فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۵٬۳۶۱ تا ۵٬۳۸۰ مورد از کل ۵۶٬۰۱۵ مورد.
حوزههای تخصصی:
Chatbots is a computer software powered by artificial intelligence designed to replicate human interaction. It is also possible to refer to them as digital assistants that comprehend the capacities of humans. The bot interprets the user's intent, then processes their queries and provides prompt responses. Chatbots perform their most crucial role: to analyse and detect the intent of the user's request to extract relevant entities. AI-powered chatbots were introduced to improve operational efficiency, eventually saving organisational costs. This study investigates the role of system and service quality in customer satisfaction in banking services. One hundred forty-five usable data were used for analysis. Data were analysed using the Smart PLS. The results revealed that response time, usability, adaptability, empathy and responsiveness were insignificant for customer satisfaction. The result is important as it gave the insight point of customers with regards to the new services. Business organisations may need to introduce chatbots and perhaps make some improvements from time to time to provide better services.
رتبه بندی عوامل مؤثر بر انتخاب شریک استراتژیک در بخش بالادستی صنعت نفت و گاز(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف این تحقیق شناسایی و رتبه بندی عوامل مؤثر در انتخاب شریک استراتژیک از بین شرکت های داخلی صنعت نفت و گاز (بخش بالادستی) است. در این تحقیق با استفاده از آراء خبرگان و مطالعات کتابخانه ای، عوامل مؤثر بر انتخاب شریک استراتژیک گردآوری شدند و در گام بعد توسط خبرگان صنعت اولویت بندی صورت پذیرفت. برای نمونه گیری از روش غیر تصادفی و از اعضای در دسترس استفاده شد. با بررسی پیشینه تحقیق و عوامل مؤثر بر انتخاب شریک، 21 عامل شناسایی شدند. ضمن تأیید این مؤلفه ها، با استفاده از روش مقایسات زوجی و نرم افزار AHP پرسشنامه نهایی تحقیق طراحی شد و با استفاده از دیدگاه های کلیه خبرگان و صاحب نظران این حوزه، 9 عامل شناسایی و با تحلیل نتایج و وزن دهی به آن ها مشخص شد که ارتباطات مؤثر دولتی، اهداف مشترک، تناسب راهبردی، اعتماد متقابل، رتبه های اول تا چهارم را میان عوامل مؤثر بر انتخاب شریک در شراکت راهبردی صنعت نفت و گاز (بخش بالادستی) را به خود اختصاص می دهند
تأثیر بازاریابی دیجیتال بر قصد خرید: اثر تعدیل کننده ارزش ویژه برند (مطالعه موردی: مشتریان شرکت فرساد ماشین" تولید کننده ماشین آلات صنایع چوب")
حوزههای تخصصی:
امروزه کسب و کارها جهت شناخت، درک و تحقق نیازهای مشتریان و همچنین بهره گیری از ایده های آنها و در نهایت ارائه بهترین محصولات( کالا و خدمات ) و بهبود مستمر عملکرد خود به شدت نیازمند برقراری ارتباط آسان، موثر و بلند مدت با مشتریان خود می باشند. با توجه به رشد اینترنت و افزایش کاربران فضای دیجیتال، یکی از موثرترین ابزارها برای برقراری این نوع ارتباطات، استفاده از بازاریابی دیجیتال می باشد.فضای دیجیتال و امکانات و ابزار های وابسته به آن به سرعت اکوسیستم کسب و کارها را دگرگون کرده است. هدف از تحقیق حاضر برررسی تاثیر بازاریابی دیجیتال بر نیت خرید با نقش تعدیلگری ارزش ویژه برند صورت گرفته است.روش تحقیق حاضر کاربردی از نوع پیمایشی می باشد. جامعه آماری تحقیق حاضر شامل مشتریان یک شرکت تولید کننده ماشین آلات صنایع چوب می باشد، روش نمونه گیری تصادفی ساده با استفاده از فرمول کوکران برای جامعه نامحدود می باشد که تعداد نمونه 384 نفر است. برای سنجش متغیر بازاریابی دیجیتال، نیت خرید و ارزش ویژه برند از پرسشنامه ماهر و محمد(2022) استفاده شده است .جهت آزمون فرضیه ها، روش معادلات ساختاری و آزمون تحلیل حداقل مربعات جزئی بکار گرفته شده است. نتایج تحقیق حاکی از آن است که بازاریابی دیجیتال بر نیت خرید با نقش تعدیلگری ارزش ویژه برند تاثیر مثبت و معناداری دارد.
نقش تعدیل کننده تعامل والد-فرزند در ارتباط شیوه های فرزندپروری با مشکلات رفتاری دانش آموزان ابتدایی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های تربیتی بهار و تابستان ۱۴۰۲ شماره ۴۶
۱۱۳-۹۵
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی نقش تعدیل کننده ی تعامل والد - فرزند در ارتباط شیوه های فرزندپروری با مشکلات رفتاری دانش آموزان ابتدایی انجام شد. روش پژوهش توصیفی از نوع همبستگی بود. جامعه ی آماری تحقیق شامل همه ی دانش آموزان دوره ی دوم ابتدایی شهر بجنورد و والدین آنها بود. تعداد 372 دانش آموز دوره ی دوم ابتدایی به صورت نمونه گیری خوشه ای انتخاب شدند. پرسش نامه های فرزندپروری آلاباما (فریک، 1991)، تعامل والد فرزندی (لانگ و همکاران، 2002) و مقیاس درجه بندی مشکلات رفتاری (کانرز، 1990) توسط شرکت کنندگان تکمیل شد. داده ها از طریق همبستگی و تحلیل رگرسیون «هایس» مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج نشان داد که ابعاد تنبیه بدنی و عدم نظارت فرزندپروری به طور مثبت و ابعاد فرزندپروری مثبت و مشارکت به طور منفی با مشکلات رفتاری همبستگی داشت. همچنین تعامل والد- فرزند به طور منفی با مشکلات رفتاری مرتبط بود. نتایج تحلیل رگرسیون هایس نشان داد که تعامل والد با فرزند، تعامل فرزند با مادر و تعامل فرزند با پدر روابط بین ابعاد فرزندپروری ضعف نظارت، تنبیه جسمانی، مشارکت والدین و فرزندپروری مثبت و مشکلات رفتاری را تعدیل می کند. نتایج حاکی از آن است که زمانی که تعامل والدین و فرزندان قوی باشد، شیوه های ناکارآمد نظارت ضعیف و تنبیه جمسانی، مشکلات رفتاری را افزایش نمی دهد. همچنین با وجود فرزندپروری مثبت، اگر تعامل قوی با فرزندان وجود نداشته باشد، مشکلات رفتاری کاهش نمی یابد. بنابراین میزان تأثیرگذاری فرزندپروری بر مشکلات رفتاری تحت تأثیر نحوه تعامل والد-فرزند است.
طراحی و تبیین مدل تصمیم گیرنده هوشمندی رقابتی جهت ورود به بازارهای هدف صادراتی در شرکت های دانش بنیان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در بسیاری از شرکت های دانش بنیان ورود به بازارهای هدف صادراتی از اهمیت فراوانی برخوردار است. هدف پژوهش حاضر طراحی و تبیین یک مدل تصمیم گیرنده هوشمندی رقابتی جهت تصمیم ورود/عدم ورود به بازارهای هدف صادراتی است. پژوهش حاضر از نظر هدف اکتشافی و از نوع آمیخته و از نظر نتیجه کاربردی است. جامعه آماری در مرحله کیفی شامل فعالان شرکت های دانش بنیان بودند که با استفاده از روش نمونه گیری نظری، 20 مصاحبه عمیق نیمه ساختاریافته تا رسیدن به اشباع نظری با آن ها صورت پذیرفت. روایی و پایایی آن به ترتیب با استفاده از نسبت روایی محتوایی و روش آزمون کاپای-کوهن بررسی شد. در بخش کمی با توجه به محدود بودن جامعه آماری از جدول مورگان استفاده شد که تعداد 327 شرکت با استفاده از پرسشنامه که پایایی و روایی آن به ترتیب با استفاده از آلفای کرونباخ و تحلیل عاملی تأییدی تائید شده بود مورد بررسی قرار گرفتند. جهت پاسخ به سؤالات پژوهش: 1- شرکت های دانش بنیان بر اساس ابعاد 8 گانه هوشمندی رقابتی بر اساس شاخص دیویس-بولدین در دو خوشه دسته بندی شدند. 2- با استفاده از تحقیق کیفی 59 مؤلفه پیش بینی کننده هوشمندی رقابتی جهت ورود به بازارهای هدف صادراتی شناسایی شد. 3- به منظور دستیابی به مدل بهینه، روش های مدل سازی معمولی و روش های مدل سازی جمعی بر روی مجموعه متغیرهای حاصل از سه روش انتخاب ویژگی اعمال گردید. نتایج نشان داد شرکت های دانش بنیان از نظر برخورداری از میزان هوشمندی رقابتی در وضعیت متمایزی قرار دارند که بر همین اساس مدل های تصمیم گیری آن ها جهت ورود به بازارهای هدف صادراتی متفاوت خواهد بود.
بهینه سازی زنجیره تامین خدمات بیمارستانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
زنجیره تامین خدمات نوعی از زنجیره تامین می باشد که در آن صرفا محصول به صورت یک کالا مطرح نبوده و ترکیبی از محصول و خدمت یا صرفا خدمت در این زنجیره ها تبادل می شود. ادبیات تحقیق علیرغم اهمیت این زنجیره های تامین چندان غنی نبوده و نیاز به تقویت بیشتر در این حوزه کاملا محسوس است. زنجیره های تامین خدمات بیمارستانی نیز از نوع زنجیره های تامین خدمات می باشند که می بایست مورد توجه قرار گیرند. هدف تحقیق حاضر بهینه سازی زنجیره تامین خدمات بیمارستانی بود برای این منظور ابتدا مطالعات کتابخانه ای انجام شد و شکاف تحقیقاتی استخراج گردید. سپس یک مدل برنامه ریزی ریاضی چند هدفه بر اساس نواوری تحقیق و مفروضات آن طراحی گردید که هدف اول حداقل ساختن هزینه، هدف دوم حداقل ساختن تقاضای محقق نشده و هدف سوم حداکثر ساختن تعهد تامین کنندگان بود. مدل پس از حل، بر اساس کالاهای تندمصرف و غیر تندمصرف مورد اعتبار سنجی قرار گرفت که نتایج نشان داد پارامترهای مدل همگی منجر به بدتر شدن جواب شده و باعث افزایش هزینه و تقاضای محقق نشده و کاهش تعهد کارکنان می شود. اما هدف تعهد کارکنان بیش از سایر اهداف از افزایش در پارامترها دچار تغییر شده و گاها تا 70 درصد این تعهد کاهش می یابد. پارامتر تقاضای کالای تندمصرف دارای بیشترین اثرگذاری بر هزینه و تقاضای محقق نشده می باشد.
اثرگذاری مدیریت دانش بر کارآفرینی دانشگاهی (مورد مطالعه: دانشگاه جامع علمی کاربردی)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های کارآفرینی دوره ۲ بهار ۱۴۰۲ شماره ۱
63 - 76
حوزههای تخصصی:
دانشگاه جامع علمی کاربردی خود را دانشگاهی نسل سوم معرفی می نماید و کارآفرینی دانشگاهی را ازجمله رسالت های خود قلمداد می کند. دانش، زمینه ساز نوآوری و نوآوری، لازمه کارآفرینی است. در سنوات اخیر، نقش مدیریت دانش در نیل سازمان ها به اهدافشان بیش از پیش آشکار شده و بررسی میزان تحقق مدیریت دانش و نحوه اثر آن بر اهداف سازمانی به موضوع جذابی برای مدیران و پژوهشگران بدل شده است. هدف این پژوهش، بررسی نحوه اثرگذاری مؤلفه های مدیریت دانش بر کارآفرینی دانشگاهی در دانشگاه جامع علمی کاربردی است. این پژوهش از نوع پژوهش های توصیفی- همبستگی به شمار می رود. جامعه آماری پژوهش، متشکل از 134 نفر از کارشناسان معاونت پژوهش و فناوری دانشگاه جامع علمی کاربردی در کشور بودند. حجم نمونه طبق فرمول کوکران، 98 نفر تعیین شد که از نمونه گیری تصادفی طبقه ای با انتساب متناسب جهت انتخاب اعضا استفاده شده است. برای گردآوری داده ها از پرسشنامه های استاندارد برای سنجش مدیریت دانش و کارآفرینی دانشگاهی بهره گرفته شد. برای تجزیه وتحلیل داده ها و ترسیم مدل از نرم افزارهای SPSS26 و SmartPLS3.3 استفاده شده است. نتایج پژوهش نشان داد درونی سازی دانش اثر مستقیم و معناداری بر کارآفرینی دانشگاهی دارد، اما اثرات سایر ابعاد مدیریت دانش بر کارآفرینی دانشگاهی به اثبات نرسید. لذا دانشگاه به منظور پیشبرد و گسترش کارآفرینی دانشگاهی باید ارتباطات مؤثر میان اعضای خود را افزایش دهد، ضوابط، مقررات و آیین نامه ها را مستندسازی نموده و به توزیع شفاف اطلاعات اهتمام بیشتری ورزد.
طراحی و اعتبارسنجی الگوی نگهداشت مشتریان در کسب وکارهای بَرخط (مورد مطالعه: صنعت پوشاک)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های کارآفرینی دوره ۲ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۲
17 - 38
حوزههای تخصصی:
یکی از مباحث مهم در مطالعات کسب وکارهای بَرخط، نگهداشت مشتریان است. هدف از این پژوهش، طراحی و اعتبارسنجی الگوی نگهداشت مشتریان در کسب وکارهای بَرخط بود. این پژوهش از نظر هدف، کاربردی و از نظر رویکرد، آمیخته بود. مشارکت کنندگان در بخش کیفی شامل خبرگان نظری (اساتید مدیریت بازاریابی) و خبرگان تجربی (مدیران صنعت پوشاک) بودند، که 15 نفر از آن ها به صورت هدفمند برای مصاحبه انتخاب شدند. در بخش کمی، جامعه آماری نیز شامل مشتریان کسب وکارهای بَرخط پوشاک بودند که تعداد 400 نفر از آن ها به روش نمونه گیری دردسترس انتخاب شدند. ابزار گردآوری داده ها پرسشنامه ای بود که روایی آن با استفاده از روایی محتوا و پایایی آن با استفاده از آلفای کرونباخ بررسی شد. به منظور تحلیل داده ها در بخش کیفی از روش فراترکیب و در بخش کمی از روش ISM و حداقل مربعات جزئی استفاد شد. تجزیه وتحلیل داده ها در بخش کیفی توسط نرم افزار Maxqda و دربخش کمی توسط نرم افزار MicMac و Smart PLS انجام شد. براساس یافته های پژوهش، تعامل پذیری، زیبایی شناسی و عملکرد سامانه بَرخط بر تبلیغ، ترفیع و همچنین امنیت کسب وکارهای بَرخط تأثیرگذار بود. تبلیغات، ترفیع و امنیت کسب وکار بَرخط بر تجربه مشتری تأثیر داشت و منجر به بهبود وفاداری مشتری، اعتماد الکترونیکی و رضایت مشتری می شد. بنابراین، از طریق بهبود وفاداری، رضایت و اعتماد مشتری می توان در جهت نگهداشت مشتریان کسب وکارهای بَرخط اقدام کرد.
درآمدی بر ارتقای هویت در سیمای شهر با تاکید بر اندیشه اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت شهری دوره ۲۱ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۷۳
7 - 25
حوزههای تخصصی:
سیمای شهر بخش مهمی از تصویر ذهنی شهروندان از محیط زندگی شان را تشکیل می دهند و عدم توجه به آن هویت شهر با چالش های جدی مواجه می نماید. بنابراین هدف این پژوهش شناسایی مولفه های هویت بخش به فضاهای شهری و اولویت بندی آن ها در راستای ایجاد مطلوبیت می باشد. بدین منظور، در گام اول با استفاده از روش «تحلیل محتوا»ی کیفی، مبانی نظری تحقیق در سه بخش «چیستی عناصر هویت ساز»، «کجایی تجلی آن ها» و «چگونگی تداعی شان» به صورت معنایی و کالبدی استخراج گردید، بخش اول، مفاهیم هویت بخش به فضاها را معرفی نموده و بخش دوم حیطه نفوذ و تأثیر مفاهیم را معرفی می نماید، بخش سوم راهبرد تجلی محتوا در کالبد را مشخص کرد. در گام دوم مبانی مستخرج از مرحله قبلی با استفاده از روش AHP به صورت سلسله مراتبی تحلیل و وزن دهی شدند تا اولویت های معنایی و کالبدی جهت طراحی (یا اصلاح) سیمای شهری هویت مند به دست آیند. براساس یافته های مرحله اول 4 سنجه محتوایی شامل «زیبندگی»، «امنیت»، «انسجام» و «تواضع» و 3 سنجه کالبدی «کهن الگوهای فرهنگی»، «توجه به عوامل کالبدی بستر» و «کارایی» برای فضاهای شهری به دست آمد که می توانند در عناصر شهری راه، لبه، محله، گره و نشانه ظهور پیدا کنند (حیطه نفوذ)، هر عنصر شهری نیز دارای عوامل کف، جداره و سقف (خط آسمان) معرفی شد (حیطه تجلی). برای برهم نهی عناصر هویت بخش در کالبدهای شهری سه راهبرد شناسایی شدند که شامل «مجاورت»، «محاکات» و «تشابهات» هستند. بررسی ها گام دوم نیز مشخص کرد که در بین معیارهای فوق به ترتیب وزن مولفه «امنیت» در بین سنجه های معنایی، «استفاده از کهن الگوها» در بین سنجه های کالبدی، «راه» در بین عناصر شهر، «جداره» در بین عوامل سازنده راه و «محاکات و بازنمایی» برای تداعی سنجه های نسبت به بقیه مولفه ها بیشتر است، پس مهم ترین عامل برای هویت بخشی به فضاهای شهری بازنمایی الگوهای کهن در جداره راه ها به صورت ایمن می باشد.
ارزیابی تاثیر مدل سازی اطلاعات شهر (CIM) و کاربرد آن در بهبود عملکرد و مدیریت پروژه های هوشمندسازی شهری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت شهری دوره ۲۱ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۷۳
73-87
حوزههای تخصصی:
پروژه های هوشمندسازی به مجموعه ای از فعالیت ها اطلاق می شود که با هدف افزایش سطح کیفیت، بهبود کارایی و کاهش تاثیرات منفی در زمینه های مختلف، از فناوری های ارتباطی و اطلاعاتی در شهر ها استفاده می کند. مدیریت پروژه های هوشمندسازی، به دلیل پیچیدگی و تعداد زیاد پارامترهای مورد نیاز، به یکی از مهمترین دغدغه ها در این زمینه، تبدیل شده است. در همین راستا، مدلسازی اطلاعات شهر می تواند بهبود عملکرد پروژه های هوشمندسازی شهری و نحوه مدیریت آن ها را تبیین کند. با استفاده از این مدل، می توان اطلاعات مربوط به مکان، زمان و منابع را جمع آوری کرده و با استفاده از روش های تحلیل داده، الگوریتم های هوشمند و سامانه های خودکار، بهبود عملکرد پروژه های هوشمندسازی شهری را تضمین کرد. این روش، علاوه بر بهبود عملکرد پروژه ها، می تواند بهبود کیفیت زندگی شهروندان را نیز به دنبال داشته باشد. هدف از این پژوهش بررسی تاثیر استفاده از مدلسازی اطلاعات شهر در بهبود عملکرد و مدیریت پروژه های هوشمندسازی شهری بوده که برای انجام آن از روش های تحقیق کمی و کیفی استفاده شده است. در این بررسی، ابتدا نیازهای شهری و مسائل موجود در آن شناسایی می شود. سپس، راهکارهای مدلسازی اطلاعات شهری برای بهبود مدیریت پروژه های هوشمند سازی ارائه می گردد. در نهایت، اثربخشی این راهکارها در بهبود مدیریت پروژه های هوشمند سازی شهر ها مورد ارزیابی قرار می گیرد. نتایج این تحقیق نشان می دهد که مدلسازی اطلاعات شهری می تواند نقش مهمی در بهبود عملکرد و مدیریت پروژه های هوشمند سازی شهری داشته باشد.
آینده پژوهی منابع درآمدی دانشگاههای ایران با رویکرد سناریونگاری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: دانشگاهها و مؤسسات آموزش عالی با توجه به کاهش بودجه های دولتی، فشارهای اقتصادی، شدت رقابت و کاهش تقاضا برای تحصیلات تکمیلی و بحرانهای مالی بین المللی به سمت متنوع کردن منابع درآمدی خود حرکت کرده اند. به همین سبب، تحقیق حاضر به دنبال شناسایی پیشرانها و سناریوهای آینده منابع درآمدی دانشگاهها در ایران بود. روش: پژوهش حاضر از نظر جهت گیری، کاربردی بوده و مبانی فلسفی آن، پراگماتیستم بود. به علت استفاده از فنون کیفی و کمّی، روش شناسی پژوهش دارای ماهیت آمیخته بود. در این پژوهش برای تحلیل داده ها از سه روش دلفی فازی، مارکوس و ابزار تعاریف ریشه ای استفاده شد. ابزار گردآوری داده ها در این پژوهش، پرسشنامه و مصاحبه بود. جامعه نظری پژوهش، مدیران و مشاوران درآمدزایی دانشگاههای دولتی ایران بود و نمونه گیری به صورت قضاوتی بر اساس تخصص خبرگان انجام شد. حجم نمونه در این پژوهش برابر با 10 نفر بود که برای فنون خبره محور و قضاوتی، عدد مطلوبی است. یافته ها: ابتدا از طریق مرور پیشینه و مصاحبه با خبرگان، 25 پیشران استخراج شد. در ادامه، پیشرانها با توزیع پرسشنامه خبره سنجی و روش دلفی فازی غربال شدند. 9 پیشران با داشتن عدد دیفازی بالاتر از 7/0 برای اولویت بندی نهایی انتخاب شدند. پیشرانهای غربال شده با به کارگیری روش مارکوس و در نظر گرفتن سه شاخص تخصص خبرگان، اهمیت و قطعیت، ارزیابی شدند. دو پیشران تحریمها و محدودیتهای خارجی و ماهیت ارتباط دانشگاهها با صنایع و کسب و کارها در جامعه دارای بیشترین عدم قطعیت و اهمیت بودند و برای سناریونگاری انتخاب شدند. بر اساس این دو پیشران، چهار سناریو با عناوین دانشگاه پویا، دانشگاه وابسته، دانشگاه تاب آور و دانشگاه منزوی توسعه یافت. دانشگاه پویا بیانگر مطلوب ترین وضعیت و دانشگاه منزوی نشانگر بدترین وضعیت بود. نتیجه گیری: در پایان، پیشنهادهای پژوهش بر اساس رویکردهای دیالکتیک منفی و شوپنهاوری با در نظر گرفتن بدترین سناریو؛ یعنی سناریوی دانشگاه منزوی و دو پیشران نهایی ارائه شدند.
هم ترازی استراتژیک در مدیریت کیفیت سازمان با استفاده از دیدگاه نظریه اقتضایی
منبع:
مدیریت استراتژیک هوشمند سال دوم تابستان ۱۴۰۲ شماره ۲
31 - 70
حوزههای تخصصی:
هدف این مقاله بررسی نقش مدیریت کیفیت (QM) در تئوری و عمل با استفاده از دیدگاه تئوری اقتضایی است. این پژوهش حول محور نقش QM در بهبود همکاری استراتژیک در شرکت های کوچک و متوسط (SME) با استفاده از تئوری اقتضایی می باشد تا به کارگیری بهترین روش های عملی. تئوری استقرایی اساس کار روش پژوهش را تشکیل می دهد که شامل تحلیل مطالعات موردی پنج شرکت کوچک و متوسط با تکرار مصاحبه ها (n = 45)، گروه های هدف (n=5) و تحلیل مدارک و شواهد است. با توجه به یافته های پژوهش مشخص شد که متغیرهای اقتضایی (استراتژی، فرهنگ، چرخه حیات و توجه به مشتری) و انواع مربوط به آن ها در تعامل با شیوه های عملی QM بودند و در شکل گیری همکاری استراتژیک بین SME ها و محیط اطراف آن ها مؤثراست. این فرایند که بر اساس روش های اقتضایی شکل می گیرد در هر SME و محیط مربوطه اش در مقایسه با بهترین روش های عملی فراگیر به شکلی منحصربه فرد روی می دهد.
طراحی مدل همکاری استراتژیک بین سازمانی با استفاده از شبکه های بلاکچین
منبع:
مدیریت استراتژیک هوشمند سال دوم تابستان ۱۴۰۲ شماره ۲
125 - 138
حوزههای تخصصی:
این تحقیق به بررسی طراحی مدل همکاری استراتژیک بین سازمانی با استفاده از فناوری بلاکچین پرداخته است. همکاری های استراتژیک به عنوان یکی از ارکان مهم رشد و توسعه سازمان ها، نیازمند بسترهای امن و شفاف برای تسهیل تعاملات و تبادل اطلاعات است. بلاکچین با ارائه ویژگی هایی مانند شفافیت، امنیت، و عدم تغییرپذیری داده ها، به طور ویژه برای بهبود این همکاری ها در نظر گرفته شده است. در این تحقیق، مدل های مختلف همکاری با تمرکز بر مزایا و چالش های استفاده از بلاکچین مورد بررسی قرار گرفت و پیشنهاداتی برای بهبود استفاده از این فناوری ارائه شد. نتایج نشان می دهند که بلاکچین می تواند به طور چشمگیری به کاهش هزینه ها، افزایش کارایی و تسهیل فرآیندهای همکاری های بین سازمانی کمک کند، با این حال چالش هایی مانند مشکلات فنی، قانونی و فرهنگی در مسیر پیاده سازی آن وجود دارد.
بررسی منابع قدرت رهبریِ حضرت یوسف(ع) از نگاه قرآن(مقاله ترویجی حوزه)
حوزههای تخصصی:
هدف این نوشتار بررسی منابع قدرت رهبریِ حضرت یوسف(ع) از نگاه قرآن است. مطالب به صورت کتابخانه ای جمع آوری و به روش «توصیفی تحلیلی» و با مراجعه با متون مدیریتی و تفسیری، تجزیه و تحلیل شده است. ابتدا با توجه به آثار مدیریتی، منابع قدرت تبیین گردید. این منابع عبارت اند از: قدرت قانونی، قدرت پاداش، قدرت مهارت و تخصص، قدرت اطلاعات، قدرت صلاحیت و رابطه. سپس وجود آنها در دوران پیامبری حضرت یوسف(ع) و کیفیت آنها اثبات گردید. در ادامه، علاوه بر منابع رایج قدرت رهبری که در آثار پژوهشی و کتب مدیریتی ذکر شده است، با توجه به بیان قرآن از زندگی، سیره و مدیریت حضرت یوسف(ع) در جامعه آن روز، منابع دیگری یافت شد که عبارت اند از: توفیق الهی، معجزه و وحی. در نهایت، به توان الگوگیری انسان های عادی از منابع قدرت پیامبران اشاره گردیده است.
ارتباط بین ارزش افزوده سرمایه فکری، کارایی سرمایه انسانی با تأکید بر رشد و تأثیر آنها بر رشد درآمد سرانه صادرات کارکنان در شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی ارتباط بین ارزش افزوده سرمایه فکری، کارایی سرمایه انسانی با تأکید بر رشد و تأثیر آن ها بر رشد درآمد صادرات سرانه کارکنان در شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران است. عملکرد صادراتی شرکت ها تحت تأثیر عوامل درونی و بیرونی مختلفی قرار دارد. برخی از عوامل درونی عبارتند از دانش بازارهای هدف و حضور در شبکه های بین المللی تولید که در زمره سرمایه دانشی شرکت ها قرار دارد. پژوهش حاضر از نظر هدف کاربردی و از لحاظ ماهیت و روش توصیفی-همبستگی است. به منظور محاسبه سرمایه فکری از روش ضریب ارزش افزوده سرمایه فکری و برای محاسبه صادرات از نسبت فروش صادراتی به فروش کل شرکت استفاده شده است. آزمون فرضیه ها نیز با استفاده از رگرسیون خطی انجام شده است. جامعه آماری کلیه شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران است. نمونه آماری به تعداد 178 شرکت طی سال های 1395 تا ۱۳۹۹ انتخاب گردید. نتایج حاصل بیانگر آن است که بین سرمایه فکری، کارایی سرمایه انسانی بر درآمد صادراتی رابطه مثبتی وجود دارد. همچنین بین رشد سرمایه انسانی بر رشد درآمد صادراتی رابطه مثبتی وجود دارد. البته برخلاف انتظار اولیه، شواهدی مبنی بر مؤثر بودن رشد سرمایه فکری بر رشد درآمد صادراتی یافت نشد. بنابراین باید از طریق راه هایی مانند حاکمیت شرکتی مناسب، سیاست گذاری به موقع و مناسب اقدامات لازم را انجام داد. پیشنهاد می شود که در استانداردهای حسابداری نقش و اهمیت ویژه برای سرمایه های فکری (به عنوان عامل تأثیرگذار بر ارزش افزوده شرکت) قائل شود
رابطه بین استفاده از فضای مجازی و بهزیستی هیجانی نقش تعدیلگری میزان استفاده از فضای مجازی و جنسیت در کودکان شهر سنندج(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های تربیتی پاییز و زمستان ۱۴۰۲ شماره ۴۷
۱۲۷-۱۱۷
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: هدف از پژوهش حاضر بررسی رابطه بین استفاده از فضای مجازی و بهزیستی هیجانی نقش تعدیلگری ساعات استفاده از فضای مجازی و جنسیت در کودکان شهر سنندج بود. روش پژوهش: پژوهش حاضر از نظر ماهیت جزء تحقیقات کمی میباشد و از نظر هدف کاربردی و از نظر نمونه گیری تصادفی ساده متناسب با حجم و گردآوری داده ها توصیفی-پیماشی از نوع همبستگی انجام شد. جامعه آماری این پژوهش شامل کلیه کودکان پایه اول تا پنجم ابتدایی در دبستان پسرانه راه دانش به تعداد350 دانش آموز و دبستان دخترانه پروین اعتصامی به تعداد 370 دانش آموز واقع در شهر سنندج می باشند که با روش فرمول کوکران تعداد نمونه آماری به 250 نفر دانش آموز کاهش یافت. پرسشنامه های استاندارد استفاده از فضای مجازی لی و همکاران (2008) و بهزیستی هیجانی کییز و ماگیارمو (۲۰۰۳) در میان نمونه های مورد نظر توزیع و پس از جمع آوری آنها با استفاده از نرم افزار PLS به تجزیه و تحلیل داده های بدست آمده پرداخته شد. یافته ها: یافته ها نشان داد که 1-بین استفاده از فضای مجازی و بهزیستی هیجانی رابطه معناداری وجود دارد 2-جنسیت نقش تعدیل گری بین استفاده از فضای مجازی و بهزیستی ایفا می کند و 3-ساعات استفاده از فضای مجازی نقش تعدیل گری بین استفاده از فضای مجازی و بهزیستی هیجانی ایفا می کند. نتیجه گیری: نتایج نشان داد که بین استفاده از فضای مجازی و بهزیستی هیجانی نقش تعدیلگری ساعات استفاده از فضای مجازی و جنسیت در کودکان شهر سنندج رابطه معناداری وجود دارد.
ارائه مدل ریاضی چندهدفه برای بهینه سازی تجهیز و تخصیص منابع مالی سیستم بانکی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت صنعتی دوره ۱۵ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۲
272 - 298
حوزههای تخصصی:
هدف: بهینه سازی تجهیز و تخصیص منابع مالی در سیستم بانکی، به منظور کاهش هزینه های جمع آوری منابع مالی و نیز، افزایش درآمد ناشی از توزیع این منابع مالی در قالب انواع تسهیلات، از اهمیت بسیاری برخوردار است. در این پژوهش با معرفی یک مدل ریاضی چندهدفه، ضمن در نظرگرفتن محدودیت های مترتب بر مسئله، یک مدل ریاضی برای تجهیز و تخصیص بهینه منابع مالی ارائه شده است.
روش: پس از مرور ادبیات و بررسی مطالعات پیشین انجام شده در زمینه موضوع پژوهش، با بهره بردن از نظر خبرگان بانکی، توابع هدف بیشینه سازی درآمد ناشی از تخصیص منابع و کمینه سازی هزینه های ناشی از تجهیز منابع تعریف شد. در ادامه، محدودیت های حاکم بر مسئله با توجه به قوانین و مقررات بانک مرکزی و نیز، مقررات مالی حاکم بر کسب وکار سیستم بانکی تعریف شد. پس از تعریف وکدنویسی مدل، مسئله با استفاده از الگوریتم های فراابتکاری ژنتیک چندهدفه، بهینه سازی ازدحام ذرات و فاخته حل شد و در نهایت، میزان کارایی الگوریتم ها در ارائه جواب مطلوب، مقایسه شد.
یافته ها: نتایج پژوهش حاکی از آن است که در صورت تجهیز و تخصیص علمی منابع سیستم بانکی، ریسک های اعتباری و عملیاتی بانک کاهش می یابد.
نتیجه گیری: نتایج پژوهش نشان داد که چنانچه در سیستم بانکی از مدل ارائه شده در این پژوهش استفاده شود، سودآوری سیستم بانکی در نتیجه تجهیز و تخصیص بهینه منابع مالی، به میزان چشمگیری افزایش می یابد.
برنامه ریزی شهری ویژه در جهت نیل به شهرهای هوشمند در ایران (مبتنی بر بهترین تجارب جهانی و نیازسنجی بازیگران شهر هوشمند)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت شهری دوره ۲۱ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۷۱
۲۵-۷
حوزههای تخصصی:
مطالعات حاکی است که طرح های جامع شهری در شکل و رویکرد کنونی خود نتوانسته اهدافی را که برای آن وضع شده اند، ارتقاء دهند و با فن آوری های نوین و تحولات الگوی مصرف مکان در محتوا و روش، بهنگام نشده اند. این پژوهش با تاکید بر بهره گیری از بهترین نمونه تجارب جهانی در فرآیند برنامه ریزی شهری و مدل سازی برای نیل به شهرهای هوشمند، سعی دارد تا پیشنهادهایی برای تغییر در فرآیند سنتی برنامه ریزی در جهت نیل به برنامه شهرهای هوشمند ارائه دهد. پژوهش حاضر به طریق چند روشی و مطالعات کیفی انجام شده است. در مرحله اول با روش مفهوم سازی و پس از مرور مبانی و اسناد فرادست برنامه ریزی شهرهای هوشمند در پنج کشور منتخب کره جنوبی، هند، آمریکا، چین و هلند(که بر اساس معیارهایی برای قابلیت استفاده در ایران انتخاب شده اند)، جداول تحلیل تطبیقی ارزیابی اهداف، برنامه های کلان و خرد تهیه شده است. در مرحله بعد با روش مصاحبه نیمه ساختاریافته با گروهی از مدیران شهری، جامعه متخصصین دانشگاهی و مهندسین مشاور تهیه کننده طرح های توسعه شهری، آسیب شناسی وضع موجود و درک اولویت ها، نیازها، نگرش ها و مشکلات صورت گرفته است. حجم نمونه مصاحبه ها برای هر گروه ده نفر بوده است که نتایج با این تعداد به اشباع رسیده و با روش تفسیری و جداول مربوطه تحلیل شده اند. در نهایت با توجه به نمونه تجارب موفق جهانی، پیشنهادهایی در قالب اسناد لازم، فرآیند ارائه پروپوزال شهر هوشمند و انتخاب مشاور و تهیه و اجرای و نظارت بر آن و ساختار نهادی لازم در قالب طرح های ویژه شهر هوشمند در ایران ارائه شده است.
نقش مؤلفه های قدرت نرم در شکل گیری اندیشه نظامی جنگ آینده(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم و فنون نظامی سال ۱۹ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۶۵
255 - 280
حوزههای تخصصی:
هدف : محقق به دنبال آن است که از مجموع این عوامل صرفاً به بررسی نقش عوامل مهم تر از قبیل ایمان، رهبری و فرماندهی نظامی، روحیه و انگیزه در شکل گیری اندیشه نظامی جنگ آینده بپردازد.روش : برای انجام این تحقیق از روش تحقیق توصیفی پیمایشی استفاده شده است.در بخش نظری از طریق مطالعه متون و منابع، ادبیات تحقیق بررسی و استخراج شده و در بخش میدانی داده ها، از طریق توزیع پرسشنامه در سطح کارشناسان و خبرگان، داده ها جمع آوری شده است.یافته ها: با توجه به اینکه قدرت نرم به عنوان یک عامل برتر و مهم در جنگ به سبب نابرابری در امکانات و فناوری های نظامی در نیروهای مسلح جمهوری اسلامی ایران در مواجهه با قدرت های استکباری جهان محسوب می شود، لذا حفظ و تقویت انگیزه های معنوی قدرت نرم فرماندهان و نیروهای مسلح ج.ا.ا می تواند شکل دهنده اندیشه نظامی نیروهای مسلح کشور در جنگ آینده باشد.لنتایج: از بین کل عوامل قدرت نرم، چهار عامل ایمان و اعتقادات، رهبری و فرماندهی نظامی، روحیه و انگیزه و مجموع ۳۰ شاخص احصاء شده از این چهار عامل را موردسنجش قرار داده است.
تحلیل تاثیر تمایز ساختاری و روابط بین سازمانی بر دوسوتوانی سازمانی با تاکید بر نقش میانجی بستر سازمانی به منظور افزایش عملکرد سازمانی (مطالعه موردی: اداره کل ورزش و جوانان استان ایلام)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت نوآوری و راهبردهای عملیاتی سال چهارم پاییز ۱۴۰۲ شماره ۳
252 - 266
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف از این پژوهش تحلیل تاثیر تمایز ساختاری و روابط بین سازمانی بر دوسوتوانی سازمانی با تاکید بر نقش میانجی محتوای سازمانی به منظور افزایش عملکرد سازمانی می باشد.روش شناسی پژوهش: پژوهش حاضر از نظر هدف کاربردی و ازنظر ماهیت و روش، توصیفی-پیمایشی است. جامعه آماری این پژوهش را تعداد 250 نفر از کارکنان اداره کل ورزش و جوانان استان ایلام را شامل می شود که با استفاده از فرمول کوکران 150 نفر انتخاب شدند. ابزار گردآوری داده ها، پرسش نامه های استانداری است که در این زمینه وجود دارند. روایی و پایایی پرسش نامه ها نیز حاکی از آن هستند که ابزارهای اندازه گیری از روایی و پایایی خوبی برخوردار هستند.یافته ها: نتایج حاصل از آزمون فرضیات توسط نرم افزار SMART-PLs 3.8 و با استفاده از آماره آزمون t و ضرایب مسیر (β)، نشان داد که تمایز ساختاری بر بستر سازمانی و دوسوتوانی سازمان به ترتیب دارای اثر مستقیم، معنادار و متوسط، اثر مستقیم و غیرمستقیم و معنادار و متوسط می باشد. هم چنین روابط بین سازمانی بر بستر سازمانی و دوسوتوانی سازمانی سازمان به ترتیب دارای اثر مستقیم، معنادار و متوسط، اثر مستقیم و غیرمستقیم و معنادار و متوسط می باشد. هم چنین بستر سازمانی بر دوسوتوانی سازمانی اثر مستقیم، معنادار و متوسط و نهایتا دوسوتوانی سازمانی بر عملکرد سازمانی اثر مستقیم، معنادار و متوسط دارد. در آخر نیز، نقش میانجی بستر به تایید رسید.اصالت/ارزش افزوده علمی: بر اساس نتایج، مدیران و تصمیم گیرندگان اداره مذبور، به منظور افزایش عملکرد سازمانی شان می توانند به نقش دوستوانی سازمانی توجه کنند؛ البته در این میان بایستی بتوانند به نقش مستقیم و غیرمستقیم متغیرهای هم چون تمایز ساختاری و روابط بین سازمانی و هم چنین بستر سازمانی توجه کنند. این متغیرها خواهند توانست اثر معناداری بر دوسوتوانی سازمانی به منظور افزایش عملکرد سازمانی داشته باشند.