فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۰۸۱ تا ۱٬۱۰۰ مورد از کل ۵۵٬۶۰۸ مورد.
منبع:
تعالی منابع انسانی سال ۵ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۴ (پیاپی ۱۸)
25 - 46
حوزههای تخصصی:
هدف اصلی پژوهش حاضر شناسایی الگوی جاری حکمرانی دانشگاه آزاد اسلامی در زمینه توجه به صنعت و بازار بوده است. این پژوهش با استفاده از رویکرد کیفی و کاربست روش داده بنیاد انجام گرفت. جامعه ی آماری شامل اعضای هیات رئیسه و رؤسای دانشکده های واحدهای دانشگاه آزاد اسلامی در استان خراسان رضوی بوده اند که از طریق نمونه گیری هدفمند از نوع ملاک محور انتخاب شدند. داده ها از طریق مصاحبه ی نیمه ساختار یافته با 15 نفر از مشارکت کنندگان (تا رسیدن به اشباع نظری) جمع آوری شدند. به منظور تجزیه و تحلیل داده ها، از روش کدگذاری باز، محوری و گزینشی استفاده گردید. در راستای تأمین روایی و پایایی از معیارهای لینکن و گوبا بهره گرفته شد. نتایج نشان دهنده 38 مفهوم محوری و 13 مقوله منتخب است که در قالب نظریه داده بنیاد شامل ارتباط ناکارآمد دانشگاه، صنعت و بازار به عنوان پدیده محوری، شرایط علی (عوامل ساختاری – سازمانی؛ عوامل ارتباطی – تعاملی؛ عوامل علمی – حرفه ای)، راهبردها (گرایش به رویکردهای سنتی در حکمرانی؛ عدم تنوع در شیوه های تأمین مالی؛ گسست ارتباطی دانشگاه و نهادهای واسط صنعتی- تجاری)، شرایط زمینه ای (عوامل محیطی-زیرساختی)، شرایط مداخله کننده تسهیل گر(ضرورت ها و الزامات رقابتی؛ درس آموخته های منطقه ای و جهانی؛ توده ای شدن آموزش عالی)، شرایط مداخله گر محدودکننده (سیاست زدگی و محرک های اجتماعی – فرهنگی) و پیامد (پیامدهای فردی؛ سازمانی و عمومی - اجتماعی) سازمان یافت.
چارچوب انگیزشی نگهداشت نیروی انسانی متخصص: رویکرد فراترکیب(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات منابع انسانی دوره ۱۴ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۳
148 - 179
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: در دهه های اخیر، سازمان ها به علت مشکلات اقتصادی و اداری متعدد با چالش های عظیمی در اداره امور خود مواجه شدند که آن ها را واداشت تا برای مسائلی همچون انگیزش شغلی و حفظ و نگهداشت نیروهای انسانی خود اهمیت زیادی قائل شوند. این پژوهش با هدف بررسی چارچوب انگیزشی نیروی انسانی متخصص در سازمان ها اجرا شده است.روش: این پژوهش از نوع کیفی، توسعه ای، تفسیری و استقرایی است که با رویکرد فراترکیب و روش تحلیل محتوای کیفی اجرا شده است. منابع اطلاعاتی را مقاله های منتشر شده در دو پایگاه داده ای داخلی (مرکز اطلاعات علمی جهاد دانشگاهی و نورمگز) و پایگاه خارجی (الزویر و تامسون روترز) تشکیل می دهد. بعد از گردآوری مقاله های منتشر شده از پایگاه های اطلاعاتی یادشده، بر اساس شاخص مدنظر پژوهشگران، مقاله های منتخب برای بررسی انتخاب شدند.یافته ها: پس از بررسی و ترکیب نتایج مطالعات منتخب، 110 کد توصیفی به دست آمد که این کدها در 40 مضمون اولیه، 16 مضمون سازمان دهنده و 4 مضمون فراگیر طبقه بندی شدند که عبارت اند از: 1. بسترسازهای اولیه، مشتمل بر جهت گیری سازمان (شامل اسناد بالادستی، جهت گیری اجتماعی و ارزش های سازمانی)، راهبردهای سازمانی (امنیت شغلی، عدالت سازمانی و توازن کار و زندگی)، جو سازمانی (روابط اجتماعی)؛ 2. بسترسازهای ثانویه، مشتمل بر رهبری (رهبری کارمندمدار، ویژگی های فردی رهبر و رهبری خودکفا)، عوامل شغلی (طراحی شغلی و الزامات شغل)، محیط کار (شرایط فیزیکی کار و موقعیت جغرافیایی محل کار) و همکاران (توانمندی همکاران و تعامل با همکاران)؛ 3. کارکردهای مدیریت منابع انسانی، مشتمل است بر جذب و استخدام (بهره گیری از رویه های علمی و جذب مبتنی بر شایستگی و مهارت)، آموزش و توسعه (آموزش های بدو و ضمن خدمت، آموزش مبتنی بر به کارگیری مهارت و ایجاد بانک شایستگی)، مدیریت عملکرد (ارزیابی نتیجه محور، بهره گیری از نتایج ارزیابی ها در برنامه ریزی شغلی)، روابط کار (توجه به نظرات کارکنان، نظرسنجی و اطلاع رسانی)، معماری سازمانی و ارتباطات (طراحی ساختار شبکه ای، طراحی نظام پیشنهادها و منتورینگ سازمانی) و جبران خدمات (پرداخت های نقدی، کمک هزینه، پرداخت های مالی و امکانات مالی)؛ 4. پیامدها که پیامدهای فردی (انگیزشی و مشارکتی)؛ پیامدهای سازمانی (ماندگاری و چابکی) و پیامدهای فراسازمانی (رضایتمندی و اجتماعی) را در برمی گیرد.نتیجه گیری: این چارچوب می تواند مبنایی برای برنامه ریزی سازمان ها باشد تا بتوانند نیروی تخصصی خود را که از تجربه ها، دانش، تخصص و مهارت های منحصربه فرد برخوردارند، در سازمان ها نگه دارند. شایان ذکر است که پیش نیاز صحیح اجرای چارچوب مطرح شده در سازمان های دولتی و غیردولتی کشور، تدوین و اجرای سیاست ها و استراتژی متناسب با نیروی انسانی متخصص است.
الگوی برندسازی اجتماعی در راستای توسعه پایدار (مورد مطالعه: شرکت لبنی دامداران)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات مدیریت توسعه سبز سال ۳ پاییز و زمستان ۱۴۰۳ شماره ۲
153 - 170
حوزههای تخصصی:
این پژوهش با هدف ارائه الگوی برندسازی در صنایع لبنی ایران انجام شده است. تحقیق حاضر از لحاظ هدف، کاربردی است که با رویکرد آمیخته انجام شده است. با استفاده از رویکرد کیفی مدل اولیه تحقیق طراحی شده است. در گام بعدی، نسبت به اعتبارسنجی مدل اقدام شد (رویکرد کمی). نمونه آماری در بخش کیفی شامل 19 نفر از خبرگان که حجم نمونه بر اساس رسیدن به اشباع نظری تعیین شد. نمونه آماری در بخش کمی شامل 252 نفر از مدیران، سرپرستان و کارکنان شرکت دامداران بوده است. ابزار اصلی گردآوری داده ها در بخش میدانی شامل مصاحبه نیمه ساختاریافته و در بخش کمی شامل پرسشنامه بوده است. جهت تحلیل داده های کیفی از تئوری داده بنیاد با استفاده از نرم افزار MAXQDA استفاده شده است. تحلیل داده ها در بخش کمی با روش حداقل مربعات جزئی انجام شده است. بر اساس نتایج حاصل از تحلیل کیفی شش دسته از عوامل شامل عوامل علی (بازاریابی اجتماعی، پارادایم های ذهنی مدیران، بهینه کاوی، فرهنگ سازمانی و مسئولیت اجتماعی)، زمینه ای (محیط کلان، فضای رقابتی)، مداخله گر (مزیت رقابتی پایدار و مشارکت کارکنان)، پدیده محوری (مدیریت برندسازی اجتماعی)، راهبردها (بازاریابی خیرخواهانه، برندسازی مشارکتی، انتخاب بازار هدف)، و پیامدها (عملکرد مالی، و عملکرد بازاریابی) شناسایی شد.
سنجش میزان عوامل تأثیرگذار بر صرف بلوک درهریک از صنایع فعال در بازار سرمایه ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
راهبرد مدیریت مالی سال ۱۲ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۳ (پیاپی ۴۶)
135 - 160
حوزههای تخصصی:
هدف از انجام این پژوهش ارائه مدلی جهت تعیین قیمت بلوک سهام در صنایع مختلفِ بازار سرمایه ایران است. با استفاده از پیشینه پژوهش های گذشته، عوامل تأثیرگذار بر صرف بلوک انتخاب و در مدل پیشنهادی بررسی گردیدند. جامعه مطالعاتی، شرکت های پذیرفته شده در بورس و فرابورس ایران و دوره زمانی پژوهش، معاملات عمده سال های 1390 تا 1399 بوده است. روابط متغیرهای پژوهش از طریق ایویوز و با استفاده از تحلیل رگرسیون چندمتغیره سنجیده و با استناد به نتایج خروجی مدل ها، فرضیه های پژوهش آزمون و ضرابب تأثیرگذار بر صرف بلوک برآورد گردیده اند. در نهایت به منظور بررسی تفاوت میزان تأثیر متغیرها بر صرف بلوک در صنایع مختلف و جهت افزایش دقت یافته ها، به بررسی متغیرها در پایتون پرداخته شده است. نتایج نشان داد که ضریب تأثیر هر متغیر بر صرف بلوک متفاوت بوده، و صرف بلوک با اندازه بلوک، وجه نقد، دارایی و درآمد شرکت رابطه مستقیم و با نسبت بدهی، سود و اندازه شرکت رابطه معکوس دارد. در ادامه یافته ها حاکی از آن بود که در صنایع فراورده های نفتی،کک و سوخت هسته ای و محصولات فلزی، سود؛ در صنعت شیمیایی، اندازه شرکت؛ در صنایع خودرو و ساخت قطعات و بانک و مؤسسات اعتباری، اندازه بلوک و درصنعت سرمایه گذاری، میزان دارایی بیشترین تأثیر را بر صرف بلوک دارد.
شناسایی چالش های دورکاری حاصل از تجربه زیسته کارکنان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
گسترش شیوه های جدید انجامِ کار از جمله دورکاری، از پدیده های نوظهور همزمان با عصر اطلاعات است که تاثیر چشم گیری بر زندگی کاری و خانوادگی افراد داشته است. در این پژوهش به شناسایی و دسته بندی چالش های دورکاری پرداخته شده است. روش پژوهش حاضر کیفی بوده و از روش پدیدارشناسی تفسیری استفاده شده است. برای شناسایی چالش ها، ابتدا با مرور ادبیات، پرسش های مصاحبه تهیه شده و سپس 12 مصاحبه با کارکنان یک شرکت خصوصی در شهر تهران انجام شد. روش نمونه گیری مورداستفاده در این پژوهش، قضاوتی هدفمند است. نتایج پژوهش نشان داد چالش های دورکاری از دید کارکنان و با توجه به تجربیات آن ها شامل عوامل شغلی، سازمانی، فردی، اجتماعی، اقتصادی و محیطی می باشد. باتوجه به یافته های پژوهش، بر مدیران واجب است تا پیش از اجرای طرح دورکاری نسبت به برقراری شرایط موردنیاز آن اهتمام ورزیده و با پیمایش مستمر کارکنان و بررسی میزان رضایت و موفقیت آن ها در حین دورکاری، در جهت توسعه طرح دورکاری اقدام نمایند.
بررسی نقش توانمندسازهای هوش مصنوعی و آمادگی هوش مصنوعی شرکت ها در پذیرش سیستم مدیریت روابط با مشتری ادغام شده با هوش مصنوعی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت بازرگانی دوره ۱۶ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱
34 - 58
حوزههای تخصصی:
هدف: هوش مصنوعی به عنوان یکی از روندهای فناورانه برتر انقلاب صنعتی چهارم و بازاریابی نسل پنجم، با ادغام در سیستم های مدیریت روابط با مشتری، ظرفیت و مزایای گسترده ای برای کسب وکارها ایجاد می کند. یکی از مباحث زیربنایی در این حوزه، به پذیرش فناوری مربوط می شود. هدف این مطالعه، بررسی تأثیر برخی عوامل سازمانی بر پذیرش سیستم های هوشمند مدیریت روابط با مشتری و ارائه راه کارهای متناسب با این عوامل، برای بسترسازی و نهادینه کردن استفاده از فناوری های هوشمند در سازمان های تجاری است.روش: این پژوهش از حیث هدف، در گروه تحقیقات کاربردی توسعه ای است و بر اساس نتیجه، در زمره تحقیقات تبیینی قرار می گیرد و بر مبنای روش انجام پژوهش، از نوع پیمایشی و هم بستگی است. در پژوهش حاضر از دو روش کتابخانه ای و میدانی برای گردآوری داده ها و اطلاعات استفاده شد. به منظور گردآوری داده های باکیفیت و دستیابی به نتایج دقیق تر، از ابزار پرسش نامه معتبر و دقیق استفاده شد. برای بررسی و آزمون فرضیه های پژوهش، به روش نمونه گیری تصادفی، نمونه ۳۸۴ تایی از کسب وکارهایی انتخاب شد که در حوزه «فروش کالا» نماد اعتماد الکترونیکی ساده داشتند. به منظور آزمون فرضیه ها از روش معادلات ساختاری و نرم افزار اسمارت پی ال اس نسخه سوم، استفاده شد.یافته ها: نتایج پژوهش نشان می دهد که توانمندسازهای هوش مصنوعی شامل نقشه راه تکنولوژی، تخصص حرفه ای و نگرش و همچنین آمادگی هوش مصنوعی شامل زیرساخت، فنی بودن و سطح آگاهی، بر پذیرش سیستم مدیریت روابط با مشتری ادغام شده با هوش مصنوعی تأثیر دارند.نتیجه گیری: با توجه به نتایج حاصل از پژوهش، سازمان های تجاری می توانند به ترتیب اهمیت با تقویت سطح آمادگی هوش مصنوعی سازمانی، یعنی درک سازمانی در خصوص سطح فنی و پیچیدگی سیستم ها، ایجاد زیرساخت های مورد نیاز، افزایش سطح آگاهی و همچنین با توانمندسازی هوش مصنوعی، یعنی ایجاد نگرش مثبت به فناوری، ترسیم نقشه راه تکنولوژی و کسب تخصص های حرفه ای مورد نیاز، به پذیرش و استقرار آگاهانه و موفق سیستم مدیریت روابط با مشتری ادغام شده با هوش مصنوعی، اقدام کنند و از منافع گسترده آن منتفع شوند.
سیاست گذاری خدمت سربازی متناسب با تغییرات جمعیتی در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های راهبردی ارتش سال ۳ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۸
1 - 29
حوزههای تخصصی:
اصولا در میان مولفه های موثر بر سیاست گذاری خدمت سربازی در ایران، مولفه تغییرات جمعیتی از اهمیت بنیانی برخوردار است و محور اصلی نیروی انسانی ارتش ج.ا. ایران بویژه نیروی زمینی بر اساس نیروی انسانی سرباز است. بنابراین هدف،روش،یافته و نتیجه گیری این پژوهش به شرح زیر چکیده می گردد:هدف: ارتقاء کیفیت خدمت سربازی و بهینه سازی روش سربازگیری متناسب با تغییرات جمعیتی ایرانروش: روش تحقیق در این پژوهش توصیفی است. محقق با رویکردی نهادی و با انجام تحلیل خبرگی و با بهره گیری از تکنیک دلفی و روش کتابخانه ای به اعتبارسنجی و پاسخ به سوالات تحقیق می پردازد. یافته: پیر شدن احتمالی جمعیت ایران، توقف رشد جمعیت و افزایش کمّی خانواده های تک فرزندی و همچنین افزایش مشارکت اجتماعی جمعیت زنان(زنانه شدن سربازی) از جمله یافته های این تحقیق است که بر خدمت سربازی در دهه های آینده موثر است.نتیجه گیری: نتیجه این پژوهش مسئله محور ارائه پیشنهادهای اجرایی برای خدمت سربازی متناسب با تغییرات جمعیتی ایران در افق 1420 است. محقق با تحلیل روند تغییرات جمعیتی ایران به نتایج نوآورانه ای از جمله: زنانه شدن خدمت سربازی و حرکت به سمت حرفه ای شدن ارتش در ایران. رسیده است.
فهم مبانی روش شناسی تصمیم گیری استراتژیک بر مبنای دلالت های روش شناسانه قرآن کریم (با نمونه سوره انفال)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت فرهنگ سازمانی سال ۲۲ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲ (پیاپی ۷۲)
105 - 119
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف از این مقاله دستیابی به فهم مبانی روش شناسی تصمیم گیری استراتژیک است که بر مبنای دلالت های روش شناسانه قرآن کریم و با نمونه سوره انفال انجام پذیرفته است. روش: این مقاله مبتنی بر سازکار ترکیبی دو روشِ دلالت پژوهی و همچنین منطق دلالت در ادبیات علم اصول است. در این زمینه، برای تحلیل داده ها از تحلیل مضمون و تحلیل محتوا در نرم افزار Atlas.ti بهره برده شده و برخی از دلالت های مبتنی بر مبانی روش شناسی تصمیم گیری استراتژیک فهم و تبیین شده اند. یافته ها: حاصل این فرایند روشمند استخراج 120 کد اولیه، 16 مضمون پایه، و 4 مضمون سازمان دهنده بوده است که در ذیل روش شناسی تصمیم گیری استراتژیک قرآن بنیان شکل گرفته اند. نتیجه : درنهایت، دلالت های روش شناسانه تصمیم گیری استراتژیک در ذیل چهار عنوان کلی نظام روش شناسی تصمیم گیری استراتژیک، مؤلفه های اثربخش در فراوری روش های تصمیم گیری های استراتژیک، مکان یابی شواهد برای فراوری تصمیم گیری های استراتژیک، و کیفیت و نیکویی تبیین سامان یافته اند.
تأثیر خودشیفتگی مدیرعامل بر پاداش مدیران
منبع:
چشم انداز حسابداری و مدیریت دوره ۷ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۹۲ (جلد ۲)
215 - 227
حوزههای تخصصی:
هدف از این پژوهش بررسی تأثیر خودشیفتگی مدیرعامل بر پاداش مدیران است. به همین منظور، داده های مربوط به شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران برای دوره زمانی ده ساله بین سال های 1392 الی 1401 برای 90 شرکت استخراج و از نرم افزار آماری ایویوز 8 استفاده گردید. پژوهش حاضر از بُعد هدف، از نوع توصیفی و تحلیلی است؛ از بُعد فرآیند نوع پژوهش، کمی؛ از بُعد منطق، یک پژوهش استقرایی، و از بُعد نتیجه پژوهش، یک پژوهش کاربردی است. در این پژوهش جهت سنجش خودشیفتگی مدیرعامل از دو معیار اندازه امضای مدیرعامل و میزان تستوسترون مدیرعامل و برای اندازه گیری پاداش مدیران از لگاریتم طبیعی پاداش مدیران که از یاداشت های همراه صورت های مالی قابل استخراج می باشد استفاده شده است. پس از تجزیه و تحلیل های آماری، نتایج حاصل از فرضیه های پژوهش حاکی از آن است که خودشیفتگی مدیرعامل بر پاداش مدیران تاثیر مثبت و معناداری دارد. این امر نشان می دهد رفتار مدیر خودشیفته به منظور ارائه صورت های مطلوب به مالکان و سهامداران جهت افزایش پاداش و همچنین کسب رضایت مندی بیشتر صورت می گیرد.
شناسایی شاخص های کلیدی عملکرد در دولت هوشمند(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات مدیریت دولتی ایران دوره ۷ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۳
119 - 164
حوزههای تخصصی:
به منظور شناسایی حوزه های قابل بهبود و ارتقای عملکرد کلی دولت هوشمند (که به طور گسترده ای با مفهوم حکمرانی در سال های اخیر مرتبط است) در دستیابی به اهداف و مقاصد خود، این پژوهش با هدف شناسایی و اعتبارسنجی شاخص های کلیدی عملکرد در دولت هوشمند با تمرکز بر دولت ایران انجام شده است. پژوهش حاضر از نظر هدف، کاربردی - توسعه ای با ماهیت توصیفی - تحلیلی است که با رویکرد پژوهش آمیخته (کیفی – کمی) انجام شده است. در گام نخست، برای شناسایی شاخص ها از روش کیفی فراترکیب مبتنی بر هفت مرحله سندلوسکی و باروسو و نرم افزار مکس کیودا استفاده شد. در گام دوم، از روش کمی دلفی فازی و نرم افزارهای اکسل و متلب، جهت غربالگری و تأیید شاخص های شناسایی شده، استفاده شد. جامعه پژوهش در گام فراترکیب، 24 تولید علمی منتشر شده در پایگاه های اطلاعاتی معتبر داخلی و خارجی و در گام دلفی فازی 13 نفر از متخصصان حوزه های مرتبط بودند. تحلیل محتوای یافته های تولیدات علمی منتخب منجر به رهگیری 73 خرده شاخص (کد توصیفی) شد؛ براساس شباهت مفهومی خرده شاخص ها و دسته بندی آن ها، تعداد 10 شاخص (مقوله اصلی) شامل حکمرانی هوشمند، مردم سالاری هوشمند، دولت باز، تعامل هوشمند، یکپارچگی، اشتراک دانش، خدمات هوشمند، فناوری هوشمند، رسانه های هوشمند و امنیت هوشمند شناسایی شد. در گام بعد، شاخص ها و خرده شاخص ها در قالب پرسشنامه در اختیار خبرگان این حوزه قرار گرفت؛ خروجی این مرحله، 10 شاخص شامل 67 خرده شاخص بود. شناسایی و اعتبارسنجی شاخص های کلیدی عملکرد در دولت هوشمند با تمرکز بر ویژگی های خاص نظام حکمرانی ایران و ادغام رویکردهای کیفی و کمی در فرایند انجام پژوهش از نوآوری های این مطالعه است.
رابطه ادراک چالش ها و آمادگی موسسات آموزشی با قصد مشارکت در آموزش الکترونیکی: نقش میانجی سهولت استفاده و مفید بودن فناوری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه و هدف: مطالعه تجربه ی دانشجویان در مشارکت خود در آموزش-الکترونیکی می تواند به شناخت بهتر و اتخاذ تصمیمات بهینه آموزشی و تربیتی در آموزش منجر شود. هدف این پژوهش تبیین نقش میانجی سهولت استفاده و مفید بودن فناوری در رابطه ادراک چالش ها و آمادگی موسسات آموزشی با قصد مشارکت در آموزش الکترونیکی دانشجویان بوده است.روش شناسی پژوهش: پژوهش حاضر از لحاظ شیوه جمع آوری داده ها توصیفی از نوع همبستگی بود. جامعه آماری این مطالعه دانشجویان دانشکده مدیریت و حسابداری دانشگاه آزاد اسلامی کرج بودند که 384 نفراز آن ها به روش در دسترس جهت پاسخگویی به سوالات پرسش نامه انتخاب گردیدند .ابزار جمع آوری اطلاعات پرسشنامه نیکو و ماسلوف (2021) بوده است .جهت تعیین پایایی پرسش نامه از «آلفای کرونباخ ،پایایی ترکیبی و بار عاملی» استفاده شد. همچنین، جهت تعیین روایی از روایی منطقی(صوری - محتوایی) و روایی سازه (همگرا و واگرا) استفاده گردید. جهت بررسی مناسب بودن ساختار مدل مفهومی تحقیق از معیارهای «ضریب تعیین، شاخص ارتباط پیش بین و شاخص تناسب مدل» استفاده شد. برای تحلیل داده ها از مدل معادلات ساختاری استفاده شد. یافته ها: نتایج پزوهش نشان داد که ادراک چالش ها با قصد مشارکت در آموزش، ادراک مفید بودن فناوری، ادراک سهولت استفاده از فناوری رابطه منفی دارد. همچنین نتایج نشان داد که ادراک آمادگی موسسات آموزشی با قصد مشارکت و ادراک مفید بودن فناوری و ادراک سهولت استفاده از فناوری رابطه مثبت و معناداری دارد.بحث و نتیجه گیری: نتایج این تحقیق می تواند مدل ادراکی مناسبی برای به تبیین عوامل موثر بر قصد مشارکت در آموزش های الکترونیکی تلقی شود. فهم ادراک یادگیرندگان از سهولت و مفید بودن فناوری و نیز آمادگی مراکز آموزشی و ادراک چالش ها، داده های مناسب برای تصمیم گیری پیرامون چگونگی به کارگیری و کیفیت استفاده از فناوری های آموزشی در اختیار مدیران و برنامه ریزان و متخصصان حوزه فناوری آموزشی قرار می دهد
ارائه مدل ممیزی دانش برای استارتاپ های ایرانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت دانش سازمانی سال ۷ بهار ۱۴۰۳ شماره ۲۴
81 - 128
حوزههای تخصصی:
تحولات نوین اقتصادی منجر به تغییر بنیادین فضای کسب و کار در بعد میزان رقابت بنگاه های نوظهور و نیل آن به سوی ناپایداری و شکست شده است. به همین علت و در پاسخ به این محیط ناپایدار، کسب و کار های نوآفرین بر اساس ایده های دانش محور توسعه یافته و با کشف یک مدل کاری تکرار شونده و مقیاس پذیر به دنبال پوشش شکاف های موجود در بازار هستند. به واسطه همین ماهیت دانش محور، این شرکت ها بطور آگاهانه یا ناآگاهانه بخشی از فرایند های مدیرت دانش را اجرا می کنند و در اولین گام لازم است که بتوانند سرمایه دانشی مجموعه خود را شناسایی و سازماندهی کنند. به همین منظور، این مطالعه با هدف کشف مدلی برای ممیزی دانش در شرکت های نوآفرین ایرانی انجام گردید. این مطالعه به لحاظ هدف توسعه ای، رویکرد آن اکتشافی، فلسفه آن تفسیرگرایی و استراتژی مورد استفاده آن تحلیل محتوای کیفی بود. جامعه آماری مورد مطالعه در این تحقیق را خبرگان حوزه مدیریت دانش و فعالین شرکت های نوآفرین ایرانی تشکیل دادند. این افراد بر شرایط کاری این شرکت ها اشراف داشته و در طی مصاحبه نیمه ساختار یافته نظرات خود پیرامون موضوع پژوهش را بیان نمودند. سپس فرآیند مصاحبه آغاز و تا رسیدن به اشباع نظری ادامه یافت. افراد نمونه با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند انتخاب گردیدند و در نهایت پس از انجام 10 مصاحبه داده ها به اشباع رسید. پس از انجام مصاحبه، نتایج پیاده سازی شده و با استفاده از روش تحلیل محتوای توصیفی با استفاده از نرم افزارmaxqda مورد تحلیل قرار گرفت. پس از انجام تحلیل محتوا، 41 بعد مختلف استخراج شد و پس از بررسی با مبانی نظری، نام های مناسب برای ابعاد استخراج شده، انتخاب گردید. پس از آن پژوهشگر با تکیه بر دانسته های پیشین و الگوگیری از فرایند های اصلی ممیزی دانش موجود در مدل های مشابه، اقدام به دسته بندی ابعاد مستخرج در 9 فرایند اصلی ممیزی دانش نموده و با ایجاد یک ترتیب منطقی از آن ها، مدل فرایندی ممیزی دانش برای شرکت های نوآفرین ایرانی را ابداع نمود.
بررسی و تحلیل نظام مند پژوهش های انجام شده در حوزه هوش مصنوعی در بازاریابی
حوزههای تخصصی:
در سال های اخیر، تحولات شگرفی در موضوع هوش مصنوعی و کاربرد آن در بازاریابی به وجود آمده است. بااین وجود، همچنان مسائلی مبهم و ناشناخته در روند فعلی وجود دارد (میکالف ، 2021). لذا پژوهش حاضر باهدف بررسی و تحلیل نظام مند و سیستماتیک مقالات و پژوهش هایی که در موضوع هوش مصنوعی در بازاریابی عملی نموده اند، تدوین شده است. این پژوهش از نوع مروری بوده که در بازه سال های ۲۰۱۵ الی ۲۰۲۴ میلادی با رویکرد انتخاب مهم ترین و معتبرترین مقالات و تحقیقات علمی و کاربردی داخلی و خارجی، انجام شده است. پژوهش حاضر از لحاظ کمی و کیفی، در نوع خود بی سابقه است، چرا که باتوجه به تنوع و گستردگی مقالات و پژوهش های انتشاریافته، جای خالی پژوهش نظام مند کنونی کاملاً محسوس بوده و پژوهشگران با کمک از این پژوهش ازیک طرف می توانند آخرین تلاش ها و اقدامات پژوهشی صورت گرفته در حوزه موردنظر را به صورت کاملاً دسته بندی شده و ساختاری موردمطالعه قرار داده و از طرف دیگر، شکاف های علمی را پر می کند و پیشنهادهای آتی در خصوص بازاریابی و هوش مصنوعی ارائه دهد. یافته های پژوهش نشان داد که کلیدواژه شبکه عصبی هوش مصنوعی و ربات های خدمات دهنده پربسامدترین واژه ها هستند. شبکه هم واژگانی شامل ۱۰ خوشه است و بیشتر مقالات مرتبط به ساختارهای پژوهشی است و هم چنین گستردگی مقالات خارجی نسبت به داخلی بیشتر است؛ و موضوع هوش مصنوعی در بازاریابی در کشور هند و بین پژوهشگران هندی در کشورهای دیگر پرطرفدارتر است.
راهبردهای توسعه شایستگی های رهبری تحول آفرین جهانی در وزارت نیرو ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های مدیریت عمومی سال ۱۷ بهار ۱۴۰۳ شماره ۶۳
65 - 90
حوزههای تخصصی:
رهبری تحول آفرین جهانی (GTL) رویکردی است که بر درک، پذیرش و هدایت تغییرات با ایجاد یک شبکه جهانی و کار تیمی و محیط یادگیری به منظور رقابت در عرصه جهانی تمرکز دارد. رهبری تحول آفرین جهانی توجه سازمان هایی را که در سطح جهانی فعالیت می کنند به خود جلب کرده است، لکن در مورد ابعاد مختلف آن، به ویژه راهبرد های توسعه شایستگی های آن در رهبران سازمانی، ابهاماتی وجود دارد. وزارت نیرو ایران (IME) به عنوان یک سازمان دولتی حیاتی، اهداف و مأموریت های جهانی دارد اما برای توسعه رهبران خود در بازار جهانی دارای رقابتی فزاینده با چالش هایی مواجه است. بنابراین، این پژوهش با هدف بررسی راهبرد هایی برای توسعه شایستگی های رهبری تحول آفرین جهانی در وزارت نیرو انجام شده است. روش تحقیق کیفی با رویکرد اکتشافی است. جامعه مورد مطالعه را مدیران با تجربه و تخصص در پروژه های بین المللی وزارت نیرو ایران تشکیل می دهند. برای جمع آوری داده ها، 15 نفر از این مدیران به روش نمونه گیری هدفمند انتخاب و در مصاحبه های نیمه ساختاریافته شرکت کردند. برای تجزیه و تحلیل داده های جمع آوری شده از روش تحلیل مضمون استفاده شد. این یافته ها منجر به شناسایی راهبردهایی برای توسعه شایستگی های رهبری تحول آفرین جهانی در وزارت نیرو ایران شد. دو راهبرد کلی شناسایی شده، تحت عنوان راهبردهای توانمندسازی و راهبردهای توسعه فردی مورد بحث قرار گرفته و مفاهیم آن ها برای وزارت نیرو ایران تبیین شده است.
اثر عدم قطعیت سیاستی و اقتصادی بر بی ثباتی بخش بانکی در بورس اوراق بهادار تهران (رویکرد پارامتر – متغیر زمان)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
راهبرد مدیریت مالی سال ۱۲ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱ (پیاپی ۴۴)
191 - 210
حوزههای تخصصی:
هدف اصلی پژوهش حاضر بررسی تاثیر عدم قطعیت (نااطمینانی) اقتصادی و سیاست های دولتی بر بی ثباتی قیمتی بخش بانکی در بورس اوراق بهادار تهران با در نظر گرفتن ناپایداری ساختاری در پارامترهای مدل می باشد. در این راستا، به منظور برآورد نااطمینانی متغیرهای پژوهش، انواع مدل های متقارن، نامتقارن و غیر خطی GARCH برآورد شده و در نهایت بر اساس معیارهای اطلاعاتی و معنی داری ضرایب عدم تقارن، مدل EGARCH به عنوان الگوی بهینه انتخاب گردید. در ادامه تاثیر شاخص های نااطمینانی بر بی ثباتی شاخص بخش بانکی در قالب مدل خودبازگشتی برداری پارامتر متغیر-زمان (TVP-VAR) مورد بررسی قرار گرفت. در این پژوهش از داده های ماهانه در دوره زمانی 1389:4-1399:6 استفاده شده است. نتایج برآورد نهایی مدل پژوهش حاکی از متغیر بودن ضرایب تاثیر شاخص های نااطمینانی بر بی ثباتی بخش بانکی است. به صورتی که تاثیر عدم قطعیت سیاست های دولتی (متغیر نااطمینانی درآمدهای مالیاتی) بر بی ثباتی بخش بانکی در ابتدا منفی و در انتهای دوره مثبت برآورد شده است. بر اساس توابع عکس العمل آنی (IRF)، تأثیر نااطمینانی تورم به عنوان شاخص نااطمینانی اقتصادی بر بی ثباتی بخش بانکی مثبت برآورد شده است. همچنین، تاثیر نااطمینانی سیاست های دولتی از کانال نااطمینانی نرخ ارز تاثیری مثبت بر تلاطم بخش بانکی در بورس اوراق بهادار داشته است. با این حال نااطمینانی سیاست های دولتی بر اساس شاخص نااطمینانی درآمدهای مالیاتی تاثیرگذاری منفی بر بی ثباتی قیمتی بخش بانکی داشته است و این تاثیر به تدریج کاهش پیدا کرده است.
تحلیل عوامل داخلی و خارجی توسعه پایدار مناطق آزاد تجاری- صنعتی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات مدیریت راهبردی سال ۱۵ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۵۸
329 - 346
حوزههای تخصصی:
هدف این مقاله، تحلیل میزان اثرگذاری متقابل عوامل داخلی و خارجی توسعه پایدار در مناطق آزاد ایران است. شناسایی مهم ترین عوامل داخلی موثر بر مقرون به صرفه شدن بهبود عوامل خارجی و برعکس مد نظر است. برای این منظور، ارتباطات عوامل داخلی و خارجی توسعه پایدار در مناطق آزاد ایران از طریق تحلیل ساختار همبستگی میان آنها بررسی و تحلیل می شود. داده ها بر اساس پرسشنامه ای از عوامل داخلی و خارجی جمع آوری شدند. سپس از روش تحلیل همبستگی کانونی، روابط میان متغیرهای کانونی با عوامل داخلی و خارجی توسعه پایدار شناسایی و ضرایب همبستگی کانونی، بارهای عاملی، بارهای عاملی متقاطع کانونی و نیز نسبت واریانس تبیین شده عوامل داخلی و خارجی با متغیرهای کانونی تحلیل و تفسیر می شوند. یافته ها همبستگی کانونی بین عوامل داخلی و خارجی را نشان می دهند. سه تابع کانونی از چهار تابع کانونی حاصل معنادار می باشند. به علاوه، مطابق نتایج، هر دو دسته متغیرهای کانونی، همبستگی معناداری با عوامل متناظر دارند. حدود نیمی از مجموع واریانس های عوامل خارجی متغیرهای کانونی با عوامل داخلی تبیین می شود. در نقطه مقابل، بخش قابل توجهی از مجموع واریانس های عوامل داخلی مذکور عوامل خارجی را پوشش می دهند. مطابق تحلیل همبستگی کانونی، عوامل داخلی «رفاه و خدمات» و خارجی «فرهنگ سازی» بیشترین همبستگی را با هر دو دسته متغیرهای کانونی مربوط دارند.
ارائه چارچوبِ آسیب شناسی تیم گرایی در حرفه حسابرسی: فرآیند رتبه بندی ماتریسی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات تجربی حسابداری مالی سال ۲۰ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۸۲
257-306
حوزههای تخصصی:
هدف این مطالعه ارائه ی چارچوبِ آسیب شناسی تیم گرایی در حرفه حسابرسی و ارزیابی آن از طریق فرآیند رتبه بندی ماتریسی می باشد. این مطالعه به لحاظ روش شناسی ترکیبی و اکتشافی محسوب می شود، زیرا به دلیل عدم شناسایی زمینه های آسیب پذیری تیم گرایی در حرفه حسابرسی، امکان انجام تحلیل نظریه داده بنیاد را در این مطالعه ممکن ساخت تا پس از شناسایی ابعاد مدل، از طریق تحلیل دلفی فازی، مشخص شود، همسانی محتوایی بین مولفه ها به عنوان زمینه ی محوریِ آسیبِ تیم گرایی در بستر حرفه حسابرسی با مقوله های شناسایی شده وجود دارد یا خیر. سپس با استفاده از تحلیل رتبه بندی تفسیری، تلاش شد تا نسبت به اولویت بندی محورهای شناسایی شده، اقدام شود. نتایج مطالعه حاضر در بخش کیفی و ارائه مدل، طی 12 مصاحبه از وجود ۳ مقوله و 8 مولفه و 42 مضمون مفهومی حکایت دارد. در فاز دوم پژوهش نیز مشخص شد، اختلال ادراک فردی مهمترین عارضه ای است که تیم های حسابرسی در جریان به اشتراک گذاری اطلاعات و تمرکز بر شیوه های مشارکتی با آن روبرو می باشند و این مسئله می تواند کارکردهای تیم های حسابرسی را با چالش جدی مواجه کند. نتیجه کسب شده حکایت از این مسئله دارد که حسابرسان به عنوان اعضای تیم حسابرسی، زمانی می توانند کارکردهای اثربخشی در ارتقاء کیفیت حسابرسی داشته باشند که به واسطه ی سطح شناخت ادراکی برآمده از ویژگی های رفتاری و روانشناختی، هریک از حسابرسان به طور فردی بتواند نقش اثرگذاری در مشارکت و به اشتراک گذاری اطلاعات داشته باشند.
حمایت از دوستان کاری و استرس شغلی ادراک شده با نقش میانجی نشخوار فکری متمرکز بر عاطفه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت فرهنگ سازمانی سال ۲۲ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۳ (پیاپی ۷۳)
229 - 241
حوزههای تخصصی:
انسان ها موجوداتی اجتماعی هستند و با هم نوعان خود ارتباط برقرار می کنند. زمانی که افراد در محیط کار مورد حمایت دوستان خود قرار می گیرند می توانند استرس شغلی خود را کاهش دهند. این پژوهش با هدف بررسی تأثیر حمایت از دوستان کاری بر استرس شغلی درک شده با در نظر گرفتن نقش میانجی نشخوار فکری متمرکز بر عاطفه انجام شد. پژوهش حاضر از نظر هدف کاربردی و از نظر ماهیت توصیفی همبستگی است. جامعه آماری مورد مطالعه شامل کارکنان شرکت مخابرات استان اصفهان بود. برای تعیین حجم نمونه از جدول کرجسی و مورگان استفاده شد که بر اساس این جدول حجم نمونه 210 نفر تعیین شد و نمونه گیری به صورت دردسترس انجام گرفت. جهت جمع آوری داده های مورد نیاز از پرسشنامه های استاندارد استرس شغلی ادراک شده، حمایت از دوستان کاری، و نشخوار فکری متمرکز بر عاطفه استفاده شد که روایی آن ها از طریق شیوه های روایی محتوا و روایی سازه (روایی همگرا و واگرا) و پایایی با روش محاسبه آلفای کرونباخ بررسی و تأیید شد. تجزیه وتحلیل داده ها و آزمون فرضیه ها و روابط مورد نظر با استفاده از رویکرد مدل سازی معادلات ساختاری انجام شد. نتایج نشان داد حمایت از دوستان کاری به طور مستقیم بر استرس شغلی ادراک شده تأثیر ندارد، حمایت از دوستان کاری بر نشخوار فکری متمرکز بر عاطفه تأثیر دارد، نشخوار فکری متمرکز بر عاطفه بر استرس شغلی ادراک شده تأثیر دارد، و نشخوار فکری متمرکز بر عاطفه در رابطه بین حمایت از دوستان کاری و استرس شغلی ادراک شده نقش میانجی را ایفا می کند.
راهبرد عملیاتی برنامه آموزشی بر اساس خصوصیت شغلی و تاثیر آن بر عملکرد بازار کار(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت نوآوری و راهبردهای عملیاتی سال ۵ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲
167 - 179
حوزههای تخصصی:
هدف: مطالعات نشان می دهد فارغ التحصیلان مشاغل خاص زمانی که در شغلی که برای آن آموزش دیده اند، قرار بگیرند، دستمزد بالاتری می گیرند؛ بنابراین، مدارک روشنی برای معاوضه بین کسب درآمد بالاتر در مشاغل خاص و بهره مندی از تحرک شغلی بالاتر در مشاغل کمتر خاص، به دست می آید و می تواند برای سیاست های آموزشی و بازار کار اموزنده باشد. تحقیق حاضر با هدف بررسی تاثیر خصوصیات شغلی بر اساس برنامه آموزشی بر مدیریت منابع انسانی (بازار کار) با سه فرضیه در نظر و در سه برآورد جداگانه تاثیر خصوصیات شغلی بر سطوح دستمزد کارفرمایان و تغییردهندگان شغلی، تحرک شغلی و مدت زمان بیکاری، مورد بررسی قرار گرفت.روش شناسی پژوهش: نمونه ایی 1300 تایی از کارگران فارغ التحصیل که دارای یک مجموعه مهارت بوده و تقریبا با مجموعه مهارت های مشخص شده در آخرین برنامه تحصیلی آموزشی مطابقت دارد، انتخاب گردید.یافته ها: نتایح نشان داد کارگرانی که مجموعه مهارت های شغلی خاصی آموزش دیده اند، در آن شغل باقی می مانند و دستمزدهای بالاتری دریافت می کنند. هرچه خصوصیت یک شغل بالاتر باشد، احتمال تغییر کارگران در شغل خود نیز کمتر می شود. برای فارغ التحصیلان مشاغل با یک مجموعه مهارت بسیار خاص، انتظار می رود میزان تحرک شغلی کمتری وجود داشته باشد. کارگران پس از بیکار شدن، از مشاغل خاص، به زمان بیشتری برای یافتن شغل جدید نیاز دارند.اصالت/ارزش افزوده علمی: در نهایت رویکرد تحقیق می تواند برای ارزیابی برنامه های درسی در کلیه برنامه های آموزشی در مدارس و مراکز فنی حرفه ای که سعی در آماده سازی افراد با مهارت های بازار کار دارند، مورد استفاده قرار گیرد.
جنبه های تاریک به کارگیری بازی پردازی: واکاوی چالش های اخلاقی بازی پردازی در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت بازرگانی دوره ۱۶ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲
415 - 446
حوزههای تخصصی:
هدف: امروزه محبوبیت بازی پردازی در کسب وکارها، در حوزه هایی همچون بازاریابی، فروش، منابع انسانی و آموزش، به طور فزاینده ای رشد پیدا کرده است و از طرف دیگر، به عنوان یک حوزه تحقیقاتی نوظهور، در کانون توجه محققان دانشگاهی قرار گرفته است. بازی پردازی به عنوان رویکردی جدید، به منظور تقویت رفتار مطلوب در کارکنان، افزایش تعامل مشتریان با محصولات شرکت و حتی، تغییر احساس شهروندان از وقایع محیطشان استفاده می شود. پیش بینی ها نشان دهنده افزایش روند رو به رشد سرمایه گذاری روی این حوزه در سطح کسب وکارها و نیز جوامع است. با وجود مزایای انکارنشدنی بازی پردازی در کسب وکارها و با توجه به تأثیر بازی پردازی در زندگی افراد و جوامع، به کارگیری آن با چالش های بسیاری همراه است؛ اما در رابطه با جنبه های اخلاقی آن در ایران مطالعات محدودی صورت گرفته است. با توجه به آنچه بیان شد، هدف پژوهش حاضر شناسایی و اولویت بندی چالش های اخلاقی بازی پردازی در ایران است تا با درک جنبه های تاریک این مفهوم، به تقویت طراحی و استفاده از بازی پردازی بپردازد.روش: برای دستیابی به هدف پژوهش از رویکرد آمیخته متوالی اکتشافی استفاده شده است. در مرحله اول، با بهره گیری از رویکرد کیفی، ۱۵ مصاحبه نیمه ساختاریافته، به منظور شناسایی و استخراج چالش های اخلاقی بازی پردازی انجام شد. داده های کیفی حاصل از این مرحله، با بهره گیری از رویکرد تحلیل مضمون، تجزیه وتحلیل شدند. در مرحله دوم پژوهش، با استفاده از رویکرد کمّی تجزیه وتحلیل شانون، به رتبه بندی و اولویت بندی چالش های اخلاقی بازی پردازی پرداخته شد. جامعه آماری پژوهش حاضر، خبرگان دانشگاهی، متخصصان، طراحان و پژوهشگران فعال در حوزه بازی پردازی بودند که با استفاده از رویکرد قضاوتی انتخاب و به مشارکت دعوت شدند.یافته ها: تحلیل مصاحبه های صورت گرفته با خبرگان نشان می دهد که چالش های اخلاقی بازی پردازی در ایران را می توان به هفت مقوله اصلی و ۴۵ شاخص دسته بندی کرد. مقوله های استخراج شده، به ترتیب اولویت عبارت اند از: پیامدهای منفی روحی و جسمی، چالش های مرتبط با دسترسی، چالش های مرتبط با امنیت و حریم خصوصی، چالش های مرتبط با محتوای بازی پردازی، چالش های مرتبط باکیفیت و صحت اطلاعات (آلودگی اطلاعات)، چالش های مرتبط با حقوق و مالکیت فکری و چالش های اخلاقی مسئولیت پذیری و پاسخ گویی.نتیجه گیری: با بررسی مطالعات حوزه بازی پردازی آشکار می شود که بیشتر تحقیقات، بر منافع و پیامدهای مثبت این روند نوظهور تمرکز کرده اند و کمتر مطالعه ای به مسائل اخلاقی و جنبه های منفی این حوزه پرداخته است. در این پژوهش مجموعه ای از چالش های اخلاقی بازی پردازی شناسایی و اولویت بندی شد تا درک کل نگرانه ای از جنبه های تاریک پیش روی به کارگیری این رویکرد نوین در بستر فرهنگی، اجتماعی و مذهبی ایران فراهم آید. با توجه به افزایش نفوذ بازی پردازی در جنبه های مختلف کسب وکار و نیز جامعه، نتایج حاصل از این پژوهش به توسعه دهندگان برنامه های بازی پردازی و نهادهای سیاست گذار در این حوزه کمک خواهد کرد تا با بصیرتی جامع در رابطه با جنبه های تاریک و چالش های پیش روی به کارگیری بازی پردازی در سطح کسب وکار و جامعه، به کاهش پیامدهای منفی آن مبادرت ورزند و فضای ایمن تری را برای بازیگران برنامه های بازی پردازی شده فراهم سازند. از طرف دیگر، به کاربران نیز بینشی ارائه می دهد تا آسیب پذیری از این برنامه ها را کاهش دهند.