، این پژوهش با استفاده از نوعی رویکرد تفسیری داده های کیفی جمع آوری شده از طریق یک فرایند سیستماتیک ( Butler et al., 2016) را تحلیل و سپس با در نظر گرفتن تکرار هر یک از تهدیدها و درمان های دیجیتال در جهت تحلیل راحت تر به تبدیل داده های کیفی به کمی پرداخته است.  یافته ها تحلیل تهدیدها و درمان های سلامت روان دیجیتال شهری نشان می دهد این حوزه، با دو روی متضاد، هم امکانات بی نظیری برای ارتقای سلامت روان شهروندان ارائه می دهد و هم چالش های جدی پیش روی آنان قرار می دهد. نکته حائز اهمیت، تلفیق دیدگاه های متخصصان و پژوهش ها به منظور شناسایی و تفکیک تهدیدها و درمان ها در سه دسته بندی عوامل اجتماعی فرهنگی، مدیریتی و ویژگی های فردی است که هریک، نقش ویژه ای در این میان ایفا می کنند. در این راستا، عوامل مدیریتی (با سهم 34/33 درصد در درمان ها و 39/76 درصد در تهدیدها)، نقش اساسی در شکل دهی به این پدیده دارند. درمان های مدیریتی، عمدتاً بر به صرفه بودن از نظر زمانی و هزینه ای (با درصد تکرار 11/94 درصد) تأکید دارد. این در حالی است که تهدیدهای مدیریتی، بیشتر بر شکاف دیجیتالی بین نسلی (با درصد تکرار 18/70 درصد) دلالت دارد. در سوی دیگر، ویژگی های فردی (با سهم 8/96 درصد در درمان ها و 36/14 درصد در تهدیدها)، نقش مهمی در تعیین میزان بهره مندی شهروندان از خدمات سلامت روان دیجیتال و آسیب پذیری آنان در برابر خطرات این حوزه ایفا می کنند. درمان های فردی، بر افزایش تاب آوری و آگاهی، ایجاد انگیزه در کاربران و تسریع در شروع درمان و بهبود (با درصد تکرار 2/99 درصد) تأکید دارد. اما در مقابل، تهدیدهای فردی، عمدتاً بر نبود مهارت و سواد دیجیتالی در شهروندان و امکان ایجاد و ارتقای اضطراب و استرس در کاربران (با درصد تکرار 7/23 درصد) دلالت دارد. این یافته ها نشان می دهد ارتقای سواد دیجیتالی شهروندان، می تواند به کاهش آسیب پذیری آنان در برابر تهدیدهای ناشی از دیجیتالی شدن کمک کند. مقوله اجتماعی فرهنگی (با سهم 56/72 درصد در درمان ها و 24/10 درصد در تهدیدها)، نقش مهمی در شکل دهی به نگرش و رفتار شهروندان در قبال فناوری های دیجیتال ایفا می کنند. درمان های اجتماعی فرهنگی، بیشتر بر درک مشترک بر اثر گفت و گو با دیگران دلالت دارند، اما در مقابل، تهدیدهای اجتماعی فرهنگی، عمدتاً بر انزوای اجتماعی تأکید دارند. نتیجه گیری فناوری های نوین ارتباطی و فناوری های دیجیتال در عین اینکه امکانات جدیدی را برای ارتقای سلامت روان شهروندان فراهم کرده اند، خطرات و تهدیدهای جدیدی را نیز ایجاد کرده اند که باید مورد توجه قرار گیرد. اما تا کنون تحقیقات کافی در مورد تهدیدها و درمان های دیجیتالی شدن بر شهروندان صورت نگرفته است. در حالی که شناسایی همه تهدیدها و درمان های دیجیتال و تأثیر آن بر سلامت روان شهروندان و سعی در کاهش تهدیدها و افزایش اثر درمان ها در تدوین برنامه ریزی و طراحی شهری حائز اهمیت است. در واقع، تا کنون هیچ مطالعه ای در راستای تحلیل محتوا پژوهش های منتشرشده و شناسایی تهدیدها و درمان های مؤثر بر سلامت روان شهروندان انجام نشده و بیشتر مطالعات تنها تعدادی از این عوامل را بررسی کرده اند. به همین منظور، این پژوهش با هدف شناسایی و تحلیل تهدیدها و درمان های دیجیتال مؤثر بر سلامت روان شهروندان، بیان شده در اسناد و پژوهش های مرتبط انجام شده است. یافته های پژوهش بیانگر آن است که مطالعات پیشین، حوزه تهدیدهای دیجیتال را بیشتر ناشی از عوامل مدیریتی و اجتماعی فرهنگی مانند شکاف دیجیتالی بین نسلی، خطرات سایبری ناشی از عدم شفافیت در سیاست های حفظ حریم خصوصی کاربران، انزوای اجتماعی، ارتقای نابرابری فضایی و اجتماعی بر اثر تفاوت در دسترسی به فناوری های دیجیتال می دانند. پس از این عوامل، نبود مهارت و سواد دیجیتالی در شهروندان و امکان ایجاد و ارتقای اضطراب و استرس در کاربران به عنوان مهم ترین تهدیدهای دیجیتال در بعد ویژگی های فردی است. همچنین در مطالعات حوزه درمان های دیجیتال شهری، بیشتر عوامل اجتماعی فرهنگی و مدیریتی مانند دسترسی آسان، درک مشترک بر اثر گفت و گو با دیگران، به صرفه بودن از نظر زمانی و هزینه ای، اثربخشی و کارایی بیشتر خدمات دیجیتال و کاربرد بهتر و کاراتر در دوران بحران مورد بررسی قرار گرفته است. در نتیجه تحولات دیجیتال به طور گسترده ای بر سلامت روان شهروندان تأثیر گذاشته و در کنار مزایای فراوان، چالش های جدیدی را نیز به همراه داشته است. در عین حال، فناوری های دیجیتال ظرفیت بالقوه ای برای ارائه راهکارهای درمانی نوین از جمله مشاوره های آنلاین، پلتفرم های پشتیبانی اجتماعی و استفاده از هوش مصنوعی و واقعیت مجازی در درمان های سلامت روان فراهم کرده است. همچنین، موفقیت در مدیریت سلامت روان دیجیتال مستلزم یک رویکرد جامع، چندبعدی و همکاری میان سیاست گذاران شهری، متخصصان سلامت و توسعه دهندگان فناوری است. از طریق هماهنگی و تدوین سیاست های منسجم می توان ضمن کاهش تهدیدها، از فرصت های فناوری دیجیتال برای ارتقای کیفیت زندگی و سلامت روان شهروندان به بهترین شکل بهره برداری کرد. در نهایت، این پژوهش بر اهمیت ایجاد تعادل میان مزایای دیجیتالی شدن و کنترل چالش های آن تأکید دارد تا شهرهای آینده بتوانند محیطی سالم، ایمن و پایدار برای ساکنان خود فراهم کنند. البته سایر عوامل نیز اهمیت بسیاری دارند و سیاست گذاران، برنامه ریزان ، طراحان و معماران باید پس از شناخت مناسب تهدیدها و درمان های دیجیتال، در جهت کاهش اثرات تهدیدها و افزایش تأثیر درمان ها گام بردارند.
۱۳۳۹.

طراحی مدل ارزیابی پایداری اکولوژیک زنجیره تامین لارج صنعت نفت با نقشه شناخت فازی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)

کلیدواژه‌ها: زنجیره تأمین پایدار پارادایم لارج صنعت نفت نقشه شناخت فازی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۹ تعداد دانلود : ۴۵
مدیریت زنجیره تأمین صنعت نفت با چالش های زیست محیطی برای دستیابی به اهداف توسعه پایدار مواجه است. بدین منظور تحقیق حاضر با هدف استفاده از پارادایم لارج برای کمک به مدیریت زنجیره تأمین پایدار در صنعت نفت انجام شد. برای دستیابی به این هدف تحقیق حاضر در دو فاز کیفی و کمی صورت گرفت. در بخش کیفی با استراتژی داده بنیاد اقدام به شناسایی و استخراج شاخص های مدل شد. در بخش کمی، مدل علی معلولی با رویکرد نقشه شناخت فازی طراحی شد. جامعه آماری تحقیق خبرگان شامل مدیران ارشد صنعت نفت بودند که به صورت نمونه گیری غیر احتمالی و هدفمند به تعداد 14 نفر انتخاب شدند. یافته ها نشان داد که همه شاخص های مدل با یکدیگر ارتباط دارند به گونه ای که سه شاخص افزایش سودآوری، طراحی لجستیک معکوس و کاهش زمان تأخیر به ترتیب بیشترین ارتباط را با شاخص های دیگر دارد که نشان از اهمیت این عوامل می باشد. انتظار می رود که با طراحی لجستیک معکوس مناسب و برنامه ریزی ها جهت کاهش زمان تأخیر بتوان به افزایش سودآوری و بهبود عملکرد مدیریت زنجیره تأمین پایدار کمک کرد.
۱۳۴۰.

تحلیل فازی تأثیر شاخص های رفتاری سرمایه گذاران بر سیاست تقسیم سود شرکت ها(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)

کلیدواژه‌ها: سیاست تقسیم سود سوگیری های شناختی و احساسی اعتماد به نفس تأثیرات اجتماعی روش دلفی فازی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۷ تعداد دانلود : ۴۲
هدف از این پژوهش بررسی تأثیر عوامل رفتاری سرمایه گذاران بر سیاست تقسیم سود در شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران است. در این راستا، با استفاده از روش دلفی فازی، عوامل کلیدی رفتاری مؤثر بر تصمیم گیری های سرمایه گذاری شناسایی و تحلیل شده اند. یافته های پژوهش نشان می دهد که سوگیری های شناختی و احساسی، اعتماد به نفس و ریسک پذیری، تأثیرات اجتماعی و گروهی، و مدیریت مالی و تصمیم گیری از مهم ترین عوامل تأثیرگذار بر سیاست تقسیم سود شرکت ها هستند. نتایج نشان داد که اعتماد به نفس بیش از حد و ریسک پذیری بالا تأثیر منفی بر سیاست تقسیم سود دارند؛ زیرا مدیران با اعتماد به نفس بالا تمایل دارند منابع مالی شرکت را برای سرمایه گذاری های پرریسک به کار بگیرند. همچنین، سوگیری های شناختی و احساسی موجب کاهش تمایل به تقسیم سود شده و تصمیم گیری های محافظه کارانه تر را به دنبال دارد. در مقابل، تأثیرات اجتماعی و گروهی، مدیریت مالی قوی و تصمیم گیری های منطقی تأثیر مثبتی بر سیاست تقسیم سود دارند، زیرا این عوامل باعث افزایش شفافیت مالی و اعتماد سرمایه گذاران می شوند. مقایسه یافته های این پژوهش با مطالعات داخلی و خارجی نشان داد که عوامل رفتاری در کنار معیارهای مالی، نقش تعیین کننده ای در تصمیمات مرتبط با تقسیم سود دارند. درنهایت، پژوهش پیشنهاد می کند که شرکت ها با به کارگیری استراتژی های مدیریت ریسک، بهبود شفافیت اطلاعاتی، و کاهش اثرات سوگیری های شناختی، می توانند سیاست های تقسیم سود خود را بهینه سازی کرده و از تصمیم گیری های غیرمنطقی جلوگیری کنند.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

زبان