فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۸٬۳۰۱ تا ۸٬۳۲۰ مورد از کل ۵۵٬۶۰۸ مورد.
حوزههای تخصصی:
رسالت شغلی، دعوتی ماورایی برای انجام مأموریتی ویژه در زندگی است و معنی داربودن کار را نشان می دهد. رسالت، ریشه دینی دارد؛ بااین حال، ازآنجاکه به دنیای کار نیز گسترش یافته است، محققان سازمانی آن را به بسیاری از رفتارها و نگرش های مهم حرفه ای مرتبط می کنند. هدف پژوهش حاضر، بررسی رابطه دینداری و سرمایه روان شناختی بر رسالت شغلی با میانجی گری معنی داری کار است. این مطالعه با هدف کاربردی و با روش توصیفی- همبستگی انجام شده است. جامعه آماری پژوهش، کارکنان اداره ورزش و جوانان استان تهران است که با روش نمونه گیری تصادفی؛ 120 از آنان انتخاب شدند. برای سنجش متغیرهای رسالت شغلی از پرسشنامه دوبرو و توستی_ خاراس(2011)، سرمایه روان شناختی از پرسشنامه لوتانز (2007) معنای کار از پرسشنامه لیتمن- اوادیا و استیگر (2010) و دینداری پرسشنامه گورساچ و مک فرسون (1989) استفاده شد و در نرم افزار SMART_PLS به کمک الگویابی معادلات ساختاری مورد بررسی قرار گرفت. یافته های پژوهش نشان داد، دینداری و سرمایه روان شناختی رابطه معنی داری با رسالت شغلی کارکنان دارند و همچنین این دو متغیر ازطریق معنای کار نیز با رسالت شغلی، رابطه معنی داری دارند.
واکاوی بدقلقی سازمانی: ویژگی های کارکنان بدقلق و عوامل مؤثر بر آن ها(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات رفتار سازمانی سال یازدهم بهار ۱۴۰۱ شماره ۱ (پیاپی ۴۱)
115 - 144
حوزههای تخصصی:
کارکنان بدقلق، کارکنانی هستند که کارکردن با آنها سخت است و تجربه کارکردن با آنان گاهی به یکی از آزاردهنده ترین تجربه های کاری در سازمان تبدیل می شود. هدف این پژوهش، شناسایی ویژگی های کارکنان بدقلق و عوامل مؤثر بر آن در سازمان هاست. رویکرد این پژوهش، کیفی است. مشارکت کنندگان پژوهش با شیوه نمونه گیری قضاوتی هدف مند و به روش گلوله برفی و براساس این ملاک اصلی که تجربه زیسته کارکردن با کارکنان بدقلق را داشته باشند، انتخاب شدند. روش گردآوری اطلاعات در این پژوهش، مصاحبه نیمه ساختاریافته بود. شیوه تحلیل داده های مصاحبه در این پژوهش، تحلیل مضمون بود. پژوهش حاکی از آن است که رفتارهای بدقلقی در سه دسته شناختی، نگرشی و رفتاری قابل دسته بندی بوده و عوامل محیطی و ساختاریِ ویژه ای می توانند به عنوان تقویت کننده های این رفتارها در سازمان، به آن دامن بزنند. فهم مصادیق رفتاری کارکنان بدقلق به افراد کمک می کند تا با اتخاذ راهبرد تعاملی و اراتباطات مناسب، تجربه آزاردهنده کارکردن با چنین افرادی را به تجربه ای اثربخش تبدیل کنند. همچنین آگاهی از تقویت کننده ها یا عوامل مؤثر بر بدقلقی کارکنان، به رهبران و مدیران سازمان این امکان را می دهند تا با مدیریت این زمینه ها، نسبت به مدیریت کارکنان بدقلق سازمانی اقدام کنند.
معنویت اسلامی در بستر سازمان: تحلیل کیفی بر بیانات مقام معظم رهبری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت اسلامی سال ۳۰ تابستان ۱۴۰۱ شماره ۲
105 - 130
حوزههای تخصصی:
معنویت استعداد روحی نامحدودی است که در ارتباط با خدا شکوفا می شود . معنویت یعنی راز و نیاز با خدا، روحیه، فکر و اخلاص با تکیه بر عنصر ایمان و اعتقاد راسخ و پایدار، جهت آماده سازی برای میدان عمل و مجاهدت و مقابله با دشمنان انقلاب اسلامی که دستاورد آن بصیرت باشد. هدف اصلی پژوهش، تبیین معنویت سازمانی از منظر مقام معظم رهبری است. پژوهشگرانی که به بررسی مبانی معنویت پرداخته اند، از پژوهش های غربی جهت تبیین معنویت بهره برده اند. به همین علت، توسعه این رویکرد به جوامع اسلامی درست نیست. معنویت سازمانی، یکی از عناصر اصلی در نیروهای مسلح محسوب می شود که تبیین آن بر دیدگاه مقام معظم رهبری، می تواند کمک شایانی به فرماندهان و مدیران تصمیم گیر جهت ارزیابی وضعیت نیروهای مسلح انقلاب اسلامی کند. جهت تبیین معنویت سازمانی، از روش نظریه داده بنیاد مبتنی بر بیانات مقام معظم رهبری استفاده شد. کلیدواژه معنویت، بین نیروهای مسلح به عنوان سازمان مورد مطالعه بررسی شد. جهت اعتبارسنجی از گروه کانونی و دلفی استفاده شد. نتایج تحلیل ها نشان داد معنویت سازمانی دارای ماهیت معنویت، تعالی سازمانی، پیامدهای معنویت، حفظ و نگه داشت معنویت و ضد معنویت می باشد که در محیط انقلاب اسلامی اثرگذار است. ماهیت معنویت مبین اخلاص، ایمان، تقوا، بصیرت، تهذیب نفس، فضایل اخلاقی، مجاهدت، معرفت، ولایت مداری، ایستادگی، ارتباط با خدا و استمداد الهی است. تعالی سازمانی شامل وفاداری، عمل گرایی، سازماندهی، مدیریت سرمایه انسانی، هویت سازمانی و اعتماد است. پیامد معنویت سازمانی، شامل آرمان های انقلابی، موفقیت و پیشرفت، عدالت، همراهی خدا و اقتدار مادی و معنوی است. بر مبنای نتایج تحقیق، معنویت راهی برای تهذیب نفس، با دنبال کردن اهداف خدایی و احترام به ارزش ها و فضایل اخلاقی جهت اتصال به خداوند تبارک و تعالی، کامل شدن انسان و رسیدن به معرفت و بصیرت است.
بررسی رابطه بین مسئولیت های اجتماعی و ریسک درماندگی مالی با توجه به نقش سهامداران نهادی
حوزههای تخصصی:
توجه به مسئولیت اجتماعی شرکت به بخش جدایی ناپذذیر کسب وکار تبدیل شده است ؛زیراهمۀشرکتهاخواسته یا ناخواسته بامحیط اجتماعی خود ارتباط دارند وبقای آنها دربلندمدت اجتماعی است در گرو توجه به مسائل اجتماعی است. بنابراین،شرکتها علاوه برایفای مسئولیت اقتصادی خود در قالب پرداخت مالیات در برابر مسئولیت اجتماعی نیز مسئولیت دارند. درماندگی مالی و ورشکستگی شرکتها به هدر رفتن منابع و عدم به رهگیری از فرصتهای سرمایه گذاری منجر می شود کارکرد درونی مسئولیت اجتماعی و مالکیت نهادی می تواند منجر به بهبود جایگاه شرکت، افزایش بازدهی، سودآوری، ارزشمندی و بقای بلندمدت شرکت ها شوند. با افشای مسئولیت اجتماعی، می توان حمایت مادی و غیر مادی سرمایه گذاران نهادی را توسط شرکت ها به دست اورد. آمار توصیفی متغیرهای مورد آزمون که شامل برخی شاخص های مرکزی و پراکندگی می باشد که برای نمونه ای متشکل از 575 شرکت، سال مشاهده طی سال های 1392 تا 1399 را نشان می دهد. نتیایج تحقیق نشان می دهد که رابطه بین مسئولیت اجتماعی شرکت و درماندگی مالی منفی و معنادار می باشد ، بین سهامداران نهادی در هیئت مدیره اند (مالکیت نهادی) و درماندگی مالی شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران رابطه معنادار وجود دارد.و بین میزان سهامداران نهادی که مالک شرکت اند (مالکیت مدیریتی) بر درماندگی مالی شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران رابطه معنادار وجود دارد.
بررسی رابطه مدیریت دانش و مدیریت ارتباط بامشتری با عملکرد سازمانی بانک قرض الحسنه مهر ایران استان آذربایجان غربی
حوزههای تخصصی:
هدف تحقیق شناسایی رابطه مدیریت دانش و مدیریت ارتباط بامشتری با عملکرد سازمانی در بانک قرض الحسنه مهر ایران استان آذربایجان غربی می باشد. جامعه آماری تحقیق کارکنان و مدیران بانک قرض الحسنه مهر ایران استان آذربایجان غربی به تعداد 772 نفر می باشد. تعداد نمونه با استفاده از فرمول کوکران 257 نفر به دست آمد. به منظور گردآوری داده ها از پرسشنامه محقق ساخته مدیریت ارتباط با مشتری و پرسشنامه محقق ساخته مدیریت دانش و عملکرد سازمانی استفاده شد. روایی پرسشنامه توسط استاد راهنما و تنی چند از اساتید مدیریت تایید شد و پایایی پرسشنامه ها با آلفای کرونباخ مورد ارزیابی قرار گرفت. پس از تکمیل پرسش نامه ها به منظور تجزیه و تحلیل داده ها از آزمون کولموگروف-اسمیرنوف، آزمون های رگرسیون و هم چنین آزمون پیرسون به این نتیجه رسیدیم که داشتن ارتباط بین ابعاد مدیریت ارتباط با مشتری (شناخت نیاز، درک متقابل، انعطاف پذیری، مشتری محوری، وفاداری) و ابعاد مدیریت دانش (خلق دانش، ذخیره دانش، تفهیم دانش، کاربرد دانش) با عملکرد بانکها در حوزه مالی، مشتریان، فرایندها و رشد و یادگیری ارتباط قوی وجود دارد.
تأثیر تجربه مشتریان بر وفاداری و سهم خرید آنان در صنعت خرده فروشی (مورد مطالعه: مشتریان فروشگاه زنجیره ای هایپر استار)
حوزههای تخصصی:
با پیشرفت فناوری و رقابتی تر شدن شرایط بازار در بخش های مختلف تولیدی و خدماتی، مشتری وفادار به عنوان سرمایه اصلی هر شرکتی محسوب می شود. در صنعت خرده فروشی نیز، به علت افزایش رقابت و به وجود آمدن انواع مختلف فروشگاه های زنجیره ای، مشتری جایگاه و ارزش بیشتری پیدا کرده است و مشتری مداری تبدیل به یک اصل در این صنعت شده است. یکی از عوامل تأثیر گذار بر وفاداری مشتریان و در نهایت افزایش سهم خرید آنها، توجه به تجربه ذهنی ایجاد شده در مشتری هنگام خرید است. هدف این پژوهش بررسی تأثیر تجربه مشتریان بر وفاداری و سهم خرید آنان در صنعت خرده فروشی است. بر همین اساس، پژوهش حاضر از نظر هدف کاربردی و از نظر روش و ماهیت در زمره پژوهش های توصیفی-پیمایشی می باشد. همچنین از منظر مقطع زمانی یک پژوهش تک مقطعی محسوب می شود. برای پاسخ به پرسش پژوهش و آزمون فرضیه های مربوطه، پرسشنامه ای در بین 345 نفر اعضای نمونه مطالعاتی که شامل مشتریان فروشگاه زنجیره ای هایپر استار در استان تهران بود توزیع شد. پس از جمع آوری پرسشنامه ها، داده ها توسط نرم افزارهای اس پی اس اس و نرم افزار لیزرل مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت و نتایج استخراج شد. قابل ذکر است که روایی پرسشنامه از طریق روایی محتوا و سازه و همچنین پایایی آن از طریق آزمون آلفای کرونباخ مورد بررسی قرار گرفت و نشان داده شد که سؤالات از پایایی بالایی برخوردار هستند و از نظر روایی سازه که با استفاده از روش تحلیل عاملی تأییدی و به وسیله نرم افزار لیزرل مورد بررسی قرار گرفت مشخص شد که تمامی سؤالات روایی مناسبی دارند. درنهایت نتایج حاصل از تحلیل داده ها نشان داد که: تجربه مشتریان بر وفاداری رفتاری، نگرشی و سهم خرید مشتریان تأثیر دارد.
طراحی مدل بازاریابی محتوا برای صنعت بانکداری جهت افزایش سهم بازار هدف(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
امروزه با گسترش فناوری در کسب وکارها، مشتریان نیز نسبت به تغییر رفتارهای خود اقدام نموده اند. فناوری به مشتریان اجازه داده پیش از ورود به بازار، به حجم وسیعی از اطلاعات مربوط به محصول و بازار دستیابی داشته باشند. بنابراین دیگر تمایل چندانی به قرارگرفتن در معرض تبلیغات سنتی گسترده ندارند. از این روکسب وکارها باید نسبت به استفاده از شیوه های نوین تبلیغات و اطلاع رسانی درباره محصولات و خدمات خود اقدام نمایند. پژوهش حاضر با هدف ارائه ی مدل افزایش سهم از بازار هدف در صنعت بانکداری با تمرکز بر بازاریابی محتوایی انجام شده است. پژوهشگر ابتدا به جمع آوری داده ها و اطلاعات پرداخته و کدهای شناسایی شده را در قالب مفاهیم و مقولات جدید دسته بندی نموده که مبنایی برای طراحی سوالات و پروتکل مصاحبه بوده است. مقولات نهایی عبارتند از: طرح ریزی محتوا، تولید محتوا، توزیع محتوا، سهم کیفی بازار، سهم کمی بازار و ارزش گذاری. مجموعا تا دستیابی به اشباع نظری، 13 مصاحبه با خبرگان 7 بانک انجام گرفته است. مدل نهایی بر اساس 81 کد مرتبط با 23 مفهوم مرتبط با موضوع پژوهش طراحی وارائه گردیده است. در نتیجه، مدلی طراحی گردید که با افزایش سهم کیفی از بازار هدف بانکداری مشتمل بر مولفه های «ارتقاء برند»، «بهبود اعتماد بین بانک و مشتریان» و «ایجاد توجه آگاهانه»، موجب ارتقاء سهم کمی بازارهدف در حوزه ها ی سپرده گذاران، سرمایه گذاران و تسهیلات گیرندگان خواهد شد.
The sustainability radius of the cost efficiency in Interval Data Envelopment Analysis: A case study from Tehran Stocks(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Interval Data Envelopment Analysis (Interval DEA) is a methodology to assess the efficiency of decision-making units (DMUs) in the presence of interval data. Sensitivity analysis and sustainability evaluation of decision- making units are as the most important concerns of Decision Makers (DM). In the past decades, many scholars have been attracted to the sustainability evaluation of DMUs from different perspectives. This study focuses on the sensitivity analysis in DEA and proposes an approach to determine the sustainability radius of the cost efficiency of units with interval data. Potential application of our proposed methods is illustrated by a numerical example from the literature review.
The Effect of Industry Type on the Relationship between Financial Reporting Transparency and Financial Health in Tehran Stock Exchange(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
This study aimed to evaluate the effect of industry type on the relationship between financial reporting transparency and financial health in companies listed in Tehran Stock Exchange. The statistical population included companies listed in Tehran Stock Exchange during 2005 to 2016. By systematic elimination, 79 companies from 5 industries were selected as statistical sample and were tested by composite regression of hypotheses. Results of significant coefficients test based on fitted regression equations indicated a significant positive relationship between financial reporting transparency and financial health. The moderating relationship of industry type was also confirmed on the relationship between financial reporting transparency and financial health. Hence, business continuity and profitability (financial health) will be greater by investing in companies that have greater financial reporting transparency. Thus, the relationship between financial reporting transparency and financial health is high in industries of automobile, auto part, basic metals, chemicals, cement, lime and plaster, and pharmaceuticals, respectively.
Identifying and explaining the topics in the financial literacy training using fuzzy Delphi approach(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
The purpose of this qualitative research is to identify and explain the topics in financial literacy training in Iran using an exploratory approach. For this purpose, 20 semi-structured interviews with experts were conducted in the first stage to identify the topics of financial literacy training, and 36 primary categories were identified in the open coding stage using qualitative content analysis. The identified sub-categories were linked in the axial coding stage and categorized into nine axial categories. In the next step, namely selective coding, the identified central categories were systematically categorized into three general chapters. In the second stage, the fuzzy Delphi technique in two phases was used to achieve group consensus between experts and screening the findings of the first stage. At this stage, the most consensus between the experts was reached in 32 topics. Based on the results, all areas of personal finance are covered under three general topics, including income and savings management, risk management, and cost management. The topics extracted in this study can be utilized to design, codify, and implemented financial literacy training programs in Iran.
طراحی یک شبکه زنجیره تأمین بنزین پایدار و تاب آور تحت شرایط عدم قطعیت اختلال (مطالعه موردی: شبکه زنجیره تأمین بنزین استان خراسان رضوی)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت صنعتی دوره ۱۴ بهار ۱۴۰۱ شماره ۱
27 - 79
حوزههای تخصصی:
هدف: امروزه تحولات گسترده سیاسی، اقتصادی، اجتماعی و محیطی باعث شده است که طراحی شبکه زنجیره تأمین بنزین یکی از چالش های دولت ها شود و ابعاد مهم دیگری همچون پایداری و تاب آوری در طراحی این شبکه ضرورت یابد. هدف از پژوهش حاضر ارائه یک مدل ریاضی طراحی شبکه زنجیره تأمین بنزین سه سطحی با در نظر گرفتن رویکردهای پایداری و تاب آوری به صورت هم زمان است.
روش: روش این پژوهش، از نوع بنیادی کاربردی است و مدل ریاضی توسعه یافته در آن، یک مدل چند هدفه احتمالی دومرحله ای مبتنی بر سناریو است که ریسک های اختلال در زنجیره را در قالب سناریوهای احتمالی در نظر می گیرد. اختلال های در نظر گرفته شده در این پژوهش عبارت اند از: اختلال در تأمین به دلیل تخریب ظرفیت تولید پالایشگاه ها، کاهش واردات بنزین تحت تأثیر فشارهای سیاسی، تخریب تسهیلات ذخیره سازی و افزایش ناگهانی تقاضای برخی از نقاط. به منظور یافتن جواب های استوار در مقابل تغییرات ناشی از سناریوها، از روش بهینه سازی استوار آغزاف و برای یافتن جواب های کارای مدل چندهدفه از رویکرد ترابی حسینی بهره برده شده است.
یافته ها: کمّی سازی رویکردهای پایداری شامل هزینه ایجاد شبکه، اثرهای زیست محیطی ناشی از انتشار گاز 2 CO در اثر تولید و انتقال بنزین در شبکه و اثرهای اجتماعی توسعه شبکه بر بهبود فرصت های شغلی و ارتقای وضعیت اقتصادی مناطق محلی، یکی از یافته های مهم این پژوهش است. یافته مهم دیگر این پژوهش، توسعه رویکردی کمّی برای بهینه سازی ابعاد مختلف تاب آوری شبکه، یعنی کیفیت طراحی، قابلیت های پیشگیرانه و قابلیت های واکنشی در مقابل این اختلال هاست.
نتیجه گیری: مدل پیشنهادی ضمن بهینه سازی کمّی هر سه بٌعد اقتصادی، اجتماعی و زیست محیطی شبکه زنجیره تأمین بنزین، قادر است تاب آوری شبکه را نیز در مقابل اختلال تقویت کند. از سوی دیگر، کارایی رویکرد پیشنهادی از طریق به کارگیری آن در مطالعه موردی شبکه زنجیره تأمین بنزین در استان خراسان رضوی نشان داده شده است.
طراحی مدلی بومی برای تعیین ابعاد انعطاف پذیری منابع انسانی در بانک های دولتی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت دولتی دوره ۱۴ بهار ۱۴۰۱ شماره ۱
29 - 52
حوزههای تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر با هدف ارائه الگوی انعطاف پذیری منابع انسانی در بانک های دولتی اجرا شده است. انعطاف پذیری منابع انسانی، متغیر قابلیت سازمانی است که به توانایی سازمان در پذیرش محیط در حال تغییر اشاره می کند؛ اما در خصوص اجزا، مؤلفه ها و ابعاد تشکیل دهنده آن اختلاف نظر فراوانی مشاهده می شود. به دلیل تفاوت آرا در خصوص ابعاد متغیر انعطاف پذیری منابع انسانی و نقدهای موجود در عدم جامعیت ابعاد معرفی شده، بررسی بیشتر این موضوع ضروری به نظر می رسد. از این رو، در پژوهش حاضر تلاش شده است که در این زمینه چارچوب بومی و جدیدی ارائه شود تا خلأ تحقیقاتی موجود پوشش داده شود.
روش: این پژوهش از لحاظ رویکرد، پیمایشی اکتشافی و از لحاظ نوع، کیفی است. جامعه آماری آن، گروهی از خبرگان، شامل مدیران اجرایی و متخصصان حوزه مدیریت منابع انسانی بانک ها و استادان دانشگاهی بودند که بر اساس روش نمونه گیری هدفمند، افرادی به عنوان نمونه آماری انتخاب و با آنها مصاحبه شد. انتخاب خبرگان و انجام مصاحبه تا رسیدن به اشباع نظری ادامه یافت و در مجموع با 6 خبره مصاحبه شد. رویکرد اتخاذ شده در این پژوهش برای تجزیه و تحلیل مصاحبه ها، تحلیل تم بود.
یافته ها: از نتایج مصاحبه های صورت گرفته، 79 تم اولیه استخراج شد، سپس تم های شناسایی شده از طریق توجه عمیق به وجه تشابه و افتراق آنها با یکدیگر، در 27 گروه کلی تر به نام «مقوله « دسته بندی و در نهایت، در 5 بُعد طبقه بندی شدند.
نتیجه گیری: یافته های پژوهش به الگویی پنج بُعدی در زمینه انعطاف پذیری منابع انسانی در بانک های دولتی منجر شد. انعطاف پذیری در فعالیت های مدیریت منابع انسانی، انعطاف پذیری ادراکی شناختی، انعطاف پذیری مهارتی، یادگیری فردی و سازمانی و انعطاف پذیری رفتاری ابعاد این الگو هستند.
ارائه الگوی راهبردی ایجاد برند سبز: یک مطالعه فراترکیب(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های مدیریت عمومی سال پانزدهم بهار ۱۴۰۱ شماره ۵۵
247 - 276
حوزههای تخصصی:
امروزه داشتن تعهد به طبیعت و اصول پایداری و تاکید بر روى حفظ محیط زیست، به عنوان بخشی از استراتژی کسب و کار است. ایجاد یک رابطه قوی و پایدار بین مصرف کننده و برند سبز مستلزم مجموعه ای مشخص از خصوصیات و مزایای مربوط به کاهش اثرات محیطی محصول است. توسعه روابط برند سبز- مصرف کننده به دلیل پیچیدگی های بخش خاص "سبز" یک کار دشوار است. این پژوهش به لحاظ هدف،کاربردی-توسعه ای و به لحاظ اجرا پژوهشی کیفی (فراترکیب) می باشد. جهت گردآوری اطلاعات، مقالات مرتبط در بازه زمانی 2010 تا 2020 مورد بررسی قرار گرفت و همچنین از مصاحبه های نیمه ساختاریافته نیز استفاده گردید. با استفاده از روش فراترکیب در عین توجه یکپارچه به تمام ابعاد برند سبز، شاخص هایی را که از نظر پژوهشگران در شکل گیری برند سبز در محصولات لبنی موثر هستند، شناسایی شدند. در این پژوهش به تحلیل نتایج و یافته های محققین قبلی پرداخته و با انجام گام های هفت گانه سندلوسکی و باروسو (2007)، الگوی نهایی برای ایجاد برند سبز شناسایی شد. در راستای استخراج داده ها از متون با توجه به مطالعه ی گسترده ی ادبیات برند سبز و همچنین استفاده از نظرات اساتید و کارشناسان بازاریابی و فروش صنعت لبنیات، اقدام به کدگذاری اولیه و استخراج مفاهیم و مقوله ها شد. پس از کنار هم قرار دادن و ادغام شاخص های بدست آمده در دو مرحله فراترکیب و تحلیل محتوا در مجموع 130 کد اولیه و 6 مقوله نهایی شامل پدیده محوری (ایجاد برند سبز)، شرایط علی (عوامل شرکتی، محصول و مشتری)، عوامل زمینه ای (خرد و کلان)، شرایط واسطه گر (ارزش های درک شده سبز، رضایت از برند سبز، شک و تردید نسبت به برند سبز، ناهماهنگی شناختی از برند سبز)، استراتژی ها(استراتژی بازاریابی سبز، استراتژی زیست محیطی و جایگاه یابی) و پیامدها(ترجیح برند سبز و وفاداری) شناسایی شد.
مدل سازی رفتار گله ای و تصمیمات سرمایه گذاران با نقش متغیر میانجی احساسات سرمایه گذار
حوزههای تخصصی:
هدف این تحقیق بررسی تاثیر رفتار گله ای بر تصمیم سرمایه گذاری با نقش میانجی احساسات سرمایه گذار در بازار بورس اوراق بهادار است. جامعه آماری این تحقیق شامل سرمایه گذاران در بازار های سهام در منطقه 8 شهر تهران می باشد. تحقیق حاضر از نظر ماهیت و روش در دسته تحقیقات علّی قرار می گیرد؛ داده های مورد نیاز این تحقیق با استفاده از پرسشنامه گردآوری شده اند که دارای 25 سوال می باشد و معیار ارزش گذاری برای سؤالات پرسشنامه حاضر مقیاس پنجگانه طیف لیکرت می باشد؛ برای تجزیه و تحلیل داده ها نیز از روش تحلیل عاملی تأییدی به منظور بررسی وضعیت شاخص های طراحی شده و تایید آنها و از تکینک معادلات ساختاری برای آزمون فرضیه های تحقیق استفاده شده است و نرم افزار مورد استفاده لیزل است؛ نتایج نشان دادند که رفتار گله ای بر احساسات سرمایه گذار وتصمیم گیری در مورد سرمایه گذاری تأثیر دارد و همچنین احساسات سرمایه گذار بر تصمیم گیری در مورد سرمایه گذاری تأثیر دارد.
بررسی عوامل مؤثر بر بروز قانون شکنی در کارآفرینان کسب وکارهای الکترونیک(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آموزش و مدیریت کارآفرینی دوره ۱ زمستان ۱۴۰۱ شماره ۱
71 - 86
حوزههای تخصصی:
برخلاف رویکرد استاندارد اقتصاد کلاسیک، پژوهش های زیادی نشان می دهند همه مردم تا حدی که به خود انگاره شان ضربه نخورد، برای کسب سود دست به ناراستی و قانون شکنی می زنند. پژوهش حاضر که از این رویکرد جدید روان شناختی در مورد قانون شکنی شاخه گرفته است، طی دو آزمون به شناسایی و بررسی دو عامل مؤثر بر احتمال ارتکاب به قانون شکنی در افراد می پردازد. در آزمون اول، ارتباط بین میزان محدودیت های قانونی و میزان مشارکت در دست کاری قیمتی در یک نمونه بین المللی شامل 347 نفر از مبادله کنندگان رمز ارز بررسی شد. در آزمون دوم نیز ارتباط میان میزان احتمال بروز قانون شکنی در یک زمینه و احتمال بروز قانون شکنی در زمینه ای دیگر بر روی نمونه ای از 189 کارآفرین بررسی شد. براساس نتایج پژوهش حاضر قانون شکنی در یک زمینه می تواند افراد را نسبت به کلیه قوانین بی تفاوت تر کند، همچنین ازدیاد محدودیت های قانونی می تواند منجر به بی تفاوت شدن افراد نسبت به قوانین شده که این امر به خودی خود میزان قانون مداری را کاهش می دهد. از دیگر عوامل مؤثر بر احتمال قانون شکنی می توان به درک فرد از میزان قانون شکنی دیگران اشاره کرد، هرچه فرد تخمین بیشتری از میزان قانون شکنی هم نسل های خود در شرایط مشابه بزند، خود نیز بیشتر مرتکب قانون شکنی خواهد شد. این پژوهش پیشنهادهای کاربردی را برای سیاست گذاران و برنامه ریزان به همراه دارد.
تاثیر فروشنده و مسئولیت اجتماعی بر وفاداری مشتریان با نقش واسطه اعتماد و رضایت مشتریان
حوزههای تخصصی:
تحقیق حاضر با هدف بررسی تاثیر فروشنده و مسئولیت اجتماعی بر وفاداری مشتریان با نقش میانجی اعتماد و رضایت مشتریان انجام گردیده است. روش پژوهش مورد استفاده، توصیفی پیمایشی می باشد. جامعه آماری این پژوهش کلیه مصرف کنندگان محصولات غذایی، شوینده و سلولزی شهر تهران در سال 1401 بوده است. حجم نمونه برابر با 384 نفر و به روش نمونه گیری تصادفی ساده بوده است، بنابراین برای نمونه گیری از افراد در دسترس استفاده گردید. ابزار جمع آوری داده ها، پرسشنامه استاندارد بوده که اعتبار سنجی ابزار گردآوری داده ها، از طریق روایی محتوایی و برای برآورد نهایی از آزمون آلفای کرونباخ استفاده گردیده است. نتایج تحقیق نشان می دهد که فروشنده و مسئولیت اجتماعی بر وفاداری مشتریان تاثیر مثبت دارند؛ به عبارت دیگر فروشنده و مسئولیت اجتماعی با ایجاد اعتماد در مشتریان اثر مثبت در وفاداری مشتریان و افزایش سود دهی سازمان دارند.
تأثیر ارزش شرکت بر سیاست های اعتبار تجاری در شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران
حوزههای تخصصی:
مرور ادبیات قبلی بیان می کند سیاست های اعتباری شرکت ها از ارزش بازار شرکت ها تأثیر می پذیرد و این وضعیت می تواند راه های تأمین مالی را بین شرکت ها را متفاوت کند. بر این اساس، این پژوهش به بررسی تجربی تأثیر ارزش شرکت بر سیاست های اعتبار تجاری پرداخت. برای نیل به هدف پژوهش، از اطلاعات مالی نمونه 163 شرکت پذیرفته در بورس اوراق بهادار تهران بر اساس روش غربالگری سیستماتیک و روش رگرسیون چندمتغیره استفاده شد. دوره زمانی این پژوهش سال های 1390 تا 1399 است. یافته ها نشان داد که ارزش شرکت با معیار کیوتوبین تأثیر منفی و معناداری بر اعتبار تجاری شرکت دارد؛ به عبارت دیگر، شرکت های دارای ارزش بازار بالاتر، کمتر از طریق دریافت بدهی و استقراض اقدام به تأمین مالی می کنند. یافته های این پژوهش اثرات ارزش شرکت را در کشورهای درحال توسعه را به تصویر می کشد و ادبیات حوزه تأثیرپذیری سیاست های تأمین مالی از عملکرد بازار شرکت ها را توسعه می دهد. بر این اساس، به مدیران پیشنهاد می شود که بر بهبود ارزش شرکت تأکید داشته و سعی داشته باشند جایگاه شرکت را در بازار سرمایه بهبود ببخشند.
طراحی الگوی عوامل موثر بر بهسازی استراتژیک نیروی انسانی در دادگستری های کشور(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: سازمان موفق در پی آن هستند که استراتژی های منابع انسانی خود را به گونه ای بهبود بخشد که بتوانن استعدادهایی را که برای تداوم حیات اش ضروری است، جذب کرده، توسعه بدهد و حفظ کند. هدف این پژوهش، طراحی الگوی عوامل موثر بر بهسازی استراتژیک نیروی انسانی در دادگستری های کشور می باشد.روش بررسی: در این تحقیق کاربردی، از روش تحلیل محتوا استفاده شد. جامعه آماری در بخش کیفی را 25 نفر از مدیران و خبرگان دادگستری که در مباحث بهسازی استراتژیک نیروی انسانی دارای تجربه و تخصص بودند، شکل می دادند که با شیوه گلوله برفی انتخاب شدند. در بخش کمی نیز از روش معادلات ساختاری تفسیری استفاده شد.یافته ها: نتایج نشان داد الگوی طراحی شده شامل 98 مفهوم،13 مقوله و 9 بعد می باشد. تحلیلMICMAC نشان داد متغیرهای برقراری ارتباط استراتژیک و توسعه مسیر شغلی بیشتر تحت تأثیر سایر عوامل بوده و متغیرهای جانشین پروری و قابلیت های حرفه ای و مدیریت عملکرد استراتژیک و توانمندسازی و آموزش و مدیریت استراتژیک پاداش از نظر اثرگذاری و اثرپذیری جزء متغیرهای پیوندی بودند و متغیر نگرش استراتژیک جزء متغیرهای کلیدی به شمار می رود.نتیجه گیری: با توجه به اینکه نگرش استراتژیک نقش مهمی در بهسازی استراتژیک نیروی انسانی دارد، مدیران باید نگرش استراتژیک را به عنوان یک پارادایم موفق مورد توجه قرار دهند و کارکنان با درک کامل از این نگرش در محیط کار، می توانند در رشد فردی خود نقش مهمی ایفاء کنند.واژه های کلیدی: بهسازی، بهسازی استراتژیک نیروی انسانی، دادگستری
آسیب شناسی سامانه فناوری اطلاعات و توسعه آن به عنوان زیر ساخت تحقق مدیریت دانش در سازمان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های راهبردی ارتش سال ۱ پاییز ۱۴۰۱ شماره ۱
83 - 105
حوزههای تخصصی:
عصر کنونی، به عنوان عصر اطلاعات یا دانایی نام گرفته است. در این عصر، فناوری اطلاعات به عنوان طرز تفکر جدید، تمام ابعاد زندگی بشر را تحت تأثیر قرار داده است و سازمان ها نیز به طور شدیدی تحت تأثیر فناوری اطلاعات قرار گرفته اند، به گونه ای که تصور سازمان امروزی بدون فناوری اطلاعات و کاربری آن غیر ممکن به نظر می رسد. فناوری اطلاعات و ارتباطات یک ابزار جهانی است که با شیوه های مختلف در سازمان ها به کار گرفته می شود، از اتوماسیون های ساده و تسهیم اطلاعات گرفته تا فرایندهای پیشرفته تحقیق و توسعه از جمله مدیریت کردن دانش. استفاده از فناوری اطلاعات و ابزار های آن می تواند به عنوان زیر ساخت مدیریت دانش محسوب و در ایجاد فرایندهای مدیریت دانش نقش حیاتی را ایفا نموده و در جمع آوری، تبدیل و انتقال داده ها، اطلاعات و دانش نقش کلیدی داشته باشد. چنانچه سامانه مدیریت دانش در سازمانی فعال شود، به دلیل وجود آسیب های احتمالی در ابعاد مختلف، امکان استفاده مناسب از این سامانه و مدیریت نمودن دانش کارکنان با تجربه این سازمان با مشکلاتی مواجه خواهد شد. لذا شناسایی و تبیین آسیب های احتمالی سامانه فناوری اطلاعات به عنوان زیر ساخت تحقق مدیریت دانش در یک سازمان دولتی یا شرکت خصوصی و ارائه الگوی مناسب جهت بسط و توسعه این سامانه به همه اجزای سازمانی آن بسیار مهم است. در این مقاله که بر اساس یک تحقیق توصیفی تهیه شده است سعی می شود با توجه به دیدگاه خبرگان دو حوزه فناوری اطلاعات و مدیریت دانش و نیز بررسی میدانی در یک سازمان حقیقی، آسیب های احتمالی در این زمینه را شناسایی نموده و با به کارگیری روش های آمار توصیفی و استنباطی، آسیب های اثرگذار در ابعاد سخت افزاری، نرم افزاری، شبکه های ارتباطی، امنیتی و نیروی انسانی را تبیین و در هر بْعد 10 آسیب اصلی را معرفی نماید.
طراحی مدل مدیریت ارتباط با کارکنان (در بانک ملی ایران)(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
مهندسی مدیریت نوین سال ۸ پاییز ۱۴۰۱ شماره ۳
1 - 38
حوزههای تخصصی:
مدیریت روابط با کارکنان، روند نوظهوری را دررابطه با مدیریت منابع انسانی با ساخت و حفظ روابط فردی و متقابلاً روابط ارزشمند با کارکنان بر مبنای فناوری اطلاعات تشکیل می دهد مدیریت ارتباط با کارکنان را می توان یک ابزار و فرایند راهبردی جهت توانمندسازی مدیران برای مدیریت منابع انسانی در نظر گرفت. هدف این پژوهش طراحی مدل طراحی مدل بهبود عملکرد مبتنی بر مدیریت ارتباط با کارکنان با رویکرد داده بنیاد است. روش پژوهش کیفی - استقرایی است و از نظریه زمینه ای اشتراوس - کوربین استفاده شده است. ابزار گردآوری داده ها مصاحبه نیمه ساختارمند بود و اطلاعات با استفاده از روش های کدگذاری باز، محوری و انتخابی تجزیه وتحلیل شد. مشارکت کنندگان، متخصصان موضوعی واجد شرایط در بانک ملی ایران بودند که از طریق نمونه گیری گلوله برفی تا 11نفر به سطح اشباع نظری داده ها رسید. نتایج با 10مقوله کلی در قالب مدل پارادایمی که این عوامل دربرگیرنده شرایط علی (فرهنگ سازی، تعامل با سرمایه های انسانی سازمانی، ساختاری) پدیده محوری)(بهبود عملکرد مبتنی بر مدیریت ارتباط با کارکنان()، شرایط زمینه ساز (بستر فرهنگ بانکداری)، شرایط مداخله گر (مدیریت عاطفی) و راهبردها(بهبود عملکرد، بهینه سازی و ساختار مبتنی بر مدیریت ارتباط با کارکنان و پیامدها (ارتقای سیستم بانکی، کارایی و اثربخشی) است.