مطالب مرتبط با کلیدواژه

پلتفرم های دیجیتال


۱.

استراتژی ایجاد پلتفرم در برندها

نویسنده:
تعداد بازدید : ۱۴۱ تعداد دانلود : ۱۴۸
پلتفرم های دیجیتالی که محصولات و خدمات را تجمیع می کنند، مانند گوگل شاپینگ یا آمازون، به عنوان واسطه های قدرتمند برای محصولات یا خدمات برند ظاهر شده اند و برندهای سنتی محصولات را که عمدتاً دسترسی مستقیم به مصرف کنندگان را از دست داده اند، به چالش می کشند. در این راستا، چندین برند با سابقه طولانی پلتفرم های خود را برای از سرگیری کنترل و تقویت وفاداری مصرف کننده ایجاد کرده اند. به عنوان مثال، برندهای ورزشی مانند نایک، آدیداس یا آسیکس پلتفرم های پیگیری و آموزشی راه اندازی کردند که امکان تعامل مداوم و همه جانبه بین شرکت کنندگان را فراتر از خرید محصول فراهم می کند. محققان، این پلتفرم های نوظهور را که برندهای آن در تلاش برای بهره برداری هستند، تجزیه و تحلیل می کنند و راهنمایی برای برندهایی ارائه می دهند که هدفشان پلتفرم سازی برای کسب و کارشان است. این راهنما شامل مفهوم سازی پلتفرم های دیجیتال به عنوان مکان های جمع سپاری مصرف کننده (یعنی مصرف کنندگان از شرکت کنندگان پلتفرم مانند برند، سایر مصرف کنندگان یا کسب وکارهای شخص ثالث ارزش کسب می کنند) و ارسال جمعی (یعنی مشتریانی که برای شرکت کنندگان پلتفرم ارزش ارائه می کنند) محصولات ،خدمات و محتوا همراه با چارچوبی کاملاً تعریف شده که برندها می توانند برای تجمیع انواع مختلف پلتفرم های شاخص استفاده کنند، می باشد. نویسندگان با ارزیابی پیامدهای جمع سپاری و ارسال جمعی برای روابط مصرف کننده-پلتفرم، یک گونه شناسی از حالت های رابطه شبیه نمونه های اولیه را استخراج کرده و مجموعه ای از پیشنهادات را برای کمک به برندهای محصول آفلاین توسعه می دهند تا از طریق پلتفرم سازی رشد کنند.
۲.

ضوابط حاکم بر تنظیم پیش نیازهای اعمال قواعد رقابتی در پلتفرم های دیجیتال؛ آسیب شناسی ضوابط سنتی و ارائه راهکارهای نوین(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: پلتفرم های دیجیتال تعریف بازار حقوق رقابت رفتارهای ضدرقابتی سهم بازاری شورای رقابت قدرت بازاری

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۳۳ تعداد دانلود : ۱۷۸
«تعریف بازار» و «سنجش قدرت بازاری» دو پیش نیاز محوری جهت اعمال هرگونه ضابطه رقابتی در نظام های حقوقی به شمار می روند که تنظیم قواعد مربوط به هر یک از آن ها با گسترش کسب وکارهای پلتفرمی مبتنی بر اینترنت و اثرگذاری بسزای آن ها بر حقوق مصرف کنندگان، ضرورتی مضاعف یافته است. پژوهش پیش رو جهت پاسخ به این پرسش که چالش های تنظیم پیش نیازهای اعمال قواعد رقابتی در پلتفرم های دیجیتال و راهکارهای برون رفت از آن ها چیست، با بهره گیری از مطالعات کتابخانه ای و اتخاذ رویکردی تحلیلی- توصیفی با هدف دستیابی به ضوابط نوین حاکم بر تنظیم پیش نیازهای مذکور در کسب وکارهای پلتفرمی، ضمن احصای ابعاد ناکارآمدی ضوابط سنتی مربوط به تعریف بازار و سنجش قدرت بازاری در حل چالش های نوظهور، به این نتیجه دست یافته است که در حوزه «تعریف بازار» با کاربست فرآیند سه مرحله ای «تعیین وجوه کسب وکار»، «تعیین ماهیت وجه ها» و «تعریف محصول» و در حوزه «سنجش قدرت بازاری» با «تفکیک پلتفرم های مبتنی بر معامله از پلتفرم های مبتنی بر مخاطب در تشخیص سهم بازاری» و نیز «به رسمیت شناختن اقسام نوین موانع ورود در کسب وکارهای پلتفرمی» می توان بر چالش های نوظهور مربوط به پیش نیازهای اعمال قواعد رقابتی در پلتفرم های دیجیتال فائق آمد.
۳.

حقوق رقابت در پلتفرم های دیجیتال؛ ضرورت بازنگری در قواعد سنتی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: بازار پلتفرم های دیجیتال حقوق رقابت شورای رقابت کسب وکار اینترنتی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۸۱ تعداد دانلود : ۲۱۳
نظر به استفاده بخش قابل توجه اشخاص از کسب و کارهای پلتفرمی مبتنی بر اینترنت و اثرگذاری بسزای آنها بر حقوق مصرف کننده، امروزه تنظیم قواعد رقابت و ضدانحصار بر این دسته از کسب و کارها ضرورتی مضاعف یافته است. این پژوهش با بهره گیری از مطالعات کتابخانه ای و رویکرد تحلیلی- توصیفی در مقام اثبات ضرورت بازنگری در قواعد سنتی حقوق رقابت در این زمینه، به این نتیجه دست یافته است که ویژگی های برجسته اقتصادی پلتفرم های دیجیتال همچون «اثر شبکه ای»، «کاهش هزینه های مبادله»، «جایگزینی مالکیت با دسترسی»، «شکسته و خرد شدن عرضه و تقاضا»، «صرفه ناشی از مقیاس و صرفه ناشی از گستره  قابل توجه»، «ارتقای همزمان صرفه ناشی از مقیاس و قابلیت شخصی سازی» و «اهمیت اساسی داده ها» سبب بروز چالش های رقابتی در زمینه هایی چون «انحصارگرایی مضاعف»، «تعریف بازار»، «تشخیص سهم بازار و قدرت بازاری» و «سنجش رفتارهای ضدرقابتی» شده اند که ضوابط و قواعد سنتی حقوق رقابت قاصر از پاسخگویی و رفع آنها است.
۴.

تأثیر پلتفرم های اقتصاد مشارکتی بر مدل های نوین کارآفرینی در شهرهای هوشمند

کلیدواژه‌ها: شهرهای هوشمند اقتصاد مشارکتی کارآفرینی نوآوری پلتفرم های دیجیتال توسعه پایدار

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۷۴ تعداد دانلود : ۵۴
هدف اصلی این پژوهش، بررسی و تحلیل تأثیرات عمیق و گسترده ی پلتفرم های اقتصاد مشارکتی بر مدل های کارآفرینی نوین در شهرهای هوشمند است. این مطالعه قصد دارد تا درکی جامع از چگونگی به کارگیری این پلتفرم ها در تسهیل نوآوری و توسعه اقتصادی شهری فراهم آورد. این تحقیق با استفاده از روش کیفی و به واسطه مصاحبه های نیمه ساختاریافته با ۲۸ نفر از کارآفرینان، مدیران شهری و متخصصان فناوری اطلاعات و ارتباطات انجام شده است. انتخاب شرکت کنندگان با روش نمونه گیری هدفمند صورت گرفته و داده ها با استفاده از تحلیل محتوای کیفی تجزیه و تحلیل شده اند. نتایج نشان دهنده این هستند که پلتفرم های اقتصاد مشارکتی به عنوان بسترهای قدرتمندی برای ترویج نوآوری، ایجاد فرصت های شغلی جدید و بهبود دسترسی به خدمات در شهرهای هوشمند عمل می کنند. این پلتفرم ها به طور مؤثری به کاهش موانع ورود برای کارآفرینان جدید کمک کرده و اکوسیستم های کارآفرینی پویا و خلاق را تقویت می نمایند. این مطالعه تأکید می کند که پلتفرم های اقتصاد مشارکتی نقش کلیدی در توسعه پایدار شهرهای هوشمند دارند. آن ها نه تنها به تحریک رشد اقتصادی و نوآوری کمک می کنند بلکه می توانند به عنوان محرک های تغییر در مدل های کسب وکار سنتی و ترویج یک فرهنگ کارآفرینی مشارکتی عمل کنند.
۵.

شناسایی و ارزیابی ارتباط میان عوامل مؤثر بر صادرات از طریق استفاده از پلتفرم های دیجیتال در شرکت های ایرانی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: پلتفرم های دیجیتال بین المللی شدن صادرات دیجیتالی شدن

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۵ تعداد دانلود : ۳۳
استفاده از پلتفرم های دیجیتال در صادرات، راه را برای بسیاری از شرکت ها در جهت افزایش سهم صادرات و بین المللی شدن، هموار کرده است. استفاده از این رویکرد صادراتی در میان شرکت های ایرانی به دلیل عدم آشنایی کافی شرکت ها با توانایی های بالقوه پلتفرم ها و همچنین وجود محدودیت های تحریمی، تاکنون کمتر موردتوجه قرار گرفته است؛ لذا شناسایی عوامل مهم و تأثیرگذار بر صادرات از طریق پلتفرم های آنلاین، باتوجه به شرایط کشور، ضروری به نظر می رسد. پژوهش حاضر از نظر هدف، کاربردی وروش پژوهش، آمیخته دو روش کیفی و کمی است. در روش کیفی با به کار بردن روش تحلیل مضمون بر روی پیشینه پژوهش و مصاحبه های هدایت شده و عمیق با مدیران دوازده شرکت صادرکننده ایرانی، عوامل مهم و مؤثر شناسایی و استخراج گردید. در بخش کمی، با طراحی پرسش نامه و انتخاب ده خبره با روش نمونه گیری قضاوتی، با به کارگیری روش دیمتل، میزان تاثیرگذاری و تاثیرپذیری مضامین و همچنین روابط متقابل فی مابین آنها، مشخص گردیدند. نتایج تحلیل پرسش نامه ها نشان داد که «لزوم حمایت های صادراتی همه جانبه دولت» از بیشترین تأثیرگذاری در میان سایر عوامل برخوردار است و این عامل به همراه «محیط اقتصاد کلان کشور»، «زیرساخت های فناورانه و اینترنتی کشور» و «ساختار و منابع سازمانی شرکت» از جمله عوامل علی است. همچنین عامل» خواص مثبت پلتفرم ها»، به عنوان یک عامل تأثیرپذیر، بیشترین تعامل را با سایر عوامل دارد. تحقیق حاضر از لحاظ نظری دارای نوآوری در زمینه شناسایی این عوامل است؛ زیرا عوامل فرا روی این حوزه را به صورت یکپارچه گردآوری و ارائه نموده است.
۶.

نوآوری در مدل کسب و کارها مبتنی بر گسترش پلتفرم های دیجیتال(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: تحلیل روند پلتفرم های دیجیتال نوآوری در کسب وکار نوآوری دیجیتال میک مک

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۶ تعداد دانلود : ۸
هدف: هدف این پژوهش، شناسایی و تحلیل نقش پلتفرم های دیجیتال در بهبود فرایندها، داده ها و ارتباطات کسب وکار است. در این راستا، مطالعه حاضر، به دقت به بررسی تأثیرات مستقیم و غیرمستقیم این پلتفرم ها بر ساختارهای سازمانی و عملکردهای تجاری پرداخته است. هدف از این تحلیل، فهمیدن این است که چگونه تکنولوژی های دیجیتال، می توانند به تسهیل نوآوری و توسعه مدل های کسب وکار نوین کمک کنند و چه چالش ها و فرصت هایی را برای سازمان ها فراهم آورند. این پژوهش با تمرکز بر یک چارچوب دیجیتال مشخص، نحوه استفاده از پلتفرم های دیجیتالی را در سطوح مختلف سازمانی بررسی می کند و به توضیح این موضوع می پردازد که چگونه این پلتفرم ها می توانند به افزایش بهره وری و کارایی در فرایندهای کاری کمک کنند. علاوه براین، پژوهش به دنبال درک بهتری از چگونگی بهره مندی سازمان ها از فرصت های نوآورانه ایجاد شده توسط پیشرفت های فناوری دیجیتال است، با تأکید بر اینکه چگونه می توان از این فرصت ها، برای بهبود تعاملات مشتری و استراتژی های بازاریابی استفاده کرد. روش: این پژوهش از روش دلفی خبرگانی برای شناسایی و تجزیه وتحلیل پیشران های کلیدی استفاده کرده است. روش دلفی یک تکنیک سیستماتیک است که به منظور جمع آوری و هم سوسازی نظرهای متخصصان، از طریق چندین دوره پرسش و پاسخ بدون تعامل مستقیم بین آن ها به کار می رود. این روش به پژوهشگر اجازه می دهد تا داده ها و اطلاعات جامعی را از خبرگان مختلف جمع آوری کند و به تحلیل عمیق تر و بی طرفانه تری دست یابد. همچنین، این مطالعه از نرم افزار تحلیلی میک مک استفاده کرده است تا تأثیرگذاری و تأثیرپذیری پیشران های شناسایی شده را بررسی کند. نرم افزار میک مک ابزار قدرتمندی برای بررسی روابط متقابل و تعیین سطوح نفوذ و تأثیرپذیری بین عناصر مختلف در یک سیستم است. با استفاده از این تکنیک، پژوهشگر می تواند نقشه ای از پویایی های بین پیشران ها را ارائه دهد و به تشخیص نقاط کلیدی برای مداخله و بهینه سازی بپردازد. علاوه براین، تحلیل روند و رویکردهای شهودی به کار رفته در این پژوهش، به درک عمیق تری از روندهای آینده و عدم قطعیت های مرتبط با آن ها کمک می کند. این بخش از مطالعه شامل بررسی دقیق تغییرات محیطی و اقتصادی می شود که می تواند بر کسب وکارها تأثیر چشمگیری داشته باشد. با استفاده از تحلیل های شهودی، پژوهش به دنبال پیش بینی تغییرات پیچیده در بازار و محیط کسب وکار است که بر تصمیم گیری های استراتژیک سازمان ها تأثیر می گذارد. یافته ها: یافته های این پژوهش تأکید می کنند که پلتفرم های دیجیتال، در دسترسی به داده های بزرگ و انجام تحلیل های هوشمندانه داده ها نقش محوری دارند. استفاده از این پلتفرم ها به سازمان ها اجازه می دهد تا از داده های خام، به طور مؤثرتری استفاده کنند و از تکنیک های پیشرفته ای مانند یادگیری ماشین و هوش مصنوعی، برای استخراج اطلاعات اجراشدنی بهره ببرند. این فرایند به سهم خود، سبب شکل گیری و توسعه مدل های کسب وکار نوین و پایدار می شود که می توانند به بهبود کارایی و افزایش سودآوری کمک کنند. علاوه براین، تطابق و انعطاف پذیری در برابر تغییرات فناوری دیجیتال، به عنوان عوامل حیاتی در بهره مندی از فرصت های نوآورانه شناسایی شده اند. سازمان هایی که قادرند تکنولوژی های جدید را انتخاب و آن ها را سریع اجرا کنند، می توانند به طور مؤثری در بازار رقابت کنند و پیشتاز باشند. این انعطاف پذیری نه تنها به حفظ رقابت پذیری کمک می کند، بلکه به توانایی سازمان در پاسخ به نیازها و انتظارات مشتریان در حال تحول نیز می افزاید. یافته ها همچنین نشان داده اند که تعامل میان تکنولوژی های دیجیتال و استراتژی های کسب وکار می تواند به توسعه محصولات و خدمات نوآورانه تر که به طور خاص برای جلب رضایت مشتریان طراحی شده اند، منجر شود. نتیجه گیری: پژوهش حاضر بر اهمیت توسعه قابلیت های دیجیتالی و ایجاد مدل های کسب وکار انعطاف پذیر و مقاوم در برابر تغییرات در عصر دیجیتال تأکید می کند. این مطالعه نشان می دهد که برای دستیابی به موفقیت در فضای کسب وکار مدرن، سازمان ها باید استراتژی هایی را پیاده سازی کنند که نه تنها به آن ها امکان می دهد تا با سرعت به تغییرات تکنولوژیکی واکنش نشان دهند، بلکه به آن ها این قدرت را می دهد که از این تغییرات برای ایجاد مزیت رقابتی پایدار استفاده کنند. این پژوهش همچنین راهنمایی هایی را برای تصمیم گیرندگان و مدیران کسب وکار ارائه می دهد تا با استفاده از داده های بزرگ و تحلیل های هوشمندانه، به بهینه سازی عملیات و افزایش کارایی درون سازمانی بپردازند. استفاده مؤثر از تکنولوژی های پیشرفته می تواند به سازمان ها کمک کند تا دیدگاه های جدیدی به بازارهای هدف خود داشته باشند و به شناسایی فرصت های جدید کسب وکار بپردازند که پیش از این، دست نیافتنی به نظر می رسیدند. علاوه براین، تأکید می شود که سازمان ها باید به طور مداوم به آموزش و توسعه منابع انسانی خود بپردازند تا کارکنان بتوانند با تکنولوژی های نوین همراه شوند و از آن ها به نحو احسن استفاده کنند. این امر مستلزم ایجاد فرهنگی است که نوآوری و یادگیری مستمر را در هر سطح از سازمان تشویق کند و به کارکنان اجازه دهد تا در محیطی تحریک آمیز و پشتیبان کننده رشد کنند.