فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۶٬۴۰۱ تا ۶٬۴۲۰ مورد از کل ۵۶٬۰۱۵ مورد.
حوزههای تخصصی:
هدف: با توجه به شیوع بیماری کرونا ویروس ۲۰۱۹ و لزوم فاصله گذاری اجتماعی، آموزش مجازی و برگزاری امتحانات به صورت آنلاین، جایگزین آموزش حضوری شده است؛ بنابراین شیوع کرونا سبب شد تا در بسیاری از کشورها به آموزش مجازی (الکترونیکی) به عنوان یک ضرورت توجه شود. هدف از تحقیق حاضر بررسی تاثیر آموزش مجازی بر یادگیری دانش آموزان است. روش شناسی پژوهش: در این تحقیق اطلاعات کتابخانه ای با بهره گیری از متون علمی مکتوب و الکترونیکی جمع آوری شدند. همچنین، محقق به منظور بررسی دیدگاه و نظر معلمان به یادگیری دانش آموزان در آموزش مجازی پرسشنامه ای با 55 سوال و 15 مولفه در نظر گرفته است. در این مطالعه مدارس مقطع متوسطه اول شهر بیرجند موردنظر قرار گرفته است و ۲۴۰ نفر از دبیران و معلمان به عنوان نمونه انتخاب شدند. روش جمع آوری اطلاعات پرسشنامه اینترنتی بوده و نمونه گیری به صورت تصادفی انجام شده است. جهت تجزیه وتحلیل اطلاعات از نرم افزارهای SPSS و PLS استفاده شده است. یافته ها: تحلیل ها نشان می دهد که آموزش مجازی بر یادگیری دانش آموزان تاثیر معنی داری ندارد (05/0 ≤ P). بااین وجود آموزش مجازی بر رشد اعتقادی و بالندگی اخلاقی، تربیت اقتصادی و حرفه ای، رشد علمی و فناوری، تربیت اجتماعی و سیاسی، تربیت زیستی و بدنی، نقش معلم، فضای آموزش و ارزشیابی تاثیر منفی و بر تناسب محتوا و منابع، نقش خانواده و محیط، نقش فناوری اطلاعات و ارتباطات و ابزارهای هوشمند، نقش مواد آموزشی و زمان آموزش تاثیر مثبت دارد. به نظر می رسد باوجود مزیت های آموزش مجازی در مقابل آموزش حضوری، آموزش مجازی تاثیری بر یادگیری دانش آموزان ندارد و بهترین روش آموزشی به صورت ترکیبی از هر دو روش می باشد. اصالت/ارزش افزوده علمی: با توجه به این که در شرایط اپیدمی ویروس کرونا کلاس های آموزشی به صورت مجازی برگزار می شود و دانش آموزان این روش آموزشی را تجربه می کنند؛ لذا بررسی تاثیر آموزش مجازی بر یادگیری دانش آموزان مهم و ضروری به نظر می رسد. این مقاله به بررسی تاثیر آموزش الکترونیکی بر مولفه های مختلف یادگیری دانش آموزان می پردازد. نتایج این پژوهش برای کارشناسان آموزش وپرورش، معلمان و مدیران مدارس قابل استفاده است.
نقش قدرت ارتباط برند در ارزش درک شده برندهای خرده فروشی در فروشگاه های لوازم خانگی
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش، بررسی نقش قدرت ارتباط برند در ارزش درک شده برندهای خرده فروشی در فروشگاه های لوازم خانگی می باشد. پژوهش حاضر کاربردی با روش توصیفی- پیمایشی است. جامعه آماری در این تحقیق کلیه خریداران برندهای خرده فروشی در فروشگاه های لوازم خانگی تهران می باشند. حجم نمونه 196 بدست آمده و 200 پرسشنامه در مجموع جمع آوری شده است. در تحقیق حاضر برای انتخاب نمونه، از روش نمونه گیری تصادفی ساده استفاده شده است. ابزار گردآوری اطلاعات پرسشنامه محقق ساخته است که روایی آن توسط اساتید مورد تایید قرار گرفته است. آلفای کرونباخ بدست آمده نشان می دهد که پرسشنامه موردنظر دارای پایایی قابل قبول است. جهت تجزیه و تحلیل داده های بدست آمده از آمار توصیفی و آمار استنباطی استفاده شده است. نتایج تحقیق نشان می دهد کیفیت ادراک شده، وفاداری برند و تداعی گرها از قدرت ارتباط برند بر ارزش درک شده برندهای خرده فروشی در فروشگاه های لوازم خانگی به طور مستقیم تاثیر گذار است و آگاهی از برند بر ارزش درک شده برندهای خرده فروشی در فروشگاه های لوازم خانگی به طور مستقیم موثر نمی باشد.
بررسی واکنش های حسابرسان داخلی به خطرهای تقلب(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دانش حسابداری سال ۱۴ بهار ۱۴۰۲ شماره ۵۲
119 - 141
حوزههای تخصصی:
هدف : طبق استانداردهای بین المللی اجرای حرفه ای حسابرسی داخلی، حسابرسان داخلی باید دانش کافی درباره ارزیابی خطر تقلب داشته، احتمال رخداد اشتباهات، تقلب ها یا موارد عدم رعایت بااهمیت را در اعمال مراقبت حرفه ای در نظر گرفته و احتمال وقوع تقلب و چگونگی مدیریت آن توسط سازمان را ارزیابی کنند. نظر به ضرورت مبارزه با تقلب و نقش حسابرسان داخلی در شرکت ها و با عنایت به نوپا بودن حسابرسی داخلی در ایران و نامشخص بودن واکنش آنان به خطرهای تقلب و عدم انجام پژوهش های داخلی مشابه در گذشته، این پژوهش، به بررسی واکنش های حسابرسان داخلی به خطرهای تقلب در ایران می پردازد. روش : جامعه آماری این پژوهش، 106 مدیر حسابرسی داخلی شرکت های عضو بورس اوراق بهادار تهران هستند که آرای آنان در سال 1400 از طریق پرسشنامه گردآوری شده است. یافته ها : نتایج تجزیه وتحلیل آماری، نشان می دهد که از دیدگاه مدیران حسابرسی داخلی، حسابرسان داخلی در حوزه تقلب و واکنش به خطرهای تقلب، فاقد صلاحیت های حرفه ای لازم و کافی بوده، با فنون پیشگیری از تقلب و کشف تقلب آشنایی لازم را ندارند، خطرهای تقلب در شرکت ها را ارزیابی نکرده و از ابزارهای نوین برای واکنش به خطرهای تقلب استفاده نمی کنند. نتیجه گیری : طبق آرای مدیران حسابرسی داخلی، حسابرسان داخلی، به ریسک های تقلب، واکنش های مناسبی نشان نمی دهند.
اکتشاف و تحلیل درونی نظام یافته عوامل کلان فرهنگی مرتبط با موفقیت و شکست سازمان در زمان دورکاری؛ رویکرد تحلیل مقوله
حوزههای تخصصی:
شیوع بیماری کووید-۱۹ از حدود دو سال گذشته، بسیاری از سازمان ها و دولت ها را ناگزیر از تدوین و پیاده سازی فرآیند دورکاری از منزل به صورت حداکثری نمود. به دلیل ماهیت بحرانی موضوع، سازمان های کمی از آمادگی لازم برای اجرای فرآیند دورکاری برخوردار بودند؛ لذا این مسئله، چالش های متعددی را برای اثربخشی عملکردی سازمان ها ایجاد نموده است. در این پژوهش با رویکرد اکتشافی به این سوال پاسخ داده خواهد شد که مهم ترین عوامل فرهنگی مرتبط با موفقیت و شکست اقدامات دورکاری در موضوع اثربخشی عملکرد سازمانی چیست. برای پاسخ به این پرسش از تحلیل داده های جمع آوری شده از مصاحبه نیمه ساختارمند با افراد یک سازمان دورکار استفاده شده است. افراد مورد مصاحبه، کارکنان و مدیران سازمان می باشند و سوالات مصاحبه به صورت پایان باز و آزاد پرسیده شده است. برای تحلیل داده ها از کدگذاری به روش تحلیل مضمون استفاده شده و مضامین اصلی به عنوان اصلی ترین عوامل فرهنگی در رفتار سازمانی مورد بحث قرار می گیرد. نتایج پژوهش نشان می دهد که مواردی چون احساس عدالت در سازمان، فرهنگ ارتقای شغلی، انعطاف پذیری سازمان و نگرش نسبت به پاداش و جبران خدمات از جمله مهم ترین عوامل تعیین کننده موفقیت یا شکست دورکاری در سازمان از نظر کارکنان هستند. در طرف مقابل، نحوه نظارت بر عملکرد کارکنان و ارتباطات سازمانی از منظر مدیران به عنوان مهم ترین عوامل مطرح شده است.
استفاده از فناوری های نوین برای بهبود فرآیندهای لجستیک و توزیع در کسب وکارهای خرده فروشی
حوزههای تخصصی:
هدف از این مطالعه بررسی چگونگی به کارگیری فناوری های نوین برای بهبود فرآیندهای لجستیک و توزیع در کسب وکارهای خرده فروشی است که منجر به افزایش کارایی، کاهش هزینه ها و افزایش رضایت مشتریان می شود. این تحقیق از طراحی کیفی استفاده کرده و بر مصاحبه های نیمه ساختاریافته با مدیران و کارکنان بخش های لجستیک و توزیع در کسب وکارهای خرده فروشی مختلف متمرکز بود. شرکت کنندگان بر اساس معیارهایی از پیش تعیین شده برای تأمین تنوع در تجربیات و دیدگاه ها انتخاب شدند. چهار مقوله اصلی شناسایی شد: فناوری های نوین، بهبود فرآیندها، تأثیرات اجتماعی-اقتصادی، و چالش ها و راهکارها. هر مقوله شامل زیرمقوله ها و مفاهیم خاصی بود که شامل سیستم های مدیریت انبار، پلتفرم های تجزیه و تحلیل داده، راهکارهای ارتباطی، بهینه سازی توزیع، مدیریت موجودی، افزایش رضایت مشتری، تأثیر بر اشتغال، پایداری زیست محیطی، توسعه اقتصادی، موانع فناورانه، مقاومت سازمانی، و مسائل حقوقی و امنیتی می شود. این مطالعه به این نتیجه رسید که استفاده استراتژیک از فناوری های نوین در لجستیک و توزیع خرده فروشی می تواند به طور چشمگیری به افزایش کارایی و پایداری عملیاتی کمک کند. با این حال، برای غلبه بر چالش های پیاده سازی، تمرکز بر توسعه مهارت ها، تطبیق فرهنگ سازمانی و برنامه ریزی استراتژیک ضروری است.
شناسایی عوامل کلیدی موفقیت در رشد و توسعه شرکت های دانش بنیان با رویکرد سیاست گذاری و خط مشی گذاری مدیریتی با روش نقشه شناخت فازی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
چشم انداز مدیریت بازرگانی سال ۲۲ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۵۶
84 - 115
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف شناسایی عوامل کلیدی موفقیت در رشد و توسعه شرکت های دانش بنیان بارویکرد سیاست گذاری و خط مشی گذاری مدیریتی با روش FCM انجام پذیرفت. این پژوهش درزمره تحقیقات کاربردی است که با رویکرد توصیفی و اکتشافی انجام شده و از نظر داده های گردآوری شده دارای ماهیت آمیخته به صورت کیفی و کمی و از نظر فلسفه تحقیق دارای رویکرد قیاسی استقرایی است. جامعه آماری پژوهش، خبرگان هستند که بر اساس اصل کفایت نظری 30 نفر از آنان با روش نمونه گیری گلوله برفی انتخاب شدند. ابزار گردآوری اطلاعات در بخش کمی پرسشنامه و در بخش کیفی مصاحبه است که روایی و پایایی آن ها به ترتیب با روش روایی محتوایی و بازآزمون برای پرسشنامه ها و روایی نظری و پایایی درون کدگذار میان کدگذار برای مصاحبه ها، تایید شد. روش تحلیل در بخش کیفی روش تحلیل محتوا و کدگذاری با نرم افزار Atlas.ti است و در بخش کمی پژوهش تحلیل داده ها با رویکرد FCM انجام شده است. نتایج پژوهش نشان می دهد که ارائه انواع برنامه های حمایتی موثر مانند معافیت کامل مالیاتی، تخصیص اعتبار مالیاتی و سیاست گرنت تحقیق و توسعه، افزایش سطح تسهیلات صندوق نوآوری و شکوفایی، حمایت گسترده مالی و عملی از طرح های بنیاد نخبگان و صندوق حمایت از فناوران و تشکیل کوریدور علمی و فناوری، مهمترین عوامل توسعه شرکت های دانش بنیان هستند.
تأثیر الگوهای تصمیم گیری احساسی سرمایه گذاران بر عملکرد شرکت(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تحقیقات مالی دوره ۲۵ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۲
205 - 227
حوزههای تخصصی:
هدف: یکی از فرض های بسیار مهمِ فرضیه بازار کارا، عقلانیت سرمایه گذار است؛ در حالی که نتایج پژوهش های انجام شده در حوزه مالی رفتاری خلاف آن را نشان می دهد. عقلانی نبودن رفتار سرمایه گذاران، نشئت گرفته است از ریسک موجود در بازارهایی با کارایی کمتر که آن ها را به تصمیم گیری بر اساس احساسات خود وادار می کند. تصمیم گیری احساسی سرمایه گذاران نیز بر عملکرد شرکت اثر می گذارد. بر همین اساس، هدف پژوهش حاضر تعیین تأثیر دوسوگیری رفتاری سرمایه گذاران، شامل «زیان گریزی» به عنوان شاخصی از احساسات منفی و «اعتمادبه نفس بیش ازحد» به عنوان شاخصی از احساسات مثبت بر عملکرد شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران است. روش: بر همین اساس دو فرضیه تدوین شد. با استفاده از روش غربالگری، نمونه ای متشکل از ۱۵۶ شرکت از شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران، طی سال های ۱۳۹۲ تا ۱۳۹۹ انتخاب و برای آزمون فرضیه ها، از مدل رگرسیونی چند متغیره به روش داده های ترکیبی استفاده شد. یافته ها: نتایج نشان دهنده ارتباط منفی زیان گریزی سرمایه گذاران با عملکرد اقتصادی شرکت و ارتباط مثبت اعتمادبه نفس بیش ازحد سرمایه گذاران با عملکرد بازار شرکت است. همچنین مشخص شد که در بازار سرمایه ایران، سوگیری اعتمادبه نفس بیش ازحد سرمایه گذاران بر سوگیری زیان گریزی آن ها به میزان چشمگیری غلبه دارد. نتیجه گیری: سوگیری زیان گریزی، به عدم فروش سرمایه گذاری زیان ده به علت ترس از تحقق زیان منجر می شود. بدبینی و وضعیت نامطلوب بازار بورس اوراق بهادار، سرمایه گذار را در انتخاب های سرمایه گذاری استراتژیک خود، به سمت زیان گریزی سوق می دهد و موجب کاهش عملکرد اقتصادی شرکت می شود. همچنین سوگیری اعتمادبه نفس بیش ازحد، باعث می شود که سرمایه گذاران بدون دقت و توجه کافی و فقط بر اساس معیارهای ساده ای که در ذهن خود مدنظر دارند و مهم می پندارند، ریسک مرتبط با دارایی ها را دست کم بگیرند که به طور غیرمنطقی، باعث افزایش تقاضای آن ها برای اوراق بهادار پرخطر می شود. این افزایش تقاضا به افزایش قیمت اوراق بهادار و به دنبال آن، افزایش ارزش شرکت منجر می شود.
بررسی تأثیر سلبریتی های رسانه اجتماعی و روابط فرااجتماعی با آن ها بر قصد خرید دنبال کنندگان (مورد مطالعه: رسانه اجتماعی اینستاگرام)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
بررسی های مدیریت رسانه دوره ۲ بهار ۱۴۰۲ شماره ۱
86 - 109
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف از این پژوهش مطالعه و بررسی تأثیر سلبریتی های رسانه اجتماعی و روابط فرااجتماعی با آن ها بر قصد خرید دنبال کنندگان در رسانه اینستاگرام است.
روش: از لحاظ هدف، پژوهش حاضر کاربردی است. جامعه در دست بررسی آن، تمامی افراد دنبال کننده سلبریتی ها در رسانه اینستاگرام در کشور ایران است. برای سنجش متغیرهای پژوهش و گردآوری داده ها، از پرسش نامه ۲۱ سؤالی استاندارد استفاده شد که پایایی و روایی آن به تأیید رسید. داده ها به کمک روش میدانی جمع آوری شد. با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی، در نهایت ۴۳۰ پرسش نامه تجزیه وتحلیل شد. برای بررسی روابط بین اجزای مدل، از روش معادلات ساختاری استفاده شد. فرضیه ها با استفاده از نرم افزار اسمارت پی ال اس تجزیه وتحلیل شدند.
یافته ها: یافته های پژوهش حاکی از آن است که بین سلبریتی رسانه اجتماعی با روابط فرااجتماعی، همانندسازی دنبال کنندگان و قصد خرید دنبال کنندگان رابطه معناداری وجود دارد. بین روابط فرااجتماعی پیروان و سلبریتی با همانندسازی، رابطه مثبت وجود دارد؛ اما با قصد خرید رابطه مثبت ندارد. همانندسازی دنبال کنندگان و استفاده از پلتفرم رسانه اجتماعی بر قصد خرید دنبال کنندگان رابطه مثبتی دارد. استفاده از پلتفرم رسانه اجتماعی، همانندسازی دنبال کنندگان و روابط فرااجتماعی بر قصد خرید دنبال کنندگان را تعدیل نمی کند. استفاده از پلتفرم رسانه اجتماعی، تأثیر سلبریتی بر قصد خرید دنبال کنندگان را تعدیل می کند.
نتیجه گیری: در این پژوهش تلاش شد که ارتباط بین سلبریتی های رسانه اجتماعی و روابط فرااجتماعی با آنان بر قصد خرید دنبال کنندگان بررسی شود. بر اساس نتایج، سلبریتی های رسانه اجتماعی نفوذ گسترده ای در جامعه ایران دارند و این موضوع انکارناپذیر است. از این رو مدیران و بازاریابان باید از فرصت سلبریتی ها و رسانه های اجتماعی مورداستفاده آنان، برای تولید محتوای جذاب و فراهم کردن بستر نگرش مثبت به برند خود استفاده حداکثری کنند؛ زیرا ضمن دوچندان شدن اثربخشی تبلیغ، در زمان و هزینه های بازاریابان صرفه جویی خواهد شد.
رابطه نظارت کارآمد با گزارشگری مالی متقلبانه در شرکت های با مالکیت خانوادگی
حوزههای تخصصی:
بیش از نیمی از عاملان تقلب در صورت های مالی مدیریت هستند. نظارت ناکارآمد، فرصتی را برای مدیران فراهم می کند تا رفتار متقلبانه داشته باشند. هدف این تحقیق بررسی رابطه نظارت ناکارآمد با گزارشگری مالی متقلبانه در شرکت های با مالکیت خانوادگی است. پژوهش انجام شده ازنظر نوع هدف، جزء پژوهش های کاربردی است و روش پژوهش ازنظر ماهیت و محتوایی علت و معلولی هست. انجام پژوهش در چارچوب استدلالات قیاسی- استقرایی صورت گرفته و برای تجزیه وتحلیل فرضیه ها از تحلیل پانلی کمک گرفته شده است. جامعه آماری پژوهش، کلیه شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران بوده و با استفاده از روش نمونه گیری حذف سیستماتیک، 165 شرکت به عنوان نمونه پژوهش انتخاب شده در دوره ی زمانی 10 ساله بین سال های 1391 تا 1400 مورد تحقیق قرار گرفتند. نتایج حاصل از آزمون فرضیه های پژوهش نشان داد بین نظارت کارآمد (شاخص کیفیت کنترل داخلی و مالکیت نهادی) و گزارشگری مالی متقلبانه رابطه منفی و معنی داری وجود دارد. همچنین بین مالکیت خانوادگی و گزارشگری مالی متقلبانه رابطه معنی دار و مثبتی وجود دارد؛ اما مالکیت خانوادگی بر رابطه بین نظارت کارآمد و گزارشگری مالی متقلبانه تأثیر معنی داری ندارد.
تحلیل انتقادی گفتمان حمایت از برند ایرانی در اسناد بالادستی رسانه ملی تحت پارادایم توسعه فرهنگی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
مدیریت فرهنگی سال ۱۷ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۶۲
13 - 34
حوزههای تخصصی:
این پژوهش جهت شناسایی سیر تحول گفتمانی حمایت از برند ایرانی در اسناد رسانه ملی به روش تحلیل انتقادی گفتمان مبتنی بر نظریه لاکلا و موف و و دستورالعمل جوپ و نوریس در سطح توصیف واژگانی و با رویکرد توصیفی- تحلیلی، و در جهت توسعه و تقویت حمایت از برند ایرانی در اسناد بالادستی رسانه ملی انجام پذیرفت. با توجه به اهداف و سؤالات پژوهش و براساس دو معیار ذهنی و عینی سند چشم انداز 1404 به عنوان سند مورد مطالعه انتخاب شد. به منظور احصاء اعتبار سند و این که نمونه انتخابی بتواند معرف معتبری برای تحلیل باشد از نظرات کارشناسان و دست اندرکاران حوزه رسانه ملی استفاده گردید. در نهایت، دستاوردهای پژوهش حاکی از آن بود که رسانه ملی به عنوان یک نهاد اطلاعاتی و ارتباطی تاکنون کمتر از ظرفیت های گفتمان سازی و اقناع گری افکار عمومی در جهت حمایت از برندهای ایرانی بهره برداری کرده است و صرفاً با یک مجموعه دستور العمل های الزام آور و غیراقناع گر به حمایت از سیاست های اقتصاد مقاومتی مبادرت ورزیده است. به نظر می رسد که ضروری است با رویکرد نوینی باز تنظیم اسناد در کانون توجه قرار گیرد؛ تا بتوان انتظار داشت که با رویکرد توانمندسازی می توان قائل به وجدانی سازی و درونی کردن فعالیت های اجتماعی بود و در بستر پارادایم توسعه فرهنگی، می توان دیدگاه نوسازی را نسبت به مفهوم برند و برند ایرانی بسط و گسترش داد. از این طریق است که می شود مناسبات نوینی را پی ریزی کرد و با برانگیختن حساسیت های فطری جامعه در جهت تقویت عرق ملی، انتخاب برند ایرانی را جایگزین انتخاب های دیگر قرار داد.
نقش میانجی خلق ارزش مشترک و درگیر کردن کارکنان بر رابطه بین رهبری خدمتگزار و ارائه خدمات نوآورانه در باشگاه های ورزشی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر بررسی نقش میانجی خلق ارزش مشترک و درگیر کردن کارکنان بر رابطه بین رهبری خدمتگزار و ارائه خدمات نوآورانه در باشگاه های ورزشی بود . روش تحقیق توصیفی از نوع همبستگی بود. جامعه آماری این تحقیق کارکنان باشگاه های ورزشی کشور عراق بودند که با استفاده از روش تصادفی_طبقه ای تعداد 385 نفر به عنوان نمونه انتخاب گردید. برای تجزیه و تحلیل فرضیات از مدل معادلات ساختاری با استفاده از نرم افزار پی ال اس 3 استفاده شد. نتایج نشان داد که رهبری خدمتگزار با درگیر کردن کارکنان، خلق ارزش مشترک و ارائه خدمات نوآورانه رابطه معناداری دارد. طبق نتایج خلق ارزش مشترک با ارائه خدمات نوآورانه رابطه معناداری ندارد اما درگیر کردن کارکنان با ارائه خدمات نوآورانه رابطه معناداری دارد. همچنین، خلق ارزش مشترک بر رابطه بین رهبری خدمتگزار و ارائه خدمات نوآورانه نقش میانجی دارد اما درگیر کردن کارکنان نقش میانجی بر این رابطه ندارد. در مجموع، می توان چنین گفت که وقتی ایجاد ارزش مشترک توسط رهبری خادمانه تحت تاثیر قرار گیرد، ظرفیت سازمان برای شناسایی و پاسخ به نیازها و چالش های اجتماعی از طریق خدمات نوآورانه تقویت می شود .
فرآیند تحلیل سلسله مراتبی در مدل سازی و حل بازی های ماتریسی در محیط نوتروسوفیک و کاربرد آن در مسائل نظامی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم و فنون نظامی سال ۱۹ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۶۴
5 - 32
حوزههای تخصصی:
هدف: محیط جنگ یک موقعیت تعارضی است و تحقیق در عملیات یکی از فنون مورد استفاده برای تصمیم سازی و تصمیم گیری در شرایط مختلف نبرد است. در این مقاله برای مدل سازی وضعیت تعارضی از نظریه بازی استفاده شده است که از جمله روش های پر کاربرد در حوزه نظامی است.روش: در این مقاله پس از مدل سازی مسأله به صورت بازی ماتریسی، برای تعیین عایدی ها و اولویت بندی خروجی های بازی، روش تحلیل سلسله مراتبی پیشنهاد شده است. از طرفی با توجه به اینکه در دنیای واقعی اطلاعات به صورت نادقیق و مبهم ارائه می گردند، مجموعه های نوتروسافیک برای بیان این اطلاعات به کار گرفته شده است. یک روش حل مسأله تحلیل سلسله مراتبی با داده های نوتروسافیک پیشنهاد شده و سپس حل مسأله بازی با خروجی های حاصل از روش تحلیل سلسله مراتبی مورد بحث قرار گرفته است.یافته ها: برای حل مسأله بازی ماتریسی با عایدی های نوتروسافیک، مفهوم تقریب نزدیکترین بازه عدد فازی نوتروسافیک مثلثی تعمیم یافته مورد استفاده قرار گرفته و مدل بازی به صورت یک مسأله با عایدی های بازه ای نوشته شده است. در ادامه روشی برای حل این مسأله بازی پیشنهاد شده است. در نهایت حل یک نمونه مسأله کاربردی در مسائل نظامی با روش پیشنهادی مورد بررسی قرار گرفته است. برای حل این مسأله، دو مسأله خوش بینانه و بدبینانه برای هر بازیکن پیشنهاد شده است که با حل این مسائل راهکارهای بهینه بازیکنان در دو حالت خوش بینانه و بدبینانه به دست می آید.نتیجه گیری: کارایی و سادگی در روش حل مسأله و همچنین قابلیت توسعه روش پیشنهادی به مسائل بازی با عایدی های از نوع بازه ای از جمله نتایج این تحقیق است.
رتبه بندی ضوابط و مقررات ساختار فضایی مسکن میان مرتبه بر پایه ابعاد پایداری به روش FAHP و FTOPSIS(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت شهری دوره ۲۱ بهار ۱۴۰۲ شماره ۷۰
۱۵۹-۱۴۳
حوزههای تخصصی:
پیدایش مفهوم توسعه پایدار و کاربرد آن در مسکن زمینه ورود این مبحث را به حوزه طراحی مسکونی فراهم نموده است. جهت تامین انتظارها و عملکردها در طراحی مسکن پایدار، بازنگری ضوابط و مقررات همسو با مفاهیم توسعه پایدار ضرورت دارد. این پژوهش با هدف رتبه بندی ضوابط و مقررات در ساختار فضایی مسکن میان مرتبه بر اساس ابعاد پایداری تدوین شده است. روش تحقیق توصیفی-تحلیلی بوده و داده ها را به صورت ترکیبی (کیفی و کمی) گرد آوری نموده است، مولفه ها و ویژگی های ابعاد پایداری متناسب با مبانی نظری توسعه پایدار و تحلیل و تفسیر منابع علمی مرتبط تبیین گردیده اند. ضوابط و مقررات هر ساختار فضایی نیز از طریق بررسی محتوای اسناد و مطالعات کتابخانه ای شناسایی شده اند. میزان اهمیت ابعاد طراحی به روش FAHP و رتبه بندی ضوابط و مقررات نیز به روش FTOPSIS و به وسیله پرسش از خبرگان حوزه طراحی مسکن صورت پذیرفته است. نتایج پژوهش نشان می دهد که ضوابط و مقررات با شاخص نزدیکی نسبی بالاتر از حد میانه (5/0) شامل: سطح اشغال (نسبت توده و فضا)، پاکت حجمی بنا فضاهای نیمه باز(بالکن، ایوان و تراس)، نما، پاسیو، ارتفاع و تعداد طبقات، پارکینگ (شیبراه)، حیاط، سازماندهی فضاهای داخلی، فضاهای اقامت (خواب، پذیرایی و نهارخوری)، آشپزخانه، بازشوها (نورگیری و تهویه) از اهمیت بالاتری نسبت به سایر ضوابط و مقررات برخوردارند که لازم است برای نیل به اهداف طراحی مسکن پایدار هم در مرحله سیاست گذاری و هم در مرحله طراحی مورد توجه قرار داده شوند.
اولویت بندی موانع و چالش های موجود در اجرایی سازی روش های جایگزین حل وفصل اختلاف و ارائه راهکارها در نظام قضائی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات مدیریت دولتی ایران دوره ۶ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۳
35 - 61
حوزههای تخصصی:
روش های جایگزین حل وفصل اختلاف یکی از شیوه های بهبود رسیدگی به دعاوی می باشد که به عنوان جایگزین رسیدگی های قضائی، توسعه یافته است. این روش ها به منظور ترمیم و تکمیل شاخص های توسعه در نظام قضائی از جمله افزایش مشارکت مردمی، بازپروری و بهبود روابط اجتماعی ایجاد شده اند. بااین حال، مسیر اجرایی سازی روش های جایگزین حل وفصل اختلاف با موانعی مواجه است. به همین منظور، در این پژوهش ابتدا به بررسی و دسته بندی جامعی از موانع و چالش های موجود در اجرایی سازی روش های جایگزین حل وفصل اختلاف، با استفاده از مرور ادبیات، پرداخته می شود، و سپس موانع و چالش های کشف شده اولویت بندی می گردند. در ادامه نیز براساس اهمیت و فوریت رسیدگی به این موانع و چالش ها، به ارائه راهکارهایی جهت مرتفع ساختن آن ها پرداخته می شود. مرور ادبیات، منجر به کشف 15 چالش و مانع گردید که در دو دسته کلی، مشکلات سمت کاربر و مشکلات سمت سیستم دسته بندی شدند. پس از دسته بندی، چالش های موجود با استفاده از روش تاپسیس و با در نظر گرفتن سه نوع پیامد مخرب این چالش ها ازجمله بی اعتمادی نسبت به روش های حل وفصل اختلاف، اتلاف وقت در استفاده از روش های حل وفصل اختلاف و زیان مالی در استفاده از روش های حل وفصل اختلاف اولویت بندی شدند. داده های مورد نیاز جهت اولویت بندی این چالش ها با استفاده از تهیه پرسشنامه جمع آوری شد. پس از اولویت بندی چالش ها مشخص گردید که نبود پذیرش روش های جایگزین حل اختلاف و نبود تمایل طرفین اختلاف به همکاری، از مهم ترین چالش های اجرایی سازی روش های جایگزین حل اختلاف هستند. در نهایت، پس از اولویت بندی مشکلات، با استفاده از نظر خبرگان، راهکارهایی کاربردی جهت حل مشکلات ارائه گردید. بر این اساس مشخص شد که تدوین سیاست ها و اصول کلی سیستم حل وفصل اختلاف با در نظر گرفتن حقوق ذی نفعان مختلف می تواند به بهبود پذیرش روش های جایگزین حل اختلاف بینجامد.
تأثیر سبک رهبری فرماندهان بر آوای سازمانی کارکنان (مورد مطالعه: فرماندهی انتظامی استان بوشهر)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نظارت و بازرسی سال ۱۷ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۶۵
101 - 130
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: فرماندهان پلیس، وظائف دشواری را برای مدیریت امور پلیسی برعهده دارند. در این میان سبک رهبری آنان می تواند تأثیر بسیاری بر برخی ویژگی های کارکنان پلیس داشته باشد. این تحقیق در صدد بررسی تأثیر سبک رهبری فرماندهان بر آوای سازمانی کارکنان فرماندهی انتظامی استان بوشهر است.روش: تحقیق حاضر از نظر هدف کاربردی و از ماهیت، توصیفی از نوع همبستگی است. جامعه آماری، کارکنان فرماندهی انتظامی استان بوشهر به تعداد 2200 نفر بوده و حجم نمونه بر اساس فرمول کوکران 328 نفر در نظر گرفته شد. ابزار گردآوری اطلاعات، پرسشنامه استاندارد سبک رهبری هرسی و بلانچارد[1] (1989) از نظر کارکنان و پرسشنامه استاندارد آوای سازمانی کارکنان همس[2] (2012) بود. روایی ابزار توسط معیارهای میانگین واریانس استخراج شده و پایایی ابزار با محاسبه ضریب آلفای کرونباخ مورد تأیید قرار گرفته است. همچنین برای تجزیه و تحلیل داده ها، از مدلیابی معادلات ساختاری با کمک نرم افزار اسمارت پی ال اس استفاده شد.یافته ها: تحلیل داده ها نشان داد که سبک رهبری با ضریب 460/0، بر آوای سازمانی کارکنان فرماندهی انتظامی استان بوشهر موثر است. سبک رهبری آمرانه با ضریب تأثیر 224/0- تأثیر منفی و سبک های رهبری متقاعد کننده، مشارکتی و تفویضی تأثیر مثبت و معناداری بر آوای کارکنان فرماندهی انتظامی استان بوشهر دارند. همچنین نتیجه دیگر دلالت بر این دارد که سبک تفاوت معنی داری بین میزان آوای کارکنان در سبک های رهبری متنوع وجود دارد به طوریکه بیشترین آوای کارکنان اختصاص به کارکنان دارای فرماندهانی با سبک تفویضی است.نتیجه گیری: نتیجه حاصل از یافته های تحقیق این است که فرماندهان انتظامی استان بوشهر، سبک رهبری تفویضی را در اولویت خود قرار دهند تا با این سبک موجبات افزایش آوای کارکنان شوند.
تاثیر مسئولیت کیفری محض (نظامیان) بر سیاست تسامح صفر (مورد مطالعه؛ استان خراسان شمالی).(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نظارت و بازرسی سال ۱۷ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۶۵
161 - 186
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: نظامیان در راستای ایفای وظایف خاص خود، گاهی مرتکب جرایم خاص نظامی می شوند که فارغ از اصول شکلی، بایستی به صورت ماهوی، مسئولیت کیفری محض آنان را در جرایم موصوف مورد واکاوی و تبیین قرار داد. هدف این پژوهش، بررسی تاثیر مسئولیت کیفری محض نظامیان بر سیاست تسامح صفر می باشد.روش: این پژوهش، کاربردی و از حیث روش اجرا، توصیفی- پیمایشی و از نوع همبستگی بود؛ داده کاوی ها بر اساس آزمون های مختلفی مانند کالموگراف- اسمیرنوف و ابزارهای آماری صورت می گیرد.یافته ها: مصادیق زیادی از مسئولیت کیفری محض در جرایم نظامی، می باشد که برخی از آن ها عبارتند از: "تخلیه تلفنی، استیلای دشمن بر خودی به واسطه تخلف و سرپیچی نظامیان، به عهده گرفتن فرماندهی بدون امر یا مجوز قانونی، عضویت نیروهای مسلح در جریانات سیاسی و...". به بیان دیگر مواردی در قانون، به عنوان شاهد مثال وجود دارد که دلالت بر مسئولیت کیفری محض دارد که بیان گردید؛ اما موارد یاد شده حصری نیست و ( مقنن) آن ها را به عنوان مثال بیان نموده است و شامل مواد دیگری از قانون مجازات جرایم نیروهای مسلح می شود.نتیجه گیری: در این تحقیق که بین جامعه نخبگانی حقوقی استان خراسان شمالی به تعداد 130 نفر (به صورت تصادفی)، صورت می گیرد، این نتیجه حاصل گردید که کیفرگرایی، عدم استفاده از نهادهای جایگزین تعقیب یا تخفیف دهنده و سیاست جنایی غیر تساهل گرا می توانند منجر به مسئولیت کیفری محض شوند و این نوع مسئولیت، عامل موجد تسامح صفر می باشد.
غربالگری مؤلفه های کالبد- رفتار منطبق بر الگوهای بومی مورد پژوهی: راستای شرقی- غربی بازار کرمان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت شهری دوره ۲۱ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۷۲
21 - 38
حوزههای تخصصی:
روند رشد شهر نشینی در دوران معاصر باعث کاهش مقوله سرمایه های اجتماعی گردیده است که این امر را می توان عدم ارتباط کالبد با حوزه نوع فعالیت و یا عملکرد خاص در فضا می باشد. فضای عمومی شهری از نوع تجاری محل حضور افراد برای داد و ستد و خرید مایحتاج زندگی است. از دیر باز بازار رکن اصلی را در شهرها برای انجام این مهم برعهئه داشته است. کالبد بازارها به گونه ای استکه هماهنگی متناسبی با نوع عملکرد در فضا ایجاد کرده است. این پزوهش با هدف استخراج و غربالگر ی مولفه های کالبد- رفتار در راستای شرقی- غربی بازار کرمان بر پایه دلفی فازی است. به منظور ارزیابی مولفه های کالبد- رفتار و ویژگی های که کیفیت آن ها توسط کارشناسان خبره با توجه به شاخص کیفی موردنظر تعیین شده بود، از منطق فازی و نرم افزار Matlab استفاده شد و نتیجه به عنوان خروجی مدل فازی مورداستفاده قرار گرفت. طبقه نهایی L بدلیل کم اثر بود نسبت به دیگر مولفه ها حذف می گردد؛ پاسخگوئی کالبدی در حوزه ارزشهای اجتماعی با درجه عضویت41/0، جمع آوری مناسب آب باران با درجه عضویت 48/0، حجم فعال جهت دریافت نور و تهویه با مقدار42/0، پنجره و خصوصیات ظاهری و کالبدیش با مقدار4/0 و مساحت کل نسبت سطح به زمین با مقدار 45/0 است.
مروری بر وندالیسم شهری با رویکرد مدیریت شهری
حوزههای تخصصی:
وندالیسم رفتاری آگاهانه تعمدی و غرض ورزانه است که با اراده و خواست افراد و با سوگیری تخریبی و عمدتاً بدون کسب نفع مادی صورت می گیرد؛ انواع محیط های ورزشی، توریستی، تاریخی، فرهنگی، آموزشی و شهری می تواند مورد هجوم وندال ها قرار گیرد. یکی از وجوه مهم وندالیسم، محیطی است که عمل وندالیستی در آن اتفاق می افتد به همین منظور آن را در رده جرایم محیطی قرار می دهد. وندالیسم شهری می تواند مبلمان و تجهیزات شهری و یا خود محیط مصنوع شهری اعم از دیوارها، خیابان ها و پل ها، پایانه ها، ورزشگاه ها، بیمارستان ها و مدارس حتی فضاهای سبز مثل پارک ها و باغچه ها باشد. بنابراین جهت شناخت مفهوم وندالیسم شهری در این تحقیق تلاش شده است تا مروری بر وندالیسم شهری داشته باشیم. در این مقاله هدف مروری بر وندالیسم شهری با رویکرد مدیریت شهری با استفاده از روش کتابخانه ای است.
رابطه سلامت عمومی، هوش معنوی و مکان کنترل حسابرسان با کیفیت حسابرسی وارائه الگوی مناسب(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دانش حسابرسی سال ۲۳ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۹۲
376 - 404
حوزههای تخصصی:
هدف تحقیق حاضر بررسی رابطه سلامت عمومی، هوش معنوی و مکان کنترل حسابرسان با کیفیت حسابرسی و ارائه الگوی مناسب در بین حسابرسان عضو جامعه حسابداران رسمی ایران، شاغل در مؤسسات حسابرسی مستقر در تهران می باشد. گردآوری اطلاعات مورد نیاز با انتخاب 182 نفر از بین جامعه مورد نظر به عنوان نمونه صورت گرفت. در برای تحلیل از مدلسازی معادلات ساختاری(SEM) و نرم افزار Smart PLS3 استفاده شد. نتایج تحلیل نشان داد میزان سلامت عمومی حسابرسان بر اساس ابعاد علائم جسمانی، علائم اضطراب، رابطه کارکرد اجتماعی و علائم افسردگی رابطه مثبت و معناداری با کیفیت حسابرسی دارد. میزان هوش معنوی حسابرسان بر اساس ابعاد تفکر وجودی انتقادی، ساخت معنای شخصی، آگاهی متعالی و بسط کیفیت هوشیاری رابطه مثبت و معناداری با کیفیت حسابرسی دارد. میزان هوش معنوی حسابرسان بر اساس ابعاد تفکر وجودی انتقادی، ساخت معنای شخصی، آگاهی متعالی و بسط کیفیت هوشیاری رابطه مثبت و معناداری با کیفیت حسابرسی دارد. مکان کنترل حسابرسان بر اساس ابعاد مکان کنترل درونی و بیرونی رابطه مثبت و معناداری با کیفیت حسابرسی دارد.
شناسایی متغیر های پایداری زنجیره تأمین خدمات پرداخت الکترونیک با کاربرد فناوری بلاکچین(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
توسعه تکنولوژی صنعتی دوره ۲۱ بهار ۱۴۰۲ شماره ۵۱
55 - 68
حوزههای تخصصی:
اکنون جهان دچار بحران بهداشت عمومی ناشی از ویروس کووید19 شده است که تقریباً در تمام جنبه های زندگی روزمره افراد را تحت تاثیر و اقتصاد جهان را در وضعیت نامشخصی قرار داده است. همچنین، همه گیری این ویروس در صنعت پرداخت و زنجیره های تامین، تحولات بسیاری را ایجاد کرده است از این رو پژوهش حاضر با رویکردی تفسیرگرایانه متغیر های پایداری زنجیره تأمین پرداخت الکترونیک را از نگاه فعالان حوزه بلاکچین و اساتید دانشگاه شناسایی کرده است. رویکرد پژوهشی به کاربرد شده از نوع روش شناسی کیفی می باشد و از روش داده بنیاد برای انجام عملیات پژوهش استفاده شده است. داده های این پژوهش با استفاده از مصاحبه های نیمه ساختار یافته جمع آوری شده اند. روش نمونه گیری مورد استفاده در این پژوهش از نوع نمونه گیری هدفمند است و با استفاده از شاخص اشباع نظری تعداد 10 نفر از اساتید دانشگاهی صاحب نظر و فعالان حوزه بلاکچین به عنوان نمونه پژوهش مورد مصاحبه قرار گرفتند. نگرش و دیدگاه آنها در خصوص موضوع پژوهش مورد بررسی قرار گرفت. یافته های پژوهش جریان ارتباط با کاربران،جریان ارائه خدمات، جریان اطلاعات، جریان مالی، جریان زیست محیطی را موثر بر پده محوری شناسایی و مدیریت تامین کنندگان، مدیریت تقاضا، مدیریت فناوری و اطلاعات، مدیریت زیست محیطی را به عنوان شرایط علی و محیط فناورانه، محیط اجتماعی، محیط اقتصادی، محیط قانونی به عنوان شرایط زمینه ای و عوامل سیاسی، عوامل بازار بین الملل را بعنوان شرایط مداخله گر از دید خبرگان تعیین نهایتاً سیاست گذاری و برنامه ریزی، زیر ساخت ها، آگاهی و آموزش راهکار های مناسب تعیین شد که منجر به بهبود کیفیت کالا و خدمات، بهبود عملکرد، بهبود فضای اجتماعی، بهبود روند های مالی، بهبود زیست محیطی خواهد شد.