مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
۷.
۸.
۹.
۱۰.
۱۱.
۱۲.
شرکت نفت
حوزه های تخصصی:
پس از کشف نفت در زمین های مسجدسلیمان، منطقه گرمسیری ایل بختیاری، روابط میان خوانین بختیاری و دولت و اتباع انگلیس که از دوره محمدتقی خان چهارلنگ بختیاری آغاز شده بود، وارد مرحله نوینی شد. اما پیش از آن، خوانین بختیاری و نمایندگان دارسی در سال 1323 ق/ 1905 م قراردادی را امضا کرده بودند. بنابراین با کشف نفت در مسجدسلیمان، هر دو طرف اشتیاق بیشتری به حفظ و تداوم روابط داشتند. با وجود این، اختلاف میان خوانین بختیاری و سندیکای امتیازات که بعدها شرکت نفت انگلیس و ایران نام گرفت، همچنان ادامه یافت. مسائلی چون سهام نفتی خوانین و سود آن، حق الحفاظه یا حق الزحمه نگهبانی و محافظت از میدان های نفتی و فروش زمین به شرکت نفت از مسائل مورد اختلاف دو طرف بود که گاهی روابط طرفین را با مشکل روبه رو می ساخت. با این همه، روابط دوستانه خوانین بختیاری و دولت و مقامات انگلیس تا زمان به قدرت رسیدن رضاشاه پهلوی همچنان ادامه یافت. در این پژوهش با استناد به منابع و متن های تاریخی، روابط خوانین بختیاری و دولت انگلیس در زمینه نفت بررسی شده است.
بررسی تأثیر جامعه پذیری سازمانی بر مسؤولیت اجتماعی کارکنان (مورد مطالعه شرکت نفت کرمانشاه)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
یکی از مسائلی که امروزه تحقیق و پژوهش بر روی آن ضروری به نظر می رسد، مسؤولیت پذیری اجتماعی کارکنان است. فضای بوروکراتیک و سلسله مراتبی بسیاری از سازمان ها باعث شده تا احساس تعهد و مسؤولیت پذیری کارکنان در قبال سازمان کمتر شود. این مطالعه با هدف بررسی تأثیر جامعه پذیری سازمانی بر مسؤولیت اجتماعی کارکنان بر شرکت نفت کرمانشاه انجام شده است. این مطالعه با روش توصیفی از نوع پیمایشی و ابزار پرسشنامه محقق ساخته انجام گرفت. جامعه آماری کارکنان شرکت توزیع و پخش فرآورده های نفتی، پالایشگاه و خط لوله کرمانشاه بوده است. تعداد نمونه مورد مطالعه 400 نفر بود که با استفاده از دو روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای و تصادفی ساده انتخاب شدند. نتایج حاصل از این پژوهش نشان می دهد که میانگین مسؤولیت پذیری اجتماعی برابر 51/83 است که این نمره در مقایسه با میانگین مورد انتظار (105) در حد پایین تری قرار دارد و نشان می دهد کارکنان در سازمان مذکور از مسؤولیت پذیری کمتری برخوردارند. نتایج نشان می دهد که جامعه پذیری سازمانی با مسؤولیت اجتماعی در همه ابعاد دارای رابطه معنادار است. نتایج نشان می دهد کارکنان برای انجام مشاغلی که به آنان واگذار می شود، به مهارت های ویژه نیاز دارند، ولی آنان به آگاهی از هدف های بنیادی سازمان، وسیله های دستیابی به این هدف ها، مسؤولیت های کاری خود و الگوهای رفتاری مورد پذیرش برای نقش هایی که از آنان توقع می رود نیز نیاز دارند. بنابراین، کارکنان از راه پذیرفته شدن در اجتماع سازمان، به شکل رسمی یا غیررسمی، از راه تماس های پیوسته و تجربه کاری با دیگران، به این اطلاعات دست می یابند.
ارائه مدل انحراف خلاق: رویکرد کیفی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: امروزه انحراف خلاق تنها عاملی است که می تواند منجر به خلاقیت و نوآوری های جدید در سازمان ها گردد. هدف غایی از انجام این پژوهش، ارائه مدل انحراف خلاق به عنوان یک رفتار ناسازگار فردی با استفاده از یک رویکرد کیفی است. طراحی/ روش شناسی/ رویکرد: جهت شناسایی مقوله ها از مصاحبه نیمه ساختاریافته با خبرگان با طرح پرسش هایی باز و با روش نمونه گیری نظری استفاده شد. تجزیه وتحلیل داده های کیفی این پژوهش بر اساس دستورالعمل استراوس و کوربین شامل سه مرحله اصلی کدگذاری اطلاعات انجام گردید. یافته های پژوهش: طبق نتایج، مؤلفه مدیریتی و سازمانی (شرایط علی)، فشار ساختاری (پدیده اصلی)، انحراف خلاق (راهبرد کنش/واکنش)، ویژگی های کنشگران (زمینه)، شرایط مدیریتی و بیوگرافیک (شرایط مداخله ای) و پیامدهای مثبت و منفی در سطح فردی و سازمانی (پیامدها) استخراج و مدل انحراف خلاق توسعه یافت. محدودیت ها و پیامدها: در میان بدیل های مختلف واکنش کارکنان به دستورات مدیر، یکی از آن ها سرپیچی بوده است که در این پژوهش مورد رصد واقع شد. درحالی که سایر بدیل ها همچون بوتلینگ که شباهت بسیاری به انحراف خلاق دارد در پژوهش های آتی نیز بایستی مورد توجه قرار گیرد. پیامدهای عملی: خروجی این پژوهش می تواند گامی در جهت چگونگی تکامل ایده های خلاق کارکنان باشد. ابتکار یا ارزش مقاله: پژوهش حاضر با در نظر داشتن اشتراکات بین دو پدیده انحراف و خلاقیت، پیش فرض های قبلی در خصوص تقسیم بندی مثبت و منفی این پدیده را درهم شکسته و انحراف خلاق را به عنوان پدیده ای خنثی معرفی می کند.
بررسی تأثیر مؤلفه های ساختار سازمانی بر سکوت سازمانی با نقش میانجی فرهنگ سازمانی(مطالعه موردی: شرکت نفت تهران)
این تحقیق با هدف بررسی تأثیر مؤلفه های ساختار سازمانی (شامل: پیچیدگی، رسمیت، تمرکز) بر سکوت سازمانی با نقش میانجی فرهنگ سازمانی در شرکت نفت تهران بررسی شد. به منظور انجام این تحقیق از ابزار پرسشنامه استفاده شد. پرسشنامه در بین 261 نفر از کارکنان شرکت نفت توزیع شد و سپس داده های به دست آمده با استفاده از نرم افزار لیزرل مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. یافته ها نشان داد که فرهنگ سازمانی در تأثیرگذاری بین ساختار سازمانی و سکوت سازمانی نقش میانجی دارد. همچنین تأثیر پیچیدگی سازمانی بر سکوت سازمانی مورد تأیید واقع نشد. تأثیر رسمیت و تمرکز بر سکوت سازمانی تأیید شد.
طراحی و تبیین مدل کیفیت زندگی کاری کارکنان اقماری شرکت بهره برداری نفت و گاز غرب با رویکرد آمیخته(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف طراحی و تبیین مدل کیفیت زندگی کاری کارکنان اقماری صنعت نفت انجام گرفت. این پژوهش بر اساس هدف، کاربردی و از نظر شیوه گردآوری داده ها آمیخته اکتشافی مبتنی بر رویکرد ساختاری تفسیری است. جامعه آماری در بخش کیفی 12 نفر از خبرگان بودند که بر اساس اصل کفایت نظری و نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند. ابزار گردآوری داده در بخش کیفی، مصاحبه های نیمه ساختار یافته و در بخش کمّی، پرسشنامه متشکل از سؤالات محقق ساخته می باشد. در بخش کیفی، داده های به دست آمده از مصاحبه با استفاده از نرم افزار Atlas.ti و روش کد گذاری تحلیل شد و 9 مولفه کیفیت زندگی کاری کارکنان اقماری شناسایی شدند. در بخش کمّی از مدل سازی معادلات ساختاری با استفاده از نرم افزار PLS استفاده گردید و با استفاده از آزمون تبیین قدرت مدل مقدار GOF مدل 0/516 به دست آمد که قدرت تبیین بالایی است. با استفاده از آزمون فریدمن مولفه ها رتبه بندی شدند، همچنین ابعاد هر کدام از مولفه ها نیز به جهت کاربردی بودن در صنعت اولویت بندی گردیدند .
بررسی رابطه ی بین ادراک از عدالت سازمانی و رفتار شهروندی سازمانی موردمطالعه: نیروهای ستادی شرکت بهره برداری نفت و گاز گچساران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
سازمان ها بدون تمایل داوطلبانه افراد به همکاری، قادر به توسعه بهره وری و اثربخشی خود نیستند، زیرا در حالت اجباری، شخص وظایف خود را در راستای قوانین و مقررات و استاندارهای قابل قبول یک سازمان و صرفاً در حد رعایت الزامات انجام می دهد. ولی در همکاری داوطلبانه افراد سعی، کوشش، انرژی و بصیرت خود را برای شکوفایی توانایی های خود به نفع سازمان ابراز می کنند. ازآنجاکه رفتار شهروندی سازمانی یا رفتار شهروندی داوطلبانه، خارج از الزامات نقش رسمی کارکنان قرارگرفته کﻪ درنهایت ﻣﻮﺟﺐ ﺑﻬﺮه وری ﺑﺎﻻﺗﺮ ﻧیﺮوی اﻧﺴﺎﻧی ﻣیﮔﺮدد، در این پژوهش رابطه ی بین ادراک از عدالت سازمانی و رفتار شهروندی سازمانی کارکنان شرکت بهره برداری نفت و گاز گچساران مورد تأکید قرارگرفته است. در پژوهش حاضر از دو روش پیمایشی و اسنادی استفاده شده است. جامعه آماری موردمطالعه، 420 نفر از کارکنان ستادی شرکت بهره برداری نفت و گاز گچساران بوده که از بین آن ها 201 نفربر اساس جدول مورگان به عنوان حجم نمونه انتخاب گردیده و با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی ساده موردمطالعه قرارگرفته اند. جهت جمع آوری داده ها از ابزار پرسشنامه هنجاریابی شده (پادساکف، (2000)؛ قلی پور و پیران نژاد (1386)، طالب زاده و همکاران (1390)) استفاده شده است. نتایج توصیفی پژوهش بیانگر آن است که میانگین نمره ادراک از عدالت سازمانی کارکنان شرکت نفت کمتر از حد متوسط و نمره رفتار شهروندی سازمانی کارکنان شرکت نفت بالاتر از حد متوسط است. نتایج تحلیلی حاصل از پژوهش بیانگر تأیید ارتباط بین ادراک از عدالت رویه ای و ادراک از عدالت مراوده ای و مجموع مؤلفه های ادراک از عدالت با رفتار شهروندی سازمانی بود، ولی فرضیات ادراک از عدالت توزیعی، سن، جنس، وضعیت تأهل، قومیت و سطح تحصیلات کارکنان شرکت نفت با رفتار شهروندی سازمانی آن ها رد گردیده است. یافته های پژوهش با نتایج تحقیقات مشابه پیشین مقایسه شده و پیشنهاد هایی در راستای یافته های پژوهش به منظور تقویت ادراک از عدالت سازمانی ارائه گردیده است
طراحی الگوی تجاری سازی پروژه ها در پژوهش و فناوری شرکت ملی نفت ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
رویکرد سازمان های علمی و فناوری در جهت حل چالش های صنعت ، با استفاده از روش های فناورانه و نوآورانه و تجاری سازی و اقتصادی کردن پژوهش ، سوق نموده است. تحقق این مهم، نیازمند دیدگاه جامع و آینده نگر در عرصه تحقیقاتی، برنامه ریزی، سیاست گذاری و اجرایی است. به منظور ایجاد یکپارچگی و هماهنگی های لازم بین فرایندها و فعالیت های توسعه و تجاری سازی فناوری و برای ارتقای میزان موفقیت آن، داشتن یک الگوی توسعه و تجاری سازی فناوری لازم و ضروری است. از این رو، هدف اصلی این تحقیق ارائه الگویی برای تبیین تجاری سازی پروژه های فناورانه در سازمان های پژوهش و فناوری ، جهت افزایش موفقیت تجاری سازی فناوری است. در این تحقیق با استفاده از روش تحقیق مطالعه موردی، با تمرکز بر 18پروژه در پژوهش و فناوری شرکت ملی نفت ایران، الگویی برای تجاری سازی پروژه های فناورانه در محدوده این واحد سازمانی ارائه شده است . نتایج حاصل از این مطالعه نشان داد که الگوی تجاری سازی فناوری در سازمان های پژوهش و فناوری چند بعدی است و نیز دارای چهار عنصرِ مراحل و فعالیت های تجاری سازی، ذی نفعان درون سازمانی و برون سازمانی و نیز عوامل نقش آفرین درون سازمانی و برون سازمانیِ اثرگذار بر فرایند تجاری سازی فناوری است . فرایند تجاری سازی نیز شامل پنج مرحله اصلی یا گام تجاری سازی است که در هر گام، امکان انجام ده فعالیت وجود دارد که در این بین ، فعالیت های تأمین و تخصیص منابع، دستور العمل ها و مقررات، مستند سازی دانش و موارد حقوقی و قراردادی از اهمیت بسیار بیشتری نسبت به سایر فعالیت ها برخوردار ند.
بررسی عوامل مؤثر بر شکل دهی الگوی مصرفِ کارکنان صنعت نفت (1332-1357)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پس از کشف نفت، توسعه عملیات صنعتی و افزایش نیروی کار به ساخت مناطق مسکونی بیشتر و شکل گیری شهرهای جدید انجامید. اگرچه در ابتدا تأمین اقلام ضروری برای ساکنین این شهرها که عمدتاً نیروی کار شرکت نفت بودند با مشکل روبرو بود. اما به تدریج، نخستین بازارها در شهرهای نفت خیز ایجاد شدند و رونق گرفتند. پس از ملی شدن نفت و با افزایش درآمدِ کارکنان صنعت نفت، الگوی مصرف در این مناطق تغییر کرد. این نوشتار ضمن بررسی روند تغییر الگوی مصرف از شکل سنتی به استفاده از وسایل مدرن، به دنبال پاسخ به این سؤال است که چه عواملی در تغییر این الگو نقش داشتند؟ یافته های این پژوهش که با روش توصیفی تحلیلی تدوین شده و شیوه ی گردآوریِ داده های آن کتابخانه ای و اسنادی بوده است، نشان می دهد که الگوی مصرف کارکنان صنعت نفت که در ابتدا مبتنی بر استفاده از وسایل معدود مصرفی و به شیوه سنتی بود، به تدریج و پس از ملی شدن صنعت نفت با تأثیر افزایش درآمد، تغییرات فرهنگی و اجتماعی به واسطه ی رسانه های همگانی و نیز در دسترس قرار گرفتن کالاهای لوکسِ موجود در فروشگاه های صنعت نفت، تغییر پیدا کرد.
کارکنان راکد در صنعت نفت: چالش های آموزش و توسعه مدیریت منابع انسانی(مقاله علمی وزارت علوم)
پژوهش حاضر، سعی دارد به بررسی چارچوب ارائه شده مدیریت منابع انسانی کارکنان راکد در شرکت نفت بپردازد. این پژوهش از حیث مبانی فلسفی در پارادایم اثبات گرایی، از نوع کمّی، کاربردی و قیاسی است. جامعه آماری پژوهش را مدیران و کارشناسان منابع انسانی شرکت نفت در برمی گیرند. پایایی و روایی پژوهش و آزمون نرمال بودن سؤالات در نرم افزار Smart PLS سنجیده شده است. آسیب شناسی صورت گرفته با چارچوب ارائه شده در چهارگانه های کارکنان راکد به ترتیب نشان می دهد؛ آموزش و توسعه کارکنان مازادمحور با ارزش استراتژیک پایین و شایستگی عمومی به صورت محدود و در راستای شناساندن شرح وظایف و یادگیری مهارت های خاص نیست؛ در کارکنان انباشت محور با عنایت به ارزش استراتژیک بالا و شایستگی عمومی آن ها مبتنی بر فرهنگ سازمانی، توسعه مسیر شغلی و تجربیات کاری نبوده؛ در کارکنان ارزش محور با ملاحظه به ارزش استراتژیک بالا و شایستگی خاص به صورت مستمر و در راستای فرصت های رشد و ارتقاء و توسعه، مبتنی بر خودارزیابی نبوده و در آخر در کارکنان دانش محور با توجه به ارزش استراتژیک پایین و شایستگی خاص آموزش مختص کارکنان توانمند و توسعه مهارت های سازمانی و مبتنی بر خلاقیت و شایستگی نیست.
تحلیل تأثیر حس مکان در مجموعه های مسکونی محصور (مطالعه موردی شهرک نفت اهواز)(مقاله علمی وزارت علوم)
مجموعه مسکونی محصور یعنی مناطق مسکونی با دسترسی محدود که اخیراً در سراسر دنیا گسترده شده اند. این مجموعه ها برای دستیابی به کیفیت بالای خدمات خصوصی و فرار از بی نظمی شهری به طور گسترده تر طراحی شد اند. سنجش حس مکان می تواند معیاری برای میزان موفقیت یک مجموعه مسکونی یا معماری باشد. تعلق خاطر نشانگر میزان بهینگی طراحی شهری و معماری خواهد بود. تاکنون این مؤلفه ها در فضاهای با محوریت شغلی و یا فعالیتی بررسی نشده اند و ساختار تحقیق بدون مداخله متغیر هدف ساخت پروژه در نظر گرفته شده است. هدف پژوهش یافتن عواملی است که در ایجاد حس مکان درمجموع مسکونی محصور می تواند تأثیرگذار باشد. نمونه موردی، شهرک کارکنان شرکت ملی مناطق نفت خیز جنوب، است. نوع پژوهش کمی و روش پژوهش از نوع همبستگی- پیمایشی است. جمع آوری اطلاعات به وسیله توزیع تصادفی پرسشنامه بین ساکنان بالای 18 سال، انجام گرفته است. پرسش نامه در قالب طیف لیکرت تهیه و حجم نمونه بر اساس فرمول کوکران 362 نفر می باشد. تجزیه و تحلیل آماری نتایج با کمک نرم افزار SPSS و به کارگیری آزمون همبستگی اسپیرمن برای سنجش مدل پژوهش و ارزیابی اعتبار آن و از آزمون فریدمن برای اولویت بندی متغیرها استفاده شد. نتایج نشان داد همبستگی معناداری بین کالبد فیزیکی (خصوصی و همگانی)، فعالیت ها و تعاملات اجتماعی و فرا معماری وجود دارد. وزن درصدی آزمون فریدمن، مؤلفه ها اصلی به ترتیب کالبد خصوصی 12/31 درصد که بیشترین تأثیر را بر حس مکان را دارد و بعد از آن کالبد همگانی با وزن 50/25، فرا معماری با وزن 30/24 و فعالیت و تعاملات اجتماعی با وزن 10/19 است. نتایج آزمون رتبه بندی فریدمن زیر مؤلفه ها نشان داد که زیر مؤلفه نظافت و پاکیزگی، تداعی مذهبی و دسترسی به حمل ونقل شهری بالاترین میانگین رتبه را دارند. این زیر مؤلفه ها، از مهم ترین عوامل و بیشترین تأثیر بر حس مکان در شهرک نفت هستند. بعدازآن سازمان دهی و کیفیت فضاهای داخلی، تعاملات و مشارکت اجتماعی و دسترسی به خدمات شهرک قرار دارد. زیر مؤلفه های احساس امنیت در شهرک و مدت سکونت ساکنین کمترین تأثیر را بر حس مکان دارند.
طراحی الگوی باز آفرینی شغلی براساس مدل یابی ساختاری تفسیری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های مدیریت عمومی سال ۱۶ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۶۰
277 - 298
حوزه های تخصصی:
بازآفرینی شغلی مفهوم ساختارشکنانه ای است که دیدگاه سنتی دانش منابع انسانی را درخصوص طراحی شغل درنوردیده که در آن کارکنان نقش فعالی در نحوه و دگرگون سازی شغل خود دارند . هدف پژوهش حاضر، طراحی الگوی ساختاری تفسیری بازآفرینی شغلی می باشد. پس از شناسایی پیشایندهای بازآفرینی شغلی و گنجاندن آن ها در پرسش نامه ی نیمه بسته، پرسش نامه میان 18 نفر از رؤسای واحدها و کارشناسان خبره شرکت ملی نفت استان کرمان توزیع شد که با استفاده از نمونه گیری های مفهومی و گلوله برفی شناسایی شدند. نتایج داده ها، از طریق نرم افزار متلب 9 و میک مک 2 مورد بررسی قرار گرفت. در نهایت، 16متغیر در 8 سطح، شامل جهت گیری کارآفرینانه، خودکارآمدی و مهارت اجتماعی، اشتیاق شغلی، استقلال شغلی، امنیت شغلی و هویت سازمانی، جایگاه شغل و حمایت سازمانی ادراک شده، سرمایه روان شناختی، رهبری تحول آفرین، رهبری خدمتگزار، رهبری کارمندمدار، رهبری توانمندساز، رهبری دو سو توان، شخصیت پویا، به عنوان پیشایندهای بازآفرینی شغلی شناسایی شد.
نوع شناسی دانش های حیاتی برای جلوگیری از خروج آن در شرکت ملی نفت: رویکردی کیفی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
بازیابی دانش و نظام های معنایی سال ۱۰ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۳۵
69 - 104
حوزه های تخصصی:
خروج کارکنان دانشی و با تجربه از سازمان، برای موفقیت و دستیابی به اهداف آن زیان بار است. سازمان زمانی می تواند به ماموریت های خود دست یابد که دانش در سازمان مستند شده و اقدامات لازم برای حفظ آن انجام دهد. هدف مقاله حاضر، یافتن انواع تقلیل دانش در شرکت نفت می باشد. این تحقیق از روش نظریه داده بنیاد، مبتنی بر نمونه گیری نظری هدفمند از میان کارشناسان و خبرگان در شرکت نفت است. برای تحلیل داده های گردآوری شده از کد گذاری و تحلیل مقایسه ای برای ساختن دسته های مختلف دانش در سازمان استفاده شد. یافته ها نشان داد که هفت نوع دانش در شرکت نفت وجود دارد که عبارتند از: دانش عملیاتی، دانش تخصصی، دانش بازرگانی، دانش یادگیری از موفقیت و شکست، دانش فرایند، دانش مشروط، دانش فراسازمانی. تحقیق حاضر به منظور تهیه مجموعه ای از اطلاعات مقدماتی برای مدیران شرکت نفت به منظور تهیه راهبردهای مدیریت دانش برای تقابل با خروج دانش های مهم از سازمان ارائه شده است.