فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۵٬۳۸۱ تا ۵٬۴۰۰ مورد از کل ۵۵٬۵۸۴ مورد.
حوزههای تخصصی:
فرهنگ مدرسه ابزار مدیریتی مهمی است که به موفقیت مدرسه کمک می کند. در بسیاری از سازمان های موفق، مدیران به این مهم توجه لازم را دارند. اما مطالعات و تحقیقات در این زمینه نشان می دهد بسیاری از سازمان ها از وجود و نحوه عملکرد فرهنگ سازمانی بی اطلاع اند. از این رو، پژوهش حاضر با هدف طراحی و اعتباریابی الگوی فرهنگ مدرسه موفق انجام گرفت. روش این پژوهش از نوع آمیخته (کیفی کمّی) است. در بخش کیفی، جامعه پژوهش شامل مقالاتی بودند که در زمینه فرهنگ مدرسه و مدرسه موفق بین سال های 2005 تا 2020 در منابع داخلی و خارجی چاپ شده بودند. تعداد 50 مقاله برای تحلیل نهایی انتخاب شد. در بخش کمّی، جامعه آماری شامل همه دبیران دوره دوم متوسطه شهر اردبیل به تعداد 500 نفر بودند. تعداد 217 نفر با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای به عنوان نمونه آماری انتخاب شدند. در بخش کیفی از ابزار هفت مرحله ای فراترکیب سندلوسکی و باروسو (۲۰۰۷) استفاده شد. در بخش کمّی از پرسشنامه محقق ساخته استفاده شد. یافته های پژوهش بیانگر شناسایی 55 شاخص الگوی فرهنگ مدرسه موفق در قالب 12 مؤلفه شامل چشم انداز و مأموریت مدرسه، توجه به رشد همه جانبه شاگردان، ساختار توانمندساز مدرسه، همکاری و ارتباط مؤثر کارکنان، حمایت اجتماعی، مدیریت همکارانه، جوّ یادگیری مثبت، اخلاق حرفه ای، رهبری مؤثر، ویژگی های شناختی فراگیران، کارآیی و اثربخشی، مدیریت منابع انسانی اثربخش بود. اعتبار الگوی طراحی شده با استفاده از نرم افزار SmartPLS3 از طریق تحلیل عاملی مورد سنجش و تأیید قرار گرفت. نتایج این مطالعه می تواند به مدیران و کارشناسان آموزشی در توسعه فرهنگ مدرسه و شناسایی ویژگی های مدارس موفق و اثربخشی آن کمک کند.
A Hybrid Entropy-TOPSIS Method to Investigate the Effect of Auditing Team Norms and Peer Personality Components on the Objectivity of Financial Auditors(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Auditors' personality traits have a significant effect on the motivation of their financial behavior. In fact, the personal and personality traits of auditors that can be influenced by the environment play an important role in motivating individuals to engage in financially professional behaviors. Audit team norms are one of the factors in the audit firm environment that affect the auditor's behavior. In this study, the effect of auditing team norms and auditors' personality types on auditor objectivity was investigated. The Entropy technique is used to examine the importance of the norms of the audit team and the personality components of the peers, and based on the results and using the TOPSIS method, these factors affecting the objectivity of financial auditors are ranked. The statistical population of this study includes all professional auditors working in the auditing organization and private auditing institutions, members of the Iranian Society of Certified Public Accountants in 2020, including 242 members. The results showed that extroverted and responsible personality types have a positive and significant effect on auditors' objectivity. The results also showed that the norms of the audit team have a positive and significant effect on the objectivity of auditors.
ارائه مدلی جهت کنترل فرآیندآماری به منظور بهینه سازی راندمان و کیفیت در صنایع تولیدی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
در این پژوهش یک مدل کنترل فرآیند آماری ترکیبی برای شناسایی عوامل تأثیرگذار بر راندمان و کیفیت در صنایع تولیدی و قطعه ساز ارائه شده و سپس تحت کنترل قراردادن و بهینه سازی این فرآیندها مد نظر قرار می گیرد. صنایع تولیدی و قطعه ساز به عنوان بدنه اصلی صنایع کشور جهت مطالعه موردی و پیاده سازی در نظر گرفته شده است. جهت کشف عوامل اثرگذار بر راندمان از تکنیک های خوشه بندی استفاده می شود. و سپس با استفاده از الگوریتم های درخت تصمیم به پیش بینی راندمان و کیفیت در این صنایع پرداخته می شود و در مرحله پایانی جهت رسم نمودارهای کنترل، از نمودارهای کنترل پراکندگی و میانگین متغیرها استفاده می گردد. جدول مقایسه ای پارامترها توسط خروجی نرم افزار کلمنتاین تهیه شده و در بخش شبکه عصبی از نرم افزار رپیدماینر استفاده می شود. نتایج حاصل از شناسایی عوامل اثرگذار و پیش بینی از نظر فنی به مقادیر هدف نزدیک بوده و نمودارهای کنترل با حدود کنترل فنی مشخصه ها همخوانی داشته و جهت بهینه سازی مقدار هدف که راندمان و کیفیت است مفید می باشد.
تأثیر مدیریت ریسک کسب و کار و چرخه عمر بر ظرفیت بدهی شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
چشم انداز مدیریت مالی سال ۱۳ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۴۲
145 - 171
حوزههای تخصصی:
افزایش ظرفیت بدهی منجر به بهبود انعطاف پذیری مالی شرکت می شود. انعطاف پذیری مالی نقش مهمی در توانمندسازی مالی شرکت در خصوص سرمایه گذاری در آینده ایفا می کند که با توجه به ریسک های موجود حفظ انعطاف پذیری اهمیت دارد که با اعمال مدیریت ریسک این مهم امکان پذیر است. پژوهش حاضر در پی ردیابی تأثیر مدیریت ریسک کسب وکار و چرخه عمر بر ظرفیت بدهی شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران است. در این راستا نمونه ای مشتمل بر 124 شرکت از بورس اوراق بهادار تهران در یک بازه زمانی ده ساله 1400-1391 به عنوان نمونه انتخاب و فرضیه های پژوهش با آزمون رگرسیون خطی چندگانه مبتنی بر داده های تلفیقی آزمون شد. نتایج پژوهش حاضر نشان داد که مدیریت ریسک بر ظرفیت بدهی شرکت ها تأثیر مثبت دارد، همچنین مدیریت ریسک در مراحل رکود چرخه عمر شرکت ها با شدت بیشتری بر ظرفیت بدهی تاثیرگذار است. همانطور که انتظار می رفت در شرایط بهره گیری بهتر از مکانیزم های مدیریت ریسک کسب وکار، ظرفیت بدهی شرکت ها نیز به طور معناداری بهبود یافته است. در نتیجه با بهره گیری بهتر از مکانیزم های مدیریت ریسک، اطمینان وام و اعتباردهندگان به شرکت افزایش یافته و به تبع آن نیز ظرفبت بدهی شرکت افزایش می یابد.
تحلیل اثرگذاری اشکال مختلف مالیات بر تولید و تورم، با تاکید بر مالیات بر ارزش افزوده و مالیات بر درآمد(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف پژوهش حاضر شناسایی و تحلیل اثرگذاری در دوره های کوتاه مدت و بلندمدت دو شکل مالیات بر درآمد و مالیات بر ارزش افزوده، بر روی این دو شاخص اقتصاد کلان برای دوره 1370 تا 1400 می باشد. در این مطالعه برای برآورد ضرایب، با توجه به نتیجه آزمون ریشه واحد و ایستایی متغیرها در سطح و با یک وقفه گیری از روش خودتوضیحی با وقفه های گسترده (ARDL)، استفاده شده است.یافته ها: نتایج نشان می دهد که هر دو مدل (متغیر وابسته مدل اول: تورم، و متغیر وابسته مدل دوم: تولید ناخالص داخلی) دارای روابط بلندمدت می باشند. در مدل نخست، نتایج نشان می دهد که در بلندمدت، مالیات ها دارای اثرات تورمی بوده، و از سوی دیگر، برخلاف انتظار گروهی از کارشناسان، تحمیل مالیات ها در بلندمدت، تولید ناخالص را بهبود خواهد بخشید. همچنین مقدار ECT(-1) برای هر دو مدل به صورت مورد انتظار و برابر 775/0- و 901/0- می باشد که به معنای بازگشت به تعادل بلندمدت در کمتر از دو دوره، پس از ورود شوک می باشد.نتیجه گیری: پیشنهاد می شود با بررسی سایر متغیرهای مالی کلان، نسبت به ارزیابی سایر متغیرها و اثرگذاری آنها بر متغیرهای اقتصاد کلان توجه بیشتری مبذول گردد.
شناسایی ابعاد و مؤلفه های کاربرد فناوری های نوین در دانشگاه نسل چهارم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر شناسایی ابعاد و مؤلفه های کاربرد فناوری های نوین در دانشگاه نسل چهارم می باشد. روش پژوهش با توجه به هدف آن، کاربردی و از حیث شیوه اجرا، کیفی، از نوع توصیفی و تحلیل مضمون می باشد. جامعه آماری این پژوهش شامل 10 نفراز متخصصان آموزش عالی، اساتید برجسته که آشنا به کار تحقیق در زمینه مورد مطالعه هستند انتخاب شد. از روش نمونه گیری غیرتصادفی هدفمند از نوع در دسترس استفاده شد. برای گردآوری اطلاعات از مصاحبه های نیمه ساختار یافته استفاده شد. تجزیه وتحلیل داده ها با کدگذاری باز و محوری و انتخابی و با استفاده از نرم افزار MAXQDA2020، انجام گرفت. با توجه به تحلیلی که از روش تحلیل مضمون جهت تعیین ابعاد و مؤلفه های کاربرد فناوری های نوین در دانشگاه نسل چهارم به اجرا در آمده است، 5 بعد، 13 مؤلفه و 47 شاخص شناسایی و تأیید شده است. ابعاد شامل الزامات آموزشی (تعامل با سایر گروه های آموزشی مجازی، اختصاص ساعات بیشتر آموزش کارآفرینی در دانشگاه، انعطاف پذیری، مولفه های مدیریتی)، الزامات زیباشناختی (عوامل تکنولوژیکی، قابلیت های کاهش محدودیت آنلاین)، الزمات محتوایی (سامانه مدیریت یادگیری الکترونیکی، محتوای دروس متناسب) الزامات فرایندی (کیفیت رفتار متولیان آموزش مجازی، به کارگیری استانداردهای آموزش مجازی)، الزامات مشارکت برون سازمانی (زیر ساخت های سیستم آموزش مجازی، کیفیت سیستم ارائه خدمات، کیفیت پشتیبانی ادراک شده) می باشد.
بررسی نقش فضاهای شبانه در جرم خیزی شهرها با مدل سازی پرومته (مطالعه موردی شهر آبادان)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اقتصاد شهری سال ۸ بهار و تابستان ۱۴۰۲ شماره ۱
17 - 30
حوزههای تخصصی:
امروزه در مراکز اصلی شهر، به شاخص امنیت به عنوان عاملی مؤثر در سرزندگی و حیات شبانه توجه شایانی شده است؛ اما به برخی از فضاهای شهری با پتانسیل گردشگری، کمتر توجه شده است. پژوهش حاضر ماهیت توسعه ای - کاربردی دارد و گردآوری اطلاعات به صورت کتابخانه ای و پیمایش میدانی انجام شده است. تجزیه و تحلیل داده ها با نرم افزارهای گرافر، سیستم اطلاعات جغرافیایی، ویزیو، اکسل، رویت، اتوکد و مدل پرومته انجام شده است. همچنین، هدف تحقیق بررسی نقش فضای شهری شبانه در جرم خزی شهر آبادان است. این هدف در 3 بعد اجتماعی، کالبدی و بصیری مطالعه شده است. در این راستا نتایج تحقیق نشان داده اند از میان معیارهای موجود هیچ یک از معیارها در حالت ایدئال قرار نگرفته اند؛ زیرا هیچ کدام از رتبه های نهایی به یک نزدیک نشده اند. نزدیک ترین آمار به یک، 31/0 تا عدد یک فاصله دارد. با توجه به ارزیابی ها در رابطه با کیوسک نگهبانی و نظارت رسمی اهمیت بالاتری در نظر افراد برخوردار است. در خط ساحلی اروند به دلیل کیفیت کالبدی پایین، قطع ارتباط کالبدی و تباین و پیوستگی محیط، دسترسی ضعیف، جداره های صلب و خاموش کاهش حضورپذیری به خصوص در اوقات شب روبه رو است که باعث کاهش امنیت این فضای شهری آبادان شده است.
شناسایی چالش های مدیریت واحدهای انتظامی در همه گیری ویروس کرونا- مورد مطالعه فرماندهی انتظامی ویژه غرب استان تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات مدیریت انتظامی سال ۱۸ زمستان ۱۴۰۲شماره ۴
161 - 196
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: تأمین نظم و امنیّت جامعه در شرایط بحرانی و غیرطبیعی، سازمان های متولی آن را با چالش هایی مواجه می سازد. فرماندهی انتظامی ازجمله سازمان هایی است که حسب وظایف قانونی و مأموریت های سازمانی، لازم بود در زمان همه گیری ویروس کرونا، خدمات ارائه شده در شرایط قبل از کرونا را ادامه دهد که کاهش توان یگانی، خدمات انتظامی ارائه شده را از نظر کیفی و کمّی با چالش هایی مواجه می ساخت. هدف از پژوهش حاضر، بررسی و مطالعه چالش های مدیریت واحدهای انتظامی در زمان همه گیری ویروس کرونا در فرماندهی انتظامی ویژه غرب استان تهران بود.روش: تحقیق حاضر از نظر هدف، از نوع تحقیقات کاربردی و به لحاظ روش اجرا و گردآوری داده ها، از نوع کیفی است که به منظور گردآوری داده های پژوهش، از ابزار مصاحبه نیمه ساختاریافته استفاده شد. افراد شرکت کننده در تحقیق از بین فرماندهان و مدیران انتظامی ویژه غرب استان تهران انتخاب شدند که دارای سوابق مدیریتی در امور انتظامی استان در زمان شیوع و همه گیری ویروس کرونا بودند و تعداد 14 نفر به روش نمونه گیری هدفمند براساس رویکرد اشباع نظری انتخاب شدند. همچنین متون پیاده سازی شده مصاحبه ها مقوله بندی و سپس تحلیل و تفسیر داده ها به روش تحلیل محتوا صورت گرفت.یافته ها: براساس پاسخ افراد شرکت کننده در پژوهش، تعداد 38 چالش درون سازمانی و تعداد 17 چالش برون سازمانی در مدیریت واحدهای انتظامی در همه گیری ویروس کرونا در فرماندهی انتظامی ویژه غرب استان تهران شناسایی شد.نتیجه گیری: نتایج نشان داد، اساسی ترین چالش های مدیریتی واحدهای انتظامی در همه گیری ویروس کرونا مربوط به حوزه نیروی انسانی، تجهیزات و امکانات و ساختار و مأموریت های سازمانی، همچنین ضعف در همکاری و هماهنگی بین سازمانی در اجرای دستورالعمل های ویژه کرونا بوده است که لازم است با در نظر گرفتن این چالش ها، فرماندهی کل انتظامی و انتظامی غرب استان تهران، برنامه ریزی مناسب و دقیق تری نسبت به مدیریت واحدهای انتظامی در موارد مشابه وضعیت کرونایی اتخاذ نماید و تعامل و هماهنگی با سایر سازمان ها به صورت هدفمند، پیگیری و اجرایی شود.
ارائه مدل شبکه ارزش انرژی های تجدیدپذیر برای بخش مصرفی صنعت به روش مفهوم سازی داده بنیاد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: پدیده هم آفرینی ارزش در قالب شبکه ارزش، به عنوان یکی از رویکردهای نوین موفقیت در حوزه های مدیریت کسب وکارها مطرح است. هدف از این پژوهش ارائه مدلی است که ابعاد مختلف شبکه ارزش انرژی های تجدیدپذیر را در بخش مصرفی صنعت، تعیین کند. روش شناسی: پژوهش حاضر از نوع کیفی از نظر ماهیت اکتشافی و به روش مفهوم سازی داده بنیان انجام شده است. برای گردآوری داده ها از مصاحبه نیمه ساختاریافته و عمیق با 24 نفر از خبرگان و فعالان در حوزه صنایع و انرژی های تجدیدپذیر، استفاده شده و به صورت هدفمند قضاوتی به روش غیر احتمالی گلوله برفی انتخاب شده اند. یافته ها: داده های کیفی بر اساس روش کدگذاری مفهوم سازی داده بنیان اشتراوس و کوربین(1998)، جمع آوری شد،برای ارزیابی اعتبار این پژوهش، تکنیک اعتبار سنجی گوبا و لینکلن(1994) و برای سنجیدن پایایی تحقیق نیز، از ارزیابی توافق درون موضوعی دو کدگذار استفاده شد.در مجموع 171 شاخص و 24 مقوله در 6 بعد برای مدل به دست آمد. نتیجه گیری: شرایط علی شبکه ارزش انرژی های تجدیدپذیر، مسوولیت اجتماعی، مزیت رقابتی در نگاه کلان، ناترازی انرژی و حمایت از پروژه های شبکه ارزش است. شرایط زمینه ای، شرایط سیاسی، اقتصادی و فرهنگی است. شرایط مداخله گر، اسناد بالا دستی، توانمندی و شایستگی مدیران و پیامدها، توسعه پایدار، توسعه اقتصادی، امنیت ملی، پدافند غیر عامل، گسترش صادرات، کیفیت زندگی، جایگاه بین المللی، توسعه فناوری، رفاه اجتماعی و توسعه محصول، بازار است. راهبردها، مدیریت مبتنی بر ارزش، مدیریت انرژی، قیمت گذاری و استانداردسازی می باشد.
بررسی رابطه بین محافظه کاری مشروط و مسئولیت اجتماعی
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش، بررسی رابطه بین محافظه کاری مشروط و مسئولیت اجتماعی شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران است. بدین منظور در این پژوهش چهار معیار میزان افشای اطلاعات مربوط به روابط کارکنان، میزان افشای اطلاعات مربوط به مشارکت اجتماعی، معیارمیزان افشای اطلاعات مربوط به تولید و میزان افشای اطلاعات مربوط به محیط زیست برای مسئولیت پذیری اجتماعی به عنوان متغیر وابسته در نظر گرفته شدند. جامعه آماری پژوهش حاضر با توجه به موضوع و کاربرد آن شرکت های فعال در بورس اوراق بهادار تهران می باشد. بدین منظور تعداد 87 شرکت در بین سالهای 1394 - 1398 انتخاب گردید. در این پژوهش از تحلیل رگرسیون چند متغیره به روش داده های ترکیبی با اثرات ثابت برای بررسی فرضیه ها استفاده شده است. نتایج پژوهش نشان می دهد که رابطه مثبت و معناداری بین محافظه کاری مشروط و معیارهای مسئولیت پذیری اجتماعی وجود دارد.
تبیین نقش عوامل فردی و مدیریتی در بستر مدیریت فناوری بر رشد و بهره وری سازمان ها
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر، تبیین عوامل فردی و مدیریتی در بستر مدیریت فناوری بر رشد و بهره وری سازمان ها می باشد. این پژوهش از نوع توصیفی و همبستگی است. جامعه آماری تحقیق حاضر شامل مدیران و کارشناسان سازمان های خصوصی تهران به تعداد 283 نفر می باشد. با استفاده از فرمول کوکران حجم نمونه برابر 164 نفر بدست آمده است. روش مورد استفاده برای نمونه گیری نیز روش تصادفی است. ابزار اصلی گردآوری داده های پژوهش پرسشنامه محقق ساخته است که روایی آن توسط اساتید و پایایی آن از طریق اندازه گیری ضریب آلفای کرونباخ تایید شده است. به منظور تجزیه و تحلیل داده ها از آمار توصیفی و آمار استنباطی استفاده شده است. نتایج پژوهش تمامی فرضیه ها را تایید نموده و نشان می دهد که مولفه های فردی و مدیریتی در بستر مدیریت فناوری (شامل مهارت ها و توانمندی های عوامل اجرایی، برنامه ریزی و سازماندهی، پیاده سازی و پشتیبانی و نیز نظارت و ارزیابی) بر رشد و بهره وری سازمان ها تاثیر مثبت و مستقیم دارد.
شناسایی اصول مدیریت در نهادهای دینی: مطالعه موردی مسجد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در حقیقت، مقدمه و پیش نیاز طراحی الگوی مدیریت در مسجد به عنوان اساسی ترین نهاد دینی در اسلام، همان ترسیم اصول مدیریت مسجد است. بر این اساس، مقصود از تدوین این نوشتار، اکتشاف اصول یا مبناهایی است که نحوه مدیریت در نهاد دینی مسجد را با عنایت به مردمی بودن این نهاد، هدایت می کند. برای تحقق این هدف، منابع و مستندات دینی یعنی قرآن، روایات و سیره، مطالعه و مفاهیم مرتبط با آنها واژه سازی و استخراج شد. دستیابی به مفاهیم در مدل پژوهش با مطالعه اسنادی و تحلیل منطقی متون مرتبط و از نگاه نظریه پردازی، مبتنی بر روش تخیل نظام مند صورت گرفته است. روش دلفی نیز برای اعتبارسنجی و تأیید مدل اکتشافی استفاده شد. براساس نتایج این تحقیق، فقه مداری، تقدس مداری، اخلاص مداری، تزکیه محوری، سنت مداری و طهارت مالی شاخص های اصول ارزشی را شکل می دهند. وحدت مداری، امام محوری، داوطلب گرایی، چندکارکردگرایی، مردم داری، شایسته گزینی، نظم مداری، نمازمحوری و معرفت مداری شاخص های اصول کارکردی را تشکیل می دهند که میزان اهمیت و اولویت آنها از نگاه خبرگان محاسبه شده است. از پیشنهادهای اساسی این مقاله، رعایت این اصول از مجرای آموزش، ترویج و گفتمان سازی آنها برای جذب حداکثری و حفظ شاکله مردمی مساجد است.
طراحی و تبیین الگوی شکل گیری خط مشی های مبتنی بر شواهد در حوزه جذب و نگهداشت کارکنان حرفه ای صنعت هوانوردی ایران (رویکرد آمیخته)(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
این پژوهش با هدف طراحی و تبیین الگوی شکل گیری خط مشی های مبتنی بر شواهد در حوزه جذب و نگهداشت کارکنان حرفه ای به انجام رسید. این پژوهش از لحاظ هدف، کاربردی، از لحاظ رویکرد، اکتشافی و از لحاظ نحوه تجزیه و تحلیل داده ها، آمیخته (کیفی-کمّی) می باشد. در فاز کیفی تحقیق، گروهی از خبرگان شامل اساتید دانشگاهی و مشاورین مجرب در حوزه مدیریت منابع انسانی و همچنین مدیران ارشد منابع انسانی در صنعت هوانوردی ایران به عنوان جامعه آماری در نظر گرفته شدند. در این فاز با استفاده از روش نمونه گیری نمونه گیری هدفمند، 11 نفر از خبرگان انتخاب شدند. ابزار اصلی جمع آوری داده ها در فاز کیفی تحقیق، مصاحبه های عمیق و نیمه ساختار یافته با خبرگان بود. در فاز کیفی تحقیق، داده های حاصل از مصاحبه بر اساس روش تحلیل تم مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. در فاز کمّی نیز، کلیه مدیران ارشد صنعت هوانوردی ایران به عنوان جامعه در نظر گرفته شدند و از میان آنها، 108 نفر بر اساس روش نمونه گیری تصادفی ساده به عنوان نمونه آماری انتخاب شدند. در فاز کمّی تحقیق نیز، از پرسشنامه بسته و محقق ساز مشتمل بر 27 گویه به عنوان ابزار اصلی جمع آوری داده ها استفاده شد. روایی و پایایی این پرسشنامه به روش های مختلف مورد بررسی و تأیید قرار گرفت. در فاز کمّی تحقیق، جهت انجام تجزیه و تحلیل های توصیفی و استنباطی، از نرم افزارهای اس.پی.اس.اس و لیزرل استفاده شد. سرانجام، نتایج تحقیق منجر به طراحی الگوی چند شاخکی شکل گیری خط مشی های مبتنی بر شواهد در حوزه جذب و نگهداشت کارکنان حرفه ای شد. این الگو سه شاخک اصلی شامل شاهدگذاری، فنی و سیاسی را شامل می شود که هر کدام از این شاخک ها نیز خود شامل زیرمجموعه هایی می باشند.
الگوریتم فراابتکاری اجتماع ذرات در بهینه سازی پورتفوی
حوزههای تخصصی:
سبد سهام به ترکیبی از سهام های مختلف گفته می شود که برای سرمایه گذاری تشکیل می گردد. مساله انتخاب سبد سهام بهینه یکی از پیچیده ترین مسائل حوزه مالی و سرمایه گذاری می باشد، این مساله را می توان به طور ساده به این صورت بیان کرد: یک مجموعه n تایی از سهم ها برای انتخاب وجود دارند، هر یک از این n سهم باید چند درصد از کل مبلغ سرمایه گذاری را به خود اختصاص دهند تا بازده کل سبد تشکیل شده حداکثر و ریسک کل ان حداقل شود. مساله انتخاب سبد سهام بهینه یک مسئله ان پی سخت است و در حالت کلی هیچ روش قطعی در زمان چند جمله ای برای یافتن جواب دقیق برای این مسئله وجود ندارد، بنابراین بایستی برای حل این مسئله استفاده از روش های هوشمند و فراابتکاری مورد توجه قرار گیرد. در این مقاله برای حل مساله انتخاب سبد سهام بهینه از روش فراابتکاری حرکت تجعی ذرات استفاده می گردد.
ارتباط رفتارهای رهبری خدمتگزار با افسردگی و اضطراب اجتماعی کارکنان در همه گیری کووید 19: تبیین نقش میانجی سرمایه اجتماعی شخصی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات مدیریت دولتی ایران دوره ۶ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۴
31 - 53
حوزههای تخصصی:
در نتیجه بیماری کووید 19، بسیاری از مشکلات روان شناختی در کارکنان ظاهر شده است. سبک رهبری خدمتگزار، سبکی حمایتی است که رضایت ارتباطی افراد را افزایش می دهد و این رضایت نیز عاملی مهم در کاهش فشارهای روان شناختی است. بنابراین به نظر می رسد عواملی چون انتخاب سبک رهبری خدمتگزار و افزایش روابط اجتماعی بتواند به کاهش چالش های روان شناختی در کارکنان کمک کند. هدف پژوهش حاضر، بررسی نقش میانجی سرمایه اجتماعی شخصی در رابطه بین رفتارهای رهبری خدمتگزار و افسردگی و اضطراب اجتماعی کارکنان در همه گیری کووید 19 است. روش پژوهش، از لحاظ هدف، کاربردی و از حیث ماهیت، توصیفی بوده و ابزار جمع آوری داده ها، پرسشنامه است. جامعه آماری، کارکنان مجتمع فولاد استان گیلان به تعداد 419 نفر و تعداد نمونه آماری 221 نفر است که به روش نمونه گیری تصادفی ساده انتخاب شدند. جهت تحلیل داده ها، از روش حداقل مربعات جزئی استفاده شد. یافته ها نشان می دهد که بین رهبری خدمتگزار با سرمایه اجتماعی شخصی، رابطه مثبت و بین سرمایه اجتماعی شخصی با افسردگی، رابطه منفی وجود دارد. همچنین، رهبری خدمتگزار با افسردگی رابطه مستقیم دارد. تحلیل داده ها بیانگر این است که، سرمایه اجتماعی شخصی در رابطه بین رهبری خدمتگزار و افسردگی، میانجی جزئی است. همچنین، سرمایه اجتماعی شخصی با اضطراب اجتماعی رابطه منفی دارد. اما، رهبری خدمتگزار با اضطراب اجتماعی، رابطه ندارد. بنابراین، سرمایه اجتماعی شخصی در رابطه بین رهبری خدمتگزار و اضطراب اجتماعی، میانجی کامل است. بنابراین می توان ادعا کرد که سبک رهبری خدمتگزار باعث افزایش تمایل کارکنان به تعامل اجتماعی و کاهش آسیب پذیری روان شناختی در آن ها خواهد شد.
بازاریابی صنعتی هوشمند محتوا: با رویکرد طراحی مدل قیمت گذاری بر ارزش آفرینی در بازارهای B2B
منبع:
مدیریت استراتژیک هوشمند سال دوم پاییز ۱۴۰۲ شماره ۳
131 - 168
حوزههای تخصصی:
چالش اصلی که این پژوهش را ضروری ساخت، ناکارآمدی برخی راهبردهای سنتی بازاریابی و قیمت گذاری در بازارهای B2B بود که عموماً به عدم تمایز در انتقال ارزش واقعی محصولات صنعتی منجر می شد. در واکنش به این کاستی، هدف تحقیق حاضر، بررسی نقش بازاریابی صنعتی هوشمند محتوا و ارتباط آن با طراحی مدل قیمت گذاری ارزش محور در بازارهای B2B است. برای دستیابی به این هدف، پژوهشگران با به کارگیری رویکرد کیفی و روش تحلیل مضمون، داده های گردآوری شده از مصاحبه های نیمه ساختاریافته با خبرگان و نیز اسناد سازمانی را به صورت نظام مند کدگذاری کردند. در نهایت، ده مضمون اصلی و دویست کد فرعی شناسایی شد که سه حوزه کلیدی فناوری های پشتیبان، تعاملات دیجیتال و تجربه مشتری، به ویژه برای ارزش آفرینی و قیمت گذاری مؤثر، اهمیت ویژه ای داشت. تحلیل های نهایی حاکی از آن است که محتوای هوشمند، زمینه را برای درک عمیق تر نیازهای مشتریان صنعتی فراهم می آورد و از سوی دیگر، با فراهم کردن داده های واقعی، سیاست های قیمت گذاری مبتنی بر ارزش را تسهیل می کند. همچنین روشن شد که سازمان ها برای پیاده سازی موفق این مدل، باید از زیرساخت های دیجیتال کارآمد، همکاری بین واحدهای مختلف و فرهنگ سازمانی داده محور برخوردار باشند. مقایسه یافته های حاضر با تحقیقات پیشین نشان می دهد که وجود رویکرد تلفیقی بین بازاریابی محتوایی و قیمت گذاری ارزش محور در بهبود رقابت پذیری شرکت های صنعتی نقشی کلیدی ایفا می کند. در نتیجه، این مطالعه نوآوری هایی از قبیل ارائه چارچوبی یکپارچه برای ترکیب جنبه های فناورانه، مدیریتی و فرهنگی ارائه می دهد که می تواند برای مدیران اجرایی در بخش B2B بسیار راهگشا باشد.
تبیین رابطه هوشمندی رقابتی بر اساس شایستگی فناوری اطلاعات با میانجی مهارت های مدیریت کوانتومی در مدیران دانشگاه
منبع:
مدیریت دانشگاهی سال ۲ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۴
94 - 66
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر تبیین هوشمندی رقابتی بر اساس شایستگی فناوری اطلاعات با میانجی مهارت های مدیریت کوانتومی در مدیران دانشگاه بود. روش پژوهش از نوع توصیفی - همبستگی و از نظر هدف، کاربردی بود. جامعه آماری شامل تمامی رؤسا، معاونان و مدیران گروه های پردیس های شش گانه دانشگاه سمنان معادل 211 بودند، که از این میان با استفاده از فرمول کوکران تعداد 137 نفر به روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای متناسب، به عنوان نمونه انتخاب شدند. ابزار جمع آوری داده ها، پرسشنامه محقق ساخته مبتنی بر ادبیات پژوهش، شامل 20 سؤال با مقیاس طیف لیکرت 5 نقطه ای در چهار بخش؛ سؤالات جمعیت شناختی، شایستگی فناوری اطلاعات (مهارت-های توسعه یافته عمومی، مهارت های توسعه یافته تخصصی)؛ مهارت های مدیریت کوانتومی (شناخت و تفکر کوانتومی، احساس و ادراک کوانتومی، اعتماد و عمل کوانتومی)، و هوشمندی رقابتی (هوش سازمانی، هوش اجتماعی، هوش رقبا) بود که روایی و پایایی آن به روش روایی محتوایی و همگرا و پایایی ترکیبی و درونی تأیید شد. داده های جمع آوری شده با استفاده از روش مدل یابی معادلات ساختاری رویکرد واریانس محور تحلیل شدند. نتایج نشان داد؛ شایستگی فناوری اطلاعات بیشترین اثر مستقیم را بر مهارت های مدیریت کوانتومی دارد. اثر مستقیم شایستگی فناوری اطلاعات بر هوشمندی رقابتی بیشتر از اثر مستقیم مهارت های کوانتومی بر هوشمندی رقابتی بود. همچنین دستاورد پژوهش نشان داد، شایستگی فناوری اطلاعات با میانجی مهارت های مدیریت کوانتومی 29/0 از تغییرات هوشمندی رقابتی مدیران دانشگاه را برآورد می کند. دستاورد مطالعه حاضر ابزار علمی – فنی مناسبی را برای برنامه ریزی های راهبردی توسعه سرمایه انسانی رقابتی مدیران دانشگاه در اختیار سیاستگذاران و تصمیم گیرندگان نظام آموزش عالی قرار می دهد.
قیمت گذاری اوراق مبادله بیمه عمر در بازار ثانویه با استفاده از رویکردهای قطعی، احتمالی و تصادفی برای ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تحقیقات مالی دوره ۲۵ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۲
255 - 274
حوزههای تخصصی:
هدف: این مقاله به دنبال تبیین رویکردهای مختلف قیمت گذاری اوراق مبادله بیمه عمر در بازار ثانویه و به کارگیری آن ها برای قیمت گذاری این محصول در صنعت بیمه کشور است. روش: روش پژوهش از نوع کمی است و با استفاده از رویکردهای قطعی، احتمالی و تصادفی، به قیمت گذاری اوراق مبادله بیمه عمر در بازار ثانویه برای ایران پرداخته شده است. برای این منظور، از جدول زندگی ایران که از ابتدای سال 1400 از سوی بیمه مرکزی ابلاغ شده است و جدول زندگی فرانسه که پیش از این مورد استفاده شرکت های بیمه کشور بوده است، برای محاسبه احتمالات مرگ ومیر و بقا استفاده شده است. همچنین، این احتمالات بر اساس وضعیت سلامتی و سبک زندگی بیمه شده تعدیل شده است. علاوه براین، نتایج قیمت گذاری با استفاده از سه رویکرد یاد شده، با ارزش بازخرید بیمه نامه عمر مقایسه شده است. یافته ها: یافته های پژوهش برای فروش یک بیمه نامه تمام عمر در بازار ثانویه، حاکی از آن است که ارزش بازخرید بیمه نامه از قیمت محاسبه شده بر اساس رویکردهای احتمالی و تصادفی، کمتر و از قیمت محاسبه شده بر اساس رویکرد قطعی، بیشتر است. همچنین، استفاده از جدول زندگی بومی در قیمت گذاری اوراق مبادله، بر اساس رویکرد احتمالی به نفع بیمه گذار و بر اساس رویکرد قطعی و تصادفی، به ضرر او خواهد بود. نتیجه گیری: به منظور برآورده کردن تکلیف قانونی مهم برنامه ششم توسعه و افزایش ضریب نفوذ بیمه های زندگی، ورود به عرصه های جدید، از جمله بازارهای ثانویه، از اهمیت ویژه ای برخوردار است. قیمت گذاری اوراق مبادله بیمه عمر، به تدوین مقررات و اقدام های نظارتی نیاز دارد تا بتوان مفروضات لازم، از جمله بازده مورد انتظار و ضریب تعدیل احتمالات مرگ ومیر را تعیین کرد.
تأثیر ساختار نظارتی و عوامل فنی بر استقرار بودجه ریزی مبتنی بر عملکرد در بخش عمومی
حوزههای تخصصی:
سیستم بودجه ریزی مبتنی بر عملکرد، یک سیستم مدیریتی برای بهبود اثربخشی بهینه و افزایش شفافیت نحوه استفاده از منابع سازمانی است که اعتبارات بودجه ای واحدهای سازمانی را در راستای اهداف کوتاه و بلندمدت، تخصیص می دهد و منجر به مسئولیت پذیری بیشتر می شود. هدف از این مطالعه شناسایی تأثیر ساختار نظارتی و عوامل فنی بر بودجه ریزی مبتنی بر عملکرد است. این پژوهش به روش توصیفی - پیمایشی می باشد. با توجه به کاربردی بودن نتایج، در گروه پژوهشی کاربردی است. این پژوهش در سال 1400 با استفاده از پرسشنامه در جامعه آماری 66 نفر از کارشناسان اداری، مالی و بودجه بخش عمومی انجام گردید. در بخش آمار توصیفی مشخصات پاسخگویان، در آمار استنباطی آزمون فرضیه پژوهش یعنی رابطه بین متغیرهای پژوهش از طریق آزمون همبستگی پیرسون و رگرسیون چندگانه برای دستیابی به سهم متغیر مستقل (86 درصد) در توضیح میزان واریانس متغیر وابسته، مورد بحث قرار گرفته است. همچنین تفاوت میانگین متغیرهای مستقل و وابسته با میانگین فرضی 2 از آزمونT Student استفاده شده است. این پژوهش نشان داد که میانگین تمامی متغیرهای مورد بررسی بالاتر از حد متوسط می باشد و از نظر آماری معنی دار است.
State Regulation Improvement of the Military-Industrial Complex Development in Ukraine in Terms of Transition to Modern Information Technologies(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
The military and political leadership of Ukraine considers the domestic military-industrial complex as an important component of the country's national security and defense strategy and pays special attention to increasing the efficiency of production and scientific and technical activities of defense industry enterprises and organizations. The study represents directions for improving the state regulation for the further development of the military-industrial complex in Ukraine under the conditions of the transition to modern information technologies. Proposals have been made for the formation of the organizational and economic mechanism for state regulation development of the military-industrial complex, aimed at ensuring its innovativeness, stimulating scientific and technical activity, and implementing modern information technologies systematically during the production of weapons, ammunition and military goods.