امیرمحمد معززی مهرطهران

امیرمحمد معززی مهرطهران

مطالب
ترتیب بر اساس: جدیدترینپربازدیدترین

فیلترهای جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱ تا ۱۱ مورد از کل ۱۱ مورد.
۱.

میراث فرهنگی ناملموس، بن مایه بقا و حیات تکایا در شهر گرگان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: میراث فرهنگی ناملموس تکایا حفاظت گرگان

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۰ تعداد دانلود : ۱۳
میراث فرهنگی ناملموس پلی است که گذشته را به حال و حال را به آینده پیوند می دهد. توجه به میراث ناملموس هر قوم و ملتی در کنار میراث فرهنگی ملموس شان و حفظ آنها، امروزه بیش از پیش اهمیت پیدا کرده است. میراث ناملموس گرگان نیز از دیرباز تا به امروز با جریان داشتن در کانون های محله ای و شهری گرگان، یعنی تکایای شهر، هویت بخشی، پویایی و سرزندگی بافت تاریخی گرگان را به ارمغان آورده است. مقاله حاضر با هدف «معرفی و مستند ساختن میراث ناملموس و فرهنگ زنده زیست بوم گرگان در ارتباط با کانون های شهری و محله ای شهر (تکایا)»، متکی بر اسناد مکتوب و شفاهی، از مسیر مطالعه اسنادی و مصاحبه، به ثبت و معرفی این میراث همواره در خطر فراموشی گرگان پرداخته است. مطالعه ای که نشان می دهد، برخی از این مواریث همچنان پویا (مانند توق بندان، حلیم پزی، صبح روسیاه و شام غریبان، اطعام دهی)، تعدادی از آنها دست خوش تغییر (مانند دسته گردانی، پامنبری، دسته چوبی) و بخشی از آن ها (مانند تعزیه زنان (رسم گفتگو) و اسکان فقرا) نیز به دست فراموشی سپرده شده اند. با توجه به رابطه هم بسته میان کالبد تکایا و میراث ناملموس شهر، این رابطه دوگانه خود موجبات حفاظت بهتر را فراهم آورده است.
۲.

دریچه ای نو در برساخت تجربه گردشگری(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: گردشگری فرهنگی تجربه منابع کیفی و ناملموس هم آفرینی ارائه دهنده خدمات گردشگری

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۵۴ تعداد دانلود : ۱۱۸
امروز گردشگری محکوم به عرضه یک تجربه به یادماندنی است تا در بازار جهانی مزیت رقابتی پیدا کند و امیدوار باشد که آن تجربه از سوی گردشگر خریداری می شود. این درحالی است که بخش بزرگی از ارائه دهندگان گردشگری کماکان با اتکا بر دارایی های ملموس و کمی مکان به دنبال خلق چنین تجربه ای هستند و از پتانسیل منابع کیفی و ناملموس مقصد و بازیگران امر گردشگری، همچنین رویکردها و ابزارهای مؤثر در به فعلیت درآمدن این پتانسیل ها، غافل اند. این مقاله با اتکا به راهبرد استدلال منطقی و از طریق تحلیل محتوای اسناد و پژوهش های مرتبط به بازشناخت منابع، رویکردها و ابزارهایی که امکان تعمیق تجربه گردشگر را فراهم می کند پرداخته است تا شکل متفاوتی از گردشگری با عنوان گردشگری رابطه ای را صورت بندی و ارائه کند که بر سه موضوع منابع کیفی و ناملموس، به عنوان عناصر اصلی یک رویکرد هم آفرینانه خلقِ ارزش؛ هم آفرینی، به عنوان رویکرد اصلی ایجاد ارزش و مزیت رقابتی؛ و ارائه دهندگان خدمات گردشگری، به عنوان تسهیل کننده ارتباط پویا میان گردشگر و مقصد و زمینه ساز خلق تجربه منحصر به فرد برای گردشگر، استوار است.
۳.

میراث جهانی لیورپول، مانع یا محرکی برای توسعه؟(مقاله علمی وزارت علوم)

تعداد بازدید : ۱۴۴ تعداد دانلود : ۱۲۵
جهانی شدن میراث فرهنگی و درنوردیدن مرزهای ملی، در هر کشوری از اهمیت بالایی برخوردار است؛ چراکه ضمن تمایزجویی فرهنگی در جهان، فرصت هایی برای توسعه نیز پیش روی آنها قرار می دهد. تجربه لیورپول اما زاویه دیگری از خوانش دولت-ملت ها در نسبت شان با میراث جهانی را روایت می کند. تجربه ای که با اولویت قائل شدن برای امر توسعه میراث جهانی شهر را در محاق قرار می دهد. واکاوی و شناسایی نکات و مسائلی که در برساخت این تجربه نقش داشته، معطوف به این پرسش که «چرا در لیورپول منافع توسعه به حفاظت از میراث جهانی شهر ارجح دانسته می شود؟»، هدفی است که از طریق مطالعه ای اسنادی- تاریخی و متکی بر تحلیل محتوا، در این مقاله دنبال شده است. نتیجه مطالعه نشان می دهد که بروز این تعارض و گذر از میراث جهانی به نفع اهداف توسعه، نخست متاثر از گفتمان نظری حاکم در سطح ملی و محلی است؛ گفتمانی با بن مایه های توسعه که در رویکرد مدیریتی و نظارتی و ویژگی محتوایی اسناد هدایت و نظام برنامه ریزی نیز رخنه کرده است؛ و در وهله بعد، تحت تاثیر ضعف رویه ای و محتوایی نهاد حفاظت در سطح بین المللی است. بر این اساس، تعدیل و تغییر گفتمانی از گفتمان صرف توسعه به گفتمان حفاظت وتوسعه توامان در سطح ملی و محلی، و اتخاذ رویکرد و نگرش مثبت و متعهدانه در ارتباط با میراث جهانی و اصول یونسکو از سوی دول عضو، در کنار ارتقاء جایگاه نهادی یونسکو و ویژگی های کاربردی اسناد تولیدی آن، راهکارهایی است که به حمایت جامع تری از میراث فرهنگی و طبیعی بشر و جلوگیری از بروز چنین تجاربی منتج خواهد شد.
۴.

بررسی پایداری و ساختار فضایی محلات و بافت های فرسوده و ناکارآمد شهر اصفهان با استفاده از روش چیدمان فضا(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: ساختار فضایی چیدمان فضا هم پیوندی شهر اصفهان بافت فرسوده

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۵۹ تعداد دانلود : ۱۶۴
نفوذپذیری و مشکل دسترسی ازجمله مشخصههایی است که برای بافت های فرسوده و ناکارآمد شهری ب رشمرده م ی شود ، با این وجود در کمتر مطالعهای این موضوع به گونه ای روشمند و غیر روایی مورد بررسی و تحلیل قرارگرفته است. بر این اساس پژوهش حاضر، با بررسی ساختار فضایی شهر اصفهان به کمک روش چیدمان فضا، تلاش کرده است تا ضمن معرفی رو ش ی مناسب در مطالعه و تحلیل شرایط ساختاری عرصههای سکونتی شهرها، جایگاه محدودهها و محلات فرسوده و ناکارآمد اصفهان را میزان قابلیت حرکت و ارتباط در « هم پیوندی » نیز در ساختار فضایی شهر موردبررسی قرار دهد. در این رابطه با استفاده از شاخص شهر اصفهان، همچنین محدودههای هدف، به صورت کمی در سطح کلان، میانی و محلی مدل سازی شده و میزان ارزش هم پیوندی محدودههای هدف در قیاس با کل شهر با استفاده از پنج آماره میانگین، کمینه، بیشینه، انحراف معیار و اختلاف میانگین هم پیوندی شهر و محدودههای هدف، تحلیل شد. یافته ها نشان میدهد که ارزش هم پیوندی ساختار فضایی محدوده های هدف در هر سه سطح ذکرشده پایین تر از سایر محلات شهر است، که این مسئله مؤید ناپایداری، ضعف دسترسی و نفوذپذیری این محدوده ها در شهر می باشد. لذا نتایج حاصل از تحلیل با روش چیدمان فضا به شکلی روشمند ارتباط معنی دار و مستقیمی را بین ساختار ف ضایی محلات دارای بافت فرسوده و سایر محلات، با وضعیت آن ها نشان می دهد که این نکته حکایت از کارآمدی روش مذکور در مطالعهی موضوعات مشابه دارد.
۵.

منظر شهری تاریخی؛ مفهوم- رویکرد قرن بیست ویکمی گفتمان حفاظت(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: منظرشهری تاریخی یادداشت وین یونسکو مدیریت تغییر

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۰۰ تعداد دانلود : ۱۷۹
بیش از یک دهه است که مفهوم-رویکرد منظر شهری تاریخی در پی شدت یافتن ضرباهنگ «تغییر» در شهرها و بروز آسیب ها و معضلاتی جدی در شهرهای تاریخی، از سوی نهادهای بین المللی مطرح و در اسناد مرجع گفتمان حفاظت منعکس شده است؛ مفهوم-رویکردی که با تصدیق «ماهیت پویا و در حال تغییر شهرها» و تأکید بر لزوم «مدیریت تغییر»، دریچه ای نو در مواجهه با چالش ها و پیچیدگی های مدیریت و حفاظت از شهرهای تاریخی گشوده است. با این حال در ایران با وجود شهرهای تاریخی متعدد با بافت های ارزشمند، توجه شایانی به این مفهوم-رویکرد، به ویژه در ساحت عمل و در هدایت سیاست ها و طراحی چارچوب های مدیریتی یکپارچه و فراگیر نشده است. بر این اساس، مقاله حاضر با رجوع به منابع و اسناد مرتبط، علاوه بر تبیین و تشریح مفهوم-رویکرد منظر شهری تاریخی و اصول کلیدی آن، با تحلیل توصیه نامه ۲۰۱۱ یونسکو، فرایندی را به منظور شناسایی، ارزیابی، حفاظت و مدیریت منظرهای شهری تاریخی معرفی کرده است. این فرایند با توجه به مشکلات کنونی در مدیریت شهرهای تاریخی ایران، از جمله تقابل حفاظت و توسعه در سطوح مختلف می تواند در هدایت ذات پویای شهر در مسیر حفظ و تداوم منظر شهری تاریخی مؤثر باشد؛ فرایندی که با نگاهی جامع، همه منابع و ارزش های موجود را در نظر می گیرد و با تأکید بر برنامه ریزی مشارکتی زمینه شراکت و مدیریت از سطوح محلی تا کلان را مهیا می کند. همچنین آسیب پذیری هریک از ارزش های میراثی را با مداقه بر تغییر و تحولات در کل شهر مدنظر قرار می دهد و درنهایت اقدامات مورد نیاز را با توجه توأمان به دو امر حفاظت و توسعه اولویت بندی می کند.
۶.

بررسی نقش فرهنگ در احیا محلات تاریخی (با تاکید بر رویکرد محله فرهنگی)

تعداد بازدید : ۱۳۰۲ تعداد دانلود : ۱۴۴۰۱
تلاش برای یافتن بهترین رویکرد و راه حل جهت احیا بافت ها و محلات تاریخی، چالش بسیاری را خصوصا در دهه های اخیر در میان تمامی کسانی که به نوعی با شهر و شهرسازی درگیر هستند، برانگیخته است؛ در نتیجه در این راستا، رویکردهای متفاوت با دستاویزهای مختلف، به شکل موفق یا ناموفق مطرح شد. پژوهش حاضر در راستای این جریان، به بررسی نقش فرهنگ به عنوان یکی از مولفه های مهم که در سال های اخیر در حوزه های مختلف شهری و از جمله مرمت و بازآفرینی بافت های تاریخی، بسیار مورد توجه و استفاده قرار گرفته ، پرداخته است. در این راستا ابتدا با استفاده از روش توصیفی- تحلیلی و با بهره گیری از مطالعات کتابخانه ای، به بررسی ادبیات و مفهوم فرهنگ و فرهنگ شهری پرداخته و سپس سیرتحول به کارگیری آن در فرآیند بازآفرینی بیان شد. پس از آن رویکرد محله فرهنگی به عنوان متاخرترین رویکرد در این زمینه، به طور خاص مورد مطالعه قرار گرفت. با مطالعه ادبیات مشخص شد که این رویکرد معیارها و اصولی را در سه بعد فرم (کالبد)، عملکرد و معنا با توجه و تاکید ویژه بر فرهنگ و هنر خصوصا در بعد کارکرد و معنا مشخص کرده و بر محتوای فرهنگی از دل تاریخ، میراث و پتانسیل های خود مکان تاکید می کند. با بررسی و مطالعه دقیق این معیارها در واقع می توان آن ها را با بسیاری از کیفیت های مختلف طراحی شهری (کیفیت های محیطی) و نیازمند مکان سازی معادل دانست.. بنابراین می توان انتظار داشت که با به-کارگیری چنین رویکردهایی، زیرساخت و محتوایی کارآمد مبتنی بر فرهنگ و هنر، تاریخ و میراث مکان ایجاد می شود که حضور این مولفه ها نقش مهمی را در باززنده سازی هویت و معنا ایفا می کند. ضمن آنکه پویایی و حیات اقتصادی نیز به واسطه کاربری ها و فعالیت های مختلف بازگشته و به لحاظ کالبدی نیز پاسخگوی نیازها و عملکردها خواهد بود.
۷.

بازنگری بر پایه های مشترک نظریه های مناسک تعامل و نحو فضا

تعداد بازدید : ۷۱۰ تعداد دانلود : ۸۷۰
شکل گیری فرآیندهای اجتماعی در متن زندگی روزمره در شهر و رابطه اجتماع و فضا موضوعی است که نظریه نحو فضا از دیدگاهی فضایی به آن پرداخته است. این نظریه که زیربنای اجتماعی خود را از نظریات دورکیم با رویکرد کلان الهام گرفته است، در مواردی هنوز ابهاماتی از دیدگاه حوزه جامعه شناسی دارد. از سویی دیگر نظریه مناسک تعامل نیز بر پایه همان سنت دورکیمی، اما در جامعه شناسی خرد بنا شده، و در بعد فضایی که بدان اشاره می کند ناتمام مانده است. هردو این نظریه ها به نقش اساسی مفهوم هم حضوری در شکل گیری فرآیندهای اجتماعی اشاره می کنند اما هر یک از رویکردی متفاوت به اهمیت هم حضوری می رسند. بازنگری بر این دو نظریه و مفاهیم مشترک آن ها از طریق مروری بر ادبیات، به نظریه لیبست می رسد که ترکیب این دو نظریه را پاسخ به سوال هایی می داند که در متن هر یک از آن ها بی جواب مانده اند. چنین نظریه ای می تواند از سویی پشتوانه مباحث اجتماعی مطرح شده در نظریه نحو فضا را تقویت کند و از دیگر سو بعد فضایی نظریات اجتماعی را در حوزه جامعه شناسی روشن تر سازد.
۸.

طراحی مدل جامع نگر در مطالعه پدیده افتراق شهری(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: افتراق شهری مدل جامع نگر اجتماعات محصور نواحی محروم جداافتادگی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۱۴ تعداد دانلود : ۳۳۷
جدایی اجتماعی_فضایی در شهرها(یا افتراق شهری)، پدیده ای چند بُعدی است که در فضا و زمان حادث می شود. این پدیده تنها به واسطه فضاهای تکه تکه شده یا تمایزات و اختلافات اجتماعی_اقتصادی مشخص نمی شود بلکه در بیشتر مواقع مرزهای تقسیم از برهم کنش جمیع موارد و تمایزات شکل می گیرند؛ اما تاکنون نگرش به این پدیده و مواجهه با آن به صورت جامع صورت نگرفته است. افتراق شهری به طور ابتدایی مسئله اجتماعی شناخته شده ای است اما به فضا به عنوان عاملی مؤثر در شکل گیری و گسترش آن توجه چندانی نشده است. به همین دلیل نیز برای رفع این پدیده، نام و نشانی از شیوه های تحلیلی توأمان فضایی و اجتماعی_اقتصادی دیده نمی شود. در مقاله حاضر با استفاده از شیوه خط سیر «توسعه نظریه» که مبتنی بر مرور ادبیات موضوع به منظور توسعه و تکامل نظریه های موجود است، مفهوم افتراق شهری، به گونه ای که شرح دهنده دقیق و همه جانبه ای از واقعیت بوده و از قابلیت بالای پیش بینی در اجرا برخوردار باشد، بسط داده شده است. در فرایند بسط مفهومی، این پدیده به دلیل حمل معانی فضایی نهفته، پدیده ای فضایی و اجتماعی_اقتصادی معرفی شده و با توجه به سهم هریک از ابعاد در ظهور افتراق شهری، مدل بررسی و مطالعه جامع نگر، مشتمل بر چهار بخش (محدوده های دارای ویژگی افتراق فضایی، محدوده های دارای ویژگی جداافتادگی (افتراق کامل)، محدوده های دارای افتراق اجتماعی_اقتصادی و محدوده های فاقد جدایی اجتماعی_فضایی(یا محدوده های یکپارچه)) طراحی و پیشنهاد شده است. به منظور آزمون مدل، محلات شهر اصفهان انتخاب و مورد بررسی قرار گرفتند. سنجش وضعیت هر یک از 188 محله شهر و جایگاه آنها در مدل، حکایت از انطباق بالای نتایج با واقعیت و کارایی مدل در توصیف شرایط و جایگاه عرصه های شهری دارد. قرارگیری محلات محرومی مانند علیقلی آقا، زینبه، وحید، همت آباد، مارچین، جویباره، کوجان، بابوکان، شهشهان، اطشاران و قائمیه در محدوده افتراق کامل(جداافتادگی) و همچنین واقع شدن محلاتی مانند ملک، محدوده دانشگاه اصفهان، باغ نگار(آئینه خانه)، آبشار، سعادت آباد، هزار جریب، برازنده و شیخ اشراق (که از شرایط مطلوبی در هر دو بعد برخوردارند) در بخش فاقد افتراق مدل، گویای این واقعیت است. بر این اساس مدل جامع نگر پیشنهادی به واسطه ارائه تصویری واقعی از وضعیت افتراق محلات شهری می تواند به عنوان ابزاری در تصمیم سازی ها به کار رفته و با توجه به موقعیت قرارگیری محلات در هر یک از بخش های مدل، پایه ای برای تعریف اولویت ها و نوع اقدامات در برقراری توازن و برابری شهر به شمار آید.
۹.

رابطه همبستگی بین کیفیتهای محیطی و تداوم حیات شهری در عرصههای عمومی (نمونه موردی : جلفای اصفهان)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: سرمایه اجتماعی تحلیل سلسله مراتبی تعاملات اجتماعی کیفیت های محیطی حیات شهری جلفای اصفهان

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۶۸۰ تعداد دانلود : ۷۸۶
شرایط پیچیده زندگی امروز سبب پیچیدگی مسایل شهری شده و مفهوم بسیاری از فضاهای شهری را دگرگون ساخته است. تنها مفهومی که از عرصههای عمومی شهری به جای مانده، مسیرهایی برای ارتباط فضاهای خصوصی است که اهمیت بیش از اندازه سرعت، تکنولوژی و زمان، انسان معاصر را به حرکت سریع ماشینی در بین فضاهای خصوصی ترغیب میکند. نادیدهانگاری ارزشهای اجتماعی، فرهنگی و هویتی نهفته در فضاهای شهری، بیتوجهی به ارتقای کیفیتهای محیطی در فضاهای شهری و کیفیتهای مؤثر در پیوندها و جابجاییهای شهری و تأکید صرف بر ادراکات ذهنی طراحان شهری یا معماران، سبب شکلگیری فضاهایی مردمگریز در ساختار شهری شده است که توانمندی مورد انتظار را نخواهند داشت تا محیطی پاسخگو و منعطف در برابر رفتارهای شهروندی باشد. افزایش کیفیت زندگی شهروندی و حیات اجتماعی در فضاهای شهری یکی از چالشهای حرفه طراحی شهری بوده و نظریات بسیاری بر مبنای شرایط و تجربیات مختلف مطرح شده است. در این راستا، سرمایه اجتماعی به عنوان یکی از شاخصههای مطرح در علوم اجتماعی اخیراً در حوزه طراحی شهری نیز به عنوان ابزاری هرچند مفهومی جایگاهی ویژه یافته است. در این پژوهش، با توجه به اینکه ارتقای کیفیتهای محیطی به عنوان راهکار ارتقای حیات شهری مدنظر است، سعی بر آن شده که با جستجوی روابطی منطقی میان سطح شاخص سرمایه اجتماعی و کیفیتهای محیطی، بتوان با ارایه رویکردی شهرسازانه از سرمایه اجتماعی، آن را به عنوان ابزاری عملیاتی در طراحی شهری به کاربست. کیفیتهای محیطی انتخاب شده در این پژوهش در راستای پاسخگویی به نیازهای رفتاری کاربران فضا، خلق فضاهای شهری اجتماعپذیر و ارتقای تعاملات اجتماعی در فضاهای شهریست. جهت حصول نتیجه نهایی پژوهش و یافتن رابطه همبستگی میان سطح تعاملات اجتماعی و سطح کیفیتهای محیطی، کمیسازی کیفیتهای محیطی انجام گرفته است تا بتوان نتایج کمیشده کیفیتهای محیطی با سطح شاخص سرمایه اجتماعی که از تحلیل پرسشنامههای برداشتشده در محدوده بدست آمده است را با هم قیاس کرد. در راستای کمیسازی کیفیتهای محیطی، تکنیک تحلیل سلسله مراتبی در دو مرحله، جهت تعیین اوزان هریک از زیرسنجههای کیفیتهای محیطی و هریک از کیفیتها برای محاسبه برآیند نهایی کیفیتهای محیطی اعمال شده است. نتایج پژوهش حاضر مبنی بر وجود رابطه مستقیم بین سطح شاخص سرمایه اجتماعی و برآیند زیرسنجههای کیفیتهای محیطی در محله جلفای اصفهان به عنوان نمونه مطالعاتی است. در عین حال روابط بدست آمده روابطی غیرخطی است که دلیل آن را میتوان در وجود عوامل متعدد دخیل در سرمایه اجتماعی و پیچیدگی روابط بین آنها دانست.
۱۱.

تعیین درجه توسعه نیافتگی شهرستان های استان اصفهان با تکنیک تاکسونومی عددی

کلیدواژه‌ها: تاکسونومی عددی استان اصفهان شاخص توسعه درجه توسعه نیافتگی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۶۴۲ تعداد دانلود : ۱۰۰۱
هر جامعه­ای در راه توسعه تلاش می­کند، زیرا توسعه هدفی است که اکثر مردم آن را ضروری می دانند. پیشرفت اقتصادی تنها یکی از جنبه های توسعه است­؛ به این مفهوم که توسعه صرفاً پدیده ای اقتصادی نیست. بسیاری از جوامع به منظور تقویت پایه­های توسعه و رفع و تعدیل عدم تعادل­ها و انبوه مسائل و مشکلات اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی­شان­، بیش از هر زمان دیگری نیازمند برنامه­ریزی و شناسایی امکانات و منابع بالفعل و بالقوه شان هستند. این مقاله با به کارگیری روش تاکسونومی عددی، در گام اول به تعیین درجه توسعه یافتگی شهرستانهای استان اصفهان در سال 1385 با استفاده از 33 شاخص پرداخته ، سپس به مقایسه اجمالی آن با درجه توسعه یافتگی این شهرستانها در سال 1375 با استفاده از 18 شاخص مشترک می پردازد تا از این رهگذر به مشخص کردن میزان تغییر در درجه توسعه نیافتگی هر یک از شهرستان­ها دست ­ یابیم و در ادامه با ارائه راهکارهایی به کاهش فاصله شهرستانهای استان کمک شود. نتایج، گویای آن است که شهرستانهای آران و بیدگل و اصفهان، توسعه­ یافته­ترین و فریدونشهر توسعه نیافته­ترین در سال 1385 شناسایی شده­اند، در حالی که در سال 1375 دو شهرستان کاشان و فریدونشهر به ترتیب برخوردارترین و غیر برخوردارترین شهرستانهای استان از لحاظ درجه توسعه یافتگی بوده­اند. واژه های کلیدی: شاخص توسعه، درجه توسعه نیافتگی، تاکسونومی عددی، استان اصفهان

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

حوزه تخصصی

زبان